مطالب مرتبط با کلیدواژه

فطرت


۳۴۱.

ندای وجدان در اندیشه هایدگر و فطرت در فلسفه ملاصدرا؛ مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا هایدگر ندای وجدان فطرت هستی انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
ملاصدرا و هایدگر در هستی شناسی خویش به ترتیب به فطرت و ندای وجدان پرداخته اند. پرسش اصلی این است که آیا می توان میان نظریه فطرت و ندای وجدان اشتراکاتی یافت. یافته های پژوهش حاکی است که میان ندای وجدان در اندیشه هایدگر و فطرت در فلسفه ملاصدرا اشتراکاتی وجود دارد. متعالی ساختن انسان، کشف معنای زندگی، کشف فقر ذاتی انسان، سازگاری با وجود سیال و عدم ثبات ماهیت انسان، بنیان یافتن براساس آگاهی، از وجوه مشترک این دو مفهوم است. مهم ترین تفاوت این است که خدا در فطرت جایگاه مهمی دارد، اما در ندان وجدان هایدگری نقشی ندارد. البته برخی از مفسران اندیشه هایدگر، تفسیری عرفانی ارایه کرده اند که در این صورت قرابت بیشتری میان این دو مفهوم می توان برقرار کرد.
۳۴۲.

نظریه تربیت وجودی با تأکید بر تأثیر مکاتب تربیت توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت وجودی مکتب تربیتی نجف مکتب تربیتی تهران فطرت طینت معرفت نفس علامه طباطبایی (ره) امام خمینی (ره)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۴
تمدن فعلیت یافته و عینیت بخش، ارزش های بالقوه یک مکتب است. جوشش یک تمدن از نحوه انسان سازی و جامعه پردازی آن منشعب می شود؛ مسئله اصلی آن است که آیا گفتمان توحیدی شکل گرفته در پسا انقلاب اسلامی، می تواند ظرفیت های بینشی، منشی و کنشی یک انسان در مقیاس امت- تمدن را فعال کند؟ انسانی که در مقیاس امت- تمدن تربیت می شود، قدرت تحول آفرینی در همان سان را دارد و قدرت آن را دارد که به تغییر در فرهنگ پیرامونی و مرجعیت اجتماعی و تمدنی دست یابد. برخورداری از نگاه تربیتی به سطحی از اهمیت است که به تربیت و اصلاح یک فرد انسانی، یک جامعه اصلاح می شود؛ این مقاله به دنبال آن است که نظریه تربیت وجودی را در قالب گزاره های سازواری ارائه نماید و نسبت آن را در فرایند تمدن سازی واکاوی کند. در این منظر تربیت وجودی دارای ویژگی های زیر است؛ اولاً، در آن توجه به وجه «یلی الربی» و وجودی عالم و آدم می شود، ازاین رو «عالم» را «خلقت» و «آدم» را «خلیفه» الهی می یابد. ثانیاً، بر اساس آن انتقالات مفهومی و دلالی صرفاً زمینه ساز بوده و اکتفا و توقف بر آن بی معنا است و در آن بر وجه درک حضوری و قلبی انسان تأکید می شود، ازاین رو به پردازش های ذهنی اکتفا نشده و حصول نتیجه مؤثر از وحدت، وصول و بلوغ به واقعیت و کمالات وجودی است. ثالثاً، هدف از تربیت وجودی، تشبه، مشاکلت و تناسب وجودی با مبدأ وجود و آگاهی است، ازاین رو خداوند و کمالات او را مقوم وجودی خویشتن وجدان می کند و در آن تمکن می یابد. رابعاً، فرایند تربیت وجودی، فرایندی تهذیبی، مشارکتی و پرورش موقعیت محور است که در آن با انجام ارتیاض و ممارست های جسمی و روحی در مناسک عبادی و مراقبت های اخلاقی و همچنین مبتنی بر طریق معرفت و توجه به نفس، منجر به اشتداد ظهور نور طینت و مفطورات هستگانی انسان از غواشی و تعینات خَلقی و خُلقی می شود.