فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش باهدف تشریح و تبیین نوآوری های قانون آیین دادرسی کیفری و شناسایی نگرش و میزان قابلیت اجرای نوآوری های آن از منظر ضابطان، در پی پاسخ به این پرسش است که ضابطان چه نگرشی به نوآوری های قانون آیین دادرسی کیفری دارند و نوآوری های پیش بینی شده، به چه میزان از منظر آنان قابلیت اجرا دارد. روش شناسی: در این پژوهش از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شد. در بخش اسنادی ضمن تشریح قانون آیین دادرسی کیفری به مقایسه آن با قوانین گذشته، پرداخته شده و در بخش پیمایشی هم با توزیع پرسش نامه در بین 272 نفر از ضابطان شاغل در یگان های انتظامی، اجرایی و پلیس های تخصصی شهرستان کاشان، میزان توافق آنان و قابلیت اجرای نوآوری های قانون یادشده، توصیف و تحلیل شده است. نتایج و یافته ها: برخی نتایج پژوهش نشان می دهد که افسران ارشد نسبت به درجه داران و افسران جزء، نگرش مثبت تری به نوآوری های قانون دارند، به طوری که برخی از مهم ترین موضوع هایی که ضابطان بیشترین توافق را در زمینه قابلیت اجرا قائل بودند، عبارت اند از: گذراندن دوره آموزشی زیر نظر دادستان برای انجام اقدامات قضایی از قبیل پژوهش های جنایی یا اجرای دستور های مقام های قضایی با قید مدت اجرا، تفهیم اتهام فوری متهم بعد از دستگیری و اعلام فوری به دادستان در جرم مشهود؛ اعلام تحت نظر بودن متهم در یگان انتظامی به خانواده وی؛ جلوگیری از افشاء هویت و محل اقامت بزه دیده، شهود، آگاهان و اشخاص مرتبط با پرونده، انجام اقدامات احتیاطی و مراقبتی برای حمایت از بزه دیده، شاهد، مطلع، اعلام کننده جرم و خانواده وی و خانواده متهم در برابر تهدیدها. همچنین نتایج دیگر، نشان می دهند که میانگین نگرش ضابطان به نوآوری های قانون در دامنه 1-4 ، 95/2 و میانگین موافقت با قابلیت اجرای نوآوری های قانون از منظر ضابطان 73/2 بوده و هر دو میانگین بیش از حد متوسط طیف مورد بررسی (5/2) است. از طرفی، با افزایش نگرش مثبت ضابطان، میزان موافقت آنان با قابلیت اجرای نوآوری های قانون نیز بیشتر می شود.
بررسی طرح تخفیف مجازات اعدام در جرایم مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
بدون شک پدیده قاچاق مواد مخدر، اعتیاد و ناهنجاری های رفتاری ناشی از کاربرد این مواد، یکی از معضلات بزرگ جامعه بشری به خصوص در عصر حاضر به شمار می آید. تمامی جوامع انسانی و بیشتر دولت ها بر این موضوع اتفاق نظر دارند که مواد مخدر و جرائم ناشی از آن، نسل بشریت را مورد تهدید قرار داده و همچنان مورد تهدید قرار می دهد و این که صاحب نظران و آگاهان متعهد تردیدی ندارند که حل این معضل اجتماعی نیازمند مبارزه ای مستمر و همه جانبه از ابعاد نظامی، انتظامی و سیاسی تا تلاش های اقتصادی و فرهنگی می باشد. بدیهی است هر کشوری برای مقابله با جرایم و از جمله مقابله با جرایم مواد مخدر راه های خاص خودش را دنبال می کند، البته در بسیاری از موارد مشترکاتی نیز در جهان وجود دارد. با توجه به حساسیت نظام جمهوری اسلامی ایران به مواد مخدر و پیچیدگی مسائل مربوط به آن تحقیق و اجتهاد فقهی و حقوقی در فروع مختلف مربوط به مواد مخدر و جرایم و مجازات آن یک امر ضروری به نظر میرسد. یکی از ابزارهای مقابله با این پدیده، یعنی مواد مخدر و جرائم ناشی از آن، در قوانین ایران، اعمال مجازاتهای شدید و سنگین بوده و مجازات اعدام و حبس های طولانی مدت به عنوان نمونه های از پیشگیری های کیفری در نظر گرفته شده است. در بین این مجازات ها ، مجازات اعدام از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است، چرا که مجازات اعدام در بین مجازات های بدنی علیه تمامیت جسمانی، شدیدترین آن هاست . در این مقاله به واکاوی فرایند کاهش یا حذف اعدام آن در جرایم مربوط به مواد مخدر می پردازیم .
تبریز، شهر بدون گدا: مطالعه جامعه شناختی مواجهه شهروندان با پدیده تکدی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با طرح این پرسش که چرا تبریز شهری بدون گداست، درصدد درک دیدگاه و کنش شهروندان تبریزی درباب پدیده تکدی گری و ویژگی ها، تعامل ها و پیامدهای ناشی از این پدیده است. روش تحقیق کیفی است و به طور خاص از نظریه زمینه ای براساس نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. یافته ها درقالب مدل زمینه ای نهایی متشکل از دوازده مقوله تشریح شده اند که عبارت اند از: فرهنگ کمک رسانی، نهادینگی فرهنگ کار، بستر مناسب اقتصادی، اهمیت شأن اجتماعی، روحیه قوم گرایانه، حس مسئولیت پذیری، ناکارآمدی سازمان های رسمی/ حکومتی متولی پوشش دهی نیازمندان، نگرش منفی به گدایان، وجود نظام های حمایتی مردم نهاد و اعتماد مردم به آنها، کنش مقابله ای، رفع معضل تکدی و بهبودی محیط شهری. این دوازده مقوله حول مقوله هسته «فرهنگ مقابله ای» شکل گرفته اند.
بررسی جامعه شناختی بازار شهر و تأثیر تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر کارکرد بازار در سه دهه ی اخیر 80-60 (مطالعه ی موردی: بازار قیصریه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمامی نقاط دنیا بازار، مفهومی کلیدی بوده و تمامی گفتمان های روزمره و واقعیت های سیاسی را تحت الشعاع خود قرار داده است. به بازار به عنوان یک واقعیت اجتماعی و اقتصادی پیچیده و موضوعی جامعه شناختی نگریسته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسیو مطالعه ی جامعه شناختی بازار و تأثیر تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر کارکرد بازاریان در سه دهه ی اخیر 80-60 (مطالعه ی موردی بازار قیصریه اصفهان) انجام شده است. این مقاله از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خُرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار جمع آوری داده های پرسشنامه، اسناد و مدارک تاریخی و مصاحبه است. جامعه ی آماری، بازاریان بازار قیصریه ی اصفهان و راسته های منتهی به آن است و حجم نمونه 384 نفر است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحولات اجتماعی بر کارکرد فرهنگی با ضریب معناداری zبرابر 924 /21 و بر کارکرد سیاسی بازار قیصریه ی اصفهان با ضریب معناداریz برابر026/81 تأثیر مثبت دارد و همچنین تحولات فرهنگی بر کارکرد اقتصادی با ضریب معناداریz برابر149/2 و بر کارکرد اجتماعی با ضریب z برابر832/31 و بر کارکرد فرهنگی بازار با ضریب 792/12تأثیر مثبتی دارد همچنین تحولات اقتصادی بر کارکرد اقتصادی بازار با ضریب z برابر07/68 و بر کارکرد اجتماعی با ضریب 058/6 تأثیر مثبتی دارند اما تحولات اجتماعی بر کارکرد اقتصادی و اجتماعی تأثیر نداشته و نیز بین تحولات فرهنگی و کارکرد سیاسی و تحولات اقتصادی و کارکرد فرهنگی و سیاسی بازار قیصریه تأثیری مشاهده نگردیده است.
مطالعه ی میزان وقوع جرم در محله های شهر تهران و تأثیر آن بر اعتماد و روابط بین فردی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی رابطه ی بین میزان وقوع جرم در محله های شهر تهران با مهمترین مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی، یعنی اعتماد و روابط بین فردی شهروندان می پردازد. به این منظور با تعریف اعتماد و روابط بین فردی، رابطه بین وقوع جرم در محله با میزان اعتماد و روابط بین فردی ساکنان مورد مطالعه قرار گرفت. در یک تقسیم بندی براساس تشابه افراد مبتنی بر یک یا چند معیار، می توان شهر را به محلاتی تقسیم کرد و محدوده مشخصی را برای هر یک از محلات در نظر گرفت و برای ساکنان هر محله هویتی تعریف کرد. این مقاله با استفاده از داده های گردآوری شده توسط پرسشنامه از 10 خوشه محله ی مناطق 22 گانه ی شهری تهران، 5000 پاسخگو را در قالب 500 بلوک انتخاب کرده، صورت پذیرفت. برای تحلیل داده ها، از آمار توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که بین وقوع جرم در محله و اعتماد بین فردی شهروندان رابطه ی معناداری وجود دارد. دلالت های کاربردی این تحقیق توجه بیشتر مدیران شهری و انتظامی به امر سازمان یافتگی کالبدی و اجتماعی در محله است. بازسازی بافت های فرسوده، نماهای ساختمان و معابر عمومی، بهبود فضاهای سبز، نشیمن گاهها، احداث مراکز تفریحی به عنوان عوامل کالبدی مؤثر بر کاهش میزان وقوع جرم، می توانند نقش تعیین کننده ای در افزایش احساس امنیت و به تبع آن افزایش اعتماد بین فردی و شکل گیری روابط اجتماعی داشته باشند.
راهکارهای پیشگیری وضعی از قاچاق لوازم خانگی (مورد مطالعه: شهر بندرعباس سال 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیدواژگان: پیشگیری از جرم، پیشگیری وضعی، فنون پیشگیری وضعی، قاچاق کالا، قاچاق لوازم خانگی
مدرنیسم ایرانی و عقلانیت خودمدار: چارچوبی برای تببین آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تحلیلی نظری با تدوین چارچوبی متشکل از دو مفهوم «مدرنیسم ایرانی» و «عقلانیت خودمدار» به چرایی آسیب های اجتماعی پرداخته است. مدعای این نوشتار آن است که به دلیل نمود شکل خاصی از مدرنیسم در ایران، نوعی عقلانیت متشکل از عقلانیت ابزاری و فردگرایی مدرن شکل گرفته که با خودمداری تاریخی و تفرد ایرانی عجین شده و نوعی عقلانیت سیاه به وجود آورده است که خودمدار، خودشیفته، همه چیزخواه، رقابت جو و کاسب کار، به شدت حسابگر و نفع طلب، نسبت به پیامدهای اجتماعی کنش خود بی توجه و به غایت هدف گرا است. به دلیل نبود نهادهای مدرنی که این شکل از عقلانیت را محدود کند و کم رنگ شدن اخلاق سنتی و در غیاب اخلاقی مدرن، این شکل از عقلانیت مبنای کنش بخش زیادی از جامعه شده و در نتیجه بسیاری از آسیب های اجتماعی را که جنبه ای رفتاری دارند رقم زده است.
بررسی نقش عملکردهای خانوادگی و هوش اخلاقی در گرایش به بزه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزهکاری به عنوان پدیده پیچیده اجتماعی، که گستردگی زیادی در میان جوامع مختلف دارد با آسیبهای زیادی در بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی همراه است. شناخت عواملی که زمینه گرایش نوجوانان را به سمت بزهکاری فراهم می کند، نقش مهمی در تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی با هدف کاهش گرایش نوجوانان به سمت بزهکاری دارد. بنابراین پژوهش با هدف بررسی نقش عملکردهای خانوادگی و هوش اخلاقی در گرایش به بزه نوجوانان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان تمام دبیرستانهای دولتی (پسرانه) شهر اصفهان در سال تحصیلی 94-95 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 426 نفر در این پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های هوش اخلاقی (MCI)، عملکرد خانوادگی (FAD) و نگرش به بزهکاری جمع آوری شد. داده ها با نرم افزار SPSS و روش رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین تمام مؤلفه های نقص عملکرد خانواده با گرایش به بزهکاری نوجوانان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج بیانگر رابطه منفی بین تمام مؤلفه های هوش اخلاقی با گرایش به بزهکاری نوجوانان بود (05/0> P). نتایج پژوهش نشان می دهد که عملکرد خانوادگی و هوش اخلاقی افراد می تواند پیش بین خوبی برای گرایش به بزهکاری در آنها باشد؛ لذا این نتایج می تواند در کمک به تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی در زمینه گرایش به بزه نوجوانان مورد استفاده قرار بگیرد.
مطالعه رابطه بین اخلاق حرفه ای و رفتار ضد شهروندی: مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای ضد شهروندی مانند اجتناب از کار، خرابکاری و... رفتارهایی هستند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به سازمان آسیب های جدی وارد می کنند. یکی از عوامل تأثیر گذار بر کاهش چنین رفتارهایی، رعایت اصول اخلاقی چون صداقت، تعهد سازمانی و ... است که درمجموع اخلاق حرفه ای را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با هدف تبیین چگونگی رابطه بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن (صداقت، انتقادپذیری، تعهد سازمانی، وقت شناسی، مشارکت) و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی افراد انجام شده است. روش پژوهش، پیمایشی بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیّه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال 1393 و حجم نمونه 196 نفر از کارکنان بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه رفتار ضد شهروندی سازمانی، فوکس و اسپکتور (2002) و پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد بین صداقت کارکنان و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 18/0-) وجود دارد. بین انتقادپذیری و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 34/0-) وجود دارد. بین تعهد سازمانی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان41/0-) وجود دارد. بین وقت شناسی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 29/0-) وجود دارد. بین مشارکت و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 53/0-) وجود دارد. بین رعایت اخلاق حرفه ای و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 38/0-) وجود دارد. بر مبنای تحلیل رگرسیون انجام شده از بین ابعاد اخلاق حرفه ای مشارکت در حد بالا، تعهد سازمانی و انتقاد پذیری به میزان متوسط و وقت شناسی و صداقت در سطح پایینی باعث کاهش رفتارهای شهروندی بودند. بر اساس مطالعه انجام شده پیشنهاد می شود اصول اخلاق حرفه ای در کنار آموزش های شهروندی در کلیّة مقاطع تحصیلی مدارس به ویژه در دبیرستان آموزش داده شود و شاخص های اخلاق حرفه ای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی بومی سازی شود.
مطالعه تأثیر هوش هیجانی بر رفتارهای پرخطر عمدی رانندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر رفتارهای بالقوه مخربی هستند که افراد به طور ارادی یا بدون اطلاع از پیامدهای نامطلوب احتمالی، آنها را انجام می دهند. این مفهوم خود متأثر از عوامل اجتماعی و شخصیتی زیادی است و در این مقاله تلاش شده است نقش هوش هیجانی و ابعاد آن بر رفتارهای پرخطرعمدی ارزیابی شود. روش پژوهش پیمایشی بوده و ابزار اندازه گیری پرسش نامه بسته پاسخ است. جامعه آماری رانندگان استان آذربایجان شرقی است و حجم نمونه، با استفاده از فرمول «کوکران» به تعداد 380 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. پس از جمع آوری پرسش نامه ها اطلاعات لازم به وسیله نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده و برای آزمودن فرضیات نیز به تناسب میزان سنجش متغیرها از آزمون ضریب همبستگی «پیرسون» و تحلیل رگرسیون چندگانه، استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، همبستگی معنادار و معکوسی بین ابعاد هوش هیجانی و رفتارهای پرخطر و عمدی رانندگی وجود دارد و مطابق نتایج رگرسیونی متغیرهای خودآگاهی، خودانگیزی، مهارت همدلی و خودکنترلی، درمجموع 8/31 درصد از کل واریانس رفتارهای پرخطر عمدی را تبیین کرده اند.
بررسی رابطه سلامت عمومی و نگرش به پلیس با ترس از جرم شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ترس از جرم به واقعیت اجتماعی متمایزی حتی مهم تر از خود جرم مبدل شده است و موضوعی است که مسئله سلامت عمومی افراد و بحث امنیت شهرها را به چالش کشانده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه سلامت عمومی و نگرش به پلیس با ترس از جرم شهروندان شهر ساری است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان شهر ساری هستند (۲۹۶۴۱۷ نفر) که از بین آن ها 305 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. داده ها با کمک پرسشنامه های روا و پایای سلامت عمومی (آلفای کرونباخ 82/0)، نگرش نسبت به پلیس (آلفای کرونباخ 76/0) و ترس از جرم (آلفای کرونباخ 88/0) جمع آوری و با کمک نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها و نتایج: یافته ها نشان داد که رابطه معنادار و منفی بین متغیر های سلامت عمومی و نگرش نسبت به پلیس با ترس از جرم وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که دارا بودن سلامت روان و داشتن نگرش مثبت نسبت به پلیس و اعتماد به آن می تواند به عنوان بازدارنده های ترس از جرم و ایجاد احساس امنیت عمومی در بین شهروندان عمل کند.
برساخت سینمایی جرم و مجرمان در فیلم های ایرانی (سال های 1394-1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تصویری است که سینمای ایران از مسئله جرم و مجرم شدن به دست می دهد. سوال اصلی این بوده است که فیلم های سینمایی ایرانی مسائل مربوط به جرم را چگونه بازنمایی کرده اند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح و براساس آن، 57 فیلم اکران شده مابین سال های 1380 تا 1394 که موضوع محوری آنها جرم و پیامدهای آن بوده، به روش تحلیل محتوای کمی مورد بررسی قرار گرفته است. فرض نظری پژوهش ما این بوده است که فیلم های سینمایی، نوعی شناخت و دانش عامه پسند درباره جرم در دسترس مخاطبان قرار می دهند و درباره علل آنها نظریاتی را مطرح می کنند. نتایج پژوهش حاضر، این فرض را تأیید می کند. فیلم های ایرانی، هم اطلاعاتی زمینه ای همچون ترکیب سنی و جنسی، طبقه اجتماعی، وضعیت شغلی مجرمان ارائه می کنند و هم اطلاعات مختلفی درباره روابط اجتماعی و خانوادگی آنها به دست می دهند. همچنین فیلم های مورد بررسی، اغلب آسیب های اجتماعی مربوط به مجرمان و خانواده آنها را به تصویر کشیده و درباره آنها داستان سرایی کرده اند و کوشیده اند در خلال گفتار و روایت خود، از مجرم شدن شخصیت های خود تبیین به دست دهند.
شیوه های جلب مشارکت رسانه ها برای اعتمادسازی نسبت به پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد مردم به پلیس یکی از ضرورت های موفقیت این نهاد برای تأمین امنیت اجتماعی و عمومی است. عوامل متعددی بر اعتماد به پلیس تأثیر دارند که ازجمله مهمترین آنها اقدامات رسانه های ارتباط جمعی است. پژوهش حاضر شیوه های جلب مشارکت رسانه ها برای اعتمادسازی نسبت به پلیس را بررسی می کند. روش: پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا کیفی و از نظر نوع، توصیفی- تبیینی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و سردبیران و دبیر سرویس های رسانه های ارتباط جمعی از جمله رسانه های شنیداری، دیداری- شنیداری، مکتوب و مجازی تشکیل داده اند. نمونه گیری به شیوه گلوله برفی انجام و با 46 نفر اشباع نظری حاصل شد. جمع آوری داده ها نیز به شیوه مصاحبه حضوری نیمه ساخت یافته صورت گرفت. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد نیروی انتظامی با اقداماتی از قبیل تعامل صحیح و مستمر با رسانه ها، تشکیل کانون های اندیشه ورزی، اطلاع رسانی به موقع به رسانه ها، امکان دستیابی خبرنگاران به پرونده های مهیج، سخنگوی رسانه ای داشتن و داشتن خبرنگاران انتظامی در رسانه ها می تواند مشارکت رسانه ها را برای اعتمادسازی نسبت به پلیس جلب کند.
پیش بینی مصرف الکل در جوانان بر مبنای مؤلفه های کنترل و حمایت خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشروب های الکلی یکی از جدی ترین معضل های بشری و پیچیده ترین پدیده انسانی است که پایه و بنیان جامعه انسانی را تحلیل می برد. آسیب پذیرترین گروه در برابر مصرف الکل نیز جوانان هستند و به طور طبیعی درک عوام ل مؤثر ب ر مصرف الکل در جوانان به منظور توسعه راهبردهای مؤثر کنت رل و پی شگیری از آن ضروری است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر پیش بینی مصرف الکل بر مبنای مؤلفه های کنترل و حمایت خانوادگی است. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را جوانان 18 تا 24 ساله منطقه 6 شهر تهران در سال 95 تشکیل دادند که 249 نفر (153 پسر و 96 دختر) از آن ها به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز پرسش نامه رشد و بهداشت جوانان (آلفای کرونباخ 81/0 و 69/0) و مقیاس خطرپذیری جوانان ایرانی (آلفای کرونباخ 89/0) است. یافته ها و نتایج: یافته ها نشان دادند که میانگین گزارش مصرف الکل در جوانان مورد مطالعه این پژوهش 76/20 و میانگین حمایت و کنترل خانواده 14/17 و 14/12 است. همچنین بین حمایت و کنترل خانوادگی با مصرف الکل رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بنابراین متغیرهای کنترل و حمایت خانواده، پیش بینی کننده های معنی داری برای مصرف الکل در جوانان هستند.
تحلیلی بر رابطه ی خطی و غیرخطی بلندمرتبه سازی و میزان و نوع جرائم شهری (مطالعه ی موردی: مناطق حوزه ی شمال و جنوب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون و بی رویه ی جمعیت در مناطق شهری بخصوص در کلان شهرها، چه بسا موجب ازدیاد بلندمرتبه سازی ها و همچنین بروز مشکلات زیادی همچون افزایش ناهنجاری های اجتماعی، کاهش امنیت و... شده است که در دهه های اخیر در شهر اصفهان نیز رو به افزایش بوده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بلندمرتبه سازی و میزان و نوع جرائم شهری است. جرم در مفهوم عام زاییده ی اجتماع و از توابع زندگی اجتماعی است اما جرائم شهری نیز با جرائمی که در مناطق روستایی خالی از سکنه روی می دهند، از حیث نوع، میزان و شرایط تفاوت دارند (السان، 1387: 7). در این پژوهش علاوه بر ارزیابی ارتباط دو متغیر اصلی، عوامل دیگری را که در میزان جرائم شهری مؤثرند بررسی می شود. روش مورد استفاده آن روش توصیفی-تحلیلی است، از این رو برای انجام تحلیل های پژوهش، از ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و ضریب همبستگی تفکیکی استفاده می شود. جامعه ی آماری تعیین شده 7 منطقه ی حوزه ی شمال و جنوب شهر اصفهان- به ترتیب مناطق 12، 8، 7، 14 و 13، 5، 6- است. این پژوهش به سبب محدودیت در اطلاعات مورد نیاز برای همه ی مناطق، فاقد نمونه بوده و تحلیل ها بر روی جامعه ی آماری انجام شده است. تحلیل های انجام شده نشان داده است که رابطه ی خطی بین بلندمرتبه سازی و جرائم شهری، اندک بوده؛ به طور کلی افزایش بلندمرتبه سازی به میزان 6.5 درصد سبب افزایش جرائم می شود. از سوی دیگر رابطه ی غیرخطی شدیدی که میان دو متغیر فوق ایجاد شد، عدد 0.92 را نشان داده که رابطه ای بسیار شدید است. ضرایب اسپیرمن و پیرسون در میان 4 گروه جرائم شهری نیز حاکی از آن است که گروه جرائم علیه اموال و مالکیت، با ضریب همبستگی پیرسون 0.47 و ضریب اسپیرمن 0.6، در میان سایر گرو ه ها رابطه ای قوی را برقرار ساخته است؛ که می تواند نشان دهد که احتمال ارتکاب جرم در مناطق بلندمرتبه همانند منطقه ی 6 به دلیل وضعیت اقتصادی نسبتاً مناسب، بخصوص در برخی محله ها، توسط ساکنان دیگر مناطق، افزایش می یابد. در بررسی تأثیرات متغیرهای مداخله گر نیز نتایج حاصله نشان داد که هرچه وضعیت اشتغال، دوام و قدمت بناها در میان مناطق از وضعیت مناسب تری برخوردار باشد، میزان جرائم شهری نیز کمتر خواهدشد.
بررسی رابطه بین کنترل کننده های رسمی و نگرش افراد به جرم (مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی ارزیابی سرعت و رشد جرم و تأثیر بازدارنده های رسمی بر روی آن از نظر مردم شهر کرمانشاه پرداخته است. در این راستا به نقش پلیس به عنوان بازدارنده (رسمی) توجه دارد. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی توأم با مصاحبه است. جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه ی شهروندان 18 سال به بالا در شهر کرمانشاه هستند که 300 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. هم چنین از دیدگاه نظری گیدنز به عنوان چارچوب نظری استفاده گردید. نتایج نشان می دهد میزان وقوع سرقت وسیله ی نقلیه ی شخصی از میان جرائم اجتماعی از همه بیشتر است. به طوری که 197 نفر یا به عبارتی 65 درصد پاسخگویان اظهار داشتند که میزان شیوع این نوع جرم در جامعه بیشتر است. رابطه ی نامشروع، نزاع دسته جمعی، کتک خوردن از افراد ناشناس، قاچاق و تصادف از جمله جرائمی است که در رتبه های بعدی قرار دارند. ضریب همبستگی برای سه متغیر میزان ناهنجاری، میزان نظارت اجتماعی و میزان حضور پلیس معنادار است. رابطه بین متغیرهای مذکور برای میزان حضور پلیس (44/0- =r)، میزان نظارت اجتماعی (512/0- =r) و میزان ناهنجاری (485/0=r) است. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که میزان نظارت اجتماعی و ناهنجاری اجتماعی و گشت زنی پلیس وارد معادله ی رگرسیونی شده و توانستند 50/0 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند. یافته ها نشان می دهد که گشت زنی پلیس و نظارت اجتماعی میزان جرم را کاهش و افزایش ناهنجاری های اجتماعی منجر به افزایش جرائم اجتماعی می شود.
مطالعه ی جامعه شناختی اثر نظام ارزشی و ساختار قدرت در خانواده بر انحرافات اجتماعی (مورد مطالعه: سکونت گاه های حاشیه ای شهری نایسر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش حاشیه نشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه است، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است. حاشیه نشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و به ندرت جذب ساختارهای مدرن شهری می شوند. این پژوهش با هدف مطالعه ی اثر سکونت، در سکونت گاه های حاشیه ای شهری بر انحرافات اجتماعی شهروندان ساکن در شهر سنندج در شهرک نایسر انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و توسعه ای و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. این مطالعه از تکنیک پیمایش بهره برده است و پرسشنامه ی محقق ساخته مبتنی بر روایی و پایایی مناسب و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در میان پاسخگویان توزیع گردیده است. نتایج نشان داد که نظام ارزشی شهروندان که شامل ارزش های مذهبی و فرهنگی است با ضریب (35/0-) اثر معکوس و معناداری بر میزان انحرافات اجتماعی دارد و پایگاه اجتماعی- اقتصادی و ساختار قدرت، در خانواده هر کدام با ضرایب (15/0) و (30/0) اثر معناداری بر میزان انحرافات اجتماعی دارند.
قانون گریزی و پیوندهای اجتماعی: (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله پدیده ها و عوامل تنظیم کننده نظم اجتماعی، قانون است که محور استحکام و انسجام هر جامعه ای می باشد. هدف تحقیق حاضر تبیین قانون گریزی بر پایه نظریه پیوند اجتماعی تراویس هیرشی است. از نظر هیرشی پیوند اجتماعی و شبکه اتصالات اجتماعی عامل مهمی در همنوایی و احساس تکلیف افراد در قبال قواعد رسمی و غیررسمی جامعه می شوند. جامعه آماری از بین شهروندان ساکن بالای 18سال شهرستان اهواز انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که بیشترین و کمترین حوزه قانون گریزی به ترتیب مربوط به قانون گریزی راهنمایی-رانندگی(میانگین05/3) و فرهنگی–آموزشی(میانگین47/2) است. مشخص شد که بین متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل، وضع درآمد و وضعیت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. ضرایب همبستگی حاکی از رابطه معنادار میان متغیر پیوند اجتماعی با ابعاد قانون گریزی و شاخص ترکیبی کل قانون گریزی است. در قسمت تحلیل مسیر، بعد اعتقاد به اعتبار اخلاقی-هنجاری بالاترین سهم را در تبیین قانون گریزی به خود اختصاص داد. نتیجه کلی اینکه هرچقدر فرد حائز پیوندها وشبکه اتصال اجتماعی قوی با جامعه باشد، به همان نسبت قانون مند خواهد شد.
تعامل پلیس و تلویزیون؛ پیشگیری از جرم یا آموزش جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون، نقش بسیار مهمی در بسترسازی افکار عمومی و تأمین امنیت و پیشگیری از وقوع جرم ایفا می کنند. این ابزارها با توجه به توسعه کمی و کیفی خود در عمل می توانند هم فرصت و هم تهدیدی برای امنیت اجتماعی باشند. پژوهش حاضر نقش سریال های اخیر پلیسی را در پیشگیری از جرم و آموزش آن بررسی کرده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی است و با روش تحلیل محتوای کمی انجام شده است. جامعه تحلیل را سریال های پلیسی پرمخاطب تلویزیون ایران در پنج سال اخیر تشکیل داده اند و از بین آن ها سریال های «زخم»، «رهایی» و «میکاییل» مبنای تحلیل قرار گرفته اند. برای سنجش پایایی تحقیق از اعتبار محتوایی یا صوری بهره گیری شده است که براساس توافق نظرات و آراء صاحب نظران و اساتید حوزه رسانه و جرم، شاخص ها و مقوله های مورد مطالعه و استخراج شده از اعتبار مناسبی برخوردار بودند. یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که 20 درصد محتواهای پلیسی سریال های مورد بررسی را آموزش جرم، 27 درصد آن ها را توانمندی پلیس و پیشگیری از جرم، 21 درصد رواج ارزش-های مثبت، 13 درصد رواج ارزش های منفی و 18 درصد را وظایف رسانه ای تشکیل داده است. بنابراین سریال های پلیسی می تواند به عنوان ابزار مؤثری در پیشگیری از جرم مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر خرده فرهنگ بازی های رایانه ای بر رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان دبیرستانی شهر اصفهان در سال95(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه بازی های رایانه ای گستره وسیعی از فرهنگ فراغتی نوجوانان را در بر گرفته اند و تأثیرات رفتاری زیادی بر آنها گذاشته اند، هدف از بررسی پیش رو مطالعه نقش انواع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان در رفتارهای اجتماعی جامعه ستیز آنها در شهر اصفهان بود. به ویژه که خرده فرهنگ های نوجوانی تأثیر زیادی در الگوپذیری رفتاری نوجوانان دارند و هدایت کننده رفتارهای اجتماعی آنها در جهت مثبت و منفی هستند. به همین دلیل برای دستیابی به هدف از بین 127817نوجوان 18-12ساله در کلیه نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، نمونه ای 666 نفری به روش سهمیه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 38 سؤال بسته بود. همچنین پاسخگوئی به سؤالات بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای انجام شد. سؤالات پژوهش در مورد ویژگی های شخصی پاسخگویان مانند سن، جنس و وضعیت تحصیلی آنها و نیز متغیرهای مورد بررسی تحقیق همچون رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان (میزان ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) بود. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد و از برخی آزمون ها نظیر درصد، میانگین، فراوانی و نیز ضرایب همبستگی پیرسون، کای دو، t و رگرسیون برای بررسی متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر رفتارهای جامعه ستیز (ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) با نوع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان وجود دارد. همچنین نتایج مشخص نمود که جنسیت در میزان استفاده از اغلب انواع بازی ها توسط نوجوانان مؤثر است. متغیر سن تفاوت معنی داری در سه گروه سنی نوجوانان از نظر انواع بازی های کامپیوتری نداشت.