مطالب مرتبط با کلیدواژه

بسترسازی فرهنگی


۱.

درک تجارب معلمان مدارس با نیازهای ویژه از آموزش فراگیر: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فراگیر پدیدارشناسی آموزش بسترسازی فرهنگی کودکان با نیازهای ویژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۶ تعداد دانلود : ۸۵۲
مقدمه و هدف: آموزش فراگیر یکی از برنامه های مهم و اساسی در حوزه آموزش کودکان با نیازهای ویژه است. هدف این پژوهش مطالعه درک و تبیین تجربیات معلمان مدارس با نیازهای ویژه درباره چگونگی و شرایط آموزش کودکان با نیازهای ویژه و طرح آموزش فراگیر است. روش : این پژوهش به روش کیفی با روی آورد پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و داه های به دست آمده از این مصاحبه ها با روش پدیدارشناسی اسمیت (1995) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با تجزیه و تحلیل داده ها در نهایت پنج مضمون اصلی استخراج شد که بیان کننده تجارب معلمان کودکان مدارس با نیازهای ویژه در موردکار با کودکان با نیازهای ویژه و دیدگاه آنها در رابطه با طرح آموزش فراگیر است که این مضامین عبارت از مزایا، معایب،آموزش، بسترسازی فرهنگی و اجتماعی، امکانات، و معایب جداسازی هستند. نتیجه گیری: در بررسی تجارب و دیدگاه معلمان مدارس با نیازهای ویژه مشخص شد که طرح آموزش فراگیر دارای محاسن و مزایای متعددی است و چگونگی آموزش در این طرح، شیوه ها، اهداف و محتوای آموزش مهم بوده و همچنین آماده شدن بسترهای فرهنگی اجتماعی و فراهم شدن امکانات از مقدمات ضروری اجرای این طرح است. نظام آموزش و پرورش کنونی که بیشتر مبتنی بر جداسازی دانش آموزان است دارای معایب اساسی بوده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای همه دانش آموزان باشد.
۲.

فرایند نهادینه سازی فرهنگی اندیشه «الحق لمن غلب» در عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریشه های فرهنگی بسترسازی فرهنگی اندیشه «الحق لمن غلب» عصر امویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
هدف از انجام این تحقیق، بررسی عوامل فرهنگی و فرایند ایجاد و نفوذ اندیشه «الحقُ لِمَن غَلَب» در عصر امویان است. این پژوهه در پی پاسخ به این سؤال است که ریشه های فرهنگی اندیشه «الحق لمن غلب» در این دوران چه بود و چه نقشی در فرایند نهادینه سازی فرهنگی آن داشت. این مقاله، یک پژوهش تاریخی است و از روش توصیفی - تحلیلی استفاده کرده و در روند مطالعه، چینش اطلاعات و تحلیل، از چهارچوب نظری مبتنی بر دانش روان شناسی اخلاق بهره می برد. این تحقیق، رویکرد کلامی نیز دارد و از آن در روند تحلیل داده های جمع آوری شده استفاده می کند. نتایج حاصل از این پژوهش می نمایاند که شکل گیری فضای شناختیِ ظاهرگرا، انحرافی و التقاطی در جامعه، تئوری پردازی اندیشمندان در زمینه حقانیت غالبان و کاربست این اندیشه به نفع حکومت و سرانجام پذیرش اجتماعی سلطه غالبان و حقانیت ایشان در اثر رخدادهای فرهنگی عصر امویان، بستر لازم را برای نفوذ اندیشه تغلب فراهم می ساختند.