مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تصحیح متن
حوزههای تخصصی:
تصحیح و شرح حدیقه الحقیقه دشواری های بسیاری را در بر دارد. هم باید بر ویژگی های محتوایی متن مسلّط بود و هم بر ویژگی های زبانی و لفظی آن. در ویراست تازه این متنِ مهم آشفتگی ها و کاستی های فراوانی به چشم می خورد که با توجّه به خود متن و قواعد کهن شعر فارسی در مقاله پیش رو به اصلاح برخی از آن ها پرداخته ام. در بسیاری از بیت ها وزن دچار اختلال شده است. حرکت گذاری برخی از بیت ها نادرست است. بسیاری از بیت ها بد خوانده شده است و این بدخوانی در شرح نیز بازتاب یافته است. قافیه های برخی از بیت ها اشکال دارد. دو مصحّح این ویراست که از تشخیص صورت های درست بازمانده اند برخی از این اشکالات قافیه ای را مربوط به سبک شاعری سنائی دانسته اند امّا اغلب چنین نیست و با توجّه به اصول شعر کهن فارسی و آگاهی های مربوط به تاریخ زبان می توان صورت درست برخی از بیت ها را یافت و به تحلیل درستی از چگونگی قافیه پردازی در آنها دست یافت. در این مقاله بر جنبه سخنوری سنائی تأکید ویژه ای شده است و با سند و استدلال آشکار گردیده است که اغلب اشکالات قافیه و وزن حدیقه از اشتباه کاتبان و مصحّحان سرچشمه گرفته است و نباید آن ها را نمودهایی از سبک شعر سنایی به شمار آورد.
بازخوانی یک قصیده تصحیح بیت هایی از دیوان منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)
هرچند دیوان منوچهری بارها تصحیح شده است و هر یک از مصحّحان به سهم خود در عرضه متن قابل قبولی کوشیده اند، هنوز آنچه به عنوان دیوان منوچهری در دست داریم، تا متنی نسبتاً نهایی فاصله دارد و باز هم می توان با جست وجوی بیشتر و همچنین با پیروی از اصول تصحیح انتقادی، بعضی از ابهامات را برطرف کرد. در این نوشتار برخی ابیات منوچهری را از نظر صحّت نسبت و صحّت ضبط ها بررسی کرده و در نتیجه جست و جوهای انجام شده صورت هایی پیشنهاد کرده ایم. در این راه اتّکای ما به قراین متنی، کهن ترین نسخه های بازمانده از اشعار منوچهری و منابع کهن بوده است.
معرفی نسخه خطی «مناظره گوهرها»؛ مفصل ترین مناظره منثور فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
115 - 131
حوزههای تخصصی:
در گنجینه نسخ خطی فارسی، کتب زیادی در موضوع کانی شناسی وجود دارند که اغلب با نام «جواهر نامه» یا «معرفه الجواهر» به موضوعِ معرفی گوهرها، شرح صفات، انواع، معادن، عیوب، روش نگهداری، خواص طبی و قیمت آنها و حتی شناخت برخی سنگهای کم ارزش، فلزات و گاه عطریات و... پرداخته اند. نثرگوهرنامه ها معمولا روان، ساده و علمی و از نظر محتوا نیز، بیشتر دارای مطالبی تکراری و برگرفته از الجماهر فی الجواهر ابوریحان بیرونی و جواهر نامه ی نظامی هستند. مناظره ی گوهرها، رساله ای که نسخه ی منحصر به فرد آن در کتابخانه مجلس نگهداری می شود؛ تنها اثری است که شیوه ای کاملا متفاوت دارد. نویسنده گمنام آن در شیوه ای ابداعی با استفاده از قالب «مناظره» به معرفی دوازده گوهر، خصوصیات و انواع آنها پرداخته است و در واقع به کمک ساختار مناظره و لحن روایی، این گوهرنامه را از اثری علمی و خشک به اثری داستانگونه، نمایشی، جذاب و دلنشین تبدیل کرده و مفصلترین مناظره منثور فارسی را آفریده است. از نظر محتوای گوهرشناسی نیز اطلاعات دقیق و گاه منحصر به فردی که در خصوص برخی از گوهرها ارائه می دهد و نیز ذکر معادل هندی برخی از انواع آنها بر تمایزات اثر افزوده است.
تردید در اصالت غزلی از خاقانی شروانی
منبع:
قند پارسی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
22-34
حوزههای تخصصی:
انتساب شعری به دو یا چند شاعر در تاریخ ادبیّات سابقه دارد. از دیرباز ادبای ما برای تعین صحّت انتساب اینگونه اشعار به یک شاعر شیوه هایی اتخاذ کرده اند که بر معیارهای شخصی و ذوقی استوار بوده است. امروزه با گسترش دانش های سبک شناسی و زبان شناسی، ابزارهای تازه ای در اختیار آمده است که با استفاده از آن ابزارها می توان متون گذشته را ارزیابی کرد و گوینده واقعی شعری را به طور مشخص بازشناخت. از جمله غزلیّاتی که به دو گوینده نسبت داده شده است، غزلی است که در دیوان خاقانی شروانی و دیوان میرزا جلال الدّین اسیر شهرستانی آمده است. مقاله حاضر با معرفی عواملی که چنین التباسی را پیش آورده اند، غزل را از منظر نسخه شناسی و سبک شناسی بررسی کرده و صحّت انتساب آن را به میرزا جلال الدّین اسیر نشان داده است. در پایان نیز با توجّه به ساخت تلمیحی، برای یکی از ابیات غزل، تصحیح و صورت جدیدی ارائه شده است.
ضرورت تصحیح مجدّد دیوان جلال طبیب شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال الدین احمد بن یوسف معروف به جلال طبیب شیرازی از پزشکان و شاعران قرن هشتم هجری قمری است. او پزشک مخصوص شاه شجاع بود و از او در تذکره هایی مانند سفینه خوشگو، تذکره الشعرای دولتشاه سمرقندی و عرفات العاشقین و عرصات العارفین سخن رفته است. دیوان جلال در سال 1389 به تصحیح و مقدمه نصرالله پورجوادی در 358 صفحه به همراه رساله جواهرالبحور به چاپ رسید. در این مقاله ابتدا به معرفی مختصر این شاعر و متن مصحَّح پورجوادی از دیوان او پرداخته می شود؛ همچنین نسخه نویافته کتابخانه سلیمانیه ترکیه معرفی خواهد شد؛ سپس برخی از اشتباه خوانی ها، غلط ها و افتادگی های متنِ مصحّح پورجوادی در مقایسه و مقابله با نسخه کتابخانه ترکیه برشمرده می شود و یادآوری خواهد شد که مجموعه ای از شعرهای عربی جلال طبیب و غزل های فارسی او و مثنوی فارس نامه در متن مصحّح نصرالله پورجوادی نیامده است. پس از مقایسه و مقابله متن چاپی با نسخه سلیمانیه ترکیه، ترجیح و برتری این نسخه بر نسخه اساس پورجوادی کاملاً آشکار شد. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و مطالعه موردی انجام شد. در پایان پیشنهاد می شود بار دیگر دیوان جلال طبیب شیرازی با استفاده از نسخه نویافته کتابخانه سلیمانیه ترکیه و مقابله با نسخه های دیگر تصحیح شود تا هم اشتباهات و نقص های چاپ موجود رفع گردد و هم نسخه ای پیراسته تر و کامل تر به دست آید.
تصحیح ابیاتی از داستان فرود سیاوخش در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقبال عام به شاهنامه فردوسی و کثرت استنساخ آن در طول بیش از هزار سال سبب شده که این متن در معرض انواع تصرّف ها قرار گیرد و با آنکه داشتن متنی قابل اعتماد از شاهنامه همواره دغدغه عدّه ای از خواهندگانش بوده، تا همین دو سه دهه پیش نسخ خطی و تصحیحات موجود آن اغلب با سخن شاعر فاصله ای چشمگیر داشت. تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق از شاهنامه که در میانه دهه 1380 به طور کامل انتشار یافت این فاصله را به طرز قابل توجهی کم کرد و بالأخره شرایط مناسبی مهیّا نمود تا محقّقانی بتوانند در تدقیق متن بکوشند.موضوع مقاله حاضر تصحیح پنج بیت از داستان فرودِ سیاوخش در پادشاهی کیخسرو است که جز یک استثناء، تا کنون در تمام تصحیح های شاهنامه نادرست ضبط شده است. نگارندگان ضمن تصحیح این ابیات کوشیده اند تا توجه خوانندگان را به بعضی نکات دستوری و زبانی که در تصحیح متن دخیل واقع می شود جلب کنند. در این مقاله همچنین ملاحظاتی درباره حدود و ثغورِ به کارگیری تلفظ های دوگانه بعضی کلمات در شاهنامه مطرح شده و با تأمل در یک ترکیب کنایی نادر، که به واسطه دگرگونی در چاپ های معتبر شاهنامه از فرهنگ جامع زبان فارسی هم جا افتاده، بیتی از یک قصیده عثمان مختاری نیز تصحیح گردیده است.
آثار محمّد خان دشتی و نسخه های خطّی آن ها
حوزههای تخصصی:
محمّد خانِ حاجی خانِ جمال خانِ دشتی از شاعران برجسته ی دوره ی بازگشت ادبی و از خوانین خیّر و خوش نام منطقه ی دشتی بوده است. او، درگذر از زندگی سیاسی و نشست و برخاست با بزرگان دوره ی قاجار، شاعری حرفه ای نیز بوده است. این را می توان از تغییرات مداومی که در شعرهایش می داده متوجّه شد. شعر او در زمانه ای که در آن می زیسته، مورد توجّه بزرگان حکومتی و شاعران معروف و تذکره نویسان بوده امّا با گذشت زمان رو به فراموشی گذاشته است. به غیر از دیوان اشعار که در بردارنده ی انواع شعر به خصوص غزل است چندین کتاب دیگر نیز تألیف کرده است. این مقاله در پی معرّفی آثار این شاعر و بررسی اجمالی شعر اوست.
بررسی انتقادی تصحیح تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
چاپ و انتشار تصحیح تذکره الاولیاء عطار نیشابوری که از امّهات متون نثر فارسی به شمار می رود در سال 1398 به همّت دکتر محمّدرضا شفیعی کدکنی به انجام رسید. از اوّلین تصحیح انتقادی تذکره الاولیاء توسّط رینولد الین نیکلسون بیش از یک قرن می گذرد؛ امّا تصحیح تازه ای که صورت گرفته از بسیاری جهات بر تصحیح سایرین برتری دارد؛ زیرا که مصحّح از طریق مقابله با نسخ خطی متعدد و فراهم کردن چاپی انتقادی تا حدّ زیادی متن نزدیک به زبانِ عطار ارائه داده است. در کنار این باید از تعلیقات سودمند، مقدّمه مفصّل، به دست دادنِ مآخذ اصلی سخن مشایخ در تذکره و فرهنگواره های آن یاد کرد. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن اشاره به محاسن و مزایای تصحیح جدید تذکره، برخی کاستی ها و اشتباهات واردشده در متنِ کتاب را برشمارد. از جمله این کاستی ها می توان به غلط های مطبعی، ارج اعات ناقص و یا اشتباه، دوگانگی در روش تصحیح متن، آشفتگی های ساختاری و محتوایی اشاره کرد.
بررسی انتقادیِ کتاب قصه سلیمان ذمتنی کهن از حوزه زبانی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
قصه سلیمان نوشته ایویعقوب یوسف بن علی بن عمر تبریزی است که تاریخ نوشته شدن آن به سال های پایانی سده ششم تا سال های آغازین سده هفتم بازمی گردد. این کتاب به کوشش علیرضا امامی و ادوان امیری نژاد نخست بار در سال ۱۳۹۸ از سویِ نشر اوقاف دکتر محمود افشار به همکاری نشر سخن به چاپ رسیده است. متنِ به دست داده شده، علی رغم کوشش بسیار و ارزشمند مصححان، خالی از کاستی و نادرستی و نابسامانی نیست. هدف این پژوهش تصحیح نادرستی ها و برطرف کردن کاستی های کار مصححان است. هدف دیگر این پژوهش شناسایی و رفع جاافتادگی ها و نادرستی های دیگر موجود در نوشته ابویعقوب تبریزی است که از چشم مصححان به دور مانده است. این کار با بهره گیری از نوشته های کهن فارسی، توجه به بافت زبانی و بافت گفتار و سنجش قصه سلیمان با نوشته های هم دوره انجام شده است. همچنین، کوشش شده است که کاستی های بخش مقدمه و فهرست های این تصحیح برطرف شود. نیز، در این پژوهش واژه ای نو نیز در متن یافته و با یاری گرفتن از دو متن کهن دیگر، معنای آن روشن شد.
تفسیرِ بصائرِ یمینی: کاستی ها و بررسیِ ویژگی هایِ آوایی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۰)
297 - 316
حوزههای تخصصی:
تفسیرِ بصائرِ یمینی از تفسیرهایِ فارسیِ ارزشمند و کهنِ قرآن است که در سدهٔ ششمِ هجری به دستِ قاضی معین الدّین محمّد بن محمود نیشابوری نوشته شده است. بخشی از این کتاب، در سالِ ۱۳۵۹، به تصحیحِ علی رواقی از سویِ انتشاراتِ بنیادِ فرهنگِ ایران به چاپ رسید؛ نزدیک به چهار دهه پس از آن، در سالِ ۱۳۹۸، متنِ کاملِ این تفسیر به تصحیحِ همو در چهار جلد از سویِ مؤسسهٔ پژوهشیِ میراثِ مکتوب چاپ شد. متأسفانه، در این تصحیح، تنها به واژه هایِ کم کاربرد و نادرِ این کتاب پرداخته شده است و از بررسیِ دیگر ویژگی هایِ آن چشم پوشیده شده است. این بی توجّهی به جنبه هایِ گوناگون به کاستی هایی در مقدّمه و به تصحیح هایِ قیاسیِ بی مورد در متنِ مصحَّح انجامیده است. هدفِ این نوشته شناساییِ کاستی هایِ مقدّمهٔ مصحِّح و شناساندنِ بهترِ بصائرِ یمینی بود؛ از این روی، برخی از کاستی هایِ مقدّمه، از جمله جنبهٔ تفسیر، ترجمه، قرائاتِ قرآنی و شیوهٔ تصحیح، به گونه ای مجمَل، یاد کرده شد. همچنین، از میانِ جنبه هایِ زبانیِ ناگفتهٔ این اثر، جنبهٔ آوایی برگزیده شد و کوشیده شد تا ویژگی هایِ درخورِ آن نمایانده شود
نکته هایی درباره ارتباط سرنویس ها با ساخت داستان در شاهنامه و پیشنهادهایی برای گزینش بسامان تر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
111 - 125
حوزههای تخصصی:
سرنویس های شاهنامه عبارت های قرارگرفته در میان ابیات اند که بیانگر رخدادهای مهم در داستان هستند. سرنویس ها کارکردهای مختلفی دارند که مهم ترین آنها مشخص کردن بخش های داستان است. با خواندن داستان های طولانی، خواننده بیشتر پی می برد که به عنوان هایی نیاز دارد تا خط داستانی برای او مشخص شود. با حذف این عبارات از داستان های شاهنامه بخشی از هنر فردوسی در ساماندهی به توصیفات نیز مغفول می ماند. سرنویس ها مانند ابیات، ظرفیت داشتن وِیژگی های سبکی و هنری را ندارند؛ بنابراین مصحّحان در گزینش صورت صحیح آنها، عمدتاً به مطالب ثبت شده در نسخه ها بسنده می کنند. این شیوه از گزینش به سبب تک بُعدی بودن، مشکلاتی را به وجود می آورد. حال آنکه ساختار داستان و سرنویس با یکدیگر مرتبط است و می توان با شناخت ساخت داستان و عناصر اثرگذارش بر سرنویس ها، ضبط های دقیق تری ارائه داد. این رویکرد به متن و سرنویس، عناصری کمکی در اختیار مصحّح قرار می دهد که برای گزینش درست تر می توان از آن استفاده کرد. در این مقاله با در نظر داشتن ساختار داستان و پیوندی که با سرنویس ها دارد، راهکارهایی برای گزینش بسامان تر ارائه می شود؛ نیز در تصحیح متن، محل قرارگرفتن هر سرنویس مانند ضبط آن اهمیت دارد. با توجه به ساختار و محتوای ابیات شاهنامه، به انتخاب محل دقیق این عبارت ها اشاره، و برای ساماندهی به تصحیح سرنویس با رویکرد توجه به ساخت داستان، پیشنهادهایی ارائه خواهد شد.
حواشی ملک الشعرای بهار بر دیوان جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
99 - 121
تعدادی از متون نظم و نثر فارسی، هنوز چنان که باید، در معرض تصحیح علمی و دقیق قرار نگرفته است و معمولاً آنچه امروز از آن متون به دست ماست، با شیوه های نادرست و غیراصیل چاپ و منتشر شده اند؛ از آن جمله است دیوان جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی که فعلاً چاپ مرحوم وحید دستگردی تنها مأخذ اشعار اوست. از آنجا که جمال الدین از شاعران صاحب سبک و تأثیرگذار شعر فارسی در سده های ششم و هفتم بوده است، تصحیح مجدد دیوان او با استفاده از نسخه های اصیل و روش علمی ضروری به نظر می رسد و علاوه بر تهیه نسخه های صحیح دیوان وی، توجه به نتایج کوشش ها و دقت های محققانی که شعر جمال را با دید انتقادی بررسی کرده اند و درصدد دست یافتن به صورت معتبر و اصیل شعر وی بوده اند، کمک فراوانی می کند. خوشبختانه یادداشت های چندی در حواشی نسخه ای از دیوان جمال ثبت افتاده که به قلم ملک الشعرای بهار است و از آنجا که وی دارای اشراف و تسلطی بی مانند در ظرائف سبکی و زبانی شعر پارسی بود، دیدگاه های اصلاحی او در این حواشی می تواند در بعض ابیات صورت صحیح و معتبرتری از آنچه هست، به دست دهد. از همین روی در نوشتار حاضر به استخراج آن حواشی از نسخه خطی دیوان جمال الدین عبدالرزاق و تطبیق آن ها با دیوان چاپ شده وی، پرداخته شده است.
نگاهی به سهم ایرانیان در زمینه تألیف متون عربی در قدیم و تصحیح آن ها در قرن اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
پس از پیدایش تمدن اسلامی، دانشمندان ایرانی که در شکل گیری آن نقش مهمی داشتند، آثار خود را به زبان های عربی و فارسی نوشتند. برخی از این آثار را دانشمندان دیگر از فارسی به عربی یا بالعکس ترجمه کردند و در مواردی هم خود نویسندگان به ترجمه یا تألیف دو باره اثر خویش به زبان دیگر، پرداختند. از سوی دیگر، در عصر حاضر، پژوهشگران متون اسلامی به هنگام تصحیح متون از ترجمه های آن ها نیز بهره گرفته و بدین ترتیب بر دقت و کیفیت کار افزوده اند. در این مقاله پس از اشاره به سهم دانشمندان ایرانی در حوزه تمدن اسلامی و آثار آن ها، نمونه هایی از ترجمه های یاد شده معرفی خواهند شد. در ادامه بحثی در باره برخی از تلاش های پژوهشگران ایرانی در تصحیح متون و جایگاه آن ها در تحقیقات اسلامی و ایرانی مطرح می شود و نمونه هایی از استفاده مصححان ایرانی از ترجمه متون در تصحیح متن (به ویژه در شناسایی افتادگی ها یا قرائت های دشوار) نیز ارائه خواهد شد.
قصیده ای از سید حسن غزنوی در دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
161 - 189
انتساب شعری (قصیده، غزل، و...) به دو یا چند شاعر در تاریخ ادبیات فارسی نمونه های فراوانی دارد. ادبای ما معمولاً برای تعیین درستی و نادرستی نسبتِ چنین اشعاری به یک شاعر روش هایی به کار بسته اند که بر معیارهای ذوقی و شخصی استوار بوده است و در این زمینه آیین عملی و قابل اتباعی طرح نکرده اند. امروزه توسعه دانش های سبک شناسی و زبان شناسی ابزارهای شناختی تازه به دست می دهند که به کمک آن ها به شیوه خرسندکننده ای می توان متون گذشته را ارزیابی کرد و گوینده واقعی شعری را باز شناخت. از جمله قصایدی که به دو گوینده هم روزگار و همشهری نسبت داده شده است، قصیده ای است که در دیوان سنایی غزنوی و سید حسن غزنوی آمده است. در این مقاله با شناسایی و معرفی عواملی که چنین اشتباه و التباسی را پیش آورده اند، قصیده را از منظر نسخه شناسی و سبک شناسی بررسی کرده ایم و صحت نسبت آن را به سید حسن غزنوی نشان داده ایم. در پایان نیز با عرضه صورت تازه ای از قصیده خطاهای آن را در دیوان چاپیِ شاعر باز نموده ایم.
تصحیح بیت هایی از شاهنامه به یاری قافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
239 - 260
در این جستار نخست از اهمیت توجه به شیوه های قافیه بندی شاعران سخن می رود و نشان داده می شود که در کنار پای بندی به کهن ترین دستنویس ها هنجارهای قافیه پردازی را نیز در کار تصحیح باید مورد توجه قرار داد. برای اثبات این مطلب نمونه هایی از شعر خاقانی و حافظ به دست داده می شود و سپس به بخش اصلی کار که به تصحیح برخی بیت های آسیب دیده ویراستِ خالقی مطلق از شاهنامه اختصاص دارد، پرداخته خواهد شد. در این بررسی کوشش شده است که ملاک های تصحیح متن از نظر دور نیفتد و صحت و اصالت متن فدای زیبایی قافیه نشود.
بررسی انتقادی تصحیح کتاب «احوال و اخبار برمکیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
167 - 183
با توجه به اینکه علم تصحیح متن در پنجاه شصت سال اخیر پیشرفتهای بسیاری داشته، و ابزار و شیوه های جدید در اختیار مصححان قرار گرفته است، انتظار می رود متنهایی که اخیراً تصحیح و به جامعه علمی عرضه شده اند صحیح و یا حداقل کم غلط باشند، با وجود این کم نیستند آثاری که با اغلاط فراوان منتشر می شوند. احوال و اخبار برمکیان که در سال 1390 توسط انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر شده، متأسفانه اغلاط فراوانی دارد و گاه این خطاها سبب ابهام متن گشته اند. این کتاب شامل دو رساله است که محتملاً در قرن ششم، توسط مترجم یا مترجمانی ناشناس، از روایات گوناگون زندگی خاندان آل برمک که به زبان عربی موجود بوده ترجمه شده است. در نوشتار حاضر به بعضی از این خطاها ضمن ارائه صورت صحیح، پرداخته شده است.
نسخه ای معتبر از دیوان سیدحسن غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
سیدحسن غزنوی مشهور به سیداشرف، از شاعران توانمند نیمه اول قرن ششم هجری است که در تاریخ شعر فارسی مقام و منزلت مهمی دارد و بررسی و مطالعه آثارش در ارزیابیهای لازم برای محققان تاریخ ادبیات ضروری است. دیوان او نخستین بار در سال 1328ش به همت محمدتقی مدرس رضوی منتشر شده است، اما به سبب متأخر بودن نسخه ها و اغلاط و تصحیفهای آنها، ابهامات و اشکالات فراوانی به متن چاپی راه یافته است. امروزه با شناسایی نسخه هایی اصیل تر از دیوان این شاعر که بسیاری از این اشکالات را رفع می کنند، لزوم تصحیح مجدد آن بیشتر احساس می شود. در این مقاله یکی از بهترین این نسخه ها معرفی و گزارشی از امتیازات آن عرضه شده است.
نقدی بر تصحیح یاحقی- سیدی از تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
207 - 231
تاریخ بیهقی از آثار ممتاز ادب فارسی و از منابع معتبر در قلمرو تاریخ ایران است. این کتاب به لحاظ محتوا و سبک نگارش اهمیت بسیاری دارد و به سبب همین اعتبار و اهمیت، همواره مورد توجه و قبول بوده و تا امروز بارها تصحیح و چاپ شده است. آخرین تصحیح این کتاب به کوشش محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی درسال 1388ش. انتشار یافته، اما به رغم دقت نظر مصححان، همچنان تعدادی از ضبط ها و تعلیقات این اثر محل تردید و تأمل است. در این مقاله ضمن بررسی باقی مانده دفتر پنجمِ تاریخ بیهقی ،برخی از کاستی های تصحیح دفتر اخیر و تعلیقات متن نشان داده شده است.
معرفی و بررسی کهن ترین نسخه شناخته شده قرّهالعین (کتاب امثال و حکم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۵پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
155 - 176
قرّه العین یا قرّه العیون یکی از متون کهن فارسی است که در زمینه تطبیق امثال عربی و فارسی با یکدیگر و نیز با آیات قرآن نگارش شده است. از بعضی قراین بر می آید که نگارش این اثر در حدود نیمه دوم سده ششم، احتمالًا به دست نویسنده ای به نام قاضی اوش به رشته تحریر درآمده است. از این کتاب نسخ زیادی در کتابخانه های مختلف دنیا باقی مانده است که تا چندی پیش، قدیمی ترین آن ها را نسخه مورّخ 722ق کتابخانه فاتح استانبول می دانستند، حال آن که دست نویسی از این اثر در مجموعه ای متعلّق به جلال الدّین همایی وجود دارد که مورَّخ 651ق است و اکنون در کتابخانه ملّی ایران نگهداری می شود. در این مقاله، ویژگی های نسخه یادشده و اهمیت آن در تصحیح دوباره قرّه العین و تحدید زمان نگارش آن بررسی شده است.
ملاحظاتی درباره تحفه الملوک و تصحیح مجدّد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
تحفه الملوک، از علی بن ابی حفص بن فقیه محمود اصفهانی، رساله ای در آداب ملوک است که در قرن ششم یا اوایل قرن هفتم تألیف شده است. این رساله در سال 1382ش، با تصحیح علی اکبر احمدی دارانی، به طبع رسیده است. در این مقاله، ما به بعضی از وجوه اهمیّت این کتاب، از جمله اشتمال آن بر بعضی ابیات رودکی و ابوشکور بلخی اشاره کرده ایم و برخی عبارات و ابیاتی که مفاد آنها را می توان پیشینه ای برای سخنانی از سعدی در گلستان و بوستان دانست، نشان داده ایم و آن گاه نمونه هایی از سهوهایی را که در تصحیح این متن پیش آمده است، یادآوری کرده ایم.