مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
الهیات سلبی
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۸۰-۶۳
حوزههای تخصصی:
مسئله این تحقیق، بررسی معناشناسی صفات الهی از دیدگاه موسی بن میمون و علامه حلی، به منظور شناخت دیدگاه دو جریان اصلی و تأثیرگذار اسلامی و یهودی در باب توحید صفاتی، بررسی اشتراکات و اختلافات، مشخص کردن نقاط ضعف و نقد آن ها، و بهره وری از آن ها در جهت رفع مسائل کلامی است. این پژوهش، به روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای- انتقادی صورت پذیرفته است. بر اساس یافته های تحقیق، هر دو اندیشمند در زمره پیروان الهیات سلبی قرار می گیرند و از حیث معناشناسی صفات، دارای رویه مشابهی هستند. ابن میمون آن چه از اوصاف ذاتی را به صفات سلبی و صفات فعلی خدا ارجاع می دهد و آن ها را به دلیل محذوریت تشبّه خدا با مخلوقات، به شکل ثبوتی نمی پذیرد. علامه حلی نیز صفات ذاتی را به صورت سلبی و نفی ضد صفات و یا به صورت فعلی معنا می کند و معتقد است که می توان از این طریق به معرفتی از خداوند رسید.
تفسیر مستندات الهیات سلبی در روایات علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
71 - 94
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد واکاوی برداشت های قایلان به الهیات سلبی در مواجهه با روایات امام علی7 در باره صفات الهی است. در تفسیر این روایات، سه دیدگاه مشاهده می شود؛ سه گروه، با نگرش وجودشناسی صفات به تفسیر این روایات پرداخته اند: گروهی این صفات را ناظر به صفات مخلوقی دانسته اند؛ گروه دوم، وجود هر گونه صفتی را برای حق تعالی منکر شده اند و گروه سوم، صفات را به صفات ذات و زاید بر ذات تقسیم کرده و قایل به نفی صفات زاید بر ذات شده اند. منشأ این گرایش ها، عدم تأمل کافی در مجموعه روایات و زمینه های معرفتی و فرهنگی دوران صدور روایات است. دیدگاه صحیح در تفسیر مستندات الهیات سلبی، اثبات صفات از بُعد وجودشناختی صفات و نفی تشبیه در بُعد معناشناختی آن است. در این نظریه، هر چند نمی توان در باره ماهیت صفات توصیف اثباتی ارائه داد، لیکن علاوه بر سلب نقایص، می توان توصیف کارکردگرایانه از صفات ارائه داد.
الهیات سلبی در حوزه معرفت شناختی صفات الهی در اندیشه ابن میمون یهودی و دکتر صادقی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تقریر، مقایسه و ارزیابی الهیات سلبی در حوزه معرفت شناختی صفات الهی در اندیشه موسى بن میمون(متولد 530 ق/ 1135 م)، الهی دان برجسته یهودی و آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی(۱۳۰۵-۱۳۹۰ ش)، قرآن پژوه معاصر بود. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل عقلانی این دو دیدگاه پرداخته است. یافته ها: به باور این دو شخصیت، نه تنها صفات ثبوتی ذاتی الهی، بلکه حتی وجود الهی نیز بیانگر معنای سلبی است و محذور تشبیه، برهان مشترک آنان در نقد الهیات ایجابی است. نتیجه گیری: «خلط میان مفهوم و مصداق»، «یکسان انگاری شناخت ماهوی و غیر ماهوی»، «تفسیر ناصحیح دو آموزه قرآنیِ همراهی حمد با تسبیح و تنزیه ذات الهی از توصیف غیر مخلصان» و «فقدان تصویر صحیح از الهیات ایجابی عینیت»، مهم ترین آسیبهای معرفت شناختی و هستی شناختی این دو دیدگاه است.
نقد مبانی دیدگاه قاضی سعید قمی در شناخت اوصاف الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
قاضی سعید قمی یکی از نمایندگان مهم الهیات سلبی است. وی بر اساس مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی خاص خویش همچون مباینت تام میان خالق و مخلوق در ذات، صفات و افعال، شناخت اوصاف الهی را به نحو ایجابی رد کرده و به عدم توصیف ذاتی خداوند روی آورده و تفسیر سلبی و فعلی صفات را مطرح کرده است. وی همچنین برای رهایی از اتهام تعطیل عقل از شناخت خدا، راه های دیگری را، به جز راه اثباتی، برای معرفت حق تعالی ارائه داده است؛ ازجمله شناخت سلبی و شناخت اقراری و مقایسه ای و نیز شناخت خداوند به خودش. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی و انتقادی است و مسئله تحقیق، واکاوی مبانی دیدگاه قاضی سعید قمی است، بدین صورت که با تحلیل مبنایی نظریه وی در اوصاف الهی، مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی دیدگاه وی را که درواقع اساس نظریه اوست، به دست آورد و رابطه میان این دیدگاه و آن مبانی را تبیین نماید. یافته های تحقیق، نشان دهنده وارد بودن برخی اشکال ها به این دیدگاه با توجه به مبانی مذکور است.
تحلیل و ارزیابی الهیات سلبیِ وجودشناختی از منظر شاخص ترین الهی دانان اسماعیلی از منظر شاخص ترین الهی دانان اسماعیلی
حوزههای تخصصی:
الهیات سلبی در سه ساحت وجودشناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی مطرح است که ساحت سوم برآمده از دو ساحت نخست است. بنیاد خداشناسی الهی دانان اسماعیلی با تأثیرپذیری از آموزه های افلوطینی، بر الهیات سلبی استوار است و در این حوزه تا آنجا پیش رفتند که حتی معتزلیان را نافی حقیقی صفات نمی دانند؛ بلکه آنان را مثبِتان صفات و خود را نافیان صفات می شمارند. از رهگذر جستار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با هدف تقریر و ارزیابی دیدگاه الهی دانان اسماعیلی و بازخوانی تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن سامان یافته، آشکار می شود که به باور اسماعیلیان، صفات کمالی حقیقی در مرتبه «هستی»اند و خدا «فراهستی» است، بنابراین همه صفات از او سلب می شود. این دیدگاه مورد پذیرش الهی دانانی نظیر ابوحاتم رازی (260ق-322ق)، ابویعقوب سجستانی (271ق-353ق)، حمیدالدین کرمانی (352ق-411ق)، ابراهیم بن حسین حامدی (م.557ق)، علی بن محمد الولید (522ق-612ق) و عمادالدین قرشی (م.872ق) قرار دارد. این نظریه که از فلسفه افلاطونی تأثیر پذیرفته، از یک سلسله آسیب های معرفت شناختی و هستی شناختی رنج می برد که به عنوان نمونه می توان مواردی نظیر «فراهستی انگاری خدا»، «تشبیه انگاری الهیات ایجابی»، «لزوم ضدّداری خدا»، «مرکب انگاری خدا برپایه الهیات ایجابی» و «تأثیرپذیری ذات الهی» را ذکر کرد.