روایت های شکست چالدران در تاریخ نویسی صفوی: انکار و به حاشیه رانی، خطای قزلباشان، پذیرش و مشروعیت بخشی به شاه آرمانی- شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
33 - 49
حوزههای تخصصی:
جنگ چالدران، رویدادی تأثیرگذار در هنگام بنیان گذاری و تثبیت دولت صفویه بود؛ چراکه به چهره ی شکست ناپذیر شاه، ضربه ی سهمگینی وارد ساخت و موجب تضعیف مشروعیت شاه اسماعیل شد. دشواری هضم این شکست، تاریخ نویسان هواخواه صفویان را به بازاندیشی در باب روایت جنگ چالدران واداشت. این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که منابع تاریخ نگاری عصر صفوی چگونه با این شکست مواجه شده اند؟ سنجش شیوه های بازنمایی جنگ چالدارن در تاریخ نویسی دوره ی شاه اسماعیل و پس از آن، دو الگو در طرح اندازی روایی تجربه ی این ناکامی را می نمایاند: نخست، در روایت کتاب های حبیب السیر و فتوحات شاهی، انکار و به حاشیه رانی شکست، رویکرد غالب است. کتاب فتوحات شاهی برای گریز از نشان دادن سیمای تلخ شکست، از خیر روایتش می گذرد. از سوی دیگر، خواندمیر شکست در جنگ چالدران را امری حاشیه ای می انگارد و از اساس تجربه ی آن را طرد و انکار می کند. دوم، در منابع تاریخی پس از مرگ شاه اسماعیل، هرچند تلخی ناکامی این نبرد پذیرفته می شود، با این حال، با توجه به اقتضائات زمانه و در راستای توجیه شکست خطاهای نیروهای قزلباش، برجسته می گردد؛ و روایت جنگ چالدران به گونه ای طرح اندازی می شود که ابهت شاه اسماعیل حفظ شود و خللی بر مبانی مشروعیت این حکومت وارد نشود.