فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
شیخ احمد احسایی(د. 1241 ق/1825 م) در دورة قاجار با استفاده از منابع معرفتی چهار جنبش فکری: صوفیه، فلسفه، اخباری و اصولی درصدد برآمد نحلة جدیدی تأسیس کند و بین اصول عقاید مکتب شیعه وحدت و همدلی ایجاد کند؛ اما این نحله که به شیخیه موسوم گردید بر دامنة اختلافات درونی شیعه افزود و حتی خود احسایی از سوی برخی از علمای شیعه تکفیر شد. پس از مرگ سید کاظم رشتی، یکی از شاگردان او، حاج محمد کریم خان،پسر حکمران کرمان، ابراهیم خان ظهیرالدوله (حک:1218 1240ق/1803 1824م) با توضیح و تبیین یکی از اصول اعتقادی مکتب شیخیه یعنی رکن رابعموفق شد شاخة شیخیة کرمان را پدید آورد. این فرقه نوظهور به زودی پیروانی در کرمان و برخی توابع آن به دست آورد که تا پایان عمر قاجاریه در تحولات محلی مؤثر واقع شدند.ابراهیم خان ظهیرالدوله به سبب علاقة شدیدی که به افکار و اندیشه های شیخ احمد احساییداشت از مریدان وی گردید، سپس فرزندان و دیگر اعضای خاندان وی به این طریقه تمایل یافتند.ابراهیم خان ظهیرالدوله نخستین حاکمی بود که پس از قتل و غارت های آغا محمدخان منشأ خدمات عمرانی و رفاهی در کرمان و دیگر شهرهای این ایالت گردید. این خاندان با تصاحب اراضی کشاورزی و حفر کانال های آبرسانی و قنات تحول عمده ای را در عرصة مالکیت اراضی کشاورزی و تولید داشتند. مضافاَ آنکه برخی از افراد این خاندانِ شیخی مسلک به حکمرانی این ایالت منصوب شدند. تجار شیخی نیز با تأسیس برخی از مراکز تجاری و قیصریه نیز به نوبة خود سهم قابل توجهی در رونق بازار و حیات اقتصادیِ این ایالتداشتند. برخی از طبیبان ماهر و چیره دستِ کرمانی از خاندان شیخی مسلک ابراهیمی بودند. نیز برخی دیگر از افراد این خاندان برای اولین در کرمانمرکز بهداشتی و درمانیتأسیس نمودند که خوداز شاخصه های مهمرشد عمومی سلامت افراد جامعه به شمار می رود.از دیگر خدمات رفاهی که به وسیلة این خانداندر این شهر انجام گرفت می توان به اولین عکاس خانه و احداث خطوط تلگراف و راه های ارتباطی اشاره نمود.
بررسی عوامل عدم ثبت تواریخ محلی لرستان با تکیه بر تاریخنگاری آن در عصر رضاشاه
حوزههای تخصصی:
از جمله سرزمین های کهن در غرب ایران، منطقه لرستان می باشد که با پیشینه تاریخی و وجود خاندان های بزرگ حکومتگر اتابکان و والیان از عصر سلاجقه تا دوره پهلوی در این سرزمین، اثری مربوط به تاریخ محلی به دست نیامده است. از دلایل آن می توان به زندگی عشایری و عدم کتابت و بی میلی حاکمان این دیار به ثبت تاریخ خود، اشاره نمود. با ورود رضاشاه به این سرزمین و توجه فرماندهان نظامی مانند امیراحمدی و رزم آرا به لرستان، ثبت وقایع شروع شد که بعد از آن با تکیه بر آثار این دو، وقایع نگاری در لرستان شکل نوینی به خود گرفت. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده است و هدف آن واکاوی دلایل عدم ثبت تواریخ محلی در لرستان تا عصر رضاشاه با تکیه بر بررسی عوامل بازدارنده ثبت تاریخ محلی لرستان و اشاره به اثر گذاری فرماندهان نظامی لرستان در عصر رضاشاه بر شکل گیری منابع تاریخنگاری لرستان و شناخت و معرفی آثار آنها بوده و همچنین پاسخگویی به این سؤال است: چه عواملی باعث توجه به تاریخ محلی در لرستان بعد از حمله لشکر غرب در لرستان شد؟ به نظر می رسد که تواریخ محلی لرستان به دلیل عدم حمایت حاکمان محلی آن، شیوه زندگی عشایری و عدم کتابت، شکل نگرفت.
تحلیل ماهیت و تشکیلات گروه حزبالله (1346 - 1351ش)
حوزههای تخصصی:
در حوزه های مطالعاتی تاریخ انقلاب اسلامی ایران، بررسی و واکاوی تشکل ها، گروه ها و سازمان های مذهبی- سیاسی که در جریان انقلاب حضور داشتند، دارای اهمیتی ویژه است. در میان این تشکل های منظم، گروه های اسلام گرا با مشی قهر آمیز نیز حاضر بودند. یکی از این گروه ها، حزب الله بود. این گروه در سال 1346 در تهران تشکیل شد و در سال1350 دچار انشعاب گردید و در نهایت در سال 1351 در حالی که شبکه سازمان در تهران و چند شهرستان دیگر فعال بود، با دستگیری گسترده اعضایش توسط ساواک، فروپاشید. مقاله مزبور درصدد است با روشی توصیفی– تحلیلی، بدین پرسش پاسخ دهد که گروه حزب الله دارای چه ماهیت و ساختار تشکیلاتی بود؟ گروه مذکور جانشین بلافصل حزب ملل اسلامی و به دنبال برپایی حکومت اسلامی فراملیتی (جهانی) از طریق انقلاب انترناسیونالیستی اسلامی با مشی مسلحانه بود، و متناسب با این استراتژی و مشی، تشکیلاتی هرمی و سلسله مراتبی را برای خود تدوین نمود. فرایند عضوگیری چندان متناسب با معیارهای تشکیلاتی گروه مبنی بر حداقل شناخت اعضا از همدیگر نبود. در برنامه آموزشی حزب الله، از لحاظ کمّی و کیفی، کفّه آموزش نظری (سیاسی- مذهبی) بر آموزش نظامی سنگینی می نمود. عدم تعیین خطوط ایدئولوژیک گروه در یک متن منسجم، یکی از بزرگترین ضعف های آن بود.
طریقت ذهبیه در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهبیه، سلسله صوفیانه شیعی بود که در تمامی دوران حکمرانی صفویان در ایران حضور داشت و در عرصه های اجتماعی – سیاسی ایفای نقش کرد. این طریقت نسبت به دیگر سلسله های صوفیانه عصر صفوی اعم از شیعه و سنی، در طول حیات خویش، فراز و فرود کمتری داشته است. با این وجود روابط آنان با دولت صفوی، تحت تأثیر شرایط سیاسی و مذهبیِ جامعه ایران عصر صفوی را می توان به سه دوره متمایز تقسیم کرد. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و استفاده از متون اصلی تاریخی و طریقتی در پی پاسخ برای این پرسش است که فعالیت های سیاسی- اجتماعی طریقت ذهبیه و تعامل آن با شاهان صفویه چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که می بایست دلایل تمایز این سلسله با سلسله های صوفیانه دیگر را در 1- نزدیکی و قرابت سلسله صفوی با ذهبیه 2- تلاش ذهبیه در جهت حفظ و تثبیت حکومت صفوی3- تلاش در جهت احیاء صبغه صوفیانه دولت صفوی و نپذیرفتن مقامات دیوانی و درباری و در نهایت4 - سلوک عرفانی معتدل از جمله دلایل تمایز این سلسله با طریقت های دیگر بود.
بررسی جریان های فکری عصر مشروطه
حوزههای تخصصی:
سابقه ی تاریخی آغاز جریان روشنفکری در ایران به اواخر دوران فتحعلی شاه و اوایل دوران محمدشاه قاجاریه (1190-1232ش/1811-1853م) بر می گردد. در این زمان عده ای از دانشجویان برای تحصیل علم به فرنگ رفته و پس از فراگیری اندیشه های مدرن سیاسی– اجتماعی غرب، آن را در ایران مطرح کردند. در پی آن، عده ای از اشراف و شاهزادگان جذب این اندیشه ها شدند و کوشیدند اصلاحاتی را در جامعه ایجاد کنند. غرض از اجرای این اصلاحات، ایجاد نوعی مدرنیزاسیون در ایران بود. به بیان دیگر پیدایش جریان روشنفکری در ایران به دوران آشنایی با اندیشه های متجددانه اروپایی و تقلید از آن بر می گردد. در این پژوهش با بررسی جریان های فکری عصر مشروطه، به معرفی اندیشه های روشنفکران سکولار (میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی) و روشنفکران اصلاح گرای پروتستانتیزم (عبدالرحیم طالبوف) و روشنفکران مصلحت جو و واقع گرا (میرزا ملکم خان ناظم الدوله و میرزا یوسف خان مستشارالدوله) پرداخته شده است. جریان روشنفکری دوره ی مشروطه ، تلاش گسترده ای در جهت ایجاد «اصلاحات شبه مدرنیستی» در ساختار حکومت و ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه و در هم شکستن ساختارهای کلاسیک و غیروابسته ی آن بود. در این پژوهش از روش توصیفی-تاریخی استفاده شده و با تکیه بر منابع دست اول دوره ی مشروطه، به جریان های فکری عصر مشروطه پرداخته شده است.
اجامره و اوباش و حکومت شاه عباس اول صفوی: همگرایی ها و واگرایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر شاه عباس اول، با رشد شهر و شهر نشینی ارتباطات اهالی شهرها و حکومت نیز توسعه یافت. در مقاله حاضر ماهیت و روابط اوباش به عنوان گروهی از جامعه شهری و حکومت در روزگار شاه عباس اول طرح و نتایج حاصل نشان می دهد گروهی از جامعه شهری بودند که در منابع با وجود لفظ یکسان، اَشکال متنوعی داشتند. میان اوباش به عنوان گروهی از جامعه شهری و اوباش به عنوان صفت برای کسانی که اوباش نبودند، تفاوت وجود دارد. اجامره و اوباش در بی ثباتی های سیاسی حضور پررنگ تری در محلات و شهرها داشته اند آنها در کنار ایجاد بی نظمی در شهرها حامی ضعفا نیز بوده اند. شاه عباس اول،توانست با ساماندهی این گروه، از توانایی آنها سود ببرد .
بررسی علل ضعف تاریخ نگاری در قلمرو سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران، تاریخ نگاری از هنگام شکل گیری تاکنون، فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده است. در این میان، برآمدن و فرو پاشیدن حکومت ها، در این فراز و فرودها نقش مهمی داشته است. به گونه ای که برآمدن حکومت های بزرگ و حتی محلی، باعث نگارش آثار تاریخ نگارانه با هدف جاودانه کردن و مشروعیت بخشی به آن حکومت ها می شد. بی گمان با از میان رفتن این ضرورت، نگارش آثار تاریخ نگارانه نیز با رکود روبه رو می شد. با وجود این سخن، برآمدن حکومت سلجوقیان در ایران، رونق تاریخ نگاری و نگارش آثار تاریخ نگارانه چندانی را منجر نشد. تاکنون آنچه از تاریخ نگاری این دوره به دست آمده، شامل آثاری است که خارج از دربار سلجوقیان ایران و بدون حمایت آنان نوشته شده است. در واقع در این دوره، تاریخ نگاری با رونق چندانی مواجه نشد. توجه مقطعی سلجوقیان به تاریخ نگاری، باعث از میان رفتن معدود آثار نگارش یافته با حمایت آنان شد. امری که باعث شگفتی است و علل آن نیاز به بررسی دارد. از آنجا که تاکنون پژوهشی مستقل در این باره انجام نگرفته، این مقاله در پی آن است که به بررسی علل ضعف تاریخ نگاری در قلمرو سلجوقیان ایران بپردازد.
تأملی در پیش گامی ابراهیم بن هاشم در نشر حدیث کوفیان در قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کوفه در قرن دوم و سوم، یکی از مهم ترین مراکز علمی شیعه بود که توانست در حوزه های گوناگون علوم، به ویژه علوم حدیث، مرجعیت یابد. روایت، نقل و کتابت حدیث و نیز آموزش و تعلیم و تعلم احادیث اهل بیت علیهم السلام در کوفه سبب شد میراث باارزشی از احادیث ثبت و ضبط شود و از کوفه به مراکز و نقاط دیگر شیعی انتشار یابد. اهمیت انتقال احادیث کوفیان به نقاط دیگر و تأثیر آن بر گسترش و پیشرفت تشیع سبب شده است در منابع حدیثی و تراجم نگاری، از برخی محدثان به عنوان نخستین کسانی یاد شود که حدیث کوفیان را منتقل کرده اند. برای نمونه، اصحاب امامیه «ابراهیم بن هاشم» را نخستین کسی دانسته اند که احادیث کوفیان را در قم منتشر کرد. اما با بررسی دقیق منابع، به نظر می رسد نمی توان وی را نخستین انتشاردهندة احادیث کوفیان در قم دانست و پیش از او افراد دیگری این احادیث را به قم منتقل و آن را انتشار داده بودند. این نوشته با بررسی شواهد تاریخی و حدیثی، تأملی بر این نقل مشهور اصحاب امامیه دربارة ابراهیم بن هاشم دارد.
بررسی آراء و افکار مادلونگ درباره فرقه اسماعیلیه از آغاز تا تأسیس دولت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسماعیلیه از جمله فرق برجسته علمی، کلامی و فلسفی شیعی هستند که به دلیل کیفیت و ماندگاری تعالیم آنان در ادوار متعدد مورد مطالعه شرقشناسان واقع گردیده اند. تاریخ این فرقه به چند مرحله تقسیم شده است که دوره اول (تأسیس فرقه تا تشکیل آن در 297ق) مرحله نضج گرفتن تعالیم آنان می باشد و در مقایسه با مراحل بعد اطلاعات کمتری نیز درباره آن موجود است. مطالعات پیرامون این فرقه سیر متفاوتی را طی کرده و در این راستا همواره اسلام پژوهانی بوده اند که با تعصبات کمتر وروش علمی و مستند به آثار اسماعیلیه در مراکز تحقیقاتی غرب، سعی کرده اند شناخت علمی تر و واقعی تری از تاریخ و عقاید این فرقه بدست دهند. ازجمله مهّمترین محققان معاصر که آثار زیادی راجع به اسلام و جریانهای مختلف آن تألیف کرده است، ویلفرد مادلونگ می باشد. مقاله حاضر با روش تاریخی و با تکیه بر آثار و اندیشه های وی، سعی دارد دیدگاه این اسلام شناس معاصر را درباره تاریخ و تعالیم اسماعیلیه در مرحله دعوت قدیم تبیین کند. در نهایت از بررسی مجموعه دیدگاههای مادلونگ چنین برداشت می شود که آنان با عقاید و جهان بینی خاص خود، یک شاخه انحرافی از شیعه امامی اند و با ظهور خود فرقه گرایی و جنگ عقیدتی در اسلام را باعث شدند.
سیاست موازنه منفی دکتر مصدق و بازتاب های خارجی آن
حوزههای تخصصی:
سیاست موازنه منفی در ایران، اولین بار توسط دکتر محمد مصدق در جریان درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد، که رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیازی به دول دیگر باعث شد در دورانی که رقابت های نفتی میان شرکت های خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، ناکام گذارد. به مرور با ادامه فعالیت این جریان شکل گرفته، خواست نمایندگان مجلس مبنی بر احقاق حقوق تضییع شده در میزان سود دریافتی شرکت نفت ایران و انگلیس موجب شد تا تلاش برای ملی شدن صنعت نفت در راستای چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد. ملی شدن صنعت نفت و انتخاب مصدق به نخست وزیری راه را برای اتخاذ این سیاست هموارتر نمود. لذا از اردیبهشت 1330 تا 28 مرداد 1332 شمسی، به مدت 27 ماه سیاست موازنه منفی در سیاست داخلی و خارجی کشور به اجرا در آمد و شرایطی را به وجود آورد که نتایج خاص خود را داشت. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، درصدد بازنمایی تأثیر شکل گیری سیاست موازنه منفی بر تحولات داخلی و نتایج آن در روابط خارجی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست موازنه منفی، به مرور به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در تقابل با جریان خارجی تبدیل گردید.
رعناشیان دزفول در دوره صفویان (914-949 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
با ازمیان رفتن حکومت تیموریان و آق قویونلوها، در ایران یک خلاء قدرتی بوجود آمد به طوری که در سرتاسر کشور، انواع و اقسام خاندان های محلی درصدد توسعه و بسط قدرت خود بر آمدند یکی از این خاندان های محلی در دزفول، خاندانی به نام خاندان رعناشی، به سر کردگی، ملأ قوام الدین رعناشی، با بر قراری رابطه نزدیک با مشعشعیان توانست، به عنوان معلّم اولاد سیّد محسن مشعشعی و به نیابت از آنان، در دزفول حکومت کنند. از طرف دیگر این زمان مصادف با آغاز قدرت گیری صفویان، است که آن ها درصدد سرکوبی و به اطاعت در آوردن دیگر حکمرانان محلی در سراسر کشور بودند، به همین دلیل فرصت سروسامان دادن به این نقطه از کشور تا سال 914 ه . ق به تأخیر افتاد. در این سال، دربار صفوی با برنامه ریزی دقیق به مشعشعیان حمله وپس از نابودی آنان، به دزفول آمدند، ملأ قوام الدین رعناشی با پسرانش، تسلیم شاه اسماعیل شدند، با تسلیم شدن آنان، شاه اسماعیل، علاوه بر حکومت دزفول، حکومت شوشتر را نیز به آنان داد. در این پژوهش، با روش توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای به مسائل تاریخی پیرامون خاندان رعناشی پرداخته ایم و تحولات سیاسی – اجتماعی دزفول در دوره حاکمیت این خاندان را بررسی نموده ایم.
تفنگچیان محلی و امنیت در منطقه مرزی دُرُح اس 1921 تا 1331 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل نیروی ژاندارمری در سال 1291 ش و توسعه ی آن در اقصی نقاط کشور موجب استقرار امنیت در داخل کشور و بخصوص در مرزها گردید، اما به دلیل گستردگی نواحی، تا مدت ها از تفنگ چیان محلی بعنوان نیروی کمکی در برقراری امنیت و مبارزه با عوامل سرقت و تجاوز استفاده می شده است. در پژوهش حاضر، عملکرد تفنگ چیان محلی در منطقه ی مرزی دُرُح که با توجه به قرار گرفتن در مسیر شاهراه هرات- فراه به سیستان از موقعیت مهمی بر خوردار است، بررسی و تبیین شده است. این پژوهش با استناد به اسناد دولتی کدخدای منطقه درح به عنوان بررسی موردی در پی پاسخ بدین پرسش است که تفنگ چیان محلی چه نقشی در استقرار و تثبیت امنیت در مناطق دور افتاده از مرکز در دوره معاصر داشتند؟ مدعای پژوهش از این قرار است که تفنگ چیان بعلت آشنایی با مقتضیات جغرافیایی و اقلیمی منطقه ی خود و پیوستگی محلی نقش مهمی در برقراری امنیت بخصوص در نواحی مرزی داشته اند. دستاوردهای دیگر پژوهش نشان می دهد، بکارگیری تفنگ چیان محلی برای دولت مرکزی مقرون بصرفه بوده زیرا سازماندهی و کنترل آن ها بر عهده ی کدخدایان هر محل بوده است.
مطالعه تطبیقی مکان گزینی دو پایتخت شیعی در قرن چهارم هجری قمری: شیراز بویهی و حلب حمدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام در قرن چهارم هجری با تعدد پایتخت هایی مواجه است که هریک از آنها در عرصه سیاسی و فرهنگی به جد نقش آفرین هستند. جغرافیای وسیع، لزوم بقای دولت های مستقل و نیمه مستقل اسلامی و بالاگرفتن رقابت های سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی مذهبی موجب شد تا برخی از شهرهای سیاسی به پایتختی مطرح در جهان اسلام تبدیل شوند. درمیان پایتخت های هم طراز دو پایتخت شیعی جهان اسلام شیراز به عنوان پایتخت بویهیان و حلب به عنوان پایتخت حمدانیان به دلیل شباهت ها و تفاوت های در خور توجه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند. تقارن زمانی، تقارن دیدگاه های مذهبی، فعالیت های مشابه فرهنگی و نام و آوازه بلند عضدالدوله بویهی و سیف الدوله حمدانی امرای حاکم بر این دو پایتخت در میان سایر حکومت های متقارن قرن چهارم هجری قمری از شباهت های مشترک آن ها به شمار می رود. یکی دیگر از وجوه مهم شباهت ها و تفاوت های این دو پایتخت به عوامل موثر در مکان گزینی آن ها و نقش و اهمیت این پایتخت ها در تمدن اسلامی قرن چهارم هجری باز می گردد. از همین رو در مقاله پیش رو بر آنیم که با روش توصیفی- تحلیلی ایتدا عوامل موثر بر مکان گزینی پایتخت عضدالدوله دیلمی در شیراز را به تفصیل مورد بررسی قرار داده و آنگاه به صورت تطبیقی عوامل موثر بر مکان گزینی پایتخت سیف الدوله حمدانی در حلب را با این عوامل مورد مقایسه قرار دهیم.
بررسی سیاست ها و چالش های اقتصادی ایران در بحران اقتصادی 1929؛ مطالعة اسنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: حکومت پهلوی از ابتدای تاسیس، میراث دار نظام اقتصادی نابسامانی بود که تحت تاثیر مناسبات جهانی نظام سرمایه داری از ابتدای قرن نوزدهم، بر کشورهای توسعه نیافته ای مانند ایران تحمیل شد. ایجاد توازن در واردات و صادرات برای جلوگیری از کاهش ارزش قران به عنوان پول ملی پیش درآمد اصلاح نظام اقتصادی و نوسازی بود. اما وقوع ناگهانی بحران جهانی1929، دولت و مجلس را به سمت اجرای سیاست های اقتصادی مقطعی سوق داد. هدف این پژوهش بررسی سیاست های اقتصادی دولت پهلوی برای مقابله با بحران جهانی است.
روش/ رویکرد: این پژوهش به روش آماری با تحلیل کیفی داده های کمی مستخرج از احصائیه های مالی و تجاری تالیف شده است. بخشی از متغیرهای مستقل از منابع کتابخانه ای و اسناد آرشیوی گردآوری شد.
یافته های پژوهش: بررسی جداول و نمودارها در دو مقطع پیش و پس از اجرای قانون انحصار تجارت نشانگر آن است که دولت سیاست های آگاهانه ای برای حل مشکلات اقتصادی درپیش گرفت. مقایسة میزان واردات و صادرات در دو مقطع نشان می دهد موفقیت دولت در ایجاد تراز تجاری مثبت، نسبی بود. نمودار قیمت کالاهای اساسی وارداتی نشان می دهد که سیاست دولت برای حفظ ثبات قیمت و جلوگیری از تورم در شرایط بحرانی موفقیت آمیز بود.
تأثیر الگوی توسعه شهری ابن ربیع بر گونه گسترش شهرهای خراسان بزرگ در سده های سوم تا هفتم هجری (با استناد به نوشتار تاریخی، جغرافی نویسان مسلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ در سده های بعد از اسلام، در نمودهای متفاوت از تأثیرگذارترین نواحی بر فرهنگ اسلامی ایران بوده است. گونه گسترش شهرهای این منطقه در سده های سوم تا هفتم هجری یکی از این نمودهاست. بارزترین خصوصیت شهرهای خراسان این دوره، گسترش بیشتر شهرهای بنا شده قبل از اسلام است که علاوه بر حفظ عناصر اولیه قبل از اسلام، با الگوی توسعه در دوره اسلامی تطبیق و بر اساس آن گسترش یافتند. در این پژوهش اثبات گردیده که الگوی توسعه شهری در این دوره اغلب بر اساس آموزه های دین اسلام توسط فقها، برای فرمانروایان مشخص شده است. همانند توجه به مسئله وجود آب، ساختن مسجد جامع، ایجاد بازار و تأمین امنیت شهروندان. این مهم بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با بررسی نظرات ابن ربیع، فقیه سده سوم هجری و با بهره گرفتن از شواهد تاریخ جغرافیایی خراسان بزرگ و کتب جغرافی نویسان این دوره با روش توصیف، تطبیق و تحلیل بادیدگاه استنباط گرایانه به انجام رسیده است.
بررسی تکاپوهای مذهبی تیموریان(912-771ق )و مساله مشروعیت حاکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه انواع نظام های سیاسی نیاز به مشروعیت دارند؛ تا از یک سو ثابت نمایند که سلطه و حاکمیت ایشان بر حق و درست است و از سوی دیگر با آگاه نمودن زیر دستان از حقانیت خود، موجبات اطاعت سیاسی آنان را فراهم آورند. در طول تاریخ ایران حکومت ها از ابزارهای مختلفی برای اعتبار بخشی به حاکمیت خود استفاده می نمودند. یکی از این ابزارها بهره گیری از دین و مذهب بود که همواره رکنی بسیار مهم در زندگی مردم ایران به شمار می رفت و حکومت ها با توجه نمودن به مسائل مذهبی، روند تثبیت و گسترش قدرت خود را آسان تر و هموارتر می نمودند. این مقاله بر آن است تا پس از بیان مقدمه ای از بحث، مشروعیت حاکمیت تیموریان912-771ق. را بر مبنای رویکردهای مذهبی و اسلام خواهانه ایشان در قالب عناوینی همچون؛ استفاده از عناوین مذهبی در لشکر کشی ها، توجه به سادات و شیعیان، اظهار ارادت به شیوخ و صوفیان و ... به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس اطلاعات کتابخانه ای بررسی نماید.
تجارت مروارید درسواحل شمالی خلیج فارس دوران قاجار
حوزههای تخصصی:
بنادر و جزایر سواحل شمال خلیج فارس مرکز مبادلات تجاری مروارید خلیج فارس بوده است، بطوریکه همواره دولت های اروپایی برای تجارت صدف مروارید به این بنادر می آمدند وبا صادر کردن مروارید سود سرشاری به دست می آوردند. در دوران قاجار تجارت مروارید در سواحل شمالی خلیج فارس بین کشورهای اروپایی و سواحل ایران وجود داشت. در سال ۱۲۷۵ق(۱۸۵۹ م) شرکت تجاری رابرت وانکهوس نماینده تجاری خودرابه بندر لنگه فرستاد وتوانستند تجارت مروارید رادراین منطقه بدست بگیرند و مقدار فراوانی از مروارید این ناحیه را به هامبورگ فرستادند. پس از آلمانی ها، انگلیسی ها بودند که به تدریج به منطقه خلیج فارس توجه نشان دادند.
نگارنده می کوشدروندتجارت مرواریدرادردوران قاجار بازگو نمایدونیزدرصددپاسخ گویی به این سؤال است تجارت مرواریدچه نقشی در اقتصاد سواحل شمالی خلیج فارس داشته است؟
فرضیه:صید صدف مروارید نه تنها عامل تجارت ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس با دیگر مناطق، بلکه منبع امرار معاش بوده است.
بررسی مستند مداخلات انگلیس در امور داخلی ایران (1320-1324ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هجوم دول متفق در شهریور1320(سپتامبر1941م) به ایران و فروریختن حکومت پهلوی اول، کشور به اشغال متفقین درآمد. حضور تحمیلی آنان در کشور، تبعات مختلفی در زمینه های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی در پی داشت و علاوه بر اینکه ازلحاظِ روانی و ذهنی، موجب نارضایتی های مردمی گردید آثار عملی خود را نیز در امور عینی جامعه برجای نهاد. انگلیس یکی از این کشورهای اشغالگر است که مداخله اش در امور داخلی ایران سابقه ای دیرینه دارد و در دوره های زمانی مختلف، متناسب با ضعف و قوت حکومت مرکزی ایران همواره در حال تغییر بوده است. جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین یکی از مهم ترین عرصه های دخالت انگلیس در امور داخلی ایران است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی مداخلات و خسارات دولت انگلیس در ایران، به عنوان نمونه ای از آثار عینی اشغال ایران در جنگ جهانی دوم است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی تهیه شده است.
یافته های پژوهش: متفقین با تنظیم قرارداد اتحاد سه جانبه تلویحاً اجازة مداخله در امور داخلی ایران را به دست آوردند و این مداخله موجب اختلال در تجارت بازرگانان ایرانی، سردرگمی در ادارة امور توسط دولت ایران و سانسور پست، تلگراف، رادیو و روزنامه ها گردید و نهایتاً آمار عظیمی از خسارت در بخش های مختلف اقتصادی بر جای گذاشت.
نقش محال ثلاث، به مزکزیت تنکابن، در دوره اول جنبش جنگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جریان جنگ جهانی اول،هیأت اتحاد اسلام جنبش جنگل، برای مقابله با بیگانگان، حفظ استقلال کشور و رعایت اصول مشروطیت وشعائر اسلامی در گیلان تشکیل شد.
در این زمان،به خاطر ضعف کابینه های دولت و اشغال ایران و همچنین ضعف و بدبینی دولتمردان محلی در محال ثلاث(مازندران غربی)،عده ای از سران مشروطه سابق چون سالار فاتح به قصد تضعیف خاندان خلعتبری و کسب قدرت درمحال ثلاث، با جنبش اتحاد اسلام جنگل همکاری کردند و فعالیت جنبش جنگل به این منطقه کشیده شد.
این پژوهش در پی پاسخگویی به این مسأله است که محال ثلاث به مرکزیت تنکابن چه نقشی در دوره اول جنبش جنگل داشته است؟ به دنبال آن این فرضیه مطرح می گردد،محال ثلاث درتشکیل و تضعیف اتحاد اسلام جنبش جنگل تأثیرگذار بوده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد،با تغییرسیاست انگلیس در ایران و روی کار آمدن کابینه وثوق الدوله وحمایتش از مخالفین جنبش جنگل و همچنین تسلیم شدن برخی از سران جنبش اتحاد اسلام جنگل،تاکتیک نامناسب عقب نشینی به سمت محال ثلاث بخصوص تنکابن و عدم شناخت صحیح منطقه،سبب نابودی اتحاد اسلام جنبش جنگل در دوره اول شد.