فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
275 - 288
حوزههای تخصصی:
توجه به کمیت و عدم توجه به کیفیت و تهی بودن مسکن آپارتمانی از معنا، عدم ارتباط معنادار، بین فرهنگ معماری مسکن ایرانی اسلامی و معماری مسکن آپارتمانی تقلیدی، وارداتی غربی، باعث گسست هویت، پیوند معماری مسکن ایرانی اسلامی، با گذشته ی درخشان تاریخ معماری این سرزمین شد. بنابراین این پژوهش با سوءال: مؤلفه های تأثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر کدامند؟ و با هدف ارائه مدل مؤلفه های تاثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر تهران. انجام گردید. این تحقیق بروش کمی _کیفی (ترکیبی: Mixed Method) بصورت همزمان و در سه فاز مکمل هم انجام شد. اهم مؤلفه های تحصیل شده تاثیر گذار در معماری مسکن آپارتمانی معاصر پس از ادغام و پایش 33 مورد بود که در جدول شماره 6 بخش تاثیرگذاری زیاد آن، نشان داد: 12% مؤلفه ها در معماری مسکن آپارتمانی معاصر و 88% در معماری مسکن سنتی تاثیرگذار بوده است. و اخص مؤلفه ها که به عنوان موئلفه های نهایی (مدل) معرفی شدند با درصد اهمیت آنها به عنوان یک مدل ارزشمند اسلامی، عبارتند از: آسایش و امنیت 98%، محرمیت 96%، کرامت انسانی94%، عبودیت و بندگی 94%، حریم خصوصی 92%، ایمنی، استحکام و استواری 92%، تواضع و فروتنی 90%، عوامل زیستی پایدار 90%، خلاقیت 88%، فعالیت پذیری 82%. در بررسی تطبیقی نتایج این پژوهش و شش مقاله در خصوص مسکن مهر، مؤلفه های بدست آمده از نتایج پژوهش حاضر جامعیت مادی و معنوی کامل تری دارند. در بخش بررسی آسیب شناسی معماری مسکن آپارتمانی معاصر بعلت کم رنگ شدن و فقدان مؤلفه های تاثیرگذار ، معماری فضاهای مختلف آپارتمانی آسیب جدی دیده اند. کاربرد این پژوهش می تواند در برنامه ریزی وزارت راه و شهر سازی، وزارت کشور و شهرداری ها و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان نظام مهندسی کشور، برای کنترل، نظارت و هدایت، به عنوان الگویی برای مسکن اسلامی در شهر و روستا باشد. پیشنهاد می گردد پژوهشگران آینده همین تحقیق را بارویکرد کتاب های مقدس آسمانی دیگر در سایر نقاط جهان انجام و نتایج آن را با این پژوهش مقایسه کنند.
بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تاکید بر عدالت فضایی (نمونه موردی: مناطق 5 گانه-ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر عدالت فضایی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی می باشد. ابزار گردآوری داده ها به چند صورت: مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 عدد به دست آمده است که به صورت تصادفی توزیع گردیده است. برای ارزیابی و تبیین وضعیت حکمروایی خوب شهری از شاخص های: مشارکت، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت محوری و برابری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون مداری و اجماع محوری استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی صورت گرفته است به طوری که از روش های آماری نظیر آزمون های t تک نمونه ای، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن و نرم افزارهای SPSS و GIS برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس تحلیل سرانه های وضع موجود کاربری های خدماتی، منطقه 5 رتبه اول و منطقه 3 رتبه آخر را کسب نموده است. بر اساس نتایج ارزیابی شاخص های حکمروایی خوب شهری مناطق یک، چهار و پنج دارای سطح بالاتری نسبت به متوسط و مناطق دو و سه دارای سطح پایین تری نسبت به سطح متوسط را داشتند. نتایج ارزیابی همبستگی میان مولفه های مستقل و وابسته نشانگر این است که رابطه ای مستقیم زیاد بین آن ها وجود دارد. بر اساس نتایج رتبه بندی آزمون کروسکال والیس منطقه یک ارومیه رتبه اول و منطقه دو ارومیه رتبه پنجم را کسب نموده است. درنهایت بر اساس نتایج ضریب اسپیرمن میان رتبه بندی توزیع و پراکندگی کاربری ها و شاخص های حکمروایی خوب شهری رابطه متوسط مستقیم وجود دارد.
آینده نگاری مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس رهیافت سناریو (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
147 - 162
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به آینده در سیاست های گردشگری کشور و اصرار بر الگوی «برنامه ریزی بر اساس وضع موجود» باعث شده است تا سیاست هایی بسیار ناکارآمد برای مدیریت مقاصد گردشگری ورزشی اتخاذ شود. لذا هدف این مطالعه تحلیل آینده مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس شناسایی عوامل و پیشران های منتهی به سناریوهای محتمل و ممکن تا افق زمانی 1410 می باشد که از طریق یک مطالعه موردی در استان اصفهان انجام شده است. روش تحقیق این مطالعه، از نوع پیمایشی است. داده ها با استفاده از سه روش مصاحبه، مرور ادبیات نظری و پرسشنامه های وزن دهی شده گردآوری شد. جامعه آماری شامل 14 نفر از متخصصین حوزه گردشگری ورزشی بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل ساختاری و تحلیل سناریو انجام گردید. یافته ها نشان داد سیستم گردشگری ورزشی استان اصفهان یک سیستم ناپایدار با 16 سناریو می باشد که شامل دو سناریوی غیرمحتمل، هفت سناریوی ناسازگار، دو سناریو با احتمال وقوع ضعیف، سه سناریوی با احتمال وقوع متوسط و دو سناریو با احتمال وقوع قوی است. سناریوی ششم محتمل ترین سناریو برای آینده 10 ساله استان اصفهان است. بر اساس این سناریو، سرمایه گذاری در زیرساخت های گردشگری ورزشی در حالت راکد یا رو به کاهش بوده و سیاست گذاری هوشمندانه ای برای توسعه انواع گردشگری ورزشی وجود نخواهد داشت. بر این اساس، فقدان سیاست گذاری واحد و منسجم با قابلیت به روزرسانی مداوم و پویا در سطح ملی، منجر به آسیب پذیر شدن مقاصد گردشگری ورزشی استان اصفهان شده است. لذا مهمترین راهبردها و اقدامات برنامه ریزانه آینده، بایستی حول محور «سیاست گذاری در سطح استانی» متمرکز شود.
تحلیل اثرات مکان های سوم در ارتقای زیست پذیری اجتماعی منطقه 6 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مکان های سوم به معنای فضاهای عمومی در شهر هستند که علاوه بر کارکردهای اصلی خود، برای انجام فعالیت های تفریحی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. در واقع، این فضاها به عنوان مکان هایی با کاربردهای گوناگون، در اختیار شهروندان قرار می گیرند. هدف اصلی از ایجاد چنین مکانهای، ایجاد فضاهایی مناسب و پایدار برای جذب شهروندان و افزایش پایداری و تعاملات اجتماعی، هویت سازی برای فضاهای شهری است. هدف: هدف از تدوین این مقاله، بررسی میزان اثرگذاری و اثرگذاری مکانهای سوم بر زیست پذیری فضاهایی شهری است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربری است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 30 نفر از تمامی کارشناسان، خبرگان جامعه، مدیران شهری است که این تعداد با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و با استفاده از روش دیمتل فازی داده های تحقیق مورد تحلیل قرار گرفتند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: : قلمرو جغرافیایی این پژوهش منطقه 6 کلانشهر تهران می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد در مکانهای سوم عامل اجتماعی در ارتقای زیست پذیری بسیار اثرگذار بوده است و عامل اقتصادی نیز با تاثیرپذیری از سایر ابعاد مختلف، جز عوامل معلول شناسایی شد. از سوی دیگر عامل مدیریتی-نهادی از اهمیت بیشتری جهت بهبود فضاهای عمومی و ارتقاء زیست پذیری شهری برخوردار بوده است. نتایج: توجه به عوامل اثرگذار و اثرپذیر برای سیاست گذاران و مدیران شهری در راستای ارتقاء شرایط زیستی فضاهای عمومی و توسعه مکان های سوم می بایستی به عنوان یک الزام و ضرورت مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل تاثیر تکنولوژی ساخت و سازهای نو معماری در بیمارستان های ارتقا دهنده سلامت بر رفاه اجتماعی در شهرها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیمارستان به عنوان مکانی در شهرها که فرایند مراقبت و درمان بیمار در آن انجام میگیرد، از اهمیت خاصی برخوردار است و در محیط آن، محوریت انسان و پاسخگویی به نیازهای او اولویت است. در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که چه عواملی مرتبط با معماری در طراحی فضاهای درمانی در شهرها باعث بهبود سلامت میشود ؟ چگونه میتوان به کمک طراحی و ارتقا بیمارستان به رفاه اجتماعی در شهرها رسید؟ معمارى ضعیف بیمارستان مى تواند بر سلامتى و روان بیماران و همین طور جلوه و سیمای شهری تأثیر منفى بگذارد و طراحى خوب مى تواند به تقویت توانایى ها و کاهش استرس آن ها کمک نماید و تاثیر دو سویه بین فضای بیمارستان ها در شهر بر ارتقا سلامت بیماران و ارتقا رفاه اجتماعی میباشد. روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک دلفی می باشد، (Delphi) یکی از روش های تصمیم گیری گروهی است که برای دستیابی به توافق پیرامون مساله مورد بررسی از دیدگاه خبرگان استفاده می شود. مولفه های به دست آمده به وسیله شاخص روایی CVRو CVI تجزیه و تحلیل شدو سپس راهکارهای عملی بررسی شده از نمونه های موردی و پژوهش های بررسی شده، در جدول راهکارهای طراحی ارائه شده است. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ در دو دﺳﺘﻪی اﺻلی ﻣﺆ ﻟﻔﻪﻫﺎی ﻣﺤﯿﻂ داﺧلی و ﺧﺎرجی ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺪه اﺳﺖ. درﻣﺤﯿﻂ داﺧلی، ﻋﻮاﻣلی ﻧﻈﯿﺮ ﻣﺒﻠﻤﺎن، رنگ، ﻧﻘﺎشیﻫﺎی دﯾﻮاری و ﻧﻮر پردازی ﻣﻮرد اﺷﺎره ﻗﺮارگرﻓﺖ. در محیط خارجی، ارتباط بصری با طبیعت و تامین چشم انداز، نور و مصالح طبیعی هستند، توسط طراحان پروژه اعمال شده اند. در نتیجه طراحی بایستی به صورتی باشد که از طریق راهبردهای مختلف همچون حیاط مرکزی و یا بام سبز در طبقات بتوانند دسترسی مستقیم به طبیعت و استفاده حداکثری از ان را بوجود آورند در نهایت طراحیمناسب ذاخلی و همین طور فضاهای شهریمناسب میتواند روند بهبود را افزایش دهد و بر سلامت روانی و جسمی بیماران به میزان زیادی مؤثر واقع شود و ارتقا کیفیت درمان و رفاه اجتماعی در شهرها برهم تاثیر دوسویه و متقابل دارند.
تحلیل تاب آوری اجتماعی مسکن محلات شهری در برابر زلزله، مطالعه موردی: محلات منطقه ۱۵ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب های ناشی از زلزله مجموعه سیستم های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی شهر را در برمی گیرد. تاب آوری اجتماعی در برابر بحران به عنوان توانایی یک سیستم یا بخشی از یک سیستم برای بهبود بعد از یک فاجعه تعریف می شود. شاخص های تاب آوری اجتماعی از طریق تحلیل محتوا و ارزیابی نهایی از دیدگاه اساتید استخراج شده است. هدف پژوهش سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در دو شرایط فرضی با شاخص های یکسان و استخراج عوامل و عناصر تأثیرگذار از دیدگاه شهروندان است. جامعه آماری پژوهش محلات 20 گانه منطقه 15 شهر تهران است. نمونه آماری با نتایج فرمول کوکران 401 مورد به صورت مساوی در 20 محله است. تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز با توجه به سؤال های و نوع داده ها با استفاده از نرم افزار آمارهای GIS و SPSS و روش آماری تحلیل عامل اکتشافی جهت تعیین تعداد عوامل و میزان تأثیرات عوامل و عناصر و روش تاپسیس نیز جهت سطح بندی محلات است. نتایج و یافته ها حاکی از آن است که منطقه از وضعیت مناسبی از تاب آوری برخوردار نیستند و ساکنین ارزیابی خوبی از میزان تاب آوری خود و محیط ندارند. بااین وجود در پرسشنامه قبل از بحران، محله مظاهری دارای رتبه اول وضعیت مناسب و در پرسشنامه بعد از بحران نیز محله شوش دارای رتبه اول وضعیت مناسب تاب آوری در هر دو موقعیت نیز محله مسعودیه با رتبه آخر دارای نامناسب ترین تاب آوری است. همچنین عوامل جمعیت فعال، تعداد خانوار و تعداد زنان و کودکان دارای بیشترین تأثیر در میزان تاب آوری قبل و بعد از زلزله بوده اند.
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
پیش بینی و بررسی آینده ی تغییرات آب و هوایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
179 - 197
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف پیش نگری روند تغییر اقلیم در شهر تهران نوشته شد. در این مقاله وضعیت بارش و دمای ( حداقل و حداکثر)تهران در ایستگاه های سینوپتیک ژئوفیزیک، شمیرانات و مهرآباد طی دوره (1992 تا 2018) بررسی و برای شناسایی وجود جهش و آشکارسازی سالهای رخداد جهش از آزمون ناپارامتریک من کندال استفاده شد. همچنین برای پیش یابی تغییرات عناصر اقلیمی در تهران از داده های cmip5 و مدل Lars برای سه سناریوی RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی روند سری زمانی دما و بارش سه ایستگاه مورد بررسی شهر تهران، با استفاده از آزمون تحلیل روند من کندال، نشان داد که در مورد هیچ کدام از فاکتورهای اقلیمی در سه ایستگاه مورد بررسی، تغییر معنی داری در سطح اطمینان P_value = 0.05رخ نداده است. اما جهش ها و نوسانات سالانه زیادی در سری زمانی دما و بارش ایستگاه ها مشاهده شد. همچنین نتایج حاصل از پیش یابی پارامترهای اقلیمی دمای حداقل، حداکثر و بارش در منطقه مورد بررسی نشان داد که، دمای حداقل و حداکثر تا سال 2050 نسبت به دوره پایه (1992 تا 2018) در هر سه خط سیر انتشار دی اکسید کربن RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بصورت معنی داری در هر سه مورد مطالعه افزایش خواهد یافت. اما بارش در سال 2050 نسبت به دوره پایه سالهای 1992 تا 2018 در هرسه خط سیر انتشار دی اکسید کربن میزان بارش بصورت معنی داری در هر سه ایستگاه به میزان 7/1 میلیمتر در ماه کاهش خواهد یافت.
هنجاریابی مقیاس سنجش پیاده مداری محیط محله بر مبنای ادراک نوجوانان با رویکرد بهبود فعالیت فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود فعالیت بدنی از نگرانی های عمده در مورد بهداشت کودکان است. محیط کالبدی محله یکی از متغیرهایی است که به نظر می رسد، می تواند سطح فعالیت بدنی و درنهایت سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار دهد. تا به امروز ابزار سنجش کمی ادراک پیاده مداری محیط محله برای نوجوانان در ایران وجود نداشته است. هدف پژوهش حاضر باز ساخت، رواسازی، پایاسازی و هنجاریابی این سنجه است. برای تحقق این منظور از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی با رویکرد تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پیش آزمون 45 دانش آموز پرسشنامه را تکمیل کردند. ضرایب تمییز، هماهنگی و مقبولیت محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه 4 شهرداری تهران است. حجم نمونه شامل 417 نوجوانان 14 تا 17 ساله می باشد. طبق تحلیل ها 7 عامل اصلی امنیت، جذابیت بصری، امکان فعالیت فیزیکی، سلسله مراتب دسترسی، تنوع کاربری نیازهای روزانه، مکان های ورزشی و مکان های تعاملی برای سنجش پیاده مداری ادراکی محیط محله برای نوجوانان شناسایی شده است. محتوای مقیاس اصلی با سازگاری و تعدیل مناسب برای تفاوت های زمینه ای، حفظ شده است. بستر پژوهش و عوامل فرهنگی بر گویه ها و مقولات مؤثر این ابزار اثرگذار است. یافته های پژوهش پایایی سنجه را مورد تأیید قرار می دهد و می تواند برای سنجش نیازهای کاربران و تشخیص اولویت های آنان مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل تأثیر ساختار مرکز محله های بومی بر آسایش حرارتی کاربران آن، پژوهش موردی: فضاهای باز بومی محله ای شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرکز محله های بومی همدان که در اصطلاح به «فضای چمن» مشهور بودند ، در زمستان به شدت سرد ، پاییز و بهار بادخیز و تابستان های گرم با تابش شدید خورشید ، شرایط آسایشی را فراهم می ساختند و امکان برقراری تعاملات اجتماعی و دسترسی به خدمات تجاری ، مذهبی ، فرهنگی و بهداشتی پیرامونی را میسر می کردند. هدف پژوهش کشف رابطه همبستگی کالبد مرکز محله های بومی همدان با اقلیم است. بررسی میدانی 4158 پرسشنامه و همزمان سنجش با دستگاه محیط سنج رویکرد پژوهش بود که در 10محله اصیل همدان در نیمه فصل ها سال 1393 ، در سه وعده صبح ، ظهر و عصر مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss صورت پذیرفت و نتایج در سه بخش شاخص های توصیفی ، مدل سازی و آزمون فرضیه ارائه شد. مهم ترین نتایج پژوهش نشان داد: آسایش دمایی و آسایش حرارتی در سنین بالاتر بیش تر بود. شانس آسایش حرارتی در فصل بهار با فرض ثابت بودن مقدار سایر متغیرها 77/12 برابر شانس آسایش حرارتی در زمستان بود. شانس آسایش حرارتی در فصل تابستان با فرض ثابت بودن مقدار سایر متغیرها 14/17 برابر شانس آسایش حرارتی در فصل زمستان بود. همچنین شانس آسایش حرارتی در زمستان با فرض ثابت بودن مقدار سایر متغیرها 63/7 برابر شانس آسایش حرارتی در فصل پاییز بود. آسایش حرارتی در مرکز محله های بومی در فصل ها پاییز و زمستان چند برابر سایر فضاهای باز شهری بود؛ به نحوی که میانگین دمای معادل فیزیولوژی زمستان در محله های درجه اول 15/21 و در محله شاهد 46/8 ثبت شده بود.
بررسی اثرات تأمین مسکن محله محور بر توسعه گردشگری با رویکرد زیست محیطی (مورد مطالعه: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
99 - 116
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر گردشگری جایگاه خاصی در توسعه کشورها پیدا کرده و نقش فعال و مؤثری در ارتقاء ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند؛ امروزه تأمین مسکن در قالب برنامه ریزی محله محوری، بیش از هر زمان دیگری مورد توجه می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تأمین مسکن محله محور بر توسعه گردشگری با رویکرد زیست محیطی در شهر اراک بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ چگونگی گردآوری اطلاعات، میدانی (پرسشنامه) و اسنادی (کتابخانه ای) است. جامعه پژوهش، مسئولین و متصدیان گردشگری در محدوده مورد مطالعه که با موضوع گردشگری آشنایی دارند (15 نفر)، متصدیان و کارکنان و فعالان حوزه گردشگری (8 نفر)، کارشناس جغرافیا و گردشگری (5 نفر)، کارشناس عمران (3نفر)، کارشناس مهندسی منابع آب(3نفر) و اساتید، محققان و پژوهشگران دارای اطلاع یا سابقه پژوهش در حوزه گردشگری اراک (6 نفر) بود که 40 پرسشنامه را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش ماتریس ایرانی (لئوپولد تغییر یافته مخدوم، 1387) بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، اثرات و پیامدهای تأمین مسکن بر گردشگری شهر اراک دارای اندک تأثیرات منفی می باشند، در واقع باید به این نکته اشاره کرد که تأمین مسکن نمی تواند تنها شامل اثرات منفی زیست محیطی باشد بلکه می تواند در زمینه توسعه گردشگری نقش آفرین باشد. بنابراین ضروری است که در درجه اول جهت کاهش اثرات منفی تلاش کرده و در درجه دوم باید سعی کرد از این پتانسیل در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بهره برد.
شناخت و تحلیل عوامل جغرافیایی و معماری در پایداری کاربری مسکونی(نمونه موردی: خانه های سنتی شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کاربری مسکونی یکی از مهم ترین کاربری های شهری محسوب می شود که در دوره های تاریخی مختلف از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در این راستا، عوامل گوناگونی می توانند در پایداری کاربری های مسکونی شهری مؤثر باشند که عوامل فرهنگی، اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی از مهم ترین آنها محسوب می شوند. هدف این پژوهش شناخت و تحلیل عوامل محیطی، اقلیمی و جغرافیایی مؤثر در پایداری کاربری مسکونی به صورت مطالعه موردی خانه های سنتی کرمانشاه است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان تأیید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد ۴۶۰ نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناهای مسکونی دوره قاجار در منطقه غرب کشور تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان ۲۱۳ نفر محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عوامل اقلیمی و جغرافیایی شامل ویژگی های زمینه ای منطقه، ویژگی های مشترک، عوامل اقلیمی، مدرنیزاسیون و ویژگی های فرهنگی منطقه در سطح کمتر از 05/0 معنادار و در معماری و پایداری کاربری مسکونی دوره قاجاریه در شهر کرمانشاه تأثیرگذار بوده است. نتیجه رگرسیون تأیید نمود که عوامل بررسی شده، مجموعاً توان تبیین ۶۶ درصد از تغییرات (واریانس) معماری و پایداری بناها یا کاربری مسکونی این دوره را دارند. در این زمینه، ویژگی های زمینه ای (جغرافیا، طبیعت و اقلیم) با مقدار بتا برابر با 664/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر معماری و پایداری کاربری مسکونی در منطقه غرب کشور داشته است.
شبیه سازی آینده گردشگری ایران وچین بر اساس تحلیل سناریوهای خوش بینانه و بدبینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
111 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تطبیقی وفاداری گردشگری با تأکید بر هوشمند سازی است.،.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران ایرانی و چینی و ۱۸ نفر از اساتید برجسته دانشگاهی و خبرگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته رضایتمندی گردشگری بود که پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ ۸۱/۰ می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار نت لوگو انجام شده است و ۵ مؤلفه که بیشترین تأثیرگذاری را برجذب توریسم دو کشور داشته بررسی گردید. بر اساس نظرات خبرگان در پاسخ به پرسشنامه های مربوطه، از بین عوامل تأثیرگذار، در پژوهش بر رضایتمندی گردشگران، روابط داخلی مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها را با این نرم افزار سنجیده شد. در این پژوهش ابتدا پنج عامل با ابعاد بیان شده در مدل بر رضایت مندی مورد سنجش قرار گرفت، همچنین اثرات متقابل عوامل شناسایی گردید. همچنین جهت تطبیق وفاداری گردشگری با استفاده از نرم افزار عامل بنیان سناریوهای مختلف (بدبینانه، مطلوب و خوش بینانه) اجرا شد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که هرچه سطح امکانات به روز ازجمله فناوری هوشمند، تسهیلات، آموزش نیروی انسانی و اعتدال سیاست سخت گیرانه دولت ها و سطح تبلیغات را بالا برده و توقعات گردشگر را به سطح اعتدال نزدیک نماییم منجر به انجام بیشترین سفرها بین دو کشور ایران و چین می گردد. بیشترین تأثیرگذاری متغیر هوشمند سازی که به صورت رویکردی نوین برای توسعه گردشگری و جذب گردشگران در کشورها بوده و ارائه خدمات باعث رضایت گردشگران و در نتیجه تداوم وفاداری گردشگری در آینده این صنعت ایفا می کند.
تحلیل فضایی جایگاه زنان در طراحی فضاهای عمومی (مطالعه موردی: مناطق شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
93 - 106
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دیدگاه های محوری در برنامه ریزی و طراحی فضاهای عمومی، بحث عدالت جنسیتی، در طراحی این فضاها است. در طول چند دهه گذشته رابطه جنسیت و فضای شهری یکی از بحث های اصلی در عرصه جهانی تبدیل شده است. لذا حضور در فضاهای عمومی برای همه گروه ها فارغ از جنسیت، سن، سطح درآمد، شغل و ... امری ضروری است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر؛ تحلیل فضایی جایگاه زنان در طراحی فضاهای عمومی (مطالعه موردی: مناطق شهر زاهدان)، می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر با استفاده از روش دلفی تعداد 20 نفر از برنامه ریزان و نخبگان محلی و مدیران شهری و اساتید دانشگاه از میان (بانوان)، انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل Fuzzy Mamdani، استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت مناطق پنجگانه شهر زاهدان در ابعاد طراحی فضاهای عمومی (معنایی، فعالیتی، اجتماعی و کالبدی)، نامطلوب است. همچنین نتایج نهایی الویت بندی مناطق شهر زاهدان با توجه به ابعاد طراحی فضاهای عمومی با استفاده از مدل Fuzzy Mamdani نشان داد، منطقه (یک) شهر زاهدان با توجه به مقدار نافازی نهایی به عنوان خروجی سیستم استنتاج فازی، در اولویت قرار می گیرد. نتایج نشان داد که وضعیت مناطق پنجگانه شهر زاهدان در ابعاد طراحی فضاهای عمومی (معنایی، فعالیتی، اجتماعی و کالبدی)، نامطلوب است. همچنین نتایج نهایی الویت بندی مناطق شهر زاهدان با توجه به ابعاد طراحی فضاهای عمومی با استفاده از مدل Fuzzy Mamdani نشان داد، منطقه (یک) شهر زاهدان با توجه به مقدار نافازی نهایی به عنوان خروجی سیستم استنتاج فازی، در اولویت قرار می گیرد
تحلیل فضایی مطلوبیت فضاهای عمومی پیرامون حرم عبدالعظیم حسنی (ع) شهر ری با رویکرد پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل شاخص های مطلوبیت در فضاهای عمومی پیرامون حرم عبدالعظیم حسنی (ع) در منطقه 20 شهرداری تهران است. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد که پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 781/0 تأیید شده است. جامعه آماری تشکیل شده از حدود 1200 نفر از کسبه محدوده مورد مطالعه بوده که از میان آن ها تمامی کسبه ای (75 نفر) که بیش از 20 سال سابقه کسب در محل داشته اند، انتخاب گردیدند. نمونه های تحقیق، 25 شاخص مطلوبیت فضا را که در سه بعد کالبدی- محیط زیستی، اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی در طیف لیکرت دسته بندی شده اند، مورد ارزیابی قرار دادند. برای آزمون تی تک نمونه ای از نرم افزار SPSS و ابزار میان یابی از Kriging و نیز Symbology در سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تحلیل داده ها استفاده شد. تلفیق تحلیل موضوعی و موضعی (فضایی) روش بدیعی بوده که در این پژوهش اجرا گردید. نتایج پژوهش دلالت بر سطح متوسط مطلوبیت دارند. با اینکه برخی از شاخص های بعد اجتماعی- فرهنگی مثل امنیت اجتماعی بسیار پایین هستند، در مجموع در این بعد، مطلوبیت فضا بالاتر است. اقدامات صورت گرفته بیش تر کالبد فضا را هدف قرار داده اند. ولی موضعی بودن اقدامات و بی توجهی به میراث فرهنگی و غفلت از ضرورت پیوند با گذشته و هویت مکان سبب شده که این اقدامات حتی در بعد اخیر نیز سطح رضایت بخشی از مطلوبیت فراهم نیاورند. در ارتقای مطلوبیت فضاهای مورد مطالعه، هماهنگی و مشارکت سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیریت شهری از یک سو تولیت آستان و اداره اوقاف از سوی دیگر و ذی نفعان (کسبه محل) ضرورت حتمی دارد.
تحلیل تطبیقی الگوهای بومی مرکز محله شهر یزد و مؤلفه های کیفی مرکز محله مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
محله های بافت تاریخی شهر یزد از نمونه های بارز پاسخگویی به نیازهای جامعه محلی و زندگی اجتماعی ساکنان بوده و الگوهای مناسبی را در زمینه های مختلف طراحی، در اختیار قرار می دهد. براین اساس، هدف این پژوهش، شناسایی الگوهای بومی مرکز محله و نیز سنجش ارتباط این الگوها با یکدیگر در شکل گرفتن کلیت فضای مرکز محله در بافت تاریخی شهر یزد بوده که در کنار الزام های خاص طراحی این فضا می تواند مطلوبیت مرکز محله تاریخی شهر یزد را اثبات نماید. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش حاضر آن شد که ساختار مطلوب فضای مراکز محله ای بافت تاریخی شهر یزد منطبق بر مؤلفه های کیفی مرکز محله مطلوب است. دراین پژوهش که از نوع پژوهش های کاربردی است، با بهره گیری از روش توصیفی به بررسی ادبیات دو مفهوم الگو بومی و مرکز محله پرداخته شده و با بسترسازی لازم، الگوهای بومی مرکز محله در بافت تاریخی شهر یزد به عنوان جامعه مورد بررسی و ساختار زبانی آن ها برمبنای اصول سالینگاروس با استفاده از روش های توصیفی، پیمایشی و همبستگی کیفی تبیین گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی الگوهای شناسایی شده در ابعاد مختلف به صورت به هم پیوسته کلیت فضای مرکز محله را شکل داده به نحوی که تغییر در هریک ازاین اجزا، منجر به تغییر در کل فضای مذکور می گردد. این پژوهش از آنجا که رویکردی همه جانبه را در مطالعه مراکز محله ای بافت تاریخی شهر یزد مدنظر داشته، لذا نوآوری این پژوهش در تبیین علل مطلوبیت و پویایی این فضاها ازطریق انطباق الگوهای حاصل با مؤلفه های کیفی مرکز محله بوده است.
کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی در مدل سازی توسعه کالبدی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه توسعه کالبدی شهرها به صورت روزافزون در حال افزایش است. مدیریت صحیح این توسعه از جهات گوناگون در زمره مسائل مهمی است که باید مدنظر قرار بگیرد. روش های متعددی برای پیش بینی و تعیین جهت توسعه شهری وجود دارد که یکی از این روش ها در تعیین مناطق مناسب، روش مبتنی بر شبکه های عصبی است. هدف تحقیق: هدف این پژوهش مدل سازی توسعه شهر رشت طی بیست سال اخیر و پیش بینی جهات توسعه این شهر تا سال 2032 می باشد. روش شناسی تحقیق: با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ لندست 7 و8 سال های 2002، 2012 و 2021 شهر رشت و با نرم افزار GIS تصاویر با ترکیب باندی مناسب آماده و سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) تصاویر طبقه بندی شده اند. شاخص های در نظر گرفته شده برای مدل همسایگی مناطق شهری، فاصله از نقاط شهری، فاصله تا مناطق مرکزی شهر و فاصله تا خیابان ها و راههای اصلی می باشند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت، مرکز استان گیلان و در ۴۹ درجه و ۳۵ دقیقه و ۴۵ ثانیه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه و ۳۰ ثانیه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و مساحت آن حدود ۱۰۲۴۰ هکتار می باشد. یافته ها: در این مدل در حالت آموزش مرحله اول (ورودی اعمال چهار شاخص بر تصاویر سال 2002)، شبکه 104 تکرار انجام داد و کمترین میزان خطا که با معیار آنتروپی متقاطع ارزیابی می شود در تکرار 98ام برابر با 058526/0 گردید. در مرحله دوم ورودی مدل اعمال چهار شاخص بر روی تصاویر 2012 بوده که کمترین میزان خطا 076657/0 ارزیابی شد. نتایج: در مجموع مدل توانسته است برای پیش بینی توسعه شهر رشت در سال 2012، 9/95 درصد و برای سال 2021، 8/93 درصد برآورد درستی داشته باشد که این عددها می تواند قابل قبول باشد. خطای مدل در این بخش اول 1/4 درصد و در بخش دوم 2/6 درصد بوده است. با بررسی دوره بیست ساله روند توسعه کالبدی، جهات توسعه شهر رشت در سال 2032 پیش بینی شد.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی خوب (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در کشورمان، بخش قابل توجهی از بافت قدیمی شهرها که غالبا هسته ی اولیه و اصلی آن هارا تشکیل می دهند در روند شتاب آلود شهرنشینی و برنامه های توسعه شهری مورد بی توجهی قرار گرفته و به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل شده اند موضوع مورد بررسی این پژوهش بازآفرینی بافت فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب شهری است و در آن تلاش شده است به این سوال پاسخ داده شود که شهر ساری به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری چگونه است و چگونه می توان با استفاده از این رویکرد به بازآفرینی بافت فرسوده شهری اقدام نمود. هدف: هدف این پژوهش،بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب است. روش شناسی تحقیق: ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. در روش کتابخانه ای از ابزارهایی نظیر، مقاله ها، آمارنامه ها، جداول آماری و ...استفاده شده است و در روش میدانی از مشاهده مستقیم، و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و به وسیله آزمون های آماری ( توصیفی- استنباطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از نرم افزارSmart PLS مدل معادلات ساختاری پژوهش تنظیم گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرساری مرکز استان مازندران و شهرستان ساری است. این شهر با جمعیتی حدود 347 هزار نفر در میان 30 مرکز استان در رتبه بیست و سوم کشوری جای گرفته است (مرکز آمار ایران،1395). شهر ساری دارای چهار منطقه (بافت قدیم، منطقه یک، منطقه دو، منطقه سه) می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 50 درصد فراوانی پاسخ ها به وضعیت شاخص های حکمروایی خوب و بازآفرینی پایین تر از حد متوسط بوده که حاکی از وضعیت نامطلوب این شاخص ها در بافت فرسوده شهر ساری می باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد بین حکمروایی خوب و بازآفرینی بافت فرسوده در شهر ساری رابطه معناداری وجود دارد و سه شاخص عدالت گرایی، قانون گرایی و اجما ع گرایی بیشترین تاثیر را بر بازآفرینی بافت فرسوده شهرساری داشتند.
ارزیابی توسعه شهری از منظر سیاستگذاری عمومی با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
107 - 120
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی توسعه شهری از منظر سیاستگذاری عمومی با تاکید برنقش شورای اسلامی شهر شیراز (با تاکید بر دوره پنجم شورا) انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات تحقیق حاضر آمیزه ای از روش های کتابخانه ای و روش میدانی است. جامعه آماری تحقیق عبارتست از مدیران و سرپرستان بخش های مختلف شهرداری شیراز (خبرگان اجرایی) و اساتید دانشگاهی آشنا به موضوع تحقیق (خبرگان دانشگاهی) که از آن نمونه گیری به شیوه تصادفی بعمل آمد. ضمنا برای مشخص کردن حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده گردید. همچنین ابزار جمع آوری داده، پرسشنامه محقق ساخته است که سوالات آن براساس بررسی و بازنگری تحقیقات داخلی و خارجی تدوین شده که مشتمل بر 3 بخش: بررسی متغیرهای جمعیت شناختی، ارزیابی سیاستگذاری شورای اسلامی شهر (مشتمل بر 23 سوال در 5 بعد) و بخش سوم پرسشنامه ارزیابی توسعه شهری (مشتمل بر 33 سوال در 5 بعد) است که پس از تایید روایی و پایایی برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات موجود در آن، کدگذاری و با استفاده از نرم افزار های آماری SPSS و SmartPLS در سطح معناداری 5 درصد مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مدل تحقیق نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد، فرضیه اصلی تحقیق یعنی سیاستگذاری شهری با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر شیراز موجب توسعه شهری شیراز گردیده است و فرضیات 5 گانه فرعی مرتبط با این فرضیه مورد تاییدند. همچنین یافته ها در سطح اطمینان مذکور نشان داد اثرکلی متغیر سیاستگذاری شهری با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر بر توسعه شهری 899/0 است که نشان دهنده تاثیر بسیار خوب این مدل در تببین واریانس متغیر ارزیابی توسعه شهری است.
ارائه الگوی رقابت پذیری پایدار در جهان پسا کرونا با رویکرد توسعه گردشگری خلاق (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
53 - 68
حوزههای تخصصی:
کرونا ویروس از هر نظر دنیا را برای همیشه تغییر داده و نقش بسزایی در توقف این تحرک اجتماعی بزرگ(گردشگری)، سفرهای بین المللی، تقاضای گردشگری و صنعت مهمان نوازی داشته است. چنانکه حتی اقتصادهای توس عه یافته و مس تحکم هم از اثرات مخرب ناش ی از مبارزه با این ویروس در امان نمانده اند وآنها نیز به خصوص در بخش های مربوط به خدمات دچار بحران جدی ش ده اند. با این ضرورت، تحقیق حاضر درصدد بازشناسی محرک های موثر بر رقابت پذیری سفر وگردشگری برای دوران پساکرونا خواهد بود. بر این اساس تحقیق حاضر سعی دارد با تلفیق روش مورفول و متاسوات الگوهای رقابت پذیری گردشگری خلاق را در شهر زنجان مشخص سازد. برای این منظور نیز براساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، میدانی نه عامل در 27 وضعیت شناسایی شده اند که جهت تحلیل وضعیت های آینده از نرم افزار مورفول و متاسوات و برای تعیین الگوهای رقابت پذیری گردشگری خلاق از متاسوات استفاده شده اند. لازم به ذکر است که نمونه مورد استفاده در تحقیق حاضر خبره محور و به میزان (تعداد 15) نفر بوده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که وضعیت آینده گردشگری خلاق در شهر زنجان وضعیت نامطلوب داشته است، در این راستا الگوهای توان یابی رقابت پذیری گردشگری خلاق در این شهر در جهان پسا کرونا به شرح زیر بوده اند: اهتمام به امکانات ارتباط شهر با دیگر استان ها و بهبود خدمات الکتریکی- برقی شهر به عنوان عامل تقلیدناپذیر، توجه به نیروی متخصص و قیمت گذاری مناسب محصولات برای عرضه به گردشگران به عنوان الگوهای متناسب با استراتژی گردشگری، و در نهایت شیوع ویروس کرونا، تحریم های آمریکا و بی توجهی به ذینفعان گردشگری به عنوان تهدید شناسایی شده اند.