مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
تاریخ بیهقی
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه اریک برن هر فرد دارای مجموعه ای از الگوهای رفتاری خاصی است که معرف حالت روانی اوست، اما ممکن است همین فرد در حالت روانی متفاوت، الگوهای رفتاری دیگری را بروز دهد که غالبا متناقص با رفتار قبلی اوست، و این سبب پیدایش « نظریه حالات من» شده است. اریک برن بنیان گذار تحلیل رفتار متقابل «حالات من» را به سه بخش والد، بالغ و کودک تقسیم می کند. طبق نظریه اریک برن «والد» یکی از سه حالت شخصیت انسان است که انسان آن ها را از والدین، یا الگوهای قدرت فرامی گیرند. «والد» به دو صورت والد حمایتگر مهربان و «والد» کنترل کننده مستبد ظاهر می شود. که هر کدام از آن ها به دو جنبه مثبت و منفی تقسیم می شوند. این پژوهش با شیوه توصیفی-تحلیلی با استناد به تاریخ بیهقی و نظریات اریک برن و رویکرد میان رشته ای مولفه هایی چون ابعاد سه گانه شخصیت، انواع والد و مصادیق آن را در شخصیت امیر مسعود غزنوی مورد تحلیل قرار می دهد. در این بررسی معلوم می شود که مسعود غزنوی در موقعیت های مختلف چگونه عمل می کند و به چه روشی (من) والد خود را در قالب اعمال خود آشکار می نماید و این رفتار ریشه در چه تنش روحی و روانی وی قرار دارد. از بررسی نتایج این پژوهش چنین استنباط می شود که امیر مسعود در بیشتر مواقع «بالغ» خود را حذف و از حالت «والد» مستبد خود تصمیم گیری می کند و رویکردهایی از جمله اظهار قدرت، تهدید و ارعاب و استبداد را ایجاد می کند.
مقایسه نامه های منشور تاریخ بیهقی و التّوسّل الی التّرسّل با رویکرد ادبی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
61 - 89
حوزههای تخصصی:
نامه قالبی مهم برای ارتباط میان انسان ها و انتقال پیام هاست که برای نوشتن آن به ویژه در دستگاه حکومتی باید اصول خاصی را رعایت کرد. دیوان رسالت، تشکیلاتی مهم و گسترده در دستگاه سلطنت بود که نامه های دیوانی به نظم و نثر در آن ها نگارش می یافت. تعداد نامه ها، نقش و تنوع آن ها از نظر ادبی نیز درخور تأمل است. نامه های گوناگون که با اسامی ملطّفه، مثال، منشور، رقعه، گشاد نامه، پیمان نامه، فتح نامه، شکست نامه و ... شناخته می شوند اطلاعات مهمی را دربردارند و می توانند منبع مفیدی برای شناخت جهان بینی و قدرت حاکمان زمان باشند. این جستار با هدف بررسی و مقایسه نامه های منشور با تأکید بر جنبه ادبی تاریخ بیهقی و التوسّل الی الترسّل به روش کتابخانه ای و توصیفی - تحلیلی نگاشته شده است. نامه های منشور در تاریخ بیهقی کوتاه هستند، ابوالفضل بیهقی گزارشی کلی و کوتاه از آن ها ارائه می دهد، به صنایع ادبی چندان نمی پردازد و اشاره های اندکی به صنایعی چون سجع، کنایه و تکرار دارد. مفاد منشورها با اهداف سیاسی و نگاه حاکمیتی به منظور سپردن مسئولیت اداره و کنترل نواحی زیردست به اشخاص است. نامه های منشور التوسّل الی الترسّل بلند هستند و بها ءالدین بغدادی در نگارش آن ها صنعت پردازی کرده است، صنایعی مانند تلمیح، تشبیه، استعاره، کنایه، سجع، جناس و تضاد بسامد بیشتری دارند. تاریخ بیهقی به سبب تقدّم زمانی، و بهره مندی بغدادی از آن شایان توجه است؛ اما منشورهای مندرج در التوسّل الی الترسّل به دلیل جنبهآموزشی کتاب، مفصل تر هستند و در آن ها به جزئیات توجه بیشتری شده است.
بررسی تاریخ بیهقی با رویکرد تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۶۲-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
اگر زبان را نه آینه منعکس کننده مبارزه ها، بلکه موضوع مبارزه ها و ابزار مبارزه تلقی کنیم، دیگر به جای آن باید از دال گفتمان استفاده کرد که مفاهیم قدرت و زبان را در یک درهم تنیدگی مداوم و تفکیک ناپذیر مفهومی، قابل فهم می سازد. درهمین راستا این مقاله بر آن است تا با روشی گفتمانی و با اتخاذ دیدی انتقادی متن تاریخ بیهقی را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین متون کلاسیک ادبیات فارسی بفهمد و بخواند. به عبارت دیگر با قرار دادن این متن در بافت گفتمانی اش و رابطه دیالکتیکش با قدرت و فهمیدن این متن به عنوان میدان مبارزه قدرت ها و گفتمان های متضاد و متخاصم جامعه بتوان به فهمی نو از آن دست پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای انجام تحلیل های خرد متنی، و از نظریه گفتمان لاکلاو و موف برای انجام تحلیل های کلان گفتمانی عصر بیهقی، به طور هم زمان و ترکیبی بهره می گیرد تا بتوان به نوعی تحلیل گفتمانی خرد و کلان رضایت بخش از متن و عصر تاریخ بیهقی دست پیدا کرد. متن تاریخ بیهقی چنان که نشان داده می شود، نه منعکس کننده راستین مبارزات بلکه خود بخشی از فرایند مبارزه است. این متن تحت تأثیر زنجیره گفتمان های حاکم است و علیه گفتمان های پیرامونی به کار گرفته می شود. تاریخ بیهقی، تحت تأثیر گفتمان که ذهن دوقطبی متن را به یک بازنمایی جهت دار از جریان امور و واقعیت ها می کشاند، گفتمان های حاکم را برجسته مس سازد و گفتمان های پیرامونی را به حاشیه می راند.
بررسی شخصیت های داستانی تاریخ بیهقی بر اساس نظریه رشد اخلاقی کلبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
139 - 167
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی، اثر ابوالفضل بیهقی، نویسنده چیره دست ادب فارسی است. این کتاب با لحنی داستانی و روایی حوادث دوره تاریخی غزنوی و ویژگی های اخلاقی شخصیت های این عصر را بیان می کند. ذکر جزئیات و توصیفاتی که بیهقی در توضیح و تفسیر ویژگی های شخصیت ها دارد، نشان دهنده توجه وی به تحولات شناختی اخلاقی است. هرچند این اثر بیشتر نوعی تاریخ یک سلسله حکومتی است، ولی شیوه ای که بیهقی در نوشتن آن به کاربرده آن را اثری جامع و همگام با هنجارها و پیامدهای اخلاقی کرده است. تئوری رشد اخلاقی لارنس کلبرگ، نظریه پرداز و روانشناس مطرح آمریکایی و استاد برجسته دانشگاه شیکاگو که رشد اخلاقی را با توجه به ویژگی های هنجاری افراد به سطوح سه گانه ای تقسیم بندی می کند، می تواند بنیاد نظری مناسبی برای تحلیل شخصیت های تاریخ بیهقی باشد، نظریه رشد اخلاقی کلبرگ از جمله رویکردهای شناختی به بحث اخلاق است که پژوهش های مختلفی بر مبنای آن صورت گرفته است. هدف اصلی این پژوهش نیز به کارگیری نظریه رشد اخلاقی کلبرگ در رفتار شخصیت های داستانی تاریخ بیهقی و پاسخ به این پرسش است که آیا ویژگی های شخصیت های داستانی تاریخ بیهقی با مراحل رشد اخلاقی کلبرگ قابل تفسیر است یا خیر؟ با بررسی این موضوع به روش توصیفی تحلیلی در تاریخ بیهقی شش مولفه اخلاقی مهم مربوط به رفتار شخصیت های داستان شناسایی شده و هر یک از این شاخصه ها رفتارهای متعددی را شامل می شود و هر رفتار بر انگیزه خاصی دلالت می کند که در تبیین تئوری کلبرگ نیز دیده می شود.
کارکرد معناشناسی « تقابل » در حکایتی از تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
267 - 302
حوزههای تخصصی:
به باورساختارگرایان تمامی پدیده ها به نظامی ساختاری تعلّق دارندکه عناصرو اجزای سازنده آن ها با یکدیگرارتباطی منسجم و تعاملی هدفمنددارند وفهم این ارتباط تنهاازطریق کشف تفاوت ها میسّراست. از مهم ترین این رابطه ها تقابل های دوگانه است. تقابل های معنایی از فروع تقابل های دوگانه درسطح واژه است که درآن واژه، با توجه به جفت متضادّخودمعنا می یابد. بار ارزشی قطب ها در تقابل های معنایی مهم و اغلب یکی دارای بار منفی و دیگری مثبت است. حکایت «هارون الرشید و دو زاهدِ»تاریخ بیهقی در زمره شاخص ترین روایات این کتاب است.این حکایت از تقابل معناییِ کلانِ «زهد ریایی / زهد راستین» تشکیل شده و به مددتقابل های معنایی خُرد همچون «طمع / قناعت»، «فقر / ثروت» و «توکّل / ترس»، تقویت شده است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی درپی استخراج انواع تقابل های معنایی و تبیین جایگاه و کارکرد آن ها درروایت مذکور است.حاصل آنکه بیهقی آموزه های زهد رادو دسته کرده و برای تفهیم هریک،از تقابل های معنایی متناسب استفاده کرده است. دسته ای از مفاهیم همچون: « فقر و یا عدم ارتباط با حکّام وقت» به زعم او اساسی تر است. بنابراین از «تقابل مکمّل» که متضمّن معنای قطعیّت و صراحت است استفاده کرده؛ بدین معنا که می بایست این آموزه ها بی چون و چرا پذیرفته شود.امّا دسته ای از مفاهیم همچون:«گریه،مصاحبت خلق و کمیّت نماز»؛را فرعی دانسته بنابراین از تقابل های معنایی «مدرّج و ضمنی»استفاده کرده است.تعداد بیشتر تقابل های معنایی مدرّج و ضمنی درمتن نشانگر آن است که بیهقی به زهدِهمراه با تساهل و انعطاف متمایل تر است ودر تقیّدیا عدم تقیّد به مفاهیم فرعی آن به مخاطب آزادی عمل بیشتری داده است.
نقد شیوۀ تدوین گزیده های درسی نثر فارسی؛ مطالعۀ موردی: گزیده های تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
291 - 310
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی درسی همواره مبتنی بر نیازها، فرصت ها و محدودیت هایی برای هر رشته تحصیلی است. دراین میان، رشته زبان و ادبیات فارسی به دلیل خاستگاه بومی و فرهنگی آن از جایگاه ممتازی برخوردار است؛ ازاین رو، تدوین گزیده های درسی مطابق اصول و قواعد درست برای آشناکردن دانشجویان این رشته با متن های کلاسیک و معاصر اعم از نظم یا نثر اهمیت بسزایی دارد، اگرچه این موضوع با محدودیت هایی مانند زمان آموزشی، تدوین به قصد آموزش، فرصت ارزشیابی، و... همراه است. در این مقاله، شش گزیده از کتاب تاریخ بیهقی که با هدف آموزشی تهیه و تدوین شده اند، ازنظر صفحه آرایی، ویراستاری، و صبغه آموزشی بررسی و نقد شده اند. نگارندگان با این بررسی به پیکره بندی گزیده های یادشده پرداخته و اصول و قواعد تهیه گزیده درسی با هدف آموزشی را تبیین کرده اند.
نقدی بر ویرایش جدید تاریخ بیهقی به تصحیح یاحقی، سیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
37 - 54
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی از امهات متون ادبی و تاریخی ماست. برای تصحیح این کتاب زنده یاد فیاض عمر گذاشته و زحمت فراوان کشیده است. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از این کتاب منتشر کردند. مهم ترین حسن این تصحیح، مقدمه مفصل، تعلیقات، توضیحات و فهرست هایی است که می تواند یاریگر خواننده و پژوهشگر باشد؛ اما متأسفانه مصححان آ ن قدر متن را دست کاری های ناموجه کرده اند که باید گفت این حسن در قبال به بیراهه کشاندن متنِ کتابی با چنان عظمت، چندان نمی ارزد. گمان می رفت پس از گذشتن بیش از یک دهه از چاپ کتاب و انتشار مقالات بسیار درباره آن، در ویراست جدید بخش مهمی از اشکالات برطرف شده باشد، اما ویرایش جدید کتاب در سال 1401 که عنوان «با تجدید نظر و افزوده ها و اصلاحات کامل» را بر روی جلد داشت، این انتظارات را نقش بر آب کرد؛ زیرا در ویراست جدید تنها تعداد اندکی از اشکالات فراوان کتاب اصلاح شده بود. ازآنجاکه پرداختن به تمامی ایرادات این تصحیح در یک مقاله نمی گنجد، در مقاله حاضر به پاره ای از این اشکالات ذیل چند عنوانِ «فاصله گیری از بافت هنجارمند معنایی»، «بی توجهی به سبک تاریخ بیهقی »، «نادیده انگاشتن بسامد شواهد»، «تغییرات بی توجیه»، «خوانش ناموجه متن» و «بی توجهی به جایگاه ذوق ادبی در تصحیح متون» می پردازیم.
پیکِ معتمد: (درباره یکی از اعلام تاریخ بیهقی)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
295 - 312
حوزههای تخصصی:
احمد بن أبی الاصبع/ الاصبغ دبیر و پیک تنی چند از خلفای عباسی، معتمد، موفق و پسرش معتضد بوده است. نام وی در چند متن فارسی، از جمله تاریخ بیهقی و تاریخ سیستان و تاریخ هرات، آمده است اما با بررسی این آثار فارسی جز نام و اندک اطلاعی به دست نیامد. اگرچه وی فرستاده خلیفه های عباسی بوده و بارها به ایران آمده است اما مورخان آن چنان که بایسته است به وی نپرداخته اند.به سبب سکوت مصحّحان تاریخ بیهقی در تعلیقات و نیز ملک الشعرای بهار در تاریخ سیستان به گمانِ نویسنده مقاله لازم بود به این شخص پرداخته شود.
این شخص با اینکه در زمان خود مشهور بوده و کتابها و آثاری تألیف کرده اما دانسته هایمان از وی اندک است و اثری از وی در دست نیست. کمبود و نقص منابع در این زمینه سبب شده پژوهشگران درباره این فرد فقط به نوشته های ابن ندیم در الفهرست بسنده کنند. الفهرست اگرچه کتابی مهم در زمینه کتابشناسی است و صد سال پس از درگذشت احمد بن أبی الاصبع نگاشته شده است اما ابن ندیم اطلاعات زیادی درباره این فرد نمی دانسته یا نخواسته است زندگینامه مفصلی از وی گزارش کند.
در این مقاله تلاش شد تمام دانسته ها درباره این شخص از منابع عربی گردآوری و کارنامه وی از دل تاریخ بیرون کشیده شود. در سه دسته از منابع ذکری از این شخص دیده می شود: تاریخ های محلی، تاریخ های عمومی و تذکره احوال دبیران و ادبا. سرگذشت این شخص گاهی در منابع با ابوالعباس احمد بن محمد؛ ابن ثوابه (درگذشته ۲۷۷) خلط شده و همچنین ضبط نام وی دچار تصحیف و تحریف گردیده است.
ناسازواری های دستوری در ویرایش جدید تاریخ بیهقی به تصحیح یاحقی و سیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی از گرانبهاترین آثار تاریخی و ادبی ما و از متون تأثیرگذار بر دیگر متون منثور بعد از خود است؛ از این رو هر کاری که به منقح ساختن آن از دست کاری های بعدی یا شرح و توضیح آن کمک کند، می تواند مصداق پاسداشت این اثر جاودانه باشد. تصحیح چنین اثری البته دانش چندوجهی مصحح، ازجمله آگاهی از دستورِ تاریخیِ متن و نیز دوره آن را می طلبد؛ کاری که علی اکبر فیاض به خوبی از پس آن برآمد و چنان در آن خوش درخشید که نامش با نام تاریخ بیهقی گره خورد. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از تاریخ بیهقی منتشر کردند تا اشکالاتِ تصحیح فیاض را اصلاح کنند، اما نتیجه کار متأسفانه در موارد بسیاری ثمربخش نشد. انتشار ویرایش تازه کتاب هم در سال 1401، انتظارات را برای اصلاح اشکالات فراوان کتاب، برآورده نکرد و به نظر می رسد مصححان چندان اعتقادی به وجود این اشکالات ندارند. یکی از ایرادات مه م این تصحیح، بی توجهی به هنجارهای دستوری موجود در متن است که فهم بسیاری از عبارت های آن را با دشواری روبه رو کرده است. در مقاله حاضر پاره ای از این دست کاری ها در دستور زبان کتاب را که به ناسازواریِ دستوریِ متن انجامیده است، در دو بخش «صرف» و «نحو» مورد بررسی قرار می دهیم.
کارکردهای تقدیرباوری در تفسیر کلان روایت ها و خُردروایت های تاریخیِ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
435 - 453
حوزههای تخصصی:
زمینه/ هدف: ابوالفضل بیهقی (385-470 ﻫ.ق)، برای ایرانیان کتابی را به یادگار نهاده که جدا از ارزش های تاریخی و ادبی، از نگرگاه های دیگر و از جمله از نگرگاه اندیشه سیاسی و رهنمونی به آیین مُلک داری در یکی از برهه های مهمّ تاریخ ایران پس از اسلام هم بسی قابل دیدن و بررسیدن است. از این رو، در جستار پیش رو با هدف آشنایی با نگرش بیهقی در علّت یابی اتّفاق های تاریخی به بررسی تقدیرگرایی و باور به نقش آفرینی چون و چرا ناپذیر قضا و قدر در رقم خوردن رویدادها در تاریخ بیهقی پرداخته شده است.
روش/ رویکرد: این جستار از گونه پژوهش های توسعه ای است و در آن به روش توصیفی-تحلیلی به بازخوانی تاریخ نگری تقدیرگرای ابوالفضل بیهقی پرداخته شده است. منابع مورد استفاده نیز منابع کتابخانه ای بوده اند.
یافته ها/ نتایج: از جمله نتیجه ها و یافته های پژوهش آن است که در تاریخ بیهقی اتّفاق های اصلی چونان کلان روایت، به تقدیر نسبت داده می شود و در پیوند با این امر، اتّفاق های فرعی که منطقاً بدان اتّفاق اصلی منجر توانند شد نیز یکسره به پای تقدیر نوشته می شوند. برتخت نشستن سلطان مسعود و شکست او از سلجوقیان، دو کلان روایت در تاریخ بیهقی اند که با ارائه تفسیری تقدیرگرا از به وقوع پیوستن شان، دیگر اتّفاق های بازبسته بدانها نیز شأن تقدیری یافته اند. با انتساب سلطنت به اراده لایتغیّر الهی، بدان مشروعیّت دهی می شود و در پیوند بدان اتّفاق هایی چون بشارت پیشاپیش توسّط چهره ای قدسی بر شکل گیری آن سلطنت ساخته می شود. همچنین وقتی شکست در جنگ ها به خواست الهی و در راستای انتقال قدرت بر حسب صلاحدید آسمانی باشد، رقم خوردن یک سری اتّفاق ها بنا به قضای الهی ناگزیر خواهد بود و خرده گرفتن بر پادشاه و متّهم نمودنش به کوتاهی در تدبیر امور، وجهی ندارد.
تکاپوی امنیتی دستگاه جاسوسی و اِنها در تثبیت و تداوم حکومت مسعود غزنوی بر اساس تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جغرافیای سیاسی، برقراری «امنیت» یکی از عناصر اصلی در حفظ حاکمیت و اعمال قدرت حکومت هاست. این مفهوم سیاسی، تعیین کننده میزان قدرت یک حکومت و نشانه میزان ثبات و استحکام حاکمیت اوست. در حقیقت، یکی از ابزارهای قدرت فرامرزی حکومت ها، کارکرد امنیتی دستگاه جاسوسی است؛ زیرا قدرت و امنیت و منافع یک حکومت، فقط درون مرزهایش تأمین نمی شود، بلکه قلمرویی بدون مرز را شامل می شود. در مسئله جاسوسی، نه تنها مرزهای جغرافیایی و سیاسیِ جداکننده دو سرزمین از یکدیگر نادیده گرفته می شود، بلکه داخل دستگاه حکومت نیز هیچ نوع مرز و محدودیتی برای جاسوسان وجود ندارد. پرسش کلیدی نوشتار حاضر آن است که اهمیت و کارکرد امنیتی نظام جاسوسی چیست و در تداوم حکومت سلطان مسعود غزنوی چه جایگاهی داشته است. این تحقیق از نوع تحقیقات تاریخی است که با روش توصیفی تحلیلی و به روش کیفی با استناد به منابع تاریخی و به ویژه تاریخ بیهقی انجام شده است. نتایج پژوهش حاضر، ما را به نفوذ جاسوسی در رگ و پی حکومت غزنویان رهنمون می شود، به طوری که ادامه حیات سیاسی و افزایش امنیت و قدرت حکومت سلطان مسعود غزنوی، به منهیان و جاسوسانش بستگی زیادی دارد. ازآنجاکه بیهقی به دلیل نزدیکی به قدرت و حضور در دیوان رسائل، از تمام نامه ها باخبر است و بیشتر آن ها را در تاریخ خود ثبت کرده، به خوبی می توان فهمید که در بسیاری از مسائل مهم حکومتی و تصمیم گیری های مملکتی، ردپای ملطفه ها و نامه های سری جاسوسان برای حفظ امنیت درون و برون مرزی قلمرو حکومتی سلطان مسعود وجود داشته است.
افشانش معنا در دو داستان «بر دار کردن حسنک وزیر» و «وضع اریارق و غازی» به روایت بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله دیدگاه هایی که در باب تاریخ بیهقی مطرح است، اعتقاد به تاریخی بودن این اثر و برجسته بودن جنبه تاریخی آن است. بر اساس این دیدگاه جنبه های ادبی تاریخ بیهقی نادیده گرفته می شود از آن جهت که هدف و ملاک نویسنده را روایت تاریخ دانسته اند. از آنجا که بیهقی در روایت خود از تاریخ به گزینش دست می زند و همه حوادث و رویدادها را روایت نمی کند، در واقع می توان گفت ایدئولوژی و نگاه خاص بیهقی نیز در اثر او تأثیر گذاشته است. در این راستا امکان معناهای متعدد در جملات بیهقی و آنچه از روایت او حذف شده است، مطرح می شود. نگارندگان با تأکید بر دو عنصر گزینش در مکالمه و گزینش در توصیف امکانات غیاب معنا را در «بر دار کردن حسنک وزیر» و «وضع اریارق و غازی» از تاریخ بیهقی با روش تحلیلی- توصیفی بررسی کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که بیهقی با به کارگیری تمهیداتی چون گزینش در مکالمات میان افراد، تأکید بر جنبه های نحوی، توصیف ویژگی های اشخاص و بیان عواطف در روایت خود، امکان برداشت های متعدد و کامل ناپذیر بودن معناها را ایجاد می کند.