فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تحولات اخیر در خاورمیانه، هدف پژوهش حاضر بررسی و تجزیه و تحلیل ظرفیت های موجود در بطن این تحولات برای انقلاب اسلامی ایران، در راستای تأثیرگذاری به این تحولات است. پیش از بازشناسی محتوای اندیشه ورزی و قدرت نرم افزاری ایران در عرصه های جهانی، باید به تجزیه و تحلیل این بخش از قدرت نرم ایران در سطح خاورمیانه به ویژه کشور بحرین پرداخت؛ همچنین در جهت بهینه سازی فرصت های موجود در تحولات اخیر راهبردهایی ارائه شده است. برای پاسخگویی به سؤال اصلی، مجموعه ای از مقالات و تحلیل های مرتبط، با روش تحلیلی و استقرایی مورد مطالعه قرار گرفته است.
تاریخ عقاید، تاریخ فکری و مطالعات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ عقاید که به تبیین و تحول ایده ها در طول تاریخ می پردازد، می تواند قرین و یا جزء تاریخ فکری تلقی شود. تفاوت «کوئنتین اسکینر» و «لاوجوی» در این است که اسکینر به ایده اصالت نمی دهد و برعکس، ایده ها را در دل شرایط تاریخی و اجتماعی ملاحظه می کند. این دو حوزه تحقیقاتی، هر چند در اصل به رشته تاریخ تعلق دارند، در فهم اندیشه سیاسی نیز کاربرد پیدا کرده اند. در این بین، مکتب کمبریج - و به ویژه اسکینر- توانسته اند مرز میان فلسفه تحلیلی و قاره ای را بردارند و از این طریق، بین زمینه گرایی و متن گرایی پل بزنند. راه حلی که ایشان ارائه کرده اند، راه حل سوم و بینابینی است که می توان از آن به همروی زمینه گرایی و متن گرایی تعبیر نمود. به نظر می رسد مطالعات سیاسی (اسلامی و ایرانی) علاوه بر نیاز به ملاحظه زمینه ها، می تواند با بهره بردن از مزایای این راه بینابینی، از کاستی های هر یک از دو روش فوق رها شود.
سناریوهای آینده تعامل دو سویه «بیداری اسلامی» و «گفتمان انقلاب اسلامی ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر گفتمان بیداری اسلامی و تأثیر تحولات بیداری اسلامی بر انقلاب اسلامی ایران از مسائلی است که پژوهش درباره آن ضرورت دارد. سئوال از اینکه انقلاب اسلامی ایران چه تأثیری بر آینده گفتمان انقلاب اسلامی ایران خواهد داشت و تحولات موسوم به بیداری اسلامی نیز چه تأثیری بر انقلاب اسلامی ایران خواهد گذاشت، از سئوالات مهم در ارتباط با آینده تعامل این دو می باشد که نگارنده با استفاده از شیوه سناریونویسی به عنوان یکی از روش های «آینده پژوهی» به دنبال پاسخ به این سؤال است. نتیجه این است که هر دو پدیده در آینده تأثیر مثبت به معنای تأثیر تقویتی بر یکدیگر دارند.
نسبت سنت و تجدد در اندیشه سیاسی آیت الله مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های جدی اندیشمندان جهان اسلام در طول یکصد سال اخیر، برقراری نسبت سنت و تجدد بوده است که بی تردید اساس اندیشه آیت الله مرتضی مطهری نیز پاسخی به این نسبت است. تحقیق حاضر بر این فرض بنا نهاده شده است که استاد مطهری در زمینه تجدد، سعی در بازسازی سنت دارد؛ لذا در نیل به اهداف مزبور تلاش شده است زوایای پنهان اندیشه سیاسی مذهبی ایشان، بر اساس الگوی جستاری اسپریگنز، در قالب مشکل شناسی، دلیل شناسی، آرمان شناسی و راه حل شناسی با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، تجزیه و تحلیل شود. مطالعات و بررسی مقاله نشان می دهد استاد مطهری یکی از مهم ترین شخصیت های فکری نوگرا در ایران معاصر است که تلاش ارزنده ای در بازسازی سنت اسلامی ایرانی در زمینه تجدد انجام داده است. به زعم نگارنده فهم تلاش نظری وی می تواند الگوی مناسبی برای تداوم رویکرد نوگرایی در اندیشه اسلامی ارائه نماید.
مفهوم خود و نسبت آن با عمل سیاسی در اندیشه «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با مفهوم «خود»، آثار و نوشته های فراوان وجود دارد. با وجود این، یکی از تعاریف آن، به خصوص در تلقی مدرنیستی و پسامدرنیستی آن، به فضایی از استقلال و کنشگری خودمختار فاعل شناسا اشاره دارد؛ چنان که در پیشبرد خویش، «خودرانشی» و در عبارتی مانند «خودش کرد»، می توان این امر را مشاهده کرد. اساساً این تلقی از مفهوم خود در میان اندیشمندان سیاسی نیز به کرات مشاهده می شود. دو تن از این متفکران قرن بیستم که با این تلقی مطالبی را به رشته تحریر درآورده اند، «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه» هستند. از یکسو آرنت با مطرح کردنِ مفهومِ «تکثر انسانی»، به دنبال این ایده است که انسان ها را به عنوان «فاعل شناسا» و به عنوان موجودی متمایز و آزاد آشکار سازد. او نهایتاً این طریقه را با مفهوم «عمل» پیوند می دهد تا از این طریق، خودِ انسانی را به عنوان نقش دهندگان به نظام سیاسی معرفی کند. از طرف دیگر، هربرت مارکوزه قرار دارد که خصوصاً در کتاب «انسان تک ساحتی» به دنبال فعال ساختن انسان ها به عنوان خودهای کنشگر و مستقل از چنگال یک نوع پیوستگی است که جامعه سرمایه داری ایجاد کرده است. از این رو تا وقتی این پیوستگی وجود دارد، عمل سیاسی نیز محدود است. اساساً وجه متمایز مفهوم بندی خود در اندیشه آرنت و مارکوزه، با فلسفه سیاسی غالب پیش از خود در این است که فلسفه سیاسی پیشین، خود را به شدت وابسته به «قدرت»، «سلطه فناوری»، «تکنولوژی» و «رسانه» و از اصالت خویش دور ساخته است و این دو با پیوند مجدد سوژه با عمل سیاسیِ متکی به خویشتن، درصدد بازیابی مجدد کنشگری سوژه همت می گذارند.
روشنفکران و ”ملت“ در کارزار گفتمانی آستانه انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار مشروطه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره مشروطه
در آستانه انقلاب مشروطه در ایران سه نیروی اجتماعی رقیب در عرصه اجتماعی و سیاسی، مشتمل بر روشنفکران مستقل و دینمداران سنتی و تجار، جهت افزایش سهم خود در بازار قدرت ایران به رقابت با یکدیگر و نیز ستیز با سلطنت پرداختند. این رقابت کارزاری گفتمانی را فراهم آورد که در قالب آن این نیروهای اجتماعی برای پیشبرد پروژه هژمونیک خود، هر یک درصدد آن برآمدند تا محتوایی متناسب با سایر مولفههای گفتمانی خود را بر دالهایی محوری، چون ملت و شاه و سلطنت، بار کنند. این سه نیروی اجتماعی در نهایت در جنبش تنباکو و در تقابل با سلطنت، ائتلافی موقت یافتند و همین ائتلاف زمینه ساز ابراز وجود ""ملت"" شد؛ ائتلافی که روشنفکران ابتکار عمل را در کارزار گفتمانی به دست داشتند. در این مقاله با تکیه بر رویکردی گفتمانی، و به ویژه موضع نظری رابرت وثنو در خصوص فرایند تولید فرهنگ، ضمن توصیف و مقایسه محتواهای گوناگون بار شده بر این دالهای محوری از جانب نیروهای اجتماعی آن، بستر اجتماعی که زمینهساز ستیز و آویزهای آنها و ائتلاف نهایی و موقت آنها شد تشریح و بر تفوق گفتمانی روشنفکران تاکید شده است.
بازنمایی انگاره های فلسفه اخلاق کانتی در اندیشه سیاسی «جان رالز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«جان رالز» متأثر از فلسفه اخلاقی کانت بوده و بازنمایی فلسفه اخلاق کانتی در آثارش مشهود است. در این مقاله به منظور آشکار کردن میراث کانت برای نظریه سیاسی وی، سه موضوع انسان گرایی، ارائه بدیل اخلاقی و سازنده گرایی بررسی می شود. در بخش انسان گرایی، اهمیت انسان در اندیشه های کانت و رالز تبیین شده است. کانت انسان را هدف می داند نه وسیله. همین مسئله در اندیشه های این دو، سبب ارائه بدیل اخلاقی در برابر اخلاق غایت گرایانه شد که اخلاق وظیفه گرایانه نام دارد. تأثیر کانت بر پیروانش تا آنجا بود که آنها از جمله رالز را لیبرال های وظیفه شناس یا کانتی می نامند. تلاش کانت و به پیروی از وی رالز برای ایجاد ارتباطی مناسب بین مفهوم شخص آزاد و برابر و مفهوم عدالت، سازنده گرایی خاص آنها را به وجود آورده است. در این مقاله سعی شده است تا فلسفه سیاسی و انگاره های اخلاق کانتی اندیشه رالز بر اساس روش هنجاری تبیین شود.
دموکراسی، بحران معنویت و رویکرد دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا محتوای دموکراسی را با توجه به منظر کلاسیک جدید مورد مطالعه قرار داده و نشان دهد که چرا و چگونه دموکراسی جدید، به جای پرداختن به مسئله دموکراسی و اینکه دموکراسی به عنوان روشی برای حکومت مناسب است یا خیر، به این مسئله پرداخته است که ترازوی دموکراسی فارغ از مطلوبیت برای تشخیص حکومت مختار، گریز راه ممکن است. این مقاله همچنین نشان میدهد که دموکراسی جدید به جهات اومانیستی آن، با آنچه که در مکاتب دینی به جهت توجه به مسئله سعادت از سیاست مدن مورد تقاضا قرار میگیرد، متفاوت است. این مقاله با مرور مسئله دموکراسی، ضمن بازخوانی دموکراسی و بحرانهای ناشی از دوره سرمایه داری در ادغام لیبرالیسم با دموکراسی که به روش تاویل متن و تجربه تاریخی از دموکراسی قرائت میکند، و نیز بازخوانی دموکراسی جدید، ضمن توجه به محتوای دموکراسی، و نه قالبها، به دنبال این پرسش است که آیا دموکراسی مبتنی بر نظام لیبرالیستی و اخلاق سرمایه داری که در عصر سکولار مورد توجه تجددگرایان بوده است، بدون رویکرد دینی، با محوریت آموزش و تربیت انسان، میتواند بدون در غلتیدن در بحران معنویت و ویرانگری انسان مدرن را به سعادت رهنمون کند. این مقاله نشان میدهد که چرا و چگونه غایت اندیشی و اخلاق فضیلت، در نظام مردمسالاری دینی میتواند به عنوان مکملی برای خروج از بحران معاصر در جریان دموکراسی باشد.
طراحی و تبیین اهداف مطلوب انقلاب اسلامی (برنامه درسی دروس معارف اسلامی دانشگاه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از خلأ های مهم در برنامه درسی دروس معارف اسلامی دانشگاه ها با سابقه نزدیک به سه دهه فعالیت گروه های معارف اسلامی به عنوان اولین گام پژوهش، طراحی و تبیین اهداف مطلوب این دروس است که علاوه بر تأیید اسناد بالادستی در این زمینه مورد توافق صاحب نظران و دانشجویان با توجه به نیازهای روز جامعه باشد. با مطالعه اسناد و مدارک بالادستی اهداف مطلوب شناسایی گردید و داده ها موضوع بندی شد و به 385 کد اولیه تقسیم گردید و از طریق مقوله بندی و موضوعات اساسی (Theme) اهداف مطلوب براساس منابع پژوهش در هشت محور کلی جمع آوری و ارائه گردید که به دلیل مبسوط بودن پژوهش، اعتباربخشی اهداف مطلوب استخراج شده از روش فن دلفی انفرادی و جمعی و مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند از صاحب نظران و اساتید و پرسشنامه دانشجویان در دروس معارف اسلامی در مقاله جداگانه ای ارائه خواهد شد.
نحوه بازتاب تحولات بحرین، یمن و سوریه در مطبوعات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی تحقیق این است که در نحوه انعکاس اخبار جنبش های سه کشور بحرین، یمن و سوریه چه تفاوت هایی در عملکرد مطبوعات اعم از اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد؟ در بخش نظری پس از مروری بر نظریه های برجسته سازی و برساخت گرایی اجتماعی با استفاده از نظریه سازه انگاری نقش ارزش، هویت و هنجار در جنبش های اجتماعی منطقه مورد توجه قرار می گیرد. در این پژوهش، ده روزنامه در یک دوره شش ماهه از اول بهمن 89 تا آخر تیر 90 با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار می گیرند.
بررسی تطبیقی مکتب انتقادی فرانکفورت و مطالعات فرهنگی بیرمنگام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دو مکتب «مطالعات فرهنگی بیرمنگام» و «انتقادی فرانکفورت» ضمن تاثیرپذیری از جریان های سیاسی-اجتماعی قرن بیستم، نقش مهمی در تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و علمی جهان معاصر ایفا نموده اند و مطالعه تطبیقی این دو مکتب با رویکرد انتقادی، مواجهه منطقی و خودآگاه، با این مکاتب را به دنبال خواهد داشت. ازاین روی، تلاش شده است، با بهره گیری از روشهای مقایسه ای توافق و اختلاف پرزوسکی و تیون، ضمن بیان وجوه اشتراک و افتراق، با عطف توجه بیشتر به مکتب بیرمنگام، نکات ضعف نیز برجسته گردد.
دو مکتب با وجود مشترکاتی همچون؛ خاستگاه اروپایی، تعلق به قرن بیستم، مبانی معرفتی همسان، ریشه های مارکسیستی، واکنش به مارکسیسم کلاسیک، فرهنگ گرایی، رویکرد انتقادی به جهان مدرن، به لحاظ سطح تحلیل، یعنی؛ کل گرایی فرانکفورت و خردنگری بیرمنگام، مبانی معرفت شناختی، یعنی؛ نگاه فراروایتی فرانکفورت و شالوده شکنانه بیرمنگام، مبانی روش شناختی، یعنی؛ تحلیل ذهنی فرانکفورت و مطالعات تجربی بیرمنگام، و همچنین تفسیر انسان به عنوان مخاطب منفعل از سوی فرانکفورت و مخاطب فعال از سوی بیرمنگام، از همدیگر متمایز می شوند. در نهایت اینکه، هر دو مکتب، به ویژه مکتب بیرمنگام، به دلیل نفی «ذات گرایی»، عدم ارائه معیاری برای روایی پژوهش ها، خوشه چینی و عدم ارائه مفاهیم «مستقل»، و ابهام در مفهوم «فرهنگ گرایی» مورد نقد قرار گرفته است.
پارادایم شناسی تعامل اندیشه سیاسی و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه سیاسی به مثابه معرفتی هنجارین، به دنبال ترسیم سامان نیک سیاسی است. هر پارادایم فکری نیز گونه ای وضعیت مطلوب اجتماعی و فردی را تجویز می کند که شکوفایی فرهنگی را متأثر می سازد. رابطه ای مستقیم و دوسویه وجود دارد میان مؤلفه های اندیشه سیاسی در پارادایم های مختلف و فرهنگی که در جامعه در جریان است و هر پارادایم فکری، مؤلفه های خاصی را به فرهنگ مستقر در جامعه تزریق می کند و هر بازخورد نیز از آن فرهنگ بازمی ستاند. پژوهش حاضر، با تفحص در آثار متفکران برجسته در پارادایم های مختلف اندیشه سیاسی در طول تاریخ، نقش آنها در تولید و شکوفایی فرهنگ را بررسی می کند. مطالعه این پارادایم ها نشان می دهد که آنها را می توان در یک خط سیر بررسی کرد که طی آن، هر پارادایم فرهنگ خاصی را به ویژه در بعد فرهنگ سیاسی، مورد اهتمام قرار داده اند. طی این خط سیر، اندیشه سیاسی به صورت پارادایمی، از شهروند دانستن انسان آغاز می کند و سپس با روی آوری به آموزه فردگرایی، تحولی در نسبت اندیشه سیاسی و شکوفایی فرهنگی ایجاد می شود. در دوران معاصر نیز پارادایم های موازی مانند مدرن انتقادی، پسامدرن و اجتماع گرا هریک به گونه ای بر فضای شکوفایی فرهنگی اجتماعات را اثر می گذارند
گفتمان حکومتی در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاشی است در جهت تبیین قدرت های اجتماعی در یک متن گفتمان مدار ادبی به نام گلستان. در این تبیین عوامل قدرت و ایدئولوژی در اجتماع قرن هفتم نقش مهمی ایفا می کنند. دغدغه ی این تحقیق کشف راهبردها و ابزارهای گفتمان مداری است که منجر به ایجاد سلطه و نابرابری در جامعه و تبلور این نابرابری در زبان می شود.
برای این منظور از نظریه های مایکل هلیدی جهت تحلیل متن (فرانقش اندیشگانی با تمرکز بر فرآیندها و نام گذاری ها) و نورمن فرکلاف جهت تبیین ابعاد اجتماعی در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و چگونگی پیوند آن با متن استفاده شد.
در نهایت یک گفتمان مقتدر مرکزی تحت عنوان «گفتمان حکومتی» تعریف شد. با تبیین نقش و جایگاه مشارکان این گفتمان به این نکته دست یافتیم که گفتمان حکومتی برای مشروعیت بخشی به حضور خود و تثبیت آن در جامعه از ایدئولوژی ای یاری می گیرد که او را دست نشانده و تأییدشده از طرف خداوند معرفی می کند.
ظرفیت نظریه منطقه الفراغ و احکام حکومتی
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های مهم صدور حکم حکومتی ناظر به منطقه الفراغ میباشد. منطقه الفراغ حوزه ای از شریعت اسلامی که احکام الزامی در آن مقرر نشده و حکم اباحه در آن جاری است، اما به سبب ماهیت متغیر احکام، موضوعات و عناوین، قابلیت قانونگذاری توسط ولیّ امر را دارد. حکم حکومتی به اختیارات حاکم اسلامی و منطقه الفراغ به بخشی از حوزه ای ناظر است که حاکم اسلامی با ضابطه مصلحت امور مسلمین میتواند در آن به قانونگذاری بپردازد. با توجه به نقش کلیدی این نظریه در حکم حکومتی، گره گشایی آن در مسائل مستحدثه و با عنایت به نقش مقتضیات زمان و مکان، تبیین ابعاد ظرفیت نظریه منطقه الفراغ در صدور احکام حکومتی لازم است تا از این رهگذر بتوان به نظام راهکارهای مناسبی جهت پیشبرد جامعه اسلامی در راستای پیشرفت و عدالت همه جانبه دست یافت.
مناسبات روحانیان با دولت در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران تا زمان صفویه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
واکاوی رابطة میان روحانیان، در مقام نیروی مهم اجتماعی، با دولت صفوی می تواند ما را از درک بسیطی از رابطه به سوی درک دقیق آن سوق دهد. موضوع این مقاله، مناسبات میان دولت و روحانیان است؛ بنابراین فراز و فرود روابط میان روحانیان و حکومت،شکل های مشارکت آن ها در سیاست و چگونگی تحول آن در دورة صفوی و عوامل مؤثر بر این تحول بازکاوی شده است. مناسبات میان دولت و روحانیان براساس دیدگاه نظری چارلز تیلی به جامعة سیاسی مطالعه شده است.در این پژوهش، روش کتابخانهای به کار رفته است. نتایج نشان می دهد رابطة روحانیان با دستگاه سلطنت به سه شکل عضویت در دستگاه سلطنت،نفوذ در سیاست و کناره گیری از دستگاه سیاسی است و از میان این سه شکل، رابطة غالب عضویت در دستگاه سیاسی است.
نظریه بیداری اسلامی براساس اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر آیت الله خامنه ای، بیداری اسلامی واقعیت انکارناپذیری در مقابل «احساس تحقیرشدگی» است که استعمار غرب طی قرون گذشته به جوامع اسلامی تحمیل کرده است؛ بااین وصف، از نظر معظم له بیداری اسلامی همان «عزت اسلامی» است که در اثر انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک الگوی زنده و پویا در برابر چشم مسلمانان جلوه گر شده است و این الگو تا آخرین مراحل، «تمدن غرب» و نظام «لیبرال دمکراسی» را به چالش میکشد.
مشروعیت و جایگاه مردم در حکومت از منظر نایینی، تبیینی از توسعه نیافتگی در جوامع اسلامی
حوزههای تخصصی:
عصری که نائینی در آن میزیست را عصر روشنگری مردم ایران و بیداریشان باید دانست. آگاهی مردم ایران از عقبماندگی خود که در اوایل قرن نوزدهم و در اثر آشنایی با جوامع اروپایی پیدا شده بود، روشنفکران را به انفعال واداشته تا به عرضة تئوری در باب علل عقبماندگی و درمان این عقبماندگی بپردازند، در این بین نائینی که در حوادث سیاسی زمان خود حضوری فعال داشت در صدد بر آمد تا با استفاده از رویکرد فقهی خود اقدام به پاسخگویی به چرایی عقبماندگی جوامع اسلامی نموده تا پس از تبیین این چرایی با تبیین نظام ایدهآل خود، علاوه بر نفی حکومت زمان خود، با برخوردی اثباتی اقدام به ارائه تئوری حکومتی متناسب با نیازهای زمان و ترسیم حکومت ایدهآل خود بنماید، که تحت عنوان حکومت ولایتیه متبلورشده است. نائینی با بررسی مبانی مشروعیت حکومت و در نظر داشتن کارآیی حکومت به حکومت ولایتیه که نوعی حکومت مشروطه بود، رسید و در آن به جایگاهدهی به آراء و نظرات مردم و رأی اکثریت پرداخت. وی با نگاه اداره الاجتماع خود به فقه به پاسخگویی و حل مشکلات مردم و اولویتدهی به مشکلات فقهی که حکومت با آنها درگیر بوده، پرداخت نمود بارز این نوع نگاه را بایستی در جریان زمینهای مفتوحالعنوه و وجوب خراج جست. همین رویکرد وی بوده است که به ارائه پیشنهاد چینش ساختار حکومت در آن زمان با رویکرد منبعث از آموزههای دینی و اسلامی منجر شد.
ارکان امت واحده و تمدن اسلامی از منظر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده اخیر، متفکران بزرگی را میتوان یافت که برای تحقق آرمان تشکیل امت واحده و تمدن اسلامی زحمات و مشقات فراوانی را متحمل شدند. پرسش این تحقیق آن است که ارکان شکل گیری امت واحده اسلامی از نظر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری به عنوان دو رهبر مهم ترین و بزرگ ترین انقلاب که پسوند «اسلامی» را هم به همراه دارد، چیست؟ برای پاسخ به این مسئله به سراغ آثار و مکتوبات امام و رهبری رفتیم و با چارچوب نظری برآمده از آثار حضرت امام به واکاوی اندیشه آنان پرداختیم. دین، عقلانیت، علم و اخلاق از دیدگاه امام و مقام معظم رهبری به عنوان ارکان چهارگانه تشکیل امت واحده و تمدن اسلامی هستند.