مطالب مرتبط با کلیدواژه

رند


۲۱.

«از قلندر عطّار تا رند حافظ»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلندر رند عطار حافظ شعر عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۲۲۱
یکی از جلوه های مهم شعر عرفانی به کار بردن مضامین قلندری و رندی است. این گونه اشعار به طور رسمی با سنایی آغاز می شود. استفاده کردن از مضامین رندانه و مفاهیم قلندرانه در شعر فارسی چنان جایگاهی دارد که پس از سنایی، شاعرانی هم چون عطار، مولوی ،سعدی و حافظ آن مضامین را در اشعار خود بسیار به کار برده اند. با بررسی اشعار قلندرانه ی عطار و غزلیات رندانه ی حافظ به عنوان برجسته ترین نمونه های شعر قلندری و رندی ، می توان به وجوه اشتراک و شباهت در هویت قلندر و رند در شعر آن دو سخن سرا پی برد. قلندر در شعر عطار جلوه های منفی و مثبتی دارد. قلندر او گاه در صدر می نشیند و گاه خواری می بیند. این خصوصیت در مورد رند حافظ هم مصداق دارد به طرزی که مصاحبت با رند افتخاری بس بزرگ است اما گاهی مراودت با او چیزی جز بدنامی به دنبال ندارد. بررسی این مسأله، بحث در ریشه لغوی ، مقایسه مفاهیم دو اصطلاح قلندر و رند در شعر عطار و حافظ ، شاخصه های اصلی تفکّر قلندری و بنیان های اساسی اندیشه رندی را در ادبیات فارسی و متون عرفانی تبیین می کند. این موضوع در مقاله پیش رو بررسی شده است. 
۲۲.

نقد لکانی شخصیت های «زاهد»، «رند» و «محتسب» در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حافظ ژاک لکان زاهد رند محتسب ساختارهای روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
زاهد، رند و محتسب از مهم ترین شخصیت هایی هستند که در غزلیات حافظ به آن ها توجه شده است و هر کدام از این شخصیت ها به لحاظ روانکاوانه، نماینده سیمپتوم های مشخصی از ناخودآگاه هستند. در این پژوهش به روش تحلیل کیفی و بر مبنای آرای روانکاوانه لکان، این سه شخصیت در غزلیات حافظ تحلیل و تبیین شده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که زاهد در ساحت ناخودآگاه دال میل حقیقی خود را اخته و دال میل دیگری بزرگ را برآورده می کند و در پی احراز فالوس است و گمان می کند که می تواند به آن برسد؛ اما همواره ناکام می ماند. رند همانند سوژه هیستریک به جای احراز فالوس، قصد دارد از رانه های فاقد ابژه لذت ببرد. او به میانجی دال هایی مانند شراب خواری، عدم توجه به مصلحت اندیشی و میل به عافیت سوزی، ژوئیسانس را به نفع خود تصرف و دیگری بزرگ را از آن محروم می سازد. محتسب در مقام سوژه منحرف سادیستی است که از دال میل دیگری بزرگ محافظت و در مقام نگاه خیره او عمل می نماید و از قانون به هیچ وجه تخطی نمی کند. توجه به این نکته ضروری است که شرابخواری محتسب در خفا و درعین حال محروم ساختن زاهد و رند از دال شراب، در حقیقت برآوردن ژوئیسانس دیگری بزرگ است.