فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر–زمین بوده و از نظر اقلیم شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده های دید افقی و سنجش از دور ماهواره ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می شود.طوفان گرد و غبار فرایند پیچیده ای است که تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر–زمین بوده و از نظر اقلیم شناسان و هواشناسانی که تغییرهای اقلیمی و اتمسفری را بررسی می کنند، پایش پوشش گرد و غبار یک پدیده دینامیکی مهم است. در این مطالعه با استفاده از داده های دید افقی و سنجش از دور ماهواره ای (MODIS) و شاخص NDDI به آشکارسازی گردوغبار در نیمه غربی ایران پرداخته شده است. طبق بررسی های انجام شده، نقشه میانیابی تعداد روز غبارآلود در نیمه غربی ایران نشان داد که محدوده مورد مطالعه غرب ایران از لحاظ فراوانی وقوع پدیده گرد و غبار و چگونگی روند آن دارای نظام همگنی نیست و تعداد روزهای گرد و غباری از شمال به سمت جنوب افزایش می یابد. هسته بیشینه وقوع پدیده گرد و غبار در بخش جنوبغربی منطقه و بر روی اهواز، امیدیه و بوشهر قرار دارد که با منشاٌ مناطق بیابانی در عراق-سوریه و عربستان است. نتایج پراکنش فضایی دید افقی ایستگاه های زمینی با آشکارسازی شاخص NDDI بر روی تصاویر مطابقت دارد و نشان داد که بیشترین سطح پوشش گردوغبار بر روی اتمسفر استان های فارس و بوشهر و کمترین مقدار آن در سطح استان های آذربایجان غربی و شرقی، قم و مرکزی مشاهده می شود.
واسنجی و ارزیابی شاخص وضع هوای آتش سوزی FWI در منطقه تالاب هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
45 - 60
حوزههای تخصصی:
تالاب ها از اکوسیستم های مهم جهانی هستند که انتظار می رود در برابر رخداد آتش سوزی های ناشی از تغییرات اقلیمی بسیار آسیب-پذیر باشند. اثرات نامطلوب اقلیمی سال های اخیر خطر وقوع آتش سوزی در محدوده تالاب هامون را افزایش داده است. یکی از روش-های پیش بینی وقوع آتش سوزی استفاده از شاخص های وضع هوایی آتش سوزی مانند FWI است. این شاخص که به طور گسترده در سراسر جهان بکار می رود، با در نظر گرفتن دمای هوا، رطوبت نسبی، سرعت باد و بارش، اثر این عوامل بر خطر وقوع آتش سوزی را ارزیابی می نماید. در این مطالعه پس از تهیه لایه های رستری روزانه FWI در محدوده تالاب هامون، آستانه های جدید برای طبقات مختلف خطر آتش سوزی برآورد شد. در ادامه توانایی شاخص FWI در پیش بینی وقوع آتش سوزی بر اساس آستانه های جدید انجام شد. در بین پارامترهای هواشناسی، متوسط ماهانه سرعت باد بیشترین همبستگی را با تغییرات ماهانه شاخص FWI داراست. متوسط کل مقدار FWI در تمام منطقه بیش از 70 است. توزیع تجمعی مقادیر FWI در منطقه نشان داد که برای 75 درصد روزها (طی سال های 1998 تا 2021) مقدار FWI بزرگتر از 47 است. مقدار FWI برای نواحی شمالی تر به مراتب بالاتر از نواحی جنوبی تر است. نتایج آزمون روند من-کندال نشان دهنده روند افزایشی مقادیر FWI در سراسر منطقه است. نتایج نشان داد تفاوت قابل توجهی بین آستانه های جدید با مقادیر آستانه های استاندارد وجود دارد. به طوری که آستانه خطر بسیار بالا که در شرایط استاندارد برابر 38 است به 105 رسیده است. نتایج اعتبار سنجی نشان داد معیار AUC در پیش بینی خطر بسیار بالای وقوع آتش با در نظر گرفتن آستانه جدید، از 576/0 در شرایط استاندارد به 834/0 خواهد رسید. می توان گفت آستانه جدید FWI با دقت خوب و قابل قبولی توانسته خطر وقوع آتش سوزی در محدوده تالاب هامون را پیش بینی نماید.
بررسی ادراک گردشگران شهری از زیبایی شناسی عینی نمای برج های بلندمرتبه مسکونی (نمونه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
139 - 157
حوزههای تخصصی:
امروزه مفاهیم زیبایی شناسی متعددی در زمینه نمای برج ها ازطریق مد به گردشگران تحمیل شده است؛ مانند سبک های قدرت نمای رومی و نئوکلاسیک. این بناها به جاى انتقال معنا تنها به ابزار مصرف و تکرار مد در جامعه تبدیل شده اند. این بازتولید مد بدون توجه به اصول معمارى کلاسیک و نئوکلاسیک اروپا و فقط اخذ عناصر ظاهرى آن، ازقبیل ستون و مجسمه آن هم نه طبق معیارهاى این معمارى؛ بلکه گاهی با تغییر آن همراه بوده و تنها سیماى معمارى مد را به نمایش گذاشته است. به علاوه برای سلیقه گردشگران شهری مراتب سنجشی در این زمینه پیش بینی نشده است. هدف از نگارش این مقاله، مقایسه تطبیقی عواملی است که در ادراک زیبایی شناسی عینی گردشگران از نمای برج های بلند مرتبه مسکونی نقش دارند. نوع تحقیق در این پژوهش، کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی بوده و براساس رویکرد توصیفی تحلیلی و قیاسی انجام شده است. به منظور جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در سیر تحلیل داده ها، از نرم افزار اطلس تی استفاده شده است. نتایج این تحقق مشتمل بر دو بخش است. در بخش اول، مؤلفه هایی یافت شده اند که افراد بیشتری به آن ها اشاره کرده اند و همچنین اشتراک بیشتری را بین برج ها داشته اند که در این بین، به عنوان مؤلفه ای با بالاترین اشتراک و تأثیر، مؤلفه «تنوع بالای شکلی» مشاهده می شود. بخش دوم نتیجه گیری نیز ناظر بر هم بستگی مؤلفه های زیبایی شناسی عینی در نمای برج ها برداشت شده است.
مدیریت پیشرفت دریاپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
58 - 72
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش و موقعیت دریایی ایران و بهره گیری از امکاناتی که سواحل آن در ارتباط با حوزه های منطقه و جهان دارا می باشد، زمینه را برای استفاده از آنها به منظور توسعه و رشد اقتصادی و اجتماعی ایران از طریق پیشرفت های دریاپایه مهیا می سازد. این نوشتار تلاش بر آن دارد که با توجه به توان های مناسبی که امکانات اقتصادی و تجاری و بازرگانی دریایی ایران در پیش روی قرار می دهد زمینه را به منظور تحقق هدف های متعالی پیشرفت دریاپایه آماده کرده و نکاتی را در ارتباط با آن برشمرد. به رغم این نوشتار یکی از مهمترین نکته ها در ارتباط و با پیگیری پیشرفت دریاپایه ای، اعمال مدیریت منسجم و کارایی قابل قبول آن می باشد. در ابتدای نوشتار، اهمیت موقعیت و توان های دریایی ایران به منظور توسعه و رشد مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی زمینه های تاریخی حوزه های دریایی ایران پرداخته شده و سپس به بررسی اهمیت ارتباطات اقتصادی و بازرگانی در سطح ملی و منطقه ای و جهانی از دیدگاه توسعه برنامه های دریاپایه اشاره می شود. در ارتباط با این عوامل به بررسی متون نظری پرداخته شده و نقش اهمیت مدیریت دانش پایه برای تحقق هدف ها برشمرده شده و آنگاه زمینه های تحقق برنامه های تصمیم گیری شده مورد توجه قرار می گیرد. این مورد به صورت دسته بندی شده، نقش مدیریت را در ساماندهی و جهت گیری برنامه های توسعه دریاپایه ای مطرح می سازد و لزوم بهره گیری از آن را به منظور نیل به هدف ها مورد توجه قرار می دهد و لزوم مدیریت جامع را مطرح می کند. در تحلیل موضوع، نکاتی موجزتر در ارتباط با نقش مدیریتی برنامه های پیشرفته دریا محور مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان نوشتار نیز با جمع بندی مطالب مطرح شده به پیشنهاد هایی در زمینه های کارا بودن هرچه بیشتر نقش مدیریت در تحقق برنامه های در نظر گرفته شده در ارتباط با بهره مندی از حوزه های دریایی ایران اشاره می شود.
Analyzing the Future of the Persian Gulf, Focusing on Iran-Saudi Arabia Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
158 - 190
حوزههای تخصصی:
The Persian Gulf has long been a major geopolitical target of debate between Iran and Saudi Arabia, whose relations exert the greatest degree of influence over geopolitical affairs and proceedings of this region. In the course of the past decade, these long-standing relations sustained various political blemishes and tensions, the aftermath of which ushered in the withering of the region. Yet, current shifts in the status of Iran/Arabia relations bespeak of eases in such tensions, which in practical terms can significantly change the geopolitics of the Persian Gulf, promising improvements in the economics, security, and military standing of this region. In this light, the present study proceeds with an analysis of the key factors and influential drivers affecting the prospective geopolitics of the Persian Gulf, with an emphasis on relations between the two countries thereof. In terms of methodology, this study is an applied research employing data obtained via interviews with experts of the field. As evident from the findings, the most influential parameters affecting the geopolitics of the Persian Gulf include factors of trans-regional partners, authoritative powers, joint markets, maritime cooperation, oil and gas trades, arms races, intra-regional conflicts, currency relations, transit of goods and interventions by China. Taking into account such factors allows for a geopolitical convergence in the region.This future study regarding the sources of tension and regional opportunities in the Persian Gulf, particularly from the perspective of constructive strategies in the relations between Iran and Saudi Arabia, benefits from the use of innovative research techniques..
بررسی فرسایش کناری رودخانه دره رود و طبقه بندی آن با استفاده از مدل راسگن (مطالعه موردی: شهرستان هوراند -آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
101 - 128
حوزههای تخصصی:
فرسایش کناره ای رودخانه به یک روند هیدرولیکی مرتبط می شود که در تحت آن نیروی کششی حاصل از جریان موجب جدا شدن ذرات خاک کناره می گردد. تغییرات مجرای رودخانه، فرسایش کناره ای و رسوب گذاری کناره ای، فرآیندهای طبیعی رودخانه های آبرفتی هستند که باعث تخریب زمین های کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه می شود. در این پژوهش از مدل راسگن (سطح 1 و سطح 2 و سطح 3) جهت ارزیابی وضعیت رودخانه دره رود به منظور اندازه گیری میزان فرسایش کناره ای و از سطح یک برای مشخص نمودن نوع مجرا پس از به دست آوردن شیب رودخانه دره رود در محدوده موردمطالعه استفاده شده است. با توجه به شیب های به دست آمده از مقاطع مختلف و مشاهدات میدانی از سطح مقطع و پلان رودخانه در مطالعات میدانی و باملاحظه طبقه بندی رودخانه ها بر اساس شیب های مختلف در طبقه بندی اولیه و سطح 1 راسگن، مقاطع موردنظر در گروهB وA قرار گرفتند. در این پژوهش 6 مقطع از روستای گاولان تا روستای لقان به طول 5 کیلومتر انتخاب شده است. پس از مشخص نمودن طبقه بندی رودخانه در سطح یک و دو راسگن، شرایط رودخانه دره رود و بازه های آن، از مجموع امتیازهای به دست آمده در سطح سوم راسگن از مجموع امتیازهای به دست آمده در سطح سوم راسگن، در منطقه موردمطالعه، بازه 2 و 5 و 6 هر سه از گروه تیپ 4B، به ترتیب با مجموع امتیازهای 91 و85 و 111 و گروه تیپ 4A با امتیاز 87 در وضیعت ضعیف ناپایدار قرار می گیرند. بازه1 و3 از گروه تیپ 4A، به ترتیب با مجموع امتیازهای 91 و 87 در وضعیت خوب و پایدار قرارگرفته دارند. درواقع طبقه بندی رودخانه دره رود در محدوده موردمطالعه بر اساس سیستم طبقه بندی سطح یک، دو و سه راسگن، یک ارزیابی منطقی است که اطلاعات ریزتر و دقیق تری را برای کاربردهای مدیریتی فراهم می کند.
تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی و سنجه های سیمای سرزمین (مطالعه موردی: حوزه آبخیز باراندوزچای، زیر حوضه آبخیز دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
367 - 392
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی در دوره های زمانی مختلف با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در حوضه آبریز باراندوزچای در آذربایجان غربی است. بدین منظور، تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ (Sentinel2) مربوط به سال های 1395 و 1401 از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. برای سنجه های سیمای سرزمین از نرم افزار Fragstats 8.2 در دو سطح سیما (22 سنجه) و کلاس (13 سنجه) کمّی سازی و محاسبه شدند. در سطح کلاس پهنه آبی، نتایج نشان می دهند در هر دو سال، بیشترین مقدار سنجه تکه شدگی (SPLIT) و کمترین مقدار سنجه یکپارچگی (COHESION) به دست آمده است. کلاس مرتع دارای بیش ترین مقدار در شاخص (SHAPE-MN) و (LSI) داشته است که این نشان دهنده بی نظمی در لکه های مرتع است. شاخص های (ENN_MN)، (CONTAG) و (COHESION) که به ترتیب نشان دهنده ی میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی، شاخص سرایت و شاخص پیوستگی لکه روند کاهشی را از سال 1395 نسبت به سال 1401 تجربه کرده است. شاخص های شاخص شکل لکه (LSI)، تعداد لکه (NP) بی نظمی را نشان می دهد که روند افزایشی داشته است و نشان دهنده افزایش بی نظمی در منطقه موردمطالعه است. نتایج حاصل از سطح سیما نشان داد که پراکنش لکه ها در حوزه آبخیز باراندوزچای یکنواخت است و افزایش تعداد لکه ها، افزایش حاشیه و کوچک شدن لکه ها باعث تکه شدگی و درنتیجه ایجاد لکه های جدا از هم در حوزه آبخیز باراندوزچای می شود. این نتایج می تواند در مدیریت کاربری اراضی و حفاظت منطقه موردمطالعه برای نسل های آتی مفید باشد.
سنجش جدایی گزینی فضایی-اقتصادی و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
293 - 320
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های بروز پدیده جدایی گزینی در سطح شهرها، تمایزهای اقتصادی است که در اثر تخصیص ناعادلانه منابع، فرصت ها و خدمات شکل می گیرد. جدایی گزینی شهری، مانعی بزرگ برای تحقق شهری فراگیر، منسجم و یک پارچه است. پیامدهای مرتبط با جدایی گزینی فضایی نه تنها متوجه خانواده های ضعیف می شود؛ بلکه همه شهروندان و ساختار فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار خواهد داد. ازاین رو، مطالعه ارتباط بین جدایی گزینی و ساختار فضایی شهر از اقداماتی است که باعث دستیابی به مدیریت شهری کارآمد و حکم روایی مطلوب شهری می شود. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، سنجش جدایی گزینی فضایی-اقتصادی کلان شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی–تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از شکل گیری الگوی متمرکز ساختار فضایی و جداشدگی متوسط تا شدید برخورداری از شاخص های اقتصادی در مناطق شهر تهران است، به نحوی که میزان Z-Score توزیع فضایی شاخص ها بیشتر از مقدار 1.65 و میزان آنتروپی و جداشدگی فضایی شاخص ها اغلب بیشتر از 0.6 است. همچنین، نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان ضریب رگرسیونی بین آنتروپی جمعیت و توزیع فضایی شاخص های اقتصادی مربوط به مناطق شمالی و مرکزی شهر تهران و کمترین میزان این ضریب مربوط به مناطق جنوب شرقی و جنوب شهر است و بین توزیع فضایی جمعیت و شاخص های اقتصادی در کلان شهر تهران روندی شمالی–جنوبی و شرقی–غربی برقرار است که باعث نوعی جدایی گزینی فضایی و تمرکزگرایی در دو محور مرکزی و شمالی شهر شده است. ازاین رو، ارزیابی روند جدایی گزینی فضایی-اقتصادی کلان شهر تهران طی سال های آتی و شناسایی سایر عوامل زمینه ای دیگر که به نوعی نقش به سزایی در جدایی گزینی اقتصادی این شهر دارند، به عنوان راهبردهای کلیدی تبیین و تحلیل جدایی گزینی فضایی کلان شهر تهران مطرح می شوند.
پهنه بندی توده های جنگلی مستعد زوال بلوط زاگرس با استفاده از روش های یادگیری ماشین (جنگل بلوط بلند در استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
91 - 106
حوزههای تخصصی:
جنگل های زاگرس به عنوان یکی از زیست بوم های ارزشمند ایران به شمار می آیند که زیستگاه جانوران و گیاهان متنوعی هستند. بحران های اخیر مانند گرم شدن کره زمین، خشکسالی و طوفان های گرد و غبار این زیست بوم را به خطر انداخته و باعث ضعیف شدن تک درختان یا گروه هایی از درختان منطقه شده است. زوال به عنوان یک اختلال و چالش مهم، درختان بلوط در منطقه زاگرس را تهدید می کند. هدف این مطالعه بررسی امکان پهنه بندی درختان مستعد زوال با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین است. منطقه مورد مطالعه 101 هکتار از جنگل های زاگرس میانی موسوم یه منطقه "بلوط بلند" واقع در استان چهارمحال و بختیاری را در بر می گیرد. آماربرداری زمینی به منظور برداشت وضعیت سلامت درختان در 37 عدد قطعه نمونه 1000 مترمربعی انجام شد. علاوه بر این نقشه واقعیت زمینی به صورت موردی بر اساس بررسی درخت به درخت در 11 درصد از سطح منطقه تهیه شد. پس از انجام تحلیل تفکیک پذیری سه طبقه شامل "طبقه 1 خشکیدگی" با میزان خشکیدگی کمتر از 50 درصد، "طبقه 2 خشکیدگی" با میزان خشکیدگی بیش از 50 درصد و طبقه "سایر" شامل خاک لخت، جنگل تنک، جاده و بیرون زدگی سنگی برای طبقه بندی انتخاب شدند. در این مطالعه قابلیت چهار روش یادگیری ماشین شامل حداکثر احتمال، شبکه عصبی، جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان مقایسه شد. نتایج نشان داد که روش حداکثر احتمال می تواند بیشترین صحت کلی و ضریب کاپا را به ترتیب معادل 87/0 درصد و 73/0 ارائه دهد. همچنین در طبقه دوم مساحت خشکیدگی زیادتر است و بیانگر این است که میزان خشکیدگی منطقه رو به رشد است. پیشنهاد می شود با مطالعه مستقیم رفتار طیفی درخت در فرایند خشکیدگی و معرفی شاخص های طیفی مناسب، نسبت به شناسایی زود هنگام توده های در معرض خشکیدگی اقدام نمود.
An Analysis of the Impact of China's Belt and Road Initiative towards Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
183 - 209
حوزههای تخصصی:
International trade regulations are often perceived with the labels of security and stability. World Trade Organization (WTO) being the main organization in this globe to regulate and facilitate affairs of international trade has established a stable system for its member states to deal with trades being done between them. Malaysia and China are both member states of the WTO, and these two countries had a long history of trade relationship to date, and the Belt and Road Initiative (BRI) would signify as the latest proof of the business relationship between China and Malaysia Through years of progress, Malaysia has become an important partner of China in Belt and Road cooperation and has achieved fruitful results in economic and trade cooperation. Even though the BRI is still rapidly developing till today, looking at this initiative on the legal side, actually there is no law ever enacted in line to handle legal issues born from the initiative specifically, which there are two reasons contributing to such matter generally, namely BRI’s lack of basis in public international law and the difference in legal systems of BRI participating countries. As such, this doctrinal study will use a qualitative method to look into the legal issues of BRI through three aspects, namely: (i) institutional issues; (ii) dispute resolution; and (iii) criminal issues, beside discussing the impact of BRI towards Malaysia from an economic perspective.
The Economic Approach to the Analysis of Drug Trafficking in Central Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
114 - 133
حوزههای تخصصی:
Drug trafficking is one of the main problems in Central Asia, and addressing it requires huge efforts. However, the efficiency of these efforts is doubtful, since the more effort, the more adaptive drug trafficking becomes. In Central Asia, this problem is associated with both historical prerequisites and the socio-economic situation in the region. This article discusses drug trafficking in Central Asia as an economic phenomenon and identifies the key factors that enable public policy to be more efficient in this field. The authors have analyzed the main strategy for the development of Central Asian countries and the development of synergistic actions system for developed economies (the main consumers of Afghan drugs), which may contribute to a significant reduction in drug trafficking. The major contribution of the article is in the analysis of existing and possible new routes of drug trafficking and the development of an index to assess the country's attractiveness for drug traffickers. The authors have identified two new routes and emphasized the downward trend in the attractiveness of the traditional Northern route. The novelty of the article lies in the developed conceptual models: drug circle; upstream – midstream – downstream drug trafficking; the Index of Drug Trafficking Attractiveness.
تاب آوری کالبدی مسکن شهری در برابر زلزله : تحلیلی از محلات و مناطق شمالی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
39 - 60
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران یکی از آسیب پذیرترین شهرهای جهان در برابر مخاطره زلزله است که علاوه بر قرارگیری پیرامون گسل های متعدد، با شهرنشینی سریع، تراکم بالای جمعیت و زیرساخت های ضعیف مواجه است. پژوهش حاضر، به دنبال تحلیل تاب آوری کالبدی مسکن شهری در محلات و مناطق شمالی کلان شهر تهران (مناطق 1-5 و 22) است که به طور مستقیم در مجاورت گسل شمال تهران قرار دارند. لذا، این مطالعه به لحاظ روش توصیفی – تحلیل و از نظر هدف، کاربردی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز در تحقیق نیز از دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری و با استفاده از مدل SWARA و نرم افزارهای Excel و ArcGIS-Pro تجزیه و تحلیل شده اند. بدین منظور، نخست با مطالعه پیشینه پژوهش 13 معیار کلیدی شناسایی و سپس با استفاده از مدل SWARA وزن دهی و ضریب اهمیت آن ها مشخص شد؛ که به ترتیب، معیارهای «نوع سازه»، «فاصله از گسل» و «دسترسی به شبکه معابر»، بالاترین اهمیت را به خود اختصاص دادند. یافته های پژوهش حاکی از وضعیت نامناسب مسکن شهری در محدوده مورد مطالعه از نظر تاب آوری کالبدی در برابر زلزله است که بیش از 60 درصد از محلات واقع در آن، از تاب آوری کم و بسیارکم برخوردارند. تنها، حدود 19 درصد از محلات شرایط مطلوبی داشته و می توانند در برابر زلزله های احتمالی مقاومت کنند. در این بررسی، به ترتیب محلات «گل ها»، «هزارسنگ» و «مرادآباد» کمترین میزان تاب آوری و محلات «تهران پارس غربی»، «حکیمیه» و «جوادیه» بیشترین درجه تاب آوری را به خود اختصاص دادند. در بین مناطق شش گانه مورد بررسی نیز منطقه یک کمترین و منطقه چهار بیشترین میزان تاب آوری در برابر زلزله را نشان دادند. نتایج تحقیق حاکی از ناپایداری و آسیب پذیری بالای محدوده مورد مطالعه است. در این میان، بخش های شمالی و غربی محدوده از تا ب آوری کمتر و در نتیجه آسیب پذیری بیشتری برخوردارند؛ و در مقابل، هرچقدر به سمت مناطق جنوب و جنوب شرقی محدوده پیش می رویم، تاب آوری کالبدی مسکن در برابر زلزله افزایش می یابد.
ارزیابی اثرات بحران آب و پدیده فرونشست زمین در مناطق روستایی دشت نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
169 - 201
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین، پدیده ای است که در چند دهه اخیر در اکثر دشت های آبرفتی ایران به چشم می خورد که درنتیجه پایین رفتن تدریجی یا ناگهانی سطح زمین در اثر عوامل مختلفی ازقبیل: برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی، فعالیت های تکتونیکی، استخراج معادن و غیره به وقوع می پیوندد. دشت نیشابور نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با برداشت بیش ازحد آب های زیرزمینی در چند دهه اخیر، سطح ایستابی لایه آبدار پایین رفته و فشار هیدرواستاتیک کاهش یافته است. درنتیجه، فرونشست هایی رخ داده که مناطق روستایی و شهری را تحت تأثیر قرار داده است. دشت نیشابور با وسعتی معادل3477 کیلومتر مربع محدوده ای از آن به وسعت 591 کیلومتر مربع با جمعیتی بالغ بر 59000 نفر، با 179 روستا با فرونشست شدید زمین مواجه است. در این پژوهش، سعی شده با بررسی وضعیت آبخوان و سطح آب زیرزمینی و انطباق آن با مناطقی که با پدیده فرونشست مواجه هستند، به رابطه بین این پدیده با کاهش سطح ایستابی آب بپردازیم. بررسی ها نشان می دهد که سالانه به ازای هر 83 سانتی متر پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی، به طور متوسط 5/10 سانتی متر سطح دشت نیشابور نشست داشته است. در این پژوهش، از تصاویر ماهواره ایsentinel در دوره زمانی اکتبر 2014 تا دسامبر 2017 که توسط سازمان نقشه برداری به روش تداخل سنجی راداری تهیه شده، استفاده شده است. نتایج تحقیق در این دشت حاکی از آن است که بهره برداری بی رویه از منابع آب های زیرزمینی موجب نشست زمین وایجاد درز و ترک هایی در مناطق روستایی، به ویژه در اطراف روستاهای فیروزه، ابوسعدی، بیروم آباد، فیض آباد، سراب کوشک، اردوغش و کال فرخک به میزان 15 الی 20 سانتی متر در سال با بالاترین فرونشست و کم ترین فرونشست مربوط به روستاهای دشت، مهدی آباد و خروسفلی به میزان 1 سانتی متر در سال گزارش شده است.
مدل سازی و پیش بینی سطح تراز آب زیرزمینی دشت ایزدخواست استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
162 - 185
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع آب زیرزمینی در ایران، محاسبه دقیق، استفاده صحیح، تنظیم و نگهداری این منابع از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از روش های مؤثر برای مدیریت و بهره برداری بهینه از این منابع در حال و آینده، استفاده از مدل سازی است. این مطالعه بر چالش های مرتبط با منابع آب زیرزمینی در حوضه ایزدخواست تمرکز دارد و با استفاده از نرم افزار GMS و کد MODFLOW به مدل سازی و پیش بینی سطح آب در شرایط پایدار و ناپایدار می پردازد. سه سناریو موردبررسی قرار گرفته است: ادامه روند فعلی، کاهش ۲۰ درصدی بارش و افزایش ۲۰ درصدی بارش. نتایج نشان می دهد در شرایط فعلی، سطح آب زیرزمینی به میزان ۲.۷۸۶ متر کاهش خواهد یافت. با کاهش ۲۰ درصدی بارش، این افت به ۳.۷۷ متر خواهد رسید و با افزایش ۲۰ درصدی بارش، این افت به ۱.۷۷ متر کاهش می یابد؛ به عبارت دیگر، سطح آب با تغییر ۲۰ درصدی بارش تقریباً ۱ متر نوسان می کند. طی دوره سه ساله مطالعه شده (۱۳۹۴–۱۳۹۶)، سناریوی اول نشان می دهد در صورت ادامه شرایط فعلی، سطح آب هر سه سال یک بار به طور ثابت ۲.۷۸۶ متر کاهش خواهد یافت. این یافته ها بر اهمیت ذخیره آب های سطحی در منطقه برای تقویت سطح آب های زیرزمینی تأکید دارند. همچنین، تحلیل نتایج نشان می دهد یکی از مهم ترین عوامل تغییر در کیفیت و کمیت منابع آب زیرزمینی در منطقه مطالعه شده، عوامل انسانی است که باید در مدیریت این منابع موردتوجه قرار گیرد.
ارزیابی آماره های اندازه گیری دقت مدل و استفاده صحیح از آنها (مطالعه موردی: درون یابی بارش در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۳۶-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از تحقیقات علمی، استفاده از آماره های سنجش خطا در انتخاب یک مدل و یا روش در تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، بدون در نظرگرفتن ملاحظاتی انجام می شود. در این پژوهش، سنجش دقت روش های درون یابی بارش در استان فارس با هدف ارزیابی عملکرد آماره های پرکاربرد اندازه گیری خطا و ارائه توصیه هایی برای استفاده صحیح از آنها بوده است. درون یابی بارش به کمک 161 ایستگاه هواشناسی (22 ایستگاه همدیدی و 139 ایستگاه باران سنجی) برای سال 1398 به عنوان یک سال پربارش با روش های وزنی عکس فاصله، کریجینگ، کوکریجینگ و تابع پایه شعاعی انجام شد. نتایج ارزیابی آماره MBE نشان می دهد در مواردی به دلیل صفر شدن حاصل جمع مقادیر مثبت و منفی، محقق در انتخاب روش درون یابی دچار اشتباه شده و این آماره تنها بیش برآوردی و یا کم برآوردی را نشان داده و نمی توان از آن برای ارزیابی دقت و انتخاب روش های درون یابی استفاده نمود. در خصوص ضریب تبیین (r 2 )، نتایج نشان داد که به دلیل عدم سنخیت بزرگی دامنه تغییرات این ضریب (صفر تا 1) با مقادیر خطا (100 تا 400 میلی متر برای درون یابی بارش استان فارس)، استفاده از آن در ارزیابی دقت یک روش صحیح نمی باشد. درخصوص NRMSE نتایج نشان داد که در نمونه های با تعداد افراد کم (n=3, NRMSE=0.35) در مقایسه با نمونه های با تعداد زیاد (n=20, NRMSE=0.097)، مقدار آن بیش از اندازه افزایش یافته و استفاده از این آماره پیشنهاد نمی شود. در یک نتیجه گیری کلی، استفاده از آماره های MAE و RMSE برای ارزیابی خطای روش های درون یابی به دلیل واقعی تر نشان دادن مقدار خطا پیشنهاد می شوند. واژگان کلیدی: بارش، آماره های ارزیابی خطا، روش های درون یابی، استان فارس
ارزیابی داده های هواشناسی و تصاویر ماهواره ای در شناسایی پدیده گرد و غبار مناطق بیابانی (مطالعه موردی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
291 - 313
حوزههای تخصصی:
توفان گردوغبار به یک معضل جدی در ایران تبدیل شده است و روزبه روز بر دامنه این معضل افزوده می شود. به منظور ارزیابی داده های هواشناسی و تصاویر ماهواره ای در آشکارسازی بررسی وضعیت رخداد پدیده گردوغبار در استان کرمان، داده های ایستگاه های سیزده ایستگاه سینوپتیک استان برای یک دوره 20 ساله از سال 1379 تا 1399 هجری شمسی مختلف از سازمان هواشناسی کشور (IRIMO) دریافت شد و تصاویر سنجنده مودیس (MODIS) مورداستفاده قرار گرفت. به منظور آشکارسازی گردوغبار کدهای 06، 07 و الگوریتم های Ackerman، TDI، TIIDI، Roskovensky and Liou,NDDI و Miller استفاده شد. نتایج نشان داد ایستگاه سیرجان بیشترین وقوع گردوغبار با منشأ محلی و منطقه ای را دارد و گلباف کمترین وقوع رخداد را دارد. ایستگاه بم بیشترین فراوانی سالانه را داراست و کمترین وقوع، شهر بابک با 2 روز گردوغباری است. از میان الگوریتم های موردبررسی الگوریتم های TIIDI و TDIدارای عملکرد مناسب تری در میان سایر الگوریتم ها است. درمجموع بررسی داده های فراوانی سالانه دارای دید افقی 1000 متر و کمتر بیانگر روند افزایشی وقوع طوفان های گردوغبار از سال 1379 تا 1390 است و بعدازآن تا سال 1399 روند کاهشی را طی کرده است.
مدل سازی اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط زیست شهری با رویکرد معادلات ساختاری (نمونه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به توزیع تراکم مناسب و پایدار در سطح شهرها برای ارتقاء کیفیت زندگی و بهبود محیط زیست شهری از ضرورت های توسعه شهری محسوب می شود. توسعه روزافزون جمعیت شهرنشین، محدودیت منابع و لزوم بهره وری مناسب از امکانات موجود، اهمیت توجه به مقوله بلندمرتبه سازی و محیط زیست شهری در شهرها را دوچندان می کند. در همین راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط زیست شهری کلان شهر اهواز است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل حدود 1302000 نفر از شهروندان اهواز بوده که از میان آنها، با استفاده از فرمول کوکران 386 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و مطالعه و بررسی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، شامل پرسش نامه محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و سازه ای و پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی تأیید شد. تحلیل داده ها ازطریق تحلیل هم بستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که با توجه به مدل مفهومی آزمون، رابطه معناداری[1] بین شاخص های پژوهش با روند بلندمرتبه سازی شهری مشاهده شده است. (05/0>p) و شاخص های برازش مدل نیز نشان از برازندگی و تناسب داده ها با مدل مفهومی و درنتیجه، تأیید مدل است. همچنین، نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که بیشترین تأثیر بر تغییر بلندمرتبه سازی شهری بر محیط زیست شهری به ترتیب مربوط به شاخص زیست پذیری با رتبه اول، شاخص اقتصادی رتبه دوم، شاخص زیرساختی رتبه سوم، شاخص کالبدی رتبه چهارم، شاخص محیطی رتبه پنجم و درنهایت، شاخص اجتماعی رتبه آخر است. [1]. Significance
Interpreting the Role of State, Non-State, and International Organization to form Cybersecurity Governance in Southeast Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
255 - 278
حوزههای تخصصی:
Southeast Asia is a region undergoing economic development and technological advancement. This region's economic growth is supported by the digital world, which contributes in the form of a digital economy. However, as the digital economy grows, cyberspace lacks stable cyber security governance. As a result, this area is extremely vulnerable to all types of cyber threats. The author intends to interpret the role of state actors, non-state actors, and international organizations in developing cybersecurity governance in Southeast Asia through this article. In a conceptual framework, the preparation of regional governance must involve collaboration across actors due to their distinct functions. Such governance can maintain cyber security while also accommodating stakeholders in the Southeast Asian region through multi-sectoral collaboration. Therefor, the authors argued that the collaboration between state, non-state, and regional organization are needed to overcome cyber threats. In addition, regional cybersecurity governance should be a turning point to make more secure cyber space in Southeast Asia.
ارزیابی عوامل موثر در حساسیت پذیری فرسایش گالی با استفاده از مدلهای دمپسترشیفر و آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۵۹-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
فرسایش گالی یکی از اشکال پیشرفته فرسایش خاک است که تحلیل و شناسایی آن در جهت حفاظت خاک ضرورت دارد. هدف این تحقیق تعیین آستانه عوامل موثر در فرسایش گالی می باشد بنابراین براساس سوابق تحقیقات دیگران عوامل تاثیر گذار بر فرسایش گالی انتخاب شدند. جهت دستیابی به هدف تحقیق از دو مدل معروف دمپستر شیفر و مدل آنتروپی استفاده شده است. جهت تعیین مهم ترین متغیرها از آزمون جک نایف و برای مشخص نمودن قدرت پیش بینی مدلها از منحنی ROC استفاده شد. با استفاده از تصاویر گوگل ارث و همچنین بازدیدهای میدانی 331 نقطه گالی شناسایی، ثبت و نقشه پراکنش گالی تهیه شد. داده های مکانی پراکنش فرسایش گالی در قالب دو دسته تصادفی آموزشی (70 درصد) و آزمایشی (30 درصد) تقسیم شدند. نتایج خروجی لایه ها، وزن دهی و کلاس بندی و تلفیق در دو مدل دمپستر شیفر و آنتروپی، استخراج نقشه پهنه بندی حساسیت فرسایش پذیری گالی و آستانه حساسیت فرسایش پذیری گالی برای هر عامل می باشد. بر اساس آزمون جک نایف به ترتیب متغیرهای شاخص کاربری اراضی 33درصد، شاخص تراکم آبراهه 17درصد، لیتولوژی 13درصد، اقلیم 10درصد، بارش 5 درصد شاخص پوشش گیاهی 4 درصد و شاخص ارتفاع 2 درصد که در مجموع 84 درصد می باشند، بیشترین تأثیر را در فرسایش خندقی داشتند. سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد سیستم ROC و مساحت سطح زیر نمودار AUC مدل دمپستر شیفر با ضریب تبیین 934/0 و مدل حداکثر آنتروپی با ضریب تبیین 936/0 موفقیت هر دو مدل را نشان می دهد. نتایج علمی تحقیق قابل ترویج و آموزش می باشد و از لحاظ کاربردی دستگاه اجرایی ذی ربط جهت کنترل فرسایش گالی می تواند تمهیدات لازم را با استفاده از نتایج این تحقیق بکار گیرد.
تحلیل اقتصادی توسعه و بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی جغرافیای استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
85 - 100
حوزههای تخصصی:
انرژی یکی از اجزای ضروری جامعه مدرن و زندگی مدنی است، به طوری که در حیات اقتصاد صنعتی جوامع، نقش زیربنائی را ایفا می کند. استفاده از انرژی های فسیلی در طول زمان موجب افزایش گازهای گلخانه ای و تغییرات اقلیمی در آب و هوای کره زمین شده است. بخش کشاورزی از نظر تأثیر در تغییرات آب و هوایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و یکی از تولیدکنندگان عمده گازهای گلخانه ای است. اهرم کلیدی و اثربخش دنیای امروز در رابطه با کاهش گازهای گلخانه ای انتقال مصرف از انرژی فسیلی به انرژی تجدیدپذیر است. با توجه به اهمیت این مسأله پژوهش حاضر با هدف «تحلیل اقتصادی توسعه و بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی استان کردستان» انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش کارشناسان و خبرگان موضوعی استان کردستان بودند که از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و تا رسیدن به اشباع نظری (پس از انجام 15 مصاحبه) ادامه یافت. داده های گردآوری شده در نرم افزار مکس کیودا با استفاده از تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر توسعه و بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر مشخص شدند که عامل اقتصادی با 86/42 درصد بیشترین تأثیر را دارا بود. بر این اساس، زیربخش های عامل اقتصادی با 10 نشانه شامل: هزینه اولیه بالا، درآمد پایین کشاورزان و ... استخراج شد. موانع اقتصادی توسعه شامل مشکلات اقتصادی حوزه انرژی کشور با 10 نشانه و مشکلات اقتصادی حوزه انرژی استان با 14 نشانه استخراج گردید و در نهایت راهکارهای اقتصادی توسعه انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی با 8 کد محوری، شامل حمایت های مالی، سرمایه گذاری در آموزش و ترویج، انتقال یارانه های بخش فسیلی به بخش تجدیدپذیر و حذف آن، سیاست های اقتصادی تشویقی و قهری، گسترش مؤسسات مالی و اعتباری تخصصی، تسهیلات به صورت تجهیزات و ایجاد شبکه تجدیدپذیر با مشارکت مالی کشاورزان ارائه شد.