مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
اریک هرش
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
57 - 78
حوزههای تخصصی:
اختلاف در آراء فقیهان در باب «ولایت فقیه و حدود آن» از عمده ترین مناقشات فقهی در سده ی اخیر بوده است. اما علت این اختلافات را باید در پس مباحث و مناقشات نظری در کتب و رساله های استدلالیِ فقها جستجو کرد. در این میان به نظر می رسد رویکردها و نظریات تفسیری کلاسیک در غرب ظرفیت بدیعی برای توضیح و تبیین علل شکل گیری این اختلافات از نظرگاهی نو به این آراء دارند. این نوشتار در پی آن است که اختلاف آراءِ مرحوم نائینی و امام خمینی(ره) در مقوله ی ولایت فقیه را با استمداد از دستاوردهای نظریه ی «تفسیر بازشناسانه» اِریک هِرش، متفکر متأخّر هرمنوتیک کلاسیک، به کنکاش بگذارد. در پژوهش حاضر پس از عیان سازی مفروضات دو فقیه با تحلیل محتوای کیفی متون ایشان، در نهایت علت اصلی تفاوت آراء را تفاوت در تلقّی آن دو از «ژانر درونی» روایات محلّ رجوع، به عنوان مفهومی کلیدی در نظریه ی هرِش، قلمداد می کند.
تبیین اختلاف آراءِ علامه نائینی و امام خمینی(ره) در مقوله ولایت فقیه در نظریه تفسیریِ اِریک هِرش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
127 - 154
حوزههای تخصصی:
اختلاف در آراء فقیهان در باب «ولایت فقیه و حدود آن» از عمده ترین مناقشات فقهی در سده ی اخیر بوده است. در این میان به نظر می رسد رویکردها و نظریات تفسیری کلاسیک در غرب ظرفیت بدیعی برای توضیح و تبیین علل شکل گیری این اختلافات از نظرگاهی نو به این آراء دارند. این نوشتار در پی آن است که اختلاف آراءِ مرحوم نائینی و امام خمینی(ره) در مقوله ی ولایت فقیه را با بهره گیری از دستاوردهای نظریه ی «تفسیر بازشناسانه» اِریک هِرش، متفکر متأخّر هرمنوتیک کلاسیک، به کنکاش بگذارد. پژوهش حاضر با عیان سازی مفروضات دو فقیه و بررسی دلالت روایات مشهور وارده در ولایت فقیه از نگاه آنان به روش تحلیل محتوای کیفی متون ایشان، در نهایت علت اصلی اختلاف آراء را تفاوت در تلقّی آن دو از «ژانر درونی» روایات محلّ رجوع و تفاوت در «افق معنایی» موردانتظار دو مفسر از متن روایات، به عنوان دو مفهوم کلیدی در نظریه هرِش، قلمداد می کند.
بررسی امکان و ضرورت کشف قصد مؤلف با تأکید بر هرمنوتیک هرش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
67 - 84
حوزههای تخصصی:
تعین معنا در تفسیر، مفهوم مرکزی هرمنوتیک کلاسیک است و این نحله فکری با چنین ایده ای، ابزاری مناسب برای فهم قصد مؤلف در متون مقدس فراهم می کرد. با ظهور هرمنوتیک فلسفی و طرح مباحثی چون تولید معنا با دیالوگ میان مفسر و متن، هرمنوتیک کلاسیک و مفاهیم مرکزی آن به چالش کشیده شد. نتیجه چنین باوری، حذف ایده «کشف قصد مؤلف» از فرایند تفسیر و حتی خلق ایده «مرگ مؤلف» بوده است؛ اما توجه نداشتن به قصد مؤلف و درنتیجه، باور به عدم تعین معنا مشکلاتی چون «بی معیاری» و درنهایت «نسبیت باوری» را در پی داشت و به همین سبب انتقاداتی را به سوی خود روانه ساخت. هرمنوتیک انتقادی اریک هرش با ایده محوری «بازآفرینی قصد مؤلف» در چنین فضایی ظهور کرد. در تحقیق حاضر، در گام اول، آرای اریک هرش در نقد هرمنوتیک فلسفی، نقد و بررسی و در گام بعدی به امکان و حتی ضرورت بازآفرینی قصد مؤلف در آرای او پرداخته می شود تا از این رهگذر بار دیگر علم هرمنوتیک به مثابه ابزاری کارآمد برای فهم متون مقدس معرفی شود.
ارزیابی و نقد رویکرد ناظر به مؤلف در هرمنوتیک عینی گرایی اریک هرش با تأکید بر دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
137 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که هرمنوتیک عینی گرایی اریک هرش، چگونه براساس معیارهای ناظر به مؤلف نظریه تفسیری علامه طباطبایی نقد و ارزیابی می شود. بررسی توصیفی تحلیلی دیدگاه هرمنوتیکی عینی گرایی اریک هرش نشان می دهد او با اعتقاد به مراد و مقصود مؤلف و توجه ویژه به ثبات معنا و جلوگیری از دخالت دنیای ذهنی مفسر در فهم معنای اثر، در مقابل ذهنی گرایی تفسیری و پیامدهایی چون تکثرگرایی و نسبیت ایستاده و رویکرد ناظر به مؤلف، خود را براساس معیارهایی چون تأکید بر مؤلف، قابلیت تعین معنا، تمایز میان معنای متن و واکنش مفسر ارائه می دارد. نقد و ارزیابی دیدگاه او بر مبنای نظریه تفسیری علامه طباطبایی حکایت از آن دارد که با وجود آنکه هرش این معیارها را در رویکرد ناظر به مؤلف خویش به سبب حفظ نقش و مراد مؤلف، گسترش کمی و کیفی فهم از متن و اثر بدون محدودیت خواستار بوده، دیدگاه مؤلف محوری او منجر به محدودیت هایی در فهم متن، برداشت های غلط و آمیخته با انحراف در تفسیر یا از میان رفتن مراد مؤلف شده است.
خوانش هرمنوتیکی نقش و متن در دو کاشی ایلخانی با تکیه بر آرای اریک هرش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک مدرن که اریک هرش یکی از پایه گذاران آن است، در واقع پلی میان هرمنوتیک سنتی و هرمونتیک فلسفی است. هرمنوتیک سنتی قائل به اصالت نیت مؤلف در تفسیر آثار بود و در مقابل هرمنوتیک فلسفی مخاطب را در تفسیر اثر هنری شریک دانسته و به تعداد مخاطبان آگاه، تفسیر اثر هنری را قابل قبول دانستند. اریک هرش معتقد است با استفاده از مراحل سه گانه ی معنای ظاهری، حدس اولیه و تفسیر اثر، مخاطب می تواند به نیت مؤلف نزدیک شود؛ به عبارت دیگر مقصد همان نیت مؤلف (هرمنوتیک سنتی) است؛ اما می توان از مسیرهای مختلف (هرمنوتیک فلسفی) به آن نزدیک شد. بسط این دیدگاه موضوع پژوهش حاضر است که با هدف شناسایی بیشتر کاشی های ایلخانی دو نمونه از کاشی های مکشوفه از امامزاده جعفر (ع) دامغان را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای آرای هرمنوتیکی اریک هرش صورت گرفته است. بر این مبنا مراحل تفسیر آثار را با استفاده از ارتباط متن و تصویر پیموده تا به معنای اثر و نیت مؤلف نزدیک شود. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها است که چه ارتباطی بین متن و نقوش کاشی های ایلخانی وجود دارد؟ و چگونه می توان با استفاده از روش هرمنوتیک مدرن به این ارتباط پی برد؟ از نتایج این پژوهش می توان به ارتباط بین علوم رایج در این دوره از جمله ستاره شناسی و نقوش کاشی ها، اشاره کرد و این که در این کاشی ها نقوشی مطابق با نجوم و صورت-های فلکی استفاده شده است.