فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله، تبیین ماهیت «جریان تحریف» در قرآن کریم بود. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. یافته ها: تحریف و وارونه جلوه دادن واقعیتها به عنوان یکی از ابزارهای جنگ نرم، کُنشی فرهنگی- رسانه ای و دارای ماهیت نرم افزارانه است. رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب، به امید و نگاه خوشبینانه به آینده، سیاست دشمن در برابر امیدآفرینی را تولید خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه و وارونه نشان دادن واقعیتها دانسته اند. تحریف نه به عنوان یک واقعیت، بلکه به عنوان یک جریان، جورچین جریان تحریم است؛ به طوری که شکست جریان تحریف، مستلزم شکست قطعی جریان تحریم است. نتیجه گیری: قرآن کریم از واژگون سازی واقعیتها به مثابه یک فتنه سخن گفته است و اهداف جریان تحریم را اختلال در دستگاه محاسباتی مخاطب، تضعیف روحیه خودباوری و تغییر الگوی کُنش جامعه دانسته است. تمسخر، ترور شخصیت رهبر جامعه، شایعه پراکنی، شخصیت سازی و تحریف با شیوه خیرخواهی، به عنوان ابزارها و شیوه های تحریف واقعیات در قرآن کریم مطرح شده اند. همچنین تنظیم زاویه نگاه با نگاه رهبر جامعه، روشنگری، مقابله به مثل، نمایش قدرت در مقابل دشمن و حصر و تبعید تحریف کنندگان، به عنوان پنج راهکار مبارزه با جریان تحریف در آیات قرآن کریم مطرح شده است.
طرح الهیات سیاسی و پرسش از سرشت سیاست در دوران مدرن؛ بررسی انتقادی کتاب رساله مفهوم امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
123 - 146
حوزههای تخصصی:
فهم و بررسی انتقادی فلسفه سیاسی کارل اشمیت تنها زمانی ممکن می شود که همراه آن از نسبت الهیات و سیاست پرسش کرده و مسیری را برای ورود به پروژه او باز کنیم. همین جهت در این نوشتار دنبال شده است. پس از طرح این مقدمه با اشاره به پرسش بنیادین پروژه اشمیت، یعنی چیستی مفهوم امر سیاسی و چگونگی امکان آن در دوران مدرن، رساله مفهوم امر سیاسی را با توجه به موضعی که او در همین رساله و بیشتر در رساله الهیات سیاسی اتخاذ کرده نقد نمودیم. نهایتاً در این مقاله نشان دادیم علی رغم، اثراتی که فهم الهیاتی اشمیت در درک او از مفهوم امر سیاسی داشته است، با این حال نتوانسته ارتباطی فعال با آن داشته باشد. به عبارت دیگر، دو پروژه الهیات سیاسی و مفهوم امر سیاسی نزد اشمیت همچنان دو پروژه باقی مانده اند و نتوانستند به درک یگانه ای از سیاست رهنمون شوند. الهیات، نزد اشمیت، هرچند در سرشت تاریخی سیاست حاضر باشد اما نه ضرورت و نه اثر آشکاری در فهم درونی سیاست ندارد.
تحلیل همگرایی سناریوهای آینده فنّاوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مطالعه، دسته بندی و تحلیل سناریوهای مختلف آینده فنّاوری اطلاعات و درک ارتباط میان این سناریوهاست. روش تحقیق، عبارت است از مرور پیشینه پژوهش از نوع فراترکیب و مقایسه بین سناریوهای آینده فنّاوری اطلاعات. تحلیل سناریوهای آینده فنّاوری اطلاعات نشان می دهد این سناریوها هرچند متأثر از تحوّلات اجتماعی و روند رشد فنّاوری های پردازشی و ارتباطاتی است اما تأثیر عمیقی بر تحوّلات اجتماعی دارد. از دیدگاه تأثیر فنّاوری اطلاعات بر تحوّلات اجتماعی، این سناریوها از سه منظر متفاوت، شامل «مردم»، «دولت» و «الگوهای توسعه» ترسیم می شوند. این سه منظر، در سه دستگاه مختصات متفاوت با محورهای عدم قطعیتی که در وهله اول متفاوت به نظر می رسند، به توصیف سبک زندگی مردم، حکمرانی دولت و مسیر توسعه کشورها می پردازند. از کاوش متن سناریوها، فهرستی از ویژگی ها و آثار تحقق آنها به دست می آید. یافته ها حکایت از اشتراک در ابعاد عدم قطعیت سه منظر یادشده دارد که منجر به تشکیل چارچوبی واحد از طریق انطباق تقریبی دستگاه های مختصات می شود. از مقایسه سناریوهای واقع در هر ربع این دستگاه مختصات واحد، نتیجه می شود که به رغم تفاوت در بازیگران و نقش آفرینان اصلی، این سناریوها، همپوشانی جدّی در ابعاد و تجسّم وضعیت مطلوب دارند و نوعی همگرایی مفهومی در آثار آنها مشاهده می شود.
بررسی تطبیقی آخرین تحولات سرفصل های دوره دکتری مدیریت آموزش عالی ایران با چند دانشگاه منتخب دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
7 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف« بررسی تطبیقی آخرین تحولات سرفصل های دوره دکتری مدیریت آموزش عالی ایران با چند دانشگاه منتخب دنیا » انجام شده است. سه پرسش اساسی در کانون توجه پژوهشگران بوده است: 1) محتوای برنامه درسی دوره دکتری مدیریت آموزش عالی در دانشگاه های سطح جهان و دانشگاه های ایران چیست؟ 2) چه تفاوت هایی بین محتوای برنامه درسی دوره دکتری مدیریت آموزش عالی در دانشگاه های سطح جهان و دانشگاه های ایران وجود دارد؟ و 3)براساس محتوای برنامه درسی دوره دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه های سطح جهان، چه پیشنهادات کاربردی برای به روزرسانی محتوای برنامه درسی این رشته در دانشگاه های ایران می توان ارائه داد؟روش پژوهش: به منظور پاسخگویی به پرسش های یاد شده از روش رایج برودی(1977) در مطالعات تطبیقی بهره گرفته شد. واحد تحلیل در این پژوهش، محتوای برنامه های درسی بود و از روش تحلیل محتوای کیفی- تحلیل اسناد در چارچوب و مراحل حاکم بر مطالعات تطبیقی استفاده شد.یافته ها: در این راستا برنامه های درسی 19 دانشگاه تا حد اشباع اطلاعات مورد مطالعه قرار گرفت و سپس در سایه ی همجواری و مقایسه ی آن ها به ارائه پیشنهادات پرداخته است.نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد می توان در راستای بهسازی برنامه درسی رشته، در تعریف و تخصیص واحدهای نظری و عملی در زمینه کارآموزی، مسائل معاصر آموزش عالی، آموزش عالی بین المللی، جنبه های حقوقی در آموزش عالی، شبیه سازی نقش ریاست دانشگاهی و روانشناسی در آموزش عالی تامل نمود.
فهم دوگانه آزادی-پاسخگویی در حکمرانی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
71 - 86
حوزههای تخصصی:
هدایت پژوهش و تغییر محتوای آن به وسیله کنشگران داخل و خارج از جامعه علمی، پدیده ای است که مورد توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه حکمرانی پژوهش قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر توصیف بخشی از این پژوهش ها برای فهم چگونگی حکمرانی پژوهش است. این توصیف در رفت وبرگشت با چارچوبی مبنایی تر یعنی دوگانه آزادی-پاسخگویی شکل گرفته است. بدین ترتیب با اتخاذ رویکرد مرور روایتی، پس از بیان استدلالی در خصوص امکان حکمرانی پژوهش، عمده مباحث حول چگونگی چینش نظام روابط اقتدار در عرصه پژوهش با نگاه به دوگانه مذکور طرح شده است. این دوگانه که در یک سوی آن استقلال و آزادی علمی (ضرورت خود-تخصیصی وظایف پژوهشی توسط خود پژوهشگر) قرار گرفته و سوی دیگر آن پاسخگویی و مسئولیت پذیری پژوهش (انطباق با انتظارات بیرونی از پژوهش) است، به صورت تاریخی تحلیل شده و روند تبدیل شدن این رابطه متناقض نما به یک رابطه تعاملی و مکمل همدیگر تشریح شده است. درنهایت هفت خط پژوهشی از تجلی آن در شکل گیری سازوکارهای حکمرانی پژوهش احصاء شده که ویژگی مشترک همه آن ها نوعی از اعمال نفوذ در امر پژوهش در عین حفظ ضرورت کارکردی آن (استقلال پژوهش) است.
کاربست احکام نجوم در فلاحت ایران عصر میانه (قرون چهارم تا هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
65 - 85
حوزههای تخصصی:
مواجهه جامعه با پدیده رشد و نمو گیاهان در دو ساحت نظری و عملی قابل ارزیابی است. در بخش نظری مباحث مربوط به منشأ و پیدایش نباتات، دسته بندی گونه های متعدد گیاهی و بیان ویژگی های آن ها و در بخش عملی بررسی شیوه های کاشت، پرورش و برداشت نباتات مورد توجه است. آنچه در این پژوهش بررسی شده است بخش عملی است که بنا بر تعاریف با عنوان «فلاحت، کشاورزی، زراعت» از آن یاد می شود. در این بخش هدف چگونگی کشت و پرورش نباتات، بهره گیری از خاک، منابع آبی، کود مناسب و روش هایی با هدف ارتقا کمی و کیفی محصولات کشاورزی است. شرایط آب و هوایی و تعیین زمان مناسب از مهم ترین عوامل رشد و نمو گیاهان و دستیابی به محصول خوب است. موضوع تنجیم یا احکام نجوم تفسیر نحوه اثرگذاری اجرام سماوی بر دنیای تحت قمر است. کشاورزی از جمله فنونی است که به شدت از عملکردهای تنجیمی تأثیر پذیرفته است. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که کارکرد تنجیم در علم فلاحت چیست؟ در این تحقیق از روش تاریخی به منظور توصیف و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد فعالیت کشاورزی در دو بخش متأثر از تنجیم است: پیش گویی شرایط جوی و تعیین زمان سعد رشد و پرورش نباتات و محصولات کشاورزی
مقایسه وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی با وضعیت مطلوب در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۰۳-۸۰
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس الگوی بومی از اعتبارسنجی؛ و نیز تحلیل تطبیقی آن با الگوی مرجع به عنوان وضعیت مطلوب انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 3 گروه اساتید آموزش عالی، کارشناسان حوزه آموزش عالی و دانشجویان دکتری آموزش عالی بود. به این ترتیب، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و تعیین حجم نمونه بر اساس جدول کریسی و مورگان (1970)، 92 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران، همچنین، پرسش نامه وضعیت مطلوب اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از فنون آمار استنباطی شامل آزمون کلوموگرف- اسمیرنوف، آزمون t تک نمونه ای، آزمون t گروه های همبسته، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، تحلیل کوواریانس، مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی به نام آزمون توکی بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی آموزش عالی نامطلوب بوده و با وضعیت مطلوب، تفاوت، فاصله و عدم همبستگی دارد. همچنین، بین دیدگاه خبرگان علمی، راجع به وضعیت گذشته، موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که، بین وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و وضعیت مطلوب، شکاف عمیق وجود دارد.
مصداقیابی و ارتباط سنجی «امت وسط» و پیروان «ملت حنیف» در نظام قرآنی تمدنی «امت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امت، کلان ترین نظام اجتماعی و تمدنی قرآنی است. عبارت «اُمَّهً وَسَطا» در قرآن کریم(بقره: 143) افراد محدودی را مخاطب قرار داده است. خطاب ویژه این آیه در کنار دعوت عمومی قرآن مبنی بر تبعیت از ملت حنیف ابراهیمی در آیه «فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفا»(آل عمران: 95)، این سؤال را ایجاد کرده است که جایگاه پیامبر خاتم(ص) و پیروان آن حضرت در کنار سایر پیروان ملت حنیف ابراهیمی در نظام تمدنی امت، چگونه تبیین شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مصادیق و ارتباط «امت وسط» و پیروان «ملت حنیف» در نظام قرآنی تمدنی «امت» بود. روش: با روش توصیفی- تحلیلی، پس از مفهوم شناسی و مصداق یابی «أُمَّهً وَسَطا» و پیروان «ملت حنیف»، ارتباط تمدنی «امت وسط» با «ملت حنیف» پژوهش شده است. یافته ها: انسانهایی که به ندای فطرت حق گرای خویش گوش می دهند، پیروان ملت حنیف ابراهیمی اند و امت را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: اهل بیت(ع) و کارگزاران ایشان در جایگاه «امت وسط»، مردم را هدایت می کنند. امت وسط، «خَیْرَ أُمَّه» هستند که با دو ویژگی «یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُون » در قرآن کریم معرفی شده اند.
شناخت طلق در آثار دورۀ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طَلق با نام انگلیسی Talc، کانی هیدرات سیلیکات منیزیوم با فرمول شیمیایی Mg3Si4O10(OH)2 از سیلیکات های ورقه ای و نرم ترین کانی شناخته شده است. این کانی جلایی مرواریدی دارد، در لمس، چرب به نظر می رسد و در برابر حرارت مقاوم است. در عین حال نام طلق به سنگهای غنی از این کانی نیز اطلاق می شود. حکمای دوره اسلامی مواد مختلفی را با نام طلق می شناخته اند که با توجه به شرحشان، با کانی های موسکوویت و کائولینیت از گروه میکا؛ آزبست، پنبه نسوز یا پنبه کوهی از سیلیکات های زنجیره ای؛ و نوعی سنگ گچ از گروه سولفات ها، و نیز نوعی سنگ دگرگونی قابل تطبیق اند. هدف این مطالعه بررسی هر یک از این موارد، و چرایی و چگونگی مطابقت یا خلط آنها با طلق است. وصف محمد بن زکریا رازی (251-313ق) از طلق به شفافیت، درخشندگی و تورّق آن به دنبال ضربه، قابل انطباق با موسکوویت است که سطح کلیواژ قاعده ای و کاملی دارد. رازی در جای دیگری طلق تورّق پذیر قبرس را از نوع سنگ گچ دانسته است. در دیگر آثار دوره اسلامی نیز طلق یا نوعی از آن را گاه با گچ یکی دانسته یا وجود آن را در معادن سنگ گچ گزارش کرده اند. آزبست و کائولینیت کانی های دیگری هستند که قدمت یا خاستگاه خلط آنها با طلق در آثار دوره اسلامی به ترجمه های عربی نوشته های دیوسکوریدس (داروشناس یونانی سده نخست میلادی) بازمی گردد. شرح روش فرآوری طلق برای عایق سازی کشتی ها در برابر آتش، و شفافیت، چرب نبودن، گدازناپذیری و نسوز بودن، مجموعه ای از ویژگی های آن در آثار متأخر دوره اسلامی است که قابل انطباق با سنگ های غنی از طلق است؛ سنگ هایی که خود محصول دگرگونی سنگ های آذرین غنی از منیزیوم هستند.
کاربست گراندد تئوری در رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
31 - 41
حوزههای تخصصی:
آیا رئالیسم انتقادی به عنوان یک پارادایم معرفت شناختی در فلسفه علم می تواند در حوزه روش شناسی و به ویژه روش ها ی پژوهش به علوم اجتماعی کمک کند یا نه؟ این متن معتقد است گراندد تئوری به عنوان یک روش پژوهش در حطیه تفسیری می تواند ابزارهای لازم را برای پژوهش در مورد علیت و زمینه در اختیار رئالیسم انتقادی قرار دهد. از دید رئالیسم انتقادی جهان مکانیزم های دارد که رویداد ها و حوادث را خلق می کند. برای شناخت این مکانیزم ها رئالیسم از استراتژی پس کاوی و مفاهیم انتزاعی و مدل ها استفاده می کند. این پارادایم می تواند طرح های تحقیقایی ارائه کند که روش های تحقیق مختلفی را به کار می گیرد. طرح پهنانگر روش کمّی را در قلمرو تجربی، وقوعی و طرح ژرفانگر روش کیفی را در قلمرو واقعی به کار می برد. طرح تلفیقی از هر دو بهره می گیرد. طرح دیگر این است که رئالیسم انتقادی از روش های خاص استفاده می کند؛ برای مثال روش تاریخی و گرانددتئوری. رئالیسم انتقادی با ارائه مدل ساختار −مکانیزم−زمینه− رویداد با دامنه زمانی کوتاه مدت از گرانددتئوری استفاده می کند. ماتریس موقعیتی گرانددتئوری شامل شرایط علّی،شرایط زمینه ای و مداخله گر، استراتژی های تعاملی و پیامد است. اگر این سه عنصر هنگام مطالعه کم و بیش حضور داشته باشند، گراندد تئوری می تواند روش تحقیق رئالیسم انتقادی در مطالعات با دامنه کوتاه مدت باشد.
شفاعت از دیدگاه ملاصدرا با ابتنا بر نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو، با هدف بررسی و تبیین شفاعت از دیدگاه ملاصدرا و از منظر آیات و روایات انجام شده است. روش: این پژوهش به روش توصیفی و تحلیل اسنادی با رویکرد استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده است. یافته ها و نتیجه: مسئله شفاعت را حکمای مسلمان، از جمله عارف و فیلسوف شیعه، صدرالمتألهین شیرازی بر مبنای قاعده امکان اشرف فیوضات الهی به عالم ممکنات تبیین کرده و آن را نوری می داند که از حضرت الهیه بر جواهر می تابد. این نور و فیض الهی باید از طریق و به واسطه ممکن الوجود اشرف به ممکنات اخَس در سیر مراتب و در قوس نزولی بر مبنای قاعده فوق، نور شفاعت از طریق واسطه ها از اشرف به مادون تجلی می یابد در این سیر، واسطه ها در سلسله آفرینش عبارتند از: عقول و نفوس و طبایع کلی و در سلسله بازگشت و عود عبارتند از: انبیا و اولیا و علما. همان طور که قوام اشخاص به طبیعتشان است، قوام طبایع به نفوس و قوام نفوس به عقول است. پس از این منظر، حکماً امر شفاعت ذومراتب است. ملاصدرا تحکیم ارتباط با جوهر نبوت را به واسطه شدت محبت و کثرت مواظبت بر سنن و فزونی ذکر و نماز و صلوات معرفی می کند. ایشان معتقد است حقیقت شفاعت به وجود واسطه در دریافت نور و فیض الهی مربوط است و در مراتب مختلف به یک حقیقت بازمی گردد. بین واسطه نخست و ثانی، تفاوت ماهیتی وجود ندارد؛ جز آنکه تفاوت از نظر قوّت و ضعف یا به اصالت و تبعیت است.
بررسی انتقادی مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
177 - 201
حوزههای تخصصی:
نقدهای جدی جماعت گرایی برگفتمان لیبرال یکی از مهمترین موضوعات فلسفه سیاسی معاصر است. بی توجهی به منازعه جماعت گرایی علیه لیبرالیسم، موجب ناتوانی در تحلیل و فهم بسیاری از موضوعات فلسفه سیاسی لبیرال و غیرلیبرال در دهه های پایانی قرن بیستم و قرن جاری خواهد شد. کتاب درآمدی بر مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر عهده دار تحلیل این موضوع مهم است.پرداختن به موضوعی تقریباً بدیع درفلسفه سیاسی معاصر و تاکید بر روش «هرمنیوتیک متن محور» برای خوانش آثار اندیشه سیاسی،از نقاط قوت کتاب است.با این وجود، به نتایج این منازعه درفسلفه سیاسی معاصر، توجه نشده و تاثیر آرا ویتکنشتاین متاخر در مضمون ومحتوای فلسفه سیاسی جماعت گرایی مورد غفلت قرار گرفته است. همچنین نویسندگان برای مکینتایر در فلسفه سیاسی جماعت گرایی نقش رهبری را قائل هستند، اما نسبت به جایگاه بسیار مهم سندل به ویژه تقدم آرا او نسبت به سایر جماعت گرایان و محوریت عدالت در بحث او التفات لازم صورت نگرفته است. همچنین با توجه به اینکه محور منازعه مورد بحث عدالت بوده است شایسته بود محورهای تبیین شده در کتاب در این باب نهایتا به موضوع عدالت و جنبه های مختلف آن ارجاع داده می شد.
النّور البدائي: دراسة في تطور مفهوم الإنسان في العرفان الیهودي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتعدد المفاهیم المرتبطه بالنّور فی العرفان الیهودی، ومردّ کلّ معانیها إلی آیه النّور من سفر بریشیت (1: 3)، وأصل النّور فیها هو نور این سوف، النّور اللاّمتناهی الذّی تصدر عنه جمیع الأنوار الأخری، وهی ما تسمّی بسیفیروت، ومن بینها النّور البدائی المرتبط بالإنسان، وفی هذه المقاله نحاول البحث من خلالها فی مفهومه ضمن تطور مفهوم الإنسان، فی الأدبیات الکابالیه. تهدف هذه الدّراسه إلی بیان مختلف المعانی المرتبطه بمفهوم الإنسان وتطورها، عبر دراسه جمله من الأسماء ومعانیها وهی أدم هریشون، أدم الأرضی، ثمّ البحث فی مفهوم أدم کدمون، والعنصر الثّالث وهو النّور البدائی أو أدم کدمون المرتبط بآخر الزّمان، وظهور الماشیح. تخلص الدّراسه فی الأخیر إلی اعتبار أنّ مختلف هذه التّسمیات هی تسمیات مجازیه لتقریب الفهم إلی الأذهان، ونجد أنّ تطور مفهوم الإنسان فی الکابالا له بعد باطنی مرتبط بعالم سیفیروت، أولها هو الإنسان السمّاوی تحت تسمیه "أدم هریشون" الذّی یتوافق مع إلوهیم فی صورته، والذّی یمثل ارتباطه بسیفیروت أعضاء الإنسان، وما یقابله من مفهوم وهو أدم الأرضی المکون من جسد وروح، حیث ترتبط روحه بإلوهیم ومنه فهی عنصر ارتباطه السّیفیروتی. المفهوم الثّانی للإنسان هو أدم کدمون علی اعتباره نورا أولیا مرتبطا بالخلق ضمن عوالم "أبیا" حیث یوافق سیفیره "کیتیر" فی ذلک، ثمّ یتطور هذا المفهوم لیمثل الکون کلّه ضمن نظریه تسیمتسوم اللّوریانیه. أمّا المفهوم الثّالث فهو مرتبط بنور الماشیح الذّی یظهر آخر الزمان، وهو فی بدایه خلقه یطلق علیه النّور البدائی، بینما یسمّی بآدم کدمون ضمن عملیه الإصلاح "تیکون" آخر الزّمان.
إدارة الخوف من فشل رواد الأعمال في الأعمال الناشئة علی أساس طریقة السینتومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقیت ریاده الأعمال الکثیر من الاهتمام والأهمیه فی السنوات الأخیره. یبحث معظم الباحثین فی هذا المجال عن سبب وکیفیه نشر سلوک ریاده الأعمال فی المجتمع ویتفق علی أن هذا الأمر عامل فعال فی التنمیه الاقتصادیه. والبحوث والدراسات فی هذا المجال متناثره ومحدوده. یقوم البحث الحالی، اعتمادا علی طریقه السینتومتریک وتحلیل محتوی الوثائق والمستندات، بفحص الدراسات فی هذا المجال لتقدیم النموذج المفاهیمی من خلال تنظیم البحوث. یشتمل المجتمع الإحصائی للبحث علی جمیع المستندات المقدمه فی قاعده بیانات Scopus، 666 وثیقه ومستند (بما فی ذلک المقالات والکتب وما إلی ذلک) حتی سنه 2019، والتی تم تقییمها باستخدام برنامج bibexcle وVOS viewer. ثم، بناء علی تحلیل محتوی الوثائق، تم تنظیم الوثائق. بناء علی نتائج البحث، تم تقسیمه إلی أربعه مجالات: القسم الأول هو العوامل الفردیه والثقافیه بما فی ذلک "الجنس، والعمر، والمخاطره، والاستقلال، والخبره، والوعی، والإیمان بالکفاءه الذاتیه، وضبط النفس، والمعاییر العقلیه، وموقف ریاده الأعمال"، القسم الثانی هو العوامل البیئیه بما فی ذلک "البیئه الریادیه والدینامیکیه، البیئه التمکینیه، البیئه الداعمه للأسره والبیئه الداعمه الاجتماعیه"، القسم الثالث هو العوامل الاقتصادیه بما فی ذلک "الموارد المالیه الفردیه والموارد المالیه الاجتماعیه" والقسم الرابع هو العوامل المؤسسیه والقانونیه بما فی ذلک "القضایا القانونیه، قوانین الحمایه والمؤسسات الداعمه".
اصلاح ساختاری رفتار ریاکارانه با تمرکز بر کنشگران مرزی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوگانه عاملیت-ساختار در مورد رفتارهای ریاکارانه جمعی در میان ایرانیان مدت هاست موضوع بحث و مناقشه بوده است. در این میان برخی عاملیت و برخی دیگر عامل اصلی این رفتار نادرست را ساختار موجود در جامعه دانسته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی عمیق علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی برای اصلاح آن با تمرکز بر نهاد آموزش وپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی و میان رشته ای با استفاده از داده های جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق، ادبیات، علوم سیاسی، روابط بین الملل و ... بوده است. کدگذاری داده ها تا اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل موضوعی ادامه یافت. مقوله های اصلی در بخش علت رفتار ریاکارانه تحت تسلط فرا نظریه ساختار-عمل گیدنز شناسایی می شوند. این نظریه هنجار اجتماعی را نتیجه کنش عاملیتی-ساختاری می داند. به این ترتیب در بخش عاملیت، ساده انگاری بیش ازحد رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و جبر تاریخی و برای مقوله ساختار، انحصار (سازمانی) دولتی، استبداد، استفاده ابزاری از دین و خودکامگی برخی مدیران، قرار دادن سنت در برابر مدرنیته و احساس ناامیدی اجتماعی در برابر بی عدالتی های موجود برای مقوله ساختار پدید آمد. بر اساس الزامات و محدودیت های آموزش وپرورش، ضمن رعایت نظریه کاملاً ایرانی کنشگران مرزی مقصود فراستخواه، مقوله های اجرای اصل شایسته سالاری و تخصیص منابع شایسته ، قرار دادن دروس فلسفه اخلاق و حقوق بشر در سرفصل ها، ایجاد فضا برای روانشناسان، تلاش برای احیای سرمایه اجتماعی، استفاده از هر فرصتی برای ایجاد بستری برای مدرنیته، اجرای مدیریت دانش و اجماع در انجام کنش های مدنی کارآمد نیز به عنوان راهکار پیشنهاد شد.
مبناگرایی کلاسیک و ساختار توجیه دانش تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
77 - 95
حوزههای تخصصی:
نقش مطالعات تاریخی در تنظیم مناسبات اجتماعی و برساخت نظم گفتمانی جوامع، پرسش از مبانی اعتبار دانش تاریخی را ضروری و اندیشه وران را به ارزیابیِ منطقِ تفکرِ تاریخی در پرتو ضوابط معرفت شناسانه رهنمون کرده است. «مبناگرایی کلاسیک» یکی از این ضوابط معرفت شناسانه است که گروهی از اندیشمندان غربی و فیلسوفان مسلمان معاصر جهت اعتبارسنجی حوزه های معرفتی تجویز می نمایند. مبناگرایی کلاسیک با این ادعا که توجیه هر ادعای معرفتی مستلزم دسترسی به باورهای پایه خطاناپذیر و استنتاج قیاسی باورهای غیرپایه از باورهای پایه است، شروط سخت گیرانه ای را تجویز می کند که دانش تاریخی توان برآورده کردن آن را ندارد. عدم دسترسی مستقیم مورخ به کنش های انسانی در گذشته، آمیختگی شواهد تاریخی با ذهنیت مورخان، دشواری فهم عینی شواهد مکتوب و توجیه گزاره های تاریخی با ارجاع به منابع خطاپذیری همچون گواهی و حافظه موانعی است که اجازه تولید گزاره های پایه خطاناپذیر در ساحت بازشناسی واقعیت های تاریخی را نمی دهد. ازسوی دیگر، نابسندگی تلاش های مورخان برای گذر از مسئله اذهان دیگر و همچنین، ناتوانی آنها در توجیه خطاناپذیری فرضیه های جهان شمول موانعی است که اجازه تولید باورهای پایه خطاناپذیر در ساحت تبیین تاریخی را نمی دهد. با استناد به این دلایل است که نگارنده مبناگرایی کلاسیک را نظریه مناسبی برای ترسیم ساختار توجیه دانش تاریخی نمی انگارد و بر آن است که ساختار توجیه دانش تاریخی را باید براساس ظرفیت های مطالعات تاریخی ترسیم نمود.
تحلیل گفتمان «طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی مجلس شورای اسلامی را می توان یکی از مهم ترین و مناقشه برانگیزترین طرح های قانونی و اسناد سیاستی در حوزه حکمرانی و سیاست گذاری فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران دانست. اگرچه این طرح و نسخه های پیش و پس از آن تاکنون به سرانجام مشخّصی در مجلس شورای اسلامی دست نیافته است، اما بررسی و تحلیل دقیق آن می تواند آموخته های سیاستی مهمی برای پژوهشگران و ذی ربطان این عرصه داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال آن است که از طریق روش تحلیل گفتمان، این طرح را واکاوی نماید و به گفتمان حاکم بر آن دست یابد. برای نیل به این مقصود از رویکرد تحلیل گفتمان لاکلا و موف، با تکیه بر شیوه نوآورانه والتون و بون استفاده شده است. نتایج این پژوهش در قالب ترسیم نقشه گفتمانی طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی ارائه شده است. بر این اساس، «حمایت از مردم» دال شناوری است که گفتمان حاکم بر طرح و نیز گفتمانی که به مثابه رقیب تعریف می کند، بر سر آن در تنازع گفتمانی هستند. دال خالی مردم که در گفتمان حاکم بر طرح با عنوان مردم اخلاق گرا حضور دارد، محور اتصال دال های مرکزی حاکمیت و فضای مجازی داخلی است و دال های مرکزی امنیت، سلامت و استقلال نیز در نسبت با دال فضای مجازی داخلی قرار می گیرند.
تحلیلی کلامی از هستی شناسی سلفیان با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه تحلیل کلامی از هستی شناسی سلفیان با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه انجام شد. هستی شناسی به عنوان شاخه ای از متافیزیک در پاسخ به این سؤالات بنیادین شکل گرفته است که: چه چیز را می توان گفت که وجود دارد؟ آنچه وجود دارد چیست و چه ماهیتی دارد؟ معنای وجود چیست؟ چه حالات مختلفی از بودن اشیا وجود دارد؟ در پاسخ به این سؤالات، سلفیان به عنوان یکی از فرقه های زنده معاصر، دیدگاهی متفاوت از سایر فرق اسلامی دارند. روش: پژوهش پیش رو بر اساس این سؤالات شکل گرفته است که: سلفیان چه روشها و سازوکارهایی را برای شناخت هستی به کار می برند؟ و پیامدهای معرفت شناسی آنها چه نوع هستی شناسی را اثبات می کند؟ به منظور پاسخ به این سؤالات، برخی از مؤلفه های هستی شناسی، نظیر هستی خدا، هستی عالم غیب، هستی فرشتگان، هستی وحی، هستی برزخ و ... از نگاه سلفیان تحلیل شده است. یافته ها و نتایج: سلفیان با وجود اینکه یک فرقه مذهبی اند و انتظار می رود رویکردی معناگرایانه و متافیزیکی از هستی داشته باشند؛ ولی در عمل، تحلیلی شبیه و نزدیک به ماتریالیستها و مادی گرایان از هستی دارند.
"سفرهای چهارگانه ی تربیتی" با توجه به الگوی تربیتیِ شخصیِ ملاصدرا: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه ی نظریه ی "سفرهای چهارگانه ی تربیتی" با توجه به الگوی سفرهای تربیتیِ شخصیِ ملاصدرا است. در این پژوهش از رویکرد ویژه ی نظریه ی داده بنیاد ، از نوع فراترکیب نظریه سازاستفاده شده است. در گام اول، سوالات پژوهش برای استخراج مدل داده بنیادِ سفرهای چهارگانه ی تربیتی، تنظیم و معیارهای انتخاب و گزینش اسنادِ مورد مطالعه مشخص شدند. در گام دوم، به جستجوی نظام مند منابع در پایگاه های اطلاعاتی پرداخته شد. در گام سوم ارزیابی کیفیت اسنادِ مورد مطالعه انجام و درنهایت با توجه به معیار، متونِ اصیل انتخاب شدند. در گام چهارم با تکنیک دسته بندی یافته ها، کدهای باز استخراج شدند. در گام پنجم نیز ابتدا 8کد باز(جهت خلقی سفرها، جهت حقی سفرها، همسفری مربی و متربی به مثابه روش ، تناظر رشد مربی و متربی ، محتوای آموزشی سفر اول، دوم، سوم و سفر چهارم) استخراج گردیدند و سپس داده ها، مفهوم پردازی، مقوله بندی و سپس براساس مشابهت ها ارتباط مفهومی و خصوصیات مشترک بین کدهای باز، 3 کد محوری (ساختار کلی سفرهای چهارگانه تربیتی، روش کلی سفرهای چهارگانه تربیتی و محتوای آموزشی سفرهای چهارگانه تربیتی) مشخص شدند
مؤلفه های قدرت نرم بانوان در بصیرت افزایی جامعه در تقابل با جنگ نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نیروهای ضد نظام اسلامی در تلاش اند در قالب جنگ نرم شناختی، زمینه مبارزه درون دینی را در جوامع اسلامی ایجاد و از این طریق، جامعه اسلامی را دچار اضمحلال هویتی کنند. بصیرت افزایی، بنیادی ترین راهبرد در پیشگیری و مقابله با جنگ نرم شناختی است و بانوان با توجه به گستره قدرت تأثیرگذاری، نقش بی بدیلی در این مهم دارند؛ پژوهش حاضر با هدف تبیین مؤلفه های قدرت نرم بانوان در بصیرت افزایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف، کاربردى است و با روش توصیفى- تحلیلى اجرا شده است. داده هاى تحقیق از طریق بررسى اسنادى، فیش بردارى و با رویکرد کیفی صورت گرفته است. سیره بانوان تأثیرگذار به عنوان جامعه تحقیق و روایاتِ ناظر به اهداف پژوهش، به عنوان نمونه تحقیق استفاده شده است. پس از ترسیم مفهوم شناسی پژوهش، مؤلفه های قدرت نرم، تبیین شده و به تحلیل کاربست آن در بصیرت افزایی پرداخته شده است. یافته ها: حاکی از آن بود که قدرت نرم بانوان، حقیقتی مشکک است که گاه با شجاعت و عاطفه و گاه با اقتدار و اطاعت ظهور می یابد. نتیجه گیری: مؤثرترین نقش بانوان در قالب قدرت نرم، اصلاح سامانه معرفتی افراد است که متناسب با موقعیت مکانی و زمانی، با اشکال متفاوتی بروز و ظهور می یابد.