فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵٬۲۶۵ مورد.
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
153 - 171
حوزههای تخصصی:
جنبش بیداری اسلامی طی سال های ۲۰۱۰-۲۰۱۱، زنگ خطر را برای حکومت های جهان عرب که اغلب به دلیل اقتدارگرایی رژیم حاکم برآن دچار ایستایی سیاسی بودند و همواره از هرگونه تغییرگسترده در محیط پیرامونی خویش به ویژه تغییر از بالا و قیام مردمی بسیار هراسان بودند، به صدا درآورد. اگرچه این تحولات درکوتاه مدت نتوانست به طور یکسان در همه کشورها تغییرات عمیق و ساختاری ایجادکند، اما توانست زمینه های سقوط حکومت در مصر، تونس و لیبی که تحولات نوظهور را نادیده می گرفتند، فراهم آورد و در بعضی کشورها تجمعات اعتراضی موجی از تغییرات از بالا را توسط حکومت ها به همراه داشته و منجر به بازبینی ساختاری در سیاست های اعمالی بر شهروندان شد. مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی ( روش ) به طرح این سوال پرداخت که دلایل شکل گیری جنبش بیداری اسلامی چه بوده و چه پیامدهایی در کشورهای عربی بدنبال داشته است؟ ( مساله ) در پاسخ این فرضیه مطرح شد که وخامت اوضاع اقتصادی، رسانه ها و ساختار حکومت نقش زیادی در شکل گیری جنبش داشته و پیامدهایی چون تقویت محور مقاومت، دمیدن روح جسارت و امید در جوانان، شکل گیری نظم منطقه ای و بازتولید قدرت شیعی در منطقه داشته است( یافته ها ).
مسیحیت ارتدوکس شرقی و صلح آفرینی عادلانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مراجعه به کتاب مقدس و آموزه های پدران کلیسای مسیحی درمی یابیم که آیین مسیحیت الهام بخش صلح در جهان است. با این حال، تاریخ مسیحیت نشان از جنگ های متعدد مذهبی دارد. نقطه آغاز این جنگ ها به زمان گرویدن کنستانتین کبیر به دین مسیح و درآمیختن دین و سیاست برمی گردد. در تاریخ مسیحیت برای مشروعیت بخشی به جنگ، ابتدا نظریه جنگ عادلانه و سپس مفهوم جنگ مقدس به تدریج وارد مباحث الهیاتی در رابطه با اخلاق جنگ و صلح شد. این پرسش مطرح می شود که موضع کلیسای ارتدکس نسبت به این رویکردها چیست و کدامیک از رهیافت های موجود در مورد جنگ وصلح با سنت الهیاتی و اخلاقی آیین ارتدوکس سازگار است و می تواند برای مفهوم بندی رویکرد جداگانه آن کارآمد باشد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد، سنت مسیحیت ارتدوکس هیچ کدام از رهیافت های مشروعیت بخش به جنگ و خشونت را نمی پذیرد که در بستر تاریخ مسیحت غربی شکل گرفته اند. بنابراین در جست وجوی قالب های فکری جایگزین، در این نوشتار استدلال می کنیم که رهیافت «صلح آفرینی عادلانه» می تواند مدل منسجمی در ارتباط با پاسخ ارتدوکس به جنگ و صلح فراهم کند. مبنای این استدلال، سازگاری عمیق مبانی اعتقادی مذهب ارتدکس با راهکارهای رهیافت صلح آفرینی عادلانه است که دربردارنده خشونت پرهیزی و تلاش برای پیشگیری از جنگ با تلاش برای عدالت و توسعه است. چارچوب نظری که در این نوشتار برای تلفیق سنت ارتدوکس با رهیافت صلح آفرینی عادلانه استفاده شده است رهیافت واقع گرایی مسیحی راینهولد نیبور است. این پژوهش از انواع پژوهش های کیفی است که در آن میان از روش مدل یابی کاربردی پیروی می کند.
ابتکار امنیت جهانی و صلح توسعه ای :تحلیلی بر میانجیگری چین بین ایران و عربستان
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
7 - 21
حوزههای تخصصی:
میانجیگری چین بین ایران و عربستان که به تنش زدایی در روابط دو کشور منجر شد، نه تنها نقطه عطفی در روابط تهران -ریاض بلکه نقطه عطفی در تحولات خاورمیانه و همینطور ابتکارات چین برای صلح و امنیت جهانی قلمداد می شود. پرسش مقاله آن است که چه عواملی در موفقیت چین در تنش زدایی بین ایران و عربستان موثر بوده اند؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده آن است که در هم تنیدگی منافع بین چین و منطقه خاورمیانه، بویژه خلیج فارس، روابط نزدیک چین با تهران و ریاض و برداشت این دو از بی طرفی و انصاف چین در تعامل با این دو کشور، بعلاوه افزایش هزینه های ناشی از رقابت ایران و عربستان که دو کشور را بر سر دو راهی استراتژیک "آشتی" و "رقابت" قرار داده بود، زمینه را برای مداخله چین و موفقیت دیپلماسی این کشور فراهم ساخت. یافته های مقاله نشان داد که ابتکار چین در آشتی بین ایران و عربستان به اعتبار و در نتیجه اقتدار بین المللی چین می افزاید و راه را برای آغاز دوره ای بنام "صلح چینی" فراهم می سازد.
تبیین روابط ترکیه و قطر از منظر سازه انگاری اجتماعی (2020-2011)
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
57 - 72
حوزههای تخصصی:
ترکیه و قطر از سال 2011 به ایفای نقش به عنوان دو کنشگر فعال در تحولات خاورمیانه و خلیج فارس پرداخته اند. با وقوع بهار عربی در سال 2011 و بحران سوریه، تغییرات مهمی در روابط دوحه-آنکارا شکل گرفت. روابط دوکشور پس از بهار عربی بهبود قابل ملاحظه ای یافت و دوحه جایگاه مهمی را به عنوان شریک و متحد منطقه ای ترکیه در سیاست خارجی این کشور کسب کرده است. همسویی روابط ترکیه-قطر به ویژه پس از بهار عربی، پیامد وجود انگاره های ذهنی و اشتراک در ادراکات و برداشت ها و پیوندهای هویتی و ایدئولوژیک متقابل خصوصاً نسبت به جنبش اخوان المسلمین بوده است. در این مقاله با استفاده از نظریه سازه انگاری اجتماعی درصدد تبیین عوامل مؤثر بر سیاست خارجی و روابط ترکیه و قطر (2020-2011) هستیم. روش مورد استفاده در مقاله تحلیلی-توصیفی می باشد. سوال اصلی در این مقاله عبارت است از اینکه چگونه می توان روابط منطقه ای ترکیه و قطر(2020-2011) را با استفاده از سازه انگاری اجتماعی تبیین کرد؟ فرضیه مورد استفاده در مقاله عبارت است از اینکه: بر اساس سازه انگاری اجتماعی، برداشت بین الاذهانی مشترک ترکیه-قطر و ادراکات برگرفته از ایدئولوژی اخوان المسلمین که منجر به هویت مشترک شد، دو دولت را در سطح منطقه ای بین سال های (2011-2020) به هم نزدیکتر می کند.
امکان سنجی استقرار مدل امنیتی هژمونی گرایی در منطقه غرب آسیا در دوران پساآمریکا؛ موانع و چالش های موجود (2024- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
93 - 115
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان استقرار مدل امنیتی هژمونی گرایی در منطقه غرب آسیا بعد از حمله امریکا به افغانستان و عراق و همچنین بعد از تحولات بیداری اسلامی موسوم به بهار عربی غرب آسیا است. بدین منظور در ابتدا الزامات مدل امنیتی هژمونی گرایی مطرح گردیده است. مواردی مانند پویایی داخلی، تمایل به ایفای نقش هژمونی، ظرفیت و توانایی رهبری منطقه ای، نفوذ بالای منطقه ای، توانایی مقابله با ائتلاف سایر کشورهای منطقه، پذیرش توسط سایر کشورهای منطقه و توانایی بالقوه رسیدن به قدرت جهانی از مهم ترین الزاماتی است که کشورهای منطقه ای برای رسیدن به مرحله هژمونیک باید آن را محقق سازند. برای سنجش این الزامات در قبال کشورهای قدرتمند غرب آسیا مانند جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی و ترکیه، این پرسش طرح شده است: با توجه به الزامات امنیتی الگوی هژمونی گرایی، آیا در دوران پساآمریکا در منطقه غرب آسیا امکان استقرار این الگو وجود دارد؟ با توجه به الزامات امنیتی الگوی هژمونی گرایی، فرضیه این است که کشورهای قدرتمند غرب آسیا اغلب این الزامات، بویژه توانایی مقابله با ائتلاف کشورهای منطقه، پذیرش توسط سایر اعضا و امکان بالقوه رسیدن به قدرت جهانی را دارا نیستند. نتایجی که با روش اسنادی و رویکرد توصیفی-تحلیلی دست آمده حاکی از آن است که اگرچه کشورهای ایران، عربستان و ترکیه نفوذ منطقه ای بالایی دارند، ولی این نفوذ با مخالفت و رقابت سایر قدرت ها مواجه شده و بنابراین از جانب سایر کشورها قابل پذیرش نیست. هم چنین در صورت بروز جنگ، یک کشور به تنهایی توانایی مقابله با ائتلافی از کشورها را ندارد، بعلاوه اینکه این کشورها قابلیت تبدیل شدن به قدرت جهانی را نیز دارا نیستند. بنابراین الگوی هژمونی گرایی قابلیت اجرایی اندکی در غرب آسیا دارد.
دوگانگی میان ملی گرایی و جهان وطن گرایی در مارکسیسم و اتحاد شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، بارها مورد توجه پدران مارکسیسم و نخستین رهبران اتحاد شوروی قرار گرفته اند. رویکرد آن ها به این مفاهیم، همواره یکسان نبوده است و دوگانگی و تناقضی آشکار، در اندیشه و عملشان دیده می شود. این دوگانگی در سراسر دوران حکومت شوروی و در همه جمهوری های آن از جمله جمهوری های آسیای مرکزی، بارها و به شکل های گوناگون نمود داشته است. این پرسش مطرح است که پدران مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی، چه نگرشی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی داشته اند و دلیل دوگانگی و تناقض نظری و عملی آن ها به این مفاهیم چه بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که دلیل وجود دوگانگی و تناقض در نگرش بانیان مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، کاربرد ابزاریِ ملت و ملی گرایی برای دست یابی به هدف های ایدئولوژیک، مانند جهان وطن گرایی بوده است. رویکرد پژوهشی این نوشتار، کیفی و مبتنی بر روش کنشِ گفتاری کوئنتین اسکینر است و داده های آن از اسناد و منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته این نوشتار این است که هدف اصلی اندیشمندانِ مارکسی متقدم، تحقق آرمان های مارکسیسم از جمله جهان وطن گرایی بوده است. ایشان، ملت و ملی گرایی را به عنوان ابزار هایی در این راه به کار می بردند. دوره زمانی نوشتار، از سال 1848، زمان انتشار بیانیه کمونیستی تا سال 1953 زمان مرگ استالین است. شخصیت های مورد بحث، مارکس و انگلس به عنوان پدران مارکسیسم و لنین، تروتسکی و استالین به عنوان نخستین رهبران اتحاد شوروی هستند.
تحلیل حقوقی-اقتصادی رمزارزش ها و ظهور ساختارهای نوین نظام مالی، پولی و ارزی مجازی در اقتصاد بین الملل (مطالعه موردی کشور آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه با گسترش فن آوری های ارتباطی و اطلاعاتی، شاهد ظهور تأثیرات فضای مجازی در گستره های مختلف زندگی می باشیم، به گونه ای که توسعه ی اقتصاد فضای مجازی، دنیای اقتصاد را با پدیده ای نوین به نام رمزارزش ها روبرو کرده که با گسترش آن ها، حکمرانی پولی دولت ها در حال کاهش است و در نظام پولی مجازی نوین، بازیگران جدیدی وارد شده و موازنه ی میان قدرت های اقتصادی-سیاسی، مخصوصاً کشور آمریکا را به عنوان یکی از سلطه گران نظام مالی بین الملل، برهم زده اند. لذا سوال مهم این است که رویکرد مواجهه آمریکا با فرصت ها و تهدیدهای این تحول در نظام مالی و اقتصادی چگونه بوده است. در این مقاله سعی شده با روش تحلیل استنادی مبتنی بر رویکرد تحلیلی- توصیفی ضمن بررسی ساختارهای نوین نظام پولی و ارزی مجازی در اقتصاد بین الملل به تحلیل نحوه ی اعمال سیاست های آمریکا و مقررات حقوقی ناظر به رمزارزش ها پرداخته شود. در پایان نیز راه حل های پیشنهادی برای استفاده حداکثری از فرصت ها و کاهش تهدیدات در مواجهه با این تحولات ارائه گردید که نتایج نشان می دهد که اولاً ماهیت غیرمتمرکز رمزارزش ها، قانون گذاری را سخت تر از دیگر مسائل مالی و پولی کرده، اما می توان گفت باتوجه به گستردگی و تنوع انواع رمزارزش ها، برخی ماهیت پولی و برخی دیگر ماهیت دارایی دارند. لذا از این رو رویکرد پنج دستگاه دولتی آمریکا در خصوص رمزارزش ها در داخل کشور باتوجه به اهداف مختلف، متفاوت هستند. ثانیاً در سطح بین المللی به صورت کلی کشور آمریکا با رویکرد حفظ هژمونی دلار اقدام به حمایت از رمزارزش های مبتنی بر دلار (مانند تِتِر) نموده است و با جریمه رقبای این رمز ارزها پازل را به سمت حفظ هژمونی دلار بهم زده است. از سوی دیگر با حمایت از شرکت های فناوری که در حوزه رصد و پایش مبادلات رمزارزش ها هستند، اقدام به کنترل و نظارت بر بازیگران این حوزه نموده است.
واکاوی رفتارهای جمعی جماعت داعش بر اساس نظریه آگ برن و نیم کوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای جمعی یکی از پدیده های اجتماعی است که گروه های اجتماعی نوظهور از طریق آن نظام های سیاسی را به چالش طلبیده است. داعش از جمله این گروه های تروریستی است که رفتار آن ها در این چارچوب قابل بررسی می باشد. این گروه اسیر تبلیغات و آگاهی کاذب رهبرانی شده اند که ترویج دهنده رفتارهای جمعی خشونت آمیز مانند ترور، وحشت، هراس، جنون و شایعه با بهره گرفتن از وسایل ارتباطی جدید مانند ماهواره، اینترنت و شبکه های اجتماعی هستند. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش واکاوی رفتارهای جمعی جماعت داعش بر اساس نظریه آگ برن و نیم کوف است (مسئله). روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق بررسی کتب، مقالات و منابع اینترنتی انجام شده است (روش). نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد داعش از طریق رفتارهای جمعی خشونت آمیز مانند سر بریدن، به صلیب کشیدن، زنده به گور کردن، آتش زدن اسرا، اعدام های دسته جمعی، فروش دختران و زنان به عنوان بردگان جنسی، تیرباران و گردن زدن اقلیت های قومی- مذهبی و روزنامه نگاران خارجی، تخریب آثار باستانی و مکان های مقدس و شایعه پراکنی به عنوان یک ابزار جنگ نرم به افزایش اضطراب، نگرانی و رعب و وحشت در جوامع دامن زده است و از این طریق نظام های سیاسی را به چالش کشیده است (یافته ها).
بررسی و تحلیل برخی از مهم ترین شاخص های سیستم قضایی ایالات متحده آمریکا طی سال های 2008 تا 2022(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
101 - 142
سیستم قضائی آمریکا به لحاظ لزوم تحولّات و اصلاحات، سال ها در معرض توجه بوده است که بر حسب شاخص ها معیارهای مدنظردر این زمینه مانند نرخ زندانیان، حقوق بشر زندانیان، عملکرد پلیس، بزهکاری نوجوانان، محکومین اشتباهی، استقلال دیوان عالی و تورّم قوانین کیفری) ارزیابی می شود.جامعه نخبگانی ایران نیز برای تحلیل بهتر وضعیت تمدنّی و داشتن تصویر کلان واقعی نسبت به نظام مسائل اجتماعی- سیاسی آمریکا، ضرورتاً باید شناخت و احاطه وافری در این خصوص داشته باشد؛ لذا در پژوهش پیش رو بر حسب شاخص های مطروح در محافل و اندیشکده های تخصصی آمریکایی با روش مطالعه اسنادی و گردآوری داده های کتابخانه ای سعی می شود شاخص های مذکور در یک بازه زمانی مشخص توصیف و تحلیل شود. پرسش اصلی پژوهش نیز این است که وضعیت بخشی از مهم ترین شاخص های قضایی آمریکا از سال 2008 تا 2022م چگونه بوده است؟ در این پژوهش مشخص شد نرخ زندانیان به صورت کلی روندی کاهشی داشته، حقوق بشر زندانیان همچنان به لحاظ رسیدگی و رفع نظام نیاز های زندانیان دچار نقص ها و معایبی می باشد.عملکرد پلیس در کاهش نرخ جرم و جنایت موفق ارزیابی شده و میزان دستگیری ها کمتر شده است درحالی که اعتماد عمومی به این نهاد کاهش یافته و میزان خشونت رفتاری و کشتار توسط پلیس نیز تصاعدی بوده است. میزان بزهکاری نوجوانان کاهش یافته، تعداد محکومیت های اشتباهی بیشتر از حد اتفاق افتاده، عملکرد سیاسی دیوان عالی نیز بیشتر نمود یافته و در نهایت جرم زدایی ها در بسیاری از ایالت ها جریان پیدا کرده است.
چالش های صلح جویی حقوقی در پرتو دادگستری جنایی ترمیمی، در بستر راه ابریشم کهن و نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راه ابریشم به عنوان نمادی از گفت وگوی درون تمدنی و همگرایی اقوام و تقویت زمینه های فرهنگی، کمتر از دیدگاه حقوقی بررسی شده است. تعامل اقوام بسیار متنوع و ناآشنا با یکدیگر، همواره تنش زا و بسترساز درگیری و اختلاف ها بر سر دادوستدها و ارتباطات بوده است. از نظر تاریخی، صلح جویی و مفاهمه فراتر از صرف اجرای سازوکارهای رسمی و قضایی، در صورت بروز اختلاف های حقوقی در ارتباطات راه ابریشم (الگوی صلح جویی حقوقی ترمیمی)، در مقایسه با ابزارهای تنبیهی و کیفری، راه گشاتر در تداوم مسیر کاروان ها و ره گذران راه ابریشم بوده است. صلح جویی حقوقی بدون تکیه بر قانون گذاری، به معنای امروزی و دادرسی قضایی دیوان سالار، فرهنگ صلح جویی و میانجی گری و سازش در جرائم معمول ارتکابی در راه ابریشم را در طول تاریخ این منطقه از جهان رواج داده است. مقاله این پرسش را می کاود که آیین های حل اختلافات کیفری در مناسبات راه ابریشم کهن - به ویژه میانجی گری مبتنی بر عدالت ترمیمی چه ظرفیتی در حل منازعه های حقوقی مورد رخداد در راه جدید ابریشم ایجاد می کند؟ در پاسخ این فرضیه را دنبال می کنیم که سازوکارهای صلح جویانه (دادگستری ترمیمی)، روش عمومی در حل وفصل اختلاف های حقوقی در این راه بوده است. پژوهش حاضر به روش کیفی با تحلیل تاریخی و حقوقی صلح جویی کیفری در چارچوب نظریه عدالت ترمیمی در جرم شناسی به عنوان یکی از علوم جنایی، پس از تبیین مبانی نظری صلح جویی حقوقی، نقش روابط فرهنگی و حقوقی در راه ابریشم را با توجه به الگوی انتقال سیاست جنایی از نظر تاریخی بررسی می کنیم. بنابر یافته های این نوشتار، بر این اساس که مهم ترین رکن روابط بین المللی، به ویژه همکاری های حقوقی پیمان های عرفی بر محور اشتراک های فرهنگی تکیه دارد و از دیگر سو، تفاهم حقوقی، از سخت ترین جلوه های تفاهم فرهنگی است، به ویژه در ملت های کهن که جهانی شدن و تقریب ارزش های واحد حقوق بشری، در غیر از تجربه های موفقی همچون راه ابریشم آنچنان مطرح نبوده است، احیای راه ابریشم با طرح «یک کمربند و یک راه» (راه ابریشم جدید)، بدون توجه به تعارض های نظام های حقوقی کشورهای مسیر حمل ونقل با یکدیگر، چالشی از جنس همان مشکل راه ابریشم کهن است. خروج از این چالش در گرو روزآمدسازی آیین های قضازدایی برای رفع اختلاف های کیفری احتمالی با تدوین رژیم حقوقی برساخته از بازگشتن کشورهای مرتبط از صلاحیت کیفری سرزمینی است.
اقتصاد سیاسی طالبان(1996- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش سریع گروه طالبان در عرصه سیاست افغانستان در دهه 1990 و حاکم شدن آن، یکی از مهم ترین تحولات این کشور در چهار دهه اخیر است. با وجود این که بیش از دو دهه از پایان سقوط حکومت اول طالبان می گذرد، اما اقتصاد سیاسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار، نوع و سرشت اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان را بررسی می کند. بنابراین، پرسش این مقاله معطوف به شناخت چیستی اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان است. فرضیه مقاله این است که اقتصاد سیاسی طالبان، ترکیبی از اقتصاد سیاسی تروریسم و محافظه کاری همراه با پیروی از آموزه های اسلام سنتی در اداره جامعه است. روش پژوهش این نوشتار، روش کیفی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به شیوه کتابخانه ای، مطالعه اسنادی و استفاده از منابع معتبر در سایت های اینترنتی گردآوری شده است. رهیافت اقتصاد سیاسی تروریسم و برخی مولفه های اقتصاد سیاسی محافظه کاری، چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبری طالبان در دوران نخست حکومت خود، نسبت به امور اقتصادی، نگرشی ایدئولوژیک داشتند. حکومت طالبان از منابع مالی داخلی و خارجی متعددی برخوردار بوده است. آن ها از تجارت سنتی و ترانزیت، به عنوان منبع رسمی و از مواد مخدر به عنوان منبع غیررسمی استفاده می کردند. برخی دولت ها و گروه های هم سو با طالبان نیز در تأمین مالی حکومت این گروه نقش داشتند. از این رو، اقتصاد سیاسی طالبان، بیشترین هم سویی و سازگاری را با اقتصاد سیاسی تروریسم داشته است.
پیامدهای نفوذ منطقه ای رژیم صهیونیستی بر محور نفوذ و محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
121 - 142
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی با طرح عادی سازی روابط با کشورهای عرب منطقه در قالب پیمان صلح ابراهیم، در صدد فشار بر رقیب و دشمن خود در منطقه ی خاورمیانه، یعنی ایران است (مسئله )؛ این پژوهش به تحلیل و واکاوی تاثیرات نفوذ خاورمیانه ای اسرائیل و تاثیر آن بر محور نفوذ ایران به عنوان مهمترین رقیب استراتژیک این کشور می پردازد(هدف )؛ پژوهش حاضر از نوع بنیادی - کاربردی، با روش کیفی– تفسیری و رویکرد توصیفی-تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه ای تدوین شده است. همچنین برای چهارچوب نظری این پژوهش از نظریه ی موازنه ی تهدید استفان والت استفاده شده است (روش )؛ همسویی راهبردی- امنیتی اسرائیل با آمریکا و ائتلاف غربی-عربی و تعارضات هویتی- ایدئولوژیکی ایران با موجودیت اسرائیل، هر گونه افزایش حضور ان در محیط امنیتی- پیرامونی ایران به انحاء مختلف همچون سیاسی، نظامی، امنیتی اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و فنی و تکنولوژیکی به معنای کاهش میزانی از نفوذ و قدرت تأثیرگذاری ایران تلقی شده و طبعاً تهدیدی برای امنیت ملی– منطقه ای ایران در منطقه ی نفوذ به حساب می آید(یافته ها ).
مفهوم شناسی و مؤلفه های تعلیم و تربیت اسلامی از منظر بیدارگر اسلام؛ سید جمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
81 - 109
حوزههای تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی متفکر و سیاستمداری است که آغازگر نواندیشی و بیداری در جهان اسلام بوده است که غالباً اندیشه های سیاسی و اجتماعی ایشان موردتوجه محققان بوده است و دیدگاه های وی در عرصه تعلیم و تربیت مغفول مانده است. با توجه به اهمیت تعلیم و تربیت و ضرورت تحول نظام آموزشی مسلمانان، مسئله و هدف پژوهش حاضر واکاوی مفهوم و مؤلفه های تعلیم و تربیت از منظر سید جمال الدین اسدآبادی به عنوان یکی از مصلحان بیدارگر اسلامی می باشد (مسئله). روش تحقیق پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و از نوع تحلیل متنی می باشد که جهت گردآوری داده ها از روش اسناد کاوی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کتب، مقالات و اسناد علمی مرتبط با سید جمال الدین اسدآبادی بود که به روش نمونه گیری در دسترس مقالات و کتب مرتبط انتخاب شد و تجزیه وتحلیل داده ها این پژوهش در چهار مرحله توصیف، تحلیل، استنتاج و تبیین انجام پذیرفت (روش). یافته های پژوهش نشان می دهد که سید جمال الدین، تعلیم و تربیت را یکی از شیوه های مهم بیداری مسلمانان می دانست. ازنظر وی، تعلیم و تربیت فرد از سه دیدگاه قابل بررسی است و معلم به عنوان الگوی کامل تربیتی نقش مهمی در فرایند تعلیم و تربیت دارد. مهم ترین تأکیدات و مؤلفه های تربیت ازنظر سید جمال الدین شامل توجه به زبان مادری، آگاهی و بیداری، استعمار و استبداد نتیجه انحراف اخلاقی، جایگاه رفیع علم، بازسازی هویت اسلامی و گسترش علوم و فنون جدید می باشد (یافته ها).
بازتاب بیداری اسلامی در اشعار مصطفی صادق رافعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
93 - 115
حوزههای تخصصی:
بیداری اسلامی به مجموعه تحولات فکری، اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی در جهت بازگشت به حاکمیت قرآن و ارزش های اسلامی در زندگی سیاسی و اجتماعی و ساخت تمدن اسلامی اطلاق می شود. موج بیداری اسلامی در اثر حرکت مصلحان بزرگ دینی ابتدا در مصر شکل گرفت، سپس در سایر کشورهای عربی و اسلامی گسترش یافت و امروزه تأثیرات آن در سطح بین المللی مشاهده می شود. مصطفی صادق الرافعی، شاعر و نویسندهٔ متعهد مصری است که همگام با آغاز بیداری اسلامی در مصر، با پرداختن به مسائل مهمی چون: تهذیب و تربیت جوانان، ضرورت آگاهی بخشیِ امّت مسلمان، مقاومت و مبارزه در برابر استعمارگران، تبدیل به نماد بیداری اسلامی شد. بیشترِ قصاید رافعی در حوزهٔ بیداری اسلامی و در قالب طرح مباحث گوناگونی مانند: انتخاب اسلام به عنوان ایدئولوژیِ مبارزه، تلاش برای دست یابی به حکومت اسلامی، تأثیر اسلام بر حیات سیاسی جنبش های اسلامی، عشق به وطن، شکایت از ستم حکمرانان، مخالفت با سلطه گران و دعوت به آگاهی بخشی است. (مسئله) این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده (روش) به این نتیجه رسیده است که شاعر برای گسترش و پویایی جنبش بیداری اسلامی و نهادینه کردن آن به عنوان یک عامل تأثیرگذار برای مقابله با استعمارگران و رفتارهای هنجارشکنانهٔ آنان، از مؤلفه های مختلف بیداری اسلامی ازجمله مباحثی چون تهذیب و تربیت نسل جوان، اعتمادبه نفس و ایمان به خدا، تأکید بر جدّیّت و پشتکار، وجوبِ دانش افزایی و خدمت به وطن، تأکید بر عمل گرایی، تلاش برای بیداری جامعه به ویژه زنان، یادآوری مجد و عظمت گذشته، توکّل به خدا و امید به پیروزی، تعقّل و بصیرت و دوراندیشی استفاده می کند و طرح چنین اندیشه هایی را برای مقابله با استعمارگران ضروری می داند. شاعر با پرداختن به این موضوعات که ریشه در دین دارند، تعهد دینی و دَین سیاسی خود را به جامعهٔ اسلامی و بیداریِ آن نشان می دهد. (یافته ها).
صنایع دستی و نقش آن در اقتصاد خانواده قفقازی دوره روسیه تزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی متنوع و وجود منابع اولیه غنی، شرایط مناسبی برای رونق صنایع دستی مختلف در قفقاز فراهم کرده بود. این صنعت پیوند عمیقی با فرهنگ و اجتماع داشت و جایگاه مهمی را در اقتصاد منطقه به خود اختصاص داده بود. هرچند شیوه مدیریت خانواده در این دوره دچار تغییرهای زیادی شد و نگاه استعمارگرایانه دولت روسیه بر اقتصاد منطقه در دوره های مختلف سایه افکنده بود، بیشتر اعضای یک خانواده قفقازی به پشتوانه صنایع دستی، نقش مهمی در تقویت اقتصاد خانواده و تضمین دوام و بقای آن داشتند. محصولات تولیدشده در این منطقه، بیشتر به مصرف داخلی می رسید و غیر از محصولات ابریشمی و قالی، در اقتصاد و تجارت خارجی اهمیت زیادی نداشت. با رویکرد توصیفی تحلیلی در پی پاسخ این پرسش هستیم که صنایع دستی در آخرین دهه های روسیه تزاری، چه نقشی در اقتصاد خانواده قفقازی داشت؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که با توجه به ساختار اجتماعی، تنوع آب وهوایی، مواد خام در دسترس و شرایط سیاسی ایجادشده در قفقاز زیر سلطه روسیه، صنایع دستی با گسترش روحیه مشارکت پذیری اعضای خانواده و بالابردن سطح اشتغال و افزایش درآمد سرانه، بخش قابل توجهی از بار اقتصادی منطقه را بر دوش می کشید. این نوشتار با روش کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و ابزار آن داده های تاریخی تنظیم شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد صنایع دستی در زندگی مردم قفقاز جنوبی بیشتر از قفقاز شمالی تأثیر داشت و نزدیک به ۳۰ درصد درآمد سالانه یک خانواده را تشکیل می داد.
واکاوی نقش مقامات آمریکایی در ترغیب صدام به جنگ با ایران در شهریور1359.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
تهاجم نظامی عراق به ایران در سپتامبر1980 و در آخرین ماه های ریاست جمهوری کارتر آغاز گردید. نبرد مذکور مهمترین جنگ پس از جنگ دوم جهانی و طولانی ترین جنگ در قرن بیستم لقب یافت، که در اوج سال های جنگ سرد در منطقه ی خلیج فارس به وقوع پیوست که مسلماً با توجه به طرف های درگیر درآن، آمریکا نمی توانست نسبت به آن بی تفاوت باشد. (روش): این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی، مواضع مقامات آمریکایی را در آغاز تهاجم نظامی عراق به ایران مورد ارزیابی قرار داده است. و با بررسی عناصر و متغیرهای متعدد تاثیرگذار در آن مقطع زمانی، (مسأله): به طرح این سئوال می پردازدکه، سهم مقامات آمریکایی در این رویکرد عراق چه بود. با رصد اوضاع بین المللی این فرضیه شکل می گیرد که روابط پنهانی و پشت پرده امریکا و عراق دلیل اصلی اتخاذ چنین اقدامی بود. (یافته ها): نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آمریکا درتشویق و ترغیب رژیم عراق به آغاز جنگ با ایران تاثیر زیادی داشت. زیرا آنها بر این باور بودند، که با در تنگنا قرار دادن ایران، راهی جز عدول از مواضع انقلابی، و همگرایی با آمریکا، یا سقوط حکومت، انتخاب دیگری نخواهد داشت. بر این مبنا حمله ی نظامی عراق به ایران، سناریویی امریکایی بود که در راستای منافع آن کشور طراحی و اجرا گردید.
عوامل و روش های جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
جنگ ترکیبی موضوعی میان رشته ای محسوب می شود به همین دلیل فهم روشمند آن نیاز به تبیین عوامل شکل گیری جنگ ترکیبی دارد، در این پژوهش ابتدا عوامل شکل گیری جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا علیه ج.ا.ایران همراه با میزان تأثیرگذاری آن ها شناسایی شده و سپس روش های اجرای آن مشخص شده است. در جنگ ترکیبی شبکه ای مرز بین نظامیان و غیر نظامیان و همچنین صلح و جنگ از میان رفته و همه آن ها در یک محیط خاکستری به صورت شبکه ای و درهم تنیده هستند لذا هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل و روش های جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا علیه ج.ا.ایران است. این پژوهش، از نوع کاربردی- توسعه ای بوده و به روش زمینه ای- موردی انجام شده است، ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها نیز کتابخانه ای و میدانی بوده و در نهایت حجم نمونه 49 نفر است. یافته های بدست آمده نشان می دهد که در جنگ ترکیبی، اقدامات، عوامل و روش ها نیازی به نقش آفرینی ندارند، چنانچه موثر باشند کافی است و الزاماً نیازی نیست که سلسله اقدامات به صورت همزمان و به موازات هم انجام شوند. اما در جنگ ترکیبی شبکه ای، اقدامات، عوامل و روش ها باید نقش آفرین باشند و الزاماً به صورت همزمان و به موازات همدیگر انجام شوند. بر اساس نتایج تحقیق، در جنگ ترکیبی شبکه ای به علت اشراف اطلاعاتی ضریب خطای محاسباتی کم است اما در جنگ ترکیبی خطای محاسباتی زیاد است. جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا علیه ج.ا.ایران شامل 67 عامل و 24 روش است. از 67 عامل جنگ ترکیبی آمریکا علیه ج.ا.ایران تعداد 39 عامل مؤثر و 37 عامل نقش آفرین هستند.
دیپلماسی علم و فناوری و الهام بخشی اسلامی و منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی علم و فناوری مفهوم نوینی است که از علم، نوآوری و فناوری در دیپلماسی برای تقویت گفتگو و همکاری بین ملت ها، افراد و سازمان ها به منظور توسعه روابط بین المللی و منطقه ای استفاده می کند و امروزه جایگاه مهمی بین کشورهای جهان یافته است و دولت ها از این ظرفیت برای افزایش قدرت نرم افزاری خود در نیل به مصالح، منافع و امنیت ملی استفاده می کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز در این زمینه با توجه به اهمیت این مسأله و مبتنی بر اسناد بالادستی علمی و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اهتمام ویژه ای داشته است ( مسئله ).در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مبتنی بر گزارش های پایگاه های علمی معتبر بین المللی ( روش ) نشان داده شد رشد پرشتاب و پیشرفت های چشمگیر پژوهشگران علمی و فناوران ایرانی، ظرفیت ها و قابلیت های بالفعل و بالقوه بی نظیری را در حوزه دیپلماسی علم و فناوری فراهم آورده که این ظرفیت ضمن افزایش اعتبار و قدرت جمهوری اسلامی ایران با هدف پیشبرد اهداف و منافع کشور و شکستن دیوار تحریم های علمی و مالی، موجبات الهام بخشی کشورهای اسلامی و منطقه ای را فراهم ساخته است ( یافته )
دهه پنجم انقلاب اسلامی و تصویر آینده جبهه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال این پرسش اساسی است که نسبت "مفهوم مقاومت اسلامی" با توجه به تحولات معاصر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، با دهه پنجم انقلاب اسلامی چگونه است؟ به تعبیری آیا تحولات در دو سطح به صورت هم افزا و همگرا است و یا اینکه تحولات در قالب دیگری قابل تحلیل و ارزیابی است؟ (مسئله ) تحقیق حاضر از نوع مطالعات کیفی و روش پژوهش، روش آینده پژوهی-سناریوپردازی است. گردآوری اطلاعات در این مقاله با بهره گیری از منابع اسنادی، کتابخانه ای اعم از کتب، مقالات و داده های اینترنتی انجام شده است. (روش ) با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق می توان نسبت ایده مقاومت اسلامی با تحولات دهه پنجم انقلاب اسلامی را بدین گونه صورت بندی نمود: نخست، گذار از رویکرد تاثیر خطی انقلاب اسلامی بر ایده مقاومت و نمایان شدن ارتباط متقابل و غیرخطی دو گفتمان بر یکدیگر، دوم، ایجاد پایداری نسبی در روابط به جای فراز و فرودهای ناپایدار پیشین، سوم، گذار از روابط ساده پیشین و ورود به نوعی از پیچیدگی در سطح و عمق ارتباطات دو گفتمان و چهارم، همسو نمودن دیپلماسی رسمی و غیررسمی جهت نیل به اهداف مشخص در هر دو گفتمان. (یافته ها )
الگوی رفتاری ایران در برابر جنگ اوکراین، از سیاست خارجی موازنه گرا تا سیاست خارجی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ اوکراین از رویدادهای بین المللی است که آثار و پیامد های بلندمدتی بر کلان روندهای جهانی و منطقه ای بر جای گذاشته و کشورها را به تناسب اصل سود محوری به موضع گیری واداشته است. جمهوری اسلامی ایران که در جریان چالش با کشورهای غربی، روابط راهبردی با روسیه را در چارچوب موازنه گرایی برگزیده است، اینک جنگ اوکراین را به واسطه سرشت ضد هژمونی و ضد لیبرالی آن شبیه با سیاست تجدیدنظرطلبانه خود یافته است. بر پایه این سیاست، پرسش اصلی این است که جنگ اوکراین چه تأثیری بر سیاست خارجی موازنه گرای ایران گذاشته است و آیا به سیاست خارجی متوازن می انجامد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که جنگ اوکراین موجب شده است جمهوری اسلامی ایران بر گستره جغرافیایی اقدام های موازنه ساز خود بیفزاید و به موجب آن «سیاست نگاه به شرق» را در سطح های جداشده (دوجانبه)، ترکیب شده (سه جانبه) و نهادی شده (چندجانبه) و «سیاست منطقه ای» را در قالب دیپلماسی ترمیمی پیش ببرد. هدف این نوشتار، از یک سو تحلیل تأثیر جنگ اوکراین بر سیاست خارجی موازنه گرای ایران و نشان دادن روندهای تغییر و تداوم آن و از سوی دیگر، نقد چنین سیاستی است. این مهم را براساس رویکرد توصیفی تحلیلی با استفاده از روش روندپژوهی به عنوان یکی از روش های پژوهش کیفی انجام می دهیم. بنا بر این رویکرد، در این نوشتار از دو چارچوب نظری بهره می بریم. برای تبیین، سیاست خارجی جمهوری اسلامی با چارچوب نظری «موازنه گرایی به عنوان الگوی سیاست خارجی» سازگار و برای نقد با چارچوب مفهومی «سیاست خارجی متوازن» ناسازگار است. یافته های این نوشتار نشان می دهد که سیاست خارجی موازنه گرای ایران در نتیجه جنگ اوکراین در سطح های تازه تری گسترش یافته است، اما از آنجا که با تعادل و تنوع در حوزه های جغرافیایی و موضوعی همراه نیست، به ضرورت به سیاست خارجی متوازن نمی انجامد.