محسن مراثی

محسن مراثی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر ، دانشگاه شاهد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۶ مورد از کل ۶۶ مورد.
۶۱.

بررسی کیفی عملکرد هنرهای جدید در توسعه گردشگری جوامع محلی (مطالعه موردی: جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه گردشگری جزیره هرمز هنرهای جدید هنر جوامع محلی هنر و گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۱۲
پیوند میان هنر و گردشگری از گذشته های دور شکل گرفته و برقرار شده است. به واسطهٔ مجموعه ای از عوامل مختلف، رفته رفته هنر و گردشگری با هم ترکیب و ادبیات جدیدی در این زمینه پدیدار شده است. در این میان، هنرهای جدید به دلیل ماهیت مکان ویژگی و رسانه محور بودن خود با گردشگری ارتباط نزدیک تری برقرار کرده اند. ای ن پژوه ش کیف ی با هدف شناسایی عملکرد هنرهای جدید در توسعهٔ گردشگری جوامع محلی (جزیرهٔ هرمز) برای ارائ هٔ نظریهٔ نهایی خود از نظریهٔ بنیادی نسخهٔ سیستماتیک اس تفاده کرده است. برای نیل به این هدف، پرسش اصلی پژوهش این است که هنرهای جدید در توسعهٔ گردشگری جوامع محلی با مطالعهٔ موردی جزیرهٔ هرمز چه عملکردی داشتند؟ اطلاعات لازم ازطریق مراجعه به منابع کتابخانه ای، اسناد معتبر، مشاهدات میدانی و ثبت جزئیات، مصاحبه با افراد جامعهٔ هدف، توزیع پرسش نامه، رجوع به مستندات و تحلیل آن ها انجام شد. داده ه ا بر اس اس کدگ ذاری ب از، مح وری و انتخابی تجزیه وتحلیل ش دند. یافته ها شامل 34 مقولهٔ سطح یک، 10 مقولهٔ سطح دو و ۵ خوشهٔ اصلی هستند که پدیدهٔ مرکزی را در بر گرفته اند. درنهایت، مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات ترس یم شد و در قال ب م دلی پارادایم ی متش کل از ۵ بُع دِ موجبات علّی، زمینه ها، عوامل مداخله کننده و تعدیل کننده، راهبرده ا، کنش ها - کنش متقابل و درنهایت نتایج و پیامدها ارائ ه شد. نتایج مشخص کرد که گردشگری شدن جزیرهٔ هرمز مرهون رویدادهای هنر جدید است که به شرایط علّی، عوامل زمینه ای و عوامل مداخله کننده وابسته است. این عوامل موجب کنش هایی شده اند که درنهایت به توسعهٔ گردشگری در این جزیره ختم شده اند. مطالعه و تحلیل پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی توسعهٔ گردشگری در جزیرهٔ هرمز و نیز رابطهٔ توسعهٔ گردشگری و توسعهٔ پایدار در این جزیره می تواند موضوع پژوهش های آتی باشد.
۶۲.

ایده بیناسوبژکتیو: حل معضل تعامل ابژه و سوبژه در مرمت آثار نقاشی

کلیدواژه‌ها: مرمت نقاشی سوبژکتیویسم ابژکتیویسم ایده بیناسوبژکتیو هابرماس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۴۶
رویکردهای سوبژکتیو و ابژکتیو در بازه های زمانی مختلف در تاریخ سعی داشته اند تا مبتنی بر ادعای خود برای فهم آثار هنری و هم چنین تغییر طبع مرمتگران و مخاطبان هنر، حقانیت خود را به اثبات برسانند؛ اما هر یک در بستر خود دارای نقصان هایی هستند که وجوهی از اثر هنری را در روند مرمت، تحت تأثیر قرار می دهد. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد به روش تحقیق بنیادی نظری و با تکیه بر داده های کتابخانه ای و نمونه آثار مرمتی به بررسی سه دوره فکری مختلف در مرمت آثار نقاشی بپردازد. برای نیل به این هدف، در سه خوانشی متفاوت: آرای نگره کلاسیک نگاه داشت، نگره نگاه داشت علمی در نیمه اول سده 20م.، و درنهایت نگره معاصر نگاه داشت در اواخر سده 20 و آغار سده 21م. پرداخته می شود؛ لذا مهم ترین پرسش های موجود بدین شرح خواهد بود: معضل تقابل رویکردهای سوبژکتیو و ابژکتیو در نگره کلاسیک نگاه داشت، نگره علمی نگاه داشت و معاصر در چیست و چگونه می توان به تفاهمی مشترک میان آن ها دست یافت؟ چگونه می توان با خوانش آرای هابرماس براساس ایده بیناسوبژکتیو به حل معضل نقصان های دو رویکرد سوبژکتیو و ابژکتیو دست پیدا کرد؟ بر این اساس رهیافت معضل تقابل رویکردهای سوبژکتیو و ابژکتیو و تلاش برای نیل به تفاهمی مشترک میان سوبژه ها در ایده بیناسوبژکتیو جستجو می شود. هدف اصلی پژوهش بررسی و ارائه ایده بیناسوبژکتیو در مرمت برای حل معضل نقصان های دو رویکرد مذکور است. در پایان این پژوهش با خوانش آرای «هابرماس»، سعی دارد تا ایده بیناسوبژکتیو را تبیین و نیاز جهان اجتماعی پیرامون و جهان مشترک سوبژه ها را در قالبی مشخص پیشنهاد دهد. نتیجه اصلی حاصله نشان دهنده آن است که، ایده بیناسوبژکتیو که در این پژوهش به آن اشاره شد، درواقع رهیافتی است که تلاش دارد به حل معضل تقابل سوبژه و ابژه و تعامل سازنده سوبژه های شناسا در مرمت دست یافت. این ایده با مطرح ساختن ایده مثلث بندی هابرماس به این نکته اشاره دارد که می توان براساس جهان مشترک سوبژه ها، جهانی اجتماعی بر پایه «نگاه داشت معانی» مشترک انسان ها یافت.
۶۳.

شناسایی مصادیق بازتاب کنش سیاسی در آثار تجسمی هنرمندان معاصر گیلان براساس دیدگاه گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد سیاسی هنرمندانِ معاصر گیلان نظریه بازتاب اروینگ گافمن جامعه شناسی هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۳۶
بیان مسئله: با توجه به تحولات اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی رخ داده در سال های اخیر و ظهور هنر اجتماعی، در واقع هنر معاصر نوعی از کنش های اجتماعی وسیاسی جامعه محسوب می شود. این پژوهش به شناخت و تحلیل منتخبی از آثار هنرمندان گیلانی که به نوعی مصداق بازتاب رویکردهای سیاسی هستند، می پردازد و درصدد پاسخ به این پرسش است که براساس دیدگاه گافمن، رویکردهای سیاسی بازتاب یافته در آثار هنرمندان معاصر گیلانی کدام اند؟ هدف پژوهش: هدف این پژوهش، شناسایی نمونه هایی از بازتاب رویکرد سیاسی به عنوان یکی از کنش های اجتماعی در آثار هنرمندان گیلانی است. ضرورت انجام پژوهش در آن است که مطالعه کنش هنرمندان معاصر بومی می تواند درباره چگونگی تعامل و کنش آنها با جامعه خویش دانش لازم را تولید کند. روش پژوهش: روش پژوهش از منظر هدف بنیادی و از نظر ماهیت به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده و زیرمجموعه پژوهش های کیفی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش ترکیب روش کتابخانه ای و میدانی است. در راستای شناسایی مصادیق الگوهای سیاسی گافمن در مجموع حدود ۲۶۶ اثر از بین کل آثار ۱۳ هنرمند منتخب که رویکردسیاسی داشتند، شناسایی و در این پژوهش بررسی شده است. نتیجه گیری: نتیجه بررس ی ها نشان می دهد که هنرمند معاصرگیلانی از دیرباز تاکنون در بسیاری از آثار نقش کنشگر سیاسی را بازی کرده تا دغدغه های خود و مخاطبانش را به عنوان واکنش به شرایط سیاسی دوره خود به تصویر کشد. در بین آثار هنری منتخب علاوه بر بازتاب مضامین سیاسی و تجارب فردی و جمعی مختلف، قهرمان پروری و نمایش شخصیت های ملی همچون میرزاکوچک خان جنگلی دیده می شود. اکثر هنرمندان معاصر گیلانی مورد مطالعه به مثابه هنرمند- شهروند فعالیت داشته تا به عنوان کنشگر متقابل، شرایط سیاسی دوران های تاریخی گیلان را بازتاب دهند.
۶۴.

خوانش وجوه بصری بدن گروتسک در پوسترهای تئاتر و سینمای دهه 1390 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجوه بصری گروتسک پوسترهای تئاتر پوسترهای سینمایی میخاییل باختین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۵۶
گروتسک با تأثیرگذاری بر ساختارهای مفهومی و گفتمانی، نقشی کلیدی در تولید معنا ایفا می کند و حضور آن را می توان در پوسترهای فرهنگی معاصر ایران مشاهده کرد. پژوهش حاضر با این پرسش آغاز گردیده است که بر اساس آرای میخائیل باختین، وجوه بصری بدن گروتسک در پوسترهای تئاتر و سینمای دهه 1390 ایران چگونه نمود یافته است؟ و بازتاب بدن گروتسک در پوسترهای تئاتر و سینمای دهه 1390 ایران، دارای چه مفاهیمی است؟ هدف نیز تحلیل ویژگی های بصری پوسترهای تئاتر و سینمای دهه 1390 ایران و عملکرد ویژگی های گروتسک به منظور انتقال معنا و مفاهیمی نو و برقراری ارتباطی عمیق با مخاطب است. روش تحقیق توصیفی تحلیل محتوا و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی و روش نمونه گیری هدف مند است. نتایج پژوهش نشان می دهد، مفهوم گروتسک در پوسترهای فرهنگی معاصر ایران به معنای نمایش پیکره در رابطه با طبیعت و زندگی وارونه است. همچنین به آشفتگی ها، دگرگونی ها و ترس های انسان می پردازد. تجربه زیست فردی در جهان هستی، همراه با الگوی زیبایی شناسی متاثر از نگاه باختین، مرزی مبهم در آثار ایجاد کرده که به ظهور ویژگی های خاص گروتسک در پوسترهای تئاتر و سینمای ایران در دهه ۱۳۹۰ منجر شده است.
۶۵.

حماسه بی صدا: تحلیل ساختار بصری کاشی نگاره سقای کربلا بر مبنای اصول گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاشی نگاره سقای کربلا امام زاده تاج الدین غریب نظریه گشتالت ادراک بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۱
بیان مسئله: عباس بن علی (ع) مشهور به سقای کربلا به عنوان یکی از شخصیت های محوری حاضر در واقعه کربلا مورد توجه هنرمندان بسیاری به ویژه دیوارنگاران بوده است. یکی از نمونه های این حوزه، کاشی نگاره های امام زاده تاج الدین غریب اثر حاج باقر جهانمیری است. براساس نظریه گشتالت، ذهن انسان در فرایند ادراک بصری تمایل به دسته بندی و سازمان دهی عناصر بصری دارد. به گونه ای که کل سازمان یافته حاصل شده، با هر یک از عناصر به تنهایی متفاوت خواهد بود. آنچه در اصول ادراک بصری گشتالت اهمیت دارد، درک ارتباطاتی است که منجر به ترکیب معنادار می شود. براین أساس، این کاشی نگاره، نمایانگر تغییرات ساختاری در روایت بصری واقعه عاشورا در دوران مشروطیت است. سؤال پژوهش این است که ساختار بصری کاشی نگاره سقای کربلا با توجه به اصول ادراک بصری گشتالت چگونه سازمان دهی شده است؟ هدف پژوهش: شناسایی ویژگی های ادراک بصری در کاشی نگاره سقای کربلای بنای تاج الدین غریب، هدف این پژوهش است.روش پژوهش: روش پژوهش، تحلیل ژانر و شیوه جمع آوری اطلاعات اسنادی است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، پس از تطبیق اصول هفتگانه گشتالت با کاشی نگاره مذکور، در اصل مشابهت، اصل مجاورت، اصل تداوم، اصل یکپارچگی یا تکمیل و اصل سرنوشت مشترک، پراگنانس قوی با هفت تضاد ایتن شناسایی شد که با به کاربستن هرکدام از این اصول، فرایند ادراک بصری را محقق ساخته است. وجود روابط بصری مدنظر پیروان نظریه گشتالت در نگاره، نشان می دهد که نگارگر به طور ناخودآگاه از این اصول در جهت سازمان دهی بهتر اجزای تصویر بهره برده و دریافت آسان تر اثر را فراهم ساخته است.
۶۶.

شناسایی مصادیق الگوهای دیداری نمایش های جنسیّتی در آثار تجسمی هنرمندان معاصرِ گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فمینیسم هنرمندانِ معاصر گیلان نظریه بازتاب اروینگ گافمن جامعه شناسی هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۵
  با توجه به تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رخ داده در سال های اخیر و ظهور هنر اجتماعی، می توان گفت که بخشی از هنر معاصر درواقع نوعی از کنش های اجتماعی و فمینیستی   جامعه را به نمایش می گذارد. پژوهش حاضر به شناخت و تحلیل منتخبی از آثار هنرمندان گیلانی که به نوعی مصداق بازتاب رویکردهای فمینیستی   هستند، می پردازد و درصدد پاسخ به این پرسش است که بر اساس دیدگاه گافمن، مصادیق الگو های دیداری نمایش های جنسیتی بازتاب یافته در آثار هنرمندان معاصر گیلانی کدام اند و فراوانی هر یک چقدر است؟ هدف پژوهش حاضر، شناسایی نمونه هایی از بازتاب رویکرد فمینیستی   به عنوان رویکرد اجتماعی در آثار هنرمندان گیلانی است. ضرورت انجام تحقیق در آن است که شناخت کنش هنرمندان معاصرِ بومی می تواند درباره چگونگی تعامل و کنش هنرمندان بومی با جامعه خویش دانش لازم را تولید کند. روش تحقیق از منظر هدف بنیادی و ازنظر ماهیت به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده و زیر مجموعه تحقیقات فمینیستی   است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش ترکیب روش کتابخانه ای و میدانی است. نتیجه بررس ی ها نشان می دهد که بر اساس نظریه نمایشی اروینگ گافمن الگوهای: مناسکی شدن فرمانبری، اندازه نسبی، رتبه بندی کاری و فضای نمادین، لمس زنانه، عقب نشینی مقبول در آثار مورد مطالعه قابل تشخیص است. الگوی مناسکی شدن فرمانبری با حدود ۳۵ درصد از بیشترین درصد فراوانی در آثار هنرمندان معاصر گیلانی برخوردار است. الگوی عقب نشینی مقبول با حدود ۲۹ درصد و الگوی نمایشی لمس زنانه  با حدود ۱۵درصد در رده دوم و سوم فراوانی قرارگرفته اند. بقیه الگوها نیز، با ۴ تا ۷ درصد فراوانی، در رده های بعدی جدول توزیع فراوانی قراردارند.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان