مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ساختار صنعتی
حوزههای تخصصی:
تغییرات ارزش افزوده فعالیت های صنعتی در اثر سیاست های صنعتی - اقتصادی شاخصی مهم برای شناخت وضعیت ساختار صنایع می باشد. این مقاله با استفاده از داده های ارزش افزوده صنایع بیست و سه گانه در بخش صنعت ایران، به تجزیه و تحلیل ساختار صنعتی و تعیین قدرت رقابت پذیری هر یک از فعالیت های صنعتی پرداخته است که به وسیله شاخص های متداول از جمله متوسط شاخص تغییرات ساختاری و شاخص قدرت رقابت پذیری برای سال های 1374 تا 1384 تبیین شده است. نتایج به دست آمده از شاخص های تحلیل ساختاری نشان می دهد که از صنایع مورد بررسی با کدهای دو رقمیISIC صنایع تولید سایر وسایل حمل و نقل، تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر، تولید کاغذ و محصولات کاغذی، تولید فلزات اساسی، صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی و تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی نسبت به سال پایه از رشد ارزش افزوده بالایی برخوردار بوده اند، یعنی تغییرات ساختاری مثبتی از خود نشان داده اند. همچنین در این سال ها، در بین گروه های مختلف صنایع (طبقه بندی صنایع با کدهای دو رقمیISIC ) صنایع ذغال کک - پالایش و سوخت های هسته ای، صنایع تولید مواد و محصولات شیمیائی و تولید فلزات اساسی به ترتیب، با نرخ رشدی معادل 81/10، 49/7 و 49/5 درصد، حایز بالاترین میزان نسبت شاخص رقابت پذیری برای نیروی کار بوده اند.
بررسی تحلیلی ساختار صنعتی و رقابت پذیری صنایع ایران به تفکیک کدهای ISIC در دوره 1386-1374(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ارزش افزوده فعالیت های صنعتی در اثر سیاست های صنعتی - اقتصادی شاخصی مهم برای شناخت وضعیت ساختار صنایع می باشد. این مقاله با استفاده از داده های ارزش افزوده صنایع بیست و سه گانه در بخش صنعت ایران، به تجزیه و تحلیل ساختار صنعتی و تعیین قدرت رقابت پذیری هریک از فعالیت های صنعتی پرداخته است که به وسیله شاخص های متداول از جمله متوسط شاخص تغییرات ساختاری و شاخص قدرت رقابت پذیری برای سال های 1374 تا 1384 تبیین شده است. نتایج به دست آمده از شاخص های تحلیل ساختاری نشان می دهد که از صنایع مورد بررسی با کدهای دو رقمی ISIC صنایع تولید سایر وسایل حمل و نقل، تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر، تولید کاغذ و محصولات کاغذی، تولید فلزات اساسی، صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی و تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی نسبت به سال پایه از رشد ارزش افزوده بالایی برخوردار بوده اند، یعنی تغییرات ساختاری مثبتی از خود نشان داده اند. همچنین در این سال ها، در بین گروه های مختلف صنایع (طبقه بندی صنایع با کدهای دو رقمی (ISIC صنایع ذغال کک - پالایش و سوخت های هسته ای، صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی و تولید فلزات اساسی به ترتیب، با نرخ رشدی معادل 10.81، 7.49 و 5.49 درصد، حایز بالاترین میزان نسبت شاخص رقابت پذیری برای نیروی کار بوده اند.
اعتبار نظریه های ساختار کارا و قدرت بازار در صنعت داروسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه ماهیت سودآوری در صنعت داروسازی ایران طی دوره زمانی (1386-1380) بر اساس رویکردهای ساختارکارا و قدرت بازاری مورد مطالعه قرار گرفته است. نظریه ساختار کارا افزایش سودآوری صنعت را ناشی از افزایش کارایی می داند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها انواع شاخص های کارایی برای بنگاه های موجود در صنعت داروسازی ایران محاسبه شده است. با توجه به نظریه قدرت بازار برخی شاخص های تمرکز صنعت نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه حاکی از اثر مثبت و معنا دار شاخص های تمرکز صنعت بر سودآوری صنعت داروسازی ایران می باشد، بنابراین نظریه قدرت بازار در صنعت داروسازی ایران مورد تأیید قرار می گیرد.
بررسی اثرات فضایی اندازه شهر و ساختار صنعتی بر بهره وری نیروی کار در راستای تحقق توسعه اقتصاد شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات اقتصادی، بهره وری نیروی کار بیشتر از آنکه یک زیرساخت فیزیکی تلقی شود، زیرساخت اجتماعی برای ترکیب بهینه عوامل تولید است که در کنار متغیری همچون توزیع اندازه شهرها می تواند اثرات متفاوتی برجای بگذارد. این پژوهش بر آن است که تأثیرات اندازه شهر و ساختار صنعتی شهرها را به عنوان دو ستون برای حفظ و تداوم رشد اقتصادی مورد بررسی قرار داده و اثرات آن را بر یک متغیر اقتصادی- اجتماعی همچون بهره وری نیروی کار مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. براین اساس از مدل های پانل فضایی جهت برآورد اثرات اندازه شهر و صنعتی شدن بر بهره وری نیروی کار برای ۳۰ استان کشور طی دوره زمانی ۱۳۹۶-۱۳۸۴ استفاده شد. به دلیل وجود اثرات تجمیعی و ازدحامی در شهرها، از توان دوم متغیرهای اندازه شهر و صنعتی شدن در برآوردها استفاده شد. نتایج نشان دادند رابطه U شکل معکوس بین اندازه شهر و صنعتی شدن با بهره وری نیروی کار وجود دارد. می توان استدلال نمود که در مرحله ابتدایی به دلیل بزرگتر بودن اثر تجمیعی از اثر ازدحام، اندازه شهر دارای اثر مثبتی بر بهره وری بوده (به اندازه ۰/۴۹ واحد افزایش)، ولی به مرور زمان اثر ازدحامی دارای نیروی قوی تر نسبت به اثر تجمیعی در شهرها شده و بهره وری نیروی کار را کاهش داده است (به اندازه ۰/۳۱ واحد کاهش). از سوی دیگر، ساختار صنعتی نیز به دلیل افزایش تولید، بهره وری را افزایش می دهد (به اندازه ۱۴/۷۱ واحد افزایش) ولی بعد از رسیدن به نقطه بهینه به دلیل وابستگی بیش از حد به صنایع تولیدی، مزایای نهایی اثر مقیاس بر بهره وری نیروی کار را کاهش می دهد (به اندازه ۰/۰۲ واحد کاهش).
بررسی تأثیر مقررات زیست محیطی بر بهره وری سبز استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
33 - 48
در حال حاضر فعالیت های اقتصادی از طریق برداشت بی رویه منابع زیست محیطی و انتقال پسماند فعالیت های تولیدی و مصرفی به محیط زیست موجب تخریب آن می شوند. هدف این تحقیق ارزیابی تاثیر مقررات زیست محیطی بر بهره وری سبز در ایران است. برای این منظور ضمن استفاده از اطلاعات مربوط به سرمایه، نیروی کار، تولید ناخالص داخلی، آلودگی و تنظیم گری زیست محیطی در 31 استان طی دوره ۱۳۹۵-۱۴۰۰ و با به کارگیری "تابع فاصله جهت دار غیر شعایی" تاثیر مقررات زیست محیطی بر خروجی ها مطلوب و نامطلوب ارزیابی می شود. نتایج تحقیق دلالت بر آن دارند که مقررا ت زیست محیطی موجب ارتقای بهره وری سبز در استان های ایران می شود. علاوه بر این مقررات زیست محیطی نسبت به کنترل خروجی های نامطلوب فعالیت های اقتصادی موفقیت کمتری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که اثر تولید ناخالص داخلی بر بهره وری سبز ناچیز است و نسبت ارزش افزوده بخش صنعت به GDP بر بهره وری سبز تاثیر منفی و معناداری دارد.
چرخه های تجاری و شدت انرژی در ایران با رویکرد تحلیل نامتقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
93 - 121
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مطالعات نشان داده اند که شرایط اقتصادی بر شدت انرژی تأثیر می گذارد. چرخه های تجاری یکی از تحولات محیط کلان اقتصادی است که بر شدت انرژی مؤثر است. مطالعه حاضر اثر نامتقارن چرخه های تجاری بر شدت انرژی را در کشور ایران در فاصله زمانی 2020-1972 میلادی بررسی می کند. جهت تحلیل روابط میان متغیرها، روش خودتوضیحی با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL) به کار گرفته شده است. نتایج مدل نشان داده است که در کوتاه مدت اثرگذاری تکانه منفی چرخه تجاری بر شدت انرژی ابتدا تا وقفه اول، منفی و سپس تا وقفه سوم تأثیر مثبت دارد در حالی که در بلندمدت مثبت است. اما تکانه مثبت در چرخه تجاری برای کوتاه مدت و بلندمدت، تأثیر منفی بر شدت انرژی دارد. همچنین نتایج نشان دهنده این است که ضرایب مربوط به متغیر لگاریتم قیمت نفت اوپک در کوتاه مدت و بلندمدت مثبت هستند. اما ضرایب کوتاه مدت و بلندمدت لگاریتم شاخص ساختار صنعتی نشان دهنده آن است که شدت انرژی در کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب 12/0 درصد کاهش و 04/0 درصد افزایش می یابد. در انتها نتایج آزمون والد نشان می دهد که اثرات تکانه های مثبت و منفی چرخه های تجاری بر شاخص شدت انرژی در بلندمدت نامتقارن اما در کوتاه مدت این اثرگذاری متقارن است. تشخیص و شناخت چرخه های تجاری می تواند منجر به تصمیم گیری صحیح سیاستگذاران در توسعه صنعت انرژی شود و در عین حال می تواند به طور مؤثر از رشد بیش از حد شدت انرژی جلوگیری کرده و حتی آن را کاهش دهد.
بررسی تأثیر نوآوری فناورانه انرژی های تجدیدپذیر بر تغییر اقلیم در ایران (با نگاهی به بند 7 سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اقتصادی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
603 - 626
حوزههای تخصصی:
با توجه به بالاتر بودن مصرف سرانه انرژی در ایران از کشورهایی نظیر ترکیه، هند، چین و هنگ کنگ، پاکستان، آفریقا، ونزوئلا، کشورهای آسیایی غیر OECD و منطقه خاورمیانه، احتمال وقوع حتمی پدیده تغییر اقلیم در ایران و همچنین، عدم بهره برداری شایسته از منابع تجدیدپذیر انرژی علی رغم ظرفیت فراوان در ایران در این مطالعه به بررسی تأثیر سرانه تولید ناخالص داخلی و نوآوری فناورانه انرژی های تجدیدپذیر بر تغییر اقلیم در ایران با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) پرداخته شد. در بند 7 سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف، بر افزایش سهم انرژی های تجدیدپذیر و نوین تأکید شده است. برای این منظور، داده های مورد نیاز مربوط به متغیرهای پژوهش به صورت سالانه طی دوره 99-1380 از بانک جهانی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، مرکز آمار ایران و ترازنامه انرژی مربوط به وزارت نیرو استخراج شده و جهت تخمین مدل از نرم افزار Eviews استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای سرانه تولید ناخالص داخلی، نرخ شهرنشینی و ساختار صنعتی دارای اثر معنادار مثبت و متغیرهای مصرف انرژی های تجدیدپذیر و نوآوری فناورانه انرژی های تجدیدپذیر دارای اثر معنادار منفی بر تغییر اقلیم در ایران هستند.