مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
روسیه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
73-93
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازمان های جامعه مدنی روسیه به طور مستقیم با نهادهای اجرایی قوانین دولتی در ارتباط هستند. مقاله حاضر بر بررسی توسعه جامعه مدنی روسیه در زمینه های سیاسی، اجتماعی و سازمان های غیردولتی از سال 1991 و ارتباط آن با دولت متمرکز بوده و تحولات جامعه مدنی در دوره پوتین را مورد ارزیابی قرار می دهد. در بیشتر موارد جامعه مدنی به عنوان بخشی از جامعه و حوزه عمومی متمایز در مجموعه ای از هنجارها و اصول نهادی بررسی می شود. بی تردید نقش سازمان های غیردولتی در توسعه جامعه مدنی روسیه بعد از فروپاشی شوروی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان در این حوزه بوده است. در این مقاله سعی بر آن است وضعیت سازمان ها و جامعه مدنی روسیه بعد از روی کار آمدن پوتین را از منظر رابطه دولت، فعالیت های مدنی، سیاست ها، قانون گذاری و جهت فعالیت آنها در روسیه و همچنین بازیگری گروه ها ی کوچکی مانند زنان و جوانان مورد بررسی قرار دهد. بر اساس یافته های این پژوهش ضرورت تمرکز دولتی روسیه بر رشد و توسعه جامعه مدنی به ویژه در موضوع حضور سازمان های غیردولتی می تواند به دوام جامعه مدنی در روسیه منجر شود.
تأثیر سازمان همکاری شانگهای بر امنیت آسیای مرکزی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
150-180
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال تأثیر سازمان همکاری شانگهای بر امنیت آسیای مرکزی است. سازمان شانگهای در 26 آوریل سال 1996 برای حل وفصل مسائل امنیتی و مرزی میان چین و روسیه و کشورهای آسیای مرکزی (غیر از ازبکستان و ترکمنستان) ایجاد شد. با پیوستن ازبکستان در 2001 به این مجمع، سطح سازمان ارتقا یافت و در سال های بعد با عضویت اعضای جدید حوزه جغرافیایی خود را گسترش داده است. هرچند درروند تحولات مربوط به این همکاری امنیتی منطقه ای، تغییرات مهمی شکل گرفته و مسائل اقتصادی مطرح شده، ولی اساساً این سازمان به مباحث و مشکلات امنیتی-نظامی توجه داشته است. سؤال اصلی مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای گردآوری شده این است که سازمان همکاری شانگهای چه نقشی در تأمین امنیت آسیای مرکزی ایفا می کند؟ مقاله با بررسی تأثیر سازمان همکاری شانگهای بر آسیای مرکزی در مباحثی از قبیل مبارزه با تروریسم، مقابله با جدایی طلبی و افراط گرایی، مبارزه با تجارت مواد مخدر و اسلحه و جنایات سازمان یافته و همچنین ناامنی و بی ثباتی های داخلی و به ویژه وقوع انقلاب های رنگی در کشورها و نفوذ و یک جانبه گرایی آمریکا را مورد واکاوی قرار خواهد داد.
سیاست های امنیت انرژی اتحادیه اروپا
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳
151-141
حوزههای تخصصی:
اتحادیه ی اروپا پس از استوار شدن بر پایه های همگرایی و وحدت، با مسائل مشترکی روبرو بود که هر یک از کشورها به تنهایی توان مقابله با آن را نداشتند. مسائلی نظیر محیط زیست، شهروندی و مهاجرت، مسائل مشترک پولی و مالی، انرژی و بالاخره امنیت از چالش های مهم مشترک اعضای اتحادیه ی اروپایی بود. در این میان مسئله ی انرژی و رابطه ی آن با امنیت به یکی از محورهای سیاست گذاری مشترک و گاهی متضاد اعضا تبدیل شد. سیاست هایی مانند سند سبز و منشور امنیت انرژی و بسیاری دیگر از این قبیل اسناد نشان دهنده ی پیچیدگی موضوع انرژی و به طورکلی امنیت انرژی در اتحادیه ی اروپا است. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که اتحادیه ی اروپا نسبت به موضوع امنیت انرژی خود چه رویکردهایی را اتخاذ کرده است؟ فرضیه مقاله این است که تدابیر و اقدامات اتحادیه اروپا ضمن تصویب انواع سندهای مرتبط با امنیت انرژی به دنبال سیاست های متنوع سازی منابع واردات و استفاده از سایر منابع برای کاهش وابستگی به منابع روسیه است.
تبیین سیاست خارجی روسیه در بحران سوریه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
114-149
حوزههای تخصصی:
تحولات ژئوپلیتیکی در حوزه های منطقه ای بدون توجه به رفتار استراتژیک و نقش سیاسی قدرت های بزرگ انجام نمی شود. تاریخ سیاسی خاورمیانه ازجمله سوریه نشان می دهد که در این حوزه جغرافیایی، حضور نیروهای نظامی و مجموعه های مداخله گر بین المللی وجود داشته است. بحران سوریه از بزرگ ترین بحران های ژئوپلیتیکی فعلی در جهان اسلام بوده و مداخله قدرت های بزرگ در منطقه خاورمیانه باعث تشدید اختلافات و منازعات شده است. مقاله حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه-ای به دنبال پاسخ به این سؤال است که سیاست خارجی روسیه در بحران سوریه چیست؟ نتایج حاصل نشان می دهد که موضوع سوریه و حفظ بشار اسد برای رهبران روسیه بیشتر ابزاری برای دستیابی به اهداف عمیق تر و عمل گرایانه تر است و این کشور در پی کسب منافع راهبردی خود اهدافی چون حفظ پایگاه هایی طرطوس به عنوان تنها پایگاه دریایی خود در مدیترانه، مبارزه با تروریسم بنیادگرا و داعش، همکاری با جهان اسلام، مقابله با تهدیدها و تحریم های غرب و مسئله کریمه، سیاست نگاه به شرق را در پیش گرفته و در محیط منطقه-ای و بین المللی همراه با نقش فعال تر در سازمان ملل به دنبال حفظ تمامیت ارضی سوریه، جلوگیری از سقوط بشار اسد و یک جانبه گرایی غرب در عرصه های مختلف جهانی است.
نقش قدرت های بزرگ در تحولات حقوق بین الملل؛ با تأکید بر روسیه و ایالات متحده آمریکا
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸
95-128
حوزههای تخصصی:
برخی از صاحب نظران روابط بین الملل، مانند رئالیست ها، معتقدند حقوق بین الملل در راستای تحقق اهداف قدرت های بزرگ و در سایه آن شکل گرفته و رشد یافته است. بعبارتی قدرت های بزرگ نقش تعیین کننده ای در شکل دادن، تثبیت و حمایت از حقوق بین الملل دارند. به منظور بررسی مسئله حاضر، این سؤال مطرح می شود که قدرت های بزرگ نظام بین الملل چگونه در تحولات حقوق بین الملل نقش آفرینی می کنند؟ به نظر می رسد قدرت های بزرگ با توسل به توانمندی های مختلفی که دارند، از طریق نهادسازی، شکل دادن به معاهدات و هنجار سازی نقش کلیدی در این زمینه ایفا می کنند. هدف مقاله حاضر بررسی نقش و عملکرد قدرت های بزرگ به ویژه روسیه و امریکا در چگونگی ایجاد و گسترش حقوق بین الملل است. در این راستا بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی و با داده های تاریخی به نقش قدرت های بزرگ نظام بین الملل در ایجاد و گسترش حقوق بین الملل پرداخته شود.
مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان و سطح روابط سیاسی و تجاری ایران و آلمان در سالهای جنگ جهانی دوم و عواملی که تحت تاثیر این روابط منجر به ایجاد تنش میان دولت ایران و متفقین گردید، مساله پژوهش حاضر می باشد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال که روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آلمان در این دوران تحت تأثیر چه عواملی صورت گرفت، انجام شده است. دست آوردهای پژوهش حاکی از آن است که نتیجه ی رقابت استعمارگران روس و انگلیس در ایران و تمایل رضاشاه به دیکتاتوری به ویژه بعد از روی کار آمدن هیتلر در آلمان موجبات نزدیکی رضاشاه با دولت آلمان را فراهم آورد. اما به کار نگرفتن سیاست درست در مقابل همسایه های شمالی و جنوبی کشور(شوروی و انگلستان) بهانه ی لازم را به این دولتها برای اشغال ایران را داد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی–تحلیلی وکتابخانه ای، مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم را بررسی نماید.
راهبردهای توسعه روابط ایران و روسیه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۸ بهمن ۱۳۹۹ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۲)
4 - 14
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و روسیه همواره با نگاه امنیتی همراه بوده است و این نگاه بر دیگر ابعاد شامل اقتصادی و سیاسی سایه افکنده است، بدین ترتیب، رویکرد زیگزاگی در سیاست خارجی روسیه بین شرق و غرب از یک سو و سیاست های ایران در مقابل روسیه و دیدگاه های متفاوت نخبگان به مسایل از دیگر سو، سبب شده است تا توسعه روابط تهران- مسکو، یک روند منطقی را طی نکرده و این روابط در حوزه اقتصادی گسترش نیابد. گسترش روابط تجاری، همکاری در قالب مجمع کشورهای صادرکننده انرژی، همکاری در حوزه دریای خزر، طرح تهاتر نفتی و همکاری های نظامی و امنیتی از فرصت های همکاری دو کشور به شمار می آیند. مسایلی مانند نبود اطلاعات کافی در حوزه بازاریابی، مسایل مربوط به نظام بانکی، وجود محدود رایزنان بازرگانی و نمایشگاه های ایران در روسیه، نبود سیاست های صادراتی مطابق با نیازهای اقتصادی روسیه و نبود آمارهای مشخص و دقیق از محصولات کشاورزی برای صادرات از موانع و چالش های روابط دو کشور به شمار می آیند. در این ارتباط برای تقویت امنیت اقتصادی راهکارهایی مانند برقراری لابی های لازم برای تسهیل در تصویب و اجرای قوانین، استفاده از فناوری های ارتباطی مانند بانک های اطلاعاتی به روز، تبادل هیأت های اقتصادی و تجاری و تنظیم سیاست های صادراتی مطابق با نیازهای اقتصادی روسیه و گسترش همکاری و جذب سرمایه گذاری روسیه در حوزه های حمل ونقل و انرژی برای تقویت امنیت اقتصادی و بهبود روابط دوجانبه ایران و روسیه پیشنهاد می شوند.
بررسی موضوع زن در اندیشه های آنتون چخوف براساس آخرین داستان نویسنده Невеста (عروس خانم)(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله ضمن بررسی آخرین داستان چخوف با عنوان «عروس خانم»، به بررسی دیدگاه های نویسنده درباره مسئله زن در آخرین مراحل سیر تحول ادبی وی پرداخته شده است. برای درک دیدگاه چخوف در این خصوص، باید به شرایط تاریخی که اثر در آن خلق شده واقف بود. همچنین ضمن بررسی داستان، نمادین بودن نام اثر و نام قهرمان آن، سرنوشت خاص قهرمان و علت پایان باز داستان بررسی شده است. چخوف زمانی این داستان را خلق می کند که روسیه در حال تحولات شدید بود و زمان گشودن درب های جدید به سوی آینده فرا رسیده بود، اما هنوز چشم انداز مشخصی از آینده وجود نداشت، با این حال نویسنده به نیروی جوان و تأثیر آن در سرنوشت کشور امیدوار بود و این مسئله در آخرین اثر او کاملاً قابل رؤیت است. در پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ داده شده است که قهرمان زن ایده آل چخوف کیست. قهرمان زن ایده آل چخوف از سایر نویسندگان روسی متفاوت است. اگر در ابتدای قرن نوزده، زنان دکابریست ها که همراه همسران خود به تبعید رفتند، زنان ایده آل روسیه محسوب می شدند، در اواخر سده نوزده، زنانی که قادر به تعیین سرنوشت خود بودند، زنان ایده آل جامعه روسیه محسوب می شدند.
ملاحظات حقوقی جنگ روسیه و گرجستان
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۶
103 - 133
حوزههای تخصصی:
بحران های بین المللی همواره عرصه ی آزمونی برای ارزیابی حقوق بین الملل بوده اند. در این بین منازعه و جنگ میان کشورها به جهت گستردگی دامنه ی بحران و تأثیر عمیق تر آن از حساسیت بیشتری برخودار است. بررسی رعایت اصول و قواعد حقوق بین الملل در جنگ روسیه و گرجستان که در هشتم اوت 2008 رخ داد، می تواند معیار مناسبی برای ارزیابی جهت گیری ها و اقدامات دو کشور مذکور تلقی شود. از همین رو این پژوهش با طرح این سؤال که جنگ روسیه و گرجستان به لحاظ حقوقی در چه جایگاهی قرار می گیرد و یورش نیروهای نظامی گرجستان در اوستیای جنوبی و همینطور مداخله ی نظامی روسیه در حمایت از اتباع روسی ساکن اوستیای جنوبی و آبخازیا چگونه قابلیت حقوقی می یابد، به روش توصیفی- تحلیلی در پی ارزیابی انطباق یا عدم انطباق مواضع دو کشور با اصول و
قواعد حقوق بین الملل، نشان می دهد که تهاجم نظامی روسیه به قلمرو سرزمینی گرجستان و همچنین توسل به زور نیروهای گرجی به صورت غیر متعارف در جمهوری خودمختار اوستیای جنوبی با مبانی حقوق بین الملل عرفی و قراردادی انطباق نداشته، و طرفین درگیری هر کدام به نوبه ی خود جنبه هایی از حقوق بین الملل را نقض نموده اند.
روابط سیاسی وامنیتی روسیه و آمریکا در زمان ریاست جمهوری پوتین در اروپای شرقی (1998-2008)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۹
43 - 51
حوزههای تخصصی:
نظام بین المللی پس از جنگ سرد همچنان در حال گذار است. اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا قریب به نیم قرن بنابر سرشت و ساختار دو قطبی قدرت در دوران جنگ سرد به رقابت با یکدیگر پرداختند. به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جدا شدن جمهوری های متعدد از آن کشور و تولد روسیه تغییرات زیادی در روابط دو کشور به وجود آمد. روابط آمریکا و روسیه در دوران ریاست جمهوری ولادمیر پوتین به خاطر نفوذ آمریکا در حوزه ی پیرامونی و تحت نفوذ روسیه شکل جدیدی به خود گرفت. مشارکت برای صلح از سوی ناتو با بروز اختلافات روسیه با آن سازمان و همچنین استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در جمهوری چک و لهستان از مسائل مهم و چالش برانگیز در روابط بین دو کشور بود. البته این اقدامات از سوی آمریکا ، واکنش روسیه در قالب دیپلماسی انرژی و همچنین دیپلماسی تسلیحاتی را در پی داشت و در این میان اروپای شرقی مرکز ثقل تمامی این رخدادها بود و این ناحیه جایگاه قابل توجهی را در سیاستهای امنیتی کشورهای روسیه و آمریکا طی سالهای 2008-1998 به خود اختصاص داد.
شکل گیری جنگ سرد نوین در رقابت آمریکا و روسیه در منطقه ی قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۲
185 - 229
حوزههای تخصصی:
بررسی و سنجش حضور و نقش آفرینی ایالات متحده ی آمریکا و روسیه در منطقه ی قفقاز نشان دهنده ی ایجاد تحول جدیدی در این منطقه است. به نظر می رسد ایالات متحده در نظر دارد تا در قالب مناسبات اقتصادی، تغییراتی را در ساختارهای اقتصادی و تکنولوژیکی کشورهای حوزه قفقاز ایجاد کند تا ضمن جایگزین ساختن الگوهای اقتصاد آزاد و سرمایه داری با اقتصاد متمرکز دولتی، زمینه های لازم را برای نفوذ و همچنین کنترل ساختار حکومتی دولت های تازه استقلال یافته و مقابله با مناطقی که آمریکا را با چالش روبرو می سازند فراهم آورد. از سوی دیگر روسیه که خود را پدرخوانده ی این منطقه ی استراتژیک می داند، بر اساس این دیدگاه که منطقه ی قفقاز به لحاظ اهمیت برای روسیه «خارج نزدیک» محسوب می شود در صدد است که از گسترش نفوذ آمریکا و ناتو در این منطقه بکاهد. بر این اساس در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به طرح این سوال پرداخته شده است که آیا پس از جنگ سرد، جنگ سرد جدیدی در منطقه قفقاز در راه است؟ فرضیه مقاله نیز در این قالب طرح گردیده است که به نظر می رسد حضور ایالات متحده آمریکا در منطقه قفقاز جنگ سرد جدیدی برای روسیه و سایر قدرتهای منطقه ایجاد کرده است. در مجموع به نظر می رسد با افزوده شدن هرروزه به جذابیت های اقتصادی، سیاسی، استراتژیک و نظامی منطقه ی قفقاز درگیری ها در این منطقه افزایش قابل توجهی یابد.
الحاق کریمه به فدراسیون روسیه از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۴
25 - 58
حوزههای تخصصی:
الحاق کریمه به روسیه اشاره ای است به جدایی بخشی از شبه جزیره کریمه، که به عنوان بخشی از اوکراین شناسایی شده بود، و روسیه در مارس 2014، پس از عملیات نظامی، با همراهی مقامات محلی هوادار روسیه و طی یک همه پرسی، الحاق آن را به سرزمین خود اعلام نمود. فرایندی که از سوی بسیاری از رهبران و نهادها، غیرقانونی شناخته شد و تحریم هایی را نیز علیه روسیه به همراه داشت؛ اما از سوی دیگر، روسیه و هواداران روس تبار اوکراین و کریمه؛ به ویژه با استناد به نظریه مشورتی دیوان بین المللی دادگستری درخصوص کوزوو، این فرایند را در راستای اعمال حق تعیین سرنوشت و کاملا مشروع می دانند. این پژوهش با طرح این سؤال که اقدام روسیه در جدایی کریمه از اوکراین و الحاق آن به سرزمین خود از منظر حقوق بین الملل چگونه ارزیابی می شود؟ به روش توصیفی- تحلیلی فرضیه غیرقانونی آن را بررسی می کند. یافته تحقیق نشان می دهد که از لحاظ حقوق بین الملل نمی توان در یک کلمه پاسخ داد که آنچه در شبه جزیره کریمه به وقوع پیوسته است، قانونی است یا غیرقانونی؛ اما این رویه می تواند در آینده، امنیت جهانی را با چالش جدی روبه رو کند.
تجزیه و تحلیل روابط روسیه و ترکیه بر اساس تئوری لیبرالیسم (2002-2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط روسیه و ترکیه از آغاز قرن 21 و به ویژه پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه از سال 2002، با رشد فزاینده ای روبه رو بوده است. با توجه به گسترش روابط این دو کشور، این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که آیا گسترش روابط اقتصادی میان روسیه و ترکیه در فاصله سال های 2002 تا 2014 به توسعه مناسبات سیاسی دو کشور منجر شده است؟ طرح این سؤال از یک مبنای نظری برخوردار است؛ به این معنی که یکی از مفروض های اصلی نظریه لیبرالیسم آن است که وابستگی متقابل اقتصادی باعث همکاری سیاسی می گردد. پاسخ این مقاله به سؤال اصلی که در قالب فرضیه مطرح شده و به شیوه توصیفی - تحلیلی بررسی می شود، آن است که طی سال های 2002 تا 2014 روابط اقتصادی ترکیه و روسیه، رشد چشمگیری داشته و به موازات آن، همکاری سیاسی میان دو کشور نیز توسعه یافته است؛ اما همگرایی سیاسی ترکیه و روسیه، کمتر از همکاری اقتصادی آن ها تأثیر پذیرفته؛ بلکه بیشتر متاثر از متغیرهایی غیر از عامل اقتصاد و تجارت بوده است. بررسی این فرضیه ما را به این نتیجه می رساند که در تجزیه و تحلیل مناسبات کشورها نمی توان از یک رهیافت نظری بهره گرفت؛ بلکه بر اساس دیدگاه «اجماع پژوهش» باید از رهیافت های مختلفی در تحلیل روابط کشورها استفاده کرد.
ژئوپلیتیک اوکراین و نقش آن در رقابت روسیه و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۶
111 - 138
حوزههای تخصصی:
در 21 نوامبر 2013 ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور اوکراین در اجلاسی در لیتوانی توافقنامه تجاری و تعامل با اتحادیه اروپا را لغو کرد و از امضای آن سر باز زد. این موضوع باعث اعتراضات گسترده در اوکراین شد و با کشته شدن 5 نفر از معترضان، اوکراین وارد جدی ترین بحران سیاسی خود پس از انقلاب نارنجی در 2004 شد. همانند سایر بحران ها ازجمله بحران سوریه در سال 2011 روسیه و ایالات متحده امریکا با اعلام جانبداری از دولت و معترضان، دوباره در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند. پرسش اصلی این است که ریشه اصلی اهمیت اوکراین برای روسیه و ایالات متحده را در چه امری باید جست وجو کرد؟ یا به عبارت بهتر، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر نگرش روسیه و ایالات متحده در بحران اوکراین چیست؟ پژوهش حاضر استدلال می کند که ریشه اصلی تقابل روسیه و ایالات متحده در اوکراین را باید در اهمیت ژئوپلیتیک اوکراین و رقابت ژئوپلیتیک روسیه و ایالات متحده آمریکا در دوران پس از جنگ سرد دانست. اوکراین از مهم ترین مناطق استراتژیک اوراسیا و شرق اروپاست. هدف از این پژوهش، بررسی مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر نگرش شرق و غرب در بحران اوکراین است. از نظریه ژئوپلیتیک برای تحلیل موضوع پژوهش استفاده شده و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
راهبرد امنیتی روسیه در دوره 2015-2005؛ از موازنه گرایی نرم تا موازنه گرایی سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروپاشی ساختار دوقطبی نظام بین الملل سبب شد ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت باقیمانده در قالب قدرت هژمون یا چیره طلب در صحنه جهانی عمل کند. این وضعیت موجب شد بسیاری از مطالعات در حوزه روابط قدرت های بزرگ، بر شیوه واکنش قدرت های درجه دوم نسبت به سیاست قدرت هژمون تمرکز پیدا کند و در این باره؛ به ویژه الگوی رفتاری روسیه به عنوان قدرت درجه دوم به جا مانده از شوروی سابق مورد توجه قرار گیرد. این مقاله با ابزار کتابخانه ای و روش علی– تحلیلی، مبانی راهبرد امنیتی روسیه را در دوره زمانی 2005 تا 2015 مورد توجه قرار داده است. ادعایی که مقاله به عنوان فرضیه مطرح کرده، این است که چارچوب کلان راهبرد امنیتی مسکو در دوره زمانی 2005-2015 ، موازنه سازی نرم در برابر تهدید قدرت هژمون بوده؛ اما روسیه موازنه سازی سختِ محاسبه شده و هدفمند را نیز در شرایط خاص مدنظر داشته است. مقاله با تمرکز بر واکنش مسکو در قبال بحران های گرجستان(2008)، اوکراین(2014) و سوریه(2011-2015) این ادعا را آزمون کرده است. بر اساس ایده مقاله می توان گفت مداخله نظامی روس ها در بحران سوریه، در پی محاسبات مسکو از شدت یافتن تهدیدهای امنیتی پس از سقوط احتمالی دولت بشار اسد صورت گرفته و در عین حال، مسکو دامنه این مداخله نظامی را به گونه ای تعیین کرده که سبب تحریک امریکا و متحدانش به عمل متقابل و رویارویی احتمالی نظامی در صحنه میدانی سوریه نگردد.
بررسی نقش دیپلماسی نظامی در سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 م. فروپاشید، به دلیل تنزل شدید از جایگاه ابرقدرت جهانی به یک قدرت متوسط منطقه ای، دولتمردان روسی دست کم برای یک دهه تا به قدرت رسیدن پوتین، سیاست های منفعلانه ای را در عرصه خارجی درپیش گرفتند. روی کار آمدن دولت پوتین، با تغییرات عمده ای در سیاست های داخلی و خارجی این کشور همراه شد که از آن جمله، معطوف شدن نگاه ها به سمت توسعه زیرساخت های اقتصادی در کنار تحولات اساسی در ساختار نظامی این کشور بود. این تحولات عمدتاً در چارچوب یکی از مهم ترین اهداف سیاستمداران کرملین؛ یعنی ارتقای جایگاه و افزایش سهم این کشور در معادلات جهانی صورت پذیرفته است. در همین راستا، نوسازی ارتش، تسلیحات و تجهیزات نظامی متناسب با دانش و فناوری روز دنیا در دستورکار قرار گرفت. پژوهش حاضر می کوشد با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی سیاست های نظامی اتخاذشده از سوی روسیه در قالب شکل نوینی از دیپلماسی به نام «دیپلماسی نظامی» و تأثیر آن بر سیاست خارجی این کشور بپردازد. بنابراین، پرسش اصلی آن است که «دیپلماسی نظامی چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور داشته است؟» با توجه به اینکه دیپلماسی نظامی، شیوه نوین ارائه توان نظامی برای پرهیز از درگیری، افزایش بازدارندگی و ابزاری در دست کارگزاران سیاست خارجی دولت ها به منظور افزایش قدرت چانه زنی و توانمندسازی آن است، بررسی های انجام شده نشان می دهد که اتخاذ چنین رویکردی از سوی روسیه، سبب افزایش توانمندی این کشور در پیگیری اهداف سیاست خارجی و پیرو آن، افزایش قدرت و نقش آن در عرصه تحولات بین المللی بوده است.
سیاست گذاری رسانه ای آمریکا علیه روسیه؛ هالیوود، جنگ سرد نوین و احیای روسیه هراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
76 - 100
حوزههای تخصصی:
در طول دوران جنگ سرد، علاوه بر رقابت تسلیحاتی و ایدئولوژیک میان آمریکا و شوروی که با موازنه قوای مبتنی بر بلوک بندی های آن دوره توأم بود، ایالات متحده توانست با بهره مندی از برتری در تولیدات فرهنگی؛ به ویژه در قالب سینمای هالیوود، قدرت نرم خود را از طریق جنگ رسانه ای و بازنمایی فرهنگی پیش ببرد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رفته رفته تمرکز جنگ رسانه ای آمریکا از کمونیسم به اسلام و خاورمیانه تغییر جهت داد. این روند پس از وقوع حوادث 11 سپتامبر تشدید شد و موجی از محصولات فرهنگی با محتوای اسلام هراسی تولید شد؛ اما همزمان با بسط دوباره نفوذ روسیه در بعضی از نقاط جهان و شکل گیری موازنه های جدید قدرت که پاره ای از صاحبنظران از آن به جنگ سرد نوین تعبیر می کنند ، به نظر می رسد جنگ رسانه ای آمریکا علیه این کشور مجدداً در حال فعال شدن است. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا تحولات در روابط خارجی آمریکا با روسیه، بر سیاست گذاری رسانه ای ایالات متحده علیه روسیه تأثیرگذار بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که در واکنش به توفیقات روسیه در نقاط استراتژیک جهان؛ اهداف سیاست گذاری رسانه ای آمریکا پس از یک دوره تمرکز بر اسلام هراسی و بازنمایی علیه مسلمانان، درحال چرخش به سوی روسیه هراسی است. روش تحقیق در این مقاله بر پایه روش تفسیری و مقایسه ای است.
«بازشناسی اتاق های فکر روسیه و رویکرد آنها به سیاست داخلی و خارجی ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
151 - 175
حوزههای تخصصی:
اتاق های فکر یکی از منابع اثرگذار در سیاست خارجی دولت هاست؛ به گونه ای که به تئوری پردازی و تدوین استراتژیِ عمل برای دولت ها می پردازند. اتاق های فکر بازوهای عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری دولت ها هستند. در این میان اتاق های فکر روسیه در تعین بخشی به سیاست خارجی این کشور نقش انکارناپذیری دارند. در همین راستا، هدف این پژوهش: «شناسایی اتاق های فکر مطرح روسیه و دیدگاه آنها نسبت به سیاست داخلی و خارجی ایران است.» پرسش اصلی پژوهش این است که «اتاق های فکر روسیه درباره ایران چه نگرشی داشته و بر روی کدام موضوعات سیاست داخلی و خارجی ایران تمرکز و توجه دارند؟» فرضیه پژوهش می گوید: «این اندیشکده ها بر اساس یک نگرش عمل گرایانه و فارغ از اهداف ذهنی و ایدئولوژیک، به موضوع تعامل روسیه با ایران می پردازند. رصد تحولات سیاسی داخلی ایران، شناسایی فرصت های موجود در اقتصاد ایران و ارائه راهکار برای بهره جستن از توانایی های ایران در معادلات منطقه ای و جهانی و در چارچوب اولویت ها و اهداف کلان روسیه، از محورهای مهم مطالعاتی این مراکز فکری است.» پژوهش حاضر در این مقاله به روش کیفی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی است. نتایج تحقیق، مؤید این واقعیت است که نقش اتاق های فکر در روند تصمیم سازی دولت روسیه در عرصه سیاست خارجی و دیدگاه رسمی این کشور در باب سیاست داخلی و سیاست خارجی ایران روبه افزایش است؛ به گونه ای که عرصه کنش و عمل سیاسی مسکو نسبت به ایران را جهت می بخشند.
جایگاه جمهوری اسلامی ایران در موازنه سازی نرم روسیه در قبال آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت و موازنه سازی ویژگی بارز دوران جنگ سرد محسوب می شد؛ و دو بلوک در مناطق مختلف جهان درگیر این رقابت و موازنه سازی در بسیاری از حوزه ها بودند. پایان جنگ سرد تا حدی سبب کاهش این رقابت شد ولی روی کار آمدن ولادیمیر پوتین و بحران هایی نظیر گرجستان و اوکراین که تهدید فضای حیانی روسیه را به دنبال داشت ، سبب ورود روسیه به شکل جدیدی از موازنه سازی با نام موازنه نرم شد. در این میان، دولت هایی دارای سیاست های ضدهژمونیک آمریکایی نظیر جمهوری اسلامی ایران، در سیاست خارجی روسیه اهمیت ویژه ای یافته-اند؛ زیرا با توجه به پیشینه ضدغربی دارای ظرفیت ابتدایی کافی برای ایفای نقش موثر در این موازنه سازی نرم هستند. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی در موازنه سازی نرم روسیه در قبال ایالات متحده آمریکا دارد؟ فرضیه محوری آن است که که با توجه به پتانسیل ایران در عدم پذیرش سرزمینی ایالات متحده در بحران سوریه، دیپلماسی گیراندازی ایالات متحده در پرونده هسته ای و توان بالقوه ایران در حوزه های اقتصادی و انرژی، جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی در موازنه سازی نرم روسیه در قبال ایالات متحده ایفا می نماید. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
تاثیر رقابت خاورمیانه ای روسیه و ایالات متحده آمریکا بر جایگاه منطقه ای ایران (2019-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیزش های عربی از دسامبر2011 تقریبا به طور کامل نظم امنیتی و بازیگران اصلی در منطقه را دچار تحولات سیاسی و نظامی کرد. حضور مستقیم روسیه به عنوان یک قدرت فرامنطقه ای در سوریه یکی از مهمترین تغییرهای استراتژیک در خاورمیانه را ایجاد کرده است. روسیه بعد از پیوسته سازی کریمه به خاک خود در سال 2014، در سال 2015 با دخالت نظامی در سوریه در یک نزاع ژئوپلیتیک با آمریکا قرار گرفته است. مسکو همچنین سیاست تقویت رابطه خود با متحدان سنتی آمریکا در منطقه از جمله اسرائیل، عربستان و ترکیه را نیز مدنظر قرار داده است. رقابت مسکو و واشنگتن درحالی به خاورمیانه کشیده شده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال حفظ و تقویت خود در بی نظمی ناشی از بهار عربی است. با توجه به سیاست های کلی ایران در منطقه، تهران روابط خود با روسیه را افزایش داده است. این رابطه در «حفظ بشار اسد در قدرت» به همپوشانی منافع رسیده است. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی روابط ایران، روسیه و امریکا را یک چرخه به هم پیوسته در نظر گرفته و تاثیر رقابت روسیه و آمریکا را برجایگاه منطقه ای ایران بررسی می کند. این مقاله با حمایت مالی مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران تهیه شده است.