مطالب مرتبط با کلیدواژه

شبکه های مغزی


۱.

اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یکپارچگی حسی شبکه های مغزی اختلال نقص توجه/بیش فعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد.
۲.

اثربخشی درمان مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک شبکه های مغزی اختلال نقص توجه / بیش فعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۸۶
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر نوروفیدبک به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند است بدین صورت که که از مراکز درمانی مربوطه که در فصل بهار و تابستان پرونده فعال درمانی داشتند و بالغ بر 160 پرونده می شد، تعداد 30 مبتلا انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس پرسش نامه کانرز (فرم والدین) و همچنین مصاحبه بالینی با والدین و کودک دچار اختلال بیش فعالی / نقص توجه شناسایی و ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن است که مداخله نوروفیدبک بیشترین اثر را در ناحیه گیجگاهی در سمت راست در امواج تتا و آلفا و موج تتا در سمت مقابل نشان داده است. در نتایج به دست آمده از مقیاس برآورد کمی کوهرنس نشان داد بیشترین تغییرات در ناحیه Fp1/Fp2 در امواج دلتا، آلفا و بتا و همچنین F3/F4 در امواج دلتا، تتا و آلفا به میزان بیشتر و همچنین در T3/T4 روی موج دلتا، و نیز O1/O2 روی موج تتا ،F7/F8 روی موج بتا، F7/T5 روی موج آلفا و نیز C3/C4 به میزان کمتر دیده شد.نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی، توانست نشانه های نقص توجه را کاهش دهد و از این رو روشی مؤثر برای کاهش نشانه ها در این اختلال می باشد. نتایج نمایانگر اثربخشی نوروفیدبک در درمان نشانه های اختلال نقص توجه بود. در پژوهشی های متعدد دیگر نیز نتایج همسو با پژوهش کنونی گزارش گردیده است و در همه آنها به اثر بخشی و اندازه اثر مناسب روش نوروفیدبک در بهبود نشانه های اختلال و بهبود سطح تمرکز افراد مبتلا در کنار سایر روش های درمانی نظیر دارودرمانی تأکید گردیده است.
۳.

مروری بر اثرات تغییرپذیری ضربانات قلبی بر شبکه مغزی تنظیم عواطف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تغییرپذیری ضربانات قلبی سیستم عصبی خودمختار شبکه های مغزی تنظیم عواطف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۱
تغییرپذیری ضربانات قلبی، معیاری شناخته شده به مفهوم تغییرات ضربه به ضربه ضربانات قلبی است. در عین حال، دیده شده است که افراد با تغییرپذیری ضربان قلب بالا نسبت به افراد با تغییرپذیری ضربان قلب پایین، دارای سلامتی عاطفی بهتری هستند و در تنظیم عواطف خود بهتر عمل می نمایند. برای توجیه این پدیده دو مکانیسم پیشنهاد می شود. مکانیسم اول مربوط به ارتباط قلب از طریق سیستم عصبی خودمختار با شبکه های مغزی تنظیم عواطف است که از آن جمله می توان به قشر پیش پیشانی و همچنین آمیگدال اشاره نمود. مکانیسم دوم ارتباط قلب با الگوی خون رسانی مشخص به مغز با فرکانس معین می باشد. باید در نظر گرفت که ارتباط قلب و مغز دو طرفه است. به طوری که قلب بر سیستم عصبی مرکزی اثر می گذارد و به طور متقابل سیستم عصبی مرکزی هم با اثر بر قلب موجب تغییرات ایجاد شده در ضربان سازی آن می شود. در پژوهش های پیشین دیده شده است که نوسانات با دامنه زیاد در ضربانات قلبی، فعالیت نوسانی مغز را تعدیل می کند، و این مورد به ویژه در نواحی مغزی مرتبط با شبکه های تنظیم عواطف مرتبط است. مطالعات اخیر با استفاده از الگوی تنفس رزونانسی یا جلسات روزانه بیوفیدبک برای افزایش دامنه نوسانات ضربان قلب نشان می دهد که نوسانات فیزیولوژیکی با دامنه زیاد تأثیر معناداری بر سلامتی عاطفی به خصوص از طریق عصب واگ دارند. در مجموع به نظر می رسد سلامت فعالیت ضربان سازی قلب با عملکرد بهینه شبکه های مغزی تنظیم عواطف رابطه تنگاتنگی برقرار می نماید.