فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل سنجش وفاداری مشتریان بر اساس حواس پنجگانه با تاکید بر نقش میانجی ارزش ادراک شده در صنعت بیمه (مطالعه موردی بیمه عمر و سرمایه گذاری) می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر روش اجرای پژوهش توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش خریداران بیمه می باشند که با توجه به محدود بودن جامعه آماری، 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. ابزارگردآوری پژوهش پرسشنامه ساخته محقق که برگرفته از بخش کیفی پژوهش می باشد. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار SPSS و پایایی ترکیبی با استفاده از نرم افزار SMART PLS استفاده شد. همچنین برای نشان دادن پایایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که حواس پنجگانه با نقش واسطه ای ارزش ادراک شده بر وفاداری مشتریان تأثیر مثبت و مستقیم دارد و برازش مدل مطرح شده برای ارتباط متغیرها مورد تأیید قرار گرفته است.
تأثیر حافظۀ خودزندگی نامه ای بر قصد سفر: تحلیل نقش همخوانی مقصد با تمایلات گردشگران، رضایت و دلبستگی به مقصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر حافظه خود زندگی نامه ای بر قصد سفر، تحلیل نقش همخوانی مقصد با تمایلات گردشگران، رضایت و دلبستگی به مقصد گردشگری بوده است. این پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و از شاخه علّی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگرانی است که به شهر مشهد بیش از یک بار سفر کرده اند، که با توجه جامعه آماری، طبق جدول مورگان تعداد 384 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه استاندارد گردآوری شده و جهت سنجش روایی ابزار از روایی صوری و روایی سازه و جهت سنجش پایایی ابزار، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 905/0 برآورد شده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS وSmart PLS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که حافظه خودزندگی نامه ای بر قصد سفر (359/0) و دلبستگی به مقصد گردشگری (677/0) تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که همخوانی مقصد با تمایلات گردشگران بر قصد سفر (326/0) تأثیر معناداری داشته است. به علاوه تأثیر رضایت گردشگران بر حافظه خود زندگی نامه ای (684/0) و قصد سفر (649/0) نیز معنادار گزارش شده است. براساس نتایج به برنامه ریزان حوزه ی گردشگری پیشنهاد می شود در راستای افزایش قصد سفر گردشگران، حافظه خودزندگی نامه ای را مدنظر قرار دهند و با توجه به ابعاد آن، تلاش نمایند دلبستگی بیشتری در گردشگران ایجاد نمایند تا از این طریق احتمال قصد سفر از مقصد گردشگری را افزایش دهند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر تبریز (مطالعه موردی: محله خلیل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
57 - 74
حوزههای تخصصی:
شناسایی پتانسیل اقتصادی مناطق غیررسمی شهری، موضوعی است که مورد توجه سیاست گذاران و دست اندرکاران در کشورهای کمتر توسعه یافته قرار گرفته است. با این حال، اطلاعات کمی در مورد این که چگونه سکونتگاه های غیررسمی بر نوع و تعداد فرصت های تجاری تأثیر می گذارد، وجود دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، سنجش و ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی در سکونتگاه های غیررسمی محله خلیل آباد در شهر تبریز بود. ابزار اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تحلیل یافته های پژوهش از رویکرد تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. مشارکت کنندگان در مرحله کیفی پژوهش، شامل مدیران و کارشناسان سازمان ها و شرکت های فعال در حوزه اشتغال و کارآفرینی، کارآفرینان محلی و صاحبان کسب وکارهای خانگی در سکونتگاه های غیررسمی و اساتید خبره و برجسته دانشگاهی استان آذربایجان شرقی بودند که به روش مبتنی بر هدف برای مطالعه انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله کمّی پژوهش شامل کارآفرینان و صاحبان کسب وکارهای خانگی در سکونتگاه های غیررسمی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابعاد مدل پیشنهادی شامل: عوامل مالی– اقتصادی (78/0)، عوامل زیرساختی (76/0)، عوامل بازاریابی (69/0)، عوامل اجتماعی– فرهنگی (64/0)، عوامل شخصیتی– فردی (58/0)، عوامل فنی– تکنولوژیکی (52/0)، عوامل حقوقی (51/0) و عوامل محیط زیستی (50/0) به ترتیب بیشترین تا کمترین تأثیر را دارند. همچنین، یافته ها نشان می دهد سازه های مذکور با توسعه کسب وکارهای خانگی رابطه مثبت و معنا داری دارند. برونداد این پژوهش، مدلی جهت توسعه کسب وکارهای خانگی در سکونتگاه های غیررسمی را فراهم می آورد.
طراحی الگوی مدیریت تجربه مشتری در صنعت حمل ونقل دریایی ماهیت، پیشایندها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدیریت تجرب ه مشتری در بازارهای B2B انجام شده است تا با شناس ایی مؤلفه های شکل دهنده تجربه مشتری در نقاط تعامل مشتری با سازمان و پیشایندها و پیامدهای مدیریت تجربه مشتری، الگوی جامعی جهت مدیریت تجربه مشتری در شرکت های حمل ونقل دریایی ارائه گردد. برای این منظ ور با توجه به شکاف نظری در خصوص موضوع پژوهش، از رویکرد کی فی نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد. نمونه گیری به شیوه هدفمند و نظری انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با مدیران اجرایی شرکت های تولیدی، بازرگانی و بارفرابری که جهت حمل محمولات صادراتی و وارداتی از خط کانتی نری شرک ت کشتیرانی جمهوری اسلامی استفاده می نمایند گردآوری شد و پس از انجام 22 مصاحبه، کفایت نظری حاصل شد. جهت سنجش قابلیت اعتماد پژوهش، از شاخص های باورپذیری، اطمینان پذیری، تأییدپذیری و کاربرد پذیری استفاده گردید. نتایج کدگذاری و تحلیل داده ها، مبین آن است که مدیریت تجربه مشتری در حمل ونقل دریایی، شامل سه مرحله قبل از حمل دریایی، حین حمل دریایی و بعد از حمل دریایی است. پیشایندهای مدیریت تجربه مشتری در قالب الگویی از شرایط علی، شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای شناسایی و تجزیه وتحلیل شد. سپس، به منظور بهبود تجربه مشتری و ارائه الگوی نهایی، راهبردهای ارزش آفرینی برای مشتریان و ارزش آفرینی برای سازمان و پیامدهای حاصل از اجرای آن ها در صنعت حمل ونقل دریایی معرفی گردیده و موردبحث قرار گرفته است
مدلی برای کسب وکار پلتفرمی در مرحله ی ورود به بازارهای پلتفرمی دیجیتال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محبوبیت مدل کسب وکار پلتفرمی در سال های اخیر در سطح جهانی و نیز در سطح ایران، اما عدم توفیق برخی از پلتفرم های راه اندازی شده در صنایع مختلف نیاز به مطالعات میدانی در سطح کشور درباره عناصر مدل کسب وکار پلتفرمی و نحوه چینش این عناصر در ورود به بازارهای پلتفرمی را برای تعمیق دانش در این حوزه نمایان کرده است. این پژوهش در راستای همین موضوع ابتدا با استراتژی مطالعه چند موردی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران ارشد و میانی و جمع آوری گزارش های آرشیوی مرتبط به موضوع با استفاده از نمونه گیری نظری، از سه پلتفرم تپسی، اسنپ و کارپینو صورت گرفت که در طی آن 23 مصاحبه انجام شد و از 11 گزارش آرشیوی استفاده شد و با استفاده از تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. درنتیجه 8 مقوله به عنوان عناصر مدل کسب وکار پلتفرم ها در ورود به بازارهای پلتفرمی چندسویه در قالب 29 مفهوم شناسایی شدند. پس ازاین مرحله با جلب نظر خبرگان فعال در این حوزه و از طریق پرسش نامه با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی 12 پاسخ گردآوری شد و سپس با بهره گیری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، مدلی از روابط بین این عوامل استراتژیک ارائه شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شرایط رقابتی پلتفرم ها به عنوان اولین عنصر مدل کسب وکار نفوذی بالا بر سایر عناصر مدل کسب وکار دارد و درعین حال وابستگی کمی به آن ها دارد. مؤثرترین عنصر در ورود به بازار نیز ارزش پیشنهادی به کاربران شناسایی شد که نیاز است تا با توجه به شرایط رقابتی بهینه شود. کلیدواژه ها: مدل کسب وکار پلتفرمی، ورود به بازار پلتفرم ها، رقابت پلتفرم ها، بازارهای چندسویه، استراتژی پلتفرم ها. کلیدواژه ها: مدل کسب وکار پلتفرمی، ورود به بازار پلتفرم ها، رقابت پلتفرم ها، بازارهای چندسویه، استراتژی پلتفرم ها.
توانمندی های مدیریت فرانچایز بر نحوه ی عمل فرانچایزر با نقش تعدیلگر مالکیت فرانچایزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر توانمندی های مدیریت فرانچایز بر نحوه ی عملکرد فرانچایزر با نقش تعدیلگر مالکیت فرانچایزر در فروشگاه های زنجیره ای استان البرز پرداخته شد. پژوهش حاضر، بر مبنای تقسیم بندی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، از نوع پژوهشی می باشد، جامعه ی آماری در این پژوهش، مدیران واحدهای فرانچایزی حوزه فروشگاه های زنجیره ای در سطح استان البرز به تعداد 200 نفر شامل فروشگاه های (کوروش، امیران، هایپرمی، جامبو، هایپرمارکت، رفاه و ...) می باشد. نمونه آماری این تحقیق به تعداد 131 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع تصادفی خوشه ای است. روش و ابزار گردآوری داده ها به روش، مطالعات میدانی و کتابخانه ای و ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه استخراج شده از مطالعه گیلیس، کامبس و یین 2020 می باشد که روایی و پایایی آن تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری و کواریانس با نرم افزار پی.ال .اس استفاده شد. نتایج حاصل از فرضیات تحقیق حاکی از آن بود که توانمندی های مدیریت فرانچایز بر نحوه ی عملکرد فرانچایزر با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر مالکیت فرانچایزر تأثیر مثبت و معناداری دارد. فرانچایزرها می توانند با آگاهی از عوامل تأثیرگذار بر عملکرد فرانچایزی ها، آن ها را در یک سیستم تقویت کنند و عملکرد کلی مجموعه خود را نیز بالا ببرند.
مدل سازی تحول انگاره ارتباطات بازاریابی یکپارچه در صنعت خودروسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات بازاریابی یکپارچه (IMC) به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه محققان، در سال های اخیر نقش مهمی در انتقال پیام برند به کاربران بالقوه و موجود دارد. در ارتباطات بازاریابی یکپارچه با ادغام تمام اجزای اساسی بازاریابی، فرایند بهینه سازی ارتباط سازمان، سهامداران و مشتریان امکان پذیر می گردد، با این وجود موضوع تحول انگاره IMC در تحقیقات مورد بررسی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته (کیفی- کمّی)، مدل تحول انگاره های ارتباطات بازاریابی یکپارچه صنعت خودرو را تبیین می کند. جامعه آماری در بخش کیفی، دلفی فازی و ISM خبرگان صنعت خودرو بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای MAXQDA و Smart PLS استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مضمون مصاحبه نشان داد که شاخص رسانه های یکپارچه و روش های ارتباطات یکپارچه به عنوان شاخص های کلیدی مقوله محوری تحول انگاره ارتباطات بازاریابی یکپارچه هستند. در نهایت نتایج حاصل از معادلات ساختاری، میانجی گری حذف قیمت گذاری دستوری، رقابتی کردن و دسترسی به تکنولوژی روز و محتوای یکپارچه در رابطه بین مدیریت چرخه مشتری، مدیریت سطوح مشتری و تشریک مساعی را مورد تائید قرار داد. همچنین نقش میانجی گری افزایش رضایت شرکای تجاری، رابطه بین افزایش نفوذ و بهره وری با سودآوری و عملکرد معنی دار بود. با توجه به یافته ها، به نظر می رسد که استفاده از تغییر انگاره ارتباطات بازاریابی یکپارچه رفتار مصرف کننده را در صنعت خودرو تحت تأثیر قرار دهد و در پیشبرد اهداف بازاریابی نتایج مطلوب تری را به همراه داشته باشد.
تحلیل تاثیر گشودگی فرهنگی و ذهنیت جهانی بر قصد خرید استفاده کنندگان لوازم خانگی با تاکید بر نقش میانجی تصویر کشور مبدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه حضور در بازارهای دیگر کشورها توجه به متغیرهایی است که ریشه در فرهنگ کشورها، افکار ساکنین و باورهای ایشان دارد. بنابراین برندها برای حضور در بازارهای بین المللی علاوه بر ویژگی های معمول، باید به عوامل دیگر توجه ویژه ای داشته باشند. لذا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل تاثیر گشودگی فرهنگی و ذهنیت جهانی بر قصد خرید استفاده کنندگان لوازم خانگی با تاکید بر نقش میانجی تصویر کشور مبدا انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه مشتریان محصولات لوازم خانگی خارجی در شهر مشهد می باشد. حجم نمونه پژوهش براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس390 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد لی و راب (2022) است که جهت تأیید پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و برای روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید که مقادیر به دست آمده بیانگر تأیید پایایی و روایی پرسشنامه است. علاوه براین، روایی واگرا نیز مورد تأیید قرار گرفت، جهت تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس نسخه 3 و اس پی اس اس نسخه 24 انجام پذیرفت. نتایج حاکی از آن است که گشودگی فرهنگی بر قصد خرید و تصویر کشور مبدا تاثیر معناداری دارد. همچنین، تصویر کشور مبدا بر قصد خرید تاثیر معناداری دارد. علاوه براین، ذهنیت جهانی بر تصویر کشور مبدا تاثیر معناداری دارد اما اثر آن بر قصد خرید به صورت مستقیم تایید نگردید. در این تحقیق نقش میانجی تصویر کشور مبدا تایید شده است.
توسعه متدولوژی کنترل تولید چند عاملی یکپارچه با ERP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسریع در چابکی سیستم های کنترل تولید در محیط تولید پویا امروزی یکی از چالش هایی است که برای سرعت بخشیدن به آن تحقیقات زیادی با استفاده از سیستم های چندعاملی انجام شده است. مدل های فعلی این سیستم ها کاستی هایی نظیر پیش بینی پذیری محدود، قابلیت اطمینان پایین در تصمیم گیری، قابلیت محدود فهم پذیری وضعیت موجود سیستم و کنترل محدود و بطور کلی وجود سیستم های مستعد خطا در طراحی و پیاده سازی دارند. به منظور حل این مشکلات، پژوهش حاضر متدولوژی جدیدی برای کنترل تولید چندعاملی مبتنی بر ادغام با چند ماژول در قلب ERP ارائه می کند که قابلیت های سیستم در مواجهه با کاستی های فوق را بهبود می بخشد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مطالعه کیفی، با تمرکز بر ماهیت داده ها، و توسعه ای-کاربردی، با هدف افزایش ادغام سیستم های کنترل تولید چند عاملی با ERP است. هدف بهبود جریان تولید مواد و کیفیت محصولات و نیمه ساخته ها در خط تولید با در نظر گرفتن پارامترهایی است که بر آنها تأثیر می گذارد. دستاورد کلیدی این تحقیق، توسعه یک متدولوژی کنترل تولید قابل اعتماد است که شامل سه جزء می باشد: چارچوب تبادل داده، ابزارها و پیاده سازی. این مؤلفه ها از سیستم های اطلاعاتی ERP موجود مشتق شده اند که از نظر عملکردی بالغ هستند و با تمرکز بر نگهداری، اصلاح و عملکرد بر اساس تجارب برتر طراحی شده اند و هدف آن به حداقل رساندن خطاها است. متدولوژی توسعه یافته، راه حلی در دسترس و چابک برای ارتقا کنترل تولید با استفاده از سیستم ERP ارائه می دهد که هزینه پیاده سازی آن کمتر از پیاده سازی سیستم ERP تجاری به همراه یک سیستم چندعاملی مجزا است.
طراحی و تبیین مدلی برای برندسازی در سازمان های آموزشی (مورد مطالعه: مدارس سرآمد شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 92
حوزههای تخصصی:
برندسازی در حوزه خدمات از موضوعات بسیار مهم و پرکاربرد بازاریابی و رقابت در بازار است که می توان در مدارس (به عنوان سازمان های خدماتی) از آن بهره برد. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدلی برای برندسازی در مدارس، با رویکرد آمیخته اکتشافی (کیفی – کمی) انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس سرآمد شهر اصفهان بود. در بخش کیفی تا اشباع داده ها، به شیوه نمونه گیری هدفمند با 29 مدیر و معلم مصاحبه شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. در بخش کمی نیز، یک پرسش نامه محقق ساخته و برخاسته از بخش کیفی تدوین گردید که روایی صوری و محتوایی آن بر اساس نظر متخصصان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 205 نفر برآورد گردید. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در نهایت با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، برای برندسازی مدارس سرآمد، مدلی متشکّل از مؤلّفه های مدیریت و رهبری، دید آموزشی مدیر، نیروی انسانی، محیط آموزش و یادگیری، حمایت و پشتیبانی، دانش آموزان، مشارکت، امکانات و تسهیلات و کانون فعالیت ها به دست آمد. با استفاده از نتایج به دست آمده؛ مدیران آموزش و پرورش می توانند در راستای تقویت مدارس در حیطه های شناسایی شده گام بردارند.
ارائه الگویی برای پایداری کسب و کار مبتنی بر مهارت های دیجیتال در همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، ظهور مفهوم تحول دیجیتال به معنای ایجاد تغییرات اساسی در رویکردهای تولید و ارائه محصولات و خدمات است که بقا و پایداری کسب وکارها را تحت تاثیر قرار داده است؛ از سوی دیگر، به دلیل نقش مهم شرکت ها به عنوان مسئول جامعه، پایداری شرکت ها بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای پایداری کسب و کار مبتنی بر مهارت های دیجیتال در همه گیری کرونا به شیوه ی توصیفی انجام شده است. از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش داده بنیاد پرداخته است. جامعه ی آماری شامل مدیران و صاحب نظران و کارشناسان در شرکت های فعال در شهرک صنعتی فناوری تبریز هستند که از بین آنها ۱3نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی می کند. ﺑﺮای ﺗﺠﺰﯾﻪوﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ، از روش ﮐﺪﮔﺬاری ﺑﺎز، ﻣﺤﻮری و ﮔﺰﯾﻨﺸﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم در قالب یک مقوله محوری و 12 مقوله اصلی و 26 مقوله فرعی و 145 ﻣﻔﻬﻮم ﯾﺎ ﮐﺪ ﺑﺎز ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺷﺪ. در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﺪل ﭘﺎراداﯾﻤﯽ پایداری کسب و کار مبتنی بر مهارت های دیجیتال در همه گیری کرونا اراﺋﻪ ﺷﺪ. شرایط علی شامل(هوش رقابتی، ارزش آفرینی هوشمند، ارتقای خودآگاهی)، شرایط زمینه ای شامل (زیرساخت های دیجیتالی همگرا، انطباق منابع مالی) شرایط مداخله گر (سنت های فرهنگی، فقدان تکنیک ها و رویه ها، مسائل امنیتی فناوری های دیجیتال)، راهبردها (شفافیت و پاسخ گویی، جهت دهی هوشمند فرایندها)، پیامدها شامل (مسئولیت پذیری اجتماعی، ارتقای اهداف بلندمدت اقتصادی، تلفیق حفاظت و توسعه محیطی) دسته بندی شدند.
عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه های اجتماعی با استفاده از رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
77 - 95
حوزههای تخصصی:
برندسازی کارآفرینانه یکی از زمینه های جدید در حوزه برندسازی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. لذا با توجه به ضرورت مطالعه در حوزه برندسازی کارآفرینانه و اهمیت شبکه های اجتماعی در برندسازی، این پژوهش با هدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. استراتژی این تحقیق، داده کاوی است. پایگاه داده این پژوهش شامل 789 رکورد است که 470 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری موفق در زمینه برندسازی و تعداد 319 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری ناموفق در زمینه برندسازی است. بررسی و تجزیه و تحلیل پایگاه داده بر مبنای استاندارد کریسپ و با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت تصمیم گیری و الگوریتم اپریوری به منظور استخراج قوانین و با استفاده از نرم افزار IBM SPSS Modeler 14.2 انجام شده است. در این پژوهش تعداد 29 ویژگی توسط شبکه عصبی به عنوان ویژگی های مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه تشخیص داده شد و سایر ویژگی های بدون تأثیر حذف گردید. در ادامه به منظور انجام فاز مدل سازی و استخراج قوانین از این 29 ویژگی استفاده شد و مهم ترین عوامل در موفقیت برندسازی کارآفرینانه مشخص گردید. مهم ترین این عوامل شامل «تعداد دنبال کنندگان، لوگو اختصاصی،کیفیت تصاویر و ویدئوها، درگاه پرداخت، وب سایت، توجه هم زمان به فروش حضوری و آنلاین، تعداد کم هشتگ های غیرمرتبط و غیره» بودند. همچنین در این پژوهش به تعدادی از مواردی که عدم موفقیت در برندسازی کارآفرینانه را در پی خواهد داشت نیز پرداخته شد.
بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 96
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع آموزش کارآفرینی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان قرار گرفته است. عمده ترین دلیل این موضوع، افزایش تعداد کارآفرینان در جوامع مختلف است که باعث کاهش مشکلاتی از قبیل بیکاری، فقر و توزیع نامناسب ثروت شده و نیز منجر به ارتقاء سطح کیفیت زندگی و در نهایت توسعه منطقه ای می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با توجه به نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 247 نفر دانشجویان شرکت کننده در کلاس های درس کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس درترم پاییز سال 1401 بود که از میان آن ها تعداد 150 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Smart PLS نسخه 3 در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری، بیانگر این است که آموزش کارآفرینی از راه متغیر میانجی ذهنیت کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تأثیر غیر مستقیم و معنادار داشته و آموزش کارآفرینی، 35% از تغییرات متغیر قصد کارآفرینانه را به طور غیر مستقیم تبیین می نماید. همچنین متغیر آموزش کارآفرینی به طور مستقیم بر قصد کارآفرینانه تأثیر معناداری نداشت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آموزش کارآفرینی می تواند زمینه توسعه اقدامات کارآفرینانه را فراهم کند. پژوهش حاضر پیشنهادهای کاربردی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را به همراه دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای دانش بنیان مبتنی بر فناوری اطلاعات در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
101 - 129
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر سهم اقتصاد دیجیتال از کل کیک اقتصاد جهان با شیب تندی افزایش یافته و اقتصاد از منبع محوری به داده محوری در حال گذار است. کسب وکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات، مهم ترین بازیگران این عصر جدید اقتصاد هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر توسعه این کسب وکارها و اعتبارسنجی یکی از مدل های مفهومی موجود در ادبیات است. تحقیق ازنظر هدف کاربردی بوده و در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. در این پژوهش، یافته های مدل منتخب به همراه چند شاخص دیگر که از مطالعات سایر پژوهشگران استخراج شده در قالب یک پرسشنامه پیاده سازی شده و به صورت الکترونیکی در جامعه ای متشکل از سه گروه مختلف از فعالان این صنعت توزیع شده است. داده های دریافت شده از 232 پرسشنامه تکمیل شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته، یافته ها در قالب یک مدل نهایی ارائه گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توسعه اقتصاد دیجیتال مستلزم توانمندسازی بنگاه های هوشمند و توجه هم زمان به عوامل محیطی است. همچنین، عوامل سیاستی و نقش دولت در توسعه این کسب وکارها بسیار کلیدی بوده، سایر عوامل با اثرپذیری از سیاست های دولت در توسعه این شرکت ها ایجاد اثر می کنند. یافته های این پژوهش می تواند در سیاست گذاری توسعه اقتصاد دیجیتال در کشور و جهت دهی به حمایت های حاکمیت از کسب وکارهای این حوزه مؤثر باشد.
کاوش نقش کارآفرینی شهری، فناوری های دیجیتال و لجستیک هوشمند بر کسب و کار پایدار در شهر هوشمند: نقش تعدیلگری آشفتگی بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به کاوش نقش کارآفرینی شهری، فناوری های دیجیتال و لجستیک هوشمند بر کسب و کار پایدار در شهر هوشمند با نقش تعدیلگری آشفتگی بازار می پردازد؛ که ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری مطالعه حاضر شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فناوری شهر تهران به تعداد 600 شرکت بودند که 234 نفر بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات لازم در زمینه موضوع پژوهش از کارآفرینان این شرکت ها جمع آوری گردید. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد جمع آوری و با استفاده از نرم افزارSmart-Pls تحلیل شدند. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون های مرتبط مورد سنجش قرار گرفت و تایید شد. نتایج نشان داد که کارآفرینی شهری، فناوری های دیجیتال و لجستیک هوشمند بر کسب و کار پایدار در شهر هوشمند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر تعدیلگری آشفتگی بازار در رابطه بین فناوری های دیجتال و کسب و کار پایدار در شهر هوشمند به تأیید رسید.
مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان تمامی 31 اداره کل ورزش و جوانان استان های کشور تشکیل دادند (5882 نفر) و نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 361 نفر انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته مطابق با رویکرد کارت امتیازی متوازن استفاده شد (4 مولفه و 48 گویه). روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی تایید گشت و پایایی 86/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب آن داشت. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی، در منظر مالی با استفاده از 5 شاخص، در منظر مشتری با 12 شاخص، در منظر فرایندهای کسب و کار با 14 شاخص و در منظر رشد و یادگیری با 17 شاخص مورد تایید قرار گرفت. بنابراین نتیجه گرفته شد که توسعه سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی با افزایش کارایی و اثربخشی، بهره وری سازمانی را ارتقا داده و به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار در نظر گرفته می شود.
طراحی مدلی پویا مبتنی بر متن کاوی و روش های نرم جهت تعیین مهم ترین عوامل کلیدی مدل های کسب وکار الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل کسب و کار عامل مهمی در مزیت رقابتی شرکت ها می باشد و شرکت ها با تغییر محیط کسب و کار در اثر تغییرات فناوری و ارتباطات، نیاز دارند مدل کسب و کار خود را مجددا خلق کنند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی پویا مبتنی بر متن کاوی و روش های نرم جهت تعیین مهم ترین عوامل کلیدی مدل های کسب وکار الکترونیک صورت گرفته است. به منظور استخراج عوامل کلیدی، متون 779 مقاله ده سال اخیر از پایگاه های معتبر مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی خبرگان و انتخاب 17 عامل اصلی از میان عوامل استخراج شده، جهت تحلیل روابط علی بین عوامل کلیدی، از تکنیک دیمتل استفاده شده و ماتریس دیمتل توسط خبرگان تکمیل گردید و در نهایت با استفاده از نرم افزار ونسیم، مدل پویای پژوهش ترسیم شد. اثرگذارترین عامل علی، "اینترنت اشیا" و سپس "بلاک چین و پردازش ابری" است و اثرپذیرترین عامل معلولی "ارزش ارایه شده در کسب وکار" می باشد. همچنین اثرگذارترین عامل بر کلیه عوامل "ماهیت رسانه ها" و اثرپذیرترین عامل از مجموعه عوامل "نوع تکنولوژی مورد استفاده" معرفی شد.
شناسایی مؤلفه های کیفی اجرای بازی وارسازی درمحیط کاری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه دیجیتالی شدن امکانات مهمی را به ارمغان می آورد، پیاده سازی فناوری های آن در عمل می تواند چالش برانگیز باشد. یکی از پیشرفت های عمده کنونی دراین زمینه کشف پتانسیل بازی وارسازی برای توانمندی شرکت های دانش بنیان است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های کیفی اجرای بازی وارسازی در محیط کاری شرکت های دانش بنیان انجام گرفته است. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوب مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل صاحب نظران شرکت های دانش بنیان هستند که از بین آنها ۱۲نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد. مفاهیم در قالب 4 مضمون اصلی شامل فرایند پذیرش با 2 مضمون سازمان دهنده، راهبردهای ارتقایی با 4 مضمون سازمان دهنده، راهبردهای توسعه و طراحی با 4 مضمون سازمان دهنده، بسترهای ارزیابی و اجرایی با 3 مضمون سازمان دهنده شناسایی شدند. بازی وار سازی در واقع امکانات مختلفی را برای افزایش انگیزه کارکنان برای فعالیت های دانش بنیان فراهم می کند. اما برای آشکارکردن پتانسیل خود، به یک محیط مناسب نیاز دارد.
تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
187 - 216
حوزههای تخصصی:
cv نگرش شرکت ها و مؤسسات فرهنگی به لحاظ گسترش فضای رقابتی، به ناگزیر بر جلب هر چه بیشتر اعتماد مصرف کننده برای ارائه خدمات و جلب مخاطب بیشتر متمرکز شده است. هدف از مطالعه حاضر تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی بود. روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری به روش کمترین مجذورات جزئی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرف کنندگان محصولات فرهنگی دیجی کالا است. روش نمونه گیری پژوهش، روش نمونه گیری طبقه ای متناسب بود. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از روش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی آل اس صورت گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر مفید بودن و سهولت ادراک شده تأثیر معنی دار دارند. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مفید بودن ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی نقش میانجی دارد. همچنین نقش میانجیگری سهولت استفاده ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی معنی دار است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عرضه کنندگان محصولات فرهنگی از طریق بازی نمایی سبز و کیفیت اطلاعات در مسیر بهبود اعتماد مصرف کننده قرار می گیرند. کلیدواژه ها: نگرش شرکت ها و مؤسسات فرهنگی به لحاظ گسترش فضای رقابتی، به ناگزیر بر جلب هر چه بیشتر اعتماد مصرف کننده برای ارائه خدمات و جلب مخاطب بیشتر متمرکز شده است. هدف از مطالعه حاضر تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی بود. روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری به روش کمترین مجذورات جزئی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرف کنندگان محصولات فرهنگی دیجی کالا است. روش نمونه گیری پژوهش، روش نمونه گیری طبقه ای متناسب بود. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از روش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی آل اس صورت گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر مفید بودن و سهولت ادراک شده تأثیر معنی دار دارند. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مفید بودن ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی نقش میانجی دارد. همچنین نقش میانجیگری سهولت استفاده ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی معنی دار است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عرضه کنندگان محصولات فرهنگی از طریق بازی نمایی سبز و کیفیت اطلاعات در مسیر بهبود اعتماد مصرف کننده قرار می گیرند.
چارچوب عوامل مؤثر بر بلوغ هوشمندی کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوغ هوشمندی کسب وکار، نتیجه ای از تکامل و پیشرفت فناوری و رویکردهای مدیریتی است که با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته مانند هوش مصنوعی و تحلیل داده ها، به ارائه اطلاعات دقیق، تحلیل های پیش بینی و بهبود تصمیمات در سازمان ها کمک می کند. علی رغم بلوغ فنی که کارایی و عملکرد سازمان ها را در طول زمان بهبود می بخشد، هوشمندی کسب وکار فاصله زیادی تا تبدیل شدن به روند اصلی در سازمان ها دارد. باتوجه به پژوهش های متعدد در حوزه هوشمندی کسب وکار، هدف این پژوهش ارائه چارچوب عوامل مؤثر بر بلوغ هوشمندی کسب وکار با استفاده از رویکرد فراترکیب بود. به منظور رسیدن به چارچوبی جامع که دربرگیرنده همه عوامل بلوغ هوشمندی کسب وکار باشد، 221 پژوهش علمی مرور شدند. کدهای مربوطه با استفاده از تحلیل محتوا در روش فراترکیب استخراج شدند. مقوله ها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری جامع، سطح بندی شدند و تأثیرگذارترین آنها مشخص شدند. یافته ها نشان می دهند که در مجموع 93 کد استخراج شده که در 6 مقوله تقسیم شدند. این مقوله ها شامل عوامل سازمان و مدیریت، محیط، زیرساخت فناوری، منابع انسانی – دانش، مدیریت داده و تحلیل داده هستند. مقوله های زیرساخت فناوری، مدیریت داده و تحلیل داده در سطح سه قرار گرفتند و بیشترین تأثیر را بر بلوغ هوشمندی کسب وکار دارند.