فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷٬۹۳۳ مورد.
اهمیت تاریخی سفرنامه های ایران (1900 - 1400 م)
حوزههای تخصصی:
مدارس قدیم مشهد: مدرسه دو در
منبع:
وحید بهمن ۱۳۵۰ شماره ۹۸
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزههای تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
چهارشنبه سوری؟
حوزههای تخصصی:
بررسی تحلیلی نهاد خلافت و سلطنت در آراء سیاسی غزالی
حوزههای تخصصی:
امام محمد غزالی به عنوان یکی از بزرگ ترین اندیشمندان سیاسی اسلام، سیاست و حکومت را ابزاری درخدمت تحقق منویات شارع مقدس می داند و در آثار خود بر تواَم بودن دین و مُلک تاکید می کند. او دین و پادشاهی را چون دو برادر می داند و درباره خلافت، امامت و مراتب سیاست، اندیشه ورزی کرده است. وی خلافت را به حکم شرع و نه عقل، ضروری و لازم می شمارد و میان منصب خلافت و سلطنت یا کشورداری قائل به تفاوت می شود. غزالی در روزگار خود هم نهاد خلافت را پیش روی داشت و هم سلطنت را، در این دوره خلیفه، دیگر بخشنده قدرت نبود، بلکه صرفاً مشروعیت دهنده به قدرت هایی بود که به نیروی زور و شمشیر به دست آمده بودند از این رو وی با در نظر گرفتن واقعیت های موجود زمانه یعنی پیدایش سلاطین بزرگ و مستقل، سعی در تقویت نهاد خلافت دارد و عقاید سیاسی غزالی پیرامون خلافت و سلطنت در ایجاد سازش میان این دو شکل گرفته و بیشتر حاصل مصلحت اندیشی او در توجیه اوضاع موجود است؛ تا از این طریق مقام و شان از دست رفته خلافت را بار دیگر احیاء کند و میان منصب خلافت و سلطنت رابطه نوینی را ایجاد کند. این مقاله با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای به بررسی اندیشه سیاسی امام محمد غزالی در خصوص نهاد خلافت و سلطنت و رابطه بین این دو می پردازد.
خواجه نصیرالدین طوسی و فتح بغداد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیل خروشان قتل و غارت مغولان از آسیای میانه تا ایران را در کام خود فرو برد و حتی شهر بغداد را به آتش و غارت و بیداد خود سوزاند. عده ای از نویسندگان شیعه و سنی باعث حادثه خونین بغداد را خواجه نصیرالدین طوسی می دانند؛ شیعیان هدف خواجه را از این کار، گامی به سود جهان اسلام، و سنیان نابودی اسلام می دانند. خواجه نصیرالدین طوسی اندیشمندی بلند مرتبه است که مقام مهم اداری وی در دستگاه مغولان و هماهنگی او با حمله هلاکو خان به بغداد از یک سو، فعالیت های گسترده او در زمینه های علمی و فنی و نجومی از سوی دیگر موضعی جدال انگیز را درباره او پدید آورده است. به نظر می رسد که طوسی هم از سوی ممدوحان خود و هم از طرف منتقدانش تا حدودی مورد قضاوت نادرست قرار گرفته است. در این نوشتار به میزان نقش یا عدم نقش خواجه نصیرالدین طوسی در یورش مغولان به بغداد پرداخته است
نمودهای ناسیونالیسم در کتاب های درسی
حوزههای تخصصی:
بی تردید، نظام آموزشی، یکی از مهم ترین پایه های هر جامعه به شمار می آید، که ضمن اثرگذاری بر دیگر نظام های اجتماعی، از آن ها نیز تأثیر می پذیرد.دولت پهلوی اول با هدف مدرن سازی کشور، از جمله این عرصه را مورد توجه خود قرار داد.از آنجا که هر نظام سیاسی دارای شاخصه هایی است، یکی از اصلی ترین شاخصه های عصر پهلوی اول ملی گرایی(ناسیونالیسم) بود، که در این دوره در شکل میهن دوستی، شاه پرستی، توجه به نژاد آریا و گذشته گرایی با تکیه بر دوران باستان بروز یافت.در این عصر میهن دوستی در پیوند نزدیک با مولفه های شاه پرستی و باستان گرایی قرار گرفت و در بخش های مختلف اجتماع آن دوره از جمله نظام آموزشی و به ویژه در تدوین کتاب های درسی تاثیر گذاشت. این مقاله تبلور پدیده ناسیونالیسم در کتاب های درسی تاریخ را با تکیه بر مقطع ابتدایی مبنای پژوهش قرار داده است و به این سؤال پرداخته است که پدیده ناسیونالیسم در این دوره چه تأثیری بر محتوای کتاب های درسی تاریخ گذاشت.پرسشی که پاسخ آن در «باستان گرایی»، «میهن دوستی» و «شاه پرستی» به مثابه مظاهر ناسیونالیسم در متون درسی تاریخ جستجو شده است.
روضة الشهداء: از روایات مجعول تا تأثیرگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب روضة الشهداء تألیف ملاحسین واعظ کاشفی (د. 910 ق) یکی از تأثیرگذارترین آثار سده های اخیر پیرامون واقعه کربلاست که به سبب اشاعه اخبار مجعول در تألیفات تاریخی و باور عمومی مورد انتقاد قرار گرفته است و آن را از اسباب اصلی رواج اخبار کذب و ضعیف تاریخی درباره واقعه کربلا دانسته اند. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا تمام دروغ ها و تحریف های مربوط به واقعه کربلا از این کتاب نشأت گرفته است یا پیش از این کتاب نیز وجود داشته است؟ در صورت منفی بودن پاسخ، دلایل ورود چنین اخباری به کتاب چه بوده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که روضة الشهداء سرچشمه همه اخبار مجعول مربوط به واقعه کربلا نیست و بسیاری از این دست اطلاعات مأخوذ از منابع پیش از کاشفی است. مقاله حاضر به بررسی اخبار ضعیف تاریخی و چگونگی ورود آنها در روضة الشهداء و نیز علل چند سده رواج این کتاب در جوامع سنی و شیعی اختصاص دارد.
سانسور مطبوعات، کتاب، فیلم برداری و عکس برداری در دوره ی رضاشاه ( 1320-1304)
حوزههای تخصصی:
رضا شاه در سال های پیش از جلوس بر تخت پادشاهی، اصلاحات اجتماعی به عمل آورد که امنیت کشور را تامین کرد. اما او با کودتای سوم اسفند 1299 نظام دیکتاتوری را بنا نهاد. از آن جا که وی نقد آزادی خواهان را بر نمی تافت، بر رسانه های جمعی به ویژه جراید سانسور شدیدی اعمال کرد. رضاشاه و کارگزارانش سانسور را وسیله موثری برای نظارت می دیدند. این پژوهش بر مبنای گزارش های موجود و روش تطبیقی، نشان می دهد که با تهاجم نیروهای متفقین، دیکتاتور و نظارت او بر جراید، فروپاشید و هیچ گروه اجتماعی یا فرهنگی، از رژیم حمایت نکرد.
اسکندر مقدونی و پیامد یورش های او(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسکندر مقدونی، چهره شگفت انگیز تاریخ که در نگارش سرگذشت وی دوگانگی به وجود آمده و روایت های دینی نیز به پیچیدگی داستان افسانه ای او افزوده تا او را به شخصیت نیمه اسطوره ای تغییر شکل داده است. البته تاریخ خوانان با شناختی که از دو چهرگی اسکندر دارند به خوبی می دانند آن گروه که وی را ارباب قهرمانان پیروزی های مثبت ارزیابی می کنند تنها کارشان بر اساس نادانسته ها و مفروضات است نه بر پایه حقیقت.نفوذ نماد اسکندر در تاریخ و فرهنگ پارسی، بسی مایه تعجب است، شاید یک سبب آن ایجاد قهرمان در برابر قهرمانان ایران زمین که جنبه مذهبی ندارد، باشد.تصویر مناسب و راستینی که می توان از وی با شیوه تحقیق دریافت کرد، روند این تعصبات را می کاهد در این مقاله بر آن شدیم تا پس از هزار سال، واقعیت وجودی اسکندر و پیامد ارزشی و تاریخی یورش و پیروزی های او را بازگو کنیم و دیگر این که چیرگی بر سرزمین پارسی با ورود تمدن و علوم یونانی به عرصه دانش اسلامی چه بوده است، این در حالی است که در روزگار هجوم اسکندر، دودمان فرهیختگان بزرگ ترین امپراتوری تاریخ بشر به ثبت رسیده است.
سیر تطور معنایی واژه قزلباش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکمانان مهاجر از شام و آناطولی طرفدار خاندان صفویه معاصر با دوران شیخ حیدر صفوی به توصیه شیخ خویش ملزم به استعمال نوعی کلاه سرخ رنگ دوازده ترک شدند. از آن پس این گروه به واسطه رنگ سرخ این سرپوش به قزلباش (سرخ سر) موسوم گشتند. کلاه قزلباشی به نماد طرفداری از جریان سیاسی-مذهبی صفویه مبدل گردید و مرز بین دوستان و دشمنان این خاندان با استعمال و عدم استعمال آن مشخص شد. واژه قزلباش از همان زمان تا دوران معاصر،در اراضی تاریخی دولت های صفوی، عثمانی و ازبک معانی و مفاهیم متفاوتی چون ترکمانان طرفدار طریقت صفوی، ارتش صفوی، دولت صفوی، سرزمین ایران، مذهب تشیع اثنی عشری، علویان، غالیان و ... به خود گرفت. این مفاهیم از سرزمینی به سرزمین دیگر و از دوره ای به دوره دیگر متغیر بود. با عنایت به اهمیت تشخیص درست مفهوم قزلباش در متون مختلف تاریخی، این پژوهش بر آن است تا با بهره مندی از منابع و مآخذ تاریخی و تاریخ نگاری سه حوزه سیاسی-جغرافیایی ایران، عثمانی و ازبک در زبان های فارسی، ترکی عثمانی، ترکی آذربایجانی و بعضاً عربی، ضمن شناخت کامل چگونگی و دلایل ابداع کلاه قزلباشی، خصوصیات ظاهری این کلاه، پیشینه استعمال سرپوش های سرخ رنگ و کلاه های ترکدار، تحقیر و تفاخر نسبت به استعمال آن، به تبیین سیر تطور معنایی واژه قزلباش در زمان ها و مکان های گوناگون بپردازد. نوع مطالعه در این پژوهش کتابخانه ای است و در آن از دو روش توصیفی و تحلیلی بهره برده شده است.
فقر ضد تاریخی گری در مواجهه با تاریخ؛ یک ارزیابی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی انتقادی رویکرد ضدتاریخی گری است.رویکردی که نیم قرن است در حوزه علوم انسانی فعال است و کارل پوپر از سرشناس ترین اندیشمندان این نحله است.روش کار، مطالعه اسنادی است.نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه انتقادات ضدتاریخی گری از تاریخی گری در مارکسیسم ارتدوکس موفق بوده، اما بسط نقاط ضعف تاریخی گری مارکسیستی به تاریخی گری در شکل عام آن، از ایرادهای مهم ضدتاریخی گری است.همچنین، تقلیل دادن منطق علم تاریخ، به منطق علوم طبیعی با ویژگی«ابطال پذیری»، دیگر اشکال ضد تاریخی گری است.این امر باعث شده در مطالعه تاریخ ارزش ها جایگاهی نداشته باشند، تقلیل گرایی منطقی به وجود آید، فردگرایی روش شناختی حاکم شود، و مدلی جایگزین برای مطالعه تاریخ ارائه نشود.لذا، ضدتاریخی گری از آن جایی که مخالف مطالعه تاریخ با چشم اندازی گذشته نگر، تبیینی و تحلیلی است، و به علت نقد سلبی و نه ایجابی نسبت به تاریخی گری، خود مبتلا به فقر نظری است.
بررسی اندیشه های تاریخی - سیاسی مورخان عصر غزنوی با تکیه بر عتبی، بیهقی، گردیزی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی و تبیین اندیشه های تاریخی – سیاسی سه مورخ معاصر عصر غزنوی است. تحقیق با نگرشی معناکاوانه انگیزه ها، نیات و افکار سه مورخ را در تألیف آثارشان تبیین می کند. در نبود اندیشه گرانی مانند خواجه نظام الملک، باید دبیر- مورخانی همچون عتبی، گردیزی و بیهقی را اندیشه گر و آثار آنان را منابع سیاسی سلطنت واقعاً موجود در دوره ی غزنوی دانست. گردیزی در بیان رویداد های تاریخی خون سرد و از جهت گیری های ارزشی و عاطفی در مورد حاکمان پیشین و سلاطین وقت عاری است. اما آثار بیهقی و عتبی "" برای کسی "" است. هدف این دو جاودان ساختن شکوه و جلال خاندان ترک تبار غزنوی است. عتبی با نوشتن تاریخ به زبان عربی درصدد تبلیغ اقدامات محمود غزنوی در سرزمین های عربی زبان خلافت است و بیهقی تاریخ و زبان فارسی را برای مشروعیت بخشیدن به خاندان گمنام غلامان ترک سامانی به کار می گیرد. به عکس آن دو گردیزی کهن ترین تاریخ مستقل زبان فارسی را پی می ریزد تا تاریخ و هویت ایرانی را در عرصه تاریخ و در کنار تاریخ بیگانگان حاکم بر ایران زنده نگهدارد و تداوم بخشد.
از تاریخ تا داستان؛ تحلیل عناصر مشترک بین تاریخ و داستان
حوزههای تخصصی:
تئاتر، سینما، تاریخ، سفرنامه و خاطره از «روایت» بهره می گیرند اما داستان به شمار نمی آیند. در این گونه های روایت ابزار ارتباط متفاوت است هر چند ممکن است در اصل روایت تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشند. تاریخ داستانی است که واقعیت دارد. برای مثال اگر از روی یک داستان فیلمی ساخته شود، یا نمایش نامه ای بر روی پرده اجرا شود، فقط ابزار بیان روایت عوض می شود. یعنی در همه این آثار «داستان» عامل زیر بنایی است. پس در همه آثاری که به شکلی نزدیک به داستان هستند می توان روایت را مشاهده کرد. تاریخ به خاطر نقل پی در پی حوادث که شاهان و امیران، قهرمانان آن هستند به داستان نزدیک می شود و در تاریخ عنصر روایت به کار می رود که توالی زمانی دارد. علاوه بر این «گفتگو»، «حقیقت مانندی»، «صحنه سازی» و «کشمکش» از عناصر مشترک بین داستان و تاریخ است. اما داستان به دلیل این که با ظرافت هنری ساخته می شود و دارای قاعده و قانون خاص است (مقدمه، پیرنگ، شخصیت پردازی، فضاسازی و...) به مقوله هنر تعلق دارد در حالی که تاریخ چون همانند داستان، هنری و با قاعده ساخته نمی شود، به مقوله علم تعلق دارد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عناصر مشترک بین داستان و تاریخ می پردازد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که داستان و تاریخ از زمان ارسطو با یکدیگر ارتباط داشته اند و هنوز هم این ارتباط میان این دو قالب وجود دارد.