تنش به مثابه عاملی موثر در پیکره بندی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنش از مفاهیم نقد فرمالیستی و ساخت گرایانه است که در اثر ادبی می تواند به کلیتی ساختارمند منتهی شود. بر همین اساس، بررسی تنش در مؤلفه های شعری اهمیت ویژه ای دارد. با این همه، به نظر می رسد علی رغم پژوهش هایی که متوجه تنش و کاربرد آن در متون مختلف هستند، پژوهش نظام مندی که به تنش و عوامل برسازنده آن بپردازد، در دست نیست. از سوی دیگر، اشعار منوچهر آتشی بنابر چارچوب ساختاری استوار خود، از ویژگی های خاصی برخوردار است و قرائتی که بتواند مسئله تنش و چگونگی بروز و ظهور آن را در اشعار وی بررسی کند ضروری به نظر می رسد. بر همین اساس، در این پژوهش کوشیده ایم با رویکردی تحلیلی توصیفی تنش و عوامل برسازنده آن را در اشعار منوچهر آتشی بررسی کنیم. بنابراین با تکیه بر گفتمان معمول، گفتمان پدیدارشناختی و گفتمان ساختارشکن به بررسی تنش و چگونگی بروز و ظهور آن در اشعار منوچهر آتشی می پردازیم. به این ترتیب، نخست با بررسی ابیاتی از ادبیات کلاسیک، مبانی نظری مورد نظر را تبیین می کنیم و درنهایت با خوانش ساخت گرایانه، تنش و عوامل برسازنده آن را از برخی از اشعار منوچهر آتشی استخراج می کنیم. در این پژوهش روشن می شود که اگرچه در نگاه نخست آحاد و عناصر یک اثر ادبی در ارتباط با یکدیگر نیستند، در تقابل با هم به سر می برند. تنش می تواند عناصر موجود در کل واحد را در تقابل یکدیگر قرار دهد و منتهی به کلیتی ساختارمند شود. بنابراین تنش به مثابه پیوند میان اضداد در اشکال گوناگونی به پیکره بندی و ساختمندی شعر منتهی می شود.