صورت بندی خودانگاره زنان انقلابی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
21 - 44
حوزههای تخصصی:
درباره حضور زنان در انقلاب اسلامی، پژوهش های بسیاری از زوایای متنوع انجام شده است؛ ولی روایت و دریافت آن ها از فعالیت خود و پژوهش درباره این خودانگاره، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که خودانگاره زنان متدین انقلابی در مواجهه فعال با پدیده انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟ در این راستا با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی و با بهره گیری از تاریخ شفاهی نگارش یافته از خاطرات زنان انقلابی، این مسئله بررسی شد. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که زنان انقلابی به عنوان فاعل شناسا، اقدامات سیاسی را نه به مثابه «حق»، بلکه «تکلیفی دینی» می پنداشتند؛ ازاین رو فعالیت های اجتماعی و سیاسی آنان در امتداد باورهای دینی و تقرب الهی، تفسیر می شود. همچنین در بررسی سخنان آن ها، نه مرز جنسیتی وجود دارد و نه مرز سِنی و نه مرز طبقاتی، بلکه اصل تکلیف مداری، ماهیت غیرمتصلب و انعطاف پذیر در مقتضیات شناختی، کنش های فرامرزی و باطن گرایی، مقوم های هویتی و زنجیره هم ارزیِ کنشگری فعال آن ها در مواجهه با پدیده انقلاب اسلامی بوده است. پس ترکیب مقولات با اعتنایی، تکلیف محوری و معناگرایی - در مقابل نگاه حق مدرن و ظاهرگرایانه - منجر به تنوع و تداوم فعالیت ها، فارغ از ساختارها و امکان های از قبل موجود، در صورت بندی خودانگاره زنان انقلابی شده است. همچنین یافته های دیگر شامل مقولات اجتماع سازی، تعامل خلاقانه و انفتاحی با ولی و رهبر انقلاب، نگرش فراجنسیتی و دریافت ضداستعماری از حجاب است. درعین حال به سبب بی علاقگی ایشان به روایت خود، همچنان جایشان در روایت و تخیل سیاسی زن ایرانی خالی است.