مطالب مرتبط با کلیدواژه

عبّاس محمود العقّاد


۱.

دراسة نقدیة تحلیلیة فی مآخذ مارون عبّود علی شعر عباس محمود العقّاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: النقد الأدبی الشعر العربی الحدیث عبّاس محمود العقّاد مارون عبّود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۰ تعداد دانلود : ۷۲۳
عباس محمود العقّاد ناقد، شاعر، وموسوعیّ کبیر خلّف لنا تراثاً قیّماً علی ساحات اجتماعیة، وسیاسیة، ودینیة، وأدبیة. إنّه لم یتخلّف عن میدان النقد والشعر فصدر منه ما یقارب من عشرة دواوین شعریة، لکنّ شعره أُثیرت حوله معارک نقدیّة حامیة الوطیس أدّت إلی انقسام النقّاد إلی ثلاثة تیّارات: التّیّار المؤیّد، والتّیار الرافض، والتّیار الذی سار فی اتّجاه موضوعیّ علمیّ. یمثّل مارون عبّود الناقد اللبنانی الشّهیر الاتّجاه الذی یرفض شعر العقّاد رفضاً باتّاً منکراً شاعریّته فهو یری شعره باعثاً للسخریة والهزء. إنّ الإنسان عندما یقرأ آراء عبّود یحسّ منذ البدایة أنّها خلت من الروح العلمیّ والموضوعیّ، وأنّ عبّود وقع فی شباک التکتّلات النقدیة السائدة فی النقد الأدبی العربی فی القرن العشرین عندما یقول: «لا أقابله بناجی، وأبی شادی، وطه، والصیرفی، والخفیف، وبشر فارس، وصالح جودت، ومبارک، وکلّ من یقول شعراً بمصر، فکلّ هؤلاء حتّی زکی مبارک خیر منه.» فمن هذا المنطلق رأینا من الضرورة أن نقوم بدراسة آرائه برؤیة نقدیة محایدة فنکشف حقیقة شعره خاصّة فی دواوینه ""هدیة الکروان"" ، و""عابر السّبیل"" و""وحی الأربعین"" التی تمتاز بالتجدید والموضوعیة ووحدة القصیدة. وأهمّ نتیجة حصلت لنا أنّ عبّود رغم أنّه کان مصیباً فی بعض جوانب نقده، إلّا أنّه ابتعد عن الحقیقة والموضوعیة فی قسم کبیر من آرائه فجری وراء أغراضه الفردیة. لأنّ التنافس بین مصر و لبنان فی ساحة الأدب والنقد فی بدایات القرن العشرین دفع النقّاد إلی خوض معارک نقدیة سادت العصبیة واللامنهجیة علی قسم کبیر منها.
۲.

بازنمایی تاریخ صدر اسلام در جریان نوگرای مسلمان مصر؛ (مطالعه موردی عباس محمود العقاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ صدر اسلام جریان فکری عبّاس محمود العقّاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۶۱۰
تاریخ صدر اسلام به عنوان یکی از حساس ترین ادوار تاریخ اسلام دست مایه بسیاری از اندیشمندان معاصر در جهان اسلام قرار گرفته است تا با ذهن و خوانش خاص خود به روایت آن بپردازند. برخی از منظر نقد آثار پیشینیان و برخی نیز هم سو و هم داستان با گذشتگان به نقل روایات این دوره می پردازند. عباس محمود العقاد از روشنفکران و نویسندگان معاصر مصر نیز با توجه به جایگاه خود در میان متفکران مصری دارای آثار و نظرات بسیاری در ارتباط با صدر اسلام است. این پژوهش به دنبال آن است تا با بررسی آثار و افکار عقاد بن مایه ها و دلایل توجه این متفکر مصری به تاریخ صدر اسلام را مشخص کند، اینکه وی در این تلاش چه اهدافی را دنبال می کند و کدام بخش های تاریخ صدر اسلام برای وی در اولویت قرار دارند.
۳.

کارکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در بررسی پیشینه های فرهنگی طه حسین و عباس محمود العقّاد (بررسی موردی قصیدۀ «إبراهیمیّه» أبونواس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی أبونواس طه حسین عبّاس محمود العقّاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۴
هدف و مقدمه: نقد ادبی در طول تاریخ همواره تحت تأثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک ناقدان قرار داشته است. در این میان، تحلیل شخصیت های ادبی از منظرهای متفاوت وابسته به رویکردهای فکری و گرایش های شخصی منتقدان است. أبونواس، شاعر مشهور عباسی، از جمله شخصیت هایی است که ناقدان متعددی، در طول تاریخ ادبیات عربی، وی را نقد و بررسی کرده اند. دو تن از مهم ترین ناقدانی که به تحلیل این شاعر پرداخته اند، طه حسین و عباس محمود العقاد هستند که هر یک، با پیشینه های فرهنگی و روش شناسی خاص خود، دیدگاه هایی متفاوت دربارهٔ او ارائه کرده اند. طه حسین، به عنوان متفکری نواندیش و تأثیرپذیرفته از فلسفهٔ شک گرایانه، نقدی بر مبنای تحلیل تاریخی و اجتماعی ارائه داده و شخصیت أبونواس را در بستر فرهنگی دوران عباسی بررسی کرده است. در مقابل، عباس محمود العقاد، با رویکردی روان شناختی، او را فردی خودشیفته و گرفتار عقده های اجتماعی معرفی کرده و تحلیل خود را بر پایهٔ ویژگی های شخصیتی و روانی شاعر بنا نهاده است. این اختلاف دیدگاه، ناشی از تفاوت های اساسی در روش نقد و پیشینهٔ فکری این دو ناقد است. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی دیدگاه های این دو ناقد دربارهٔ شخصیت أبونواس براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف است. این پژوهش تلاش دارد تا نشان دهد که چگونه نقدهای ادبی می تواند بازتابی از پیشینه های فکری، اجتماعی و فرهنگی ناقدان باشد. همچنین، با تحلیل زبان و سبک بیان هر دو ناقد، این پژوهش روشن می سازد که چگونه ویژگی های زبانی و گفتمانی در نقدهای آنان به بازتولید ایدئولوژی های مختلف می انجامد. در نهایت، این مطالعه در پی آن است که نشان دهد نقد ادبی نه تنها بازتابی از باورهای شخصی ناقدان است، بلکه متأثر از گفتمان های قدرت، سنت های فرهنگی و جریان های فکری زمانهٔ آن ها نیز هست.روش شناسی: این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف انجام شده که شامل سه مرحلهٔ توصیف، تفسیر و تبیین است. در مرحلهٔ توصیف، ویژگی های زبانی نقدهای طه حسین و عقاد و، در مرحلهٔ تفسیر، رابطهٔ میان زبان و پیشینهٔ فکری آنان تحلیل شده است. در مرحلهٔ تبیین، چگونگی بازتولید گفتمان های مختلف از طریق این نقدها بررسی شده است. داده های پژوهش شامل متون انتقادی این دو ناقد دربارهٔ أبونواس و مقایسهٔ واژگان، سبک بیانی و استدلال های آنان است. پژوهش بر این نکته تأکید دارد که هر کدام از این ناقدان، با توجه به پیشینهٔ فرهنگی و اجتماعی خود، به شیوه ای خاص و با توجه به آرمان های خود به تحلیل آثار أبونواس پرداخته اند. تحلیل گفتمان به ما کمک می کند تا متوجه شویم که چگونه زبان و انتخاب واژگان می تواند به عنوان ابزاری برای انتقال و تقویت ایدئولوژی های مختلف عمل کند و در نهایت تأثیرات آنان را بر جامعه و فرهنگ های مختلف بررسی کنیم. یافته ها: بررسی متون نقدی نشان داد که طه حسین از واژگان علمی و سبک زبانی استدلالی استفاده می کند و نقدهای او دارای ساختاری تحلیلی و منطقی است. او أبونواس را به عنوان نمایندهٔ یک جریان اجتماعی-فرهنگی معرفی کرده و تحلیل های خود را در چهارچوب تاریخ و جامعه انجام می دهد. در مقابل، عقاد از واژگان احساسی، قضاوت محور و روان شناختی بهره می گیرد و تحلیل او بر ویژگی های فردی و عقده های شخصیتی أبونواس متمرکز است. سبک زبانی عقاد شامل جملات کوتاه و مستقیم با تأکید بر اخلاق گرایی و شخصیت شناسی است. دیدگاه های انتقادی این دو ناقد تحت تأثیر گفتمان های فرهنگی و اجتماعی متفاوتی قرار دارد که در زبان و سبک بیان آن ها منعکس شده است. این تفاوت ها در شیوه های تحلیلی و زبانی نشان دهندهٔ تفاوت های عمیق در نگرش های فلسفی و اجتماعی هر دو منتقد به مسائل ادبی و فرهنگی است. طه حسین، با تمرکز بر جنبه های اجتماعی و تاریخی، رویکردی علمی و تحلیلی به آثار أبونواس دارد، در حالی که عقاد با تأکید بر ابعاد فردی و روان شناختی به بررسی شخصیت شاعر می پردازد.بحث و نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که تحلیل گفتمان انتقادی می تواند به درک عمیق تری از تأثیر پیشینه های فرهنگی و اجتماعی بر نقد ادبی منجر شود. طه حسین، با نگرش عقل گرایانه و تاریخی، نقدی جامعه شناختی از أبونواس ارائه می دهد که او را در چهارچوب تاریخ و سنت های فرهنگی تحلیل می کند. در مقابل، عباس محمود العقاد، با تأکید بر ابعاد روان شناختی، تصویری فردگرایانه از أبونواس ارائه داده و او را شخصیتی خودشیفته معرفی می کند. این تفاوت در دیدگاه ها نشان دهندهٔ تأثیر پیشینه های فکری و فرهنگی بر قضاوت های منتقدان است. از منظر فرکلاف، گفتمان های انتقادی نه تنها بر اساس زبان، بلکه تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی و ایدئولوژیک شکل می گیرند. تفاوت در زبان و سبک بیان ناقدان نتیجهٔ جایگاه آنان در گفتمان های فرهنگی متفاوت است که یکی به سمت نوگرایی و تحلیل اجتماعی و دیگری به سمت محافظه کاری و تحلیل فردی گرایش دارد.