فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی موضوع نشانه گذاری حالت و نظام حالت با رویکرد رده شناختی در زبان ترکی خلجی می پردازد. پیکره پژوهش مستخرج از داده های موجود در سامانه اطلس زبانی ایران است که از طریق مصاحبه رو در رو با گویشوران توسط پرسشنامه اطلس گردآوری شده اند. در سامانه اطلس یاد شده داده های زبانی خلجی از 16 آبادی خلج زبان در استان قم در دسترس است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بر اساس چارچوب نظری پژوهش یعنی چگونگی نشانه گذاری حالت در زبان ها و رده بندی نظام حالت در آن ها، نشان می دهد که در زبان خلجی حالت های دستوری و معنایی با استفاده از پسوند های حالت و حروف اضافه نشانه گذاری می شوند. حالت فاعلی در زبان خلجی بدون نشانه است. نشانه های حالت در حالت های مفعولی (معرفه)، به/برایی (بهره ور/ مفعول غیرصریح) ، مکانی، ازی (مبدأ مکانی) و اضافی (ملکی) به صورت پسوند حالت هستند. اما در حالت همراهی و ابزاری پس اضافه وابسته /-lɑ/ و /-læ/ به صورت پی بست به گروه اسمی متصل می شوند. از سوی دیگر یافته های پژوهش حاکی از این است که نظام حالت در زبان خلجی از رده زبان های فاعلی-مفعولی است.
The Interplay between Iranian EFL Learners’ Motivational Selves and Their Sociopragmatic and Pragmalinguistic Competence: A Structural Equation Modeling Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the surge of interest in exploring the interface between second/foreign-language (L2) learners’ pragmatics and motivational profiles, empirical research that holistically captures their interrelationship remains in its infancy. The current study explored the interplay between L2 learners’ motivational selves and their sociopragmatic and pragmalinguistic competence using structural equation modeling (SEM). It sought to elucidate the mechanisms within the theoretical framework of the L2 Motivational Self-System that underpin this relationship. A cohort of 260 participants learning English-as-a-foreign-language (EFL) from three public universities in Iran was assessed using an online L2 motivation questionnaire and an oral discourse completion test (ODCT) to evaluate their L2 motivational selves as well as sociopragmatic and pragmalinguistic knowledge. The SEM analysis indicated that the learners’ sociopragmatics and pragmalinguistics were associated with some motivational subcomponents. Specifically, the students’ Ideal L2 Self exhibited significant positive predictive power in relation to their sociopragmatics. Their L2 Learning Experience contributed significantly to their pragmalinguistic knowledge. However, the participants’ Ought-to L2 Self appeared to predict their sociopragmatics negatively. Overall, those students who possessed a more robust Ideal L2 Self and an enriched L2 Learning Experience exhibited greater sensitivity to sociopragmatic and pragmalinguistic aspects and demonstrated better pragmatic production. Conversely, their Ought-to L2 Self which is inundated with obligations had a preventative function. These findings underscore the significance of integrating motivational constructs into L2 language pedagogy to enhance the learners’ Ideal L2 Self and their L2 Learning Experience, thereby optimizing their performance pragmatically.
تحلیل ساختارهای گفتمان مدار در روایت بَردارکردن حسنک وزیر: پژوهشی ازمنظر انگاره شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی با آشکارسازی لایه های زیرینِ پیام، بر درک افراد از مسائل فرهنگی-اجتماعی و سیاسی تأثیر می گذارد. پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر با واکاوی داستان بَردارکردن حسنک وزیر ازمنظر رویکرد شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)، ارتباط کارکردی زبان، ایدئولوژی و روابط قدرت و سلطه در بافت سیاسی و اجتماعی زمان بیهقی را روشن می کند. نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند و نمونه ها برگرفته از داستان حسنک وزیر برمبنای نمون برگ محقق ساخته است. تحلیل داده ها نشان داد که در این روایت، از راهبردهای سطوح معنایی مقوله بندی، قطبی سازی، مبالغه، تکذیب، ابهام، همدلی، فاصله و حسن تعبیر استفاده شده است. در سطح استدلال نیز مؤلفه های استناد، ارجاع، مقایسه و صراحت به کار برده شده اند. یافته ها مؤید آن است که بیهقی در این گفتمان که براساس تقابل گروه های قدرت شکل گرفته است به جامعه دوقطبی ما-آن ها اشاره دارد. همچنین مؤلفه های مقوله بندی، تکذیب و مبالغه بر مشخصه های خوب درون گروه (خودنمودی مثبت) و کنش های ناپسند اجتماعی برون گروه (دیگرنمودی منفی) تأکید دارند. سورهای مبهم، فضای تاریک جامعه زمان بیهقی (روابط درون گروه و برون گروه) را نشان می دهد. راهبرد حسن تعبیر نیز برای تلطیف کردن اوضاع نابسامان است و مؤید واقعیت جامعه خشن و شرایط بدِ زمان بیهقی است. در سطح سبکی، استعاره، مجاز و تقابل و در سطح نحوی جابه جایی ارکان جمله و وجهیت برای نشان دادن قطب بندی ما-آن ها به کار می روند.
ماهیت ویژگی تدریجی بودن تغییرات مشخصه های جایگاه تولید واکه ها در بهینگی متوالی با تکیه بر شواهدی از سه زبان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الگوی اولیه نظریه بهینگی که پرینس و اسمولنسکی (1993/2004) مطرح کرده اند، بخش مولد مجاز است بیش از یک فرایند را بر صورت درونداد اعمال کند. این نسخه از نظریه بهینگی که به بهینگی موازی شهرت دارد، قادر نیست اشتقاق و صورت های میانی را تشخیص دهد. ضرورت به رسمیت شناختن صورت های میانی زمینه را برای شکل گیری انگاره جدیدی با عنوان «بهینگی متوالی» فراهم کرد. در بهینگی متوالی، بخش مولد مجاز است که صرفاً یک فرایند را بر درونداد اعمال کند. در پژوهش حاضر تلاش می شود با تحلیل همگونی واکه پیش از غلت /w/ در کردی کلهری، کردی سورانی و لری بختیاری مشخص شود که آیا این فرایند باید یک مشخصه واجی را هدف قرار دهد یا کل گره جایگاه تولید را. داده های کردی در این مطالعه از مصاحبه با 10 گویشور کلهری و 10 گویشور سورانی و داده های لری بختیاری از پژوهش آنونبی و اسدی (2014) گرد آوری شده است. تحلیل های پژوهش حاضر نشان می دهد که برای تبیین همگونی در چارچوب بهینگی متوالی، بخش مولد حتماً باید گره هندسه مشخصه ها را هدف قرار دهد و صرفاً هر مشخصه واجی واحد را هدف قرار ندهد.
Enhancing EFL Students' Essay Writing Proficiency through Input Flooding Strategies for Parallel Structure: An Examination of Flipped Online versus Flipped Face-to-Face Instructional Models(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The proficient use of parallel structures in essay writing plays a vital role in enhancing language proficiency among English as a Foreign Language (EFL) learners. Exploring effective instructional strategies, such as input flooding, can contribute significantly to improved writing outcomes. This study investigates the impact of input flooding techniques on the utilization of parallel structures in essay writing among EFL learners, comparing two instructional settings: flipped online and flipped face-to-face. A total of 73 participants were randomly assigned to three groups: the flipped online group (n=24), the flipped face-to-face group (n=22), and a control group (n=27). In the flipped online approach, the participants were exposed to input flooding through pre-recorded videos and received online feedback on their essays, allowing for extensive exposure to parallel structures. In the flipped face-to-face approach, the participants received the same instructional materials emphasizing relevant structures and engaged in activities to promote the use of parallel structures. The control group followed their regular instructional method without any specific intervention. Following the treatment sessions, all participants underwent a post-test essay assessment to evaluate their proficiency in utilizing parallel structures. The results indicate that the flipped online group demonstrated the highest level of proficiency, highlighting the effectiveness of input flooding techniques in promoting the use of parallel structures in essay writing. Nevertheless, the flipped face-to-face group also exhibited improvement compared to the control group, suggesting the potential benefits of incorporating input flooding in the face-to-face approach. The study indicates that employing input flooding techniques, particularly in a flipped online instructional environment, can significantly improve EFL learners' proficiency in using parallel structures in essay writing. Moreover, the implications extend beyond the classroom, offering valuable insights for educators and policymakers to refine instructional strategies and shape language learning policies effectively.
واکاوی چالش های ترجمه شعر (بر اساس اشعار فارسی و روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
463 - 472
حوزههای تخصصی:
شعر به عنوان یک صورت هنری خاص، چنان با عناصر زبانی، فرهنگی و زیبایی شناختی خاص خود عجین شده است که ترجمه آن به زبانی دیگر با چالش هایی همراه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با ذکر مثال ها و نمونه های عملی از اشعار فارسی و روسی، به تحلیل چالش های زبانی و فرهنگی در فرآیند ترجمه شعر پرداخته است و نشان می دهد که ترجمه شعر نه تنها به انتقال معانی واژگان، بلکه به حفظ بافت فرهنگی متن نیز وابسته است. در نهایت، این نتیجه حاصل گردید که هر چند ترجمه کامل و دقیق شعر غیرممکن به نظر می رسد، اما مترجم می تواند با بهره گیری از خلاقیت و درک عمیق فرهنگی، بین عناصر زبانی و فرهنگی توازن لازم را برقرار کرده و ترجمه هایی ارائه بدهد که تا حد ممکن به اصل نزدیک باشند. هدف از انجام جستار پیش ِرو، تأکید بر این نکته است که ترجمه شعر تنها یک فعالیت زبانی نیست، بلکه فرآیندی است که در آن فرهنگ ها و جهان بینی ها به تعامل و تبادل می پردازند. بنابراین مترجمان نه تنها باید به مهارت های زبانی، بلکه به درک عمیق از فرهنگ و بافت زبان مبداء نیز مجهز باشند. در پایان پیشنهاد می گردد که به منظور بهبود کیفیت ترجمه شعر، مترجم رویکرد دیالکتیکی اتخاذ نماید.
بررسی تاریخی اسم فاعل دارای پسوند -tar- در ایرانی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کاربردهای پسوند -tar- در هندوایرانی ساختن اسم فاعل است. کاربرد این پسوند به عنوان پسوند سازنده اسم فاعل پیشینه هندواروپایی دارد. این پسوند در بازسازی هندواروپاییِ آن دو شکل تکیه دار و بدون تکیه دارد و این دو شکل در سنسکریت ودایی، یونانی و لاتین نیز قابل پیگیری است که نشان دهنده پیشینه هندواروپایی این پسوند است. این دو شکل از اسم فاعل، علاوه بر تفاوت در جایگاه تکیه، از جنبه معنایی و نحوی نیز با یکدیگر تفاوت هایی دارند. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا در ایرانی باستان نیز می توان قائل به تمایز این دو شکل از اسم فاعل بود و اگر تمایزی وجود دارد به چه صورت است. به عبارت دیگر آیا قواعد نحوی، ساخت واژی و معنایی حاکم در ودایی در ایرانی باستان نیز صدق می کند یا خیر. آنچه در این مقاله نتیجه گرفته شده است بر مبنای بررسی تمامی شواهد موجود در ایرانی باستان است.
تحلیلی بر پیکرۀ برچسب گذاری شدۀ حاصل از محتوای کتاب های درسی پایه های اول تا ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
155-192
حوزههای تخصصی:
در سند نقشه جامع علمی کشور، به ارتقای جایگاه زبان فارسی در مقام زبان علم در بین زبان های بین المللی علمی اشاره شده است. یکی از راه کارهای رسیدن به این هدف کلان، گسترش زبان فارسی ذکر شده است. برای رسیدن به این هدف که می تواند در حوزه سیاستگذاری های مربوط به زبان فارسی مطرح شود، به درک بیشتر از محتوای زبانی نیاز است. از این منظور، کتاب های درسی دانش آموزان که با مفاهیم پایه آموزش می بینند اهمیت زیادی پیدا می کند. توصیف این ویژگی ها می تواند به هنگام تهیه محتوای زبانی مد نظر قرار گیرد. در این پژوهش، پیکره ای از متون درسی کلاس های اول تا ششم ابتدایی به حجمی در حدود 208هزار واژه تهیه شده و برچسب گذاری شده است. این دروس شامل فارسی، علوم، مطالعات اجتماعی و هدیه های آسمانی است. تمام جملات دروس مختلف به تفکیک پایه و درس، در فایل های متنی ساده حروف نگاری شده و پس از هنجارسازی در فرایند پیش پردازش، در چهار سطح آوایی، بن واژه-ای، مقوله دستوری و تجزیه سازه ای نحوی برچسب گذاری شده و بررسی شده است. نتایج حاصل از این می تواند به شناخت بیشتر از محتوای کتاب های درسی کمک کند و در حوزه آموزش و سیاستگذاری در این حوزه مفید باشد.
A Tailored Curriculum and Students’ General English Achievement across Gender(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۸, Spring ۲۰۲۴
117 - 132
حوزههای تخصصی:
The current study attempted to investigate the effect of a newly tailored curriculum on students’ general English achievement across gender as compared to the standard curriculum at Iranian tertiary education. The participants were 120 non-native undergraduate students of Pre-requisite General English course majoring in different disciplines at Ayandegan Institute of Higher Education in Tonekabon city. They were assigned into four groups including female control and experimental as well as male control and experimental. The experimental groups received teaching through the tailored curriculum and the control groups through the standard one. All the groups were given pretest and posttest on general English achievement. In order to analyze the data, a Kolmogrove-Smirnov test and an Independent Samples T-test were utilized. The findings of the study indicated female participant’s outperformance compared to the male ones, after being treated with tailored curriculum (TC) and standard curriculum (SC). However, the male participants experienced higher degree of progress after receiving TC as compared to SC, while such progress was not seen for the female.
Relationship Between VIA Character Strengths and Iranian EFL Learners' General L2 Proficiency(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۹, Summer ۲۰۲۴
163-186
حوزههای تخصصی:
This study focused on the relationship between VIA (Values in Action) character strengths and the general second language (L2) proficiency of Iranian upper-intermediate EFLlearners. The researchers aimed to investigate the reletionship between six VIA virtues (courage, justice, humanity, temperance, wisdom, and transcendence) and learners' general L2 proficiency. The study involved 300 Iranian EFL learners enrolled in five language institutes in Isfahan, Iran. The participants' proficiency level was assessed using an Oxford Quick Placement Test (OQPT). Language proficiency was evaluated through the International English Language Testing System (IELTS) and a questionnaire was used to measure VIA characteristics. The data were analyzed using Pearson correlation. The findings showed a significant positive relationship between various subcategories of VIA characteristics and general L2 proficiency. These subcategories included wisdom, creativity, curiosity, judgment, love of learning, courage, perseverance, honesty, humanity, love, kindness, social intelligence, justice, fairness, leadership, temperance, forgiveness, humility, prudence, self-regulation, transcendence, appreciation, gratitude, hope, humor, spirituality, and L2 proficiency. These results have implications for educational practitioners, such as school counselors, instructors, educational policymakers, and researchers, as they highlight the importance of VIA character strengths in promoting language learning achievement.
Applying the Activity Theory Framework to Raise EFL Learners’ Ecological Critical Language Awareness(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۰, Autumn ۲۰۲۴
79 - 93
حوزههای تخصصی:
Our planet faces major environmental issues that must be addressed through ecological initiatives, education, and awareness raising. In language education, ecolinguistics has grown substantially during the last decade and has taken a cognitive step toward fostering and improving people’s ecological awareness; however, there was no mention of pedagogical practices of ecolinguistics rooted in theories of second language teaching and learning. Thus, the present study sought to apply a framework of English teaching based on the Activity Theory to raise EFL learners’ ecological critical language awareness. The researchers of the current quasi-experimental study employed a non-equivalent pretest and posttest control-group design to assess the effectiveness of using an AT-based framework in EFL classes to foster learners’ critical language awareness of ecological issues. An experimental group (n=45) and a control group (n=45) with intermediate-level members selected through convenience sampling took part in the study. The experimental group was taught with the AT-based framework, while the control group was not. The result of the independent samples t-test indicated that the ECLA of the experimental group had risen significantly compared to the control group. Also, the results of a series of paired samples t-tests comparing the pretest and posttest of the experimental group’s score on each domain of the ECLA showed that the learners’ awareness of all six domains had significantly improved. The study suggests that implementing the AT-based framework to teach ecolinguistics in language classes can be a promising way to raise learners’ ECLA.
A Comparative Corpus-Based Study of Taboo Translation Conducted by the Iranian State TV in the First and Second Twenty Years of the Islamic Revolution(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۶, No. ۱, ۲۰۲۴
179 - 194
حوزههای تخصصی:
The Islamic revolution of Iran in 1979 caused the replacement of a pro-western government with an Islamic republic which also affected the broadcast of foreign audio-visual products on the State TV. As such products contained taboos, some specific translation strategies seemed necessary according to Islamic laws. This study aimed to investigate how the State TV has dealt with taboos during the first and second twenty years of the Islamic Republic. To this end, four audio-visual products including Secret Army (1977) and Captain Tsubasa (1983) broadcast during the 1980s and 1990s and Wall-E (2008) and House of Cards (2013) aired in the 2000s and 2010s respectively by the State TV were selected. Procedures suggested by Brownlie (2007) were utilized to analyse taboo translation. The findings indicated that the most frequent procedure was changing taboos to irrelevant expressions in Secret Army and Captain Tsubasa, and Wall-E. This procedure was not included in Brownlie’s framework. But the most frequent one in House of Cards was toning down. It was concluded that procedures for taboo translation have been inconsistent during all these four decades and the reason might be ideological and political. Consequently, such inconsistencies may disrupt the logical relation the directors intended to create between their works and their audience and the sudden leniency of IRIB in translating taboos in the House of Cards series for ideological and political purposes may also lead to distrust of the Iranian audience.
واکاوی الگوی انسجام متن در زبان علم و بازنمایی آن در متون آموزش زبان فارسی با اهداف دانشگاهی: رویکردی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
281 - 311
حوزههای تخصصی:
متن های آموزش زبان فارسی با اهداف دانشگاهی، نقش بسیار مهمی در آماده سازی فارسی آموزان برای درک متن های تخصصی وآشنایی با نگارش علمی دارند. بنابراین، تحلیل گفتمان این متن ها از دیدگاه رعایت ویژگی های متن سازی علمی اهمیت ویژه ای دارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی عناصر انسجام در متن های آموزش زبان فارسی با اهداف علوم اجتماعی بر مبنای نظریه انسجام هلیدی و حسن (Halliday & Hassan, 1976) که به عنوان بخشی از دستور نظام مند نقش گرا پذیرفته شده، انجام پذیرفت. در این چارچوب، عناصر انسجام به عنوان عناصری که نقش به سزا و انکارناپذیری در متن سازی بر عهده دارند، مطرح شده اند. پژوهش حاضر در دو مرحله انجام گرفت. نخست، در پیکره ای از متن های دانشگاهی علوم اجتماعی مشتمل بر 21133 واژه در قالب 858 جمله به بررسی فراوانی کاربرد عناصر انسجام پرداخته شد و الگویی از اولویت بندی کاربرد این عناصر به دست آمد. در مرحله بعد، کاربرد عناصر انسجام در پیکره متون آموزش زبان فارسی بررسی شد و الگوی مربوطه در این بخش از پیکره نیز استخراج گردید. الگوی کاربرد عناصر انسجام در هر دو بخش پیکره با یک دیگر مقایسه شد که یافته ها نمایان گر مطابقت دو الگوی مستخرج بود. این یافته نشان می دهد متون آموزش فارسی با اهداف علوم اجتماعی از دیدگاه میزان و نوع عناصر به کاررفته با متن های معیار فارسی همخوانی دارند. بنابراین، یکی از معیارهای ارزیابی متن های آموزش زبان فارسی با اهداف دانشگاهی می تواند همخوانی نوع و میزان عناصر انسجام به کاررفته در مقایسه با متن های به نگارش درآمده برای فارسی زبانان و توجه به عامل های مؤثر متن سازی در زبان علم فارسی باشد.
بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله، و تاب آوری زبان آموزان سطح متوسط ایرانی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
385 - 401
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی و ایجاد یک مدل معادلات ساختاری انجام شد. در این تحقیق که از نوع توصیفی و از نظر ماهیت کمی بود، 382 زبان آموز با سطح مهارت متوسط با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان، دانش آموزان آموزشگاه های مختلف زبان شهرضا بودند. با تأیید مدیران آموزشگاه ها، جمع آوری داده ها در کلاس ها انجام شد و تکمیل پرسش نامه ها به طور متوسط 30 دقیقه زمان برد. از آنها خواسته شد به پرسش نامه هایی در زمینه تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری پاسخ دهند. مدل سازی معادلات ساختاری و تصویر بصری، مدل پیش فرض را تأیید کرد و تعاملی درونی و قوی بین متغییرهای تفکر انتقادی، عزم یادگیری، حل مسئله، و تاب آوری را نشان داد. با توجه به یافته ها، تفکر انتقادی باعث افزایش عزم یادگیری می شود و عزم یادگیری زبان خارجی باعث افزایش تاب آوری و حل مسئله می شود. علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که عزم یادگیری زبان خارجی تأثیر بیشتری بر تاب آوری نسبت به حل مسئله دارد. نتایج این مطالعه دارای پیامدهای آموزشی برای مربیان و سیاست گذاران است.
نگرش مدرسان زبان نسبت به استفاده نوآورانه از فناوری: مطالعه موردی کشور هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
507 - 524
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری در آموزش و یادگیری در بسیاری از محافل آموزشی فراگیر شده است، اما این استفاده گسترده به معنای بهرمندی موثر مدرسان از فناوری نمی باشد. این مطالعه به بررسی نگرش مدرسان زبان نسبت به بکارگیری نوآوری های فناورانه می پردازد. موضوع مطالعه با استناد به خلاء پژوهشی پیرامون مهارت های فنی و آموزشی، ابزار فناورانه، اراده، تجربه و نوآوری مدرسان در پذیرش و بکارگیری فناوری طراحی شده است. الگویی بسط یافته، با عنوان WESTINN ، با استناد به مطالعات پیشین (الگوی WST نزک و کریستنسن، 2008، و الگوی WEST فارجون و همکاران، 2018) ارائه و مورد ارزیابی قرارگرفت. پرسش های پژوهش به شرح زیر می باشند: مدرسان زبان، اراده، تجربه، مهارت ، ابزارهای فناورانه و نوآوری های خود را چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا الگوی پیشنهادی دربرگیرنده بکارگیری نوآورانه فناوری توسط مدرسان زبان می باشد؟ داده های پژوهش از 115 مدرس زبان در هند، از طریق پرسشنامه ای شامل 48 گویه جمع آوری، و بااستفاده از نرم افزار IBMSPSS v26 مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج بیانگر آن بود که مدرسان نگرش مثبتی نسبت به پذیرش و اجرای فناوری های نوآورانه در کلاس دارند. بعلاوه، تحلیل همبستگی و رگرسیون بیانگر آن بود که الگوی WESTINN، الگویی قوی برای ارزیابی نگرش مدرسان نسبت به پذیرش و بکارگیری نوآوری های فناورانه و آموزشی می باشد. بدین سان، ابزارهای فناورانه و اراده در مرحله اول، و سپس مهارت و نوآوری در استفاده از فناوری بعنوان شاخص ترین مولفه ها شناخته شدند و تجربه نقش معناداری در پذیرش و بکارگیری فناوری ایفا نکرد. یافته های این پژوهش را می توان برای ارزیابی نگرش مدرسان پیرامون بکارگیری فناوری های نوین در کلاس های زبان مورد استفاده قرارداد.
نمود تقریب و ساخت افعال متوالی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
66 - 51
حوزههای تخصصی:
ساخت نمودی یکی از روابط معنایی میان بندی است که مراحل پیش از آغاز تا پایان یک رویداد را نشان می دهد. نمود تقریب یکی از انواع ساخت نمودی است که بیانگر مرحله پیش از آغاز است و احتمال وقوع رویدادی را در زمان گذشته، حال و آینده نشان می دهد. در زبان فارسی از ترکیب فعل معین «داشتن»، پیشوند «-می» و فعل اصلی ساخت مستمر ماضی و مضارع ساخته می شود که بیانگر نمود ناقص دستوری است و باتوجه به بافت در صورتی که فعل اصلی از افعال لحظه ای یا ایستا باشد بیانگر نمود واژگانی تقریب است. در پژوهش حاضر نمود تقریب ساخت افعال متوالی زبان فارسی در چارچوب دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار گرفته است که هدف آن تعیین نوع عمل فعل اصلی و رابطه الحاق پیوند نمود تقریب افعال متوالی زبان فارسی است. در راستای دستیابی به این هدف داده ها از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی، پایگاه دادگان زبان فارسی، سایت ها و سایر آثار پژوهشی گردآوری شدند و پس از تعیین متوالی بودن آنها بر مبنای معیارهای آیخنوالد، در چارچوب دستور نقش و ارجاع نوع عمل و رابطه الحاق-پیوند آنها توصیف و تبیین شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ساخت متوالی نمود تقریبی دارای رابطه الحاق-پیوند ناهمپایگی هسته ای است.
آیا مردان و زنان در پردازش نحوی متفاوت عمل می کنند؟ شواهد الکتروانسفالوگرافی از سخنگویان تک زبانه فارسی/Do Men and Women Differ in Syntactic Processing? Electroencephalographic Evidence from Persian Monolinguals(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
113 - 140
حوزههای تخصصی:
مردان و زنان زبان را به گونه ای متفاوت پردازش می کنند، اما نحوه عملکرد مغز برای پشتیبانی از این تفاوت هنوز بحث برانگیز است. ادعا شده است که کارکردهای زبانی به احتمال زیاد در مردان جانبی شده تر و در زنان هر دو نیمکره مغز را درگیر می کند، اما مطالعات فعلی برای اثبات این امر ناکافی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جنسیّت بر پردازش نحوی با استفاده از تحلیل سیگنال های الکتروانسفالوگرافی اجرا شد. این رویکرد امکان شناسایی تفاوت بین زنان و مردان را در مؤلفه های ERP مرتبط با پردازش نحوی فراهم می کند. ازاین رو، 22 نفر سخنگوی تک زبانه فارسی (11 زن) با میزان بسندگی بالا در زبان فارسی به صورت هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. پتانسیل های وابسته به رویداد با استفاده از الگوی شنیداری نقض نحوی در هجای پایانی جملات فارسی در نرم افزار متلب استخراج و مقادیر میانگین دامنه با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته های الکتروانسفالوگرافی حاضر نشان داد گرچه زنان در مقایسه با مردان دامنه سیگنال بزرگتری را در محرک های نادستوری در مقایسه با محرک های دستوری در بازه زمانی 500 700 هزارم ثانیه نشان دادند، اما این اختلاف به لحاظ آماری معنادار نبود (05/0 p >). افزون براین، دامنه سیگنال در نواحی خلفی نیمکره چپ در مقایسه با نیمکره راست گسترده تر بود، اما تأثیر معنادار جنسیت مشاهده نشد. به طورکلی، بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که پردازش نحوی در زنان و مردان با بسندگی زبانی بالا مستقل از متغیر جنسیت عمل می کند.
رنگ ها از دیدگاه بینافرهنگی در امثال و تعبیرات فارسی و فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با روشی تحلیلی کتابخانه ای انجام شده به تحلیل نقش های مختلف رنگ ها در اصطلاحات فرانسه و فارسی پرداخته است. از یک سو، این اصطلاحات در زمینه زبان شناسی خصوصاً از لحاظ واژگان و ساختار نحوی، و از سوی دیگر نمادهای پنهان و آشکار آن ها از دیدگاه بینافرهنگی مورد بررسی قرار گرفته اند. درواقع، نویسندگان جهت آگاهی از اشتراک و افتراق نقش رنگ ها در اصطلاحات مورد نظر دو زبان و ایجاد نظم و انسجام در متن مقاله، آن ها را به ابتکار خود در شش گروه بدین ترتیب طبقه بندی کرده اند: استعاره مفهومی، اصطلاحات با ساختار صفت و موصوف، مجاز، عرصه سیاست، مفاهیم انتزاعی و اصطلاحات با ساختار مصدر فعل. گفتنی است که با مراجعه به کتاب ها و فرهنگ های تخصصی، پیکره پژوهش متشکل از اصطلاحات واجد شرایط برای هر گروه جمع آوری و برای هر یک از آن ها معادل یابی در زبان مقصد انجام گرفته است. علاوه بر بررسی هر اصطلاح، مولفان مقاله با استناد به نظرهای زبان شناسان، مطالعه تحلیلی از مثال ها ارائه داده اند. همچنین، با مراجعه به کتاب ضرب المثل: به سوی یک تعریف براساس زبان شناسی (2012) اثر سونیا گومز ژوردانا فراری ساختار نحوی مثال های پیکره پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
Request Speech Act in Malaysian Chinese Mandarin(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
197 - 223
حوزههای تخصصی:
Request is used quite often in Malaysian Chinese people’s daily life. Most previous researchers focused on request speech act in mainland Chinese language. However, very little attention is paid to the request speech act in Malaysian Chinese. This study aims to investigate the request speech act in Malaysian Chinese Mandarin. Role play method was employed to elicit data needed for this study. 25 Malaysian Chinese participants and 1 Malaysian Chinese interlocutor were recruited to role play 12 scenarios. The collected data underwent analysis using a revised framework for coding. The results unveiled that the most commonly utilized strategy was conventionally indirect strategy, followed by direct strategy. The least frequently used one was non-conventionally indirect strategy. More external modifiers were used than internal modifiers. Variables of social distance, and ranking of imposition had impacts on request speech act in Malaysian Chinese Mandarin. Social power did not influence the use of ‘query preparatory’ and ‘want statements’ strategy. This study can be of great value with regard to theory and practice. Theoretically, it revises and validates the CCSARP theoretical framework with Malaysian Chinese Mandarin data. Practically, it can improve communication skills in Malaysian Chinese people’s everyday interactions and help them maintain positive relationships.
Apprentissage et usages des collocations dans les cours de FLE en contexte universitaire Iranien(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
335 - 354
حوزههای تخصصی:
Comment peut-on intégrer les collocations dans l’enseignement-apprentissage du lexique de la langue française en Iran ? Telle est la problématique qu’on se propose de traiter dans cet article, en mettant en perspective la place des collocations dans des productions écrites et orales d’un groupe d’étudiants en langue et littérature françaises. Cette recherche est fondée sur l’analyse d’un corpus composé des productions des étudiants participants, de l’observation de leurs cours et des discours de ces étudiants sur les collocations, recueillis lors des entretiens semi-directifs. Les résultats montrent que les collocations sont actuellement très peu utilisées par les apprenants du FLE en Iran. Les collocations les plus utilisées dans les productions des étudiants sont du type V + N (Verbe +Nom avec article). Les résultats retenus de l’analyse qualitative des réponses des étudiants aux questions de l’entretien montrent que leur statut dans les programmes de l’enseignement du français et dans les contenus des cours dans les filières du français en Iran est loin d’être clair. Nous avons également essayé de donner quelques pistes d’après les résultats obtenus, permettant d’améliorer l’enseignement du lexique en FLE, et en particulier celui de collocations.