فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در برخی متن های فارسی تا حدود قرن هفتم، تیرماه یا ماه چهارم خورشیدی، در معنی پاییز به کار رفته است. رایج ترین نظریه برای توضیح آن، سیار بودن سال ایرانی ذکر شده است که گاه آغاز سال نو به آغاز تابستان و به همین ترتیب، برج چهارم به آغاز پاییز منتقل می شده است. در این نوشتار ضمن بررسی این نظریه ، آمیخته شدن خویشکاری ایزد تیشتر با آیین های تیرگان، به عنوان یکی دیگر از علت های این انتقال معنا، مطرح می شود. با این توضیح که براساس تیشتر یشت، اصلی ترین خویشکاری ایزد تیشتر باران زایی است که پس از پیروزی بر دیو خشکسالی با اپوش دیو حاصل می شود. در همین یشت داستان آرش قهرمان اسطوره ای که با رهاکردن تیری مینوی مرز ایران را تعیین می کند نقل شده است و گفته شده برای گرامیداشت پیروزی او جشن تیرگان در روز سیزدهم تیرماه برگزار می شده است. کنار هم قرارگرفتن این دو اسطوره در یک یشت و اشتراک خویشکاری آن ها که متضمن غلبه بر دشمن و رهاندن مردمان از شر نیروهای اهریمنی است و نیز مشابهت لفظی میان تیر و تیشتر، موجب شده کارکرد باران زایی تیشتر به تیرماه نسبت داده شود و موسم آن، یعنی پاییز و به عبارت دقیق تر آبان ماه، نیز به تیر منتسب شود.
کنکاش شناختی و پیکرهای چندمعنایی فعل حسی »بوییدن« در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چند معنایی از جمله مسائلی است که، برحسب سنت مطالعات زبان شناختی،در بخش معنایی دستور و به عنوان موضوعی در بررسی هایمعنی شناختی قابل طرح است. در شرایطی که یک واحد زبانی چند معنی پیدا میکند، از حوزههای مهم بررسی چندمعنایی در رویکرد شناختی، مطالعه افعال حسی است که مربوط به عملکرد حواس پنجگانهاند. پژوهش حاضر بارویکرد معناشناسی شناختی با روش توصیفی – تحلیلی، تحلیلی بر چندمعنایی فعل »بوییدن« به عنوان یکی از افعال حسی در زبان فارسی بر مبنای دادههای پیکرهای و سایت گنجوربراساس الگوی لیکاف )1987 )ارائه میدهد. در این مرحله )202)جمله از پایگاه دادگان زبان فارسی استفاده شد که برمبنای معانی بسط یافته دسته بندی شدند. از انجا که افعال حسی حاصل تجارب فیزیکی و اجتماعی است، پایهای میشود برای درک ما از مفاهیم انتزاعی. به همین جهت ما شاهد مفاهیم گسترده فعل »بوییدن« هستیم و این شبکه معنایی میتواند در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان کاربرد داشته باشد.
حمیدرضا دالوند، سنت زردشتی در روزگار اسلامی؛ ج 1: تاریخ و سنت زردشتی؛ ج2: متون فارسی زردشتی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
319 - 324
حوزههای تخصصی:
تاریخ و سنت زردشتی و متون فارسی زردشتی عنوان های دو مجلد نخست از مجموعه «سنت زرتشتی در روزگار اسلامی» است که هدف آن بررسی تاریخ کیش زرتشتی و جامعه مؤمنان آن، الگوهای مهاجرت های زرتشتیان و کانون های زرتشتی، شناخت حلقه ها و هیربدستان های پدیدآورنده متون و مفاهیم دینی و متولی شریعت رایج و نیز برشمردن، طبقه بندی، احیا، تحلیل و تفسیر میراث مکتوب زرتشتیان ایران در دوره اسلامی است (1: 5). مؤلف در جلد اول برای نخستین بار چارچوبی برای مطالعه کانون های تولید متون زرتشتی و مراکز دینی کیش زرتشتی در دوره اسلامی ایران و روابط این کانون ها با هم و نیز با جامعه پارسیان هند ارائه کرده است (همان: 6 و 7).
در جلد دوم، یعنی متون فارسی زردشتی، به طور مفصل به معرفی متون فارسی زرتشتی پرداخته شده که پیش از آن کلیاتی درباره آن ها در جلد نخست آمده بود (1: 137-204). این مجلد را می توان جامع ترین فهرست موجود از آثار فارسی زرتشتی اعم از منابع خطی و چاپی در کتابخانه ها و مجموعه های ایران و هند و سایر کتابخانه های جهان دانست.
مقایسه آرایش سازه های داستان سغدی رستم با پنج داستان کوتاه سغدی مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان سغدی رستم، از میان متون غیردینی و پنج داستان کوتاه از میان متون سغدی مانوی برگزیده شدند تا از منظر رده شناسی آرایش سازه و مبتنی بر نظریه «سوی انشعاب» درایر بررسی و با هم مقایسه شوند. بر مبنای نظریه «سوی انشعاب(BDT)»، سازه هم الگو با فعل «مقوله غیرگروهی(غیرانشعابی)» و سازه هم الگو با مفعول «مقوله گروهی(انشعابی)» است، بنابراین دو وضعیت بنا به سوی انشعاب برای زبان ها در نظرگرفته می شود: «راست انشعابی» و «چپ انشعابی». در پژوهش پیش رو، 28 مؤلفه مبتنی بر جفت عنصرهای درایر و مؤلفه های دبیرمقدم، اساس مقایسه قرار گرفته اند. 722 جفت عنصر در کل پیکره این پژوهش یافت شد که 369 جفت عنصر راست انشعابی و 353 جفت عنصر چپ انشعابی بودند. از 240 جفت عنصر یافت شده از داستان رستم، 152 مورد راست انشعابی و 88 مورد چپ انشعابی و از 482 جفت عنصر یافت شده از پنج داستان کوتاه مانوی، 217 مورد راست انشعابی و 265 مورد چپ انشعابی بودند. بنابراین بر پایه نظریه «سوی انشعاب»، آرایش سازه های متن داستان رستم، «راست انشعابی» و آرایش سازه های پنج داستان کوتاه مانوی، با اختلافی اندک «چپ انشعابی»اند.
پایه های مجازی در انواعِ استعاره های مفهومی (مروری بر دیدگاه های بلاغت غرب در نسبتِ مجاز و استعاره با رویکردی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
181 - 212
حوزههای تخصصی:
برخی از مهمترین دستاوردهای نوین زبان شناسی شناختی با بازگشت به مفاهیمِ سنن ادبی و اتکا به اهمیت آنها در شکل گیری فرایند تفکر همراه بوده است. یکی از این دستاوردها، نقش داشتنِ سازوکارهایی همچون استعاره، مجاز، تمثیل و... در فرایندِ شناخت است. ازاین میان، استعاره و مجاز همواره مقوله های مهم تری بوده اند. این دو مقوله تا مدت ها در تاریخِ بلاغت غرب، از آرایه های تزئینیِ کلام به حساب می آمدند و نوعِ ارتباط و نسبتِ میان آن دو مطرح نبود. در ادوارِ بعدی، این دو حتی رابطه ای تقابلی پیدا کردند. یافته های اخیر زبان شناسیِ شناختی این دو مقوله را اندکی به هم نزدیکتر می کند. همانطور که در این تحقیق نشان داده ایم، زبان شناسانِ شناختی حضورِ عاملِ مجاورت را در شکل گیری بعضی از انواعِ استعاره های مفهومی تأیید می کنند، اما بعضی از دیگر انواع را فارغ از مجاز می دانند. ما کوشیده ایم نشان دهیم که عاملِ مجاورت (همنشینی) که در شکل گیریِ مجاز عاملِ اساسی است، در هر استعاره ای موجود است. بحث و بررسی این تحقیق درباره رابطه مجاز و استعاره در بلاغت اسلامی، گویای آن است که در شکل گیریِ استعاره، نخست بایست هم ردگی و مجاورت عناصر اتفاق بیفتد و بلاغیونِ اسلامی به همین دلیل هر استعاره ای را زاییده مجاز می دانستند. ما از طریق نظریه «مقوله بندی» نشان داده ایم که زبان شناسیِ شناختی خود مجهز به سازوکارهایی است که ثابت می کنند در انواعِ استعاره های مفهومی، باید نخست همنشینی و هم ردگی عناصر اتفاق بیفتد (مجاز مفهومی)، سپس شکل گیری استعاره ممکن شود.
دستوری شدگی نشانه نامعیّن در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین دستوری شدگی نشانه «نامعیّن» از فارسی باستان به فارسی میانه در گروه اسمی است. دستوری شدگی فرایندی است که ناظر بر تکوین امکانات دستوری از منابع واژگانی در بافت های زبانی خاص است. در فارسی باستان، برای اولین بار پیدایش نشانه «نامعیّن» در دستور زبان فارسی از رهگذر بازتحلیل عدد ai̯va ’یک‘ براساس روابط مجازی و سپس بسط استعاری در بافت «تنها یک ’X‘ وجود دارد، این ’X‘ معرف انسان است»، در گروه اسمی رخ می دهد. در فارسی میانه، این نشانه «نامعیّن» دستوری تر شده و به صورت تکواژ وابسته «-ē» در گروه اسمی به طور گسترده تر نقش رمزگذاری مفهوم ’نامعیّن‘ را ایفا می کند. در پژوهش حاضر، دستوری تر شدگی این عنصر زبانی را براساس اصول دستوری شدگی ارائه شده به وسیله هاینه و کوتوا (2007) تبیین می کنیم. در همین راستا، کسب معناهای جدید نشانه نامعیّن را در گذر زمان، از فارسی باستان به فارسی میانه، طبق پیوستار معنایی تکوین نشانه نامعیّن هاینه (1997) تشریح خواهیم کرد.
بررسی گسترش معنا و بافت کاربردی واژه ها و اصطلاح ها به/ از حوزه خودرو در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه ها و اصطلاح های بسیاری درباره حوزه خودرو دستخوش انواع گسترش معنا یا گسترش بافت کاربردی شده اند. پیکره زبانی این پژوهش مجموعه واژه ها و اصطلاح هایی است که با تغییر معنا یا گسترش بافت کاربردی به حوزه خودرو راه یافته یا از حوزه خودرو به گنجینه واژگان زبان فارسی افزوده شده است. هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی ارائه و تعریف این واژه هاست. سپس به چگونگی رخداد این تغییرها و گسترش ها با بهره گیری از نظریه «ربط» اسپربر و ویلسون پرداخته شده است. طبق نتایج گویشوران زبان فارسی با توجه به دانش ها، تجربه ها و اطلاعات زمینه ای مشترکشان هم معنای اولیه این دست واژه ها و اصطلاح ها را می دانند، هم به معانی و کاربرد گسترش یافته آنها دسترسی دارند. مطابق نظریه «ربط» هنگامی که شنونده واژه یا اصطلاحی درباره حوزه خودرو دریافت می کند، با در نظر گرفتن بافت موقعیت، آن را با اطلاعات زمینه ای خود می سنجد و تطبیق می دهد و سرانجام درک می کند منظور گوینده معنی اولیه آن واژه و اصطلاح، یا معنی گسترش یافته آن است. دلیل این بده بستان واژه ها و اصطلاح ها جدایی ناپذیری حوزه ترابری از زندگی انسان و بهره بردن از ویژگی های خودرو در توصیف برخی از ویژگی های بدن و رفتار انسان است.
A comparison of the added value of subscores across two subscore augmentation methods(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Testing organizations are faced with increasing demand to provide subscores in addition to the total test score. However, psychometricians argue that most subscores do not have added value to be worth reporting. To have added value, subscores need to meet a number of criteria: they should be reliable, distinctive, and distinct from each other and from the total score. In this study, the quality of subscores from two subscore augmentation models (Wainer and Yen) were compared in terms of distinctness and variability. The reliabilities of the Wainer-augmented subscores were also examined. The models were applied to a high-stakes English language proficiency test in Iran. The results of the study showed that Yen better satisfied subscore distinctness while Wainer best preserved variability and had high-reliability subscores. In other words, Yen-augmented subscores had lower correlations while Wainer-augmented subscores better discriminated examinees with different ability levels. Thus, none of the examined models of subscoring satisfied all criteria. The results of the study are discussed and suggestions for future research are provided.
تأثیر ایدئولوژی در ترجمه: بررسی برگردان فارسی خبری از واشنگتن تایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
195 - 218
حوزههای تخصصی:
خبرهای سیاسی از متونی است که ظرفیت بالایی در تقابل های ایدئولوژیکی از خود نشان می دهد. این پژوهش سعی دارد راهبردهای مورد استفاده مترجم در فرآیند انتقال از متن مبدأ به مقصد را مورد واکاوی قرار دهد و پُربسامدترین آنها را در یک متن سیاسی مشخص کند. از سوی دیگر نشان می دهد که چگونه مترجم در آنِ واحد از چندین راهبرد مختلف استفاده می کند تا یک سازه نحوی را در جهت پیشبرد اهداف ایدئولوژیکی خود تغییر دهد. به این منظور خبری از واشنگتن تایمز در مورد روابط ایران و چین با برگردان فارسی آن در خبرگزاری فارس مقایسه شده و با تکیه بر چارچوب نظری «هتیم و میسون» و رویکرد «ون دایک» مورد واکاوی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مترجم بیش از همه از راهبردهای حذف و تقلیل، افزایش و تفصیل، پیوند واژگانی، قطبی سازی و توصیف کنشگر استفاده کرده است؛ امّا در این میان وی با تأکید بر راهکار حذف و تقلیل، تمایل خود را بیشتر به قطبی سازی متن مقصد نشان داده است.
تبیین استعاره های هستی شناختی و ساختاری مفهوم «دنیا» در اشعار سعدی و پروین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
99 - 129
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه استعاره مفهومی، نظام مفهومی در ذهن انسان ماهیتی استعاری دارد و استعاره ها، پایه های اصلی انتقال مفاهیم انتزاعی هستند. در پژوهش پیشِ رو، مسئله اصلی آن است که با بررسی استعاره های هستی شناختی و ساختاری «دنیا» در قصیده ها و قطعه های سعدی و پروین، در یابیم تفاوت ها و شباهت های آن ها چگونه است؟ هدف اصلی مقاله حاضر آن است که به درک این مسئله بپردازیم که مفهوم سازی دنیا، دیدگاه غالب این دو شاعر نسبت به دنیا را چگونه بازنمایی می کند. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. یافته های به دست آمده از بررسی داده ها نشان می دهد فراوانی رخداد استعاره های مفهومی هستی شناختی در اشعار هر دو شاعر بیش از فراوانی رخداد استعاره های ساختاری است. استعاره هستی شناختی «دنیا شیء است» در اشعار سعدی و «دنیا انسان است» در اشعار پروین از فراوانی بالایی برخوردار است. استعاره های ساختاری «دنیا ساختمان است»، «دنیا سفر است»، «دنیا مزرعه است»، «دنیا دریاست»، «دنیا اقتصاد و تجارت است» و «دنیا جنگ است» در شعر هر دو شاعر یافت شد. هر دو شاعر با بهره گیری از استعاره های هستی شناختی «دنیا» کوشیده اند مخاطب را در درک موقعیتی که در دنیا دارد، راهنمایی کنند و با تکیه بر استعاره های ساختاری «دنیا» او را وادار به پذیرش دیدگاهی خاص نسبت به مفهوم دنیا و رفتارکردن بر اساس آن دید گاه کنند. بر اساس یافته ها هر دو شاعر، دنیا و وابستگی های آن را به دلایلی چون ناپایداری و فناپذیری، شایسته دلبستگی ندانسته اند. روی هم رفته، بدون توجه به جنبه آماری، کاربرد انواع استعاره های هستی شناختی و ساختاری در قصیده ها و قطعه های هر دو شاعر نمایانگر تشابه دیدگاه غالب آن ها در زمینه مفهوم سازی دنیا است.
Functions of Reporting Verbs in the Result and Discussion Section of Research Articles over Sciences(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۵, Summer ۲۰۲۳
53 - 69
حوزههای تخصصی:
The interaction between the writers and the experts while using citations is one of the main features of academic texts. For the integration of external experts into the text, writers usually use reporting verbs, which seem to function differently. Furthermore, selecting reporting verbs (RVs) by the researchers of disciplines seems to vary. This paper explored the functions of RVs across sciences. To this end, 200 “Results and Discussion” section of RAs from the four sciences, namely Life Sciences, Social Sciences and Humanities, Physical Sciences and Engineering, and Health Sciences were gathered and used as the data, and their functions of RVs were analyzed based on Hyland’s framework (2002). Hyland (2002) considered three basic RV types based on their function, including research, cognitive, and discourse acts, subsequently dividing each category into several subcategories. The results showed that the writers in Life Sciences used more research acts in comparison to the other disciplines. In terms of cognition acts, the rates of tentative verbs were high in all sciences since the researchers tried to report the results with caution as they were uncertain about the findings. The results approved this claim, indicating the high frequency of tentative verbs under the category of discourse acts, across disciplines using verbs like hypothesize, indicate, and suggest to show doubt with different rates. The obtained results can guide novice writers of the above-mentioned four disciplines to advance an authorial perspective and adjust to the expert conventions of the relevant research areas.
تحلیل ریزتکوینی در محیط آموزش زبان خارجی: تأثیر روش های تدریس حمایتی استاد و هم کلاسی در آموزش مهارت خواندن و درک مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش گران در مقاله حاضر با استفاده از پژوهش ترکیبی، اثرات کاربرد روش تدریس نظریه اجتماعی- فرهنگی را بر نحوه عملکرد زبان آموزان در مهارت خواندن و درک مطلب مورد بررسی قرار دادند. رفتار های یادگیری حمایتی در دو گروه تحقیق (یادگیری حمایتی مدرس و هم کلاسی) و یک گروه کنترل با تکیه بر نظریه یادگیری ویگوتسکی و دیدگاه منطقه مجاور رشد و با استفاده از روش های کیفی وکمی، تحلیل و بررسی شد. زبان آموزان با دانش زبانی سطح متوسط در 15 جلسه برای یادگیری مهارت خواندن و درک مطلب شرکت کردند. در مدل یادگیری حمایتی مدرس، طی هر جلسه کلاس تک نفره، زبان آموز از رفتار های حمایتی مدرس برای انجام دادن تمرین های خواندن و درک مطلب برخوردار شد. در مقابل، در مدل یادگیری حمایتی هم کلاسی، در یک گروه دو نفره، زبان آموز سطح متوسط پایین توسط هم کلاسی سطح متوسط بالای خود حمایت گردید. در بخش کمی پژوهش، داده های به دست آمده از آزمون ابتدایی و انتهایی با استفاده ازتست آنووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش کیفی، داده ها که شامل مکالمات ضبط شده بین مدرس و زبان آموز در گروه یادگیری حمایتی مدرس می باشد با استفاده از مدل تحلیل ریزتکوینی بررسی گردید. هدف مطالعه کیفی این بود که با استفاده از مدل تحلیلی لیدز، میزان حمایت و انواع آن درگروه های متفاوت با توجه به نیاز زبان آموز مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه این پژوهش اثر گذاری مثبت کاربرد شیوه های حمایتی تدریس در مهارت خواندن و درک مطلب را تأیید کرد. در بخش کیفی، کاربرد رفتار حمایتی مدرس، واکنش متقابل زبان آموز و نشانه های یادگیری در سطوح مختلف نشان داده شد.
Rethinking Attitude towards English as a Foreign Language in Cameroon: A Case Study
حوزههای تخصصی:
The present work is a contribution to the debate around attitude towards English as a foreign language in Cameroon. By case-studying an under-searched area through a multi-component tool: the Attitude and Motivation Test Battery, it proposes a different reflection to the question. The test was administered to 211 Grade 11, 12, and 13 Francophone students from various urban and semi-urban schools in the city and its suburbs. It was based on the postulates that attitude is a dynamic characteristic that varies according to place and time on the one hand, and that it is far too complex to be examined from the prism of a single variable. The results revealed that of the six parameters that made up the three components of the tool, three were negative and three were positive, with the integrative orientation slightly outpacing the instrumental one. This underscores the need to envisage attitude as a multi-component variable, as well as the need to reckon with evolving social variables. In general, the results reveal that attitude towards EFL is not as desperate as usually thought. It can be intimated that recent socio-political initiatives aiming at reinforcing French-English bilingualism are gradually bearing fruits. Thus, socio-political ideologies appear to have significant effects on overall attitude towards EFL.
Teacher’s Perspectives on Null Curriculum in BA Level: 21st Century Skills in TEFL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۵, No. ۲, ۲۰۲۳
157 - 180
حوزههای تخصصی:
Known as what educational contexts do not teach, null curriculum has been considered one of the most significant types of curricula due to its absence, being left out or overlooked. This non-existent curriculum brings an important theoretical tool to the field of curriculum development for the idea that something which is not offered to students has an educational significance and effect. To follow the purpose of the study which is teachers' perspectives on the null curriculum at the BA level, 300 university instructors were selected to participate in this study. To answer the research questions various statistical methods (one-way ANOVA, independent sample t-test, Confirmatory Factor Analysis and Scheffe’s test) have been utilized. Results of this quantitative study revealed that among the sub-constructs of the 21 st century, critical thinking, collaboration skills, creativity and innovation skills, self-direction skills, technological literacy, global and local connection skills, economic and financial literacy, business and entrepreneurial literacy and media literacy should be considered as aspects of the null curriculum in TEFL curriculum in BA level in Iran, and they should be added to the present curriculum; however, communication skills are not regarded as aspects of null. In addition, Iranian EFL university instructors’ ratings on different components of 21 st -century skills as one aspect of the null curriculum significantly differed. Finally, a model was proposed to describe the relationship between the ratings of the components of 21st-century skills as one aspect of the null curriculum by Iranian EFL university instructors. The findings of the present study can help to a better understanding of the ELT curriculum, aspects of the null curriculum, and 21 st -century skills in the Iranian context.
A Corpus Investigation of the Third-Person Singular Simple Present Tense Suffix in English as a Lingua Franca (ELF) Academic Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
119 - 143
حوزههای تخصصی:
With the spread of English, the conception of English is currently changing into English as a Lingua Franca (ELF) worldwide. However, the form of English teaching and learning is still identified by reference to native-speaker norms. In response to the increasing use of ELF and an emergent need to describe it in various domains, the current study takes a preliminary step in linguistic analysis of the written mode of ELF. Adopting an exploratory case study, the morphological marking of third-person singular present tense main verbs, i.e., -s/es has been analyzed using the Written ELF in Academic Setting (WrELFA) corpus. The selected corpus included 82369 tokens. It was tagged by the LancsBox software, and all instances of variation were categorized into two groups: omission and addition of the suffix. The quantitative analysis revealed that most ELF writers conform to the grammatical rules of English simple-present tense, yet, there is a negligible amount (0.5%) of variation in the use of this suffix in a way that writers either drop it or overgeneralize it. Dropping the third-person singular suffix accounts for around half of the entire variety (56%), and overusing this feature accounts for the other half (44%). Moreover, through qualitative analysis, factors contributing to such variations were identified. The overall findings indicate that such minor grammatical errors shouldn't be overemphasized, as long as they do not hinder the reader's understanding. The results may contribute to constructing a framework for teaching ELF in general and English for Research Publication Purposes (ERPP) in specific.
نشانه شناسی سبک زندگی در داستان قلعه حیوانات بر پایه الگوی اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان قلعه حیوانات اورول داستانی با تم سیاسی- اجتماعی است که در آن می توان شاهد هم آیی کنشی شخصیت های اصلی داستان در مسیر شکل گیری یک هدف مشخص (جامعه مستقل حیوانات) بود که این هم آیی کنشی در ادامه منجر به ظهور یک انقلاب و ایجاد یک جامعه مستقل حیوانی در سایه یک سلسله پارادایم الزام آور در مزرعه می شود. اما در ادامه روایت، هر کدام از شخصیت های کنش های نشانه گونه خاصی نسبت به جامعه مستقل حیوانات را از خود بروز می دهند که همین امر انتظار یکسانی سبک زندگی و نیز چگونگی رویکرد آن در این داستان را به چالش می کشد. به همین سبب پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحلیلی- تطبیقی نوشته شده است، در پی این است که بر مبنای الگوی سبک زندگی اریک لاندوفسکی؛ نشانه شناس اجتماعی فرانسه، مسئله چگونگی سبک زندگی در داستان قلعه حیوانات را تحلیل و بررسی کند تا ضمن مشخص کردن یکپارچه یا متفاوت بودن گفتمان سبک زندگی در این داستان؛ چگونگی رویکرد آن را نیز که می تواند شامل مواردی چون: ایستایی، پویایی، تکرارمحوری و نیز فرایندی بودن یا نبودن باشد؛ تببین کند. یافته های این پژوهش بیان کننده این امر است که طبق پیش بینی پژوهشگران در این مقاله، گفتمان سبک زندگی در این داستان به شکل متفاوت نمود یافته است که در این بین سبک های زندگی آفتاب پرست و مرجع نشینی و سبک زندگی خرس، به ترتیب دارای بیشترین و کمترین بسامد هستند و نیز در بیشتر موارد رویکرد سبک زندگی در این داستان، رویکردی ایستا و غیرفرایندی است
بررسی نقش های «که» در بندهای موصولی: رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده "که" از پر کاربردترین تکواژها در نظام گفتاری و نوشتاری زبان فارسی است که علاوه بر کاربردهای گسترده ای چون ضمیر مبهم، متمم نما، نشانه تأکید و...به عنوان موصول نما در ابتدای بندهای موصولی بدون تغییر شکل حضور یافته و نقش های متفاوتی را پذیرا می باشد. هدف اصلی این جستار مطالعه نقش های دستوری، معنایی و کاربردشناختی تکواژ "که" در بندهای موصولی زبان فارسی می باشد. لذا برای ارائه توصیفی تا حدامکان کامل از تکواژ "که" بررسی دقیق مجموعه ای از شواهد طبیعیِ کاربردِ این پدیده در زبان فارسی ضروری است. ازاین رو برای کارآمدی این تحقیق، داده ها از جملات طبیعی گفتاری و نوشتاری گویشوران زبان فارسی جمع آوری شده اند. سپس تکواژ "که"در بند های موصولی بر اساس نقش های دستوری و معنایی و نیز کاربرد شناختی مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش که مبتنی بر تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد تلاش بر این است تا در چارچوب نظریه رده شناختی با تکیه بر تعمیم های رده شناختی کمری (1989) به این پرسش ها پاسخ داده شود که در بندهای موصولی زبان فارسی تکواژ "که" کدام نقش های دستوری،معنایی و کاربردشناختی را به عهده دارد؟در فرض اصلی تمام نقش های دستوری یک گروه اسمی برای "که" در نظر گرفته شده اند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تکواژ "که" تمام نقش های دستوری یک گروه اسمی مانند: فاعل، مفعول...را دریافت می نماید. این تکواژ نقش های معنایی متنوعی را چون کنشگر،کنش پذیر،هدف... پذیرا می باشد. همچنین "که" به عنوان نشانگر تأکید پس از هر سازه ای که هم دارای اطلاع کهنه و هم اطلاع نو باشد قرار گرفته و آن را مورد تأکید قرار می دهد. کلید واژه ها: بند موصولی،موصول نما،نقش های معنایی،اطلاع نو،اطلاع کهنه
ارزیابی کتاب آموزشی DaF kompakt A1-B1 از منظر آموزش مهارت بینافرهنگی از طریق مهارت خواندن، انواع متون خواندنی و تمرینات خوانش متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد آموزش مهارت بینافرهنگی در کتبِ آموزشیِ زبانِ آلمانی به عنوان زبان بیگانه، به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از سؤالات ارزیابی کتب آموزشی، به ارزیابی DaF kompakt A1-B1 پرداخته است. بر مبنای رویکرد بینافرهنگی، آموزش مهارت بینافرهنگی از یکسو با پرداختن به فرهنگ مبدأ و مقصد، و از سویی دیگر با آموزشِ درک و دریافت مبتنی بر آموزش مهارت خواندن میسر می گردد. بر این اساس، به کارگیری انواع متونِ خواندنی و آموزش انواع خوانشِ متن، جایگاه ویژه ای در کتبِ آموزشیِ بینافرهنگی می یابد. جهت واکاوی ابعاد این مسئله در تحقیق حاضر، پس از توصیف کلی کتابِ آموزشی به کمک سؤالات فونک (1998)، ابتدا مهارت بینافرهنگی با استفاده از شش پرسش تدوین شده توسط نویسندگان بر مبنای بولتِن (2007) و بریل (2005) ارزیابی گردید. سپس به دلیل نبود مجموعه سؤالاتی مدون در حوزه ارزیابیِ کتبِ آموزشیِ زبانِ آلمانی، برای بررسی بازتاب مهارت بینافرهنگی در مهارت خواندن، انواع متون خواندنی و تمرینات خوانش متن، این مهم با کمک سه سؤال پیشنهادی مؤلفان بررسی گشت. نتایج ارزیابیِ کتاب آموزشی، مؤید بازتاب مهارت بینافرهنگی در مهارت خواندن بود و نشان داد، مهارت بینافرهنگی در DaF kompakt A1-B1 نه تنها از طریق جنبه های محتوایی متون و تمرینات مقایسه فرهنگ مبدأ و مقصد، بلکه از طریق آموزش مهارت خواندن، ارائه انواع متونِ خواندنی و تمرینات خوانشِ متن آموزش داده می شود. در پایان، نظر به نقش کلیدی مهارت خواندن، انواع متون خواندنی و انواع خوانش متن در آموزش مهارت بینافرهنگی، استفاده از سه سؤال پیشنهادی در مجموعه سؤالاتِ مدونِ ارزیابیِ مهارت بینافرهنگی، پیشنهاد گردید.
زبان های ناممکن، آندریا مورو، انتشارات ام آی تی، 2016، 145 صفحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
317-334
حوزههای تخصصی:
کتاب زبان های ناممکن، نوشته آندریا مورو، زبان شناس و عصب شناس برجسته ایتالیایی، در سال 2016 توسط انتشارات ام آی تی (مؤسسه فناوری ماسوچوست) به چاپ رسیده است. مطالب این کتاب شامل مباحثی می شود که در بخش هایی از کتاب قبلی مورو، مرزهای بابل: مغز و معمای زبان های ناممکن (مورو، 2015؛ ترجمه شده از زبان ایتالیایی به انگلیسی، و با مقدمه نوآم چامسکی)، نیز به آن اشاره شده بود. کتاب در قالب یازده فصل تنظیم شده است که به همراه فهرست منابع و نمایه انتهای کتاب مجموعاً شامل 145 صفحه می شود. نویسنده در این کتاب به بررسی آنچه که زبان بشر را از هر نظام ارتباطی دیگری متفاوت می سازد — به اصطلاح به کاررفته در کتاب، اثر انگشت زبان بشر — می پردازد، و در فصل های مختلف آن استدلال ها و شواهد نظری و تجربی جالبی را در جانبداری از یک تفسیر زیستی از زبان و قواعد حاکم بر آن ارائه می دهد، که برخی از آخرین یافته های مطالعات عصب شناختی در دو دهه اخیر را در بر می گیرد. این نوشتار مرور کوتاهی بر محتوای کتاب خواهد داشت.
ساختار ازدواج های برون همسری شاهنامه (مطالعه موردی: زال، بیژن، کیکاوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ساختارگرایانه میراث ارزشمند مردم شناس فرانسوی، لوی استروس است. وی پدیده های اجتماعی و روایات اسطوره ای را به مثابه متنی در نظر می گیرد و با استخراج تقابل های دوگانه و ترسیم جدول اسطوره واجی، به تحلیل داستان و یا پدیده مدنظر می پردازد. در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی، رابطه وصلت در ازدواج های برون همسری زال، بیژن و کیکاوس در شاهنامه بر مبنای شیوه ساختارگرایانه استروس بررسی می شود و در پی پاسخ به این پرسش است که نظام ساختاری و الگوی حاکم بر این ازدواج ها چگونه است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد جایگشت های چهارگانه هرکدام از این ازدواج ها بر الگوی ریاضی پیشنهادی استروس تطابق دارد و روایاتشان نیز دربردارنده تقابل های دوگانه متعددی است که مهم ترین آن ها، یعنی تقابل ما/ایشان، بیان کننده اهمیت مرزبندی های درون گروهی با افراد خارج از گروه نزد ایرانیان است. وصلت با بیگانگان از نظر اختلاط با چنین نژادهایی چندان خوشایند نیست؛ اما از جنبه آنکه در اثر این نوع ازدواج ها بخشی از سرزمین بیگانه به تصرف ایرانیان درمی آید، از قبح برون همسری می کاهد. در این ازدواج ها، تضعیف پیوندهای خانوادگی به صورت تقابل پدر/پسر یا پدر/دختر چشمگیر است.