مطالب مرتبط با کلیدواژه

حمایت سازمانی


۶۱.

ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سازمان حریص(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حمایت سازمانی افسردگی شغلی استثمار سازمانی سازمان حریص فشار سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۳
زمینه و هدف: آز یا حرص (طمع) به علاقه فراوان یا اشتیاق سیری ناپذیر، غیرضروری و بیش از حد برای به دست آوردن هرچه بیشتر مواردی چون ثروت، پایگاه اجتماعی، قدرت، مواد غذایی و مسائلی از این قبیل گفته می شود. مؤسسات حریص یک اصطلاح جامعه شناختی است که توسط کوزر به نهادهایی که خواسته های همه جانبه ای را از اعضای خود مطرح می کنند. هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی سازمان حریص بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای ساخت پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 255 تن از اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند بود. مشارکت کنندگان به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای نسبتی و برمبنای دانشکده انتخاب شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس نشان داد که سازمان حریص از سه مولفه ی "افسردگی شغلی"، "فشار سازمانی" و " حمایت سازمانی" تشکیل شده بود که 03/59 درصد از واریانس کل را بییین می کرد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی به روش تحلیل شاخص های اصلی نشانگر این است که مقدار شاخص ها دارای مقادیر بالاتر از یک هستند و این عوامل روی هم رفته 03/59 از واریانس کل را تبیین می کنند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد شاخص های برازش مدل و بارهای عاملی مناسب بوده و مقدار آماره t در آزمون معناداری به دست آمده در سطح 001/0 معنادار است.نتیجه گیری: نتایج روایی واگرا نشان داد که سازمان حریص دارای همبستگی منفی معنادار با حمایت سازمانی داشت.
۶۲.

بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان زن در پساکرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی حمایت سازمانی کیفیت زندگی کاری معلم پساکرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
آموزش و پرورش از مهم ترین سازمان هایی است که نقش مهمی در رشد جامعه دارد و شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر موفقیت کارکنان این سازمان اهمیت بسزایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان زن در پساکرونا بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه معلمان زن شهر میبد و اردکان در سال ۱۴۰2-۱۴۰1 بود. ۲۰۸ نفر با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (1986) و کیفیت زندگی کاری لوپز (2007)، را تکمیل کردند. داده ها به روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری و با بهره گیری از نسخه 2۶ نرم افزار SPSS و نسخه ۲۴ نرم افزار Amos تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد اثر مستقیم حمایت سازمانی (۰۰۱/۰>p، ۳۳۲/۰=β) و کیفیت زندگی کاری (۰۰۱/۰>p، ۴۵۶/۰=β) بر بهزیستی روانشناختی و حمایت سازمانی (۰۰۱/۰>p، ۴۰۲/۰=β) بر کیفیت زندگی کاری معلمان زن معنی دار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کیفیت زندگی کاری در رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی معلمان زن نقش میانجی دارد (۰۰۱/۰>p، ۱۸۳/۰=β). بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که بهزیستی روانشناختی معلمان زن مرتبط با میزان حمایتی است که سازمان آموزش و پرورش از آن ها دارد و در این راستا کیفیت زندگی کاری نیز اثرگذار است.
۶۳.

پیش بینی بهره وری بر اساس خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده در آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان کازرون

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حمایت سازمانی خودکارآمدی معلم بهره وری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۷
مقدمه و هدف: بهره وری معلمان تحت تأثیر عواملی چون خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده است. این پژوهش به بررسی تأثیر این دو عامل در پیش بینی بهره وری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون می پردازد.هدف از این پژوهش پیش بینی بهره وری بر اساس خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده در آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان کازرون بود.روش شناسی پژوهش:روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه معلمان شهرستان کازرون است که از این تعداد، 654 معلم مرد و 1050 نفر معلم زن بودند.که از بین آنان تعداد 300 نفر انتخاب شدند. برای بدست آوردن تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. با استفاده از جدول مورگان و کرجسی تعداد 313 نفر انتخاب شدند و 300 پرسشنامه جمع آوری شد.ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه حمایت وطن خواه و همکاران(2017)، مقیاس خودکارآمدی معلم اسچانن، موران و وولفولک، (2001) مقیاس خودکارآمدی اسچانن، موران و وولفولک (2001) بود که محققان قبلی روایی و پایایی مناسب برای آنها را مطلوب گزارش داده اند. .برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 26 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بهره وری با خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان کازرون رابطه ی معنی داری دارد.مولفه های حمایت سازمانی ادراک شده می توانند بهره وری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون را پیش بینی کنند.مولفه های خودکارآمدی می توانند بهره وری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: افزایش خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده می تواند بهبود بهره وری معلمان مقطع ابتدایی را در پی داشته باشد. این یافته اهمیت تقویت حمایت های سازمانی و تقویت حس خودکارآمدی در معلمان را به عنوان عواملی مؤثر بر افزایش عملکرد آموزشی آن ها برجسته می کند.
۶۴.

طراحی مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی سازمان های هوشمند (مورد مطالعه: شرکت مپنا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار شهروندی سازمانی حمایت سازمانی جو سازمانی توانمندسازی کارکنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۱
مقدمه و اهداف: با وجود ظهور مفاهیمی چون هوشمندسازی محیط کار، تحول دیجیتال و صنعت 4.0 که باعث تغییرات عظیمی در محیط کسب وکار شده است، اما منابع انسانی همچنان ضروری ترین منبع برای پایداری سازمان ها هستند. نکته بسیار کلیدی در مدیریت سازمان های هوشمند، تمرکز بیش از حد مدیران چنین سازمان هایی بر تکنولوژی و غفلت از نقش منابع انسانی است. یکی از مشکلات اصلی سازمان ها در دنیای متحول و به شدت متغیر امروزی، شناسایی عواملی است که می تواند در بروز رفتار شهروندی سازمانی که یکی از پدیده های نوظهور است، تاثیر بگذارد. در حالی که بسیاری از مدیران بر روش های مبتنی بر پاداش مانند افزایش حقوق ماهیانه، ترفیع شغلی و غیره به عنوان عوامل موثر بر بروز رفتار شهروندی تاکید داشته اند، اما تحقیقات جدید نشان می دهد که عوامل روحی-روانی بیش از پاداش بر بروز چنین رفتارهایی تاثیر دارند. این مساله، یکی از مهم ترین چالش ها در سازمان های هوشمند محسوب می شود؛ بدین معنی که مدیران فکر می کنند با فراهم آوردن بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری تکنولوژی می توانند باعث تعالی و موفقیت سازمان شوند. این در حالی است که حتی در سازمان های هوشمند نیز کماکان نیروی انسانی عامل اصلی موفقیت/شکست سازمان است. از طرف دیگر ادبیات پژوهش نشان می دهد که تاکنون هیچ تلاشی برای برجسته تر کردن نقش رفتارهای شهروندی در سازمان های هوشمند انجام نشده است و به طور مشخص الگوی خاصی جهت توسعه رفتار شهروندی سازمانی در سازمان های هوشمند انجام نشده است. با این توضیحات و با در نظر گرفتن این شکاف تحقیقاتی عمده، در پژوهش حاضر به طراحی مدل حمایتی سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی سازمان های هوشمند پرداخته می شود.روش : این پژوهش از لحاظ فلسفه تحقیق ذیل مطالعات کاربردی (پراگماتیسم) قرار می گیرد. از لحاظ رویکرد پژوهش، یک مطالعه استقرایی است؛ از لحاظ استراتژی، با رویکرد داده بنیاد انجام می شود؛ از لحاظ نوع روش به صورت کیفی و از لحاظ زمانی به صورت مقطعی انجام می شود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در این پژوهش از رویکرد داده بنیاد استفاده شده است. نظریه داده بنیاد یک روش تحقیق قوی و استقرایی برای کشف نظریه های جدید است. در این روش، محقق با هیچ فرضیه ازپیش تعیین شده ای در مورد نتیجه وارد نمی شود و نگران اعتبار یا توصیف نیست. در عوض، محقق به داده هایی که جمع آوری می کند اجازه می دهد تا تجزیه وتحلیل و ایجاد نظریه او را هدایت کند و منجربه اکتشافات جدید شود. جامعه آماری شامل گروهی از خبرگان حوزه مدیریت دولتی، مدیران سازمان های هوشمند و رفتار شهروندی است. نمونه گیری با استفاده از روش گلوله برفی انجام شده است. نمونه گیری از صاحب نظران در این پژوهش تا زمانی ادامه پیدا کرده که فرایند اکتشاف و تجزیه وتحلیل به نقطه اشباع نظری برسد. در تحقیق حاضر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شده است. پس از انجام مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران، مصاحبه ها پیاده سازی و سپس داده های جمع آوری شده تحلیل و ترکیب شده اند. تحلیل داده ها با روش داده بنیاد (گراندد تئوری) و با استفاده از نرم افزار Maxqda انجام شده است.نتایج: براساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل شامل عوامل علی (تعهد مدیریت نسبت به کارکنان، مالکیت روان شناختی، برندسازی داخلی، رهبری اخلاقی و اعتماد سازمانی)، زمینه ای (جو سازمانی حامی رفتار شهروندی)، مداخله گر (بوروکراسی سازمانی)، پدیده محوری (حمایت سازمانی مبتنی بر رفتار شهروندی)، راهبردها (توانمندسازی کارکنان)، و پیامدها (رضایت و پیشرفت شغلی) شناسایی شد. براساس مولفه های شناسایی شده، مدل پارادایمی حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی توسعه داده شد.بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده جو سازمانی حامی رفتار شهروندی به عنوان شرایط زمینه ای شناسایی شد. یک محیط کاری مثبت باعث بهبود روحیه کارکنان، حفظ و بهره وری می شود. این به بهتر شدن یک محل کار برای همه کمک می کند. محیط کار این پتانسیل را دارد که به طور قابل توجهی بر روحیه کارکنان، روابط محل کار، عملکرد، رضایت شغلی و سلامت کارکنان تأثیر بگذارد. براساس نتایج به دست آمده، تعهد مدیریت نسبت به کارکنان، مالکیت روان شناختی، برندسازی داخلی، رهبری اخلاقی و اعتماد سازمانی به عنوان عوامل زمینه ای شناسایی شدند. در رابطه با تعهد مدیریت باید عنوان کرد که بروز رفتارهای شهروندی کارکنان نتیجه یک بده بستان بین کارکنان و مدیران است، به شکلی که اگر مدیران نسبت به دغدغه های کارکنان اهمیت نشان دهند در این صورت کارکنان نیز به احتمال بیشتری رفتار شهروندی از خود بروز می دهند. در رابطه با مالکیت روان شناختی باید عنوان کرد که مالکیت روان شناختی وضعیتی است که در آن، فرد به یک هدف یا بخشی از آنکه از نظر ماهیت می تواند مادی یا غیرمادی باشد، احساس مالکیت می کند و می گوید «آن مال من است». در واقع، مالکیت روان شناختی بازنمای تعلق عاطفی و شناختی بین فرد و سازمان است که بر رفتار و ادراک فرد از خود اثر می گذارد. ازاین رو می توان احساس مالکیت روان شناختی را یکی از عوامل موجد رفتار شهروندی سازمانی در نظر گرفت. رهبری اخلاقی نیز شکلی از رهبری است که بر ارزش های اخلاقی چه از سوی مدیران و چه از سوی کارکنان تاکید زیادی دارد. همچنین اعتماد یک عامل اجتناب ناپذیر در شکل گیری رفتارهای شهروندی است؛ به شکلی که در غیاب اعتماد - حتی اگر سایر شرایط محیط نیز مناسب باشد - نمی توان انتظار بروز رفتارهای شهروندی سازمانی را داشت.براساس نتایج کدگذاری ثانویه پژوهش، بوروکراسی سازمانی شامل شاخص های نگرش های منفی مدیران به کارمندمحوری، بی توجهی به استقلال شغلی، عدم حضور کارکنان در تصمیم گیری، رهبری استبدادی، تمرکز اکید بر سلسله مراتب، تمرکز بر روش های سنتی مدیریت، ناکافی بودن اقدامات مدیریت منابع انسانی، کمبود روابط درون سازمانی به عنوان مقوله شرایط مداخله گر در ارائه مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی انتخاب شدند. بوروکراسی - حتی اگر برای پیشبرد فعالیت های سازمان ضروری باشد - به عنوان یک عامل بسیار منفی بر رفتارهای کارکنان عمل می کند؛ زیرا کارکنان پیش از آنکه ابزار و پیچ و مهره ساختار عظیمی به نام سازمان باشند، انسان هستند. براساس نتایج کدگذاری ثانویه پژوهش، توانمندسازی کارکنان شامل ایجاد تناسب میان توانایی و وظیفه محوله، رفع تضاد میان کار و خانواده، تجربه کاری و تسلط داشتن بر حرفه خود، تقویت خودپنداره به عنوان مقوله راهبردها و اقدامات در ارائه مدل حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی انتخاب شدند.رضایت و پیشرفت شغلی به عنوان پیامدهای حمایت سازمانی برای توسعه رفتار شهروندی شناسایی شدند. مفهوم رضایت شغلی بیانگر احساسات و نگرش های مثبتی است که شخص نسبت به شغلش دارد. وقتی گفته می شود که کسی از رضایت شغلی سطح بالایی برخوردار است؛ یعنی به طور کلی، شغلش را دوست می دارد، برای آن ارزش زیادی قائل است و به گونه ای مثبت به آن می نگرد و در مجموع، از احساس خوب و مطلوبی نسبت به آن برخوردار می باشد. در رابطه با شرایط زمینه ای اقداماتی چون ارتباطات درون سازمانی، کارمندمحوری، افزایش مشارکت کارکنان در تصمیمات سازمانی و تجمیع سرمایه اجتماعی پیشنهاد می شود. در رابطه با عوامل علّی، اقداماتی چون مدیریت منابع انسانی برندمحور، افزایش مسئولیت پذیری و پاسخگویی، توسعه و ترویج برنامه های قدردانی و تشویق و افزایش خودآگاهی و بصیرت کارکنان توصیه می شود. در رابطه با پدیده محوری، رعایت ملاحظات شخصی کارکنان، بهبود کیفیت زندگی کاری، تقدیر از رفتارهای فرانقش، ارائه مشاوره، و تقویت سیستم بازخورد توصیه می شود. در رابطه با شرایط مداخله گر، کاهش سلسله مراتب سازمانی و تقویت رهبری مشارکتی توصیه می شود. در رابطه با راهبردها، افزایش اختیارات به کارکنان، تاکید بیشتر بر کار تیمی، تقدیر از ایده های نوآورانه کارکنان و تقویت تصمیم گیری های مشارکتی توصیه می شود. در رابطه با پیامدها، تقویت و به روزرسانی سیستم ارزیابی عملکرد، ترفیع سازمانی براساس عدالت و انصاف و همچنین حمایت بیشتر از ارزش های اخلاقی توصیه می شود.
۶۵.

ارائه مدل رفتار سیاسی مبتنی بر تئوری مدیریت سایه در بخش دولتی با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت رفتار سیاسی مدیریت سایه دانش سیاسی حمایت سازمانی مهارت های سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۰
هدف این پژوهش ارائه مدل رفتار سیاسی مبتنی بر تئوری مدیریت سایه در بخش دولتی با روش فراترکیب می باشد. این پژوهش از نظر نحوه جمعآوری دادهها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل مقالات علمی، پایاننامههای تحصیلی و کُتب میباشد که 167 منبع مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 51 منبع مورد تائید نهایی جهت تحلیل قرار گرفت که به روش هدفمند از روش فراترکیب مؤلفه های مرتبط با قدرت، سیاست و رفتار سیاسی مبتنی بر مدیریت سایه شناسایی شدند. مؤلفه های مرتبط با قدرت و رفتار سیاسی مبتنی بر تئوری مدیریت سایه، شناسایی و با ضریب کاپا اعتبارسنجی شدند. بر اساس یافته های تحقیق، رفتار سیاسی در بخش دولتی دارای 72 مؤلفه در سه بُعد مختلف است: بعد رفتار سیاسی سفید با 28 مؤلفه که عملکردی کاربردی و مبتنی بر دانش رفتار سیاسی دارد و به تحقق اهداف سازمانی کمک می کند؛ بعد رفتار سیاسی سیاه با 26 مؤلفه که زیان بار است و به نفع گروه های تحت نظر مدیران سایه عمل می کند و مانع از دستیابی به اهداف سازمان می شود؛ و رفتار سیاسی خاکستری با 18 مؤلفه که ممکن است هم به نفع و هم به زیان اهداف سازمان باشد. مدیران باید با توجه به عوامل شناسایی شده در این تحقیق، ساختار سازمانی توانمند فراهم آورند که موجبات آزادی بیان، التزام به قانون و شایسته سالاری در سازمان را فراهم آورد.
۶۶.

الگوی مسیر روابط حمایت سازمانی ادراک شده، بی تفاوتی سازمانی و تصویر سازمانی در سازمان ورزش شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بی تفاوتی سازمانی تصویر سازمانی حمایت سازمانی سازمان ورزش شهرداری اصفهان عملکرد شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط میان حمایت سازمانی ادراک شده، بی تفاوتی سازمانی و تصویر سازمانی در سازمان ورزش شهرداری اصفهان و استخراج الگوی مسیر میان متغیر های مذکور انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان مشغول به خدمت در سازمان مذکور در سال 1395 بود (293N=) و حجم نمونه ای برابر با 167 نفر برای این پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش از پرسشنامه های حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکاران (1986)، بی تفاوتی سازمانی دانایی فرد، حسن زاده و سالاریه (1389)، و تصویر سازمانی کازولس، کیم و مافیت (2001) استفاده شد و داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباطات مثبت میان حمایت سازمانی ادراک شده با تصویر سازمانی و مؤلفه های آن، و ارتباطات معکوس میان بی تفاوتی سازمانی و مؤلفه های آن با تصویر سازمانی و ابعاد آن است (0/01P≤). نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده به صورت مستقیم و با ضریب مسیر (0/39=β) و به صورت غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر بی تفاوتی سازمانی (0/40-=β) بر تصویر سازمانی سازمان ورزش شهرداری اصفهان اثرگذار بوده است.