فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ماسبذان به عنوان بخشی از ایالت بزرگ جبال در غرب ایران، به واسطه داشتن شرایط مناسب اقلیمی و موقعیت استراتژیک جغرافیایی، از آغاز دوره اسلامی تا حمله مغول همواره مورد توجه خلفا، سلاطین، سرداران و بزرگان کشوری و لشکری بوده و در نتیجه، بخشی از رخدادهای مهم سیاسی- اجتماعی جهان اسلام در این گستره جغرافیایی حادث شده است. با توجه به تغییر شرایطِ اقلیمی و جغرافیایی این منطقه، بسیاری از اماکن جغرافیاییِ قدیمیِ آن از میان رفته یا تغییر نام داده است و اینک ناآشنا هستند. این مقاله به روش پژوهش تاریخی و با شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن تحدید حدود ایالت ماسبذان، به معرفیِ اماکنِ جغرافیاییِ آن در دوره مورد مطالعه پرداخته است. این پژوهش نشان داد که در دوره مورد پژوهش، از نام ماسبذان برای نامیدن این ناحیه استفاده نشده و در اواخر همین دوره، ماسبذان به عنوان جزئی از کردستان از جبال جدا شده است؛ همچنین در این مقطع، چندین مکان جغرافیایی مهم؛ همچون: سیروان، آذیوخان، قلعه ماهکی، قلعه خولنجان و قریه الرذ در این ناحیه قرار داشته اند. مهمتر از هر چیزی در این پژوهش معلوم شد که برخلاف عقیده همه پژوهشگران، قلعه بهار، به عنوان پایتخت کردستان در عهد ایلخانی و مرکز حکومت سلیمانشاه ایوه، نه در نزدیکی همدان که در ناحیه کوهستانی ماسبذان قرار داشته است.
نگاهی به زمینه های اجتماعی-روانی شکست حکومت مشروطه و به قدرت رسیدن رضا خان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های اصلی فرایند دموکراتیزه شدن جوامع جنبه عادت واره ای یا هابیتوسی آن است. در اغلب پژوهش های پیرامون موضوع دموکراسی از این جنبه معمولا یا به عنوان بعد «فرهنگی» و یا مولفه ای از ویژگی «فرهنگ سیاسی» یاد می شود. در این نوشتار بر ارائه مفاهیم دقیق تری برای درک این بعد از فرایندهای دموکراتیزه شدن یا دموکراسی زدایی تلاش گردیده است. با استفاده از مطالعه موردی چرایی و چگونگی به قدرت رسیدن رضاشاه، سعی بر نشان دادن ارتباط این جنبه ها باهم شده است. از این منظر، فرضیه اصلی این نوشتار این است که به قدرت رسیدن رضاخان ارتباط بسیار تنگاتنگی با عادت واره (هابیتوس) اجتماعی یا الگوهای احساسی-رفتاری آن زمان بسیاری از ایرانیان از جمله سیاستمداران و روشنفکران داشته است. درجریان تغییر نهادهای سیاسی پس از انقلاب مشروطه به سمت دموکراتیزه شدن، این الگوها به طور هم پا تغییر نکردند و به این ترتیب به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقشی اساسی در بازتولید نهادهای غیردمومراتیک سابق ایفا نمودند.
تحولات سیاست گذاری اجتماعی در عصر پهلوی: فراز و فرود رابطه دولت و ملت. رضا امیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تحولات سیاست گذاری رفاهی و عوامل مؤثر بر روند تحولات آن در عصر پهلوی بررسی شده است. مسئله اصلی مقاله، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سیاست های اجتماعی در دوره پهلوی است. در مطالعاتی که تاکنون در این زمینه انجام شده، تحولات سیاست گذاری اجتماعی ایران حول یک عامل بررسی شده است. فرضیه مقاله حاضر این است که در دوره های مختلف، عوامل متفاوتی در این زمینه نقش داشته اند و نمی توان کل این دوره را براساس یک عامل توضیح داد. در این مقاله روند تحولات در سه دوره رضا شاه، دوره سقوط رضا شاه تا کودتای 28 مرداد، دوره کودتا تا انقلاب مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور، از طریق مطالعه اسنادی و بررسی مذاکرات مجلس شورای ملّی، داده های لازم گردآوری و تحلیل شده است. تحولات سازمانی و نهادی این دوره ها نشان می دهد که در هر دوره عوامل متفاوتی در شکل گیری و توسعه سیاست های رفاهی نقش داشته اند. روی کار آمدن حکومت پهلوی به عنوان سرآغاز شکل گیری دولت در معنای مدرن آن در ایران شناخته می شود. در این دوره انواعی از نهادسازی ها در راستای ملت سازی و دولت سازی انجام شده است که سیاست های رفاهی نیز در همین چارچوب تحلیل می شود. اما بعد از شهریور 1320 و سقوط دولت رضا شاه جنبش چپ در ایران فعال شد و مطالبات اجتماعی نقش بیشتری در شکل دادن به سیاست های رفاهی ایفا کرد. اثرگذاری این عامل نیز از اواسط دهه 30 و پس از کودتای 28 مرداد تقلیل یافت و دولت تلاش کرد با اتکای به درآمدهای رو به افزایش نفت نقش بیشتری در حوزه رفاه برعهده گیرد تا ضمن ایجاد سطح رفاه نسبی برای گروه های مختلف اجتماعی، از این طریق نوعی کنترل و نظارت اجتماعی را نیز اِعمال کند.
چرایی شکل گیری و تداوم جریان منع برده فروشی در عصر قاجار با تکیه بر تحلیل گفتمانیِ یادداشت های امیرکبیر و جَستِن شِیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان منع برده فروشی که از اواخر قرن هجدهم میلادی/دوازده هجری قمری از فرانسه آغاز شده و به تدریج سراسر اروپا را فراگرفته بود، در ابتدای قرن نوزدهم میلادی به آسیا و منطقه خلیج فارس نیز رسید. سردمدار هدایت این جریان در خلیج فارس، انگلیسی ها بودند که از هر طریقی سعی در تثبیت بیشتر موقعیت و حفظ منافع خویش در منطقه داشتند. این مبارزه تا اوایل قرن بیستم میلادی/ چهاردهم هجری قمری ادامه یافت.
چرایی شکل گیری و تداوم تقریباً به مدت یک قرن این جریان، مسئله ای تأمل برانگیز است که در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به آن پرداخته ایم. این روش رویکرد تحلیل متنی دارد و متون را به مثابه نمودار حساس فرآیندها، حرکت ها و گوناگونی های سیاسی و اجتماعی به کار می گیرد؛ بنابراین در پژوهش پیشِ رو، با انتخاب بخشی از یادداشت های امیرکبیر و جَستن شِیل وزیرمختار انگلیس در تهران - که در فاصلة بین 17 ربیع الثانی تا 10 جمادی الاول 1267 درباره منع برده فروشی به تحریر درآمدند - به تحلیل این جریان پرداخته و از این رهگذر، نفوذ و تسلط «گفتمان امپریالیسم» در مناسبات قدرت و درمقابل، ضعف حکومت مبتنی بر «گفتمانِ استبداد مطلقه» قاجار را از علل اصلی ایجاد و تداوم مبارزه با برده فروشی در این دوره برشمردایم.
تأثیر سیاستهای فرهنگی پهلوی بر بروز بحران هویت زن ایرانی (با تکیه بر نظریه تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش تحلیلی تاریخی به تبیین سیاستهای فرهنگی پهلوی اول در عرصه زنان می پردازد و با تکیه بر نظریه تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان به دنبال پاسخ به این سؤال است که این سیاستها بر بروز بحران هویت زن ایرانی چه تأثیری داشته است. یافته های تحقیق حاکی است به دلیل اینکه لایه اصلی و هسته مرکزی هویت ایرانی بر سه عنصر اسلامی، ایرانی و شیعی مبتنی است و سیاستهایی نظیر تقویت روحیه خودناباوری در زن مسلمان، ترویج سبک زندگی غربی (سبک زندگی غیر ایرانی)، ترویج علنی بی حجابی، ترویج ولنگاری با تغییر در قانون ازدواج و طلاق در تعارض جدی با هویت زن ایرانی است. به دلیل غلبه نسبی ساختارهای مبتنی بر الگوی توسعه غربی بر جامعه ایرانی عصر پهلوی اول، در دراز مدت، زن ایرانی را با به هم ریختگی و در نهایت بحران هویت روبه رو کرده است.
مفهوم و ارکان مشروطیت در روزنامه حبل المتین کلکته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی ایرانیان با نظام های سیاسی و اروپایی در قرن سیزده ه .. ق/ نوزده م و مشاهدة جایگاه قانون در آن ها، سرآغاز تلاش های گستردة ایرانیان تبدیل حکومت استبدادی به حکومت قانون مدار بود. پس از یک قرن، این تلاش ها در نهضت مشروطیت به ثمر رسید؛ اما نبود مفهوم روشن از مشروطیت و ارکان و لوازم آن، خود سبب ظهور مسئله جدیدی شد. تلاش های زبانی و قلمی گسترده ای برای حل مسئله آغاز شد؛ ازجمله روزنامة حبل المتین کلکته نیز وارد این عرصه شد. یافته های این تحقیق براساس روش تحلیل گفتار نشان می دهد که این روزنامه به دلیل دسترسی مستقیم به منابع انگلیسی مربوط به مشروطیت و نیز اقدامات حاکمان انگلیسی هند در ایجاد نهادهای سیاسی جدید، به نسبت دیگر نویسندگان آن زمان، درک روشن تر و کامل تری از مفهوم و الزامات مشروطیت و جایگاه آن در میان نظام های سیاسی عرفی موجود در جهان را به ایرانیان عرضه کرد.
بررسی مطلوبیت فضاهای گذران اوقات فراغت شهروندان ایلام (مطالعه موردی: فضاهای سبز شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فضاهای سبز شهری به عنوان بخشی از فضاهای گذران اوقات فراغت و بخش جاندار ساخت کالبدی شهرها که در حفظ و تعادل محیط زیست شهری، تعدیل آلودگی هوا، تفریح، پرورش روحی و جسمی و آسایش روانی شهروندان، نقش عمده ای ایفا می کنند، اهمیت زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مطلوبیت فضاهای گذران اوقات فراغتِ شهروندان شهر ایلام؛ یعنی فضاهای سبز و پارک ها می باشد. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری آن را کارشناسان گردشگری و مدیریت شهری تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، 234 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه، انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه میدانی انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمون T یک طرفه نشان داد که فضاهای سبز و پارک های شهر ایلام به لحاظ داشتنِ امکانات و ویژگی های استاندارد در وضعیت نامناسبی قرار دارند. سرانه فضای سبز شهر نیز به نسبت استاندارد ملی و جهانی در سطح بسیار پایین تری است؛ بنابراین پارک ها و فضاهای سبز شهر از کیفیت مناسبی برای گذران اوقات فراغت برخوردار نیستند.
روند رویارویی جدیدیان مناطق اشغالی ورارود با سلطة روسیه تزاری (نیمة دوم قرن نوزدهم تا انقلاب اکتبر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر باعنوان «روند رویارویی جدیدیان مناطق اشغالی ورارود با سلطة روسیه تزاری»، با بهره گیری از می پردازد روش «ردیابی فرآیند»، به مطالعه برروی گروهی از اندیشمندان جامعة اسلامی ابتدای قرن بیستم، در قلمرو جغرافیای سیاسی جدیدی که روس ها آن را ترکستان غربی نامیدند، می پردازد. معارف پروران، ترقی پروران، جدیدیان، ضیائیان، نام جریان های نوگرایی است که همگام با دیگر نقاط فرارود، در شرایط کاملاً متفاوتی پس از سقوط حکومت اسلامی خان نشین خوقند، تحت حاکمیت مقام های تزاری در تلاش برای ارایة هویت جدیدی از مسلمانی هستند. مسألة نوشتار حاضر این است که پس از سقوط حکومت اسلامی و ضمیمه شدن خان نشین خوقند و بخش هایی از امارت بخارا به حکومت روسیه، جدیدیان مناطق اشغالی چه رویکرد و عملکردی در روند رویارویی خود با اشغالگرا نداشته اند و دلایل اتخاذ آن در هر دوره ای چه بوده است؟ پاسخ ما به پرسش بالا این است که نوگرایان جدیدی در مراحل آغازین رویارویی خود، با رویکرد ضدروسی و اعتقاد به تقویت توان مقابله، به نقد هم زمان روس ها و جامعة خود پرداخته و از ابزارهای جدید (نشریه ها، مدارس جدید، تئاتر) برای رهایی از استعمار بهره برده اند؛ اما به تدریج با گسترش سلطة روس ها و پذیرش ضعف خود، در رویکردی هم گرایانه با روس ها ، خود را مسلمانان روسیه نامیدند.
تحلیل گفتمان و نقد الگوی خانواده مدرن مدنی در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان با استفاده از نظریات و روشهای تحلیل گفتمانی تلاش می کنند تا در چشم اندازی از تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصرِ جامعه ایران، عوامل الگوی خانواده مدرن مدنی را به عنوان محصول و کفایت تجربی گفتمان جامعه مدنی در سه سطح توصیفی، تفسیری و تبیینی تحلیل کنند. به این منظور، در این مقاله الگویی ترکیبی (برامده از آرای فرکلاف، لاکلاو و موفه) تنظیم و به کار گرفته شده است. در مجموع، مهمترین یافته ها و دستاوردهای تحلیلی و انتقادی مقاله عبارت است از: 1 الگوی خانواده مدرن مدنی تحت تأثیر دو پارادایم «تفسیری» و «انتقادی» و برخی مبانی معرفتی و نظری نظریه پردازانی همچون یورگن هابرماس و آنتونی گیدنز است. 2 این الگو بر محور مفاهیم «روابط و ارزشهای دموکراتیک» و «اصالت فرد» مفصل بندی شده و دالّ مرکزی آن «ارزشهای جامعه مدنی» است. 3 خانواده مدرن مدنی با ارکان هویتی جامعه ایران (بویژه آموزه های اسلامی و فرهنگ ایرانی) سازگاری و تناسب ندارد.
روی کردهای نظری درباره ساخت و کارکرد اجرایی دولت در تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار و منابع نظری موجود، نظام سیاسی حاکم بر تاریخ ایران در شکل های مختلفی مانند پادشاهی «عادل و دیندار، دولت خودکامه و استبدادی» از نوع استبداد شرقی و «فئودال» بیان شده است. دیدگاه نخست را دبیران ایرانی در مقام کارگزاران و حاملان اصلی سنت پادشاهی ایرانی و نخبگان فکری و سیاسی متعلق به اندیشه سیاسی ایران شهری مطرح کرده اند و دو دیدگاه دیگر به جریان های فکری مغرب زمین و گفتمان های شرق شناسی تعلق دارد. در گفتمان شرق شناسی اروپایی، عموماً از دولت در تاریخ ایران به مصداقی از «استبداد شرقی» و «پاتریمونیال» متکی بر دیوان سالاری سلطه گر یاد شده است؛ در حالی که اندیشمندان مارکسیست- لنینیست متعلق به شرق شناسی روسی، دولت در تاریخ ایران را ساختار فئودالی و حافظ منافع طبقات فئودال معرفی کرده اند. با توجه به ایدئولوژیک و ارزشی بودن دیدگاه های یادشده درباره کارکرد دولت در تاریخ ایران، هدف این پژوهش ترسیم اصول و فضای گفتمانی و تحلیل انتقادی مبانی معرفتی جریان های فکری مذکور درباره شناخت پدیده دولت در تاریخ ایران است.
تحلیل جامعه شناختی اندیشه و کنش سیاسی سید حسن تقی زاده (با تکیه بر دورة مشروطیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوب ره یافت جامعه شناسی تاریخی و به کمک مبانی نظری جامعه شناسی شناخت مانهایم درصدد شناسایی مبانی اجتماعی و فکری و نیز تحلیل کنش سیاسی شخصیت سید حسن تقی زاده در قامت یک روشن فکر و کنشگر سیاسی دوران مشروطیت است. ویژگی هایی مانند موقعیتمندی و عدم استقلال اندیشه از بستر اجتماعی (مؤلفه های این بستر نزد مانهایم گوناگون و گسترده است)، تاریخمندی اندیشه و تا حدی توجه به ذهنیت فرد نزد جامعه شناسی مانهایم عناصر نظری مناسبی بود که در بازشناسی اندیشة سیاسی تقی زاده و شناسایی فرایند تبدیل وی به یک کنشگر فعال سیاسی به کار گرفته شد. به علاوه، در این مقاله برای شناسایی ارتباط و نوع کنش با بنیان های اجتماعی و فکری تقی زاده، از مفهوم کنش و اجزای آن استفاده شده است. براساس این به چگونگی و تا حدی به چرایی رابطه بین بنیان های اندیشه و کنش سیاسی تقی زاده پاسخ می دهد و نتیجه می گیرد که جایگاه خانوادگی، رتبه اجتماعی و محیط زندگی تقی زاده از یک سو و علوم تجربی و انسانی غربی به ویژه تکامل گرایی و نیز معرفت پیشین (آموزه های اسلامی) وی، مبانی بنیادی تجددخواهی تقی زاده را تشکیل می دهند. با این مبانی جای شگفتی نیست که تقی زاده در اندیشه و کنش سیاسی آمیخته ای از اسلام، لیبرالیسم و سوسیالیسم را به نمایش می گذارد. این تحقیق با شیوة تحلیل کیفی به روش تاریخی و به کار گیری داده های متون تاریخی با تکیه به روش اِسناد و انتساب مانهایم انجام شده است.
خاطره اصلاحات ارضی مطالعه موردی: شهرستان تالش در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله واقعه اصلاحات ارضی را در حافظه جمعیِ افرادی که این برنامه را تجربه کرده اند، بررسی می کنیم. رویکرد نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه کادرهای اجتماعی حافظه و رویکرد حال گرا در مطالعات حافظه جمعی است. تعداد بیست نمونه را با روش نمونه گیری نظری انتخاب و با استفاده از روش مصاحبه غیرساختمند مطالعه کردیم. منطقه مطالعه شهرستان تالش در استان گیلان است. یافته ها نشان می دهند «خاستگاه طبقاتی» مهم ترین کادر اجتماعیِ حافظه جمعی نمونه های مطالعه است؛ به طوری که یادآوری واقعه اصلاحات ارضی، نحوه اجرای آن و تخلفاتِ صورت گرفته در حین اجرای این برنامه در ذهن برخی از نمونه ها با خاستگاه های طبقاتی «اربابی» و «رعیتی» کاملاً متفاوت است. رعیت های پیشین از آن واقعه به عنوان روی دادی رهایی بخش و برنامه ای منصفانه یاد می کنند؛ درحالی که در حافظه اربابان سابق، اصلاحات ارضی همچون برنامه ای طراحی شده از بالا و غیرحساس به وضعیت واقعی مردم نقش بسته است. پس از خاستگاه طبقاتی، به ترتیب، «دین» و «تحصیلات» مهم ترین کادرهای اجتماعی هستند که واقعه اصلاحات ارضی در درون آن ها به یاد آورده می شود. نمونه هایی با گرایش های مذهبی بیشتر در زمان اجرای اصلاحات ارضی، آن را تاحدودی در تقابل با شرع می دانند. نمونه هایی با تحصیلات بیشتر نیز تصویری جامع تر، عمیق تر و گسترده تر از آن واقعه در ذهن دارند.
فرهنگ سیاسی اقتدارگرا و ساختار دیوان سالاری دولت در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر زمینه اصلی برنامه های نوسازی و اصلاحات اداری دوران رضاشاهی را- که دارای مزایا و فواید بسیاری برای جامعه ایران بوده است- بیان می کنیم. همچنین، به وجود فرهنگ سیاسی اقتدارگرا می پردازیم که به موازات آن تجدید حیات یافت و موجب فزونی یافتن روش های مستبدانه و اعمال سلیقه های فردی در نظام سیاسی و اداری کشور شد.
در ادامه، این مسئله را تبیین می کنیم که به رغم رشد کمّی و پدید آمدن محیطی نسبتاً مناسب برای نوسازی و اقداماتی که صورت پذیرفت، تحولی بنیادین در نظام دیوان سالاری کشور پدیدار نشد . در این دوران، بسیاری از ویژگی ها و عناصر مخرب و نامناسب- که همواره از موانع تحول و اصلاحات بنیادین در نظام سیاسی اداری ایران به شمار می رفتند- ماندگار و حتی گاه تقویت شدند ؛ عناصری نظیر روحیة اطاعت محض، رابطه گرایی، خویشاوندسالاری، ارتشا و فساد اداری، قانون شکنی و قاعده گریزی، نبود امنیت، بی اعتمادی، روحیه چاپلوسی، فقدان عقلانیت در تصمیم گیری های راه بردی و تحمیل ارادة فردی شاه بر همة ارکان اداری.
ارزیابی و نقد مسئله کشف حجاب از منظر رابطه قدرت و سیاست های فرهنگی(1320-1305ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در تحقیق پیش رو تبیین چگونگی تشخیص رابطه علمی بین «تأثیر نظام قدرت و سیاست های اجرایی آن» بر تحول فرهنگ حجاب زنان دوره پهلوی اول است. دستاورد تحقیق حاضر نشان می دهد که مسئله کشف حجاب دوره اوّل پهلوی در نسبت بین قدرت جنسیت، باید اقدامی از سوی نظام قدرت برای تغییر بسترهای فرهنگی، در قالب برنامه ها و اهداف توسعه، دانست؛ ساختار سیاسی قائل به پیش فرض همبستگی بین دو مفهومِ حجاب توسعه بود و بر مبنای آن سیاست های اجرایی خاصی در دستور کار قرار گرفت، حال آن که در عرصه وضع قوانین حمایت از حقوق خانواده و زنان، که می توانست نگاهی عمیق و آسیب شناسانه نسبت به بهبود وضعیت زنان باشد، عملکرد چندانی نداشت. نظام قدرت قائل به تقدّم تغییرات ظاهری و مدیریت پوشش اجتماعی (کشف حجاب) بر تحول بنیادین از جمله تغییر ذهنیت ها، وضع و اجرای قوانین حمایتی، توسعه آموزش اصولی زنان با هدف اعمال تغییر در مدیریت بدن، و نیز توسعه حضور زنان در بیرون از خانه بود. این گونه، در اثر اتخاذ سیاست توسعه، بین تغییر نوع پوشش زنان با برنامه های اجرایی قدرت سیاسی نسبت و ارتباطی تنگاتنگ برقرار شد که قابل بررسی، ارزیابی، و نقد تاریخی است.
دانش بومی پدافند (دفاع) غیرعامل در معماری و شهرسازی دوره های تاریخی ایران و نمونه های تکامل یافته این تجربه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دفاع شامل دو وجه عامل و غیرعامل بوده که نوع اول مرتبط با سلاح های جنگی و نوع دوم، مجموعه تمهیداتی است که آسیب پذیری مجتمع های زیستی را در مقابل تهاجم به حداقل می رساند. محدوده این پژوهش بررسی پدافندغیرعامل در گذشته تاریخی ایران را در برگرفته و هدف از این نوشتار، نشان دادن چگونگی اجرای این تمهیدات در گذشته تاریخی ایران و در برخی موارد، چگونگی بهره گیری روش های نوین جنگی از این ایده هاست. دانش بومی در هر حیطه، به راه حل های تجربی انسان برای حل مسائل بر پایه آموزه هایی از گذشتگان گفته می شود که در هر محیطی با توجه به شرایط ویژه آن، می تواند متفاوت باشد. در حوزه دفاع نیز با وجود بهره گیری جنگ های امروزی از سلاح های مدرن، بسیاری از ایده های گذشتگان قابل ارتقا و استفاده است.
برای نیل به هدف مذکور الزامات معماری پدافندغیرعامل تبیین شده و ریشه های آن در گذشته ایران بررسی می گردد و در مواردی نوع الگو برداری کشورهای دیگر از روش ها و ریشه های گذشته بررسی شده است که این مورد در واقع کاربرد عملی این پژوهش است. ماحصل این ریشه یابی کمک به بومی نمودن مبحث دفاع غیرعامل و استفاده از تجربیات پیشین در طرح-های آمایش دفاعی کلان است.
جنبش چپ در بلوچستان ایران در اوایل انقلاب اسلامی محمدعثمان حسین بر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند ظهور تحرکات قومی در ایران را نمی توان صرفاً به نقش آفرینی جنبش چپ فروکاست، اما نقش آفرینی جنبش مزبور در مناطق قومی ایران، واقعیتی قابل توجه در بررسی تحولات قومی ایران می باشد. بلوچستان ازجمله این مناطق قومی است. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، بلوچستان برای اولین بار شاهد ظهور و فعالیت گروه های چپ گرا بود. بانیان اصلی این گروه ها تحصیل کردگان بلوچ بودند. با توجه به نوظهور بودن این گروه ها، بانیان و خواسته های آن ها، ساختارهای اجتماعی - سیاسی دیرپا در بلوچستان، این گروه ها در بلوچستان باکم اقبالی مواجه شده و برنامه هایشان به شکست انجامید. در این مقاله یک ادبیات قومی برای تبیین نظری گرایش گروه های قومی به سمت جنبش چپ در ایران مورد استفاده قرار گرفته و پس از آن، برای درک عوامل شکست جنبش چپ در بلوچستان، ساختارهای اجتماعی – سیاسی بلوچستان به عنوان بستر نامناسب فعالیت گروه های چپ گرا از زمان شکل گیری دولت مدرن پهلوی تا وقوع انقلاب اسلامی مورد بررسی قرارگرفته است. در نتیجه گیری از این تحقیق می توان گفت قدرت نخبگان و جریانات سنتی، قوت روابط مبتنی بر طایفه و قبیله، سطح نازل آموزش، ضعف شهرنشینی، کوچک بودن طبقه روشنفکر و نخبگان مدرن و استراتژی نامتناسب گروه های چپ، باعث ناکامی جنبش چپ در بلوچستان گردید.
بازتاب فرهنگ پیشرفتهایلام باستان در اندیشه کوروش هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایلام از زمان ظهور تا فروپاشی به دست آشوریان، در کنار همسایگانی می زیسته که تمدن های بسیار عالی و پیشرفته ای داشته اند؛ مانند: آکد و سومر و بابل که تمدن درخشان خود را به ایلام عرضه داشتند. اصولاً ایلام مرکز تلاقی دو تمدن مهم بوده که هریک در دیگری، تأثیر بسیار داشته است: یکی تمدن میان رودان، دیگری تمدن فلات ایران. پارسیان که هرودوت، ظرفیت خوگیری آنان را ستوده است،پس از ورود به انشان که یکی از ایالت های مهم ایلام بود، در اثر همزیستی و ارتباط مداوم با دولت ایلام، جذب فرهنگ پیشرفتهآنها شدند و فرهنگ ایلام در تمدن جوان آنان؛به ویژه در زمان کوروش دوم، تأثیر عمیقی گذاشت؛به گونه ای که کوروش در بسیاری از مؤلفه های فرهنگی؛ مانند: لباس، ویژگی های اخلاقی و رفتارهای سیاسی، نام و لقب و حتی سیستم حکومت داری، تحت تأثیر ایلامیان بوده است؛از این رو، این مقاله با استناد به منابع،متون کهن و کتیبه ها با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده است که آیا فرهنگ پیشرفته ایلامیان باستان در اندیشه کوروش دوم هخامنشی بازتاب یافته است؟
برنامه های پنجگانه توسعه در دوران پهلوی و انقلاب اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
گرچه ابعاد سیاسی بحران حکومت محمدرضاشاه به ظاهر حائز اهمیت بیشتری است ولی ابعاد اقتصادی آن از عمق و تداوم بیشتری برخوردار بوده است. سیاست اقتصادی محمدرضاشاه در سی و هفت سال سلطنتش که برنامه های پنجگانه توسعه و اصلاحات ارضی از شاخص ترین آن ها به شمار می روند سد سیاسی مهمی را از راه رشد سرمایه داری در ایران برداشت. اما بی توجهی به جوانب سیاسی و اجتماعی آن تبعات سنگینی را برای رژیم به ارمغان آورد. که در نهایت باعث برهم خوردن تعادل طبقاتی جامعه ایران شد و رژیم در سال های منتهی به انقلاب خود را گرفتار بحران مشروعیت یافت. بحرانی که به جرأت می توان گفت یکی از پایه های آن ریشه در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی اقتصادی در سطح کلان داشت. این عامل در کنار پدیده نفت سهم و نقش دولت را در اقتصاد ملی چه از نظر سرمایه گذاری و چه از نظر مدیریتی و تصمیم گیری بسیار بزرگ نمود. اما آنچه که نخبگان حاکم و در رأس آن شاه در تب و تاب صنعتی سازی و توسعه اقتصادی از توجه به آن غافل ماندند، خطری بود که در صورت عدم تحقق اهداف صنعتی سازی کشور متوجه آن ها می شد. اهدافی که به صورت جدی در برنامه های پنجگانه توسعه بین سال های 1328 تا 1356 پیگیری شد.
آریستوکراسی منطقه ای و کلان مالکی خانی در ایران: منطقه گله دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت آریستوکراسی زمیندار در ایران همواره مورد بحث جامعه شناسان تاریخی بوده و معتقدند آریستوکراسی ارضی در ایران وجود نداشته است. این تحقیق که با رویکرد نقادانه و تکینه نگری و روش نظریه مبنایی در محدوده تاریخی منطقه گله دار از ایالت فارس صورت گرفت، به کشف و مفهوم سازی از پدیده های تابحال مورد غفلت واقع شده آریستوکراسی منطقه ای و کلان مالکی خانی در پژوهش های جامعه شناسی تاریخی ایران و برساختن نظریه تداوم آریستوکراسی و کلان مالکی خانی در ایران پیشادولت مدرن انجامید؛ و نشان می دهد، برخلاف نظریات تاکنون ارائه شده، با وجود آمد و رفت حکومت ها، این آریستوکراتها از تداوم تاریخی برخوردار بوده اند. این تداوم مبتنی بوده است بر وجود ارتباطات حمایتی متقابل محلی (درون منطقه ای، میان گروه آریستوکرات با گروه های درون منطقه و فرامنطقه ای، میان آن ها با حکام مناطق مجاورشان).