مطالب مرتبط با کلیدواژه

خاکسپاری


۱.

حلال بی؛ بررسی رفتاری کهن با کارکردهای فرهنگی - اجتماعی در کاهش زن آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشایر حلال بی زن آزاری مکانیسم دفاعی اجتماعی خاکسپاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی فرهنگی
تعداد بازدید : ۱۱۸۸ تعداد دانلود : ۷۰۹
پدیده ""حلال بی""، یکی از انواع حلال کردن یا حلالی طلبیدن است که در هر نوع جدایی، که احتمال دیدار مجدد در آن بسیار کم باشد، مثل هنگام مسافرت های دور و خطرناک، یا در هنگام بیماری لاعلاج، یا در هنگام رفتن به اطاق عمل و غیره توسط افراد انجام می شود و به نوعی تقاضای بخشش رفتارهای نابهنجار، اعمال و مظالم فرد را توسط اطرافیان به ویژه همسر فرد در پی دارد. حلالی طلبیدن یا حلال کردن در دو سوی خط ارتباطی بین دو نفر رفتاری است بسیار پسندیده که از گذشته های دور در جامعه ما اعم از شهر، روستا و عشایر رایج بوده و هنوز هم تا حدودی وجود دارد. آنچه در این مقاله بررسی می شود، کارکردهای نوعی خاص از رفتار حلال کردن مرد فوت شده توسط همسر یا همسرانش است که در مراسم خاکسپاری او انجام می شود. مشاهدات محقق در منطقه شهرستان بهمئی نشان می دهد که شرایط، حالات، اعمال، ارتباطات، پیام ها و نمادهای ""حلال بی"" در مجموع نوعی مکانیسم دفاعی اجتماعی را به وجود آورده است که با کارکردهای پنهان خودش در نظم بخشی و نظارت رفتار بین زن و شوهرها نقش بسیار مهمی را اجرا می کند. به طوری که می تواند موجب پیشگیری و کاهش "" زن آزاری "" توسط شوهران در بین خانواده های این طوایف شود. خلاصه این رفتار به این صورت است که وقتی مرد خانواده فوت می کند بعد از تشییع جنازه، غسل، کفن و دفن، نماز میت و بعد از اینکه جسد مرد متوفی را در قبر گذاشتند و قبل از اینکه روی جسد خاک بریزند، از همسر او تقاضا می کنند که کنار قبر بیاید، یا داخل قبر برود و در حضور حاضرین، شوهرش را حلال کند و در حقیقت اجازه بدهد تا روی جسد را خاک بریزند و قبر او را ببندند. مشاهدات انجام شده در منطقه بهمئی استان کهگیلویه و بویر احمد نشان می دهد که این مراسم از کارکردهای اجتماعی – فرهنگی بسیاری برخوردار بوده است که در این مقاله بخشی از ان را مورد بررسی قرار داده ایم.
۲.

بررسی حضور سکاها در رودبار گیلان در هزاره یکم پیش ازمیلاد براساس شواهد باستان شناختی و منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکایان خاکسپاری سکایی اسب کلورز جوبن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۴۶۵
سکاها تیره ای بودند که دسته ای از آنان پس از جابه جایی های بسیار در هزاره نخست پیش از میلاد به بخش هایی از شمال غرب ایران وارد شدند و در این پهنه به زندگی پرداختند. کتیبه های باستانی همچون کتیبه اسرحدون و متن های تاریخی همچون تاریخ هرودوت به سکایان اشاره کرده است. در سالیان اخیر با یافت شدن خاکسپاری ها و گورآوندهای سکایی پرتوی نو بر تیره سکایی در ایران افکنده شده است و تأییدی بر نوشته های مورخان است که در هزاره یکم پیش ازمیلاد این تیره در شمال غرب ایران پدیدار شده بودند. یکی از محوطه هایی که خاکسپاری انسان همراه با اسب در آن وجود دارد محوطه کلورز و جوبن در رودبار گیلان است. پرسش این پژوهش چنین است که چه پیوندی میان یافته های محوطه های کلورز و جوبن با تیره سکایی وجود دارد؟ فرضیه پژوهش این است که باتوجه به اینکه الگوهای خاکسپاری را می توان در زمینه مطالعه تمایزات قومی و روابط خویشاوندی و نیز باورهای آیینی استفاده کرد، خاکسپاری های یافت شده همراه با گورآوندهای آنها در محوطه های کلورز و جوبن را می توان به تیره سکایی منسوب کرد. این پژوهش بر اساس هدف از نوع پژوهش های بنیادی و ماهیت و روش آن از نوع پژوهش های تاریخی و باستان شناسی به شیوه توصیفی و تحلیلی است. نگارندگان در این مقاله به خاکسپاری های انجام شده در این محوطه ها و گورآوندهای یافت شده از آنها می پردازد و در ادامه با همسنجی آنها با شیوه خاکسپاری سکایان به تبیین و تحلیل جایگاه سکاها در شمال ایران می پردازد.
۳.

نقد و بررسی کتاب جنگجویان سکایی در سیبری باستان A Review of Scythians warriors of ancient Siberia(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۴۱۴
تیره سَکایی را تیره ای از مردمان ایرانی دانسته اند که در مرغزارهای خوارزم، خاستگاه ایرانیان، خانه به دوش زندگی می کردند. آنان از مرغزارهای خوارزم و سیبری غربی روی به سوی جنوب نهادند و در پایین دست ها سکنی گزیدند و سپس دسته ای از آنان به شمال غرب ایران وارد شدند. این تیره در حماسه های ایرانی همچون شاهنامه و نیز در دوره های گوناگون تاریخی ایران همچون عصر آهن، هخامنشی و اشکانی نقش مهمی داشته اند. حضور آنان در جنوب شرقی ایران در دوره اشکانی چنان بوده است که دست کم نام یکی از شهرهای ایران یعنی درنگیانا به خاطر آنان به نام سیستان مرده ریگی تغییر می یابد. نیز یافته های باستان شناسی چندی از محوطه های گوناگون در ایران به این تیره بازخوانده شده است که هنوز هم درباره آن یافته ها قلم فرسایی می شود. درباره این تیره کتاب ها و مقاله هایی در سال های گذشته براساس یافته های باستان شناسی به زبان های گوناگون انتشار یافته است. به تازگی نیز کتابی تحت عنوان Scythians warriors of ancient Siberia منتشر شده است که اگرچه بر سرزمین سیبری تمرکز دارد و به دیگر سرزمین ها نپرداخته است، ولی با وجود این نقصان، آگاهی های ارزنده ای از این تیره بر پایه جستارهای تاریخی و یافته های باستان شناسی می دهد. در این مقاله، کتاب مورد بحث معرفی و نقاط قوت و ضعفش بیان می شود.
۴.

مکان های خاکسپاری در شهرهای بزرگ ایران دوران اسلامی: از آغاز تا حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرامگاه های اختصاصی ایران اسلامی خاکسپاری گورستان های ایران دوره اسلامی مقابر علما و مشاهیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۱
این پژوهش به ارزیابی مکان های دفن مردگان در شهرهای بزرگ ایران از آغاز دوران اسلامی تا زمان حمله مغول، با تمرکز بر این پرسش اصلی که انتخاب این مکان ها از سوی مردم تحت چه تأثیراتی بوده، می پردازد. پژوهش حاضر با هدف واکاوی رویه ها و عوامل تعیین کننده در انتخاب مکان های دفن و تبیین تاثیرات دینی، سنتی، اجتماعی و جایگاه فردی بر این انتخاب ها صورت گرفته است. با مروری بر مراجع تاریخ محلی و آثار رجالی به مثابه منابع اصلی، این تحقیق به روش کیفی و رویکرد تحلیلی-توصیفی، الگوهای دفن در جامعه ایرانی طی این دوره را بررسی می کند. یافته ها نشان دادند که محل دفن عامه مردم در گورستان های عمومی بوده و شخصیت های سرشناس، مانند رجال سیاسی-حکومتی و دانشمندان افزون بر آن، در مکان های خاص مانند منازل شخصی، مدارس، مساجد، خانقاه ها، بستان ها، کاخ ها و دارالاماره ها به خاک سپرده می شدند. تحلیل این داده ها بر این واقعیت تأکید دارد که عوامل متنوعی چون باورهای دینی، مسائل سیاسی و اجتماعی و هویت بخشی طبقاتی، در انتخاب مکان های دفن مؤثر بوده اند. همچنین در نتیجه گیری، این یافته ها به ما امکان می دهند تا از ساختارهای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانِ دوران مورد مطالعه، درک عمیق تری داشته باشیم.