فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه و بهبود کیفیت زندگی از آرمان هایی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. یکی از مقولات بسیار مهم در امر توسعه، که مدت ها مورد غفلت نظریه پردازان و سیاستگذاران قرار گرفته بود، موضوع زنان است. از این رو، در این پژوهش، هدفْ بررسی وضعیت و موقعیت زنان در برنامه های توسعه پس از انقلاب است. روش استفاده شده، توصیفی تحلیلی است و تحلیل یافته ها بر اساس الگوی نظری نهادگرایی، با تأکید ویژه بر دیدگاه های آمارتیا سن، انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، عمق اختلاف و تفاوت برنامه اول و دوم توسعه با نظریه های سن بسیار زیاد است و مهم ترین عامل مؤثر در این تفاوت، رشدمحور بودن این برنامه هاست. با توجه به رویکرد غالب در برنامه سوم، یعنی توانمندسازی زنان، با تأکید بر فراهم کردن زمینه های لازم برای افزایش مشارکت زنان، حرکتی همسو با دیدگاه سن صورت گرفته و توجه به آموزش، بهداشت، اشتغال، مشارکت سیاسی، و ... به منزله روش هایی برای افزایش توانمندی های زنان در نظر گرفته شده اند. روح حاکم بر برنامه چهارم توسعه، ایده جنسیت، و توسعه و ارتقای سطح کیفیت زندگی افراد، از طریق تحول اساسی در متغیرهای اقتصادی، آموزشی، و بهداشتی مورد توجه قرار گرفته است. مروری بر شاخص های توسعه انسانی، توسعه جنسیتی، و توانمندسازی زنان نشان می دهد که طی اجرای برنامه های اول تا چهارم، وضعیت زنان از لحاظ بهداشت و آموزش بهبود نسبی پیدا کرده است.
زنان و مصرف موسیقی؛ پژوهشی کیفی درباره ذائقه موسیقایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
مصرف موسیقی در تجربه زندگی روزمره زنان که یکی از مخاطبان فعال هستند، نقش برجسته ای دارد. در این پژوهش به این پرسش که ذائقه موسیقایی زنان چگونه شکل می گیرد، با روش پژوهش کیفی و مطالعه تجربه موسیقایی زنان پاسخ داده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروه های سنی متفاوت در شهر تهران است که به شیوه نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری رایج در پژوهش های کیفی انتخاب شده اند. داده های مصاحبه های کیفی با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شده است. یافته ها بیانگر آن است که ذائقه موسیقایی مخاطبان امر از پیش تعیین شده ای نیست، بلکه محصول تعامل پس زمینه های فردی و خاستگاه اجتماعی مخاطبان است؛ این به معنای اجتماعی بودن ذائقه موسیقایی است. تجربه زیسته زنان نشان می دهد سرمایه فرهنگی (پیشینه فرهنگی-خانوادگی، تحصیلات، دانش و مهارت موسیقایی)، سرمایه اقتصادی (موقعیت اقتصادی فردی و پیشینه اقتصادی-خانوادگی)، منابع هویتی چندگانه (شبکه گروه های مرجع، هویت قومی، هویت دینی، هویت ملی و هویت نسلی) و منابع رسانه ای (مصرف رسانه های جمعی و مصرف رسانه های اجتماعی)، ذائقه موسیقایی آن ها را شکل می دهد و بدان تمایز می بخشد.
جنسیت زدگی و شناخت نسبتِ جنس دستوری با مقوله های فرهنگی در زبان های آلمانی و روسی از دیدگاه زبان شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
481 - 511
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله شناخت و تحلیل اثر مقوله های فرهنگی به عنوان یک عامل مؤثر در بسط و تعیّن جنس دستوری در زبان های دارای جنس دستوری است. مقوله بررسی شده در این پژوهش مقوله ابزارآلات به عنوان مقوله ای با قدمت بسیار بالا در تاریخ بشر است. برای این منظور 330 ابزار رایج در زبان آلمانی و روسی به لحاظ جنس دستوری بررسی شد که در این مورد خاص، آزمون کای دو، اختلاف بسامد جنس مؤنث در ابزارهای بین دو زبان را معنادار (با آماره برابر با 332 / 9 و سطح معنا داری 002 / 0) نشان داد. در نتیجه، بر اساس چارچوب نظری به کار گرفته شده در این پژوهش، یعنی زبان شناسی فرهنگی، مشخص شد شناخت فرهنگی آلمانی زبانان به «زن»، صرفاً از این جهت، شناختی جنسیت زده تر و ابزاری تر در مقایسه با روسی زبانان است. این پژوهش رویکرد درزمانی نداشته و همه تحلیل ها در فضایی هم زمانی ارائه شده است.
جایگاه زن در ادبیات نمایشی دفاع مقدس از دید نظریه ی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
77 - 96
حوزههای تخصصی:
نظریه فمینیسم به عنوان یکی از نظریه های مطرح عصر حاضر، تلاش دارد مطالعات جهان پیرامون خود را در معرض پرسشی اساسی قرار دهد: «درباره زنان چه می دانیم؟» از درون این پرسش سوال های مهم دیگری مطرح می شود: موقعیت زنان چگونه است؟ و زنان در این موقعیت ها، چه تأثیری دارند و چه می کنند؟ در این مقاله به نقد و بررسی ادبیات نمایشی دفاع مقدس با تأکید بر جایگاه زن در شش نمایشنامه ی شاخص از این جریان هنری معاصر ایران خواهیم پرداخت. با آنکه دفاع مقدس ملت ایران بدون هیچ گونه تمایز جنسیتی، زنان و مردان را درگیر خود ساخته بود، اما جایگاه زنان در نمایشنامه های دفاع مقدس؛ متزلزل و میزان تأثیرگذاری آنان در زندگی فردی و اجتماعی در دنیای متن آثار نمایشی، کم اهمیت تصویر شده است. تحلیل کارنامه سی ساله ادبیات نمایشی دفاع مقدس چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی، بر اساس روی کردهای لیبرال فمینیسم تا فمینیسم اسلامی، نشان می دهد این آثار نتوانسته اند بازتاب دهنده جایگاه واقعی زن و نقش غیرقابل انکار او در دوران جنگ و پس از آن، باشند.
بررسی کانون های صوفیانه زنان در سده های سوم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
627 - 643
حوزههای تخصصی:
سده های چهارم تا هشتم هجری دورانی که تصوف و مراکز وابسته به آن در تمام سرزمین های جهان اسلام گسترش یافته بود، بستر مناسبی برای رشد و کنشگری زنان در این زمینه فراهم آمد. در این دوران، تجربه زیسته زنان در طریق سیر و سلوک عرفانی، نقش کلیشه ای آنان را که تنها در قالب مادر، همسر، فرزندآور و موجودی وابسته به مرد، بازنمایی شده بود؛ دگرگون ساخت. در این سده ها، زنان صوفی مجلس درس داشتند و سالک می پروردند، و برخلاف انتظار خانقاه داری می کردند و برداشت مردانه پنداشتن این طریق را به چالش می کشیدند. تمرکزاصلی این مقاله بر شناخت مکان های عبادت و زهد ورزی و خانقاه ها و کانون های زنانِ اهل تصوف، به روش توصیفی-تحلیلی، است. براساس داده های موجود زنان پیش از شکل گیری خانقاه ها، بیشتر در خانه ها سیر و سلوک می کردند و در دوره شکل گیری طریقت ها، در مجالس و برخی خانقاه های اهل تصوف، آموزش می دیدند و از سده پنجم به بعد شهرهای مکّه و قدس به سبب فضای زیارتی و مجاور شدن زائران و صوفیان، کانونِ گونه ای خانقاه زنان بود که جنبه نگهداری و دستگیری از زنان نیازمند را نیز داشت. به نظر می رسد این خانقاه ها زمینه ساز کانون های دیگری به نام رباط در شرق سرزمین های اسلامی مانند دمشق، قاهره و حلب و حتی آناتولی بوده باشد. در طریقت هایِ تسامح مدار مانند مولویه و بکتاشیه نیز زنان افزون بر حضور در مجالس آموزشیِ اهلِ تصوف، خانقاه داری می کردند. به این ترتیب زنان با مدیریت خانقاه ها و آموزش تعالیم صوفیانه و عرفانی به مرتبه ای از استقلال و رهبری جمعی و مرشدیت دست یافتند.
تفاوت های شکلی و معنایی در پوشش زنان مجری شبکه های سیما در تلویزیون و اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
353 - 380
حوزههای تخصصی:
در میان شبکه های اجتماعی، محتواهای تولیدشده در اینستاگرام که یک شبکه تصویرمحور است، بیشترین تمرکز را بر نمایش زندگی روزمره دارد اما با افزایش دانش و مهارت های کاربران، این شبکه اجتماعی به عنوان یک رسانه برای انعکاس فعالیت های حرفه ای برخی کاربران نیز استفاده میشود که مجریان تلویزیونی از آن جمله هستند. این تحقیق با استفاده از روش کیفی مردم نگاری مجازی، صفحات اینستاگرامی 7 زن مشهور محجبه که به گویندگی و اجرا در تلویزیون اشتغال و به همین دلیل شهرت یافته اند، مطالعه کرده و به تحلیل چگونگی بازنمود پوشش این زنان مشهور محجبه در صفحات شخصی ایشان در اینستاگرام پرداخته است. در این تحقیق ضمن بهره گیری از نظریات گافمن و گیدنز در خصوص هویت و خودابرازی و نیز رویکرد نایار به فرهنگ شهرت، تلاش شده است به این سوال ها پاسخ داده شود که بازنمود پوشش این زنان مشهور در صفحات مذکور، چه تفاوت مشهودی با نمایش پوشش آنها در تلویزیون دارد؟ بدین منظور تصاویری از ایشان که در عرصه های مختلف زندگی شخصی و اجتماعی در اینستاگرام بوده، تحلیل شده است. نتایج نشان داد، بازنمود پوشش زنان در اینستاگرام، از نظر نوع پوشش، تنوع لباس و رنگ بندی، تفاوت بارز و چشمگیری با پوشش آنها در تلویزیون و فضای عمومی دارد. حتی برخی از این گویندگان از صفحه اینستاگرام خود برای تبلیغ گونه های خاصی از حجاب، با اهداف فرهنگی- تجاری استفاده کرده اند.
نگاه مؤلف کتاب تاریخ شاهی به شاه -زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
33-52
حوزههای تخصصی:
جامعه ی ایران، جامعه ای مرد سالار بوده و در روابط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، سلطه ی مردان امری عادی و طبیعی تلقی شده و زنان اغلب از صحنه ی رسمی سیاست غایب بودند؛ ولی از آن جا که تعلق شاهان به خاندان سلطنتی و برگزیده در اولویت قرار داشت، فقط در شرایط خاص در صورت نبود فرزند ذکور بالغ، گاه حکومت زنان خاندان سلطنتی تحقق می یافت. به همین جهت کتب سیر الملوک نیز برای شاهان مرد تدوین شده است. سیر الملوک نویسان، بخصوص از قرن ششم هجری به بعد، ضمن تأکید بر این که زنان بندگان درجه ی دوم خداوند هستند و به لحاظ خرد و طبیعت، موجودیت مستقلی ندارند و هدف از آفرینش آنان منحصر به کارکردهای بیولوژیکی آنان در حفظ نسل است، با تقسیم بندی جامعه به دو بخش خصوصی و عمومی سعی کرده اند، زنان را در بخش خصوصی محصور نمایند. در چنین شرایطی مؤلف کتاب تاریخ شاهی، کتابی در زمینه ی آداب و قاعده ی ملک داری درباره ی حکومت یک شاه - زن، قتلغ ترکان، تألیف کرده است.
مقاله بر آن است تا ضمن بازنمایی دیدگاه سیرالملوک ها به زن، حکمت عملی مطرح در کتاب شاهی و تجربه تاریخی مؤلف آن را در زمینه ی آداب ملوک و آیین کشورداری و تعمیم آن به حکومت یک شاه زن، به عنوان اولین و شاید تنهاترین تجربه در این زمینه، و نکات مشترک و افتراق با سایر سیر الملوک ها و عوامل دخیل در تفاوت ها را که مسلماً به مسایل جنسیتی مربوط می شود، مورد مطالعه و بررسی قرار دهد.
تأثیر حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر بی نظمی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
743 - 760
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه جامعه پذیری جنسیتی، زنان و مردان در مواجهه با رشد اخلاقی گوناگون، ارزش های متفاوتی از خود نشان می دهند؛ بنابراین حضور زنان در ترکیب کمیته حسابرسی و هیئت مدیره موجب اثربخشی بیشتر سازمان می شود و این امر نیز با رفتار فرصت طلبانه مدیران موجب کاهش بی نظمی های مالی در شرکت ها می شود. در این راستا هدف از این پژوهش، تأثیر حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر تخلفات حسابداری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه تجربی پس رویدادی در زمینه تحقیقات اثباتی حسابداری است. داده های پژوهش از لوح های فشرده، آرشیو آماری، تصویری و سایت بورس اوراق بهادار تهران و نرم افزار راهورد نوین جمع آوری شده است. درنهایت با توجه به حجم نمونه ها، از نسخه سیزدهم نرم افزار EViews و Stata برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حضور زنان در کمیته حسابرسی سبب کاهش تخلفات مالی در شرکت ها می شود. همچنین یافته ها نشان می دهد حضور زنان در هیئت مدیره با نظارت بر رفتار فرصت طلبانه مدیران می تواند تأثیر منفی و معناداری بر تخلفات مالی داشته باشد. با توجه به اینکه تنوع جنسیتی بیانگر تفاوت ویژگی های اخلاقی و شخصیتی زن و مرد است و اعمال افراد بازتابی از افکار و احساسات درونی آن ها است، حضور زنان در ترکیب کمیته حسابرسی و هیئت مدیره سبب کاهش هزینه های نمایندگی شرکت ها و درنتیجه افزایش اثربخشی سازمان می شود.
نقد روان شناختی فیلم دعوت (1387) از دیدگاه نظریه جین شینودا بولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
177 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل شخصیت های زن فیلم دعوت (1387) به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا از دیدگاه جین شینودا بولن و نظریه کهن الگو های زنانه او پرداخته است. فیلم دعوت از پنج اپیزود تشکیل شده؛ اما وجه مشترک همه آن ها وجود زنی است که با مسئله بارداری و کشمکش بر سر سقط آن مواجه می شود. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و اطلاعات آن بر اساس روش کتابخانه ای و روش میدانی مبتنی بر مشاهده فیلم و بررسی گفتار و کنش شخصیت های آن است. بولن در رویکرد خود با الهام از اساطیر یونان به هفت کهن الگو به نام های هرا، دیمیتر، پرسفون، آتنا، آرتیمیس، هستیا و آفرودیت اشاره کرده که بر شماری از ویژگی های زنان امروزی همچون تمایل به زناشویی، حس مادری، میل به معصومیت و مطیع بودن دخترانه یا تمایل به پیشرفت تأکید دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در پنج اپیزود فیلم به ترتیب کهن الگو های آتنا، پرسفون، دیمیتر، هرا و آتنا در شخصیت اصلی زن فیلم قابل تشخیص و تفسیر است. اما در انتهای هر داستان با غلبه کهن الگوی دیمیتر، زنان از سقط فرزند خود منصرف شده اند که این امر در اپیزود آخر نمود بارزتری دارد.
شناسایی چالش ها و فرصت های اقتصاد دیجیتال در توسعه کسب وکارهای خانگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
780 - 806
حوزههای تخصصی:
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را به سوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیده چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازمان دهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصت ها و چالش های اقتصاد دیجیتال در مشاغل روستایی حائز اهمیت است. این پژوهش با این هدف به شیوه توصیفی، از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران و صاحبان مشاغل روستایی هستند که از بین آن ها دوازده نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در این مطالعه مشارکت کردند. میزان پایایی تحلیل مصاحبه ۷۹ درصد است. برای تأمین روایی پژوهش نیز نمونه آماری از افرادی انتخاب شدند که از دانش و تخصص لازم در بستر پژوهش برخوردار باشند. همچنین مداخله محققان در تحقیق به حداقل برسد و نیز نتیجه کدگذاری به تعدادی از خبرگان ارجاع و تأیید نهایی آن ها در خصوص چارچوب استخراجی اخذ شود. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم در قالب دو مضمون اصلی فرصت ها و چالش ها است که فرصت ها با پنج مضمون شامل قابلیت شبکه سازی، همگرایی فناوری با اهداف اقتصادی، مشتری محوری جهانی، ارزش آفرینی شغلی، تاب آوری مشاغل و چالش ها در قالب پنج مضمون شامل شکاف های فرایندی دیجیتال، ایجاد اقتصاد سیاه برای مشاغل روستایی، اثرات نامطلوب اجتماعی، جنبه های فرهنگی، مخاطرات فناورانه و فرصت ها دسته بندی شده اند.
زنان متولد دهه شصت و نقش آنها در آینده؛ مطالعه ای کیفی در بلوک های سازنده تصاویر آینده (مورد مطالعه: استادان زن شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
561 - 584
حوزههای تخصصی:
تحقق هر آینده مطلوبی در ایران، در گرو مشارکت زنان به مثابه نیمی از کنش گران این آینده است. بررسی میزان احساس تعلق خاطر زنان به آینده و تلاش برای افزایش این احساس، گامی در جهت تقویت امید اجتماعی در جامعه است. آینده پژوهی دانش شناخت و ساخت چنین آینده ای است. یکی از رویکردهای آینده پژوهانه استخراج و تحلیل تصاویر آینده است. این پژوهش با روش تحلیل مضمون به استخراج و تحلیل تصاویر ذهنی زنان متولد دهه شصت از آینده انجام شده و طی چهار مرحله کدگذاری روی داده های حاصل از 15مصاحبه نیمه ساختاریافته از زنان دانشگاهی در شهر اصفهان، شش مضمون فراگیر به دست آمده است. این مضامین که بلوک های سازنده تصاویر آینده ذهن این زنان هستند، عبارت اند از: «در انتظار بهترین آینده»، «آینده جنسیتی»، «عصر انسان»، «دولت من»، «آینده ای که نمی خواهمش» و «بی آیندگی اجتماعی». بنابر نتایج این پژوهش، تحقق هر آینده ای در گرو ایجاد بستر نقد فراگیر وضع موجود، گسترش شکل جدیدی از مشارکت زنان در خلق آینده به منظور ایجاد حسّ تعلق به این آینده است، توصیه راهبردی این پژوهش «اثرپذیری» سیاست ها و سیاست گذاران از این تصاویر و «اثرگذاری» سیاست های آینده بر روی این مضامین است تا منجر به خلق آینده ای پایدار شود.
واکاوی نقش و جایگاه زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان در دوره قاجار با تکیه بر مدارک و شواهدتاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
413 - 431
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه و شناخت جایگاه زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان دوره قاجار و میزان تأثیرگذاری آنان در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی براساس گزارش های سیاحان، اسناد و نقش سنگ قبرهای، منطقه است. سیاحان اطلاعات نادری درباره زندگی ایلی و عشایری و جنبه های دیگر زندگی اجتماعی زنان ارائه می دهند. آنان زنان را بن مایه و ستون فقرات ایل و محور هرگونه تلاش و کوشش دانسته اند و معتقدند زن نقش شاخص و مهمی در پایداری و استحکام نظام خانوادگی و ایلی داشته است. نکته جالب توجه آنکه سنگ قبرهایی از زنان در این منطقه به یادگار مانده که متعلق به دوره قاجار است. نقش سنگ مزارهای جامعه ایلی کرمانشاهان بازتاب جایگاه اجتماعی و فردیِ متوفی در زمان خود بوده است. لذا، این پژوهش با چنین رویکردی به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و میدانی به بررسی موضوع می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان دوره قاجار نقشی انکارناپذیر در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایفا کرده اند. بنابراین، شاهد حضور زنان کرد عشایر کرمانشاهان در نقش و جایگاه ارباب و رئیس جامعه ایل، مالکیت زنان بر زمین، تولید صنایع دستی و نقش مهم آن ها در عمل «وقف» هستیم.
بررسی تصویر زن در قالی های عشایری نقش «نُه زن» با تأکید بر مؤلفه اجتماعی پوشش زنان عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
251 - 266
حوزههای تخصصی:
تصویر زن به عنوان نقشی انسانی از نقش های رایج در قالی های عشایری است که در مناطق مختلف کشور در قالب ها و ساختارهای متفاوت بافته شده است و قطعاً مفهومی نمادین و خاص هم دارد. «نُه زن» از نقش هایی است که در آن تصویر زن بافته شده است و در این پژوهش در سه نمونه قالی از سه ایل متفاوت بررسی می شود. پژوهشگران در پی نوع تصویرگری زن در این دسته از فرش های دستباف ایرانی و ارتباط این نوع تصویرپردازی با شکل ظاهری و اجتماعی زنان عشایرند. در واقع، نوع پوشش و آرایش به منزله یکی از هنجارهای اجتماعی برای زنان در این تحقیق بررسی می شود. پرسش اصلی این تحقیق این چنین بیان می شود که: نوع تصویرپردازی زن در این قالی ها با ساختاری که جامعه عشایری برای زنان خود به عنوان هنجار، رسم و سنت در قالب پوشش و پوشاک می پسندد، تا چه میزان در رابطه است؟ این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی انجام شد. پوشش زنان در قالی بلوچ به پوشش اجتماعی زنان عشایر بلوچ نزدیک است، پوشش زنان در قالی کرد با پوشش اجتماعی زنان عشایر کرد خراسان شباهت لازم را ندارد و همچنین پوشش زنان در قالی افشار هیچ قرابت و شباهتی با پوشاک زنان در عشایر افشار کرمان ندارد.
نحوه بازنمایی زن در زیست جهان مدرن در فیلم های اصغر فرهادی (مطالعه موردی: چهارشنبه سوری، درباره الی و جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
فیلم های سینمایی، به طور ضمنی یا آشکار، تصویری از واقعیت های اجتماعی را بازنمایی می کنند؛ درواقع، بخشی از فرهنگ جنسیتی در رسانه ها بازتولید می شود.اصغر فرهادی از کارگردان هایی است که در فیلم هایش به مسائل و موضوعات خانوادگی و اجتماعی می پردازد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در فیلم های سینمایی اصغر فرهادی، «زنان» در زیست جهان مدرن چگونه بازنمایی می شوند؟ این پرسش در چارچوب رویکرد بازنمایی مطرح شده است. روش تحقیق استفاده شده در این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی است و مضامین آشکار و پنهان موجود در فیلم های مطالعه شده شناسایی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد فیلم های مطالعه شده بازنمایی ای از زنان با مقولاتی چون«برساخت زن مدرن در آمیخته به سنت؛ تضاد استقلال و وابستگی زنان؛ دروغ گویی و پنهان کاری زنان، خشونت علیه زنان؛ حضور مناسبات جنسیتی و روحیه مردسالارانه نسبت به زنان و ناامنی روان شناختی زنان» را به تصویر می کشند. این مقولات در نهایت مقوله هسته ای «زن در کشاکش سنت و مدرنیته» را خلق می کند.
نظریه های فرهنگی فمینیسم و دلالت های آن بر جامعه ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
109-132
حوزههای تخصصی:
فمینیست ها بر این باورند که تاکنون جهان را «مردان» تعریف کرده اند و «زنان»، در این تعریف مردانه نادیده انگاشته شده اند، از این رو، هسته های اصلی تمامی نظریه های فمینیستی، برابری زن و مرد در همه ی زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. سال ها طول کشید تا نظریه های فمینیستی وارد عرصه ی جامعه شناسی شود و امروزه این نظریه ها در حوزه های علوم اجتماعی، مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی حضوری برجسته و پررنگ دارد، چنان که اکنون در دانشگاه های مختلف جهان، رشته های مختلف «مطالعات زنان» شکل گرفته و فعالان این جنبش سعی دارند زندگی و روابط اجتماعی مربوط به زنان را از منظر جامعه ی زنان ترسیم کنند. شکل هدایت جامعه از دوران گذار از سنت به مدرنیته و نوع مواجهه با امواج تجددخواهانه، نحوه ی تعامل هویت ایرانی با شریعت اسلامی و چالش های مرتبط با جامعه ی زنان ایران در تناظر با نظریه های فمینیستی که ریشه در تاریخ و فرهنگ این سرزمین داشته مورد دقت این نوشتار است. فرضیه ی تحقیق بر این پایه استوار است که میان جایگاه حقیقی زنان در فرهنگ ملی و دینی و مطالبات واقعی این جامعه تعارضی وجود نداشته و بروز زمینه های احساس تبعیض، متأثر از درک نادرست از مبانی و اصول دینی و تبیین جانب دارانه آن از نگاه مردسالارانه بوده است. روش تحقیق مقاله نیز مبتنی بر روش کتابخانه ای، تحلیل یافته ها و کشف دلالت های نظریه های فمینیستی درجامعه می باشد.
سیر تحول مفهوم مادرسالاری نزد مغولان و ایلخانان با تحلیل آیکونوگرافیک نگاره پرسیدن فریدون نسب خود را از مادرش در شاهنامه بزرگ مغولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
441 - 461
حوزههای تخصصی:
بازتاب جریانات و حوادث دوره های مختلف تاریخی در هنرهای آن دوره و ارتباط متقابل گونه ها و سبک های هنری با رویدادهای جامعه معاصر خلق اثر بین اکثر پژوهش گران تاریخ و جامعه شناسی هنر امری پذیرفته شده است. مسئله پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چگونگی سیر تحول مفهوم مادرسالاری نزد مغولان اولیه تا انقراض ایلخانان با مطالعه موردی نگاره پرسیدن فریدون نسب خود را از مادرش در شاهنامه بزرگ مغولی است. در تحلیل داده ها از مبانی آیکونوگرافی ازجمله تطبیق نگاره با منابع تاریخی، روابط بینامتنی و استحاله بهره گرفته شده است. رویکرد پژوهش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال گردآوری شده است. نتایج نشان می دهند مفهوم مادرسالاری از دوره مغولان اولیه تا ایلخانی به سه دوره قابل تقسیم است. در دوران قبل از تشکیل امپراتوری به سبب عرف گرایی موجود، مادرسالاری به بهترین نحو بر قبایل حاکم است. در دوران فتوحات، ازدواج های درباریان و شخص خان همسو با منافع سیاسی و اقتصادی است. در این دوره، نفوذ همسر اول خان بیشتر از سایر زنان است؛ ولی این نفوذ شخصی و غیرمستقیم است تا اینکه امری نهادی باشد. پس از اصلاحات غازان و به ویژه در اواخر عمر ایلخانان، با وجود غلبه دیوان سالاری ایرانی اسلامی، نمودهایی از بازگشت به عرف گرایی در هنرهای این دوره به صورت اعم و اهمیت مجدد مادرسالاری در نگاره مطالعه شده (بازتاب نقش مادر ابوسعید در سرنگون کردن امیرچوپان در نگاره) به صورت اخص دیده می شود.
بررسی جنبه های نمایشی شخصیت سودابه براساس نظریه کنش مندی گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
529 - 542
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی اثری با شخصیت های بسیار و متنوع است و توانایی تبدیل شدن به متون نمایشی را از هر حیث دارد؛ ولی پیش از ورود به نگارش چنین متونی نیاز است هر یک از شخصیت ها از منظر نظریه های شخصیت پردازی دراماتیک بررسی و تحلیل شود. شخصیت پردازی قهرمان نمایش به منزله یکی از ارکان اصلی دنیای نمایش، مؤلفه های ویژه ای چون کنش مندی و انگیزش برای دست زدن به عمل دراماتیک، ویژگی های فیزیکی و روانی دارد که آن را از شخصیت پردازی داستانی متمایز می کند.سودابه یکی از شخصیت هایی جذاب داستانی در شاهنامه است. ویژگی هایی شخصیتی وی با شخصیت های متعددی در ادبیات دیگر ملل مقایسه کردنی است. سودابه دارای ویژگی های قهرمانان دراماتیک است. در این مقاله کوشش شده با برشمردن مؤلفه های یک شخصیت نمایشی، نشان دهیم که به کمک شیوه پرداخت هنری فردوسی از سودابه، می توان همچون دیگر نمونه های ادبیات نمایشی، در نمایشنامه ای از سودابه شخصیتی نمایشی خلق کرد و در مرکز توجه اثری نمایشی قرار داد.در سال های گذشته، نظریه های شخصیت پردازی استفاده شده برای تحلیل شخصیت های داستانی در متون ادبی کهن، نظریه های کلاسیکی بوده است که اکنون مورد تردید قرار گرفته اند و نیاز است با دیدگاه های جدید به نقد و تحلیل آن ها پرداخته شود. یکی از این نظریه ها در حوزه شخصیت پردازی دراماتیک، نظریه کنش مندی شخصیت گرماس است که شخصیت را براساس میزان کنش در بافت متن نمایشنامه می سنجد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
975 - 998
حوزههای تخصصی:
تحلیل رابطه جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب می شود تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد به خصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک می کند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده، بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل است. جست وجوها به صورت دستی و بر مبنای کلیدواژه های «فضاهای شهری، زنان» صورت گرفته است و برای کلیدواژه های فرعی نیز عبارت های «پارک، فضای عمومی، فضاهای تک جنسیتی» جایگزین همراه کلیدواژه اول است. بازه زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در منابع فارسی و سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی است. همچنین از نرم افزار SPSS برای انجام دادن آزمون های فراتحلیل استفاده شده که درنتیجه آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید شده است. برای سنجش پایگاه های علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرم افزار وس ویور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که ابعاد اصلی آن؛ شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری است. جایگاه پژوهش های حوزه طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.
بررسی وضعیت زن در خانواده و جامعه ی دوره ی ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
117 - 131
حوزههای تخصصی:
بسیاری از نویسندگان و محققین معاصر از جمله بارتلمه، نویسنده کتاب «زن در حقوق ساسانی» و کریستن سن نویسنده کتاب «ایران در زمان ساسانیان»، معتقدند که وضعیت زنان در دوره ساسانی بسیار بد بود و با آن ها مانند بردگان و اشیاء برخورد می شد. با مطالعه منابع مذهبی و غیرمذهبی مربوط به دوره ساسانی، از جمله اوستا و ماتیکان هزارداتستان، متوجه می شویم که زن در دوره ساسانی می توانست در دادگاه شهادت بدهد، هنگام ازدواج نظر دختر را جویا می شدند و پدر حق نداشت دختر خود را به زور شوهر دهد، حتی دختر می توانست بدون اجازه والدین خود با شخص مورد علاقه ازدواج نماید، زن وقتی ازدواج می نمود می توانست به کارهای اقتصادی بپردازد و حتی شوهر خود را طلاق دهد. بنابراین مشخص می شود که زن در آن دوره دارای مقامی مناسب در جامعه بوده است.
جایگاه حقوق رفاهی زنان در چتر حمایتی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر تأمین اجتماعی به مثابۀ حق بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
693 - 716
حوزههای تخصصی:
قانون اساسی در رأس هرم سلسله مراتب قوانین، نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغه های آن بود و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزش های دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی زنان از جمله موضوعاتی است که در دوران تصویب قانون اساسی ایران بعد از انقلاب اسلامی مورد بحث بوده است. این پژوهش به بررسی جایگاه حقوق رفاهی زنان در پرتو قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر تأمین اجتماعی به عنوان یک حق بشری می پردازد. در نوشتار حاضر این موضوع واکاوی شد که مطابق اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زنان از امتیازات حقوق رفاهی در راستای عدالت جنسیتی و کسب فرصت های ناشی از آن برخوردارند و قانون اولویت هایی برای آن ها درنظر داشته است. پژوهش پیش رو، مبحث مطالبات حقوق رفاهی را در حوزه تأمین اجتماعی بانوان جامعه ایران به عنوان منابع انسانی مهم در ساختار قانون اساسی کنونی بررسی می کند و نشان می دهد تجربه بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای برقراری نظام قانون اساسی برآمده از ارزش های ملی-مذهبی است. این شرایط مبین آن است که بانوان در منظومه اقتصاد رفاهی به عنوان شهروند جامعه از تأمین اجتماعی در حوزه های مختلف برخوردار هستند.