فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
44 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدار کربن آلی کل موجود در سنگ منشاء منابع هیدروکربن یکی از پارامتر های حائز اهمیت در ارزیابی آن است. بنابراین لازم است تا با روشی خصوصیات سنگ منشاء برآورد گردد. برای برآورد خصوصیات سنگ منشاء روش های مختلفی وجود دارد. یکی از ابتدایی ترین روش ها استفاده از روش سنتی است که بسیار هزینه بر و زمان بر می باشد، لذا محققان به دنبال روش های کاراتر می باشند. با توجه به پتانسیل بالای سنجش از دور و محدوده های طیفی VIR,VNIR این امکان فراهم تا خصوصیات سنگ منشاء را در سطح وسیع تری و با هزینه کمتر برآورد نمود. روش های کمی و کیفی مختلفی جهت ایجاد ارتباط بین مقدار غلظت عناصر سنگ منشاء و طیف حاصل از داده های سنجش از دور موجود می باشد. که در این تحقیق سعی در برآورد مقدار غلظت کربن آلی کل سنگ منشاء با استفاده از تصویرسنجنده OLI لندست 8 و با بهره گیری از مدل شبکه عصبی مصنوعیMLP شده است.بدین منظور باند 5 محدوده طیفی(885/0-845/0) با ضریب همبستگی پیرسون 62/0 بهترین ورودی برای شبکه عصبی انتخاب شده است. شبکه عصبی مصنوعی با تعداد 5 نورون در لایه مخفی با 79/0R2= و0081/0 RMSE= برای تهیه نقشه کربن آلی کل انتخاب گردید.
استفاده همزمان و تلفیق دو سری داده های ماهواره ای سنجنده استر (ASTER) و مغناطیس سنجی زمینی برای پتانسیل یابی مناطق امیدبخش کانی زایی آهن دار (مطالعه موردی: شمال شرق نیریز - استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در نیمه شمال شرق نیریز در استان فارس واقع شده است. ازنظر زمین شناسی ساختاری، منطقه مورد مطالعه در زون سنندج سیرجان و با روند عمومی شمال غرب جنوب شرق قرار دارد. واحدهای زمین شناسی را واحدهای آهکی، سریسیت کلریت شیست و آمفیبولیتی تشکیل می دهند. در این پژوهش، از تصاویر سنجنده استر (ASTER) و داده های مغناطیس سنجی زمینی، به منظور پتانسیل یابی و شناسایی نواحی امیدبخش دگرسانی و تحلیلی بر سیستم حاکم کانی زایی آهن دار در منطقه مورد مطالعه، استفاده شده است. علاوه براین، روش های ترکیب رنگی کاذب، نسبت گیری باندی و تحلیل مؤلفه اصلی روی داده های استر به کار رفت و مناطق دارای کانی زایی آهن دار و دگرسانی های هیدروکسیدهای آهن مشخص شدند. با استفاده از پردازش های کمّی و کیفی داده های مغناطیس سنجی زمینی، نقشه های باقی مانده مغناطیسی، نقشه برگردان به قطب، ادامه فراسو، مشتق قائم مرتبه اول، زاویه کجی (نقشه تیلت)، سیگنال تحلیلی در منطقه مورد مطالعه تهیه شد. در نهایت و پس از تمامی پردازش های دورسنجی و مغناطیس سنجی زمینی، چهار آنومالی کانی زایی آهن دار امیدبخش در این منطقه شناسایی شد. برای اعتبارسنجی این نتایج، حدود 52 نمونه از منطقه برداشت شد و نمونه ها به روش XRD تجزیه شدند. پنج گمانه حفاری، تا عمق حدود 140متری از سطح زمین، انجام شد که با نتایج حاصل از پردازش های صورت گرفته مطابقت و هم خوانی کامل دارند. به همین دلیل، استفاده از روش های یاد شده برای دسترسی به نتایج مناسب تر، به منظور انطباق نتایج داده ها با هم، ضروری به نظر می رسد.
تجاری سازی سنجش از دور در صنعت کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش از دور علم دریافت اطلاعات از سطح زمین، بدون تماس آشکار با اجزای مورد مطالعه است. تجاری سازی مجموعه فعالیت هایی است که نوآوری ها را به محصول یا خدماتی تبدیل می کند که از آن مزایای اقتصادی حاصل می شود. با توجه به کاربرد گسترده سنجش و اهمیت فراوان کاربرد آن در کشاورزی، اهمیت تجاری سازی این تکنولوژی در کشاورزی دارای اولویت است و در این پژوهش، بررسی شده است. جامعه هدف این پژوهش، شرکت های فعال و غیرفعال در این زمینه اند؛ به این دلیل که با استفاده از تجربیاتشان امکان فراهم آوردن زمینه مناسب به منظور پرورش تکنولوژی سنجش از دور به وجود آید. با این هدف، در این تحقیق، از روش مصاحبه عمیق برای گردآوری اطلاعات و از روش گلوله برفی برای نمونه گیری استفاده شده است. با استفاده از نمودار چرخه عمر محصول و تکنولوژی، چالش های تجاری سازی تکنولوژی و زیرساخت های مورد نیاز، المان های تجاری سازی، انواع نرم افزارهای کاربردی در صنعت کشاورزی دنیا، نمودار سرمایه گذاری در سنجش از دور و تحلیل ماندگاری سنجش از دور در کشاورزی، به منزله یک کسب وکار، بررسی موشکافانه شده است. در نتیجه، بهترین روش برای تجاری سازی محصول کاهشِ محدودیت ها برای شرکت های فعال، ایجاد زیرساخت های لازم، به ویژه داده های اولیه به موقع، و استقلال در بهره برداری از این تکنولوژی است تا امکان بهره گیری از انواع روش های تجاری برای کاربران فراهم آید.
تخمین تولید محصول کلزا مبتنی بر سری زمانی داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های طیفی پوشش گیاهی به منزله ابزاری مناسب برای تخمین میزان تولید محصولات کشاورزی استفاده می شوند. بااین حال، تعداد محدود تصاویر از عوامل اصلی کاهش کارآیی شاخص ها به منظور تخمین تولید شمرده می شود. از سوی دیگر، ارزیابی توانایی شاخص ها در تخمین تولید از راه ترکیب داده های مادیس و لندست، در مواردی که تعداد داده های لندست کم باشد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر، در گام نخست، معرفی شاخص ها یا شاخص منتخب در تخمین تولید کلزا و در گام بعدی، استفاده از تکنیک های تلفیق داده برای افزایش کارآیی شاخص منتخب است. کلزا ازجمله محصولات کشاورزی است که، به دلیل گل دهی در دوره رشد، ویژگی های طیفی خاصی دارد. در این تحقیق، پایگاه داده ای از میزان تولید محصول کلزا و سری زمانی داده های لندست و مادیس کشت و صنعت مغان تهیه و سپس ده شاخص متفاوت به قصد تخمین تولید کلزا ارزیابی شد. در ادامه، رابطه میزان تولید با شاخص پیشنهادی بررسی و مشخص شد که شاخصNDYI ، در طول زمان گل دهی، دقتی بیشتر از سایر شاخص ها دارد (r = 0.73). با تلفیق داده های سری زمانی لندست و مادیس مبتنی بر الگوریتم مدل تطبیقی ادغام بازتابندگی مکانی و زمانی بهبودیافته (ESTARFM)، همبستگی و RMSE (kg/ha) به ترتیب 7% و 0.11 افزایش و کاهش یافت. تحقیق حاضر نشان داد که استفاده از تکنیک های تلفیق داده امکانِ افزایش کارآیی شاخص های طیفی را به منظور تخمین تولید محصول فراهم می کند.
استخراج تاج پوشش درختان شهری با روش طبقه بندی شیء پایه و الگوریتم های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از میزان تاج پوشش درختان در مناطق شهری به علت تأثیرات آن در کاهش آلودگی های هوا، کاهش آلودگی صوتی، جلوگیری از باد، ذخیره نزولات آسمانی، و کاهش و کنترل رواناب های شهری بسیار ضروری است. ازآن جا که استخراج تاج پوشش درختان با روش های دستی بسیار وقت گیر و پرهزینه است، تکنیک های سنجش از دور می توانند ابزار مناسبی برای تأمین این داده ها باشند. در طبقه بندی شیء پایه، انتخاب پارامترهای بهینه قطعه بندی، به ویژه پارامتر مقیاس، اهمیت بسیاری دارد و معمولاً با شیوه آزمایش و خطا تعیین می شود که کاملاً تجربی است. بنابراین، یکی از اهداف این پژوهش انتخاب مقیاس بهینه قطعه بندی به صورت خودکار است. همچنین، پس از استخراج قطعات، لازم است با یک روش طبقه بندی، قطعات استخراج شده تعیین کاربری/ پوشش زمین شوند و در این زمینه، انتخاب نوع روش طبقه بندی در نتیجه نهایی طبقه بندی شیء پایه بسیار اهمیت دارد. ازاین رو، پس از قطعه بندی با استفاده از داده های لیدار و تصاویر هوایی از شهر واهینگن در آلمان و تعیین ویژگی های مهم مستخرج از قطعات، با استفاده از روش انتخاب ویژگی برمبنای جنگل تصادفی، قطعات مربوط به تاج پوشش درختان از سایر قطعات تفکیک شد. این کار با بهره گرفتن از شیوه های یادگیری ماشین شامل ماشین بردار پشتیبان، جنگل تصادفی و درخت تصمیم گیری صورت گرفت. نتایج نشان دهنده برتری الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، به منزله برترین الگوریتم طبقه بندی کننده، و مقیاس 25، به منزله بهترین مقیاس انتخابی، بود و در نهایت، الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان، جنگل تصادفی و درخت تصمیم گیری در مقیاس 25، به ترتیب، با شاخص های کیفیت 79.90 و 79.16 و 76.90 توانستند تاج پوشش درختان را استخراج کنند.
پهنه بندی احتمال رخداد بیماری فوزاریوم گندم با استفاده از روش جنگل تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد بالای جمعیت در جهان و نیاز به اطمینان از امنیت غذایی، افزایش تولید در واحد سطح محصولات زراعی به منزله راهبردی اساسی در حل مسئله تأمین غذا به شمار می رود. از سوی دیگر، با وجود محدودیت در افزایش سطح زیرکشت و پایین بودن میانگین عملکرد برخی محصولات کشاورزی مانند گندم در کشور، افزایش عملکرد محصول می تواند راهکاری عملی در پاسخ به نیاز کشور محسوب شود. یکی از مهم ترین بیماری های گندم فوزاریوم است که، با توجه به نقش پیش بینی این بیماری در جلوگیری از کاهش بهره وری محصول، مدل هایی به منظور پیش بینی فوزاریوم در کشورهای آمریکا، کانادا، آرژانتین و برزیل توسعه یافته است اما در ایران، به رغم لزوم توجه به این بیماری، تاک نون مدلی در این زمینه مطرح نشده است. بدین منظور، پهنه بندی مناطق رخداد بیماری فوزاریوم، با به کارگیری پارامترهای محیطی و داده های هواشناسی و نیز استفاده از تحلیل مکانی، در دشت مغان صورت گرفت. همچنین، برای افزایش دقت و کالیبراسیون دقیق مدل، شبکه اینترنت اشیا (IoT) در دشت مغان استفاده شد تا داده های محیطی شامل رطوبت نسبی، بارندگی و دمای هوا جمع آوری شود. سپس شاخص های ترکیبی مناسب تهیه شد و (RF)برای اولویت بندی شاخص ها و تعیین اهمیت نسبی آنها و نیز پیش بینی شدت بیماری فوزاریوم گندم، روش جنگل تصادفی به کار رفت. برای این کار، از داده های ایستگاه های هواشناسی و سنسورهای زمینی در فاصله سال های 1389 تا 1396 استفاده شد. نتایج ارزیابی حاکی از کارآیی مدل توسعه داده شده در پیش بینی بیماری فوزاریوم گندم است. همچنین، طبق نتایج، به کارگیری IoT به همراه تحلیل های مکانی روشی مؤثر در پیش بینی فوزاریوم است.
مدلسازی پهنه بندی وپیش بینی خطر سیلاب شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای و GIS (مطالعه موردی شهرمهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ زممستان ۱۴۰۰ شماره ۴
52 - 63
حوزههای تخصصی:
سیل علل مختلفی می تواند داشته باشد. یکی از دلایل جدید و چالش بر انگیز قرن بیست و یکم موضوع تغییرات کاربری اراضی است، بررسی دقیق مجموعه عوامل زیست محیطی که زمینه ساز این حوادث هستند نشان می دهد که دخالت انسان در چرخه طبیعی آب از طریق پوشش گیاهی در عرصه های آبخیز ، توسعه شهری و صنعتی شدن جوامع، تاثیرات نامطلوبی در هیدرولوژی حوضه حوضه آبریز می گذارد و موجب تشدید سیلابها، افزایش آلودگی در قسمت پایاب، کاهش جریان های پایه و کاهش تغذیه آب های زیر زمینی می گردد . سیل یکی از پدیده های پیچیده و مخرب طبیعی است که هر ساله خسارات فراوانی را به دنبال دارد. به منظور برنامه ریزی جهت بهره برداری بهینه و کنترل پدیده های طبیعی سیل که از مسائل موجود در کره زمین و از جمله کشور ما نیز می باشد، مطالعات و تحقیقات زیادی مورد نیاز است . به همین منظور، هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت شهر مهر واقع در جنوب استان فارس ،ازنظر سیل خیزی و پهنه بندی خطر ناشی از این حادثه مهم طبیعی بود. این بررسی به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و به منظور پیش بینی دامنه خسارات ناشی از سیلاب انجام شد است. داده های مورد نیاز ، در این خصوص گردآوری شد. داده های گردآوری شده بعد از تصحیح و تبدیل، وزن دهی شد و بعد از انجام مقایسات زوجی و تعیین ضرایب نهایی هر لایه، نقشه های مورد نیاز تهیه گردید. برا ی تعیین وزن و ضرایب نهایی به تناسب از مدل AHP و نرم افزارهای مربوطه، به خصوص Choice Export ،ArcGIS و... بهره برداری به عمل آمد. نتایج نشان داد تمام وسعت شهر در معرض خطر سیلاب قرار دارد.
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در ارزیابی اثرات طرح های آبخیزداری اجراشده در حوزه آبخیز ریمله شهرستان خرم آباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ زممستان ۱۴۰۰ شماره ۴
78 - 86
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پروژه های اجرا شده آبخیزداری و ارائه دورنمایی از نتایج عملکرد آن ها، اطلاعات مناسبی را برای برنامه ریزی بلندمدت در اختیار مدیران و تصمیم گیران قرار می دهد. امروزه با استفاده از نرم افزارهای توانمند سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی می توان محاسبات لازم را با دقت و سرعت بیشتری انجام داد. هدف از این تحقیق، ارزیابی اثرات طرح های آبخیزداری اجراشده در حوزه آبخیز ریمله بااستفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور از نظر فرسایش و رسوب و رواناب بوده است. جهت پیش بینی فرسایش قبل از اجرای طرح های آبخیزداری و بعد از اجرای آن ها، از مدل EPM استفاده شد. از روش شماره منحنی انجمن حفاظت خاک امریکا (SCS) برای محاسبه رواناب قبل از اجرای طرح های مدیریتی آبخیز و بعد از اجرا استفاده شد. ضریب CN برای دو کاربری تهیه شده در سال ۱۳۷۰ و فعلی محاسبه شد. آزمون t زوجی به منظور بررسی تفاوت آماری اختلاف رواناب تولیدی و میزان فرسایش و رسوب قبل و بعد از اجرای طرح های آبخیزداری استفاده شد. میزان فرسایش و رسوب کل سالیانه در شرایط کنونی نسبت به قبل از اجرای طرح های حفاظتی آبخیزداری به ترتیب به طور متوسط حدود ۶۷۹۳ مترمکعب و ۵۷۱۲ تن کاهش یافته اند. مقدار تفاوت حجم رواناب سالیانه بین قبل از اجرای طرح ها و شرایط کنونی به طور متوسط حدود 15256 مترمکعب می باشد. نتایج آزمون t زوجی نشان داد که اقدامات حفاظتی آبخیزداری انجام شده در حوضه ریمله توانسته اند اختلاف معنی داری را در کاهش فرسایش و رسوب و رواناب تولیدی را ایجاد کنند و نتیجه گیری کلی اینکه این اقدامات اثر مثبت معنی داری را در کاهش فرسایش و رسوب و رواناب تولیدی داشته اند.
مقایسه روشهای هیدرولوژیکی احتساب کننده رطوبت خاک و نروفازی در شبیه سازی بارش- رواناب (مطالعه موردی: حوضه آبخیز زولاچای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی هیدرولوژیکی حوزه های آبخیز، برای تخمین دبی اوج و حجم سیلاب حاصل ازبارندگی ها، روند یابی سیلاب در رودخانه ها و تحلیل هیدروگراف سیلاب ها صورت می گیرد. هدف از این تحقیق، کاربرد مدل های احتساب کننده رطوبت خاک (HMS SMA) و نروفازی در برآورد دبی متوسط روزانه، حجم رواناب و تحلیل هیدروگراف ناشی از شبیه سازی فرآیند بارش-رواناب در حوزه آبخیز زولاچای می باشد. در این تحقیق پس از مدل سازی حوزه آبخیز در الحاقیه HEC-GeoHMS، مدل به برنامه HEC-HMS وارد و با تخمین پارامترهای مدل احتساب کننده رطوبت خاک، شبیه سازی بارش-رواناب در سایر مقیاس ها انجام شد. با بررسی مقیاس های زمانی واسنجی و بهینه سازی پارامترهای مدل HMS SMA می توان گفت که مقیاس زمانی ماهانه در شبیه سازی بارش-رواناب دقیق تر از مقیاس های زمانی سالانه، نیم سالانه و فصلی عمل می کند، همچنین مقیاس زمانی فصلی می تواند بهتر از سایر مقیاس های زمانی دبی اوج را تخمین بزند. مقایسه واسنجی و بهینه سازی روشهای احتساب کننده رطوبت خاک و نروفازی نشان داد روش فازی با بهترین ضرایب آماری (ضریب کارایی ناش-ساتکلیف 76/0 و مجموع مربعات خطای 18/0)، دقیق تر از روش SMA، شبیه سازی بارش-رواناب را انجام می دهد.
تعیین پتانسیل وقوع چشمه آب زیرزمینی با استفاده از روش حداکثر آنتروپی، GIS و RS با تأکید بر شاخص جدید توپوگرافیکی هیدرولوژیکی HAND (مطالعه موردی: حوزه آبخیز دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین مناطق دارای پتانسیل حضور چشمه آب زیرزمینی و اولویت بندی عوامل مؤثر در آن، با استفاده از روش حداکثر آنتروپی (مدل MaxEnt)، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور است. در تحقیق حاضر، از چهارده شاخص تأثیرگذار در پتانسیل آب زیرزمینی شامل شاخص های توپوگرافیکی، زمین شناسی، اقلیمی، هیدرولوژیکی و کاربری اراضی و همچنین، شاخص جدید ارتفاع از سطح نزدیک ترین زهکش (HAND) استفاده شده است. ابتدا، شاخص ها به دو بخش شاخص های توپوگرافیکی و سایر عوامل شامل زمین شناسی، اقلیمی، هیدرولوژیکی و کاربری اراضی تقسیم شدند و نقشه پتانسیل آب زیرزمینی براساس آنها تهیه شد. سپس، از تلفیق شاخص ها، نقشه نهایی پتانسیل آب زیرزمینی به دست آمد. از مجموع 2547 چشمه، با استفاده از روش فاصله ماهالانوبیس، 60% به منزله داده های آزمون و 40% به منزله داده های اعتبارسنجی طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد که به ترتیب، براساس شاخص های توپوگرافیکی، سایر عوامل و تلفیق تمامی شاخص ها 38.5%، 27.4% و 34.7% حوزه دارای پتانسیل آب زیرزمینی است. همچنین، طبق نمودار جکنایف لایه های ارتفاع، کاربری اراضی، شیب، موقعیت شیب نسبی، شاخص HAND و لیتولوژی به ترتیب مهم ترین عوامل مؤثر در پتانسیل چشمه آب زیرزمینی بودند. سطح زیر منحنی (AUC) براساس نمودار ROC نشان دهنده دقت 83%، 83% و 85% (خیلی خوب) در مرحله آموزش و 82%، 81% و 84% (خیلی خوب) در مرحله اعتبارسنجی، مطابق با شاخص های توپوگرافیکی، سایر عوامل و تلفیق تمامی شاخص ها بود. با توجه به اینکه شاخص HAND جزء شاخص های تأثیرگذار در آب زیرزمینی محسوب می شود؛ نقش تعیین کننده و مهمی در تعیین مناطق دارای پتانسیل چشمه آب زیرزمینی دارد.
تحلیل تغییرات زمانی - مکانی شدت، تداوم، فراوانی و گستره خشکسالی با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی از مهم ترین بلایای طبیعی کشور است که اثرات مخرب زیست محیطی و اقتصادی فراوانی دارد. بیشتر مطالعات انجام شده به شدت خشکسالی پرداخته اند و معمولاً سایر ویژگی های آن بررسی نشده است. در این تحقیق، اولین بار، قابلیت شاخص های هواشناسی و داده های ماهواره ای با یکدیگر ادغام شده و از آن برای مطالعه تمامی ویژگی های خشکسالی، در دو حوزه داخلی و ساحلی کشور، استفاده شده است. بدین منظور، شاخص SPI با استفاده از تصاویر ماهواره ای بارش TRMM محاسبه شده و سپس مشخصه های خشکسالی مانند شدت، تداوم، بزرگی و گستره خشکسالی، به صورت مکانی، در سطح حوزه مطالعه شد. نتایج نشان دهنده همبستگی کلی 0.94 بین SPI محاسبه شده از تصویر و داده های ایستگاهی بوده است. حداکثر شدت خشکسالی در منطقه مورد مطالعه برابر با 4.19- بوده که در آذر سال 1389 اتفاق افتاده است. علاوه براین، فراوانی وقوع خشکسالی های فرین، در دو مقیاس زمانی شش و دوازده ماهه، در حوزه داخلی بیشتر از حوزه ساحلی بوده است. در بازه مورد مطالعه، در مقیاس زمانی شش ماهه، 60% از رویدادهای خشکسالی حوزه بزرگی خفیف تر از 18.3- داشته اند. نتایج نشان داد، با استفاده از تصاویر ماهواره ای، به خوبی می توان به مشخصه گستره خشکسالی دست یافت؛ درحالی که با استفاده از سایر روش ها قابل محاسبه نیست. علاوه براین، با به کارگیری تصاویر ماهواره ای، می توان مشخصه های خشکسالی را در سطح حوزه، به صورت مکانی، مطالعه کرد و چنین کاری با روش های سنتی امکان پذیر نیست. نتایج تحقیق مؤید مزیت به کارگیری داده های بارش ماهواره ای در مطالعه خشکسالی بوده است.
برآورد تبخیر و تعرق واقعی با استفاده از الگوریتم سبال (SEBAL) و مقایسه آن با تبخیر و تعرق استاندارد فائو 56 بهبودیافته با رابطه KC-NDVI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظارت بر تغییرات مکانی و زمانی تبخیر تعرق برای مدیریت آبیاری و نیاز آبی گیاهان زراعی، به ویژه در مناطق کم آب، بسیار مهم است. هدف از پژوهش حاضر برآورد تبخیر و تعرق واقعی با استفاده از الگوریتم سبال (SEBAL) و مقایسه آن با تبخیر و تعرق استاندارد فائو 56، به منظور تعیین باغات پسته تحت تنش خشکی در استان یزد است. بدین منظور، از یک سری زمانی تصاویر ماهواره ای لندست 8 با پانزده تصویر در سال 2015 استفاده شد. در ابتدا، تبخیر و تعرق در دوره های پانزده روزه فنولوژی پسته به دست آمد و سپس، با جمع تبخیر و تعرق در دوره های پانزده روزه، میزان تبخیر و تعرق در چهار مرحله اصلی فنولوژی پسته و کل یک دوره رشد سالیانه تعیین شد. تبخیر و تعرق استاندارد نیز به روش فائو 56 و با استفاده از رابطه KC-NDVI به دست آمد و به منزله استانداردی برای مقایسه تبخیر و تعرق واقعی سبال در نظر گرفته شد. براساس نتایج، الگوریتم سبال قابلیت مناسبی در تعیین میزان تبخیر و تعرق در منطقه مورد مطالعه دارد. با اینکه داده های معتبر لایسیمتر برای مقایسه نتایج الگوریتم سبال با آن در منطقه یادشده وجود نداشت؛ مقایسه نتایج با روش استاندارد فائو 56 نشان داد این دو روش مطابقت خوبی با یکدیگر دارند و میانگین ضریب تبیین (R2)، خطای جذر میانگین مربعات (RMSE ) و میانگین خطای مطلق (MAE) میان نتایج الگوریتم سبال و رویکرد فائو KC-NDVI به ترتیب 0.8، 16.7 و 14.5 میلی متر بین دوره های پانزده روزه فنولوژی پسته به دست آمد. میانگین میزان تبخیر و تعرق واقعی و استاندارد در طول یک فصل رشد پسته، در سطح منطقه مورد بررسی، به ترتیب 950 و 1086 میلی متر است. مقایسه تبخیر و تعرق واقعی و استاندارد نشان داد، در بخش اعظم این منطقه، تبخیر و تعرق واقعی کمتر از شرایط استاندارد است.
ارزیابی مقایسه ایی فضاهای ورزشی شهرستانهای سمنان برای برگزاری رویدادهای ورزشی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ زممستان ۱۴۰۰ شماره ۴
25 - 33
حوزههای تخصصی:
رویداد ها نقش بسیار مهمی در ورزش ایفا می کنند و چنانچه به خوبی به آن ها توجه شود، می توانند سود عمده ای داشته باشند .هدف از مطالعه حاضر ارزیابی مقایسه ایی زیر ساخت های ورزش استان سمنان جهت برگزاری رویداد هایی ورزشی می باشد.مطالعه حاضر از دسته تحقیقات کاربردی است . به منظور سنجش وضع موجود، از روش مقایسه تطبیقی با استاندارد های ملی و بین المللی موجود و مقایسه سرانه ها استفاده شد. ابتدا اطلاعات و آمار جمع آوری شده در مورد مساحت و سرانه فضا ها و اماکن ورزشی سرپوشیده و روباز و ... به صورت جدول و شکل ارائه شد. سپس با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پهنه بندی و پراکنش آن ها ترسیم گردید. یافته ها نشان داد شهرستانهای شاهرود، سمنان و دامغان از وضعیت مناسب تری برخوردارند.وقتی تعداد فضایی ورزشی زیاد و در دسترس باشد در نتیجه مشارکت مردم در فعالیت بدنی بیشتر شده و تعداد ورزشکار سازمان یافته در رشته های ورزشی بیشتر می شود. بنابراین تلاش برای دریافت میزبانی رویداد های ورزشی، ایجاد و توسعه بخش سخت افزاری، احداث مراکز تخصصی ورزشی جامع و مجهز، توجه به تبلیغات رسانه ای از نکات بسیار مهم و ضروری به شمار می آیند و در کنار آن ها سایر عوامل مدیریتی می توانند نقش مؤثری در برگزاری رویداد های بزرگ ورزشی داشته باشند.با توجه به اینکه استان سمنان سوابق خوبی در برگزاری رویداد های بزرگ ورزشی دارد، می توان گفت قابلیت مناسبی برای میزبانی رقابت های بیشتر دارد.
ارزیابی قابلیت داده های MSI سنتینل-2 و OLI لندست 8 در تفکیک واحدهای سنگی و کانی های دگرسان منطقه کانسار فسفات اسفوردی، ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجنده های دوقلوی MSI سنتینل -2، از لحاظ توان تفکیک مکانی، شباهت بسیاری به سنجنده OLI لندست 8 دارند که آژانس فضایی اروپا، با هدف افزایش داده های ادامه دار برای پایش سطح زمین، آنها را به فضا پرتاب کرد. در این مطالعه، قابلیت این داده ها در تفکیک واحدهای سنگی و دگرسانی، در محدوده کانسار فسفات اسفوردی، ارزیابی و با داده های لندست 8 و لندست 8 تلفیق شده، مقایسه شد. برای بارزکردن واحدهای سنگی منطقه، از روش بسط عدم همبستگی استفاده شد. به منظور مقایسه های آماری، واحدهای سنگی با استفاده از اجرای روش ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی روی دسته داده ها، رده بندی و صحت آنها با استفاده از ماتریس آشفتگی بررسی شد. علاوه بر آن، نسبت های باندی متناظر با آنچه درمورد سنجنده لندست 5 TM تعریف شده است، برای آشکارسازی نواحی دگرسان شده در منطقه، روی هر سه دسته داده اجرا و مساحت پهنه های بارزشده محاسبه و مقایسه شد. همچنین، نمودارهای پراکندگی برای تصاویر نسبت باندی تولیدشده تهیه شد. داده های MSI، در رده بندی ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی، صحت کلی و ضریب کاپای بیشتری را در مقایسه با دو دسته داده دیگر نشان دادند. نتایج نسبت باندی نیز نشان داد که داده های MSI و OLI تلفیق شده بیشترین همبستگی و مشابهت را به هم دارند. این مطالعه مشخص کرد که استفاده از داده های MSI در تهیه نقشه های سنگ شناختی و کانی شناختی، مطلوب تر از داده های OLI است. همچنین استفاده از داده های OLI تلفیق شده، در تاریخ هایی که تصاویر MSI در دسترس نیست، و یا برای تهیه نقشه های زمین شناسی پیوسته در مقیاس های قاره ای، به همراه داده های MSI کارآمد است.
مروری بر تحقیقات اخیر در زمینه تلفیق مدل سازی اطلاعات ساختمانی (BIM) و سامانه های اطلاعات مکانی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فنّاوری مدل سازی اطلاعات ساختمانی، یا به اختصار BIM، به بستری مهم و کاربردی به منظور تحقق اهداف شهرهای هوشمند تبدیل شده است. بااین حال، این فنّاوری ساختمان ها را به تنهایی و بدون توجه به فضای بیرونی شان و دیگر ساختمان های شهر در نظر می گیرد و نیز فاقد ابزارهای لازم برای تحلیل های مکانی گوناگون است. در این زمینه، اشتراک ذاتی میان BIM و سامانه های اطلاعات مکانی، یا به اختصار GIS، نشان می دهد که با تلفیق آنها می توان دانش یکپارچه ای در کاربردهای گوناگون شهری، هم در فضای داخلی ساختمان و هم در فضای بیرونی آن، ایجاد کرد. اگرچه BIM و GIS هریک به منظور دست یابی به اهداف جداگانه ای ایجاد شده است، هر دو به مدیریت اطلاعات در قالب مدل سازی سه بعدی می پردازند؛ با این تفاوت که BIM اطلاعات ریزدانه را در زمینه ساختمان و فضای داخلی آن، با عنوان اطلاعات ساختمانی، تهیه می کند و نمایش می دهد و منبع غنی اطلاعات ساختمانی شناخته می شود اما، در مقابل، GIS اغلب به تهیه و نمایش اطلاعات درشت دانه در فضای بیرونی ساختمان، با عنوان اطلاعات جغرافیایی، می پردازد و دارای ابزارهای مکانی مناسب است. به طورکلی، تلفیق BIM و GIS موجب مدیریت بهتر اطلاعات مکانی در زمینه کاربردهای گوناگون شهری و در نتیجه، تصمیم سازی بهتر در حل مسائل مرتبط می شود و تحقیقات متنوعی، در این باره، در سال های اخیر انجام شده است. مقاله حاضر، ضمن بررسی اجمالی فنّاوری BIM و استانداردهای تبادل اطلاعات در BIM و GIS، برخی تحقیقات درباره تلفیق BIM و GIS از سال 2008 تا 2020 را مرور می کند. در این مقاله، تلاش شده است با استخراج و دسته بندی روش ها و زمینه های کاربردی تلفیق BIM و GIS، وضعیت کلی پژوهش ها در این زمینه مشخص و دید جامعی به آنها به محققان ارائه شود.
ترکیب تصاویر چندطیفی و SAR با قدرت تفکیک مکانی بالا به منظور آشکارسازی ساختمان ها در مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به منظور رفع برخی محدودیت های شناسایی ساختمان در تصاویر چندطیفی، از داده SAR به منزله داده مکمل استفاده می شود. در روش پیشنهادی، برای استفاده هم زمان از اطلاعات مفید در تصاویر رادار و چندطیفی، استراتژی مبتنی بر تلفیق تصاویر، با هدف شناسایی ساختمان، مطرح می شود. همچنین، ازآن جاکه انتخاب ویژگی نقش بسزایی در شناسایی و طبقه بندی عوارض دارد، اغلب روش های مرسوم و رایج در این زمینه، مانند الگوریتم ژنتیک، نیازمند داده های آموزشی اند؛ اما دردسترس نبودن همیشگی این نوع داده های آموزشی یکی از دغدغه های مهم محققان به شمار می آید. پس در این تحقیق، دو روش انتخاب ویژگی فیلترمبنا بررسی می شود تا مشخص شود آیا روش های یادشده می توانند، در مواقع لازم (نبودِ داده آموزشی)، جایگزین الگوریتم ژنتیک شوند؟ بنابراین، در پژوهش حاضر، ابتدا بردار ویژگی بهینه از تصویر چندطیفی و SAR، با سه روش MNF وPCA و ژنتیک، تعیین و هریک جداگانه وارد هر دو طبقه بندی کننده شبکه عصبی و SVM می شود. سپس به منظور رفع مشکلاتی، همچون تشابه طیفی پشت بام ها با پوشش آسفالت خیابان ها، در تصاویر چندطیفی و بهبود نتایج، دو تصویر چندطیفی و SAR در سطح ویژگی تلفیق می شود. در نهایت و در مرحله بعدی، بهترین تصاویر طبقه بندی شده با شبکه عصبی و SVM، در تمامی بررسی های صورت گرفته تا به این مرحله، وارد تلفیق در سطح تصمیم گیری می شوند. نحوه تلفیق در سطح تصمیم گیری بدین صورت است که اطلاعات همسایگی هر پیکسل در قالب پنجره مکانی متحرک در ابعاد متفاوت، با هدف تصمیم گیری درمورد ماهیت هر پیکسل، استفاده می شود. بنابراین، نتایج حاصل شده در این تحقیق، با صحت کلی و دقت شناسایی ساختمان، به ترتیب 92.82% و 80.14% بیانگر عملکرد مناسب این روش است.
برآورد عملکرد محصولات کشاورزی با استفاده از تصاویر سری زمانی سنتینل 2 (مطالعه موردی: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس برنامه ریزی و مدیریت صحیح داشتن آمار و اطلاعات دقیق و به هنگام است. یکی از مهم ترین آمار و اطلاعات بخش کشاورزی میزان تولید سالیانه هر محصول یا سطح زیرکشت است. یکی از ابزارهایی که در کمترین زمان و با هزینه پایین و دقت مناسب، می تواند سطح زیرکشت محصولات را محاسبه کند دانش و فنّاوری سنجش از دور است. در این تحقیق، از دو روش طبقه بندی شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان استفاده شده و سطح زیرکشت محصولات غالب منطقه، شامل هشت کلاس، از تصاویر سری زمانی سنتینل 2 برآورد شده است. براساس نتایج به دست آمده، صحت کلی هریک از روش های شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان به ترتیب برابر با 97.74 و 97.96%، با ضریب کاپای 0.97 برای برآورد سطح زیرکشت محصولات بوده است. بنابراین، نتایج این دو روش مورد قبول واقع شده است. با توجه به صحت کلی، می توان نتیجه گرفت که دو روش طبقه بندی نتایج تقریباً یکسانی در منطقه دارد. علاوه براین، طبق نتایج صحت کاربر، می توان بیان کرد درمورد چهار محصول یونجه، برنج، پیاز و خربزه، عملکرد روش ماشین بردار پشتیبان بهتر از روش شبکه عصبی است و درمورد گندم دیم و آبی، جارو و مرتع، روش شبکه عصبی بهتر از ماشین بردار پشتیبان در منطقه عمل می کند.
استفاده از روش بهینه سازی الگوریتم کلونی مورچگان در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
موضوع استفاده از روش های فرا-ابتکاری برای کاربرد در مسائل بهینه سازی ترکیبی، زمینه تحقیقاتی است که با سرعت در حال رشد است. این امر به دلیل اهمیت مسائل بهینه سازی ترکیبی در دنیای صنعت و علم است. در سال های اخیر یکی از مهمترین و امید بخش ترین تحقیقات، «روش های فرا-ابتکاری برگرفته از طبیعت» بوده است که در حل مسائل مشکل ترکیبی نتایج بسیار خوبی داشته است. الگوریتم های فرا-ابتکاری هنگامی برای حل یک مسئله استفاده می شوند که همگام با افزایش ابعاد مسئله فضای شدنی به صورت چشمگیری افزایش یابد که اصطلاحا اینگونه مسائل NP-hard نامیده می شوند. یکی از روش های فرا-ابتکاری پرکاربرد در این زمینه الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچگان است که امروزه در حل مسائل تخصیص منابع مکانی، مسیریابی و مکان یابی در محیط های سیستم اطلاعات جغرافیایی کاربرد دارد. در این تحقیق ضمن بررسی الگوریتم کلونی مورچگان به بیان و پارامترهای مورد نیاز آن برای استفاده در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته می شود.
به کارگیری تکنیک های خودهمبستگی مکانی در تحلیل مکانی- زمانی مصرف آب خانگی شهر قم در سطح خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کمبود منابع آبی، مسئله استفاده از این منابع و مدیریت بهینه آن اهمیت ویژه ای دارد. الگوی نامناسب مصرف آب در مناطق گوناگون شهری چه بسا ازجمله مواردی باشد که کمبود آب در شهرها را با مشکلاتی مواجه کند. بنابراین، استفاده از روش هایی ضرورت دارد که الگوی مصرف را در مناطق گوناگون شهری، شناسایی کند. هدف از این تحقیق بررسی الگوی مکانی مصرف آب در سطح شهر قم، با استفاده از تکنیک های خودهمبستگی مکانی است. بدین دلیل، ابتدا مصارف 117 محله شهر قم، طی سال 1396 گردآوردی و میانگین مصرف آب خانوار هریک از محله ها محاسبه شد. به منظور شناسایی نوع الگوی مصرف، از شاخص موران و با هدف توزیع مکانی الگوی حاکم، از شاخص موران محلی و نواحی گرم استفاده شد. نتایج خودهمبستگی مکانی نشان داد که بزرگ ترین الگوی خوشه ای مصرف آب در شهر قم، با مقدار شاخص موران (0.24 I =)، در فصل تابستان شکل گرفته و بیشترین معنی داری شاخص (7.02 z =) نیز در این فصل مشاهده شده است. در هر دو تحلیل موران محلی و نواحی گرم، مشاهده شد که مصارف بالا الگوی خوشه ای بالایی به نسبت مصارف پایین دارند. از نظر مکانی، خوشه های با مصرف بالا بیشتر در محله های مرکزی و غربی شهر و خوشه های با مصرف پایین نیز در محله های جنوبی، شرقی و شمالی شهر به صورت پراکنده ملاحظه شد. از نظر زمانی، خوشه های با مصرف بالا در محله های مرکزی و غربی، به ترتیب در فصل تابستان و زمستان و خوشه های با مصرف پایین نیز در فصل های سرد مشاهده شد.
بررسی عدالت مکانی در دسترسی به شبکه حمل ونقل ریلی درون شهری با استفاده از ضریب جینی و منحنی لورنز تا افق 1410 (منطقه مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مدهای حمل ونقل عمومی شبکه حمل ونقل مترو است که تأثیر بسزایی در کاهش ترافیک و آلودگی هوا دارد. ازدیگرسو، با توجه به هزینه های سرسام آور راه اندازی شبکه مترو، توسعه مرحله به مرحله با بهره برداری از یک خط و اجرای خطوط دیگر به دست مدیران شهری مورد توجه است. بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی میزان دسترسی به شبکه متروی اصفهان در افق 1410، با رویکرد عدالت مکانی، از دو جنبه افقی و عمودی در پنج طبقه اجتماعی، با استفاده از شاخص های ضریب جینی، منحنی لورنز، شاخص سطح سرویس (عرضه) حمل ونقل همگانی و دسترسی است. آنچه این تحقیق را از دیگر پژوهش های مشابه متمایز می نماید بررسی وضعیت دسترسی به شبکه هریک از خطوط مترو و در نهایت، تمامی خطوط و برآورد رشد جمعیت تا افق 1410 است که نقش مؤثری در تصمیم گیری برنامه ریزان شهری، به منظور توسعه دیگر مدهای حمل ونقل شهری ایفا می کند. نتایج این تحقیق نشان داده که ضرایب جینی، در دسترسی به شبکه مترو در شهر اصفهان، در بررسی عدالت افقی از عدالت عمودی بیشتر است که این نکته از بی عدالتی بسیار در توزیع دسترسی گروه های حساس و نیازمند اجتماعی به شبکه مترو خبر می دهد؛ به طوری که ضریب جینی در دسترسی شهروندان به تمامی خطوط، در عدالت افقی، برابر با 0.42 و در عدالت عمودی، در پنج طبقه شامل افراد بیشتر از شصت سال، کمتر از پانزده سال، فاقد ماشین شخصی، مهاجران، خانوارهای با مساحت سکونت کمتر از پنجاه مترمربع به ترتیب برابر با 0.45، 0.49، 0.5، 0.54 و 0.6 است.