مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
روابط هم نشینی
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
81 - 108
حوزههای تخصصی:
معناشناسی نقش مهمی در فهم دقیق آیات الهی ایفا می کند. این علم با تکیه بر روابط هم نشینی و جانشینی، از طریق بررسی شبکه معنایی و تحلیل کاربرد واژه ها در سیاق آیات، امکان دستیابی به معنای دقیق کلمات را فراهم می سازد. این مقاله با رویکرد به این دانش تدوین شده است. پرسش اصلی این است که واژه «اجر» در قرآن، بر اساس محورهای هم نشینی و جانشینی، چه معانی ای را در بر دارد؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته های این بررسی نشان می دهد که واژه «أَجر» به پاداش اُخروی و دنیوی اشاره دارد و به معنای ثواب و پاداش در قبال عمل نیک و نیز اجرت در ازای کار دنیوی برای دیگران است. همچنین، در شکل فعلی، به معنای اجیر کردن و استخدام به کار می رود. واژه های هم نشین «اجر» در قرآن شامل «عَظِیم، کَبِیر، کریم و...» هستند. واژگان جانشین آن نیز عبارتند از: «ثواب» و «خیر»؛ با این تفاوت که این واژگان برخلاف «اجر» به طور کلی در معنای پاداش و مجازات به کار می روند.
واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
85 - 108
حوزههای تخصصی:
تفسیر واعظانه از کهن ترین گونه های تفسیر است که در سده نخست شکل گرفت و در سده های پنجم تا نهم رشد چشم گیری یافت و مورد استقبال جامعه قرار گرفت، لکن پس از آن، دوران افول خویش را تجربه کرد تا امروزه، در قالب تفاسیر تربیتی، هدایتی و اجتماعی با تغییر در برخی از شاخصه ها، بازتولید شود. ابعاد تفسیر واعظانه در دانش تفسیر همچنان ناشناخته مانده است تا جایی که حتی تعریف کاملی از این شیوه تفسیری وجود ندارد و شاخصه های آن نیز به طور کامل شناسایی نشده است. تفسیر واعظانه، تفسیری همسو با روح قرآن، یعنی هدایت و موعظه است. شواهد و قراین نشان می دهد که رگه هایی از آن به عصر نزول بازمی گردد، لکن در شکل مصطلح خود، با تفسیر حسن بصری آغاز شد و با ترجمه - تفسیرِ طبری ادامه یافت تا سرانجام با تفسیر ابوالفتوح رازی، به تفسیر کاملی با نشانه های تفسیری که از آن با تعبیر «واعظانه» یاد می شود، نمودی جدی در جهان تفسیر پیدا کرد. برخلاف تفاسیر اجتهادی - علمی که گرایش نخبگان جامعه را به سوی خود جلب می کند، تفسیر واعظانه همچون خودِ قرآن، قابل استفاده علمی، تربیتی و اخلاقی برای عموم بوده و هست، ولی با تفاسیر تربیتی و هدایتی تفاوت هایی دارد. این گونه تفسیری می تواند فاصله میان دانش تفسیر و توده مسلمان را کاهش دهد و به پیوند بیشتر عامه مردم با مفاهیم قرآنی منتهی گردد. پژوهش پیشِ رو، با استفاده از اطلاعات برآمده از مطالعات کتابخانه ای و با روشی توصیفی - تحلیلی به واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اولاً مبانی عرفان عملی متجلی در کردار صوفیان نخستین، در کنار عواملی همچون قوّالی قصاص و فصّالی کرّامیان، باعث پیدایش نخستین تفاسیر واعظانه شده است و رشد و افول آن نیز تأثیری مستقیم بر این گونه تفسیری نهاده است. ثانیاً ادبیات تفاسیر واعظانه در هر دو زبان فارسی و تازی، سرشار از بلاغت و بدیع و آمیخته با تمثیل، داستان، حکایت و شعر است که اقناع مخاطب را در پی دارد. بنابراین کارکرد بلاغت ادبیِ تفاسیر واعظانه، نه در تبیین مدالیل آیات، بلکه در افزایش جذابیت متن تفاسیر یادشده بوده است. ثالثاً تفاسیر واعظانه سرشار از روایاتی است که ملاک مفسر در انتخاب آن روایت، تبیین مواعظ نهفته در آن هاست، هرچند آمیخته با جعلیات و اسرائیلیات باشد. سهم تفاسیر واعظانه شیعه در استفاده از جعلیات و اسرائیلیات کمتر از نمونه های مشابه در جهان تسنن است.
نقش بافت زبانی در معنا شناسی واژگان بر اساس محور هم نشینی؛ (بررسی واژه «جهل» در قرآن و شعر جاهلی)
حوزههای تخصصی:
«جهل» از مفاهیم مهم، پیچیده و پرکاربردی است که در متن قرآن به عنوان یکی از واژگان کلیدی به حساب می آید. فراوانی بسامد این واژه و مشتقات آن، بیانگر اهمیت آن در قرآن است. پژوهشگران و مفسران در خوانش ها و مطالعات خود همواره به بررسی معناشناختی این واژه پرداخته اند، اما در بسیاری از موارد، بدون در نظر گرفتن نقش واژگان در بافت زبانی، اغلب به معانی ای رسیده اند که با روابط هم بافتی (Cotext) در محور هم نشینی (Syntagmatic) هم سو نیست. این مقاله با در نظر گرفتن نقش واژگان هم بافت در قرآن و شعر جاهلی می کوشد به این سؤال پاسخ دهد: براساس نقش واژگان هم بافت در محور هم نشینی، معنای واژه «جهل» به چه حوزه معنایی- رفتاری تعلق دارد؟ نوشتار حاضر با رویکرد معناشناسی شناختی و براساس روش تحلیلی- توصیفی، در پی واکاوی مفهوم این واژه با توجه به واژگان هم بافت در محور هم نشینی است. در پایان، به این نتیجه رسیده است که در بسیاری موارد، حوزه معنایی مفهوم مورد نظر، یک حوزه انفعالی است. این نتیجه، بیانگر عدم کاربرد این واژه در مقابل واژه «علم» در برخی نمونه ها نیست، بلکه کشف وجه دیگری از کاربرد این واژه براساس روابط متنی است که به حوزه انفعالی- رفتاری تعلق دارد.
تحلیل مؤلفه های معنایی «خطیئه» در قرآن کریم با بهره گیری از رویکرد هم زمانی و در زمانی در معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۲۵-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
«خطیئه» یکی از مفاهیمِ حوزه معنایی گسترده گناه در قرآن کریم است، که با مفاهیم متعددی پیوند خورده است. برای تدقیق این مفهوم در قرآن کریم افزون بر التفات بر باهم آیی های آن، بررسی هسته معنایی آن در زبان های سامی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با نظر به معنای «خطیئه» در زبان های سامی، آراء لغویان و روابط هم نشینی آن در قرآن کریم، به بازشناسی مؤلفه های معنایی این مفهوم پرداخته است. دریافت های ریشه شناسی حاکی از کاربست نیای این واژه در مفاهیم: گناه، غفلت کردن، انحراف و خارج شدن است. با توجه به اشتراک واج ها و قرابت آوایی دو ریشه حطّ و خطأ و کاربست آن دو در مفهوم گناه در زبان عبری و عربی، اشتراک نیای آن دو به ذهن متبادر می شود. بررسی باهم آیی ها از وجود مؤلفه های ثقالت، چیرگی، خروج از اعتدال و ذومراتب بودن آن سخن رانده است. بافت آیات از مواجهه حق تعالی در دوگونه: بخشش و کیفر و مواجهه انسان در سه حیطه: ارتکاب، طلب رفع عذاب و طلب بخشش حکایت می کند.
پژوهشی بر تفسیر واعظانه قرآن کریم و تبیین برخی از نمونه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
205 - 240
حوزههای تخصصی:
تفسیر به مثابه یک علم، در طول تاریخ گسترده خود، همانند دیگر علوم، ساختاری عمدتاً قابل استفاده برای دانشمندان داشته و استدلال، بیان آرای موافقان و مخالفان، و نقد، بخشی از شاکله آن را تشکیل داده است. تفسیر واعظانه، نامی نوآشنا اما گرایشی کهن از تفسیر قرآن کریم است که تا کنون مطالعه دقیقی پیرامون چیستی و جایگاه آن در میان تفاسیر انجام نشده است. این نوع تفسیر با انگیزه تبیین قرآن و همراه با وعظ و اندرز مخاطبان، به منظور تأثیرگذاری آموزه های قرآنی بر ایشان، با استفاده از ابزارهایی همچون شعر، حکایت، امثال، اشارات عرفانی و مأثورات روایی، به تفسیر آیات می پردازد. تفسیر واعظانه، تفسیری همسو با روح قرآن، یعنی هدایت و موعظه، است و شواهد و قراین نشان می دهد که رگه هایی از آن به عصر نزول بازمی گردد. با این حال، در شکل مصطلح خود، با تفسیر حسن بصری آغاز شد و با ترجمه تفسیر طبری ادامه یافت تا سرانجام با تفسیر ابوالفتوح رازی به یک تفسیر کامل با نشانه های تفسیری که از آن به «واعظانه» یاد می شود، نمود جدی در جهان تفسیر پیدا کرد. برخلاف تفاسیر اجتهادی-علمی که گرایش تنها نخبگان جامعه را به سوی خود جلب می کند، تفسیر واعظانه مانند خود قرآن، قابل استفاده علمی، تربیتی و اخلاقی برای عموم مردم بوده و هست؛ با این حال، با تفاسیر تربیتی و هدایتی تفاوت هایی دارد. این نوع تفسیر می تواند فاصله میان دانش تفسیر و توده مسلمان را کاهش داده و به پیوند بیشتر عامه مردم با مفاهیم قرآنی منتهی گردد. در این مقاله، با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی و شیوه منبع یابی کتابخانه ای، جایگاه تفسیر واعظانه بین گونه های مختلف تفاسیر، معنا و چیستی آن با عنایت به مفردات و معناشناسی وعظ تبیین و برای نخستین بار، تعریف کاملی از آن ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفسیر واعظانه، تلفیقی از تفاسیر نقلی و عرفانی به حساب می آید که ادبیاتی سرشار از بدیع و آمیخته با شعر، داستان و امثال دارد. همچنین به دلیل ورود متنی از یک یا چند منبع بیرونی و غیر از تحلیل مفسر، جایگاه این نوع تفسیر را در بین تفاسیر توسعه ای قرار می دهد.
بررسی معنای واژه ی «ضرب» در قرآن بر اساس نظریه ی روح معانی با تأکید بر روابط هم نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
275-303
حوزههای تخصصی:
بی تردید، قرآن کریم به عنوان کلام الهی، دارای معانی و لایه های متعددی است که فهم دقیق آن، همواره از دغدغه های اصلی مفسران و اندیشمندان بوده است. با این وجود، برخی از واژگان قرآنی، به دلیل گستردگی معنایی و کاربردهای متنوع، همواره محل اختلاف نظر و تفسیرهای گوناگون بوده اند. واژه «ضرب» از جمله این واژگان است که در آیات متعددی به کار رفته و معانی ظاهراً متفاوتی از آن برداشت شده است. از آنجایی که دست یابی به فهمی جامع و منسجم از این واژه، با توجه به نقش محوری آن در فهم آیات و استنباط معارف قرآنی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است، پژوهش حاضر با هدف بررسی معنای واژه «ضرب» در قرآن کریم بر اساس نظریه «روح معانی» در فلسفه و عرفان و با تأکید بر روابط هم نشینی واژگانی انجام شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع معتبر لغوی و تفسیری، ابتدا به تبیین مبانی نظریه «روح معانی» پرداخته و سپس، با تحلیل کاربردهای مختلف واژه «ضرب» در آیات قرآن و بررسی روابط هم نشینی آن با سایر واژگان، تلاش شده است تا معنایی عام و فراگیر برای این واژه ارائه شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که می توان واژه «ضرب» را به معنای «وقوع و ظهور پدیده ای با هدف ایجاد تأثیر، انتقال و تحول از حالتی به حالت دیگر» تعریف نمود و این معنا، قابلیت انطباق بر تمامی مصادیق استعمالی آن در قرآن را داراست. این پژوهش ضمن ارائه تفسیری نوآورانه از واژه «ضرب»، بر اهمیت نظریه «روح معانی» در تفسیر قرآن تأکید می کند و راه را برای تحقیقات بیشتر در این زمینه هموار می سازد.
جستاری در ارکان و ابعاد آیات تحدّی با استفاده از روابط هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«آیات تحدی» هشت آیه در پنج سوره قرآن کریم است که بر إعجاز آن دلالت دارد. در بخش هایی از این آیات، اختلافاتی در تعبیر دیده می شود که موجب اختلاف در برداشت از آنها، خصوصا امر مورد تحدی و در نهایت جنبه إعجاز در میان مفسران و عالمان علوم قرآن گردیده است. در این مقاله، تعیین معنای مشترک برای بخش های این آیات و رفع اختلاف از عبارات آن و تاکید بر ارتباط تحدی با إعجاز قرآن مجید و جنبه های آن دو و إثبات حقانیّت آن و نبوّت پیام آور آن (صلی الله علیه و آله) دنبال شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و بالأخص بهره گیری از روابط هم نشینی و جا نشینی در معنی شناسی، درصدد دست یابی به أهداف یادشده است. با این تحقیق به دست آمد که این آیات در فضای تکذیب و مخالفتِ ایجاد شده توسط مشرکان و کافران نازل شده اند و در واقع مخاطبان اولیه آنها، کافران و مخالفان بوده اند؛ گرچه این درخواست همانند آوری و إعجاز قرآن محدود به آنان نمانده است و به نوعی فرا افرادی، فرا زمانی و فرا زبانی گشته است. تقسیم این آیات به أجزاء پنج گانه و استفاده از روابط هم نشینی و جا نشینی در آنها، اندک اختلاف تعبیر را برطرف می سازد و مراد بودن مطالب غیر مذکور در بعضی از آنها را نشان می دهد و بدین سان از اختلاف در آراء و أقوال مفسران و عالمان علوم قرآن کاسته می شود و جنبه تحدی قرآن کریم عیان می گردد و الهی بودن و إعجاز و حقانیّت آن از زمان نزول تا أبد، بیشتر تاکید می شود.