مطالب مرتبط با کلیدواژه

محمود ایوب


۱.

تحلیل نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۹
این مقاله با روش تحلیلی به نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام می پردازد. وی در این نظریه، از آموزه رنج رهایی بخش در مسیحیت الهام گرفته است که در آن مصائب و رنج های عیسی مسیح× به عنوان فدیه ای برای نجات بشر و رهایی ایشان از بردگی گناه معرفی می شود. ایوب با درنظرگرفتن اینکه رنج ها و شهادت امام حسین× در کربلا سبب اعطای حق شفاعت از جانب خداوند به ایشان، در مقیاسی بسیار وسیع گردید؛ به طوری که بشریت را با آن مورد شفاعت قرار می دهند و از آتش عذاب نجات خواهند داد، به ارائه الگویی برای رهایی بخشی و نجات بر اساس آموزه های اسلام و کلام تشیع امامی پرداخت. در این مقاله، الگوی ایوب هم از جهت اصطلاحات کلامی و هم تطابق با آموزه های بنیادین کلام تشیع امامی مورد بررسی انتقادی قرار می گیرد و در انتها تلاش می شود تا دفاعیه ای نیز از این نقدها ارائه شود. درنهایت این مقاله با امکان سنجی و ظرفیت سنجی مفهوم رهایی بخشی در کلام شیعه، در تلاش است تا مسیر دیگر پژوهش ها را برای بررسی سازگاری کامل آن با مبانی کلامی تشیع امامی هموار سازد.
۲.

تأثیر نظریه رهایی بخشی در آیین کاتولیک بر نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنج رهایی بخش محمود ایوب مسیحیت کاتولیک اسلام تشیع امامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
این مقاله به بررسی چگونگی تأثیرگذاری آموزه رهایی بخشی در الهیات کاتولیک بر نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام می پردازد. در این راستا، ما نیاز داریم تا دریابیم که چگونه دیدگاه های الهیاتی مسیحیت پیرامون عمل رهایی بخش مسیح (ع)، الهام بخش ایوب بوده و چگونه اصطلاح شناسی مسیحیت به کمک ایوب در مدل سازی افکارش می آید. بنابراین سؤال اصلی این پژوهش عبارت ست از این که مدل رنج رهایی بخش ایوب چگونه از آموزه های الهیات مسیحی تأثیر پذیرفته است؟ بر این اساس، ابتدا سعی می شود نظریه ایوب به اختصار معرفی شود. سپس، سه قلمرو مهم که بر اساس الهیات مسیحی دارای ظرفیت الهام بخشی برای ایوب هستند بررسی می شود. این سه قلمرو عبارت اند از اصطلاح شناسی، کارکرد نظریه و نیز نقش تحمل رنج ها در رهایی بخشی. در قلمرو نخست، تعریف ایوب از رهایی بخشی به فهم یهودی-مسیحی از این اصطلاح چندان وفادار نبوده و سعی کرده با ارائه تعریفی عام از ورود اشکالات احتمالی جلوگیری کند. در قلمرو دوم، کارکرد نظریه ایوب با مبانی مسیحیت اشتراک عمده ای دارد؛ همان طور که مسیح انسان را از بردگی گناه نجات می دهد، شفاعت نیز به کمک گناهکاران برای نجات از کیفر گناهان خواهد آمد. در نتیجه، با وجود دیدگاه های متفاوت اسلام و مسیحیت در مورد تقسیم بندی گناهان، رهایی بخشی در هر دو مورد از گناه رخ می دهد. در نهایت، قلمرو سوم به این مطلب می پردازد که تحمل رنج ها و مصائب توسط مسیح (ع) و امام حسین (ع) الهام بخش اساسی ایوب در نظریه رنج رهایی بخش در اسلام بوده است، هرچند تحمل رنج به تنهایی نمی تواند موجب رهایی بخشی باشد.