فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
517 - 530
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی، به سبب گیرایی و جذابیت خاص، جایگاه ویژه ای دارد و از فنون مهم ادبی به شمار می آید. از مهم ترین وظایف داستان این است که فضیلت های اخلاقی و معنوی را از سوی شخصیت ها و قهرمانان داستان ترویج کند و با پلیدی ها و بی عدالتی ها به مبارزه برخیزد. از این رو، داستان نویس متعهد باید سعی بر آن داشته باشد که علاوه بر سرگرم کردن خواننده، از هدف نهایی خود، که همانا تعلیم دادن و آگاه کردن خواننده است، غافل نباشد. نجیب کیلانی، ادیب و داستان نویس برجسته معاصر، می کوشد با گنجاندن شخصیت های مختلف داستانی، رسالت دینی خود را به انجام رساند و سبک زندگی صحیح اسلامی را برای نسل جوان بازگو کند؛ در این مقاله، سعی شده که شخصیت پردازی زن در این سه رمان، که به ترتیب درون مایه های اجتماعی، تاریخی و اسلامی دارند، بررسی شود. نگارندگان در این مقاله از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده و در نتایج پژوهش دریافته اند که نویسنده در شخصیت پردازی های خود از شیوه های مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده و از هر نوع شخصیتی، اعم از ایستا، پویا، مثبت، منفی و...، سود جسته است. شخصیت های زنانه در هر سه رمان شخصیت فرعی اند که کیلانی با مهارت کامل توانسته از رهگذر آن ها به اهداف اصلی خود، که اعتلای فرهنگ اسلامی است، دست یابد.
واکاوی مسئله زن در گفتمان شعری بشری البستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
119 - 138
حوزههای تخصصی:
زبان از دیرباز با موضوعات اجتماعی در ارتباط بوده و درهم تنیده اند و ارتباط بین این دو امکان ناپذیر است. درحقیقت، تأکید تحلیل گران انتقادی گفتمان بر بافت اجتماعی گفتمان، نشان از این ارتباط ناگسستنی بین گفتمان به انواع مختلف آن و موضوعات اجتماعی دارد. از موضوعات مهم اجتماعی، که بخش گسترده ای از فضای آثار اندیشمندان را به خود اختصاص داده است، موضوع زن و جایگاه اجتماعی اش است. بشری بستانی، شاعر متعهد عراقی، یکی از روشن فکران بزرگ عرصه ادب و شعر معاصر عربی است، که در آثار شعری اش به موضوع زن به منزله ساختاری قومی تمدنی پرداخته است. وی در شعر خویش به دفاع از حقوق زن پرداخته و با وام گیری از بزرگانی چون جبران و ابن عربی و دیگران و با رد مردسالاری و مرگ فرهنگی اجتماعی زن، بر ایجاد توازن بین زن و مرد و رساندن جامعه به رشد و پیشرفت از این طریق همت گمارده است. بشری در گفتمانش برای بیان ایدئولوژی هایش زبانی آمیخته به سنت را به کار گرفته و با استفاده از واژگان نقش گرا و تصاویر فنی در پی تغییر است. در این جستار، سعی بر آن داریم که با روش توصیفی تحلیلی در اشعار بشری بستانی اندیشه این اندیشمند معاصر عرب را بررسی و کنکاش کنیم.
بررسی جایگاه زن در تاریخ بیهقی و مقایسه ی آن با برخی کتب منثور (قرون 5 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱
77-88
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی حاضر با توجه به ویژگی ها و صفاتی که در برخی از کتب معروف منثور (قرن 5 تا 7)، برای زنان برشمرده اند به بررسی شخصیت و جایگاه اجتماعی زنان در آن دوران پرداخته شده و سعی بر دست یابی به شناختی مستند از چهره و سیمای زن در اوضاع و شرایط اجتماعی آن روزگار است.
گفتمان قرآنی در ابعاد حضور اجتماعی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
539 - 556
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در اجتماع از مسائل مهم و از موضوعات قابل بررسی و پژوهش است، زیرا حضور در اجتماع از یک نیاز فطری انسان سرچشمه می گیرد. از همین رو، قرآن کریم طی آیات مختلف این نیاز فطری را پاسخ داده و حضور اجتماعی زنان را به رسمیت شناخته و در این زمینه همه مسائل اجتماعی مربوط به آن ها را با معرفی زنان الگو بیان کرده است؛ زنانی که تبیین عملکرد آن ها به خوبی می تواند مؤلفه ها و آداب اجتماعی زنان را در ابعاد گوناگون به طور دقیق و مطلوب مشخص کند. با وجود اهمیت فوق العاده این مبحث، فعالیت های علمی انجام گرفته در این زمینه (دیدگاه اسلام درباره وجوب و چگونگی حضور زنان در ابعاد گوناگون اجتماع) اندک و انگشت شمار بوده و اغلب به منابع روایی تکیه داشته اند. ازاین رو، این مقاله با استنادات قرآنی، تأییدات روایی و استدلالات عقلی به بررسی و تبیین حضور اجتماعی زن در سه محور وجوب حضور، ابعاد حضور (سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی) و شرایط حضور در اجتماع با روش توصیفی تحلیلی بر مبنای تعقلی منطقی می پردازد و نتیجه می گیرد که حضور در اصل مجاز است و در بعضی شرایط وجوب پیدا می کند و این حضور در همه ابعاد و البته با شرایط خاص خود است.
مقایسه انتظارات و هدف از ازدواج زنان و دختران ساکن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
345 - 360
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه انتظارات و هدف از ازدواج زنان و دختران شهر شیراز بود. تعداد 180 شرکت کننده (90 زن و 90 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه ساختار یافته و مقیاس نگرش و انتظار ازدواج (MAES) در نظر گرفته شد. آزمودنی ها پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس نگرش، و انتظار از ازدواج (36 سؤالی) را کامل کردند. برای تحلیل داده از روش توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمونt و کای دو استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین انتظارات از ازدواج زنان و دختران وجود داشت (05 / 0P<). یافته ها تفاوت معناداری بین دو گروه در سه خرده مقیاس اصلی انتظارات، قصد ازدواج، نگرش کلی به ازدواج، و انتظار از ازدواج را نشان داد. در خرده مقیاس های فرعی، تفاوت معناداری بین نگرش منفی به ازدواج، ترس/ شک و تردید و عشق در زنان و دختران وجود داشت. اما تفاوت معناداری در سایر خرده مقیاس ها از قبیل احترام، اعتماد، مسائل مالی، معنا، و صمیمیت جسمانی مشاهده نشد. همچنین، از نظر هدف از ازدواج بین اهداف با انگیزه عاطفی، مذهبی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، و ایده آل گرایانه تفاوت معنا داری (01 / 0P<) مشاهده شد، اما بین اهداف جنسی تفاوت معنادار نبود. نتیجه کلی این مطالعه بیانگر این است که زنان نسبت به دختران انتظارات بالاتری از ازدواج داشتند و هدف از ازدواج زنان و دختران متفاوت بود.
بازنمایی جنسیت در گفتمان رمان (1375تا1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
55-74
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در پی چگونگی بازنمایی زنان در دوره ی اصلاحات (1384تا1375) از طریق رمان های به نگارش درآمده توسط زنان هستیم. مهم ترین ویژگی برخی از آثار تولیدشده در این دوران، گفتگوی درونی راوی با خود است. از آن جایی که چنین عنصری در ادبیات ایران نوظهور است درصدد پاسخگویی به این سوال هستیم زنان در این دسته از رمان ها چگونه بازنمایی می شوند؟ فرکلاف از یک سو به قدرت توجه ویژه ای نشان می دهد و از سوی دیگر به سوژه ی خلاق اعتقاد دارد و مفهوم فاعل گفتمان را مورد توجه قرار می دهد. به همین منظور با استناد به نظریه ی وی کوشیده ایم به بررسی این مهم بپردازیم. با استناد به نظریه ی فرکلاف رمان های چراغ ها را من خاموش می کنم، انگار گفته بودی لیلی و پرنده ی من انتخاب و با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان مورد تحلیل واقع شدند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد؛ شخصیت اصلی این رمان ها دو تصویر از خویشتن بازنمایی می نمایند. آنان ابتدا در جهت هماهنگی با فرهنگ سنتی عمل می کنند اما در میانه ی راه در اثر رویارویی با تضادها و حوادث بیرونی زندگی شان دگرگون می شود، در معرض انواع آشوب ها و تلاطم های درونی و بیرونی واقع می شوند، و از همین ره گذر شروع به بازاندیشی پیرامون دنیای اطراف خود می نمایند. پس از بازاندیشی موفق می شوند دنیایی جدید را بنا کنند، دنیایی که با فرهنگ سنتی بسیار متفاوت است.
واکاوی مؤلفه های تفکر فلسفی در کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی دختران پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
491 - 509
حوزههای تخصصی:
آموزش فلسفه به دانش آموزان تا حد زیادی قدرت مواجه آن ها با بحران های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و انتخاب رشته، شغل، همسر و... را افزایش می دهد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های تفکر فلسفی در کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی (ویژه دختران) پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه می باشد. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا و جامعه اطلاع رسان شامل یک جلد کتاب درسی دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1399-1400 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا باتوجه به معیارهای تفکر فلسفی (شامل سه حیطه استدلال، قضاوت و مفهوم سازی و دوازده مؤلفه) می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مؤلفه های مورد نظر به عنوان ملاک های تحلیل، با استفاده از تکنیک ویلیام رومی به تحلیل کتاب مذکور اقدام شد. علاوه بر این از آزمون خی دو جهت مشخص کردن نحوه توزیع مؤلفه ها در محتوای کتاب مزکور استفاده گردید. باتوجه به تحلیل ضریب درگیری (ISE=0/94) به دست آمده از محتوای کتاب مورد بررسی، می توان اظهار داشت که میزان توجه کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی (ویژه دختران) پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه به مؤلفه های تفکر فلسفی، در حد نسبتا مطلوب (ضریب درگیری پایین تر از 1) و به صورت نیمه فعال می باشد. همچنین نتیجه حاصل از آزمون خی دو (Sig: 0/006، Chi-Square: 26.316) نشان داد که میزان توزیع مؤلفه ها در کتاب یادشده به طور معناداری نامتوازن می باشد. به گونه ای که مؤلفه شناخت با 36/5 درصد فراوانی، دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه تمرکززدایی با 42/2 درصد فراوانی، کم ترین فراوانی را در مؤلفه های تفکر فلسفی به خود اختصاص داده اند.
بررسی تطبیقی نظام خویشاوندی با محوریت خانواده و ازدواج میان زرتشتیان پیش از اسلام و زرتشتیان امروزین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
535 - 550
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت نظام خویشاوندی، خانواده و ازدواج میان زردشتیان پیش از اسلام و زردشتیان امروزین انجام گرفته است. در این پژوهشِ درزمانی، تغییر و تحولات نظام خویشاوندی با تأکید بر خانواده و ازدواج در ایران دوران ساسانی و زردشتیان امروزین با استفاده از روش کتابخانه ای و مردم نگاری بررسی شده است. تغییر و تحولاتی که در نظام خویشاوندی، خانواده و ازدواج در این پژوهش بررسی شده اند از دیدگاه کلود ریویر و جورج مرداک حرکت می کنند. این دو اندیشمند نظام خویشاوندی را در مرتبه ای پنداشته اند که کمترین تغییرات در آن متصور است. بااین حال، ریویر از میان عناصر خویشاوندی ازدواج را در بالاترین سطح تاثیرپذیری می انگارد. در این پژوهش، این مسئله بررسی شده است و صحت این پنداره با توجه به یافته ها و نتایج تحقیق تائید میشود. همچنین، گزاره هایی همچون گذار فرهنگ از اجزای ساده به سمت اجزای پیشرفته در رهیافت تطور فرهنگی مورد مناقشه قرار می گیرد و با توجه به یافته های پژوهش درباره نظام خویشاوندی روشن می شود که اجزای فرهنگ لزوماً از سطح ساده به سطح پیشرفته میل نمی کند و همچنین عناصری از فرهنگ قابل رؤیت است که الزاماً با تغییر همراه نیست.
مطالعه نقش ماهه زن در آثار رزمی حسین قوللرآقاسی در نقاشی قهوه خانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
393 - 410
حوزههای تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای سبکی از نقاشی است که از سوی نقاشان مکتب ندیده آغاز شد. از ویژگی های شاخص هنرهای نقاشی قهوه خانه ای حضور زنان در این تصاویر است که کمتر به آن پرداخته شده است. زنان در این نقاشی جایگاه کمتری داشته و تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته اند. هدف از این پژوهش مطالعه ویژگی نقش زنان و حضور آنان در نقاشی های قهوه خانه ای در آثار حسین قوللرآقاسی است. در این زمینه، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤالات است: ویژگی های بصری زنان در این تصاویر چگونه است ؟ روش این تحقیق از نوع تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که زنان به مثابه عنصری پویا در نقاشی های قوللرآقاسی حضور داشته و با پوشش اسلامی ایرانی در ترکیب بندی آثار از جایگاه والایی برخوردار بوده اند. در آثار قوللرآقاسی، زن بیشتر در گونه های حماسی مورد توجه قرار گرفته است. زنان در آثار او به شکل پهلوانی و مردانه و با حفظ هویت زنانه به تصویر کشیده شده اند. زنان در داستان های شاهنامه کمتر نقش های اصلی را برعهده دارند و بیشتر نقش مکمل مردان را ایفا می کنند، اما این بدین معنا نیست که آن ها هیچ گاه تأثیری اساسی بر روند داستان ها نمی گذارند. درواقع، آن ها در تکمیل قهرمان پروری نقش مردان به کار رفته اند. مهم ترین ویژگی های این زنان خردمندی، فرزانگی و حکمت است. در این مقاله، نتیجه گرفته می شود که قوللرآقاسی با استفاده از نشانه های تصویری برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب در آثاری که شخصیت اصلی آن را زنان تشکیل داده اند تلاش کرده است با استفاده از این نشانه ها نگاه گفتمانی متفاوتی را در معنای تصویری آثار خود در نقش این زنان به تصور بکشد.
مطالعۀ کیفی چالش های مشارکت سازمان های مردم نهاد (NGOs) در تحقق حمایت اجتماعی در قبال خانواده های در معرض آسیب: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
761 - 779
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه اجتماعی کشورها در گرو مشارکت سازمان های مردم نهاد در تحقق حقوق گروه ها و افراد جامانده اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانواده های در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیت پذیری همه افراد جامعه و از سوی دیگر با حقوق افراد در جامعه مرتبط است، مشارکت سمن ها و بررسی چالش های آن ها می تواند حمایت از این خانواده ها را تسهیل کند. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش شناسی تحلیل محتوا انجام شد. در این روش، انتخاب نمونه بر گزینش هدفمند و معیارمحور استوار است. به این منظور بیست سمن فعال در حوزه اجتماعی زنان به روش نمونه گیری هدفمند از میان پنجاه سمن فعال در این حوزه در شهر تهران انتخاب شدند. درمجموع با توجه به آمادگی و پذیرش مصاحبه، ده سمن در پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. زن بودن نمونه ها از آن جهت حائز اهمیت است که مشارکت داوطلبانه در حوزه خانواده و آسیب اغلب با استقبال زنان مواجه می شود و زنان نقش پررنگ تری در این امر دارند. از این رو برای به دست آوردن داده ها از گروه با مشارکت پذیری بیشتر، زن بودن شاخص مهمی برای پژوهش بود. نتایج پژوهش بر این امر تأکید دارد که مشارکت سمن ها را نمی توان صرفاً در یک طیف خطی صفر و یکی دید، بلکه باید براساس نوع و نحوه فعالیت آن ها، میزان مشارکت آنان را براساس یک طیف با دو سر مشارکت منفعلانه تا مشارکت فعال دانست.
تجلّی کهن الگوی مادر مثالی در مادرانه های شعر محمد قیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
133 - 151
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها به مثابه مفاهیم مشترکی از گذشته های دور در ضمیر ناخودآگاه بشر به جا مانده که این صور برای رسیدن به مرزهای خودآگاهی در خواب ها و رؤیاها و نیز آثار ادبی جلوه می کند. یکی از کهن الگوهایی که یونگ آن را در شمار پرمعناترین تجلیات روان جمعی به شمار می آورد، کهن الگوی مادر مثالی است که با ماهیتی مثبت و منفی، گاه به شکل شخصیت مادر واقعی و گاه در قالب اشکال و نمادهایی که بر جنبه مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی می یابد. محمد قیسی شاعر معاصر فلسطینی است که در سروده های خود به کهن الگوی مادر مثالی توجه وافر داشته و برای عمق بخشیدن به معانی شعر خود با الهام از متون دینی بر این کهن الگو جامه ای نو پوشانده است. از دستاوردهای این پژوهش، که به روشی توصیفی تحلیلی تدوین شده است، چنین استنباط می شود که در شعر محمد قیسی کهن الگوی مادر مثالی نمادی برای وطن اشغالی است و به مفاهیمی چون امید، پایداری، خیزش، آزادی و منجی ملت فلسطین دلالت دارد.
درمان بومی در میان زنان ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
59-78
حوزههای تخصصی:
این مقاله که بر اساس یک تحقیق میدانی انجام گرفته است، پیرامون شناخت و بررسی یکی از شیوه-های درمان بومی ترکمن ها می باشد. شیوه های درمان بومی در میان ترکمن ها متعدد است. از پرخوانی تا دامارتوتان و «ایشانی» و برخی دیگر. این پژوهش متمرکز بر شیوه ی «ایشانی» می باشد. شیوه ی درمان «ایشانی» در میان زنان ترکمن یکی از عجیب ترین پدیده های فرهنگی است که از درون این فرهنگ برخاسته است. این آیین سبب می شود این فرهنگ که ریشه هایش در فرهنگ اقوام آسیای مرکزی است، استحکام یابد. در این مقاله ضمن بررسی آیین «ایشانی» به ویژگی های زنان درمانگر ترکمن می پردازیم و شخصیتی را که از درون این آیین متحول شده است، مشاهده می کنیم. درمان های بومی به صورت مجموعه ای از تکنیک ها و ابزارهای گوناگون است که به صورت آیین و مراسمی خاص اجرا می شود. شفا و درمان بومی همواره به شیوه های سنتی در میان جوامع وجود داشته است. انسان و بیماری و یافتن راه های نجات از درد با فرهنگ انسان عجین بوده است. اطلاعات دانش بومی جوامع حاکی از شیوه های درمان بومی است. کشف، شناخت، بررسی و ثبت دانش بومی از سویی کمک به شناخت عمیق تر گوشه های تاریک و پنهان فرهنگی می کند و از سوی دیگر باعث شناخت شیوه های درمانی می شود که در هر اقلیمی شکل گرفته و متناسب با ویژگی های آن جامعه رشد نموده است. یکی از جنبه های درمان بومی این است که بیمار درمانگر را به چشم یک شفادهنده و رابطی میان جهان ماورایی و این جهان می نگرد. از نظر افراد بومی درمان جزء وظایف درمانگر نیست بلکه درمان گر واسطه ای است برای شفای بیمار. شفا در رابطه با نیروهای ماوراءالطبیعه قرار دارد و در باورها و اعتقادات مردم، شفا همواره جایگاه خاصی داشته است. این مقاله به شیوه ی درمان بومی تحت عنوان: «ایشانی» می پردازیم. درمان گران بومی که از شیوه ی «ایشانی» استفاده می کنند به نام «ایشان» در بین ترکمن ها شناخته میشوند. شیوه «ایشانی» از جمله آیین های درمانی است که با سایر درمان های بومی ترکمن ها خصوصاً «پرخوانی» تفاوت بسیاری دارد. در حالی که شیوه «پرخوانی» بیشتر متمرکز بر فرهنگ شامانی، آیین به جا مانده از زمانی که ترکمن ها با سایر اقوام مرکزی در آسیای میانه ساکن بودند، حکایت می کند، آیین «ایشانی» برتافته از فرهنگ اسلامی است و عجین با باورها و اعتقادات مذهبی است. این مقاله متمرکز بر معرفی این آیین درمان بومی ترکمن ها است.
پدیدارشناسی همسرگزینی دختران جوان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
49 - 71
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای برای گزینش همسر، بنا بر شرایط و مقتضیات آن جامعه، معیار ها و هنجارهایی وجود دارد. به بیان دیگر، همسرگزینی امری اجتماعی و تا حد زیادی تحت تأثیر ارزش های غالب در جامعه است. بیشتر تحقیقات انجام شده در این حوزه از استراتژی های قیاسی و روش های کمّی برای بررسی این پدیده بهره برده اند؛ در صورتی که این پدیده در تجربه زیسته عاملان اجتماعی ابعاد ذهنی و مصادیق عینی متنوع و در عین حال پیچیده ای دارد. بر این اساس، در مطالعه حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدار شناختی به بررسی و بازسازی معنایی همسرگزینی به منزله پدیده ای اجتماعی در میان زنان جوان پرداخته شود. این بررسی پدیدارشناسانه با مشارکت پانزده دختر جوان متأهل در شهر مشهد، که به صورت هدفمند گزینش شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که به طور کلی سه الگوی غالب برای گزینش همسر وجود دارد که عبارت اند از: سبک مبتنی بر الگوهای سنتی، سبک مبتنی بر تعاملات دوستانه، سبک بینابینی (تعاملات دوستانه تحت نظارت خانواده). همچنین، معیارسازی، کنترل معیار، انطباق یابی، پذیرش و گزینش نهایی بیانگر ابعاد اصلی و مشترک فرایند گزینش همسر از سوی مشارکت کنندگان در تحقیق بوده است.
مطالعۀ تطبیقی نقوش لباس بانوان در شهرستان میناب و سفال کلپورگان بلوچستان مبتنی بر رویکرد پیش متنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
301 - 325
حوزههای تخصصی:
همجواری سیاسی و جغرافیایی دو استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان در ایجاد اشتراکات فرهنگی آنها موثر می باشد، از جمله این اشتراکات، شباهت های موجود بین نقوش سفالینه های کلپورگان با نقوش لباس بانوان میناب است که خود مستلزم بررسی و پژوهشی مستقل است، لذا محور اصلی این پژوهش، بررسی پیش متن ها و نیز وجوه اشتراک و افتراق نقوش به کار رفته در دو صنعت هنری مذکور می باشد. پرسش های این مقاله عبارت است از اینکه پیش متن نقوش لباس بانوان میناب و سفال کلپورگان چیست و نقاط تشابه و تمایز بین آن ها چه می باشد؟ این تحقیق از نوع کیفی، به روش توصیفی - تحلیلی و دارای مبانی نظری مبتنی بر رویکرد بینامتنیت است. اطلاعات آن بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که کاربرد پیش متن های مشترک چون طبیعت، باورهای قومی و ذوق بانوان در ایجاد اشتراکاتی بین نقوش سفال کلپورگان و نقوش لباس بانوان میناب، نقشی کلیدی بر عهده داشته، این وجوه مشترک هم در کاربرد فنون بصری چون تکرار، تقارن و تعادل مشهود است و هم در ساختار طراحی نقوش که مشتمل بر سه نوع گیاهی، حیوانی و هندسی است، به ویژه کاربرد وسیع نقوش هندسی که در سفالینه ها عمدتاً در قالب اشکال دایره و لوزی جلوه گر شده و در نقوش لباس بانوان در شکل مثلث دیده می شود. وجود این مشترکات در کنار اندک تمایزها منجر به پیدایش وجوه مشترک در فرهنگ و هنرهای دیگر مناطق مذکور شده و بالطبع در تقویت ارزش های فرهنگی آن ها موثر بوده است.
بازتاب رنج های زن عرب در رمان های هیفاء بیطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
119 - 131
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی نمایان ساختن رنجهای زن عرب در رمانهای «هیفاء بیطار»، نویسند? سرشناس سوری است. این نویسنده در نوشته های خویش روی هم رفته هم? دوره های زندگی زن عرب از نوجوانی و جوانی تا میانسالی را نشان می دهد. پژوهنده می کوشد رنجهای شخصیتهای زن را در رمانهای این نویسنده سوری بکاود. می توان گفت صدای زن تحصیلکرد? ناکام در سپهر زناشویی، صدای چیر? رمانهای پیش گفته است. در این رمانها، ما با رنجهای زن مطلقه یی آشنا می شویم که فرودست احساس شکست و سرخوردگی است؛ او می کوشد از رهگذر ارتباط با مردان به نبرد دیو تنهایی که سراسر هستی اش را گرفته است برود. از این رو بیشتر رمانهای بیطار، رنجهای زنی را می نماید که با سرکوب جامع? مردسالار عربی و گذر سنگین زمان می ستیزد.
تجربه زیسته زنان از خشونت کلامی در خانواده (مطالعه موردی: زنان شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
245 - 264
حوزههای تخصصی:
اگرچه در دنیای جدید خشونت فیزیکی کمتر از گذشته به چشم می خورد، خشونت های کلامی به دلیل اینکه همواره در ساختار فرهنگی جامعه پنهان مانده است کمتر مشخص می شود و به دلایل فرهنگی در بسیاری از موارد به رسمیت شناخته نمی شود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته زنان از خشونت کلامی، 11 نفر از زنانی را که به مراکز مشاوره شهر کاشان مراجعه کرده بودند، با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق، مورد مطالعه قرار داد و با روش تحلیل تماتیک داده ها را تحلیل کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد تجارب زنان از خشونت کلامی در محیط خانواده در قالب دو مقوله ابعاد گوناگون خشونت کلامی و دلایل بروز آزار و خشونت کلامی بیان شده اند. ابعاد گوناگون خشونت کلامی حاصل کشف مقولات تفسیری نظیر بی اعتنایی به زن، خشونت کلامی در پوشش شوخی، پایین آوردن ارزش و احترام زن، برخورد تحکم آمیز با زن و مقولات تفسیری سیستم اجتماعی شدن نامناسب، تبعیض و نابرابری جنسیتی، ضعف قوانین، ارزش های مردسالاری و یادگیری اجتماعی از عوامل مهم و مؤثر بر دلایل بروز خشونت کلامی بوده اند.
تحلیل جامعه شناختی تأثیرات مدرن شدن بر خانواده ایرانی و ضرورت تدوین الگوی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
63 - 84
حوزههای تخصصی:
نهادهای اجتماعی جامعه ایران در سیر تحولات ناشی از مدرنیته به طور کامل، یک سان و هم زمان دچار تغییر نشدند. در این میان، سطوح خرد، میانه و کلان در ساختار خانواده به گونه ای ناهماهنگ نسبت به تغییرات جامعه، متأثر گردید. از این رو، امروزه شاهد برهم کنشی ناسازگار بین برخی از اجزای مرتبط با خانواده سنتی با پاره ای از ارزش های برخاسته از مدرنیته می باشیم. هم چنین، به دلیل عدم سنخیت برخی از تحولات خانواده با تغییرات فعلی جامعه، این امر به منشأیی برای بروز آسیب ها و مسائل اجتماعی شده است. در چنین وضعیتی، نه می توان خانواده ها را به نظام هنجاری سنتی خانواده ترغیب کرد و نه می توان پذیرش نظام هنجاری مدرن را مطلوب دانست. آنچه در این مقاله در خلال طرح مناقشات نظری درباره وضعیت و چشم انداز خانواده پیشنهاد می شود، ضرورت شکل گیری الگویی از خانواده است که ضمن سازگاری با دو مؤلفه هویتی جامعه ایران؛ یعنی دین و فرهنگ ملّی، از توان جذب مؤلفه های جدید متناسب با تحولات اخیر نیز برخوردار باشد و بتواند با فراهم آوردن برخی قابلیت ها، از مسائل اجتماعی در خانواده، پیشگیری نماید.
تحلیل نمادین رنگ در دیوان فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
215 - 226
حوزههای تخصصی:
شاعران معاصر از تأثیر شگرف رنگ بر جسم و روح انسان سود جسته و برای بیان احساسات و عواطف درونی یا تشریح اوضاع اجتماعی و سیاسی زمانه خود از آن بهره گرفته اند. فدوی طوقان، شاعر متعهد و تأثیرگذارِ عرصه مقاومت فلسطین، نیز به کمک عنصرِ رنگ جلوه های مختلفی از دردمندی، دلتنگی، آرزومندی، و آرما نخواهی را در آثار خود به نمایش گذارده است. احساس زنانه و روح لطیف شاعر از ی ک سو و موقعیت سیاسی و اجتماعی حاکم بر سرزمین فلسطین از سوی دیگر، او را به سمت نمادگرایی و رنگ پردازی سوق می دهد. در این پژوهش، به روشی تحلیلی توصیفی، پربسامدترین مفاهیم نمادین رنگ از دیوان فدوی استخراج شده است . از یافت ه های پژوهش برمی آید که رنگ سیاه، سبز، و قرمز از پرتکرارترین رنگ ها به شمار می آیند. شاعر رنگ سبز را در معنی شادی، امید، نشاط، حرکت، و زیبایی یا سرزمین فلسطین و طبیعت این مرز و بوم به کار گرفته است. رنگ سیاه نیز بر مفاهیمی چون غم، اندوه، نومیدی، ظلم، خفقان، و حضور صهیونیست ها دلالت دارد. رنگ قرمزْ سرخی خون شهید، خروش همگانی، و عزم ملی را در اذهان متبادر م یسازد.
تحلیلی جامعه شناختی از ضرب المثل های زنانه در شهرستان لامرد استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
101 - 120
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها جملات کوتاهی هستند با مفاهیمی عمیق و برخاسته از قالب ها و تصورات اجتماعی که جهت گیری و تشخیص موقعیت های اجتماعی را فراهم می کنند. این مطالعه به دنبال بررسی بازتاب مفهوم زن و مسائل زنان در میان ضرب المثل های محلی شهرستان لامرد می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به گردآوری و تحلیل ضرب المثل هایی در خصوص زنان پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهند? آن است که در این جامعه هیچ گونه نقش اجتماعی و یا حرفه ای برای زنان قائل نبوده و ضرب المثل ها پیرامون دو محور ویژگی های مختلف شخصیتی زنان و نقش های آن ها درون خانواده از جمله نقش مادری و همسری معطوف به مردسالاری موجود در این شهر شکل گرفته است.
بازنمایی زنانگی در نقاشی های زنان کُرد (تحلیل نشانه شناختی نقاشی های نگین وکیلی و اکرم کریمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
267 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار تحلیل نشانه شناختیِ بازنماییِ زنانگی در نقاشی های زنان کُرد است. میدان مطالعه، نقاشانِ زن در شهر سنندج در دو دهه اخیر است که دو تن از و پرکارترینِ آن ها، به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده اند. تحلیل تابلوهای نگین وکیلی و اکرم کریمی، بر اساس مدل نشانه شناسیِ اجتماعی کرس و لیون، در سطوح سه گانه معانی بازنمودی و تعاملی و ترکیبی، بیانگر آن است که دو نقاش، به رغم اشتراک در مضمون و سبک بازنمایی، به دو نقطه متفاوت می رسند: زنانگیِ بازنموده در نقاشی های وکیلی نوعی جنسیت گرایی بازاندیشانه است، اما در آثار کریمی نوعی جنسیت گرایی منفعلانه. در تابلوهای وکیلی چون الگوی پیوندِ عناصر، روایتی است، راه برای بازاندیشی در هویت زنانه باز می شود، اما در تابلوهای کریمی عناصرِ تصویر بر اساس الگویی مفهومی به هم پیوند خورده اند و لذا ناخواسته نوعی جنسیت گرایی منفعلانه بازتولید می شود. وکیلی سوژه را در فضایی طبیعی و باز که یادآور جایگاه زن در تفکر اسطوره ای است نمایش می دهد، اما کریمی سوژه را در فضای خانه که تداعی گر جایگاه او در جوامع سنتی است بازنمایی می کند. تابلوهای وکیلی مخاطب را فرامی خوانند تا به نقش عوامل بیرونی در شکل بخشیدن به هویت و سرنوشت زنان توجه کند، اما تابلوهای کریمی مخاطب را به همدلی و همذات پنداری با زنی که محور اصلی زندگی خانوادگی است فرا می خوانند. سوژه بازنموده در آثار هر دو نقاش در متن عناصر نسبتاً مقدسِ جوامعِ سنتی (طبیعت و خانواده) به نمایش درمی آید، اما اولی ما را به تأمل انتقادی در آن وضعیت وادار می کند، و دومی ناخواسته ما را در نوستالژی آن وضعیت فرو می برد.