مطالب مرتبط با کلیدواژه

تفردگرایی


۱.

بررسی آزمون میان بافتاری فودور، به نفع تفردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفردگرایی آزمون میان بافتاری فودور نیروی علی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۳۷۷
مقدمه : دراین مقاله ، استدلال فودور در تأیید تفردگرمایی، از منظر روان شناختی و سپس، آزمون میان بافتاری فودور بررسی می شود. فودور مدعی است که تفردگرایی روان شناختی، از دو اصل ردگانی ناشی می شود: الف) روان شناسی علمی/شناختی، حالت های روان شناختی را از طریق نیروهای علّی خود متفرد می سازد.ب) نیروهای علّی روان شناختی بر حالت فیزیولوژیکی درونی فرد یا ریزساختارهای محلّی فرد سوپروین می شوند. بر اساس آزمون میان بافتاری، برای فهم اینکه آیا نیروهای علّی یکسان اند یا متفاوت ، می بایست افراد را "میان بافتارها و نه درون بافتارها" بررسی کرد. به نظر فودور، ایده ی آزمون میان بافتاری، عبارت است از اینکه افراد فقط در صورتی دارای نیروهای علّی یکسان هستند که در بافتار یکسان/مشترک معلول های یکسان داشته باشند؛ یعنی، یکسانی نیروهای علّی را فقط باید با توسل به یکسانی معلول ها در بافتارهای مشترک (واقعی یا خلاف واقع) بررسی کرد. سه پاسخ، آزمون میان بافتاری را ردّ می کنند و مقاله نتیجه می گیرد که این سه پاسخ می توانند آزمون میان بافتاری را ردّ کنند. پس آزمون میان بافتاری فودور به نفع تفردگرایی صحیح است.
۲.

بررسی استدلال هیومی فودور به نفع تفردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفردگرایی برون گرایی محتوا فودور پیوند مفهومی پیوند امکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۴۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی استدلال موجهه فودور(1991) به نفع تفردگرایی و محتوای محدود است. استدلال موجهه می خواهد نشان دهد که من و همزادم واجد تفکرهای دارای نیروهای علّی یکسان هستیم. تفکرهای - آب و تفکرهای-XYZ با توجه به رفتارهای-آب و رفتارهای-XYZ، دارای نیروهای علّی متفاوت نیستند. اگر چنین است، من و همزادم، به لحاظ روان شناختی این همان هستیم، و تفردگرایی صادق است. فودور برای بررسی استدلال موجهه خودش، از «آزمون پیوند غیرمفهومی» یا «استدلال پیوندهای منطقی جدید» استفاده می کند. از این رو، تنها در صورتی نیروهای علّی متفاوت هستند که، بین ویژگی های علت و ویژگی های معلول پیوندهای امکانی باشد. فودور می گوید که تفاوت بین این واقعیت که "تفکرهای-آب من علت رفتار التفاتی نوشیدن آب من هستند" و این واقعیت که "تفکرهای-XYZ همزاد من علت رفتار التفاتی نوشیدن XYZ همزاد من هستند"، تفاوت غیرامکانی است. از این رو، تفکرهای-آب من و تفکرهای-XYZ همزاد من، دارای نیروهای علّی متفاوت نیستند. در نهایت، نشان می دهم که استدلال پیوند منطقی جدید یا آزمون پیوند غیرمفهومی فودور کار نمی کند. در نتیجه دفاع فودور از محتوای محدود و تفردگرایی موفق نیست.
۳.

استدلال فودور به نفع تفردگرایی روان شناختی؛ بررسی واکنش رابرت ویلسُن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفردگرایی ضدتفردگرایی نیروی علی جری فودور رابرت ویلسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۷۷
در این مقاله، استدلال فودور به نفع تفردگرایی روان شناختی و واکنش ویلسن به آن را بررسی می کنم. طبق استدلال علّی فودور هر نظریه علمی، حالات را با توجه به نیروهای علّی شان، متفرد می سازند. روان شناسی التفاتی فهم عرفی، حالات را با توجه به محتوای وسیع متفرد می سازد. تفاوت در محتوای وسیع برای تفاوت در نیروهای علّی کافی نیست. بنابراین، روان شناسی التفاتی فهم عرفی، باید حالات را با توجه به محتوای محدود متفرد سازد. ویلسن معتقد است که استدلال فودور از طریق نیروهای علّی، با توسل به مفهوم وسیع نیروی علّی در مقدمه مربوط به تفرد نوع های علمی و توسل به مفهوم محدودتر نیروی علّی در مقدمه مربوط به سوپروینینس، موجب اشتراک لفظی مفهوم "نیروهای علّی" می شود. در نتیجه این دو مقدمه ناسازگار هستند. مدافع تفردگرایی با به دست دادن خوانش تفردگرایانه از نوع های نسبت مند علمی به رده بندی تفردگرایانه بازبینی شده متوسل می شود. بروفق این رده بندی، ویژگی های نسبت مند فی نفسه ویژگی ردگانی نیستند، و تنها به عنوان مقدمه ویژگی های درونی فیزیکی در رده بندی علم واقع می شود. ویلسن برای روشن شدن نادرستی ادعای فوق درباره رده بندی های نسبت مند، به مثال مفهوم نسبت مند سیاره فودور متوسل شد. وی نتیجه می گیرد که مشکل "نیروهای علّی وسیع و محدود" با هیچ اصلاحی، برطرف نمی شود. در نهایت، از ایده ویلسن دفاع می کنم.
۴.

استدلال علّی فودور و پیش فرض ناموجه ترتب؛ بررسی استدلال ایگن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفردگرایی ضدتفردگرایی نیروی علی ترتب جری فودور فرنسس ایگن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
در این مقاله، استدلال فودور به نفع تفردگرایی روان شناختی و واکنش ایگن را بررسی می کنم. طبق استدلال علّی فودور روان شناسی التفاتی فهم عرفی، حالات ذهنی را با توجه به محتوای وسیع متفرد می سازد. تفاوت در محتوای وسیع برای تفاوت در نیروهای علّی کافی نیست. بنابراین، روان شناسی التفاتی فهم عرفی باید حالات را با توجه به محتوای محدود متفرد سازد. فودور دو مثال نقض برای استدلال بالا طرح می کند. بروفق مثال نقض (2)، ضدتفردگرا مدعی است که از آن جایی که رفتار همزادها متمایز نوعی هستند، حالات ذهنی شان هم باید متمایز نوعی باشند و به تبع نیروهای علّی حالات ذهنی متمایز نوعی، این همان نیستند. فودور دو پاسخ به مثال نقض (2) می دهد. بروفق (2الف)، فودور می خواهد اثبات کند که ما نباید رفتار همزادها را متمایز نوعی بینگاریم. در نتیجه، حالات ذهنی همزادها متمایز نوعی نیستند. ایگان در پاسخ به (2 الف) مدعی است استدلال فودور، بر این فرض غیرموجه مبتنی است که نوع های رفتاری بر نوع های مغزی مترتب می شوند. بروفق (2ب)، فودور از طریق تشبیه «روان شناسی ضدتفردگرا» به «نظریه ذره H و T»، دو استدلال مشابه به دست می دهد؛ یکی برای تمیز نوعی حالت ذهنی اسکار و همزاد اسکار؛ دومی برای تمیز نهادن بین ذر«ات-H» و «ذرات-T». ایگن در پاسخ به (2ب) مدعی است فودور در هر دو استدلال ، آموزه ناموجه ترتب را از پیش فرض می کند، بی آن که برای این پیش فرض استدلالی به دست دهد. در نهایت، نتیجه گرفتم که اگر فودور هیچ استدلال خوبی برای آموزه ترتب نیروهای علّی روان شناختی ندارد، پس او هیچ دلیلی ندارد که بین محتواهای وسیع و سایر ویژگی های نسبت مند فرق بگذارد.