فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
بینش و روش تاریخ نگاری ظهیرالدوله با تکیه بر تاریخ بی دروغ
حوزههای تخصصی:
کتاب تاریخ صحیح بی دروغ نوشته میرزا علی اصغر خان قاجار ملقب به ظهیرالدوله یکی از رجال مشهور دوره قاجار است. این کتاب از لحاظ اهمیت کتاب های تاریخی این دوره، در درجه اول قرار دارد و به علت ذکر حوادث تاریخی دوره ی ناصری و مظفری و بررسی تحلیلی روند حوادث، بسیار مهم و ارزشمند بوده و حقایق تاریخی فراوانی در آن نهفته است . تحقیق پیش رو با توجه به همین مسأله و به منظور بررسی ویژگی تاریخ-نگاری ظهیرالدوله با عنوان «بینش و روش تاریخ نگاری ظهیرالدوله با تکیه بر تاریخ بی دروغ» به رشته ی تحریر درآمده است و سعی دارد پاسخی درخور برای سؤالات زیر بیابد: ویژگی های تاریخ نگاری تاریخ بی دروغ چه می باشد؟ این اثر به چه میزان از تاریخ نگاری دوره قاجار تأثیر پذیرفته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است به دلیل حضور نویسنده در جریان وقایع این کتاب از اهمیت ویژه ای در تاریخ نگاری دوره قاجار دارد. همچنین از جمله ویژگی های تاریخ نگاری این اثر می توان به سبک بیان ساده، ریشه یابی و تحلیل وقایع، موضوع محور بودن و بیان احساسی و پیش داوری در بیان وقایع اشاره کرد.
تاریخ نو و بحران بازنمایی
منبع:
گفتگو ۱۳۷۴ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
در این نوشته، پس از یادآوری مراحل رشدِ تاریخنگاری در غرب، ویژگیهای مکاتب تاریخنگاریای که در عکسالعمل به سنت پیشین در اوایل قرن بیستم پدید آمدند بررسی میشوند. در این بررسی "مکتب آنال"، "مطالعات فرودستانِ آسیای جنوب شرقی" مورد توجه قرار گرفتهاند. تاریخنگاری معاصر ایران نیز در این مقاله مورد بازبینی قرار گرفته است.
بررسی دو کتاب (القاب رجال دوره قاجاریه) (سفرنامه اصفهان، میرزا غلامحسین افضل الملک
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی رویکرد سیاسی مورخان در تاریخ نگاری محلی گیلان از قرن نهم تا یازدهم هـ ق با تکیه بر روش و بینش مورخان
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری محلی گیلان در فاصله ی قرن های نهم تا یازدهم هـ.ق قه طور چشمگیری رشد یافت.ضعف حکومت مرکزی و قدرت گرفتن حکومت های محلی در این منطقه را می توان از مهم ترین عوامل رشد تاریخ نگاری محلی این منطقه در این دوره دانست.برای شناخت تاریخ نگاری گیلان، بررسی سه مأخذ مهم این دوره تاریخ گیلان و دیلمستان، تاریخ خانی و تاریخ گیلان ضروری به نظر می رسد. بر اساس مطالعات انجام شده و بررسی تطبیقی ساختار سیاسی این متون، به نظر می رسد مورخان تاریخ گیلان و دیلمستان و تاریخ خانی، بیشتر تحت تأثیر جو حاکم و اقتدار حاکمان کیائی قرار گرفته اند.از نظر محتوایی، جریان های سیاسی در آثار این مورخان اولویت ویژه ای دارند.در نتیجه، صورت تاریخ های دودمانی به خود گرفته اند.جانب داری مورخانی نظیر مرعشی و لاهیجی از حاکمان کیائی در کتاب هایشان به طور واضح مشهود است.این نگرش آن ها موجب شده است سمت و سوی گزارش های تاریخی آن ها کم وبیش در جهت حمایت از امیران خود باشد، اما در تاریخ گیلانِ فومنی مورخ در پی آشفتگی اوضاع سیاسی و سقوط حکومت های محلی وقت، از دیدگاهی متفاوت در جریان های تاریخی نگریسته است.این مورخ از دیدگاهی وسیع تر و با نگرشی اجتماعی و جامعه شناختی نیز به تحلیل رویدادها پرداخته است.تأمل در نگرش فومنی به پدیده های تاریخی، و مقایسه ی بینش و روش وی با دو مورخ پیشین، سیری تکاملی را در اندیشه ی تاریخ نگاری محلی این سرزمین نشان می دهد. پرسش اصلی پژوهش این است که چه عاملی موجب توجه تاریخ نگاران محلی گیلان به رویدادهای سیاسی و تأکید بر آن ها در آثارشان بوده است.در پاسخ به این پرسش می توان این فرضیه را مطرح کرد که تأثیرپذیری مورخان از شرایط سیاسی و خدمت در دربار حاکمان وقت و نیز وقوع رویدادهای مهم سیاسی در این دوران موجب شده است که آن ها حاکمان وقت را محور نوشته های خود قرار دهند. ما در پژوهش می کوشیم با بررسی تطبیقی آثار موردنظر، و مطالعات نظری انجام گرفته در زمینه ی تاریخ نگاری، بینش و روش تاریخ نگاری این مورخان و بازتاب شرایط سیاسی در هر یک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.
دربارهٔ القاب دو شاه ساسانی در مجمل التواریخ و القصص
حوزههای تخصصی:
مجمل التواریخ و القصص کتابی ست به زبان فارسی و متعلق به سال ۵۲۰ هجری قمری (۱۱۲۶ میلادی) که از برخی جهات بی همتاست. بحث دربارهٔ متن و اهمیت آن توسط علامه قزوینی در مقدمهٔ نسخه ای که توسط ملک الشعرای بهار در نیمهٔ اول قرن بیستم منتشر شد، آمده است. این نسخه بر پایهٔ نسخه ای دست نویس متعلق به سال ۱۴۱۹ میلادی که در کتابخانهٔ ملی فرانسه در پاریس نگهداری می شود، نوشته شده بود. در سال ۲۰۰۱ میلادی، نسخهٔ دست نویس کهن تری متعلق به سدهٔ ۱۴ میلادی که در کتابخانهٔ دولتی برلین نگهداری می شود، توسط امیدسالار و افشار به صورت رونوشت تصویری از متن اصلی چاپ شد. این نسخهٔ چاپ شدهٔ جدید، براساس متنی کهن تر بود و برای درک بهتر برخی از مشکلات متن قدیمی، یاری دهنده است.
افسانه های حشاشین
روزنامه اختر و تغییر خط فارسى
حوزههای تخصصی:
سرگفتار باستان شناسی
حوزههای تخصصی:
پژوهشی درباره کاربرد مواد خوراکی در رساله های برجای مانده آشپزی از روزگار صفویه: مطالعه موردی «کارنامه» و «ماده الحیوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای آنچه انسان در طول زندگی روزمره به عنوان مواد خوراکی به کار می گیرد، نقش مهمی در زندگی و تندرسی او دارد. چنانکه غلبه گونه ای ویژه از مواد خوراکی مانند گوشت قرمز، روغن یا از سوی دیگر حبوبات و سبزیجات می تواند کیفیت خوراک او را نشان دهد. این مقاله در تلاش است تا با استفاده از مطالب دو رساله آشپزی برجای مانده از ایران عهد صفوی (شاه اسماعیل اول و شاه عباس اول) ضمن استخراج نوع مواد خوراکی گوناگون در هر دو رساله، غلبه گونه های مواد خوراکی را مشخص نموده و به سپس به مقایسه آنها با یکدیگر بپردازد.
پرسش این تحقیق عبارت است از اینکه چه تفاوتی در به کارگیری دسته های مواد خوراکی در هر دو رساله دیده می شود و در این میان چه موادی بیشتر به کار رفته است؟ به نظر می رسد، تفاوت محسوسی در به کار گیری مواد خوراکی در هر رساله دیده می شود و از جمله گوشت قرمز و حبوبات بیشترین کاربرد را در مواد خوراکی در هر دو رساله داشته است. یافته ها نشان می دهد، آشپز دوره شاه عباس اول در مقایسه با آشپز دوره شاه اسماعیل اول در خوراک های معرفی شده خود از گوشت قرمز کمتر و از حبوبات بیشتر استفاده می کرده است.
مطهری و مفاهیم تاریخی در قلمرو فلسفه علم تاریخ
حوزههای تخصصی:
پرداختن به فلسفه تاریخ و نیز برانگیختن صاحبان علم و خرد به تفکر درباره تاریخ، از دغدغه های استاد مطهری بود. وی در حوزه مسائل معرفت شناسی تاریخی مباحث گسترده ای دارد و درباره فلسفه علم تاریخ و به ویژه تعریف ها و مفاهیم تاریخی نیز صاحب آرای گوناگونی است. این پژوهش می کوشد با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و از راه مراجعه مستقیم به آثار مطهری، به معرفی، نقد و بررسی آرای او در این زمینه بپردازد. براساس دستاوردهای این تحقیق، به دلیل اتکای مطهری بر چند مبنای متفاوت معرفتی، مباحث او در حوزه فلسفه تاریخ، حاوی تناقض ها و نارسایی هایی است. شاید علت اصلی این امر، فقدان تخصّص تاریخی او، به ویژه در حوزه فلسفه علم تاریخ باشد؛ عرصه ای که به علت کثرت مشغله های فکری مطهری؛ زمینه لازم برای ورود او به آن فراهم نیامد. به علاوه، خاستگاه این علم غرب است و در روزگار او بسیاری از آثار مربوط به آن، به زبان فارسی ترجمه نشده بود. اما به علت اشراف مطهری به نظرگاه های اسلام و تسلط او بر فلسفه اسلامی، آرای او در حوزه فلسفه نظری تاریخ از استحکام، قوت و جذابیت فراوان برخوردار است.
طلوع و غروب نادرشاه
سیری در دیپلماسی و تحول تاریخی آن
حوزههای تخصصی:
نگاه اهل حدیثی ابن سعد به تاریخ صدر اسلام؛ بررسی موردی شرح حال امام علی (ع) در کتاب الطبقات الکبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الطبقات الکبری اثر محمد بن سعد بصری (د230ق) از کتاب های مهم و کهن درشرح حال پیامبر (ص)، صحابه، تابعین و روات حدیث تا آغازین سال های سده سوم هجری است. پژوهش حاضر با بررسی موردی زندگانی امام علی علیه السلام در این کتاب، به تبیین تفاوت گزارشهای محدّثان و مورّخان درباره حوادث صدر اسلام اختصاص دارد. یافته های آن نشان می دهد که ابن سعد به عنوان یک محدث- مورخ به سبب پایبندی به رعایت ضوابط و باورهای اهل حدیث، در توضیح وقایع صدراسلام، گاه سیر حوادث را به گونه ای متفاوت از مورخان نشان داده است.
تحلیل گفتمانی میراث حدیثی شیعه؛ مبانی و نتایج مطالعه موردی: بصائر الدرجات صفار قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازتابندگی خوانش ها از سنت، زمینه ساز کشمکش گفتمان های شیعی پیرامون بازنمایی صحیح از سنت و انگیزه ای برای بازاندیشی میراث شیعی شده است. از متقدم ترین آثار شیعی باقی مانده که در آغاز عصر غیبت امام دوازدهم بر اساس احادیث امامان شیعی تدوین شده است، بصائر الدرجات صفار قمی است که دشواره های جامعه شیعی و مسائل و پاسخ نخبگان تشیع را در آستانه این تحول اساسی در تاریخ تشیع امامی، استفاده از آن در بعد از این تحول تا به امروز درباره جایگاه امام شیعی و همچنین تعریف مفاهیم مرتبط با آن در میان جریان های مختلف فکری تشیع به خصوص در دوران اخیر نشان می دهد. تحلیل گفتمان بصائر الدرجات صفار قمی در این مقاله نیز به واسطه چنین شرایط و انگیزه هایی تعین یافته است، زیرا فقدان وضوح مبانی روش شناسی در مباحثه درباره این مسئله یکی از مبادی جدلی شدن خوانش ها از میراث شیعی و کژتابی اعتبار یافته ها از معنا و تفسیر آنها است. رهیافت این مقاله در تحلیل گفتمان بصائر الدرجات برساختگرایی اجتماعی به مثابه نظام مفروضات هستی شناسانه، معرفتی و نظریه گفتمان لاکلو و موف همچون روش تحلیل است. از کاربست این چارچوب نظری چنین استنباط می شود که «علم امام» در فضای گفتمانی حاکم بر این متن، مبدل به گره گاه گفتمانی در نظم گفتمانی تشیع شد. پراکنش محتوایی و عددی روایات در بصائر الدرجات مؤید این امر است. در این میان مفوضه و مقصره مهم ترین گفتمان های شیعی بودند که حول گره گاه علم امام مفصل بندی شدند. از حضور پررنگ عناصر گفتمانی مفوضه، همچون تفویض امور جهان به ائمه و توانایی ها و دانش خارق العاده امامان، چنین برمی آید که بصائر الدرجات در هم انطباقی با شاخصه های گفتمانی مفوضه مفصل بندی شده است.
نگاهی به کتاب «روابط فرهنگی ایران و فرانسه»
حوزههای تخصصی: