مطالب مرتبط با کلیدواژه

سید اسدالله خرقانی


۱.

قرآن پردازی نسل دوم نوگرایان دینی ایران (با تأکید بر آراء و اندیشه های سید اسدالله خرقانی و شریعت سنگلجی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۵۹
نوگرایی دینی در ایران معاصر، از زمان پیدایش تاکنون چهار نسل متفاوت را تجربه کرده است: نسل اول از دوران مشروطه تا ابتدای دوره رضاشاه، نسل دوم در دوران پهلوی اول تا اوایل دهه 1330، نسل سوم از کودتای 28 مرداد 1332 تا انقلاب اسلامی، و نسل چهارم از دهه 1360 تاکنون. این مقاله که با روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی سازماندهی شده، در پی پاسخ به این پرسش است که کدامیک از این چهار نسل تأثیر حیاتی و ویژه بر تداوم جریان نوگرایی دینی در ایران داشته است. یافته ها مؤید آن است که افکار نواندیشانه نسل اول، در همان دوران، با افول مشروطه به محاق رفت؛ اما نسل دوم که صبغه قرآن گرایی آن برجسته تر از سایر ویژگی های فکری اش بوده است، هرچند تکاپوهای نوآورانه آن به دلیل شرایط سیاسی حاکم در دوران رضاشاه چندان به بار ننشست، ولی راهی را به منظور تداوم مسیر نوگرایی دینی در ایران برای نسل سوم و چهارم گشود.
۲.

رویارویی با علوم جدید درمیان آثار و آرای سید اسدالله خرقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران سید اسدالله خرقانی عصر قاجار علوم جدید مسلمانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۲
ورود علوم جدید به ایران مانندِ ورود سایر دستاوردهای نوین غربیِ عصر قاجار، با واکنش های متفاوتی همراه بود. بخشی از این واکنش ها را، عالمان دینی ای نشان دادند که در آن زمان در جامعه ایرانی جایگاه ویژه ای داشتند؛ از همین رو مطالعه رویارویی این گروه با علوم جدید، به عنوان یکی از مهم ترین مظاهر تمدنی غرب، می تواند در شناختی عمیق تر از رفتار ایرانیان با پدیده های نوین حایز اهمیت باشد. یکی از این علما، سیداسدالله میرسلامی خرقانی (1254-1355ق) بود که از جوانی، فعالیت های اجتماعی داشت و در ادامه هم جزو سیاسیون زمان مشروطه و پس از آن به حساب می آمد. خرقانی با علوم جدید و برخی مفاهیم آن آشنایی پیدا کرد و از نتایج این علوم برای اثبات آرای دینی و اجتماعی خود، برای مثال در موضوع شرب مسکرات و تعدد زوجات بهره گرفت. البته، این به معنای پذیرش بدون چون و چرا و قید و شرط علوم جدید نبود، بلکه ضمن توصیه مسلمانان به استفاده از مزایای این علوم، به ویژه در روش های آن و تشکیک در پذیرفته ها و پیش فرض های علوم طبیعی قدیم، در جایی نیز به نقد علوم جدیدی می پرداخت که مشهورترین آن نسبت به نظریه تکامل یا فرگشت است. پژوهش حاضر کوشیده است، ضمن بررسی استدلالات، همراهی ها و انتقادهای خرقانی در برابر علوم جدید، با محوریت آثار برجای مانده از او و با نگاه برنقش و زمینه دغدغه های اعتقادی وی، به این پرسش نیز پاسخ دهد که آیا او به طور مشخص در جایگاه مخالف یا موافق علوم جدید قرار می گیرد یا می توان نگاهی دیگر داشت؟