مطالب مرتبط با کلیدواژه

سنمار


۱.

پژوهشی پیرامون وصف معمار در هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنمار شیده بانوی حصاری معمار نظامی هفت پیکر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۳۱۱
در کمبود منابع فارسی برای شناخت معمار و معماری در تاریخ ایران ناگزیر باید به ادبیات روی آورد. در این میان اشعار نظامی گنجه ای از قرن ششم قمری منبع مهم و شاخصی است. هدف این پژوهش بازشناسی وصف معمار در هفت پیکر نظامی است که یکی از مهم ترین آثار ادب فارسی به شمار می رود. در این پژوهش نام و نشان معماران، خصوصیات اخلاقی و صفت های معرّف مهارت ها و توانایی هایی آن ها بررسی شده است. برای این کار در راهبردی کیفی با بهره گیری از تحلیل محتوا، ابیات موردنظر مشخص و در ابتدا صفت های هر معمار استخراج شده اند. سپس با تجمیع صفات مشترک در یک گروه، دسته کلانی شکل یافته که معرف خصوصیاتی مشترک از صفات هستند. یافته های پژوهش نام سه معمار به نام های «سنمار»، «شیده» و «بانوی حصاری» را آشکار کردند. نسبت همه آن ها در متن روایت نشان می دهد که هریک به نوعی باهم مرتبط اند. سنمار رومی، استادی چیره دست و بیش از همه در دانش مهندسی و نجوم از او یاد شده است. شیده، شاگرد سنمار، بیش از همه در هنر و هنرورزی مقام داشته است. از خلق وخوی و ویژگی های اخلاقی بانوی حصاری روسی نیز بیش از دیگران در متن هفت پیکر توصیف آمده است. درنهایت می توان گفت که روایت معمار در اندیشه نظامی نوعی جامعیت را نشان می دهد که هم در علوم هندسی و مساحی و فنون ساخت و هم در علم نجوم و شناخت طالع و اختر مهارت داشته است. افزون بر این، معمار در موضوعات هنری نیز نازک اندیش و ظریف کار بوده است. هر معمار به فراخور جایگاه و نقشی که در روایت هفت پیکر دارد، بهره ای از این صفات یافته است.
۲.

روابط ترا روایتی نمایشنامه «مجلس قربانی سنمّارِ» بیضایی و «جزاء مینالي» ماجد الخطیب با داستان «سمنار و ساختن خُورنق» در «هفت پیکر» نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراروایت پیراآرایه بیضائی سنمار الخطیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
هدف: نهاده کیفیّت روابط، کشف و فهم مبادلات میان روایت ها یکی از محورهای اجتناب ناپذیر نظری ترامتنی در تجربه روایی است، آنطور که به یکی از شالوده های روایت شناسی تبدیل گشته است. از نسبت های بیناروایتی، که درون یک نظام فرهنگی واحد و یا بینافرهنگی شکل گیرد، بیش متنیّت است که هسته نظرگاه ژرار ژنت را به خود اختصاص داده است. در همین راستا، نسبت روایت نمایشنامه های «مجلس قربانی سنمّارِ» بیضائی و «جزاء مینالیِ» ماجد الخطیب به عنوان بیش روایت با داستان «سمنار و ساختن خُورنق» که در «هفت پیکر» نظامی بدان اشارت رفته، به عنوان «پیش روایت ویا زِبرمتن» مشهود است.روش پژوهش: این گفتاورد با روش مقایسه تطبیقی – تحلیلی، در جستجوی کارکرد عناصر کیفی بیش روایتی با عنوان «عناصر پیرا آرایه ای» و روابط میان آنها در نمایشنامه بیضائی و نمایشنامه الخطیب به عنوان بیش متن ومقایسه آنها با سروده نظامی در هفت پیکر به عنوان پیش متن با تکیه بر نظریه تراروایتی ژنت است. یافته ها: عناصر کیفی بیش روایتی بسان انگیزه، ارزش، شخصیّت، بهره مندی از اسطوره، ملیّت وقومیّت شخصیّت ها در هر دو نمایشنامه فارسی و عربی در مقایسه با سروده نظامی به منظور تولید و باروری روایی در سنت های روایی هر دو نمایشنامه نویس یافت می شوند. نتیجه گیری: بهره مندی از عناصر پیرا آرایه ای در نمایشنامه بیضائی با هویّت سازی جمعی در جامعه ایرانیِ و در نمایشنامه الخطیب با مسائل اجتماعی روز و رنج جامعه عراقی انطباق می یابد. اما؛ قدرت باروری و تکثیر روایی به منظور تولید یک روایت ماندگار در اثر بیضائی که بیشتر با تحلیل تاریخی و خلق صحنه های روانشناختی آمیخته شده، در مقایسه با اثر الخطیب تأثیرگذارتر است.