فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروزی در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد ازجمله نوع مکان گزینی، توسعه فیزیکی نامناسب، عدم رعایت استانداردهای لازم همواره در معرض خطرات ناشی از بلایای طبیعی قرار دارند. یکی از این خطرات که بسیاری از شهرهای جهان ازجمله کشور ما را تهدید می کند، زمین لرزه است. ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای دنیا محسوب می شود و شهرهای آن در رابطه با این پدیده طبیعی خسارت های مالی و جانی زیادی را متحمل شده است. استان آذربایجان غربی نیز بدلیل مجاورت با گسل های فعالی چون گسل شمال تبریز، پیرانشهر- سلماس، سد مهاباد و گسل های فعال در کشور ترکیه از این قاعده مستثنی نمی باشد. پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. هدف این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی - فیزیکی شهرستان ها استان آذربایجان غربی در برابر زلزله های احتمالی است. برای ارزیابی و رتبه بندی شدت آسیب پذیری از مدل TOPSIS و GIS استفاده شده است. میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرستان ها در پنج گروه شامل پهنه های آسیب پذیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان ارومیه با میزان تاپسیس87/0از آسیب پذیری خیلی کمی در برابر زلزله به عنوان مرکز استان برخوردار می باشد و شهرستان های اشنویه، تکاب، پلدشت و چالدران در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد با میزان تاپسیس13/0 قرار دارند.
تخیل تهران: مطالعة «منظر ذهنی شهر» در سینمای دهة چهل و پنجاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة این امر که سینمای ایران در دهة چهل و پنجاه خورشیدی به چه تخیلی در باب تهران دامن زده است از اهداف اصلی نگارش این مقاله به شمار می رود. این مطالعه از خلال تفسیر چهار فیلم که از تأثیرگذارترین فیلم های دو دهة مورد نظر در دو سر طیف عامه پسند (گنج قارون: سیامک یاسمی)، (خاطرخواه: امیر شروان) و نخبه گرا (خشت و آیینه: ابراهیم گلستان)، (رگبار: بهرام بیضایی) قرار می گیرند به انجام رسیده است. نتایج این تحلیل بیانگر این نکته است که هرچند سینمای عامه پسند و نخبه گرا در ظاهری متفاوت شهر را به تصویر کشیده اند، تحلیل این آثار نشان می دهد که هر دوی این فیلم ها که هرکدام یک جریان فکری غالب در زمانة خود را نمایندگی می کرده اند، نگاهی منفی به شهر داشته اند و تناقضات موجود در بطن آن را در وضعیتی حاد به نمایش می گذارند.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه شهری با تاکید بر کیفیت زندگی نمونه موردی شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهر و شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری در کشور یکی از مشکلات شهرها می باشد. یکی از راه حل های که امروزه، می تواند از مشکلات شهری بکاهد تقویت نقش سرمایه های اجتماعی در جوامع شهری می باشد این مفهوم به عنوان یکی از عوامل تقویت کننده روابط جمعی، شبکه ها و انسجام بخش «میان انسان ها»، «انسان ها و سازمان ها» و «سازمان ها با یکدیگر» در توسعه شهری محسوب می شود و زیربنای توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی یک شهر، کلان شهر و حتی یک کشور را تشکیل می دهد. هدف از این پژوهش بررسی نقش سرمایه های اجتماعی در توسعه شهر زنجان می باشد و در پی پاسخ گویی به این سوال می باشد:آیا سرمایه اجتماعی توانسته است منجر به بهبود کیفیت زندگی در منطقه مورد مطالعه شود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های (t تک نمونه ، فریدمن، اسپیرمن و تحلیل مسیر)استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عامل های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، سرمایه گذاری اجتماعی و ناهنجاری های اجتماعی به عقیده مردم بیشترین تاثیر بر توسعه شهری و کیفیت زندگی شهر زنجان داشته است که در این بین بیشترین تاثیر مربوط به میزان اعتماد اجتماعی با 63/38 درصد و کمترین عامل مربوط به ناهنجاری های اجتماعی با 2/4 درصد بوده است.
بررسی جامعه شناختی سهم عوامل ساختاری و یادگیری اجتماعی در بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوجوانان، سرمایه ی اصلی هر جامعه ای محسوب می شوند که در پویایی و تداوم حیات نظام اجتماعی و رشد و توسعه ی همه جانبه ی آن، نقش بسزایی دارند؛ از طرفی، مسأله ی بزهکاری این قشر می تواند یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای فردی و توسعه و ترقی قلمداد شود. بنابراین مطالعه ی حاضر با هدف شناخت سهم عوامل ساختاری یادگیری اجتماعی در تبیین بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز نگاشته شده است.روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر پیمایش است و جامعه ی آماری پژوهش شامل نوجوانان پسر 14- 19 سال به تعداد 53866 نفر شهر تبریز بوده که از این تعداد 320 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شده اند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی متغیر بزهکاری نوجوانان با متغیرهای مستقل ساختاری یعنی آنومی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، سن، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و ساختار خانواده معنادار نبوده است؛ اما با ابعاد یادگیری اجتماعی یعنی تعاریف مثبت از مذهب(18/0-= R)، تعاریف مثبت از قانون(17/0-= R) و شانس دستیابی به اهداف مثبت (18/0-= R) معکوس؛ ولی با تعاریف خنثی از عمل بزهکارانه (301/0r=)، بزهکاری دوستان (636/0= R)، افسردگی (14/0= R)، روابطی منفی با والدین (209/0= R) مثبت بوده است. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیونی بزهکاری نشان داد که از بین ابعاد یادگیری اجتماعی، بُعد بزهکاری دوستان بیشترین تأثیر را بر بزهکاری نوجوانان داشته است و تمام متغیرهای باقی مانده در این مدل، 32 درصد از واریانس این متغیر را تبیین نموده اند؛ همچنین در مدل معادلات ساختاری، متغیرهای ساختاری نظری (آنومی اجتماعی و بی سازمانی اجتماعی) به عنوان علل دور، سبب فضاسازی بر روی یادگیری اجتماعی بزهکاری می شوند و فضای یادگیری اجتماعی نیز به عنوان علل نزدیک بزهکاری و کجروی تولید می کند
ماکیان داری و ارتباط آن با نهادهای اجتماعی در جامعه روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی از پژوهشی میدانی در جامعه روستایی گیلان است که به توصیف فرهنگ ماکیان داری می پردازد و نشان می دهد که ماکیان داری با نهادهای اجتماعی (خانواده و ازدواج، مذهب، حقوق و اقتصاد) ارتباط دارد و در آیینه فولکلور و سنت های شفاهی بازتاب وسیعی داشته است. حجم وسیع اطلاعات بازیافته از سنت های شفاهی روستاییان گیلانی، که شامل سنت های گفتاری، سنت های مادی و سنت های رفتاری است، اهمیت این سنت ها را در اندیشه و پیشه و فرهنگ مردم این منطقه نماین می کند؛ تاآنجاکه می توانیم حوزه فرهنگی گیلان زمین را ""حوزه تمدن مرغ و تخم مرغ"" بنامیم. این پژوهش از روش های انسان شناختی (مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه، مطالعه اسنادی و...) سود جسته است.
زنانه شدن فضای شهری در ایران امروز، با تکیه بر فضای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مناسبات زن و شهر از منظر زنانه شدن فضاهای شهری پرداخته شده است؛ زیرا فضای امروزِ شهرِ تهران زنانه شده است و زنان با پیش رویِ آرام حضورشان را در شهر تثبیت می کنند.
روش ِ تحقیق کیفی و میدانِ تحقیق بر اساس تجربة زیستة نگارنده در شهر تهران شکل گرفته است. شهروندان تهرانی روزانه شاهد حضور زنان در عرصه های گوناگون اداری، بازار، آموزشی و فراغتی اند. رمزگذاری و رمزگشایی شهر به دست این زنان، به زنانه شدن فضای شهر انجامیده است. هرچند این یافته ها با انتقادهایی از طیف زنان در گروه های فمینیستی مواجه خواهد شد، اما بی شک نمی توان تغییرات زنانه شدن یک صد سال اخیر در فضاهای شهری را نادیده انگاشت.
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
بررسی رضایتمندی سکونتی در شهر همدان و تعیین کننده های جامعه شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن مسکن و سرپناه مناسب و مطلوب، جزء حقوق اساسی هر انسانی است. به دلیل نقش و کارکردهای متنوع مسکن، رضایت از آن، متغیر چندبعدی و پیچیده ای است که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی واحدهای سکونتی و محله های احاطه کنندة آن ها می شود. نارضایتی از مسکن، بر کارایی و عملکرد اجتماعی افراد در همة عرصه ها تأثیر شایان توجهی دارد. از سوی دیگر، به دلیل تحول های سریع شهری و تغییر در کمیت و کیفیت مسکن در سالیان اخیر، مطالعة آن بسیار ضروری است. در این پژوهش، رضایتمندی سکونتی و عوامل مؤثر بر آن در شهر همدان- که قیمت و مسائل زمین و مسکن در آن شاهد تغییرات شگرفی بوده- با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی جین جیکوبز، مدل نظام مند کاساردا و جانویتز و... مطالعه شده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعة آماری آن، شامل تمامی واحدهای مسکونی شهر همدان (خانه های ویلایی و آپارتمانی) است که از این تعداد، 384 خانوار ساکن در مناطق مختلف شهر، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای و به روش پرسشنامه ای مطالعه شدند. یافته ها نشان داد که رضایت ساکنان شهر همدان از مسکن، در سطح متوسط است و مدت اقامت و روابط همسایگی نیز بر رضایت از مسکن تأثیر می گذارد. همچنین براساس نتایج، تفاوتی میان میزان رضایت از مسکن ساکنان خانه های آپارتمانی و ویلایی وجود ندارد. درپایان براساس یافته ها، پیشنهادهایی از جمله اصلاح قانون مالک و مستأجر با هدف جلوگیری از سیالیت زیاد ساکنان محله ها به ویژه در محله های فرودست شهری (بافت های قدیمی و حاشیه ها)، مشارکت مردم در امور محله، نظارت بیشتر سازمان نظام مهندسی بر سیما و منظر ساخت وسازها و... ارائه می شود.
راهبردهای بهبود احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی از مؤلفه های مهم انسجام اجتماعی و پیشرفت هر جامعه است. از این روی با توجه به نقش برجسته ی احساس امنیت اجتماعی در برنامه ریزی های کشوری و مدنظر قرر دادن این مهم که دستیابی و پایدارسازی این احساس در شهروندان هر جامعه معلول زمینه ها و عوامل متفاوتی است، شایسته است که ابعاد و زوایای ناهنجاری های اجتماعی شناسایی و سیاست ها و راهکار های کنترل و مهار آنها، تدوین گردد .از این رو با توجه به اهمیت مطالعه ی مبحث امنیت اجتماعی و احساس آن در بستر اجتماعی جامعه ی مورد مطالعه و نقش بسزای پارادایم های تحلیلی مختص هر جامعه در تحلیل و طراحی استراتژی های توسعه ی امنیت پایدار آن جامعه، در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا با بررسی اسنادی و پیمایشی مؤلفه های احساس امنیت اجتماعی در شهر شیراز، راهکارهایی برای ارتقای احساس امنیت در شهروندان شهر شیراز ارائه گردد. لازم به ذکر است که پژوهش حاضر در شش ماهه ی دوم سال 1392 و در چارچوب نظریه ی پارسونز انجام گردیده؛ پارسونز در نظریه ی سیستمی خود، هنجارهای اجتماعی را به عنوان یک سیستم در نظر گرفته و کارکرد نظام اجتماعی را ایجاد و حفظ یکپارچگی کل نظام تلقی نموده است. وی برای هر سیستم چهار ضرورت کارکردی مستقل از یکدیگر را که باید به میزان کافی پاسخ گیرند تا تعادل و تداوم هستی جامعه حفظ شود معرفی نموده است. همچنین با توجه به گستردگی جامعه ی آماری مورد مطالعه، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 700 نفر تعیین گردیده است. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای مستقل سرمایه ی فرهنگی با (548/0=r)، سرمایه ی اجتماعی با (540/0=r) و بی سازمانی اجتماعی با (471/0=r) دارای قوی ترین میزان همبستگی و متغیر حمایت اجتماعی با (096/0=r) دارای کمترین میزان وابستگی با متغیر وابسته ی احساس امنیت اجتماعی در شهروندان شیرازی هستند. با این رویکرد و با نگاهی کلان پژوهشگران، مدل تجربی مدیریت راهبردی ارتقای احساس امنیت اجتماعی در شهروندان شهر شیراز را طراحی نموده اند.
تجربه پرسه زنی و باز شکل دهی فضاهای همگانی شهری جمال محمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسه زنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگیِ روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است، اکنون نشانه ای است با دلالت های معنایی گوناگون که در عرصه های گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان می سازد. پرسه زنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصرِ فرهنگِ مسلط است. تلاش پژوهش حاضر واکاویِ ژرفِ تجربه پرسه زنی در فضاهای همگانیِ شهر سنندج است. این که پرسه زنان (جوانان) چه درکی از کنش پرسه زنی در این فضاها دارند؟ چگونه تعامل ها، لذت ها، معناها و تجربه های خود را در این فضاها شکل می دهند؟ چگونه با استفاده از این فضاها به خرده فرهنگ خاص خود شکل می دهند؟ چگونه در برابر فرامین فرهنگ رسمی مقاومت می ورزند؟ در بخش نظری منظومه ای از آرای زیمل، بنیامین و دوسرتو در باب پرسه زنی و فضاهای همگانیِ شهری ارائه شده است. در روش شناسی نیز با کاربست مردم نگاریِ شهری از فن مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که تجربه پرسه زنی نزد پرسه زنان معانی گوناگونی دارد که در پنج مقوله بنیانی قابل دسته بندی اند:
1- مستعمره شدن زندگیِ روزمره در فضاهای همگانیِ شهری 2- آفرینش و باز شکل دهی فضاهای نمادین به میانجی کنش پرسه زنی 3- تمایز پذیری/تمایز زدایی زندگیِ روزمره به واسطه پرسه زنی 4- کارناوالی شدن زندگیِ روزمره
5- پرسه زنی در مقام خرده فرهنگ شهری. پژوهش حاضر به این نتیجه ختم می شود که پرسه زنی پراکسیسی اجتماعی است که از طریق آن گفتمان رسمیِ مسلط بر عرصه های شهری که سعی در تثبیت و شکل دهیِ این عرصه ها دارد، به چالش کشیده می شود و پرسه زنان به میانجی تسخیر نمادین این عرصه ها و خلق نظام معنایی خاص خود سعی در بازشکل دهی این عرصه های شهری دارند. به بیان دیگر عرصه های شهری صحنه معارضه جویی دو نیروی متفاوت است که یکی سعی در تثبیت گفتمان مسلط و دیگری سعی در بازتولید فضاهای گفتمانی و ارائه خوانش های متفاوت در این عرصه ها را دارد.
مقایسه روش های اقتصادی در برآورد ارزش تفریحی مناطق ییلاقی روستایی: مطالعه موردی روستای اخلمد، خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با استفاده از داده های مقطع زمانی 120 خانوار مشهد، به تعیین ارزش تفریحی منطقه گردشگری اخلمد در استان خراسان رضوی پرداخته است. برای ارزش گذاری، با بهره گیری از روش های ارزش گذاری مشروط و روش هزینه سفر، از ایجاد بازاری فرضی استفاده شد. نتایج نشان داد که متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این منطقه 27/15400 ریال برای هر بازدید است. ارزش تفریحی از طریق هزینه سفر و با استفاده از روش حداقل مربعات غیرخطی 54640 ریال برای هر نفر و از روش پواسن 181810 ریال برآورد شد. با در نظر گرفتن 8/2 میلیون نفر جمعیت شهرستان مشهد به عنوان استفاده کنندگان از این منبع طبیعی ارزش کل تفریحی این مکان به دو روش حداقل مربعات غیر خطی و توزیع پواسن، به ترتیب، 136600 و 454540 میلیون ریال می رسد. ارزش تفریحی قابل توجه این منطقه ییلاقی برای سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان بخش گردشگری توجیهی مستدل را فراهم می آورد تا از کیفیت مناطق ییلاقی و سرمایه گذاری در آن حمایت و از تخریب آن جلوگیری کنند.
احساس امنیت زنان در شهرهای توریستی با تأکید بر طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر شاخص های کالبدی مؤثر در امنیت زنان در فضاهای شهری بررسی شده و با تحلیل داده های مد نظر تحقیق، در راستای شناسایی عوامل مؤثر در امنیت زنان در فضای شهری، چشم اندازی از توجه به عوامل کلیدی حفظ امنیت زنان در شهر ارائه داده شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی است، که به نحوی ویژگی های کالبدی و طراحی فضاهای شهری را به تصویر می کشد. برای گردآوری داده های مد نظر تحقیق از روش ارائة پرسش نامه و منابع اطلاعات ثانویه استفاده شده است. بخش اصلی داده های تحقیق به منظور تحلیل احساس امنیت زنان در محیط کالبدی شهر در چهارچوب شاخص های تعریف شده، کیفیت معابر، پوشش گیاهی، روشنایی، مبلمان شهری، فشردگی بافت و در نهایت باز یا بسته بودن فضا انجام شده است.
بررسی رابطه مشارکت مردمی و توسعه یافتگی روستایی (نمونه موردی: شهرستان های سیروان و چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اهمیّت مشارکت مردم و نقش مؤثر آنها در حرکت به سمت توسعه پایدار روستایی بر کسی پوشیده نیست و روشن است که آنها برای حرکت به سمت توسعه ای پویا و پایدار که متعلق به نسل های امروز و آینده باشد، باید از دسترسی به فواید توسعه، احساس رضایت کنند. در این تحقیق با استفاده از روش اسنادی و میدانی، رابطه مشارکت مردمی و توسعه روستایی در روستاهای نمونه شهرستان های سیروان و چرداول - از توابع استان ایلام - بررسی شده است که در آن 316 نفر از سرپرستان خانوار، در 6 روستای نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات و شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه، از تکنیک تکمیل پرسش نامه، استفاده شد و برای دستیابی به این هدف، پرسش نامه ها پس از تهیه و بررسی اعتبار و روایی، در بین افراد نمونه، توزیع و از نتایج آنها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده گردید. اطلاعات گرد آوری شده در بخش توصیفی به وسیله نرم افزار Excel و در بخش تحلیلی با استفاده از آماره تحلیلی (یومان ویتنی و ویلکاکسون) در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مؤلفه مشارکت های سنتی - اجتماعی، تعداد 5 شاخص، از مجموع 6 شاخص، رابطه معناداری با توسعه روستایی نداشتند و در مؤلفه های مشارکت در امور سیاسی و مشارکت در امور اجرایی (از نوع مشارکت های جدید)، به غیر از یک شاخص، در تمامی شاخص های دیگر، رابطه معنادار با توسعه روستاهای شهرستان های سیروان و چرداول مشاهده شد.
مفهوم پردازی اندیشه حق به شهر؛ در جستجوی مدلی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حق به شهر از مفاهیم جنجالی مطرح شده در دهة ۱۹۷۰ میلادی توسط فیلسوف فرانسوی، هنری لوفور است. این مفهوم در چند دهة گذشته توجه بسیاری از نظریه پردازان شهری را در جهان به خود جلب کرده و در عرصة عمل نیز منجر به شکل گیری جنبش های اجتماعی متعدد و صدور منشورهای قانونی شده است. لوفور شهر را به عنوان یک ساختار اجتماعی می دانست و اعتقاد داشت که تمام شهروندان نسبت به شهر دارای حق می باشند. هدف نوشتار حاضر درک صحیح مفهوم حق به شهر، انتقال آن به متخصصان حوزه مطالعات شهری و کوشش در جهت عملی نمودن این ایده است. این نوشتار سعی دارد تا با استفاده از چارچوب نظری ارائه شده توسط هنری لوفور و خوانش مصداق های عینی این مفهوم در قالب جنبش های شهری متعدد و منشورهای صادرشده، به بازشناخت و تحلیل مفهوم حق به شهر بپردازد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش شناسی کیفی است. شیوه های مورد استفاده در گردآوری و تحلیل اطلاعات نیز، سند گزینی و تحلیل تماتیک اسناد و دیدگاه های صاحب نظران انتخاب شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم حق به شهر، شامل تعلق یافتن شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امور شهری است. از این رو مهم ترین مقولات پیش روی این مفهوم در خلق فضای شهری باکیفیت شامل حکمرانی شهری؛ شمول اجتماعی؛ تنوع فرهنگی در شهر و آزادی های اجتماعی و حق دسترسی به خدمات شهری برای تمامی ساکنان شهر است.
شهر و روابط اجتماعی: بررسی ارتباط میان میزان انزوای اجتماعی و سطح حمایتی اجتماعی دریافتی با میزان تجربه ی احساس تنهایی (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله آسیب های مخدوش کننده ی ایده ی روابط اجتماعی، پدیده ی انزوای اجتماعی و کاهش حمایت اجتماعی ناشی از سیّالیت و تضعیف پیوند های اجتماعی در جامعه ی مدرن است که به نوبه ی خود، شیوع و توسعه ی پدیده ی احساس تنهایی را به همراه دارد بنابراین مطالعه ی حاضر برای بررسی ارتباط میان میزان انزوای اجتماعی و سطح حمایتی اجتماعی دریافتی با میزان تجربه ی احساس تنهایی هدف گذاری شده است. حجم نمونه ی مورد بررسی که دربرگیرنده ی شهروندان 18+ سال کلانشهر تهران است که به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند. پاسخگویان مورد مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شده و مقیاس های به کار گرفته شده از اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردار هستند. توصیف داده ها به وسیله ی نرم افزار spss16 نشان می دهد که میانگین متغیرهای انزوای اجتماعی، حمایت اجتماعی و احساس تنهایی در حجم نمونه به ترتیب عبارتند از: 94/62 ، 60/61 و 13/36 (100). تحلیل های آماری نیز بیانگر آن هستند که رابطه ای معنادار و منفی میان میزان انزوای اجتماعی و سطح حمایت اجتماعی دریافتی و میان سطح حمایت اجتماعی دریافتی و میزان تجربه ی احساس تنهایی وجود دارد. همچنین یافته ها نشان می دهند که با افزایش میزان انزوای اجتماعی عینی، بر سطوح تجربه ی احساس تنهایی ذهنی افزوده می گردد و نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره ی عوامل مؤثر بر احساس تنهایی نیز بیانگر آن است که متغیر روابط خانوادگی بیشترین تأثیر مستقیم را بر احساس تنهایی بر جای می گذارد.
واکاوی جامعه شناختی احساسات شهروندان تهرانی به محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل انسان با محیط زیست، همواره مورد توجه دانشمندان و متخصصان حیطه های گوناگون علمی بوده است. دهه های متمادی است که اثبات شده است بهبود رابطه انسان با محیط زیست در وجوه گوناگون، لزوماً متأثر از نگرش ها، احساسات و دیدگاه های آن ها به محیط زیست است، درحالی که بررسی احساسات زیست محیطی به صورت مجزا در ایران، سابقه ای نداشته است. احساسات زیست محیطی که دارای دلالت های وظیفه گرایی و تعلق مندی هستند، تأثیری مهم بر انواع رفتارها در قبال محیط زیست دارند. این پژوهش به روش پیمایش و نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای تصادفی از ساکنان بالغ شهر تهران و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر احساسات زیست محیطی و سازوکارهای (مکانیسم های) مربوط پرداخته است. نتایج نشان می دهد میانگین احساسات زیست محیطی شهروندان تهرانی در مقیاس صفر تا صد، بین 1/62 تا 1/65 است که متوسط به بالا تلقی می شود. روابط دومتغیره بین جنس، ارزش های زیست محیطی، تجربه ارتباط با طبیعت، جامعه پذیری زیست محیطی و دینداری، با متغیر وابسته معنادار است. در تحلیل رگرسیون چندگانه، مدل نظری، بیش از 64 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کرده است. نتایج تحلیل مسیر نیز از طریق تأثیرگذاری بر تجربه ارتباط با طبیعت، بیشترین تأثیرگذاری را درمورد متغیر ارزش های زیست محیطی و درنهایت، تأثیرگذاری بر متغیر وابسته با میزان اثر کل 578/0 به دست داده است.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر جمعیت گریزی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: پادنای سفلی، سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه روستایی ایران پس از ورود معنادار نفت به اقتصاد ملی و تجربه ناموفق اصلاحات ارضی، مرحله جدیدی از مهاجرت جمعیت خود به شهرها را آغاز و تجربه نمود که بعد از انقلاب اسلامی دهه پنجاه و متعاقب آن وقوع جنگ تحمیلی، همچنان ادامه دارد. از منظر جهانی نیز انقلاب صنعتی و رویکرد غالب توسعه صنعتی برآمده از آن و سپس انقلاب اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر، به نابرابری های بین جوامع پیشروتر شهری و جوامع کم توسعه روستایی در کشورهای جهان سوم شدت بخشید. رویکرد غالب جامعه روستایی در مواجهه با چنین شرایط نامطلوب ملی و بین المللی و تعامل گسترده و پیچیده بین آنها، افزودن بر دامنه مهاجرت های روستاشهری به شکل گریز از روستا به شهر بوده و در این گریز، ناگزیر هر دو جامعه مبدأ و مقصد را با نارسایی هایی مواجه ساخته است. هدف مطالعه حاضر، واکاوی علل و انگیزه های مهاجرت و گریز جمعیت از منطقه روستایی پادنای سفلی از توابع شهرستان سمیرم به شهرها، از منظری جامعه شناختی است. جامعه آماری پژوهش را دو بخش ساکنان روستاهایِ بیشتر در معرض مهاجرت منطقه و همچنین مهاجران این روستاها به شهرهای مختلف کشور (شهرضا، عسلویه، اصفهان، شیراز و مشهد) تشکیل می دهد. تحلیل داده های به دست آمده از عملیات گسترده میدانی در روستاهای مبدأ و شهرهای مقصد نشان داد که به ترتیب متغیرهای اجتماعی و اقتصادیِ احساس محرومیت نسبی، فقدان زیرساخت های اشتغال و درآمد غیر زراعی و ضعف و کمبود امکانات و تسهیلات، دارای تأثیر معنی دار مثبت و نقش برانگیزاننده در تمایل و اقدام افراد به ترک روستا بوده و متغیرهای سن و سرمایه های اجتماعی نیز تأثیر معنی دار منفی و نقش بازدارنده در روستاگریزی افراد داشته اند. متغیر جمعیت شناختی تحصیلات، متغیر اقتصادی ضعف بنیان های بخش کشاورزی و متغیر محیطیِ دورافتادگی و موقعیت جغرافیایی نیز فاقد تأثیر معنی دار در این رابطه بوده اند.
بررسی عوامل مؤثر بر الگوی رفتار نیروی انسانی در فعالیت های کشاورزی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رفتار اقتصادی و اجتماعی روستاییان در زمینه فعالیت های کشاورزی است. تحقیق حاضر در سال 1393 در شهرستان میاندوآب انجام شد. برای انتخاب نمونه ها، نمونه گیری تصادفی در دو مرحله صورت گرفت؛ نخست، 27 روستا به عنوان روستاهای نمونه و سپس، از این روستاها، 370 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون همبستگی، رگرسیون و تحلیل عاملی صورت گرفت. نتایج نشان داد که رفتار اقتصادی با میانگین 33/2 و رفتار اجتماعی با میانگین 43/2 کمتر از حد متوسط است؛ همچنین، از میان عوامل اقتصادی، نابرابری درآمد و ارزش افزوده کشاورزی با دیگر بخش های اقتصادی با ضریب تأثیر 43/0، از میان عوامل کالبدی، پراکندگی قطعات اراضی و اندازه اراضی با ضریب تأثیر 33/0 و از میان عوامل طبیعی، بیماری و شیوع آفات با ضریب 35/0 بیشترین تأثیر را در رفتار اقتصادی و اجتماعی داشتند. تمرکز ثروت و سرمایه در شهرها و ثبات درآمدی در اقتصاد شهری، به ترتیب، با ضریب تأثیر 25/0 و 275/0 مهم ترین عوامل مؤثر بر رفتار اقتصادی بودند.