فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارکرد منابع تاریخی قرون متقدم اسلامی در تعین بخشی به تصور مسلمانان دوره های مختلف از سنت اسلامی و تعریف راست کیشی اسلامی موجبات اهمیت نقد تاریخی این متون می شود. مسئله مقاله حاضر بررسی این وضعیت در البدء و التاریخ به عنوان نمونه ای از این متون است که نه تنها مشمول این شکل از اهمیت قرار می گیرد بلکه متأثر از ساختار جدلی آن نقش و اهمیت ثانویه ای نیز دارد؛چراکه با تحلیل و بازشناسی ساختار استدلال های مطروحه در کتاب می توان به تصویری از ماهیت و عملکرد عقل اسلامی مستعمل میان جریان های کلامی حاضر در قرون نخستین اسلامی نیز دست یافت،درعین حال آشکارسازی ماهیت جدلی کاربرد گذشته در این متون را نیز ممکن می سازد.رویکرد نظری مقاله، پذیرش ایده ی تعین اجتماعی و فرهنگی معرفت است که به نظر می رسد راه پاسخ به مسئله ی مقاله را از طریق تفسیر عمیق معناکاوانه متن و نظام دلالت های آن هموارتر می کند.بررسی معنایی که مقدسی در روایت خود از وقایع تاریخی درصدد تلقین آن به مخاطبان بود، بیش از آنکه به قصد بازسازی واقعیت های تاریخی باشد،نمایشگر بافتار فکری جامعه اسلامی است که زیست جهان مؤلف را پدید آورده است.بنیان های این بافتار بدان شیوه که جوئل کرمر بیان می کند مبنای تفسیر این متن است.گسترش جهان وطنی، فردگرایی و دین گریزی، به مثابه ی جلوه های فرهنگی انسان گرایی اسلامی در قرن چهارم شرایط بافتار فکری است که به عنوان مشکله ای، انگیزه مقدسی برای بازنمایی گذشته به شکل فرآورده ای جدلی گردید تا راه هدایت را با نقد آن مولفه ها،در قالب بازگشت به اصول و حدود اسلام البته با محوریت مذهبی که وی به آن تعلق فرقه ای داشت بازنمایی کند
نگاهی به کتاب احتجاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الاحتجاج علی اهل اللجاج از آثار سدههای میانه درباره اهل بیت به شمار می رود که در پیدایی آثار دوره های پس از خودش، مؤثر بوده است. طبرسی مؤلف این اثر، همچون دیگر عالمان شهیر شیعه، شناخته نیست، اما کتابش از آوازه بلندی برخوردار است و روایاتی را در بردارد که شماری از آنها، یگانه اند. این نوشتار منابع و منقولات احتجاج را از کتاب های پیشین برمی رسَد. بنابر یافته های بررسی، بیش تر محتوای کتاب در منابع معتبر و نامعتبر گوناگون شیعه یا اهل سنت دیده می شود، اما گزارش احتجاج درباره همان محتوا، در سنجش با منابع یاد شده، افزایش ها و کاهش هایی دارد که سرچشمه آنها روشن نیست. هم چنین بخشی از درون مایه کتاب در منابع پیش از آن نیست و نبود نام و نشان منابع و سلسله اسناد روایات در این کتاب، به امکان ناپذیریِ دست یابی به آنها می انجامد.
پردازش شخصیت های مزدک و انوشیروان در نگارش های میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باز شناسی تاریخ کهن ایران از قرن نوزدهم میلادی و گسترش مفاهیمی چون ناسیونالیسم، اندیشه های ملی گرایانه ومساوات طلبانه در میان روشنفکران دوره قاجار، منجر به بازنگری متجددانه در بازپردازی های پیشین پیرامون برخی شخصیت های تاریخیِ تاریخ ایران باستان توسط برخی نویسندگان دوره قاجار شد. این پژوهش در پی بررسی بازپردازی شخصیت های تاریخی ایران باستان در نگارش های تاریخ نویسان دوره قاجار و نگرش های روشنفکران دوره مشروطه به این پدیده است. در این پژوهش بر روی دو شخصیت خاص تاریخی ایران، مزدک و انوشیروان تمرکز شده است که به نظر می رسد آخوندزاده و کرمانی نیز در پردازش این شخصیت ها از یک طرف تحت تاثیر متون دساتیری و از طرف دیگر اندیشه های انقلابی گری و جنبش های اعتراضی در کنار آشنایی با مباحث سیاسی روز بوده اند. هر چند که تا کنون در رابطه با بازپردازی تاریخ ایران باستان در دوره قاجار بحث ها و پژوهشهای مختلفی انجام شده است، اما تاکید عمده این پژوهش بیشتر بر روی بازنگری در بازپردازی های تاریخ ایران باستان و بازآفرینی متفاوت شخصیت های تاریخی فوق در آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی به عنوان دو تن از تجددطلبان دوره پیشا مشروطه است. پژوهش پیش رو که به روش تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در قالب نگرش توصیفی- تحلیلی، گردآوری شده است، نشان می دهد که آخوندزاده و کرمانی با محوریت مباحث سیاسی زمانه خود مانند مسأله جمهوریت و اندیشه های سوسیالیستی به بررسی شخصیت و جایگاه تاریخی مزدک و انوشیروان پرداخته اند.
بررسی و بازسازی متنی مانوی (MIK III4970) (از جهان مادّه تا بهشت روشنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان متن های مانویِ به دست آمده از تورفان، متن هایی آسیب دیده هست که از آن جز چند واژه به جا نمانده است. بدیهی است که آسیب دیدگی متن ها ما را از دریافتِ محتوای آنها بازمی دارد، امّا می توان با دقّت در واژه های به جا مانده و دریافتِ کارک ردِ آنها در متن های دیگر و سنجش آنها با هم، به مفهومِ احتمالی متن پی بُرد. در این پژوهش، یکی از متن های آسیب دیده با کد رده بندی 4970 در موزه هنر آسیایی آلمان، بررسی و بازسازی شده است. در این متن مانوی واژه هایی چون شاهزادگان (axšēndān)، شادی (šādčanīgā)، مِه (meh)، ستون روشنی (Srōšahrāy xwadāy) و خورشید (Xwar) دیده می شود که نگارنده به کارکرد آنها در متن های دیگر مانوی پرداخته و ب دین نتیجه رسیده است که در متنِ پیشِ رو، سخن از شاهزادگانی (انسان هایی رهاشده از قید و بند جهان مادّی و تن) است که عناصر نوری آزادشده آنها از ستون روشنی، شادان بالا رفته و به ماه و خورشید رسیده است و پس از تصفیه، روحِ مطلق شده و از آنجا به جایگاهِ والای بهشت نو و بهشتِ روشنیِ پدرِ بزرگی رسیده اند.
تحلیل قیاسی مناظرة «خسرو و ریدک» با«درخت آسوریک» بر اساس نظریة دیالوگیسم باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریة «دیالوگ» باختین، هر سخن در هر زمینه ای، خواه ناخواه «گفت وشنودی» است. این تئوری که در واقع واکنشی ضد فرمالیستی و ضداستالینی بوده است، توجه خود را به نثر، به ویژه به «رمان»(در معنای مدرن) معطوف ساخته است؛ امّا با اندکی توسّع می توان این نظریه را در تحلیل متون منظوم فارسی(حکایات، حماسه، مثنوی های عارفانه و عاشقانه)به کار گرفت. باختین «گفت وگو» را در مقابل مفهوم «تک گویی» قرار داد و آن را به انواعی چون: درونی و بیرونی، مستقیم و غیر مستقیم، اسکاز و جدل پنهانی تقسیم کرد. این مقاله، با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی قیاسی درخت آسوریک، مناظرة مفاخره آمیز بین بُز و درخت خرما با مناظرة خسرو و ریدک، گفت و گوی بین خسرو دوم با پسری به نام «وس پوهر» پرداخته است. هر دو اثر مربوط به ایران قبل از اسلام هستند که بر پایة «گفت و گو» ساخته شده اند، ولی نوع دیالوگ، محتوا و شکل آن ها با همدیگر تفاوت دارد. در مقاله سعی شده است ضمن معرّفی دو اثر، با بیان ویژگی های هر یک، وجوه تشابه و تمایز آن ها از منظر نظریة دیالوگیسم باختیین مورد بررسی قرار گیرد. مهم ترین نتایج این جستار این است که هر دو اثر بر اساس مکالمه ساخته شده اند امّا درخت آسوریک، جدل آشکار و خسرو و ریدک، گفت وگو برای آزمون و سنجش است؛ به عبارت دیگر، یکی از طرفین سخن(خسرو) سوال طرح می کند و طرف دیگر سخن(ریدک) بدان پاسخ می دهد تا به اثبات خود و آرمان های طبقه ای که به پدران تعلق دارد، بپردازد. در هر دو اثر، صدا و سخن تحکّم آمیز و مطلق جایگاهی ندارد؛ به زبانی دیگر، لحن کلام راوی اثر آمرانه نیست، حتی در جدل بز و درخت خرما، راوی هرگز از این نوع سخن گفتن بهره نمی جوید#,
مظاهر فرهنگ و تمدن سکاها در شاهنامه ی فردوسی
حوزههای تخصصی:
شاهنامه از دو نوع «مظاهر مادی» و «مظاهر غیر مادی» سکاها تأثیر فراوان یافته است که در این پژوهش به بررسی این موضوع در دو بخش اسطوره ای و حماسی شاهنامه پرداخته شده است. در قسمت مظاهر مادی به بررسی «سوگواری»، «میگساری»، «اسب» و «مال دوستی» سکاها در ابیات شاهنامه پرداخته شده است و در قسمت مظاهر غیر مادی از «کینه و نفرت»، «جادو و افسونگری»، «سگزی» و «اعتقاد به مظاهر طبیعت» آن ها در ابیات این کتاب سخن رفته است. در این پژوهش بدین پرسش پاسخ خواهیم داد که مظاهر مادی و غیرمادی سکاها در شاهنامه چه مسایلی هستند؟ آیین ها، مراسم، اعتقادات و دیگر مظاهر قوم سکایی چگونه باعث اعتلا و غنای ادبی، تاریخی و قوم شناسی شاهنامه شده است؟ حماسه ی ملی (شاهنامه) نه تنها بازتاب دهنده فرهنگ دینی زرتشتی، بلکه فرهنگ همه ی قومیّت های ایرانی از جمله سکاها است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از منابع دست اول که اطلاعاتی از مظاهر فرهنگ و تمدن سکاها را بیان نماییم.
بررسی نهضت توابین از دیدگاه ابراهیم بیضون
حوزههای تخصصی:
جنبش توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی و یارانش یکی از مهترین جریانات سیاسی – مذهبی در تاریخ اسلام بعد از نهضت عاشورا است که جهت انتقام از قاتلان امام حسین انجام گرفت. این جنبش شیعی از ابعاد اجتماعی مورد توجه تاریخنگاران مدرن عرب از جمله ابراهیم بیضون قرار گرفته است. ایدئولوژی اصلی جنبش توابین توبه و پشیمانی بدلیل عدم همراهی با امام حسین در واقعه عاشوراست. نهضت توابین علاوه بر مبانی و اصول مذهبی دارای ابعاد سیاسی تشکیل حکومت علوی بود، که نظریه خروج آنها بر ضد حاکم ظالم زمینه ساز قیامهای بعدی شیعه بر ضد نظامهای اموی و عباسی شد. بررسی و واکاوی نهضت توابین از دیدگاه ابراهیم بیضون با روش تحلیلی-تفسیری، مسأله اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.
«تحلیل داستان ""مکر سهزن مکار با قاضی و شحنه و محتسب"" از منظر تحلیل گفتمان انتقادی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن آیینه ذهن مؤلف،زمانه و فضای زیستی اوست؛ از این رو تحلیل متن به ویژه داستان به سبب ماهیت و گستره وسیع مؤلفان و مخاطبانش در دریافت تاریخ هر دوره اهمیت دارد. داستان محبوب القلوب برخاسته از گفتمان فکری-فرهنگی دوره صفویه است و تحلیل آن در شناخت بیشتر این دوره مهم رشد داستان پردازی در ایران راهگشاست. پس این پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی داستان «مکر سه زن مکار با قاضی و شحنه و محتسب»، از کتاب «محبوب القلوب» می پردازدتا به این پرسش پاسخ دهد که متن چه گوشه هایی از فضای فکری اجتماعی عصر صفوی را بازتاب می دهد. حاصل آنکه در سطح زبانی، واژگانی انتخاب شده اند که بیشترین سازش را با بن مایة اصلی داستان یعنی مکر و حیله گری زنانه، دارند. سطح تفسیری، به تواتر چنین داستانی در متون هم مضمون و بررسی تطبیقی آنان می پردازد؛ در سطح تبیین گفتمانی، داستان بخشی از نظام رفتاری عصر صفوی را بازنمایی کرده است.
تاریخ نگاری افضل کرمانی در کتاب عقد العلی للموقف الاعلی
حوزههای تخصصی:
تاریخ عقد العلی للموقف الاعلی از تواریخ محلی می باشد که توسط افضل الدین ابوحامد کرمانی ملقب به افضل کرمان در اواخر قرن ششم هجری به رشته تحریر درآمده است. افضل، مشیت الهی و تاثیر آن را ورای افعال بشری می داند و با دیدگاه های نجومی درصدد تفسیر وقایع کرمان می باشد. نثر این کتاب مصنوع و منشیانه و موضوع اصلی کتاب اوضاع سیاسی، اجتماعی کرمان در زمان زوال سلجوقیان تا روی کار آمدن ملک دینار غز است. این کتاب از آثار ارزشمند تاریخ نگاری و ادبی عصر سلجوقیان می باشد که علاوه بر اطلاعات تاریخی و جغرافیایی ایالت کرمان، یک سیر الملوک برای ارشاد و رهنمود امرای کرمان است. مقاله حاضر به معرفی افضل کرمان و بررسی اثر تاریخ نگارانه ی وی می پردازد.
در شناخت آداب الملوک های فارسی و بررسی چند نمونه وزین
حوزههای تخصصی:
از جمله متونی که در قالب سیاست نامه یا اندرزنامه دارای سبک ادبی و سیاسی بسیار زیبا می باشند؛ می توان به تعدای از آداب الملوک های فارسی اشاره کرد. «قابوس نامه کیکاووس بن اسکندر»، «سیاست نامه خواجه نظام الملک» و «نصیحةالملوک غزالی» و دو اثر به نام های «تحفه؛ در اخلاق و سیاست» و «تحفة الملوک» از مؤلفانی گمنام را باید نام برد. هر کدام از این آثار با دیدگاهی ویژه البته با پذیرش آیین شاهنشاهی در ایران به تعریف، جایگاه و کارکرد حکومت کردن، پادشاهی، وزارت، روابط با رعایا، روابط با دشمنان و خصوصیات اخلاقی و رفتاری صاحبان حکومت ها پرداخته اند. قابوس نامه از دیدگاه یک حاکم محلی و فردی دنیا دیده، سیاست نامه از نگاه عملی یک وزیر قدرتمند و تمام عیار و نصیحةالملوک بر طبق نظرات آرمانی یک حکیم و دانشمند عالیقدر، تحفه از دیدگاه یک عالم درباری و تحفةالملوک با سبک و نوشتاری چون نصیحةالملوک غزالی به رشته تحریر درآمده اند. هدف از این پژوهش بررسی مؤلفان این پنج اثر و شیوه و سبک نوشتاری آنها در این آثار می باشد که دریای پر گهر در اقیانوس فرهنگ و ادب و هنر ایرانی بوده و هستند.
بررسی تاریخچة مستندسازی تصویری آثار معماری و شهرسازی ایران(ازپیش از اسلام تا پایان دورة پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی کمی و کیفی اسناد تصویری بازمانده از ایران قدیم با موضوع معماری و شهرسازی.
روش: تحلیل مدارک آرشیوی، بررسی های باستان شناسی، تاریخ مکتوب و تاریخ معماری.
یافته ها: این تحقیق نشان از تفاوت در تعدد و کیفیت مدارک تاریخی تصویری دارد. همچنین با وجود تکثر اسناد در برخی مقاطع، از برخی دوران تاریخی سند تصویری زیادی موجود نیست. بیشتر مدارک تصویری به دست آمده از دورة تاریخی پیش از اسلام به حوزه های تمدنی جیرفت و ایلام باستان برمی گردد. همچنین مدارکی مربوط به معماری ماد و اورارتو وجود دارد که به نظر می رسد به قصد مستندسازی تولیدشده اند. از اوایل دوران اسلامی تا پهلوی، مدارک تصویری با روالی صعودی و نامنظم به صورت کمی و کیفی افزایش می یابند. این اسناد تا دوران ایلخانی عمدتاً در حوزة جغرافیا هستند؛ اما پس ازآن و تا اواسط قاجار به صورت محتوایی تنوع می یابند. نکتة مهم از دورة اخیر واقع گرا بودن مدارک تولیدشده توسط مستشرقین در مقابل سبک تزئینی ایرانیان است. از اواسط قاجار شیوه های مستندسازی توسعة فنی می یابد؛ ولی آنچه می توان از آن به عنوان مستندسازی نظام مند یادکرد به بعد از دوران پهلوی برمی گردد.
نتیجه : مستندسازی تصویری در ایران روندی متغیر و توأم با قوت و ضعف دارد؛اما گرایش به واقع نمایی در سدة اخیر افزایش داشته است. برخی از این مدارک از ابتدا با هدف مستندسازی تولیدشده اند و بعضی دیگر با اهداف دیگر تولیدشده و با گذشت زمان ماهیت سند یافته اند.
بازتاب الگوهای معیشتی شهرهای جنوب غرب ایران در منابع مکتوب دوران اسلامی از سده چهارم تا پایان سده نهم قمری/دهم تا پانزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی دوران اسلامی با تعالیم مکتب اسلام عجین شد و سیمایی متفاوت از شهر دوره ساسانی ارائه کرد. هدف اصلی این پژوهش نشان دادن چشم انداز مستندی از فضای اقتصادی حاکم بر شهرهای اسلامی، در منطقه موضوع مطالعه است. این چشم انداز از طریق مطالعه اسناد و اطلاعات تاریخی مکتوب در گزارش های جغرافیانویسان مسلمان، به روش تاریخی تحلیلی و مبتنی بر جمع آوری و جمع بندی فراهم آمده است. در این نوشتار، بازتاب عوامل محیطی و جغرافیایی بر معیشت مردم شهرهای منطقه موضوع مطالعه از سده های چهارم/ تا نهم قمری/دهم تا پانزدهم میلادی و تعیین پراکندگی جغرافیایی حوزه های معیشتی جنوب غرب ایران و نیز نقش حکومت ها در شکل گیری سیمای اقتصادی و معیشتی شهرهای دوران اسلامی بررسی شده است. عوامل زیست محیطی، طبیعی، فرهنگی و سیاسی از یک سو و راه های بازرگانی امن در سایه سیاست گذاری های دولتی از سوی دیگر، در اتخاذ شیوه های معیشتی نقش بارزی داشته اند. در برآیند این پژوهش، متون تاریخی و جغرافیایی به جای مانده از بازه زمانی ضمن به تصویر کشیدن سیمای اجتماعی شهرها، مدارک مستندی از رونق شهرنشینی و گسترش کشاورزی، باغداری، صنعت، بازرگانی، تجارت و خدمات شهری این دوران در اختیار ما نهادند.
رساله خیراتیه: مبارزه علیه رشد صوفی مسلکی در اواخر سده دوازدهم و اوایل سده سیزدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق رساله خیراتیه است. این رساله توسط محمد علی کرمانشاهی عالم و مجتهد کرمانشاه ( 1216- 1144 ق) برعلیه صوفیان نوشته و به فتحعلیشاه قاجار تقدیم شده است. لذا علت نگارش و محتوای آن مد نظر است. بحرانهای سیاسی و عدم اقتدار حکومت بعد از سقوط صفویه تا قاجار(1210- 1135 ق) باعث رکود فعالیت های اقتصادی و تنزل سطح فرهنگ اجتماعی شد. علاوه بر این به علت عدم تقرب و هماهنگی نهاد دین و دولت در دوره افشاریه و زندیه علمای شیعه به انزواکشیده شدند در نتیجه صوفیانی که به ظاهر شرع بی توجه بودند مجال بروز و تبلیغات پیدا کردند. در دوره زندیه صوفیان نعمت اللهی با رهبری معصوم علیشاه دکنی و با سیر و سیاحت در ایالتهای مهم ایران نظیر شیراز، اصفهان، مشهد و کرمانشاه پیروان زیادی در میان عامه مردم پیدا کردند و نوع سلوک و رفتار آنها مخالفت علما را برانگیخت. رساله خیراتیه کرمانشاهی ثمره مبارزات او علیه صوفیان بود تا شاه و علمای شیعه نسبت به رشد صوفیان بد مسلک هوشیار باشند. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است.
پژوهشی در اصول جراحی چشم بر اساس کتاب المرشد فی طب العین غافِقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
بررسی تحلیلی تطبیقی کتاب های چشم پزشکی اسلامی، به طور نمونه در کتاب المرشد غافِقی، امکان استخراج اصول ثابت را برای محقق فراهم می سازد که مورد پذیرش و استفاده اکثر چشم پزشکان مسلمان بوده است. استخراج این اصول موضوع اصلی، و روش آموزشی غافِقی در این کتاب، هدف فرعی این تحقیق است. نتیجه این تحقیق مؤید این فرضیه است که غافِقی شناختی واضح و متمایز از انواع بیماری های چشمی داشته که طبقه بندی دقیق بیماری ها بر اساس بخش های ویژه چشمی مانند پلک، قرنیه و... اولین نشانه آن است. اصول پیش از جرّاحی غافِقی، تشخیص متمایز و صحیح بیماری ها بر اساس معیارهای شکل ظاهری، مکان، علّت بیماری و آشنایی با ابزار جرّاحی چشم، اصول در حین جرّاحی، رعایت نکات احتیاطی و اصول پس از جرّاحی شامل روش های جلوگیری از خونریزی و بخیه زدن است. مسیر آموزشی این کتاب نیز از طب نظری آغازشده و پس از بیماری شناسی، به طب عملی (تجربی) پرداخته است.
پژواکی از سنگ نوشته های داریوش بزرگ در «اخبار البُلدان» ابن فَقیه هَمَدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوعبدالله احمد بن محمّد بن اسحاق به ابراهیم هَمَدانی ابن فَقیه هَمَدانی، جغرافیدان ایرانی (نزدیک به: 255-330ﻫ. ق.) در کتاب ارزشمند خود «اخبار البُلدان» که احتمالاً در 290ﻫ. ق./ 903م. نوشته شده است، ترجمه متن دو سنگ نوشته در دامنه کوه الوند همدان (= سنگ نوشته های گنج نامه) را آورده است. با وجود این، ترجمه او کوچک ترین همانندی ای با متن سنگ نوشته های داریوش بزرگ و خشایارشا در دامنه کوه الوند ندارد و آشکارا پژواکی از محتوای سنگ نوشته داریوش بزرگ در کوه بیستون و سنگ نوشته آرامگاه او در نقش رستم پارس است. هدفِ این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چرا هنوز در سده سوم ﻫجری قمری از بین همه سنگ نوشته های هخامنشیان، تنها بازتابی از دو سنگ نوشتة بیستون و آرامگاه داریوش بزرگ در خاطره مردم همدان وجود داشته است و ابن فَقیه هَمَدانی پژواکی از سنگ نوشته های بیستون و نقش رستم داریوش بزرگ را به عنوان ترجمه سنگ نوشته های کوه الوند آورده است.
تأملی بر آرشیو سازی رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، شمار کاربران شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر، گوگل پلاس، اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی به سرعت در حال افزایش است؛ بنابراین، پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن بررسی متون در خصوص آرشیوسازی رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای جدید و تعاملی انتقال اطلاعات به معرفی برخی از نرم افزارهای ویژة آرشیوسازی محتوا بپردازد و درنهایت به عنوان یک مطالعة موردی، بعضی از رسانه های اجتماعی موردِ استفادة کاربران داخلی را در پایگاه آرشیو اینترنتی ارزیابی کند.
روش/رویکرد پژوهش: در مقالة حاضر از روش بررسی متون دربارة آرشیوسازی وب، برداشت داده از نرم افزارهای رسانه های اجتماعی و نیز برای بررسی رسانه های اجتماعی از روش توصیفی با رویکرد پیمایشی استفاده شده است.
یافته های پژوهش: پژوهش حاضر نشان داد که بیش از ده نرم افزار برای آرشیوسازی رسانه های اجتماعی وجود دارد که اکثر آن ها هزینه دار هستند اما هنوز در ایران نرم افزاری برای برداشت محتوای رسانه های اجتماعی و آرشیوسازی آن ها وجود ندارد.
نتیجه گیری: داشتن برنامة راهبردی در این زمینه اهمیت دارد. بااین حال، خروجی و محتوای این منابع زودگذر است و برای طولانی مدت دسترس پذیر نیست. درواقع می توان از این منابع، استفادة آنی کرد و برای استفاده های آتی باید تدبیری اندیشید.
خوانش بینامتنی داستان عاشیقی اصلی و کرم: تغییر و تطور نقش قهرمان در یک سنت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی سیر تغییر و تطور شخصیت پردازی قهرمانان در سنت شفاهی عاشیقی، در فرایند گذار از نوع ادبی حماسی به نوع ادبی داستان عاشیقی است. از این رو این پرسش مطرح می شود که تغییر و تطور گذار جامعه از موقعیت های مختلف تاریخی، چگونه در شخصیت پردازی قهرمانان داستان های ترکی تاثیر داشته است؟ در این راستا، به داستان عاشیقی اصلی و کرم می پردازیم که محصول سنت شفاهی عاشیقی ترکی است و در قفقاز، آناتولی، آسیای صغیر، ایران و حتی ارمنستان و گرجستان گسترده شده است. مدعای اصلی بر این امر استوار است که با مطالعه ی شواهد ادبی این گذار، می توان ردپای تبدیل روحیه ی جهانگیری ترکان کوچ نشین به زندگی ساده ی روستانشینی یا شهرنشینی و تغییر برداشت از زن و خانواده را بازجست. سایر یافته های پژوهش نشان می دهد؛ شخصیت شناسی هر یک از این انواع ادبی و مطالعه ی نوع روابط قدرت میان این شخصیت ها تا اندازه ای می تواند بیانگر ارزش های جامعه ی مخاطبین اثر و آفرینندگان آن ها باشد.
تاریخ نگری محدث قمی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدث قمی بخش عمده ای از آثار علمی خود را به نگارش تاریخ اختصاص داد. علی رغم استقبال گسترده از آثار تاریخی وی، درباره نگرش تاریخی او پژوهش درخوری انجام نگرفته است. در این مقاله با نگاهی نوپردازانه به متن آثار تاریخی محدث قمی بینش تاریخی نویسنده ترسیم گردید و روشن شد آغاز و پایان هستی را جلوه ای از مشیت الهی می داند که برای جهان و آفرینش آرمانی در نظر گرفته شده است. محدث قمی نقش رهبران دینی و حاکمان را در سعادت و یا شقاوت جامعه برجسته می داند. تعریف و فایده مندی تاریخ از نظرگاه محدث قمی شرح تجارب و احوال گذشتگان است و این تجربه انگیزی تاریخ، فایده و سودمندی روشنی در زندگی مادی و معنوی انسان دارد و راه رسیدن به کمال را به سالکان می نمایاند. بدین سان، می توان گفت اساس اندیشه و فهم تاریخ نگاری محدث قمی بر اهمیت به ایده تحکیم ایمان و اعتقادات مذهبی جامعه شعیه استوار شده است. او تاریخ را کاربردی و مردمی می نگریست و می کوشید در زمانی که تألیف آثار علمی به زبان عربی ارزش بود به زبان فارسی و به شکلی روان اندیشه های خود را مکتوب کند.
بررسی آثار توفیق سبحانی در ارتباط با تاریخ و فرهنگ عثمانی و ترکیه
حوزههای تخصصی:
مقوله فرهنگ به عنوان یک عنصر مهم در مناسبات انسانی حدّ و مرزی را نمی شناسد و در طول تاریخ موجب نزدیکی ملّت ها بوده است. از همین رو شناخت فرهنگ ها و خرده فرهنگ های مختلف همواره از سوی ساکنان سرزمین های مختلف یک خواسته اساسی است. دو سرزمین ایران و عثمانی هرچند به لحاظ سیاسی در برهه های مختلفی از تاریخ دچار چالش و تنش های بسیار بودند، اما از نظر فرهنگی در تبادل فرهنگی به سر می برده اند و تأثیر و تأثّر دوسویه با بررسی های دقیق قابل مشاهده است. از این رو در دوران معاصر حرکتی از سوی فرهیختگان هر دو سمت آغاز شده است تا علاوه بر شناخت تاریخ و سرزمین مجاور خویش در صدد بازیابی عناصر فرهنگی متعلق به فرهنگ خودی در سرزمین بیگانه باشند. در ایران نیز در همین زمینه و بستر کسان بسیاری به تکاپو و تلاش افتادند تا بتوانند با حرکت به سمت ترکیه که باقی مانده ای از دولت بزرگ عثمانی است، هر چه بیشتر عناصر فرهنگ ایران را هویدا سازند. می توان از کسانی همچون مجتبی مینوی، محمد امین ریاحی و توفیق سبحانی در این ارتباط یاد کرد. تکیه اصلی در این مقاله بر روی توفیق سبحانی است تا مشخص شود این فرد تا چه حدی در ارتباط با ترک شناسی و عثمانی شناسی فعالیت داشته است. همچنین برای بازیابی عناصر فرهنگ ایرانی در عثمانی و ترکیه چه کرده و از این رهگذر چه آورده هایی را برای میهن خود به ارمغان آورده است. سبحانی با توجه به حوزه تخصصی خود بیشتر در عرصه ادبیات و مولوی پژوهی و تصوّف ورود کرده است. ضمن آنکه فهرست نویسی نسخه های خطی کتابخانه های ترکیه از کارهای شاخص اوست.
شاه اسماعیل صفوی و شاهنامه صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه اسماعیل حکومتی در ایران تأسیس کرد که شالوده اصلی آن را دیانت وملّیت تشکیل می داد. وی جهت ایجاد وحدت ملّی در ایران، مذهب تشیع را رسمیت بخشید. اوقصد داشت پیوند های ملّی را در ایران مستحکم تر کند. حضور ازبکان در نواحی شرقی و عثمانی درغرب، این ضرورت را ایجاب می کردکه حس میهن دوستی و وطن پرستی در ایرانیان بیش از پیش تقویت گردد. شاه اسماعیل عقیده داشت تقویت روحیه جنگاوری وسلحشوری در رویارویی با دشمن تنها با انگیزه های مذهبی تحقق پیدا نمی کند. آثار فراوانی که در دوره صفویه، به ویژه شاه اسماعیل اول به تأثیر از شاهنامه فردوسی پدید آمده، مؤیّد این است که فردوسی موردتوجه شاهان و درباریان و مهم ترین منبع الهام شاعران و هنرمندان این دوره بوده است. به گواهی تاریخ، شاه اسماعیل حامی اصلی آثاری است که با محوریّت شاهنامه فردوسی شکل گرفته است. نگارندگان در این پژوهش در پی پاسخ به چرایی این توجّه هستند. ازآنجاکه شاه اسماعیل شیعه مذهب است و بنا بر پیشینه اعتقادی خود به فردوسی به عنوان شاعری شیعه علاقه فراوانی داشته است، پیش فرض این تحقیق این است که شاهان صفوی به طور عام و شاه اسماعیل به صورت خاص به دلیل شیعی بودن به فردوسی توجه داشته اند. بررسی ها نشان می دهد غیر ازانگیزه های مذهبی، مصالح سیاسی وتمرکزگرایی عامل مهمّ توجه شاه اسماعیل به وحدت ملّی و احیای هویّت ملّی ایران و به تبع آن شاهنامه بوده است.