فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه سواد مالی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) و جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید، متخصصان و خبرگان در حوزه مالی و در بخش کمی شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های فرهنگیان استان اردبیل بود. تعداد نمونه در بخش کیفی بصورت انتخاب هدفمند، 21 متخصص و در بخش کمی، با استفاده از فرمول های آماری 278 دانشجو بصورت روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در بخش کیفی به روش گراندد تئوری با استفاده از نرم افزار 11 Maxqda در بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار Smart PLS و spss22 انجام شد. نتایج نشان داد براساس سه مقوله دانش، رفتار و نگرش، در بحث دانش مالی، جنسیت، محل زندگی؛ در بحث نگرش مالی شاخص های تحصیلات والدین و محل سکونت مؤثر بوده و در حوزه رفتارمالی، محل زندگی دائمی و درآمد دانشجو عوامل تأثیر گذارتر در سواد مالی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تعیین گردیدند. براساس مدل استخراج شده مؤلفه دانش از لحاظ میزان تأثیر گذاری بر سواد مالی دانشجویان با بار عاملی 751/0 رتبه اول و بعد از آن مؤلفه رفتاربا بار عاملی 730/0 و نگرش با بارعاملی 667/0 در رتبه های بعدی قرار دارند.
اثربخشی درمان ترکیبی اکت و شفقت بر کاهش خشم و تمایل به بخشودگی در زنان قربانی خیانت همسر در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و شفقت درمانی بر کاهش خشم و تمایل به بخشودگی در زنان قربانی خیانت همسر شهر اصفهان انجام شد. بدین منظور نمونه ها به روش هدفمند از بین جامعه که زنان قربانی خیانت همسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره بودند انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه های خشم اسپیلبرگر (1999) و تمایل به بخشودگی هارتلند (2005) بر روی هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش تحت تحت درمان ترکیبی پذیرش و تعهد (برگرفته از کتاب بنت و الیور، 2009) و شفقت درمانی (برگرفته از کتاب کولتز، 2018) بر اساس کار پژوهشی اسداللهی، نشاط دوست، عابدی و افشار(1399) طی 14 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. پس از پایان جلسات آموزشی گروه آزمایش، هر دو گروه مجددا پرسشنامه ها را تکمیل کردند. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و شفقت درمانی بر متغیرهای خشم (06/29= F) و تمایل به بخشودگی (09/16= F) زنان قربانی خیانت همسر شهر اصفهان اثرگذار است. همچنین سایر نتایج نشان تأثیر درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و شفقت درمانی بر ابعاد خشم (حالت خشم(47/0= α)، صفت خشم(49/0= α) و کنترل خشم(53/0= α)) و ابعاد تمایل به بخشودگی (خودبخشی(52/0= α)، دیگر بخششی(49/0= α) وموقعیت بخششی(48/0= α)) تأیید کرد.
شناسایی ابعاد و پیامدهای تجربه دیجیتال مشتری به روش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
194 - 215
حوزههای تخصصی:
هدف: تجربه مشتری جنبه مهمی برای دستیابی به موفقیت است؛ به ویژه در حوزه اینترنتی و خرید دیجیتال که فرایندی پیچیده است و عامل های اثرگذار بسیاری دارد. با ظهور فناوری های جدید، شیوه های ارتباطی بین سازمان ها و مشتریان تغییر کرده است و روند دیجیتالی شدن، به مشتریان اجازه می دهد تا بدون مرز زمانی و مکانی، به اطلاعات زیادی در سراسر جهان دست یابند و تراکنش و خریدهای متعددی را در لحظه انجام دهند. امروزه مشتریان فقط به دنبال بارگیری یا جست وجوی داده ها نیستند و خودشان قادر به تعامل، بارگذاری و اشتراک گذاری محتوا هستند. رسانه های اجتماعی با به وجودآوردن دنیای مجازی آنلاین، ارتباطات را از شیوه سنتی، به پدیده اجتماعی بزرگ و آنلاین تبدیل کرده اند. این رسانه ها با بهره گیری از قابلیت های تعاملی، به تماس مستقیم با مصرف کنندگان، هزینه کمتر و بهره وری بیشتر منجر می شوند و رضایت خرید آنلاین و تکرار خرید آنلاین را افزایش می دهند و موجب تجربه خوشایند در مصرف کنندگان می شوند. تجربه دیجیتال مشتری، به موضوع مهمی در تحقیقات بازاریابی تبدیل شده است؛ زیرا کسب وکارها دریافته اند که موفقیت آن ها تا حد زیادی، به ارائه تجربه های خرید مثبت به مشتریان خود بستگی دارد. در این پژوهش تجربه دیجیتال مطلوب مشتریان، هنگام خرید اینترنتی در فضای پُر رقابت، به عنوان دغدغه اصلی پژوهش بررسی شده است تا مشخص شود که چه عواملی تجربه دیجیتال مشتریان در فضای اینترنتی را شکل می دهند.روش: رویکرد انجام پژوهش، از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی توصیفی است. جامعه آماری پژوهش افرادی بودند که در ماه، دست کم دوبار از طریق سایت خرید اینترنتی انجام داده اند و مبلغ خرید ماهیانه آن ها بیش از ۵۰۰ هزار تومان بوده است، در نتیجه کسانی انتخاب شدند که با خرید اینترنتی آشنایی کامل داشتند. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه با توجه به ماهیّت کیفی پژوهش تا حد اشباع داده ها، ۱۸ نفر تعیین شد. تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه به روش ون مانن انجام شد و بر اساس مراحل سه گانه کدگذاری، یعنی کدگذاری های باز، محوری و گزینشی، داده ها به طور مستمر بازبینی و پالایش شدند.یافته ها: پس از تحلیل یافته ها، تعداد ۷۰۵ کد استخراج شد که در سه مؤلفه اصلیِ تجربه دیجیتال مشتری، رضایت از خرید اینترنتی و بازگشت مجدد، دسته بندی شدند. برای دسته تجربه دیجیتال مشتری، ۱۹ مقوله فرعی، ۵ مقوله اصلی و یک طبقه فرعی شناسایی شد. به همین صورت، برای دسته رضایت مشتریان از خرید اینترنتی ۲ مقوله و برای دسته قصد بازگشت مجدد نیز ۲ مقوله شناسایی شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر عوامل ذکر شده بر ایجاد تجربه دیجیتال مثبت در مشتریان و خرید اینترنتی است که با توجه به شرایط پُررقابت کسب وکارها، مدیران و صاحبان کسب وکارها برای ایجاد رضایت مشتریان، بایستی به این عوامل توجه ویژه ای داشته باشند.
شناسایی و دسته بندی موداهای سازمان با تأکید برتفکر ناب به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 128
حوزههای تخصصی:
مودا در واقع نقطه مقابل بهره وری است و هر آن چیزی را که باعث اتلاف منابع سازمانی باشد، مودا گویند. اتلاف منابع سازمانی نه تنها سبب ناکارامدی سازمان ها می شود بلکه بار مالی اضافه بر سازمان ها تحمیل می کند و تلاش های سازمانی را در مسیر بهره وری با شکست مواجه می نماید. هدف این پژوهش این بوده است که از راه شناسایی و دسته بندی موداهای سازمانی گامی در مسیر کاهش اتلاف و هدر رفت منابع سازمانی برداشته شود. برای این منظور از روش فراترکیب استفاده شده است. نمونه اولیه شامل 90 پژوهش مرتبط بود که از پایگاه های اطلاعاتی مانند امرالد، الزویر، ساینس دایرکت، اسپرینگر، ویلی استخراج شد. پس از غربالگری پژوهش ها از نظر مواد مختلفی مانند عنوان، چکیده، محتوا و کیفیت 26 مطالعه باقی ماند که نتایج آنها با یکدیگر تلفیق شد. نتیجه اجرای این فرایند استخراج ۶۴ مؤلفه مودا های سازمانی و دسته بندی این مؤلفه ها در چهار گروه شامل عوامل فردی، سازمانی، مدیریتی و شغلی می باشد. بنابراین مطالعه حاضر موداهای سازمانی را به صورت طبقه بندی شده در اختیار مدیران قرار می دهد تا بتوانند این عوامل اتلاف را مدیریت کرده و در بهره وری سازمان های خود موفق تر عمل کنند.
الگویِ کاهش اختلافات مالیاتی با حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی شرکت ها و مشاغل: رهیافت داده بنیاد چندوجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
315 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اراِئه الگویِ کاهش اختلافات مالیاتی با حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی شرکت ها و مشاغل است، این پژوهش با استفاده از روش کیفی داده بنیاد چند وجهی (نسخه گلدکهل و کرونهلم) و با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته از 12 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب گردیده اند، 251 کد مفهومی استخراج و با تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارMAXQDA اقدام به ارائه یک مدل مفهومی شامل شرایط علّی، شرایط بستر، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها نموده است. بر اساس نتایج، پیامدهای ناشی از حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی مؤدیان برای کاهش اختلافات مالیاتی شامل ساده سازی و شفاف سازی نحوه تشخیص مالیات، توزیع عادلانه بار مالیاتی، کاهش تشخیص های برآوردی و سلیقه ای، اثبات درآمدهای کتمان شده، افزایش خوداظهاری و تمکین داوطلبانه، کاهش اختلافات و کوتاه شدن فرآیند دادرسی مالیاتی و افزایش اقدامات فرصت طلبانه می باشد. در همین راستا عواملی همچون مؤسسات مالی خارج از حوزه نظارت بانک مرکزی، تعدد حساب های بانکی، درآمدهای غیرنقد و تراکنش های غیردرآمدی، رازداری بانکی و روش های دریافت و پرداخت جایگزین عوامل مداخله گری هستند که حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی را با محدودیت مواجه می نمایند. پژوهش حاضر ضمن دانش افزایی، در توسعه نظریه ای موجود برای کاهش اختلافات مالیاتی مؤثر است.
تاثیر بی نزاکتی خانوادگی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق تعارض کار-خانواده و غنی سازی کار خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
29 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر بی نزاکتی خانوادگی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق تعارض کار-خانواده و غنی سازی کار-خانواده بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 2200 نفر تشکیل دادند که از طریق فرمول کوکران تعداد 600 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد بی نزاکتی خانوادگی لیم و تای (2014)، پرسش نامه استاندارد رفتارهای انحرافی در محیط کار رابیسنون و بنت(1999( ، پرسش نامه استاندارد تعارض کار-خانواده کارلسون و کارمار (2000) و پرسش نامه استاندارد غنی سازی کار-خانواده کارلسون و همکاران( 2006) بود که روایی پرسش نامه ها بر اساس روایی محتوایی، صوری و سازه مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب80/0، 85/0 ، 88/0 و 88/0 برآورد شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد بی نزاکتی خانوادگی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار تاثیر مثبت داشت که ضریب تاثیر آن 65/0 بود و تعارض کار-خانواده و غنی سازی کار-خانواده در بین رابطه بین بی نزاکتی خانوادگی با رفتارهای انحرافی در محیط کار ، به عنوان متغیرهای میانجی ایفای نقش ایفا کردند.
ارائه الگوی پارادایمی بازگشت سرمایه در آموزش کارکنان در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
400 - 426
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بازگشت سرمایه در آموزش کارکنان در صنعت پتروشیمی انجام شده است. این پژوهش مبتنی بر فلسفه تجربه گرایانه، بنیادی از منظر هدف و با رویکردی قیاسی-استقرایی با روش تحقیق آمیخته انجام شد. داده های تحقیق در بخش کیفی از طریق مصاحبه با 17 نفر از اساتید مدیریت (خبرگان نظری) و مدیران صنعت پتروشیمی (خبرگان تجربی) که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، جمع آوری گردید. همچنین شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی با مشارکت خبرگان بخش کیفی، اعتبارسنجی و با روش سوارا فازی اولویت بندی شدند. در نهایت به ارائه مدل نهایی پژوهش پرداخته شد. برای دستیابی به اهداف پژوهش با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعه ای از شاخص های کاربردی بازگشت سرمایه در آموزش کارکنان در قالب هشت مقوله اصلی شناسایی شد که عبارتند از: زیرساخت سازمانی، هم راستایی استراتژیک، آموزش و بالندگی منابع انسانی، تطبیق ناپذیری منابع انسانی، توانمندسازی کارکنان، راهبرد فرآیند محوری، بازگشت سرمایه به شرکت و کسب مزیت رقابتی. یافته ها نشان داده است آموزش و بالندگی منابع انسانی یک متغیر زیربنایی است که بر توانمندسازی کارکنان و راهبرد فرآیند محوری تأثیر می گذارد. در این میان تقویت زیرساخت سازمانی و ایجاد هم راستایی استراتژیک جهت دستیابی به بازگشت سرمایه در آموزش کارکنان حائز اهمیت است. با پیاده سازی موارد مذکور، بازگشت سرمایه به شرکت و کسب مزیت رقابتی حاصل می شود. رتبه بندی شاخص های بازگشت سرمایه در آموزش کارکنان با روش سوارا فازی نشان داد که عوامل حمایت و پشتیبانی مدیریت ارشد، آگاه سازی کارکنان از نتایج اهداف آموزشی، آموزش مستمر و مداوم با کاربرد های وسیع از بالاترین اهمیت برخوردار هستند.
ارایه الگوی مناسب انتخاب اعضای هیات مدیره در شرکت های اقتصادی بنیاد تعاون ودجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
449 - 466
حوزههای تخصصی:
هدف: هیات مدیره شرکت ها در قله هر شرکتی هستند و نقش اساسی در هر سیستم حاکمیت شرکتی را ایفا می کنند. در نتیجه، این موضوع هیات مدیره را به نقطه کنونی تلاش های مختلف برای بهبود حاکمیت شرکتی تبدیل می کند. ازاین رو متخصصان حاکمیت شرکتی مدت هاست که به دنبال این هستند که ترکیب هیات مدیره را بهبود بخشند و با مدل های نوین، آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند تا از این طریق هیات مدیره ها بتوانند به طورموثرتری عمل کنند؛ بنابراین هدف این پژوهش، ارایه الگوی بومی انتخاب اعضای هیات مدیره شرکت های اقتصادی است.روش شناسی پژوهش: در این پژوهش از رویکرد آمیخته تحلیل مضمون، تحلیل عاملی و روش دلفی فازی جهت شناسایی مضامین استفاده شده است. در گروه نمونه در تحلیل مضمون 8 مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیات علمی، اعضای هیات مدیره و سهامداران عمده انجام شده است که نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی انجام شده است و کدگذاری در بستر نرم افزار MAXQDA بوده است. در گروه نمونه روش دلفی فازی 15 نفر به عنوان خبرگان جهت پاسخ گویی به سوالات پرسشنامه انتخاب گردیدند. تعداد مشارکت کنندگان در رویکرد کمی تحلیل عاملی 200 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 27 انجام شده است.یافته ها: نتایج چک لیست انتخاب هیات مدیره بیانگر 84 کد اولیه بود که در 6 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شدند. مضامین سازمان دهنده اصلی چک لیست انتخاب اعضای هیات مدیره عبارت اند از هوش، مهارت، روان شناختی، تجربه، سواد و ساختاری و جمعیت شناختی.اصالت/ارزش افزوده علمی: بنابراین نتایج نشان می دهد که انتخاب اعضای هیات مدیره بر اساس مضامین شناسایی شده هوش، مهارت، روان شناسی، تجربه، سوادوساختاری و جمعیت شناختی، عملکرد مطلوب تری را در شرکت ها در پیش خواهد داشت.
واکاوی رهبری مخرب و پیامدهای آن در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
147 - 181
حوزههای تخصصی:
رهبری مخرب در مدارس با ایجاد فضایی پُر از ترس، ناامنی، بی اعتمادی و افزایش تنش های بین فردی می تواند آسیب های جدی به دانش آموزان، معلمان و کارکنان مدرسه وارد کند. هدف پژوهش حاضر واکاوی رهبری مخرب و پیامدهای آن در مدارس استان تهران بود. مطالعه حاضر، پژوهش کیفی است که با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی تفسیری و با روش تحلیل کلایزی انجام شد. درراستای هدف پژوهش تجارب درک شده معلمان نسبت به رفتارهای مخرب مدیران مدارس و پیامدهای آن کاوش شد. میدان پژوهش مدارس ابتدایی و متوسطه استان تهران بود. چهارده مصاحبه به روش نمونه گیری هدف مند و گلوله برفی ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با معلمان و معاون مدرسه انجام شد. مدت زمان مصاحبه ها بین 40 تا 60 دقیقه بود. پس از تحلیل داده ها 35 مؤلفه مربوط به رفتارهای رهبری مخرب کشف شد که درقالب 8 مضمون اصلی رفتارهای مخرب، سلطه و اربابی، خودشیفتگی، رفتار سیاسی نامطلوب، رفتار توهین آمیز، عدم همدلی، رفتار ناعادلانه، مدیریت خُرد، مقاومت در برابر تغییر و فقدان مسئولیت پذیری طبقه بندی شدند. همچنین، 25 مؤلفه مربوط به پیامدهای رهبری مخرب استخراج و درقالب 8 مضمون اصلی دسته بندی شدند. چنین فضایی منجر به کاهش انگیزه شغلی، افزایش تنش های بین فردی، کاهش همکاری و تعامل، عدم توسعه حرفه ای، کاهش اعتماد بین فردی، عدم تکمیل کادر آموزشی، کاهش سلامت جسمی و روانی و سمی شدن محیط مدرسه می شود. نتایج پژوهش مؤید بروز رفتارهای مخرب مدیران در مدارس ایران است. از طریق توجه به صدای معلمان، این پژوهش سعی دارد آگاهی درباره رهبری مخرب در محیط آموزشی را افزایش دهد و نیاز به بهبود ساز و کار های رهبری در سازمان های آموزشی را مورد توجه قرار دهد.
واکاوی ابعاد مؤثر فناوری های نوین بر حرفه حسابداری: کاربست فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
763 - 793
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، پیشرفت سریع فناوری ها، نحوه به اشتراک گذاری اطلاعات را دستخوش تغییرات چشمگیری کرده است و حسابداری به عنوان یکی از سیستم های اطلاعاتی برجسته در جامعه، از این تغییرات مصون نبوده است. استفاده از فناوری های نوینی مانند هوش مصنوعی، بلاکچین، کلان داده و ابر، باعث بهبود کیفیت و افزایش سرعت دسترسی به اطلاعات شده است. بنابراین شناخت این فناوری ها و درک کارایی آن ها، ضرورت تعیین کننده ای برای رقابت در عصر اطلاعات و همچنین، عنصری حیاتی در موفقیت هر تجارتی به شمار می رود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ابعاد مؤثر این فناوری های نوین بر حرفه حسابداری، جهت رفع چالش های موجود در این حرفه و افزایش توان رقابتی شرکت هاست.
روش: پژوهش حاضر از نظر نوع پژوهش، کیفی و بر مبنای هدف پژوهش، کاربردی و از لحاظ روش شناسی، توصیفی از نوع پیمایشی است. با توجه به اهمیت فناوری های نوین در حرفه حسابداری و لزوم تحلیل سیستماتیک و نظام مند ابعاد مؤثر این فناوری ها بر حرفه حسابداری و همچنین ضرورت یکپارچه سازی یافته های پژوهش هایی که به این موضوع پرداخته اند، از روش کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده که مشتمل بر هفت مرحله است. از این رو، تعداد ۴۰ مقاله مرتبط با موضوع، در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۲ خورشیدی برای منابع فارسی و ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ میلادی برای منابع انگلیسی بررسی شد. بعد از استخراج ابعاد مؤثر این فناوری های نوین از طریق روش فراترکیب، با استفاده از روش آنتروپی شانون و بر اساس رویکرد تحلیل محتوا، ضریب اثر هر یک از این ابعاد مشخص شد و در نهایت مقوله های دسته بندی شده، از طریق روش سوارا رتبه بندی شدند.
یافته ها: یافته های این بررسی حاکی از آن است که ابعاد مؤثر فناوری های نوین بر حرفه حسابداری، در ۶۴ مؤلفه و ۱۲ مقوله دسته بندی می شوند. پس از پردازش داده ها با استفاده از روش فراترکیب و آنتروپی شانون مشخص شد که در بین مؤلفه های شناسایی شده، مواردی همچون افزایش دقت و صحت، افزایش جامعیت و دقت گزارش دهی، کاهش دوباره کاری، تجزیه وتحلیل صحیح داده ها و کاهش زمان تجزیه وتحلیل داده ها، اهمیت بیشتر و اثرهای زیست محیطی شامل آلودگی هوا، کاهش مصرف انرژی، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای اهمیت کمتری دارند. بر اساس روش سوارا، در بین مقوله ها نیز مدیریت زمان و هزینه، بالاترین رتبه را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که فناوری های نوظهور تا حد شایان توجهی موجب افزایش کارایی و بهبود کیفیت فرایندهای حسابداری شده اند و حسابداران را از اپراتورهای واردکننده اطلاعات، به تحلیلگران آن ها تبدیل کرده اند و با ساده سازی فعالیت ها، موجب بهره وری بیشتر کارکنان شده اند. همچنین این فناوری ها با فراهم کردن داده های تغییرناپذیر، امن و مطمئن باعث کاهش تقلب، حساب سازی و بهبود کیفیت گزارشگری مالی شده اند که این امر بهبود نگرش مدیران و اخذ تصمیم های بهینه را به همراه دارد. این پژوهش می تواند چشم انداز جدیدی را در اختیار استفاده کنندگان از نتایج آن، از جمله حسابداران و مدیران مؤسسه هایی قرار دهد تا بتوانند با آگاهی بیشتری در جهت توسعه و بقای سازمان خود گام بردارند.
رابطه تقلب در گزارشگری مالی شرکت های همتای فعال در یک منطقه جفرافیایی همسان با تقلب در گزارشگری مالی شرکت؛ نقش تعدیلی رقابت صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه تقلب در گزارشگری مالی شرکت با تقلب در گزارشگری مالی شرکت های همتای فعال در یک منطقه جغرافیایی همسان با لحاظ کردن اثر تعدیلگری رقابت در صنعت است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع مطالعه کاربردی و دارای رویکرد استقرایی و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی است. در این پژوهش از اطلاعات 11 شرکت بورسی پتروشیمی فعال در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در طی سال های 1390 تا 1401 به مدت 12 سال استفاده شده است. همچنین، برای تجزیه تحلیل بیشتر از اطلاعات 32 شرکت بورسی فعال در صنعت پتروشیمی در همین دوره زمانی نیز استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد تقلب در گزارشگری مالی شرکت های فعال در یک منطقه جغرافیایی همسان با تقلب در گزارشگری مالی شرکت رابطه مثبت و معنادار دارد. رقابت در صنعت بر شدت رابطه تقلب در گزارشگری مالی شرکت های فعال در یک منطقه جغرافیایی همسان با تقلب در گزارشگری مالی شرکت تأثیر معناداری ندارد، اما رقابت در صنعت باعث افزایش اثر رابطه تقلب در گزارشگری مالی شرکت های فعال در یک منطقه جغرافیایی همسان بر تقلب در گزارشگری مالی شرکت می شود.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد رفتار نادرست اخلاقی و گزارشگری مالی متقلبانه در خلا رخ نمی دهد و شرکت های همسایه بر تمایل و انجام تخلفات و تقلب در گزارشگری مالی تاثیرگذار هستند.دانش افزایی: این مطالعه بینش های ارزشمندی را در مورد عوامل موثر بر تقلب در گزارشگری مالی، با تمرکز بر شرکت های همتا در ایران جهت ارائه به ذی نفعان ارائه می کند.
ارائه مدلی برای بهبود گزارش حسابرسی عملکرد در نهادهای بخش عمومی کشور با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
93 - 116
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: حسابرسی عملکرد یکی از ابزارهای اصلی برای ارزیابی و بهبود کارایی و اثربخشی نهادهای بخش عمومی است. با توجه به اهمیت شفافیت و پاسخگویی در این نهادها، بهبود کیفیت گزارش های حسابرسی عملکرد می تواند تأثیر بسزایی در ارتقای عملکرد این نهادها داشته باشد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد فراترکیب، تلاش دارد نتایج مطالعات پیشین را گردآوری و تلفیق کرده و چارچوبی جامع برای بهبود این گزارش ها ارائه دهد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر بهبود گزارشگری حسابرسی عملکرد در نهادهای بخش عمومی است.روش پژوهش: این تحقیق با استفاده از روش کیفی فراترکیب، به منظور شناسایی مهم ترین شاخص های تأثیرگذار در گزارشگری حسابرسی عملکرد انجام شده است. پژوهش های مرتبط بین سال های 2000 تا 2024 انتخاب و با استفاده از الگوریتم ارزیابی حیاتی و تکنیک هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2006) تحلیل شده اند.یافته های پژوهش: نتایج تحقیق نشان داد که 90 مضمون کلیدی در قالب 24 شاخص اصلی شناسایی شده است. این شاخص ها شامل معیارهای اقتصادی، کارایی، زمان بندی حسابرسی، شناخت موضوع توسط واحد حسابرسی، تعیین دامنه و معیارهای حسابرسی، عوامل ساختاری و رفتاری، زیرساخت های فنی و تأمین نیروی انسانی متخصص هستند. مدل نهایی پس از طراحی، مورد اعتبارسنجی قرار گرفت و تأیید شد.نتیجه گیری و اصالت پژوهش: تایج پژوهش نشان می دهد که مدل پیشنهادی، چارچوبی جامع و دقیق برای بهبود گزارش های حسابرسی عملکرد در نهادهای عمومی ارائه می دهد. این مدل می تواند به طور مؤثر به ارتقای شفافیت، کارایی و پاسخگویی در نهادها کمک کرده و به توسعه دانش در زمینه حسابرسی عملکرد بیفزاید.
مطالعه رابطه توسعه منابع انسانی با عدالت، رضایت و افزایش کارایی کارمندان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رابطه بین توسعه منابع انسانی، رضایت شغلی، عدالت و کارایی کارکنان و اهمیت روزافزون ترک شغل، جابجایی کارکنان و هزینه های زیادی که این امر به سازمان تحمیل می کند، توجه رضایت شغلی ، عدالت و کارایی کارکنان یکی از موضوعات مهم در مدیریت منابع انسانی سازمان ها است. لذا مدیران منابع انسانی باید با توجه به فعالیت های منابع انسانی و افزایش کارایی کارکنان در جهت انجام وظایف و مسئولیت های شغلی در جهت بالا بردن رضایت و عدالت شغلی کارکنان تلاش کنند. ازآنجایی که در شرکت های خدماتی، نیروی انسانی به عنوان یکی از مهم ترین منابع سازمان تلقی می شوند و در جهت کسب سود و بقای سازمان نقش اساسی را ایفا می کنند، توجه به رفتار و عملکردشان برای ادامه فعالیت سازمان بسیار حیاتی می باشد. در این مقاله تأثیر توسعه منابع انسانی در رضایت و عدالت و افزایش کارایی کارکنان بررسی شده است. هدف، کاربردی و از روش کتابخانه ای و میدانی همچنین پرسشنامه های توصیفی- پیمایشی که متشکل از 89 سؤال بودند برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 250 نفر کارشناسان، مدیران و معاونین سازمان تأمین اجتماعی استان سمنان در سال 1400 بودند که با بهره گیری از فرمول حجم نمونه، تعداد 152 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از به کارگیری آزمون رتبه ای اسپیرمن بیانگر وجود رابطه مثبت و معنادار میان متغیره ها با توسعه منابع انسانی بودند. نتایج تجزیه وتحلیل نیز دلالت بر رابطه بین توسعه منابع انسانی با عدالت، رضایت شغلی درنتیجه افزایش کارایی کارکنان داشتند.
قدرت مدیرعامل و تقسیم سود با نقش تعدیلی نوسانات جریان نقدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین تاثیر قدرت مدیرعامل و تقسیم سود با نقش تعدیلی نوسانات جریان نقدی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. مدیران باهدف حداکثر سازی ثروت سهامداران باید بین علایق سهامداران تعادل برقرار کنند تا فرصت های سودآور را از دست نداده باشند و هم سود نقدی را بپردازند. این پژوهش برای یک دوره ی زمانی پنج ساله از سال 1398-1402 انجام شد. اطلاعات نمونه ی شرکت های مورد مطالعه پس از بررسی در دسترس بودن اطلاعات آن ها با جمع آوری به کمک نرم افزار اکسل طبقه بندی و به کمک نرم افزار ایویوز مورد آنالیز و تحلیل واقع شدند. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، یک پژوهش توصیفی با تأکید بر روابط همبستگی است که به کمک رگرسیون و پنل قابل آزمون است. جامعه مورد بررسی تمام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد بررسی با در نظر گرفتن محدودیت های شامل 176 شرکت گردید. نتایج پژوهش نشان داد؛ بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود رابطه ی منفی وجود داشته و این رابطه معنادار نیز می باشد. برای قدرت مدیرعامل سه فاکتور دوره تصدی، دوگانگی و مالکیت مدیریتی استفاده شده است، که این موارد می تواند در تصمیم گیری های کلان شرکت به دلیل قدرت بالا مدیریت تاثیر داشته باشد و در این حالت به نظر مدیران از قدرت خود استفاده خواهند نمود و حداقل سود را بین سهامداران تقسیم می کنند و بیشتر به دنبال گسترش فعالیت های شرکت و کسب سودهای بیشتر و پایدارتر در بلندمدت خواهند بود. هم چنین نوسانات جریان نقدی ارتباط بین قدرت مدیرعامل و تقسیم سود را تعدیل می کند، ارتباط نیز مثبت می باشد. بدان معنا که هرچه نوسانات جریان نقدی افزایش یابد، باعث تقویت ارتباط منفی بین دو متغیر می گردد.
خوانایی گزارش هیات مدیره و اعتبار تجاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اعتبار تجاری یکی از موضوعات مهم در پژوهش های داخلی می باشد. خوانایی گزارش هیات مدیره از عواملی است که کمتر در این پژوهش ها به آن توجه شده است. لذا، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خوانایی گزارش هیات مدیره و اعتبار تجاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت آزمون فرضیه پژوهش از اطلاعات مالی طی سال های 1395 الی 1400 (171 شرکت) استفاده شد. آزمون فرضیه پژوهش توسط رگرسیون خطی چند متغیره بو از طریق از نرم افزار ایویوز1 انجام گرفت و برای سنجش خوانایی گزارش هیات مدیره از شاخص فوگ استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ بین خوانایی گزارش هیات مدیره و اعتبار تجاری دریافتی از اعتباردهندگان رابطه معنی دار و منفی حاکم است. در ایران واحدهای تجاری برای استفاده از اعتبار تجاری از تامین کنندگان و بستانکاران تجاری خود از گزارشگری پیچیده تری برای گزارش های هیات مدیره استفاده می نمایند و خوانایی گزارشگری مالی در این شرکت ها کمتر است.
شناسایی موانع توسعه صنعت تأمین مالی جمعی در بازار سرمایه اسلامیِ ایران و ارائه راهکارهای سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
97 - 150
حوزههای تخصصی:
طی سال های گذشته صنعت تأمین مالی جمعی بعنوان یکی از روش های نوین واسطه گری مالی با هدف تأمین مالی سریع و آسان طرح ها و ایده ها در سراسر دنیا رشد قابل توجهی داشته است. تنظیم گریِ صنعت تأمین مالی جمعی در ایران با نهاد ناظر بازار سرمایه است. بازیگران، ذینفعان، سیاست گذاران و نهاد ناظرِ صنعت تأمین مالی جمعی هر یک دغدغه های خاص خود را جهت بهبود عملکرد و افزایش بهره وریِ صنعت یادشده در بازارهای مالی ایران دارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با شناسایی و دسته بندی چالش های صنعت تأمین مالی جمعی در بازار سرمایه ایران، ضمن اینکه مخاطب را به شناخت کاملی از وضعیت موجود صنعت تأمین مالی جمعی در ایران و چالش های آن می رساند، پیشنهادات سیاستی مفیدی نیز در همین راستا ارائه نماید. به همین منظور برای شناسایی چالش های مربوطه با تحلیل مضامین استخراج شده از پیمایش های خبرگانی صورت گرفته، 23 چالش منحصر به فرد ذیل 4 مضمون سازمان دهنده شناسایی و دسته بندی شد. «نارسایی های ساختاری و فنی»، «فقدان کارآیی در حوزه های سیاست گذاری، تنظیم گری و عملیات بازار»، «ناسالم بودن فضای رقابت در صنعت تأمین مالی جمعی» و «عدم تطابق با شریعت» چهار حوزه متنوعی هستند که چالش های یادشده را می توان ذیل آن ها بعنوان مضامین سازمان دهنده جای داد؛ و با توجه به مطالعات تطبیقی صورت گرفته و گاه اجماع نظری خبرگان پیشنهادات سیاستی مناسبی نیز در همین راستا در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
ارزیابی تحمل ریسک مالی سرمایه گذاران در بازار سرمایه
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ریسک همواره یکی از فرآیندهای تصمیم گیری های مالی در هر بازاری تلقی می شود که بدلیل عدم امکان پیش بینی تمامی علل موثر در بازار، معمولاً با چالش زیادی برای سرمایه گذاران همراه است. تحمل ریسک به عنوان مبنای ذهنی و عملکردی در سرمایه گذاری محسوب می شود که به دلیل آمیخته بودن با ویژگی های فردی در شرایط مشابه ممکن است از تفاوت های محسوسِ بازده برای سرمایه گذاران برخوردار باشد. هدف این پژوهش ارزیابی تحمل ریسک مالی سرمایه گذاران در بازار سرمایه می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توسعه ای و کیفی است لذا از فرآیندهای تحلیل متن کاوی بهره برده شد تا ابتدا پژوهش های مرتبط با حوزه ی ارزیابیِ تحملِ ریسک مالی تعیین و سپس مولفه ها و مضامینِ مرتبط با آن تعیین شود. همچنین در ادامه از تحلیل دلفی برای تعیین حدِ اجماع نظری استفاده شد تا پس از آن چارچوب نظری پژوهش ارائه شود. نتایج پژوهش از وجود دو مولفه ی اصلیِ محرک های ذهنی و رفتاری تحمل ریسک مالی سرمایه گذاران حکایت داشت که طی دو مرحله تحلیل دلفی مجموعاً ۱۲ مضمون به عنوان مولفه های اصلی پژوهش شناسایی شدند.
شناسایی و الویت بندی ریسک پروژه های مهندسی، تدارکات و ساخت (EPC) مطالعه موردی: شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
257 - 292
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از انواع قراردادهای مطرح در اجرای پروژه ها، روش مهندسی، تدارکات و ساخت بوده که ابزاری برای انتقال فعالیت ها و نیز ریسک های پروژه به پیمانکار می باشد. با توجه به اهمیت ارزیابی ریسک در پروژه های نفتی، به ویژه برای پیمانکاران، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی ریسک های پیرامون پروژه های مهندسی، تدارکات و ساخت (EPC) در شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون است. همچنین این مقاله به دنبال ارائه راهکارهایی برای مدیریت موثر ریسک های پروژه های مزبور توسط پیمانکاران می باشد.
روش ها : روش تحقیق در این مطالعه شامل چندین گام می باشد. ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای و نظرات خبرگان، ریسک های موثر در پروژه های EPC شناسایی، استخراج و طبقه بندی شده است. در این گام، تیم تحقیق با مطالعه منابع علمی و مصاحبه با خبرگان صنعت نفت و گاز، لیستی از ریسک های احتمالی را تهیه کرده و سپس با ارائه مدلی مبتنی بر روش دلفی فازی و دیدگاه 5 خبره با 15 معیار، تعدادی از ریسک های شناسایی شده به عنوان ریسک های اصلی انتخاب گردیده اند. نظرات خبرگان در قالب اعداد فازی جمع آوری و تحلیل شده است تا به اجماع نسبی در مورد ریسک های اصلی دست یابند. در گام بعد، با بهره گیری مجدد از نظرات خبرگان و روش آنالیز سلسله مراتبی فازی مبتنی بر عدد ریسک،ریسک های منتخب بر اساس احتمال وقوع و شدت تاثیر آنها ارزیابی و رتبه بندی شده اند. برای افزایش دقت نظرات خبرگان و پرهیز از اعمال سلیقه شخصی از سیستم فازی استفاده شده است. در واقع، اعداد فازی به جای اعداد قطعی برای بیان نظرات خبرگان به کار گرفته شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ریسک های پروژه شرکت مزبور به ترتیب اولویت عبارت از نرخ تورم، اعمال فشار کارفرما بر توقف اجرای کار، افزایش قیمت تجهیزات، تاخیر در پرداخت مالی، وجود عوامل ناهمخوان و استفاده از استانداردهای فرعی در پروژه، ایرادات در طراحی اولیه و اعمال مدیریت مهندسی غیرموثر پروژه می باشند. این نتایج می تواند به پیمانکاران کمک کند تا ریسک های اصلی را شناسایی و برای مدیریت آنها برنامه ریزی کنند. همچنین یک نقشه شناختی سناریومحور برای مواجهه با ریسک های اثرگذار ارائه شده است. شناسایی و اولویت بندی ریسک های مزبور، امکان سناریوسازی توسط پیمانکاران برای مدیریت این ریسک ها را فراهم می سازد تا احتمال رخداد عواقب این چالش ها را در شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون کاهش دهند. در واقع، این نقشه شناختی به عنوان نقشه راه پیمانکاران برای مدیریت ریسک در پروژه های EPC عمل می کند. برای مثال، این راهکارها می تواند شامل برنامه ریزی دقیق، مدیریت قراردادها، مدیریت تامین مالی، مدیریت تدارکات، مدیریت ذینفعان و ... باشد. هدف اصلی این راهکارها پیشگیری از بروز چالش های احتمالی در پروژه می باشد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که ارزیابی ریسک در پروژه های EPC بسیار حائز اهمیت است. پیمانکاران باید با شناسایی ریسک های اصلی و ارائه راهکارهای مدیریتی مناسب، از بروز چالش های احتمالی جلوگیری کنند. استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند آنالیز سلسله مراتبی فازی و نقشه های شناختی سناریومحور می تواند به پیمانکاران در این زمینه کمک شایانی نموده و نقش بسزایی در موفقیت پروژه های EPC ایفا نماید.
بررسی تأثیر شفافیت بر بهبود پاسخ گویی کارکنان اداره راه و شهرسازی زاهدان
منبع:
مطالعات نوین در مدیریت و سازمان سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
113 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شفافیت بر بهبود پاسخ گویی کارکنان اداره راه و شهرسازی زاهدان است. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی، مبتنی بر معادلات ساختاری است و جامعه آماری شامل کارکنان اداره راه و شهرسازی زاهدان می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر با 127 نفر به روش نمونه گیری تصادفی برآورد شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد شفافیت النشمی (۲۰۱۲)، پرسشنامه استاندارد پاسخگویی قربانی و یاراحمدی (۱۴۰۰) استفاده شده که روایی محتوایی به تأیید استاد راهنما رسید، و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأیید گردید و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ترکیبی به ترتیب برابر با ۸۳۲/۰ و ۸۷۴/۰ محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شفافیت بر بهبود پاسخ گویی کارکنان اداره راه و شهرسازی زاهدان تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، شفاف سازی امور اداری و استخدامی تأثیر بیشتری بر پاسخ گویی کارکنان اداره راه و شهرسازی زاهدان دارد.
نقش رشد اخلاقی و تحمل ابهام بر تصمیمات غیر اخلاقی در موقعیت مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
126 - 151
حوزههای تخصصی:
رشد اخلاقی یکی از عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری اخلاقی حسابداران در معضلات اخلاقی به وجود آمده در فضای شغلی می باشد. به دنبال رسوایی های مالی اخیر، حسابداران به دلیل تصمیم گیری های غیراخلاقی و همدستی با مدیران بالادستی خود در شرکت ها به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و اعتبار حرفه ی خود را از دست داده اند. پیامدهای ناشی از تصمیم گیری غیراخلاقی در شرکت ها، عوامل تاثیرگذار بر این امر را به عنوان یکی از موضوعات چالش برانگیز در تحقیقات حسابداری تبدیل کرده است. بر این اساس جهت شناسایی عوامل تاثیر گذار بر تصمیم گیری حسابداران، هدف تحقیق حاضر بررسی نقش رشد اخلاقی و تحمل ابهام بر تصمیمات غیراخلاقی در موقعیت مدیریت سود می باشد. به منظور گرداوری اطلاعات مورد نیاز تعداد 93 حسابدار از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسشنامه تحقیق در میان آنان توزیع و جمع اوری گردید. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart-Pls استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معنادار و معکوس بین رشد اخلاقی حسابداران و تصمیم گیری غیر اخلاقی آنان در موقعیت مدیریت سود وجود دارد به طوریکه هر چقدر سطح رشد اخلاقی حسابداران بالاتر باشد، تصمیم گیری غیر اخلاقی کمتری دارند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که سطح رشد اخلاقی و تحمل ابهام حسابداران رابطه مثبت و معناداری با یکدیگر دارند. علاوه بر این ، میزان تحمل ابهام و تصمیم گیری غیراخلاقی حسابداران در موقعیت مدیریت سود دارای یک رابطه معنادار و معکوس با یکدیگرند و همچنین تحمل ابهام به عنوان متغیر میانجی می تواند روابط بین سطح رشد اخلاقی و تصمیم گیری غیراخلاقی حسابداران در موقعیت مدیریت سود را تحت تاثیر قرار دهد. شواهد نشان دهنده این امر می باشد که هر چقدر سطح رشد اخلاقی حسابداران بالاتر و قدرت تحمل ابهام آنان بیشتر باشد تصمیم گیری اخلاقی بیشتر و تصمیم گیری غیراخلاقی کمتری دارند و خواسته های غیراخلاقی مدیران را برآورده نخواهند نسازند.