فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۸۵۹ مورد.
تاویل قرآن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل به معنی بازگشت به اصل یک شیء است و معانی اصطلاحی که برای آن گفته شده به همین معنی باز می گردد.ملاک صحت تأویل دو چیز است: یکی قول معصوم(ع) و دوم عدم مخالفت لفظ با معنی تأویلی.از نظر مولوی تأویل باطل دو نوع است: یکی تأویل مبتنی بر عقل جزئی و دوم تأویل مبتنی بر هوای نفس.تأویل ممدوح از نظر مولوی از سه بعد مطرح می شود:بعد غایت شناسانه: یعنی باید پویایی و تحرک بخشد.بعد موضوع شناسانه: یعنی باید ظاهر کلام را نفی نکند و نص بر خلاف آن نباشد.بعد فاعل شناسانه: یعنی باید مبتنی بر کشف و شهود باشد.تأویل قرآن از نظر مولوی, بر خلاف بعضی از متصوفه, با رعایت قابلیت لفظ برای معنی تأویلی صورت می گیرد.
پیمانه ی قصه (ملاحظاتی درباره ی قصه های مثنوی)
حوزههای تخصصی:
مثنوی و سائل اصلی آن
منبع:
نامه پارسی ۱۳۸۲ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
مبحث ارتباط در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات فارسی کمتر متنی را می توان یافت که همچون مثنوی نسبت به موضوع ارتباط و مسائل آن این همه حساس باشد . در واقع بخشهایی از مثنوی نقش فرا ارتباطی دارد . عوامل تشکیل دهنده هر کنش ارتباطی زبانی عبارتند از : فرستنده ، پیام ، گیرنده ، زمینه ، تماس ، و رمز . هر کدام ازاین عناصر شش گانه کارکرد متفاوتی دارد که به ترتیب از این قرارند : عاطفی ، ادبی ، انگیزشی ، ارجاعی ، همدلانه و فرازبانی . در هر کنش ارتباط زبانی یکی از این کارکردها بر بقیه برتری و چیرگی دارد . در مثنوی مولوی ، که متنی از نوع ادبیات تعلیمی است ، بیش از همه کارکرد ارجاعی و انگیزشی برجستگی دارد .
زندگی مولانا جلال الدین رومی و آثار و افکار او
حوزههای تخصصی:
از هنرهای مولوی شرح زندگی حسین منصور حلاج در یک تمثیل ایهامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال الدین محمد مشهور به مولانا ، آفتاب پرفروغ آسمان ادب و اندیشه جهانی ، دقیق ترین و آگاه ترین سفیر فرهنگی ایران ، نه تنها در قونیه و دمشق بلکه از طریق آثار برجسته خود ، در کل جهان است. عمده ترین یادگارهای انسانی او به شعر است . چه، جوش و خروش احساس و عاطفه و بیان اشتیاق و درد هجران را زبان شعر بهتر می تواند بازگو کند زیرا دلنشین ترین وسیله بیانی در استماع و پر جاذبه ترین وسیله در پذیرش پیام هاست. شعر او یادی است بیدار کننده که از پر ارزش ترین پیشینه های فکری انسانی که خاطره های جمعی است مایه می گیرد و در جالب ترین زمینه ها یعنی تمثیل عرضه می شود. نمونه ای از هنر او تمثیل ایهامی است. در این گونه ها تمثیل زمینه بیان پیام نیست بلکه در اشعار قرینه یا قرینه هایی وجود دارد که در معنی ایهامی خود می تواند یادآور یک داستان واقعی باشد که غرض گوینده نیز بیان همان واقعیت است. از بهترین نمونه های این کاربرد مواردی است که مولوی از منصور حلاج سخن می گوید و همراه با آشکارترین قرینه که شطح مشهور اوست ، ذهن خواننده را به مهمترین رویدادهای زندگی و عمده ترین حال های عرفانی اش جلب می کند. در مقاله حاضر کوشش شده است تا با رمزگشایی از یادکردهای مولانا ، رویدادهای جزئی و کلی زندگی حلاج مشخص گردد.
حماسه عرفانی و تجلی آن در "شمس نامه" مولانا
حوزههای تخصصی:
در کنار انواع سه گانهای که برای "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره ای و ملی, حماسه تاریخی, حماسه دینی) می توان نوع چهارمی نیز برای آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفانی" است. این نوع از حماسه را باید در سروده های صوفیانه و عارفانه فارسی که پس از قرن پنجم هجری سروده شده است, سراغ گرفت. در این گونه از حماسه, صوفی یا عارف چونان قهرمان یا پهلوانی با نفس اماره و ددان و دیوان درون خویش به نبرد می پردازد و در جنگ و جدالی سخت و خونین آنها را فرو میشکند. تجلی بارز این گونه از حماسه را در غزلیات و مثنویهای عارفانه و قلندرانه سنایی و عطار و بهویژه در دیوان غزلیات مولانا شاهد هستیم. مقاله حاضر پس از بحث و بررسی درباره مفهوم و ماهیت حماسه عرفانی, به بازتاب این گونه از حماسه در دیوان غزلیات مولانا ـ شمس نامه ـ می پردازد و مسأله حماسی بودن عرفان مولانا را در سه حوزة "روحیه و شخصیت حماسی", "تخیل و ذهنیت حماسی" و "زبان و بیان حماسی" مولانا با ارائة شواهد و نمونه های متناسب مورد مطالعه قرار می دهد.
از خاک تا افلاک
گفتگوی فرهنگها و تحلیل مؤلفههای آن در مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
گفتگو مقولة پربرکت و میمونی است که در عرصةفرهنگ و تمدن کارکرد و نمود خاصی یافته است، لذا آشنایی با زیرساخت آن در عصر کنونی ضروری است. گفتـگو نـوعی ارتباط کـلامـی است با این شرط که دوسویه و تعاملی باشد. به زبان دیگر، گفتگو تبدیل اطلاعات ندانسته و مجهول به اطلاعات دانسته و معلوم و خروج از قوه به فعل است؛ این حرکت و ارتباط دوسویه در صورتی تعاملی و سالم خواهد بود که براساس شش عامل ارتباطی یاکوبسون، آمیزهای از نقشها را در برداشته باشد با این ویژگی از گفتگو،این مقاله بر آن است تا به این سؤال اساسی و مهم پاسخ دهد که آیا سفره گفتگو در عرصه و بستر فرهنگ، هنر و زیبایی پهن میشود یا در عرصه سیاست و علم گشاده میگردد و آنگاه براساس حکایتی از مثنوی به این گزاره میپردازد که نظریه گفتگو نباید ما را به گذشته بدون رویکرد به جهان کنونی سوق دهد و ضمن نقد دیدگاه فلاسفه چون افلاطون، بوبر، باختین در عرصه گفتگو "دیالوگ" به پیشینه حیات گفتگو میپردازد و در پایان به برخی از مؤلفههای گفتگوی فرهنگها و تمدنها نظیر آزادی، عدالت،اخلاق، تسامح و تساهل در ادبیات فارسی با تأکید بر مثنوی مولانا اشاره خواهد کرد.
مثنوی قونیه و مثنوی چاپ علاءالدوله
حوزههای تخصصی:
کیستی مولوی
حوزههای تخصصی:
قرآن در مثنوی
کتابشناسی مولوی
حوزههای تخصصی:
طریق کمال در مثنوی مولوی
حوزههای تخصصی:
چشم از دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الف – در مثنوی مولانا ((چشم )) تعبیرهای گوناگونی دارد ‘ یا دیده ظاهری است که تنها مظاهر و تعینات جهان مادی را می بیند و از جهان غیب بی خبر است ‘ و یا دیده باطنی که ابزار شهود و ادراک حقایق است . ب- پیامبران الهی نمونه های کامل دیده وران باطنی محسوب می شوند . ج- تلقی مولانا از شور چشمی با برداشت عوام تفاوت دارد ... د- جمادات نیز از دیدگاه مولانا نوعی ادراک و دیده وری دارند . و- معانی ((نظر )) در مثنوی با ((چشم )) یکسان نیست ‘ و مولانا برداشت خاصی از آن دارد ...