مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مضامین شیعی
حوزههای تخصصی:
بغداد در سدة دهم هجری سرزمینی حدفاصل دو قدرت سیاسی مهم در منطقه بود؛ دولت عثمانی و دولت صفوی. به تدریج در نیمة دوم این قرن، پایه های قدرت دولت عثمانی در بغداد استوار شد. بغداد که پیش از این، تحت حمایت ایرانیان، پیشینه ای دیرینه در برپایی کارگاه های هنری و خلق نسخ مصور باشکوه داشت، در این دوره شکوفایی دوباره یافت. گرد آمدن هنرمندان و اصحاب هنر در بغداد، زمینة شکل گیری مکتبی جدید در کتاب آرایی را فراهم آورد که امروزه با نام مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی شناخته می شود. پرسش این است که ایرانیان تا چه اندازه در پیشرفت مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی تأثیرگذار بوده اند؟ پژوهش پیش رو با رویکردی تاریخی و روشی تحلیلی به بررسی موضوع می پردازد. این بررسی نشان داد که حضور و فعالیت استادان ادب و هنر ایرانی در بغداد، تأثیر بسیاری بر شکل گیری و گسترش مکتب کتاب آرایی بغداد و نوع آرایش کتاب ها در عصر حاکمیت عثمانیان داشته است.
بررسی روند تجلی مضامین شیعی در نگارگری ایران
با توجه به حضور و نفوذ شیعیان در جامعه ایران، مضامین و باورهای شیعی، بخشی از درون مایه نگارگری ایرانی را به خود اختصاص داده اند؛ اما نکته قابل تأمل این است که متأثر از شرایط و فضای مذهبی، سیاسی و فکری هر دوره، این دسته از مضامین بر مبنای روایت های گوناگون مصور شده اند. این مقاله در قالب دو دوره از ایلخانی تا آغاز صفوی و دوره صفوی به بررسی روند تجلی مضامین شیعی در نگارگری ایرانی پرداخته است. شناسایی چگونگی مصورسازی مضامین شیعی و بررسی و تحلیل روند تحول آن در نگارگری ایرانی بر مبنای روایت، هدف اصلی این مقاله است. بدین منظور، نگاره های شاخص دارای مضمون و محتوای شیعی از دوره ایلخانی تا صفوی بررسی و تحلیل شده اند. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات، از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج بیانگر آن است که در دوره اول از عصر ایلخانی تا آغاز صفوی، روایتی تاریخی، قهرمانی و اسطوره ای از مضامین، شخصیت ها و باورهای شیعی در نگارگری ایران بروز یافته است؛ اما در دوره دوم با حاکم شدن اقتدار تشیع در عصر صفوی، مضامین شیعی بر مبنای روایت معنوی و قدسی به تصویر درآمده اند که موجب بروز تمهیدات تجسمی و جلوه های خاصی از پردازش های نمادین در نگاره های این دوره شده است.
بررسی مضامین شیعی در تصاویر کتاب چاپ سنگی طوفان البکاء
منبع:
پیکره دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
19 - 33
حوزههای تخصصی:
ظهور مضامی ن شیع ی درآثار هن ری که پیش از رسم ی شدن مذهب تشی ع در ایران آغاز شده ب ود، در دوران صفویان به رشد فزاینده ای رسید وتا دوران قاجار تداوم یافت. اما ورود صنعت چاپ به ایران عرصه های جدیدی را بر روی هنرمندان گشود. تعداد زیادی از کتب چاپی دوره قاجار که موضوعات دینی داشتند دراین دوره منتشر شد؛ یکی از این ها کتاب مصور طوفان البکاء است که به شرح مصائب اهل بیت پرداخته است که به سبب استقبال فراوان، اغلب مصور نی ز شده است. این پژوهش قصد دارد تصاویر نسخه ای منتخ ب را از کت اب مذکور، از منظر مضامین شیعی بررسی کند. پژوهش پیش رو به صورت توصیفی و تحلیلی و اطلاعات آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. اکنون سوال آن است که مضامین شیعی تا چه میزان در تصویرسازی کتب مذهبی دوره قاجار کاربرد داشته است؟ و این مضامین در کتاب طوفان البکاء چگون ه به تصوی ر کشی ده شده است. نتایج گویای آن است که کتب حاوی مضامین شیعی حجم قابل ملاحظه ای از کتب چاپی دوره ق اج ار را به خود اختصاص داده اند و تصویرسازی آن ها تداوم سنت منع تصویرگری چهره معصومین(ع) و بهره گیری ازنمادهای مذهب ی را نشان می دهد. پیام نهفته دراین آثار برای مخاطبان شیعه به آسانی قابل دریافت است. اما برای آن دسته از هنرشناسان غربی که با مبانی تفکر شیعی آشنایی ندارند، دشوار است.
تبیین شاخصه های اصلیِ شکلی و محتوایی نگاره های شیعی بر اساس مبانی اعتقادی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
93 - 104
حوزههای تخصصی:
شیعه(دوازده امامی) به واسطه بیان یک سری از باورها، آموزه ها، ارزش ها و روایت ها، نظام معناییِ خاصی برای شیعیان می سازد و از این طریق، به کلیه رفتارهای فردی، اجتماعی و آیینی آنان، شکل ویژه و جلوه متفاوتی می بخشد. ازآن جاکه، هنر در جوامع سنتی از سایر شئون زندگی جدا نیست و هر مذهبی با در اختیار گرفتن ذهن افراد، در تمامی جنبه های زندگی آنان خودنمایی می کند، پس، می توان انتظار داشت که نگاره های شیعی نیز به مانند سایر ابعاد زندگی شیعیان، متأثر از مبانی فکری و اعتقادی شیعه، دارای ویژگی های خاص و منحصربه فردی باشند. بر این اساس، تبیین شاخصه های اصلی شکلی و محتوایی نگاره های شیعی بر مبنای مبانی اعتقادی شیعه، هدف این پژوهش است. بدین منظور، در این مقاله، ابتدا برای ارائه تصویری روشن و دقیق از مذهب شیعه، اصول و مبانی اعتقادی و عناصر و مفاهیم تشکیل دهنده این مذهب، بیان شده است. سپس، جنبه های اصلی و مهم نگاره های دارای مضمون شیعی، یعنی صورت و محتوا، روش بیانی و روایت، از منظر مبانی اعتقادی شیعه، بررسی و تحلیل شده اند. پرسش مطرح شده، این است: به واسطه چه شاخصه هایی می توان صفت شیعی را به یک نگاره بخشید؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نتایج پژوهش، بیانگر این است که به صرف بازنمایی مضمونی شیعی در یک نگاره، نمی توان صفت شیعی را به آن نگاره بخشید؛ بلکه نگاره های شیعی، بایستی از جنبه صورت، محتوا، روش بیانی و روایت، در راستا و بیانگر مبانی اعتقادی شیعه باشند. از طریق این شاخصه هاست که نگاره های شیعی قابل شناسایی می شوند و از نگاره های مذهبی -که تنها بیانگر مضمونی شیعی هستند- متمایز می گردند.
مطالعه تطبیقی بازتاب مضامین شیعی در آثار هنری فاطمیان مصر و آل بویه
آثار برجای مانده از فاطمیان و آل بویه نشان می دهد که فاطمیان نسبت به استفاده از مضامین شیعی در آثار هنری خود سستی نموده اند، در حالی که آل بویه در آثار خود به وفور از آن استفاده کرده و از مضامین متنوع ترین نیز در آثار خود بهره برده اند. پژوهش حاضر به روش تاریخی و توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت دلایل تفاوت در نوع بازتاب مضامین شیعی در هنر فاطمیان مصر و آل بویه انجام شده است و به این پرسش پاسخ می دهد که وجود تفاوت در نوع بکارگیری مضامین شیعی در آثار هنری فاطمیان و آل بویه ناشی از چیست؟ نتایج نشان می دهد که نگرش متفاوت فاطمیان و آل بویه نسبت به هنر، بروز تفاوت در نوع استفاده آنان از مضامین شیعی را منجر شده است؛ فاطمیان به آثار هنری به دید کالایی برای تجارت و کسب درآمد نگاه می کردند، در حالی که آل بویه نسبت به هنر نگرشی تبلیغی داشتند و آثار هنری را به مثابه ابزاری در جهت تبلیغ عقاید و نیزکسب مشروعیت مذهبی می انگاشتند.
بررسی و تحلیل موضوع و مضمون شیعی در نگاره های محمود فرشچیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
21 - 39
حوزههای تخصصی:
پس از سال ها غیبت موضوعات شیعی در نگارگری، محمود فرشچیان به عنوان یکی از سرحلقه های تحول در نگارگری معاصر تجربه ای نو را در مواجهه با موضوع و مضمون شیعی آزموده است. تا حد زیادی، تجربه وی متمایز از مکاتب گذشته نگارگری در بازنمایی موضوعات شیعی بوده و جدا از اقبال عمومی الهام بخش برخی از نگارگران معاصر نیز شده است. بررسی مشخصات رویکرد اتخاذشده توسط هنرمند در مواجهه با موضوع شیعی، چیستی مضامین و تجربه های جدید و متمایز وی در بیان مضامین مسئله این پژوهش می باشد که با هدف شناسایی موضوعات و مضامین وی، آشنایی با تمهیدات بصری و در نهایت خودآگاهی جامعه نگارگری معاصر انجام شده است. نیل به اهداف مذکور از طریق طرح این پرسش ها که موضوعات و مضامین شیعی در نگاره های محمود فرشچیان کدام اند و شامل چه ویژگی ها و دسته بندی هایی می شود؟ موضوعات و مضامین شیعی هنرمند چه تفات هایی با تجارب گذشته دارد؟ و در نگارگری محمود فرشچیان مضامین شیعی با استفاده از چه تمهیدات بصری بازنمایی شده اند؟ دنبال شده است. شیوه تحقیق، توصیفی تحلیلی انتخاب شده که بر این اساس ضمن تعریف موضوع و مضمون و توضیح بیان هنری با تکیه بر نقد هنری، به بررسی نمونه های مورد بررسی پرداخته شده است. داده های تحقیق از طریق میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از ابزار مطالعه، مشاهده و مصاحبه گردآوری شده و نمونه ها از طریق سرشماری جامعه آماری معین گردیده که تحلیل آن ها با استفاده از داده های گردآوری شده انجام گرفته است. از رهگذر تحلیل داده های گردآوری شده از منابع مکتوب و مصاحبه معلوم گردید هنرمند متمایز از تجربه های پیشین، بازنمایی موضوعات را از پایگاه فرهنگ شیعی و با تکیه بر نگره عرفانی هنر انجام داده است. هنرمند بواسطه نگره «عرفانی هنر» به جای توجه صرف به وقایع و روایت فیزیکی و تاریخی زندگانی معصومین بر بازنمایی شأن و معانی زندگانی امامان شیعه (ع) تأکید کرده است. هنرمند در بیان هنری اقتضائی عمل کرده و نه تنها از نگارگری قدیم که از نگارگری خودش نیز تمایزاتی ایجاد کرده است. استفاده از فضای خلوت، ترکیب های رنگی، کاستن تزئینات و استفاده هدفمند از خطوط منحنی و سیال وجوهی از نوآوری فرشچیان در نگارگری شیعی می باشند که در خدمت بیان شئون دنیوی و اخروی امامان شیعه و اولیاء و عواطف جمعی شیعی بکار رفته اند.
تبیین نقش قلمرو جغرافیایی در نحوه انعکاس مضامین در دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
321-297
دوره حکومت قاجار از مهمترین اعصار تحول هنر ایران، بهخصوص در قالب دیوارنگاری است و دیوارنگارههای عامیانه بناهای مذهبی با مضامین متعدد دوران شکوفایی خود را سپری کرد. در قلمروی جغرافیایی شهرهای ایران، پیوند میان هنر با مذهب، فرهنگ و سیاست جامعه این عصر نمایان است. در جستار حاضر تلاش شده است عوامل مؤثر قلمروی جغرافیایی در نحوه انعکاس مضامین در آثار یاد شده عصر قاجار، شناسایی شود. نگارندگان در پی پاسخگویی بدین پرسشها هستند: عوامل مؤثر قلمرو جغرافیایی در نحوه انعکاس مضامین در دیوارنگارههای بناهای مذهبی عصر قاجار کداماند؟ نحوه انعکاس مضامین شیعی در دیوارنگارههای بناهای مذهبی شهرهای مختلف عصر قاجار به چهصورت بوده است؟ پژوهش حاضر از حیث هدف، توسعهای است و ازمنظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که برخی از عوامل مؤثر قلمروی جغرافیایی در نحوه انعکاس مضامین دیوارنگارهها مواردی همچون: وقایع تاریخی تعیینکننده (پناهآوردن خاندان پیامبر به مناطق کوهستانی از شر خلفای بغداد، حضور علویان زیدی و تشکیل حکومت آنها در سال 250 ه.ق. حکومت سادات مرعشی شیعه مذهب در قرون 8 و 9 ه.ق. رسمی شدن مذهب شیعه در عصر صفوی، معماری مذهبی اسلامی- شیعی در ایران)، حمایت شاهزادگان از هنر شیعی در شهرهای مطرح، زیارت اماکن مذهبی با قرار گرفتن برخی شهرها بر سر راه زیارتی، تجلی باورهای عامیانه شهرهای مختلف بر دیوارنگارهها، توجه و اهمیت بهعنوان خاستگاههای هنر ایرانباستان، تأثیر کتابهای چاپ سنگی و افزایش مبادلات و مراسلات تجاری و فرهنگی با دیگر ملل با قرار گرفتن برخی شهرها بر سر راه تجارتی را شامل میشود.
تحلیلی بر صُور تحول در هنر فلزکاری دوره صفوی (با تأکید بر کاسه ها و جام ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
127 - 141
هنر فلزکاری یکی از شاخه های مهم در هنرهای صناعی محسوب می شود که با توجه به پیشینه طولانی آن در ساخت و تولید در بازه های تاریخی مختلف، تغییرات متعدد و قابل توجهی داشته است. این تغییرات در دوره صفوی به صورت مشخص و تحت تأثیر عوامل مؤثر بر ساختار حکومت و اجتماع، قالب منسجم و متفاوتی به خود گرفت. آنچه در پژوهش پیش رو مورد تحلیل قرارگرفته، واکاوی تأثیر مؤلفه های تحول بر اشیای فلزی با تأکید بر کاسه ها و جام ها است. هدف از این تحقیق مشخص نمودن ارکان تغییر و تحول در ساختار فرم و کارکرد هنر فلزکاری در بستر دو رویکرد مهم دوره صفوی یعنی مذهبی و اجتماعی؛ همچنین راستی آزمایی محتوای معنادار و یکپارچه در هنر فلزکاری این دوره در کاسه ها و جام های فلزی است. سؤالات طرح شده بدین شرح است: 1. تأثیرات رویکردهای مذهبی و اجتماعی بر فلزکاری دوره صفویه چگونه تبیین می گردد؟ 2. شکل تحول در قالب فرم و عملکرد اشیای فلزی دوره صفویه حاوی چه مضامینی است؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه انتخاب نمونه و تحلیل داده ها منتج از داده های کتابخانه ای و نمونه های موزه ای است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تبیین تحول تحت تأثیر شاخص مذهبی در دوره صفوی به شکل مضامین شیعی در کتیبه ها و نقوش، آشکار می گردد. درعین حال، شاخص اجتماعی نشان داد مضامین ایران باستان در نزد اصناف و صنعتگران در فرم و معنا بروز نموده است؛ اما آنچه این نتایج را به سمت شکل متفاوتی در اشیای فلزی این دوره سوق می دهد، عملکرد معنایی مشابه در اشیایی است که به ظاهر در فرم و کارکرد متفاوت هستند. لایه های عمیق تر محتوای معنادار در مقاطع مختلف تاریخی به ویژه دوره صفوی قابل واکاوی است.
تحلیل ساختاری و تطبیق مضامین آثار قلمزنی دوره ها ی صفوی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
145 - 166
حوزههای تخصصی:
هنر قلمزنی در دورهٔ اسلامی، مضامین متنوعی را در قالب های گوناگون ارائه داده است. از آن میان، دورهٔ صفوی با اعلام «تشیع» به عنوان مذهب رسمی کشور، هنرمندان قلمزن را به خلق آثاری مُلهم از هویت اسلامی - ایرانی خویش ترغیب نمود. هنر قلمزنی دورهٔ معاصر نیز با بهره گیری از سبک اصیل و سنتیِ فلزکاری ایران، درنهایتِ مهارت و ظرافت در حال اجراست. به دلیل مشابهت های بی شمار بافت فرهنگی و دینی ایران در این دو مقطع تاریخی، نمونه آثار شاخص قلمزنی هردو دوره در یک قاب موردتطبیق قرار گرفته اند. هدف این پژوهش، یافتن وجوه تشابه شکلی و تفاوت های ساختاری این آثار در رویکردی تحلیلی است. پرسش های پژوهش نیز در همین راستا و عبارتند از: با وجود ساختار حکومتیِ مشابه در ادوار صفوی و معاصر، مهم ترین وجوه تمایز و تشابه میان هنر قلمزنی این دوره ها به لحاظ مضمون نقوش به کاررفته در آن ها چیست؟ مطالعهٔ ارتباط معنادارِ میان کاربرد و موضوع سازی آثار قلمزنی دورهٔ صفوی، چه کمکی به رونق قلمزنی دورهٔ معاصر خواهد کرد؟ روش انجام تحقیق به لحاظ ماهیت، ترکیبی از روش های تاریخی، توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است و شیوهٔ گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات اسنادی، منابع کتابخانه ای (بهره گیری از نتایج مدون مقالات علمیِ مرتبط)، مشاهدهٔ منابع موزه ای و مصاحبه است. درنهایت این نتیجه قابل استنباط است که آثار قلمزنی عصر صفوی در استفادهٔ مکرر از خط نستعلیق برای اشعار فارسی، واجدِ اصل ملی گرایی و در استفاده از خط های ثلث و نسخ برای آیات، ادعیه، اسامی ائمه و صلوات کبیره متعهد به اصل تشیع بوده اند. قلمزنان دورهٔ معاصر نیز با طبیعت نگاری، مجلس سازی، صحنه های مربوط به شکارگاه و نبرد، نمایش زندگی روزمرهٔ مردم عادی و طبقهٔ کارگر، آثاری مُلهِم از هنر نگارگری ایران در عصر صفوی و پس از آن را خلق می کنند. مضامین ادبی و عرفانی، اوج اشتراک معنایی قلمزنی این دو دوره است.
واکاوی چهار شمشیر دوره فتحعلی شاه قاجار(1212-1250)ق. با بازنمایی مضامین شیعی: ادعیه و اشعار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
228 - 258
حوزههای تخصصی:
شمشیرهای تاریخی دوره قاجار جدا از جنبه اهمیت تاریخی، یکی از نمودهای فن، هنر و بازنمود آثار هنری دینی هستند. شمشیر درفرهنگ ایرانی نماد قدرت، تمسک به شمشیر نمادی از قدرت شیعی برای شیعیان بوده است. در مقاله حاضر به چهار شمشیر دوره فتحعلی شاه قاجار به عنوان یکی از ابزار قدرت برای نمایش مضامین شیعی پرداخته می شود. هدف این مقاله، مطالعه موردی چهار شمشیر دوره قاجار و مطالعه مضامین شیعی ادعیه و اشعار روی آن به صورت تزیینات و تاثیرتشیع در تزیین آن به عنوان نمادی از ابزار قدرت و نمایش پیروی از تشیع در دوره قاجار است. سوال اصلی این پژوهش مطالعه شیوه تزیین برمبنای مضامین شیعی در پیکربندی چهار شمشیر قاجاری دوره قاجار چگونه به کار رفته است؟ روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی و براساس اصول و قواعد به کاررفته در ویژگی های تزیینی شمشیرهای قاجار با محتوای شیعی و با تاکید براشعار و ادعیه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد هنر و سیاست در دوره فتحعلی شاه قاجار(1212-1250)ق. پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارد و شاهان قاجار به ویژه فتحعلی شاه(1212-1250)ق. سعی داشتند خود را مذهبی و پیرو تشیع معرفی کنند و از ابزار هنر برای این امر استفاده می کردند، یکی از این ابزارها شمشیر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و دین بوده است. استفاده از نام علی (ع) و مضامین شیعی: اشعار و ادعیه، تاکید برخلافت، تمسک به قدرت و شمشیر آن حضرت به صورت نمادین به قدرت و جنگاوری اشاره دارد؛ به همین دلیل باوجود محدودیت فضای نوشتای در تیغه شمشیر، نوشتاری درمدح حضرت علی (ع)؛ دعای نادعلی و اشعار مرتبط با حضرت علی ع به صورت طلاکوبی نازک روی سطح فولادی شمشیر انجام شده است.