فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فهم استفاده از چادر ملی با رویکرد پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه فهم استفاده از چادر ملی و بررسی ابعاد دخیل در زمینه پذیرش یا عدم پذیرش این پدیده جدید است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی، و به روش پدیدارشناسی انجام شده است. زمان اجرای پژوهش، بهار و تابستان سال ۱۳۹2 بوده و نمونه ها شامل بیست نفر خانم بودند که یا خودشان چادر ملی سر می کردند و یا به نوعی با این مسئله در ارتباط بوده، و با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از شیوه مصاحبه گروهی و تجزیه و تحلیل داده های آن انجام شد. تفسیر یافته ها حکایت می کند تمایز اجتماعی، فشار هنجاری، بازنمایی بدن، تعارض هویت قومی، مردسالاری، عدم انتشار اجتماعی، آسانی و سودمندی ادراکی و کلیشه چادر، عمده مفاهیمی است که می توان با آنها میزان استفاده از چادر ملی را تحلیل کرد.
بررسی رابطه دینداری و امیدواری اجتماعی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امید به عنوان نیروی محرکه انسان و یکی از عوامل مهم در بهزیستی مادی و معنوی به شمار می رود. ادیان الهی همواره متدینین را در سخت ترین شرایط به امید، رجا و توکل دعوت می کنند. امیدواری در سن نوجوانی که مرحله شکل گیری بنیانی ترین نظرها و مهم ترین انتخاب هاست به مراتب بیش از مراحل دیگر عمر اهمیت دارد. این تحقیق به دنبال این است که میزان امیدواری را در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه بسنجد و رابطه آن را با دینداری بررسی کند. روش این تحقیق از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر شیراز (5673 نفر) در سال تحصیلی92-93تشکیل داده است که از آن میان، 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نظریه اسنایدر، نظریه منتخب این تحقیق بود. اطلاعات و داده های به دست آمده به وسیله روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و جز آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد بین ابعاد دینداری (بعد اعتقادی، مناسکی، عاطفی و پیامدی) با امیدواری دانش آموزان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. از بین ابعاد دینداری بُعد پیامدی رابطه قوی تری با امیدواری داشت.
بررسی تطبیقی توسعه انسانی رایج با آموزه های اسلامی و ارائه الگوی جایگزین (رویکرد اقتصادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های توسعه انسانی مبتنی بر نگاه سکولاری و انسان محوری، مدعی هستند که برای تحول اجتماعی و اقتصادی جامعه انسانی ارائه شده اند. اما موفقیّت چندانی به لحاظ نظری و اجرایی نداشته اند. مشکل اصلی این نظریه ها آن است که به عامل اصلی تحول توسعه که انسان باشد ناظر نیستند. تمام این نظریه ها در چارچوب سرمایه سالاری نظام اقتصادی سرمایه داری سکولار، ارائه و پیگیری می شوند. این جریان هرگز قادر نیست، نقش اصلی را در فرآیند توسعه به انسان بدهد. امّا بر پایه مبانی هستی شناختی نظام اقتصادی اسلام، ضمن این که سرمایه و صاحب سرمایه، نقش مناسبی در فرآیند تحقق جامعه پیشرفته اسلامی دارد، به انسان به عنوان عامل اصلی بسترساز تحقق پیشرفت اقتصادی جامعه اسلامی، نقش اساسی داده می شود و با ارائه و اجرای مدل های مردم سالاری اقتصادی، انسان ها در فرآیند اقتصادی به سمت انسان موردنظر اسلام، متحول شده و به وسیله چنین انسان هایی جامعه مطلوب پیشرفته اقتصادی از منظر اسلام، دست یافتنی می شود. ظرفیت مدل های مردم سالاری اقتصادی برای تحقق جامعه پیشرفته اقتصادی یکسان نیستند؛ بنابراین، هر مدلی دارای ظرفیت بیشتری باشد، در اولویت قرار می گیرد.
فطرت گرایی و اقتضائات آن در نظام هنجاری اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مبنای این اصل که دین دارای نظام هنجاری اخلاقی و حقوقی است و هیچ ساحتی از ساحات فردی و اجتماعی را فروگذار نکرده و دارای منطق و چارچوب نظری محکم عقلانی و فطری است؛ تلاش شده به اقتضائات این برداشت توجه شود. بر مدار این نگرش بحث دو گانه انگاری عاملیت−ساخت با ورود بحث حق الناس و حق اﷲ و در پی آن محبت و عدالت توجیه می یابد و نمود فطرت در دانسته ها و خواسته ها بحث عقل و محبت را رسمیت بخشیده و حرکت مدرج بر پایه نیازهای اساسی و پایه ای را اجتناب ناپذیر می کند. برای وصول به مطلوب در این مقال از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای متون دینی و اندیشه شناسی بهره برده شده است.
مدل اصلاح و راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ارائه راهکارهای اجرایی برای ایجاد یا گسترش سبک زندگی در حوزه مدل های اجرایی روش شناختی و مدیریت استراتژی و راهبردی است. مدل های اجرایی روش شناسانه خاص گسترش سبک زندگی نیست و ظرفیت آن را دارند که برای ایجاد یا گسترش هر پدیده ای در جامعه به کار گرفته شوند. این تحقیق درصدد ارائه یک مدل از این مدل ها و انطباق آن با سبک زندگی و در نهایت ارائه راهکاری برای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه است. از این رو سؤال تحقیق این گونه صورت بندی شده است که راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه چیست؟ و براساس چه مدلی می توان به این مهم دست یافت؟ روش تحقیق کیفی است که از تکنیک مصاحبه نیمه متمرکز برای جمع آوری داده و تحلیل محتوا در شیوه کد گذاری های سه گانه برای تحلیل داده ها استفاده شده است. تحقیق به سه نتیجه اصلی رسید که عبارتند از: 1. دو دسته راهکار به دست آمد که در دو مدل ارائه شدند: یکی مدل فرایندی راهکارها و دیگر مدل اجرایی راهکارها؛ 2. راهکارها در هفت دسته کیفیت بخشی نیروی انسانی، برنامه ریزی فرهنگی، راهکارهای تربیتی− اخلاقی، راهکارهای محتوایی، راهکارهای مدیریتی، راهکارهای ساختاری دسته بندی شدند؛ 3. در باب مدل سبک زندگی اسلامی نیز داده های بسیار زیادی در مصاحبه ها وجود داشت که به ساخت مدل سبک زندگی و استخراج نظریه انجامید.
سبک زندگی فاطمی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مناسبترین سبک برای زندگی کردن چیست؟ سبکزندگی ریخت وشکل بیرونی زندگی افراد است که بر پایه باورها ، ارزشها، عرفیات، آئین های رفتاری مورد پذیرش شکل می گیرد. در نهایت سبکزندگی برونداد همه این پیش زمینه ها در ریخت و تیپ زندگی افراد در ساحت های فردی ، اجتماعی ، اقتصادی، اخلاقی و غیر آن است. پیدا کردن مناسب ترین سبکزندگی به پیدا کردن کامل ترین نوع زندگی برپایه بیشترین پیش زمینه های گفته شده دارد. فاطمه زهرا یکی از مناسب ترین سبک های زندگی را برای الگو شدن دارد. عمر کوتاه وی مانع از آن نشد تا ظرفیت های انبوه زندگی دینی در پرتو قران و سنت و درون مایه های شخصیتی خود را نمایان کند. آن حضرت در ابعاد و ساحت های مختلف اعم از فردی ، خانوادگی ، اجتماعی و سیاسی سبک مبتنی بر اصیل ترین باورهاو ارزشها را از خود بروز داده اند.
بررسی تأثیر میزان و انواع دینداری بر همبستگی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه میزان و انواع دینداری با همبستگی اجتماعی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دوره کارشناسی واحد حصارک دانشگاه خوارزمی تشکیل می دهند. از میان این دانشجویان تعداد 409 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله با این دانشجویان مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t استیودنت، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نظریه دورکیم در رابطه با تأثیر دینداری بر همبستگی اجتماعی الگوی نظری این تحقیق است. نوع دینداری نیز با توجه به انتقادی که بر نظریه دورکیم در رابطه با کارکرد انسجامی دین وارد شده و عدم توجه دورکیم به انواع دینداری در دستگاه نظری خود مطرح می شود. بر این اساس، دسته بندی هیک از انواع دینداری (انحصارگرا، شمول گرا و تکثرگرا) مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای دستگاه نظری تحقیق، دینداری و انواع دینداری متغیرهای مستقل تحقیق و همبستگی اجتماعی متغیر وابسته تحقیق به شمار می آیند. همچنین این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. در بررسی نوع دینداری سه روش به طور همزمان به کار گرفته شد: 1- نوع دینداری بر مبنای شاخص نوع دینداری، 2- نوع دینداری بر مبنای عامل انحصارگرایی دینی و 3- نوع دینداری بر مبنای عامل تکثرگرایی دینی. با توجه به این طبقه بندی ها، بین نوع دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد.
بررسی عوامل خوددرمانبخش تعارضات زوجین در مبانی روابط چهارگانه انسانی (ارتباط با خدا، خود، هستی و دیگران) از نگاه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شد تا عوامل خوددرمانبخش تعارضات زناشویی با تأکید بر آرای جوادی آملی مورد بحث و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری در این پژوهش تمام کتابهای جوادی آملی (54 کتاب) است که از سال 1376 تا سال 1393 به چاپ رسیده است. محور تمامی آثار جوادی آملی با توجه به شناخت انسان (انسانشناسی) است. در این پژوهش در واقع جامعه پژوهش همان نمونه پژوهش است. واژه های کلیدی که جستجوها بر اساس آنها صورت گرفته، عبارت است از: خوددرمانبخش، عملکرد سالم، اختلاف، تعارض، سلامت، زوج و ازدواج. به این ترتیب با توجه به برداشت محقق، عوامل خوددرمانبخش از متون انسانشناسی جوادی آملی استخراج گردید. آن گاه ویژگیهای استخراج شده در چهار مقوله تقسیم بندی شد و پس از این مرحله ، مضامین استخراج شده به تأیید سه نفر از متخصصان رسید؛ بدین ترتیب نیت مؤلف (جوادی آملی) از طریق روش تحلیل محتوا تأیید و نهایی، و افقهای مؤلف مشخص شد؛ ضمن اینکه عوامل خوددرمانبخش و افق مؤلف ، پس از استخراج و مورد تأیید قرار گرفتن توسط سه نفر از متخصصان، مورد تأیید جوادی آملی نیز قرار گرفت. به طور کلی می توان گفت باور و اعتقادات دینی باعث تقویت نیروی درون شخصی و بین شخصی زوجین می شود و آنان به این ترتیب می توانند بر مشکلات و تعارضات خود فائق آیند. اگر زوجین بتوانند با کمک عوامل خوددرمانبخش بحث شده، مشکل یا تعارضی را که برایشان پیش می آید، حل کنند و با دیدگاهی مثبت به موقعیت بنگرند، موجبات بقا و استحکام خانواده را فراهم می آورند. ازدواج سالم به معنای حضور عوامل مهم درون شخصی، بین شخصی و اعتقادات دینی است که در این پژوهش به بررسی آنها پرداخته شد.
بررسی عوامل مؤثر بر دینداری (مطالعه موردی: زنان متأهل ساکن شهر گرگان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل مؤثر بر دینداری انجام شده است. از آنجایی که دینداری بر روابط خانوادگی اثر گذار است و با نظر به اینکه در شرایط کنونی استحکام ارزش های دینی در خانواده یکی از اهداف مهم جامعه بشمار می رود، لذا پژوهش علمی در این زمینه از ضرورت و اهمیت بالایی برخوردار است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل ساکن شهر گرگان است که تعداد آنها 144406 نفر بوده است. حجم نمونه آماری این پژوهش شامل 360 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین و با بکارگیری روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای توأم با شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک در 36 محله شهر گرگان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه دینداری گلاک و استارک بود. جهت تحلیل داده ها افزون بر روش های آمار توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین مصرف رسانه ای، اعتماد اجتماعی و دینداری وجود ندارد در حالیکه بین سن، تحصیلات، مدت ازدواج، جمع فرزندان، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و دینداری رابطه معنادار وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که تحصیلات و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با دینداری زنان رابطه منفی دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان د اد که جمع فرزندان بالاترین اثر کل (به صورت فزاینده) را بر میزان دینداری زنان متأهل داشته است. همچنین بین دینداری زنان متولد شهر و روستا تفاوت معنی-دار وجود دارد.
بررسی فقهی حق بر محیط زیست با تأکید بر منفعت جمعی و مسئولیت همگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بحث در زمینه"" حق بر محیط زیست در فقه ""، از جمله مباحث بنیادی و پایه ای در استنباط است که شناخت لازم نسبت به آن مبنای بسیاری از احکام و فتوا و قوانین مستنبط از ادله در خصوص نحوه بهره برداری از محیط زیست قرار می گیرد، این بحث نو پیدایی است که تاکنون در فقه امامیه بطور جدی بحث نشده، آنچه در این مقاله بررسی می شود؛ گام جدید جهت قراردادن محیط زیست در قالب یک حق از حقوق نسل سوم که یک منفعت جمعی و حق جمعی و عمومی است؛ این واژه را از نسل سوم حقوق بشر در حقوق بین الملل به امانت گرفته ایم و به دنبال آن در فقه امامیه هستیم که چگونه به حق بر محیط زیست باید رسید. قاعدتاً برای اثبات این حق باید به ادله و منابع و مبانی و اهداف و ضمانت اجرایی این حق در فقه امامیه بپردازیم چرا که این حق، یک حق حقوقی است نه یک حق اخلاقی، یافته مقاله این است که؛ آموزه های فقه امامیه در حق بر محیط زیست توان حق انگاری محیط زیست را دارد وقتی سخن از حق است؛ دیگر مثل حق نسل اول و دوم نیست که یک طرف محق و طرف دیگر مکلف، یک طرف بدهکار و طرف دیگر طلبکار باشد، بلکه حق بر محیط زیست در فقه امامیه یعنی؛ تحقق یک مسئولیت جمعی وحقوقی است نه مسئولیت اخلاقی؛ سخن از حلال و حرام بودن، مجازات کردن ومجازات داشتن متعدیان و متجاوزان به محیط زیست است. بنابراین با توجه به محق و مکلف بودن انسان، امانت الهی (تعهد، تکلیف و ولایت الهی) و حق جمعی بودن محیط زیست، منفعت جمعی و اینکه سود و زیان این حق متوجه جامعه بشری است؛ حقی است عمومی که در قالب امر به معرف و نهی از منکر به عنوان یک فریضه همگانی بالاترین ضمانت اجرایی شکل گیری مسئولیت مشترک است؛ علاوه بر ضمانت اجرایی بیرونی، ضمانت اجرایی درونی منبعث از حق حقوقی است و شخص خاطی و ظالم، ضامن و پاسخگو و مستوجب مجازات گردد.
پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری ( تحلیل تقارن محتوای نوحه پاپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل زیادی در پاپ شدن نوحه دخالت دارند اما دو عامل از سایر عوامل مهم ترند؛ اولین عامل استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه یعنی تغییر ریتم نوحه از ماژور به مینور است؛ این امر به معنای استفاده از اشعار و آهنگ هایی با ریتم تند و ضربی در اجرای نوحه هاست که نوحه را هیجانی می نماید در حالی که در نوحه سنتی ایرانی ریتم نوحه ماژور بود و از اشعار و آهنگ هایی با ریتم کند و آرام استفاده می شود که نوحه را دلنشین تر و حزین تر می نماید. دومین عامل استفاده از اصطلاحات خاص غیر دینی با سبک محاوره ای به مثابه آزاد نمودن عزاداری از تقیدات مذهبی است. هر دو عامل مذکور در سال های اخیر با هوشمندی خاصی از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده است و عزاداران بی آنکه خود بدانند در دامن فرهنگ غربی افتاده اند. در مقاله حاضر تأثیر موسیقی پاپ به عنوان یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در میزان پاپ نمودن نوحه و تقدس زدایی از آن بررسی شده است. 200 کلیپ (فارسی و ترکی) که در فاصله سال های 1382 تا 1392 اجرا شده بودند با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی گردید. این کلیپ ها با استفاده از روش تحلیل احتمال وقوع از جنبه تقارن در مفاهیم؛ آموزه های دینی، آموزه های اخلاقی، آموزه های معرفتی، عبارات عاطفی احساسی، عبارات سخیف، عبارات سلطنتی، عبارات موهوم، ریتم نوحه، عبارات مرتبط با تحریف تاریخی بررسی شده، از طریق آزمون خی دو تقارن مفاهیم فوق اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان دادند؛ اولاً تقارن معنی داری بین مفاهیم مرتبط با نوحه عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان مورد مطالعه وجود دارد که این امر نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی در بین نوحه های فارسی و ترکی در زمینه تقدس زدایی مشاهده شد.
روایت سریال های تلویزیون از اختیار و کنشگری عامل انسانی: مطالعة سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط همیشگی زندگی تودة مردم با مفهوم جبر و اختیار، و نیز اهمیت ذاتی این مفهوم در حیطة دین، و با عطف نظر به توانایی رسانه ها در برساخت روایت تودة مردم از نظام اسباب هستی و همچنین با در نظر گرفتن روابط دین، دولت و تلویزیون در ایران، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال برآمده است که در سریال نمونة تحقیق که جزء سریال های مذهبی عامه پسند است از مفهوم اختیار چه برساخت معنایی ای به مخاطب ارائه می شود. لذا ابتدا یک معرفی اجمالی از مفهوم اختیار در اندیشة اسلامی و دال های آن که امکان بازشناسی فضای تخاصم میان جبر مطلق و اختیار مطلق در بخش عملی تحقیق را فراهم می آورد، ارائه شده است. با اتخاذ رویکرد نظری بازنمایی برساختی، ترکیبی از رویکردهای تحلیل گفتمان برای تحلیل دیالوگ های سریال دربارة اختیار انسان و نیز الگوی تحلیل کنشگر گریماس برای تحلیل ساختار اساسی کنشگری در سریال استفاده شده است. با ترسیم جداول کنشگران پی رفت های آغازین و پایانی و نیز نمودار شماتیک آنها نشان داده شده است که سریال به لحاظ روایی و گفتمانی متمایل به گفتمانی جبرگراست. در این مجموعه، نوع توالی روایی و نیز الگوی کنشگری جبری وجود دارد، و سریال خودش را حول دال کیفرانگاری سختی ها و پاداش انگاری خوشی ها متعیّن می سازد؛ و دو دال تقدیرگرایی و خواب محوری را در حوزة گفتمانی خود جذب و دال تأثیرگذاری ساختارهای اجتماعی را طرد می کند.
بازنمایی دین در فیلم نامه های اولین جشنواره فیلم دینی رویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی مقاله حاضر میزان و نوع بازنمایی دین در فیلم نامه های سینمایی ارسالی به اولین جشنواره فیلم دینی رویش است. برای این منظور، با توجه به تعاریف مختلفی که از دین صورت گرفته بود، تعریف برون دینی لئوبا با قدری تغییر استفاده شد. بر اساس این تعریف، دین مجموعه ای شامل چهار بعد نظری اعتقادی، درون فردی، رفتاری و نهادی در نظر گرفته شده است. روش اجرای تحقیق اسنادی بوده و با تکنیک تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری تحقیق تمام فیلم نامه های ارسالی به جشنواره بوده که از این میان 158فیلم نامه به شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهند بعد درون فردی دین کم ترین تجلّی را در فیلم نامه های ارسالی به جشنواره داشته و ابعاد تجسم یافته از دین همچون تجلیات مادی و رفتاری دین بیشترین ظهور را داشته است. درنتیجه، به نظر می رسد آنچه با عنوان فیلم نامه های دینی ارسال شده است به طور عمده شامل عناصر از پیش ساخته شده دینی همچون هنجارها و ابنیه دینی بوده است تا تجربه دینی یا ارزش های اخلاقی.
تبیین دین داری مردم جهان براساس الگوی نظری تعاملات فرهنگی در یک مطالعه بین کشوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات بحث برانگیز جامعه شناسی دین میزان دین داری مردم جوامع گوناگون است. هریک از تئوری های مطرح شده در این حوزه مطالعاتی چالش های جدی دارد، به نحوی که میزان دین داری و عوامل مؤثر بر آن در پرده ای از ابهام فرو رفته است. هدف این مقاله ارائه توصیفی روشن تر از میزان دین داری مردم کشورهای جهان و تبیین شفاف تر این پدیده می باشد. در این راستا، از خلال ارزیابی انتقادی تئوری به روز شده مدرنیزاسیون، الگوی نظری تعاملات فرهنگی معرفی می شود. در بخش چارچوب نظری با انتخاب متغیر جهانی شدن فرهنگی به عنوان متغیر مستقل و متغیرهای زمینه ای مرتبط با این مفهوم، فرضیه ها و مدل تحلیلی ارائه می شود. پس از آن برای آزمون این فرضیه ها به داده هایی که از پیمایش های جهانی در اختیار محققان قرار دارد، مراجعه نموده، تا ضمن ترسیم کلی میزان دین داری مردم جوامع، قدرت تبیین کنندگی الگوی نظری تعاملات فرهنگی آزمون شود. یافته های توصیفی این بررسی نشان می دهد که به طور کلی میزان پایبندی مردم کشورها نسبت به جنبه های رفتاری و ارزشی دین داری، کمتر از اعتقادات مذهبی به ویژه باور به خداوند می باشند. یافته های تبیینی تحقیق نیز نشان می دهد که چارچوب نظری تعاملات فرهنگی، الگویی نسبتاً توانمند در تبیین واریانس دین داری مردم جهان است. همچنین این مدل نظری تفسیر متفاوتی از نقش و جایگاه متغیرهای توسعه انسانی و تنوع و تکثر مذهبی که مورد توجه تئوری روزآمد شده مدرنیزاسیون و نیز نظریه بازارهای مذهبی است ارائه می کند.
بررسی مقایسه ای میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و رابطه ی آن با میزان دینداری (مطالعه زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران در سال 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش به دست آوردن توصیف نسبتاً دقیقی از وضعیت پذیرش کلیشه های جنسیتی بین زنان و مردان و مقایسه ی این دو گروه است. هم چنین، در سطح تبیین به دنبال بررسی رابطه بین عوامل اجتماعی- فرهنگی (جنسیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل) و میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی می باشد. بررسی رابطه بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی افراد و میزان دین داری آن ها از دیگر اهداف این پژوهش بوده است. نظریه های مورد استفاده در این مقاله عبارت اند از: نظریه طرح واره جنسیتی، نظریه کلیشه های جنسیتی آندره میشل، نظریه جامعه پذیری جنسیت، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه نقش و نظریه دین و کارکردهای آن. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش می باشد. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده است. جمعیت آماری این تحقیق را زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. یافته های پژوهش، گویای تفاوت جنسیتی معناداری در میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی بوده است. هم چنین رابطه ی معناداری بین متغیر میزان تحصیلات با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی دیده شد؛ اما بین وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پاسخ گویان با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی آن ها ارتباط معناداری یافت نشد. هم چنین یافته های تحقیق، گویای رابطه ی معنادار بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و میزان دین داری افراد است. بر اساس یافته ها می توان 8 درصد از نوسان های نگرش افراد به کلیشه های جنسیتی را بر اساس میزان دین داری آن ها تبیین کرد.