فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۶۳ مورد.
منبع:
فقه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
40 - 73
حوزههای تخصصی:
تعالیم دین مبین اسلام با تمام تأکیدی که بر اجرای عدالت و صلح دارد، اهمیت بسیاری برای جامعه قائل بوده، و برای برقراری عدالت، هر دو بستر فرد و اجتماع را در نظر می گیرد؛ و ازآنجاکه در تحقق عدالت اجتماعی، دو عنصر قانون و اقتدار لازم است، آموزه های اسلام توجه ویژه ای به این ابعاد نیز دارد. تحقیق حاضر در راستای بررسی ابعاد اقتدار اجتماعیِ مطلوب از منظر اسلام، و با توجه به تهدیدات وسیع مستکبران از حیث نظامی که جامعه اسلامی با آن مواجه است، به جستاری پیرامون این مسئله پرداخته که در فرض اضطرار و استفاده دشمن از سلاح کشتارجمعی، و جهت مقابله به مثل، بازدارندگی، توقف دشمن و حفظ آرامش جامعه، آیا استفاده از این سلاح ها، تولید و انباشت آنها جایز است یا خیر؟ این تحقیق با روش تحلیل مفهومی، گزاره ای و سیستمی به حلّ این مسئله پرداخته، و برخلاف تحقیقات پیشین به این نتیجه رسیده است که ادله شرعی، دلالت بر جواز استفاده از این سلاح ها در صورت اضطرار دارد، و ازاین رو تولید و انباشت آن، به منظور اهداف اشاره شده مجاز است.
آسیب شناسی آرای رابسون درباره اعتبارسنجی اسانید احادیث اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
379 - 400
حوزههای تخصصی:
خاورشناسان به بررسی إسانید احادیث اسلامی پرداخته اند. جیمز رابسون (James Robson) مستشرق اسکاتلندی، چگونگی شکل گیری إسناد در روایات اسلامی و همه گیری کاربرد آن بین محدثان قرون اولیه هجری را مورد پژوهش قرار داده است. وی تکامل إسناد را به صورت تدریجی می داند، او آغاز إسناددهی را در دهه 70 قرن اول هجری قلمداد می کند، ولی ضروری بودن داش تن ی ک زنجیره کامل سند را در اواخر قرن دوم هجری می داند و معتقد است که اسانید در قرن دوم هجری ساخته شده و با احادیث ساختگی، ترکیب و برای ترویج آنها به شخصیت ها و مراجع متقدم نسبت داده شده اند.در پژوهش حاضر، دیدگاه های پیش گفته رابسون با روش تحلیلی - انتقادی بررسی شده اند. از رهگذر این جستار، با استفاده از شواهد تاریخی و روایی ثابت شد که برخلاف دیدگاه رابسون، زمان شکل گیری اسانید احادیث در زمان پیامبر(ص) بوده است. رابسون در بررسی اسانید احادیث اسلامی بر منابع اهل سنت تأکید دارد و در این جهت از منابع شیعی استفاده نکرده است.
واکاوی هنجارگریزی واژگانی در سوره یوسف (ع) بر مبنای نظریه زبان شناسی شناختی صورت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با الهام از الگوی زبان شناختی صورت گرایان (فرمالیسم) و به کمک ابزار توانمند هنجارگریزی[1] یا آشنازدایی در حوزه زبان شناسی، مفهوم واژگانی[2] آن در سوره مبارکه یوسف (ع) بررسی شد. کاربست هنجارگریزی واژگانی، گریز از قواعد زبان هنجار و عدم مطابقت با زبان معیار تعریف می شود و مفاهیم واژگانی ازنظر زبان شناختی خارج مصداق عینی و ظاهر واژگان هستند. در پرتو رمزگشایی واژگانی مفاهیم غیرمتعارف، قرآن کریم (الهی قمشه ای، 1384 ش) سعی دارد خواننده را به تفکر وادارد تا فرد بتواند به رمزگشایی مفاهیم واژگانی غیر مستقیم بپردازد و به رمزگشایی دست یابد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی در چارچوب نظریه لیچ (1969م) انجام شد و نتایج نشان دادند هنجارگریزی واژگانی حادث شده در سوره مبارکه یوسف (ع) به دو بخش تقسیم می شود: هنجارگریزی واژگانی که فقط یک بار و منحصراً در سوره یوسف (ع) ذکر شده اند و بیشترین بسامد را داشتند؛ هنجارگریزی واژگانی که منحصراً دو بار در سوره یوسف (ع) نام برده شده اند و از بسامد کمتری برخودار بودند. یافته ها نشان می دهند هنجارگریزی واژگانی در این سوره در قالب مفاهیم استعاری و قاعده افزایی به زیبایی طرح داستان کمک بسیاری کرده است.
[1] defamiliarization
[2] Lexical concepts
تربیت اخلاقی و خودشکوفایی در اندیشه منسیوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 83
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسیِ تحلیلیِ تربیت اخلاقی و خودشکوفایی در اندیشه منسیوس، به عنوان یکی از بزرگ ترین فرزانگان چین باستان و از مهم ترین شارحان آیین کنفوسیوس، پرداخته است. اندیشه های منیسوس عمدتاً بر محور شناخت انسان استوار است و افزون بر شناخت طبیعت، توانایی ها و استعدادهای انسان، راه شکوفاسازی آنها جهت تبدیل به فرزانه کامل را می نمایاند. منسیوس طبیعت آدمی را نیک دانسته و اعتقاد دارد که آنچه انسانیتِ انسان در گرو رشد و شکوفایی آن است، چهار احساسِ موسوم به «سرآغاز های چهارگانه » است که به منظور تبدیل انسان اخلاقیِ بالقوه به انسان بالفعل، باید شناخته و شکوفا گردند؛ این چهار سرآغاز عبارت اند از: الف). احساس ترحم که سرآغاز نیک خواهی است؛ ب). احساس شرم و حیا که سرآغاز وظیفه شناسی است؛ ج). احساس فروتنی و نزاکت که سرآغاز التزام به سنّت های آئینی است؛ و د). قوه تشخیص صواب و خطا که سرآغاز خرد است. هر انسانی این چهار بذر وجودی را به سانِ چهار عضو بدن با خود دارد و هر که به انکار آنها اقدام کند، مانند آن است که خود را به دست خویش فلج نماید. اما در مقابل، اگر انسان بتواند این چهار نطفه وجودی را تماماً در خویشتن پرورده و شکوفا سازد، به کمال و فرزانگی دست می یابد. این سرآغازها نه آموختنی و اکتسابی، بلکه به مثابه موهبت هایی هستند که آنها را آسمان (تیآن) در نهاد انسان قرار داده است تا فصل انسان نسبت به سایر موجودات باشند.
سبب و مسئولیت در قانون بیمه اجباری شخص ثالث در حقوق ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
519 - 536
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت در حوادث رانندگی با توجه به عوامل مختلف تأثیرگذار بر آن از موضوعات محل بحث و اختلاف نظر است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی سبب و مسئولیت در قانون بیمه اجباری شخص ثالث در حقوق ایران و فرانسه است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: قانون بیمه اجباری، در مواد مختلف خسارات واردشده در حوادث ناشی از وسیله نقلیه، احراز رابطه سببیت در حوادث رانندگی را ضروری دانسته است. در حقوق فرانسه نیز خسارت بر مبنای میزان تأثیری که هر یک از اسباب در ورود زیان دارند، تقسیم می شود. بایستی میان تقصیر یا رفتار زیان دیده و زیان واردشده رابطه سببیت وجود داشته باشد که این امر شرط تأثیر بر روی مسئولیت خوانده است و گاهی اوقات تقصیر زیان دیده موجب قطع رابطه سببیت میان زیان و فعل فاعل زیان بار می شود و موجب اینکه زیان دیده از تمام خسارت محروم شود.
نتیجه: با توجه به نقش عوامل مختلف در وقع حوادث رانندگی از قبیل عدم استاندارد لازم در جاده، ایرادات خودرو و مسئولیت خودروساز و عدم احتیاط راننده، رابطه سببیت در احراز تقصیر در حوادث رانندگی بیانگر دقیق تری از مسئولیت در این گونه حوادث ارائه می کند.
بررسی ماهیت و احکام نجات غیر(جهت حفظ حق حیات در حقوق بشر)
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
71 - 86
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعهد به نجات به غیر، از مهم ترین راه های حفظ حیات بشر است. قرآن کریم، در آیات متعددی از جمله آیات 82 سوره بقره و 57 آل عمران، انسان ها را به انجام عمل نیکو دعوت نموده است و بدون شک یکی از اعمال نیکو نجات جان انسانی به هنگام مخاطرات است.مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نظری و روش آن صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات کتاب خانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.یافته ها: در فقه و حقوق احکام و ضمانت اجراهایی مطرح شده و سعی شده است تا میزان تکلیف و دامنه این تعهد در روابط میان نجات گر و قربانی مشخص شود.ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.نتیجه : اولاً، از بعد حقوقی، ماهیت رابطه بین نجات گر و قربانی دارای جنبه های متعدّد قراردادی و قهری است که هر یک احکام جداگانه ای را در برمی گیرد. ثانیاَ، اگرچه در فقه، اشاره صریحی به احکام تعهد به نجات غیر نشده؛ ولی با وحدت ملاک از اطعام مضطر می توان علاوه بر حکم تکلیفی، حکم وضعی آن را جستجو کرد؛ ثالثاَ، عنایت به وجه تفاوت در ماهیت و احکام تعهد نجات به غیر، دامنه تعهد می تواند تعهد به وسیله و یا نتیجه باشد؛ رابعاَ، عدم انجام تعهد به نجات غیر دارای ضمانت های قراردادی، قهری و کیفری است.
مبانی قرآنی مدیریت امیدمحور بر اساس سنت های خدا با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
91 - 126
حوزههای تخصصی:
امید در ادبیات رهبر معظم انقلاب کلمه ای پربسامد است. در متن بیانیه گام دوم، توصیه نخستین، توصیه به امید و نگاه خوش بینانه به آینده است. این امید که البته امیدی صادق است و تبیین آن در آینه آموزه های وحیانی ضروری می نماید، مدیریتی را به دنبال خواهد داشت که برای مدیران سودمند است. با عنایت به این مطلب که قرآن در رهبری حکیمانه رهبر معظم انقلاب جایگاه ویژه ای دارد بایست در قرآن دلایل این امید را جست. سنت ها یا همان قانون های خدا در قرآن زمینه ای برای ایجاد این امید صادق ایجاد می کند و پشتوانه هایی برای مدیریت امیدمحور خلق می نماید. تحقیق حاضر درصدد است با روش تحلیلی توصیفی نسبت بین سنت ها و کیفیت ایجاد امید به آینده را در مدیران بیابد و این باور مبنایی را در مدیریت تبیین نماید. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش فهم نسبت بین آموزه هایی مانند سنت ها در قرآن و رفتار مدیران و خصوصاً تصمیم های آن ها است که محوری ترین جلوه آن مدیریت امیدمحور و نگاه خوش بینانه به آینده است.
بررسی تطبیقی کیفیت بقاء نفوس متوسطین از نظر صدرالمتالهین و ابن سینا
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
41 - 57
حوزههای تخصصی:
ابن سینا نفوس انسان را به چند دسته تقسیم می کند و بسته به اینکه هر نفس در چه مرتبه ای قرار گرفته است، کیفیت جداگانه ای برای بقای او ترسیم می نماید. در واقع، وی مواضعی را تحت تأثیر عدم اعتقادش به تجرّد قوّه خیال و عالم برزخ بیان می کند که مورد انتقاد صدرالمتألهین قرار می گیرد. ملاصدرا بقای نفوس را ناشی از التفات ذاتی نفس در جریان حرکت جِبِلی خویش به سمت مبادی عالی می داند. طرح مسئله بقای نفوس متوسطین در حکمت متعالیه به تبیین معاد جسمانی منجر می شود. ملاصدرا در این باره توانسته است به نحو سازگار با اصول دیگر فلسفه خویش به تبیین و حل مسئله بپردازد. اگرچه برخی ایرادها در طرح مباحث به شیوه بیان ملاصدرا وارد است، اما به طور کلی نقدهای که به ملاصدرا ایراد می گردد، به دلیل خلط میان مفاهیم، عدم درک درست برخی اصول موضوعه، عدم توجه به همه مطالب ارائه شده در آثار ملاصدرا و عدم توجه به شروح معتبر در این خصوص می باشد.
مبانی وجوب روزه و نماز قضاشده والدین بر فرزند ارشد ذکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
59 - 74
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قضای روزه و نماز فوت شده والدین از موضوعات مهمی است که نیازمند تبیین و تحلیل است. هدف مقاله حاضر بررسی دلایل و مبانی وجوب قضای روزه و نماز قضا شده والدین بر فرزند ارشد ذکور است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: در فقه امامیه انجام قضای نماز و روزه میت از مسائل مهم است و اکثر فقها قائل هستند که نماز و روزه فوت شده والدین بر عهده پسر بزرگ است در این پژوهش هدف، تبیین مبانی این نظریه و بیان دلایل مخالفان این نظریه است. موافقان این نظریه دلایل روایی و دلایل دیگری هم چون اجماع و قول مشهور را بیان کرده اند و در مقابل مخالفان این نظر نیز به دلایلی چون آیات قرآن و اصولی مانند اصل برائت و قاعده تعلق مستقیم امر به مکلف استناد جسته اند.نتیجه : بعد از بررسی دلایل مخالفان و موافقان، قول منتخب این است که وجوب قضا برعهده تمام فرزندان باشد و آن ها به عنوان ورثه باید به نسبت سهم خود از ترکه، نماز و روزه قضاشده میت یا والدین را قضا کنند. یا از اصل مال برای انجام این واجبات چیزی در نظرگرفته و شخصی را اجیر کنند تا قضای واجبات میت را انجام دهند و از آنجا که دلیلی بر وجوب قضای مادر وجود ندارد این وجوب تنها بر قضای پدر خواهد بود.
بررسی روایت «الزیدیه هم النصاب»؛ از صحت تا جعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
116 - 129
حوزههای تخصصی:
در برخی از روایاتی که از ائمه علیهم السلام روایت شده، به پاره ای از فرقه های اسلامی صفاتی منتسب شده است. شیخ طوسی در تهذیب الأحکام و کشی در رجال روایتی را از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده اند که در آن روایت زیدی ها با ناصبی ها یکسان انگاشته شده اند. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد متن و سند این روایت است و بعد از آن بررسی های تاریخی دربارهٔ زیدی ها انجام می گیرد. اهمیت این پژوهش در آن است که می تواند ما را با یکی از احادیثی که تا به حال دربارهٔ آ ن تأمل چندانی نشده آشنا کند و به نزاع های میان فرقه ها اشاره ای داشته باشد. روش این پژوهش تاریخی و هرمنوتیکی است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که این روایت یا از جعل جاعلان بوده که در دعواهای فرقه ای به جعل این روایت مبادرت کرده اند و یا معنای جدیدی از ناصبی بودن را می خواهد بیان کند. شاید بتوان که با توجه به داده های تاریخی وضع و جعل این حدیث اولی است.
عزیمت بودن سقوط حکم اوّلی در حال تقیّه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
63 - 92
حوزههای تخصصی:
فقها سقوط حکم اوّلی در حال تقیّه را مسلّم دانسته اند، امّا آنان دراین باره اختلاف نظر دارند که سقوط آن به صورت عزیمت است؛ بدین معنا که وظیفه مکلّف، فقط تقیّه بوده و ترک تقیّه و عمل طبق حکم واقعیِ اوّلی جایز نیست یا به صورت رخصت است؛ بدین معنا که مکلّف بین عمل به تقیّه و ترک آن مخیّر است. برخی سقوط حکم اوّلی را به صورت عزیمت دانسته و قائل به حرمتِ ترکِ تقیّه و بطلانِ عملِ مخالفِ تقیّه شده اند و برخی ترک تقیّه را حرام، اما عملِ طبق حکم اوّلی را صحیح و مجزی دانسته اند. بعضی دیگر هم بعد از حکم به حرمتِ ترک تقیّه، در صحّت و بطلان، بین تقیّه در اجزای داخلی مأمورٌ به و اجزای خارجیِ آن تفصیل داده اند.پرسش اصلی این پژوهش این است که «آیا سقوط حکم اولی در حال تقیه به نحو عزیمت است یا رخصت؟» این مسئله با بحث از چگونگیِ سقوط حکم واقعیِ اوّلی در شرایط تقیّه ارتباط عمیقی دارد. توجه به جایگاه تقیّه در مذهب تشیع و روایات مربوط به آن، اهمیّت و ضرورت بررسیِ حکمِ ترک تقیّه و عمل برخلاف آن را روشن می کند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، آثارِ وضعی و تکلیفیِ ترک تقیّه و عمل برخلاف آن را بررسی نموده و در این راستا اقوال مختلف علما و ادله ایشان تبیین شده است. در نهایت پس از نقد و بررسی ادله، با تکیه بر روایات تقیّه و اهتمام ویژه شارع در جعل آن و نیز توجه به وضعیّتِ ملاکِ موجود، مصلحت و مفسده، در حکم اوّلی بعد از جعل حکم تقیّه، قول به حرمت ترک تقیّه و بطلانِ عملِ مخالفِ تقیّه و عزیمت بودن آن ثابت می شود.
محوریت دین در ابعاد مختلف معنویت از منظر صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 199
حوزههای تخصصی:
رابطه معنویت و دین از چالشی ترین مباحث فلسفی در در دو دهه اخیر است که میان دو جبهه شکل گرفته که یک طرف مدعی «معنویت بدون دین» و دیگری بر «محوریت دین در معنویت» تاکید می کند. در این مقاله به بررسی نظر بزرگ ترین فیلسوف اسلامی مدعی محوریت دین در معنویت خواهیم پرداخت. از منظر ملاصدرا حیاتی معنوی است که انسان در تمام اطوار آن در حال کسب معرفت نسبت به خالق بی همتا و بی نیاز خویش بوده و به سبب آن معرفت کسب شده لحظه به لحظه در حال متابعت تام از اوامر و نواهی او باشد، صدرالمتالهین منشا زندگی معنوی انسان را ایمان بر آمده از معرفت قرآنی و عمل بر مقتضای آن دانسته است، ملاصدرا ابعاد مختلف معنویت را چه به عنوان مسیر لحاظ شوند همچون حرکت، تکامل و حیات معنوی چه به عنوان هدف همچون قرب و علو معنوی را از دین و دینداری جدا پذیر نمی داند. محوریت دین در معنویت صدرایی بدین معناست که رسیدن به سعادت حقیقی و احاطه علمی و عینی بر همه چیز _ که از برجسته ترین ویژگی های انسان کامل است _ بدون معرفت الهی، اطاعت الهی، تقوا و ورع حاصل از آنها میسر نخواهد بود.
معناشناسی حالات اخروی صالحان و گنهکاران در نیمه نخست قرآن کریم براساس نظریه تلفیق مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه علم معناشناسی از جمله علومی است که در پژوهش های قرآنی کاربرد فراوانی دارد. معناشناسی شناختی به عنوان شاخه ای از علم معناشناسی است که ارتباط بین صورت و معنا را ارتباطی محکم می داند که هیچکدام مستقل از دیگری نیست. نظریه تلفیق مفهومی(1993: فوکونیه و ترنر (نیز با این رویکرد مورد توجه بسیاری از زبان شناسان شناختی است و در مسائل مختلف زبان شناسی توانسته راهگشای بسیاری از ساخت های زبانیِ دارایِ معنای مجازی و بیان کننده معنای دقیق و جامعی -از آنها باشد. موضوع حالات صالحان و گنهکاران از جمله موضوعات قرآنی است که با تعابیر مختلفی بدان پرداخته شده است. برای درک وفهم دقیق این موضوع، نظریه تلفیق مفهومی ابزاری دقیق و رهگشاست. تلفیق های ساخته شده از لحاظ ساختار به دو نوع تلفیق ساده و چندگانه و از لحاظ شبکه یک پارچه سازی به چهار نوع؛ تلفیق های بسیط، آینه ای، تک منظر و دومنظر تقسیم می شوند که در این پژوهش توصیفی – تحلیلی، ابتدا ساختار آنها بررسی و سپس از لحاظ شبکه ای نوع هر کدام تعیین شده است. نتیجه حاکی از این است که اغلب نمونه های قرآنی در این پژوهش دارای ساختاری ساده هستند. از نظر شبکه های یکپارچه سازی نیز تعداد تلفیق های دومنظر بیشتر از مابقی است و این خود دالّ بر تازگی و میزان پیچیدگی در نمونه های بررسی شده می باشد.
مفهوم سازی استعاری مفاهیم بدن در قرآن کریم (مطالعه معنایی- سبک شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی مفاهیم ذهنی، و ملموس و محسوس ساختن امور معنوی، در قالب پدیده های عینی، در جای جای قرآن کریم به چشم می خورد. اغلب این تصویرسازی ها از طریق استعاره های مفهومی بوده و خداوند تبارک و تعالی کلیدی ترین مفاهیم قرآنی را که نقش به سزایی در جهان بینی اسلامی و فهم عالم برای مخاطب داشته است، از طریق استعاره های شناختی برای او به تصویر کشیده است. از جمله این فضاسازی ها در آیاتی با رویکرد اعضای بدن نمود یافته است. اعضای بدن دارای معانی و کاربردهای گوناگونی است که برای ارائه ی معنایی خاص برای مفهوم سازی مفاهیم انتزاعی به کار گرفته شده است، از این رو نگارنده در پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی این دسته از آیات بر اساس استعاره های شناختی پرداخته اند یافته های پژوهش نشان داده است که قرآن کریم از اعضای مختلف بدن از جمله؛ قلب، وجه، پا، دهان و دست را که مفاهیمی عینی و مادی بوده برای مفهوم سازی مفاهیم انتزاعی و ذهنی به کار گرفته است و از این طریق پیام مد نظر را به مخاطب ارائه داده است.
تبیین «اتیان انباء» و رابطه سنجی آن با عصر ظهور با تأکید بر قرآن و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
250 - 269
حوزههای تخصصی:
در برخی از آیات قرآن کریم، خدای سبحان، گروهی از کافران را تهدید به«إتیان أنباء» می کند. از آن جا که آگاهی بر خبر، تناسبی با مقام تهدید ندارد، مفسران در توجیه آن برآمده و نظرات مختلفی همچون مجازگویی، تقدیرِ محذوف و تعمد در ابهام بیان کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بهره گیری از احادیث اهل بیت؟عهم؟ و قرینه سیاق و نیز تکیه بر روش تفسیر قرآن با قرآن، در پی پرده برداری از معنای پنهان این آیات است. یافته ها حاکی است که احادیث تفسیری، در مقام بیان لایه های معنایی واژگان قرآن کریم، در آیات متعددی، کلمه«اَنباء» را به ولایت امامان حق معنا کرده اند. همچنین این احادیث در موارد متعددی، متعلق استهزاء کافران را حکومت اهل بیت؟عهم؟ در عصر ظهور دانسته اند. نتایج این تحقیق، نشان می دهد تهدید خداوند در آیات قرآن به«إتیان أنباء» در واقع اشاره به تحقق دولت امامان حق در عصر ظهور دارد. کافران با تکذیب و استهزاء نسبت به این ولایت در دوران غیبت امام، در حقیقت این حقیقت را به تمسخر می گرفتند. اما خداوند در مقام تهدید به آنها اعلام می کند که تحقق این خبر الهی و برپایی دولت حق در عصر ظهور اجتناب ناپذیر است.
معنای «عدالت» در سخنان و سیره امام رضا(ع) بر مبنای نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
49 - 66
حوزههای تخصصی:
در قرآن و روایات، دست کم دو ریشه «عدل» و «قسط» برای معنای عدالت به کار رفته اند، که هر دو واژه معانی متفاوتی، از دادگری و داوری به حق، میانه روی، قرار دادن هر چیزی در جایگاه متناسب و شایسته آن، تا انحراف و کژی و حتی جور و ستمکاری دارند. هدف این مقاله، تحلیل معنای «عدالت» در سخنان و سیره امام رضا(ع)، بر مبنای نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین متأخر است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا عدالت در همه کاربردهای آن دارای یک معناست یا معانی بیشتری پیدا می کند؟ بر اساس نتیجه مطالعه، عدالت در کلام و سیره امام رضا(ع) دستکم دارای سه معناست: نخست، عدالت اجتماعی یا عدالتی که زمینه اجتماعی دارد و در مقابلِ ظلم و جور قرار می گیرد؛ دوم، عدالت اخلاقی؛ و سوم، عدالت به معنای میانه روی. عدالت اجتماعی و اخلاقی در سطح واژگانی است که در سخنان امام رضا(ع) کاربرد یافته است و عدالت به معنای میانه روی در سطح گزاره ای است و از جمله «امام رضا عادل بود» در کاربردهای تاریخی و سیاسی آن برمی آید.
نقد نظریه توحید و عرفان زرتشتی و نسبت آن با توحید و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
53 - 69
حوزههای تخصصی:
بحث بر سر مسئله ی عرفانی بودن یا نبودن آموزه های زرتشت و دیانت زرتشتی در میان محققان ادیان ایران باستان بحثی پرمناقشه و اختلاف زا بوده است. برخی از پژوهشگران، اعم از ایرانی و بسیار کمتر غیرایرانی، به عرفانی بودن تعالیم زرتشت و دین زرتشتی باور دارند. اینان به تفاسیری عرفانی و باطنی از اوستا (به ویژه گاهان) و سایر متون زرتشتی قائل اند و دنباله ی این نگاه عرفانی زرتشتی را در آثار مشاهیر و بزرگانی چون فردوسی، شیخ اشراق، مولوی و... پی گرفته اند. در این نوشتار با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، ابتدا به ذکر ادعای ایشان و دلایلشان پرداخته می شود؛ سپس با استناد به متن اوستا و آرای پژوهشگران مطرح، این دیدگاه که دیانت زرتشتی دارای مبانی عرفانی و توحیدی در ساحت خداشناسی و کیهان شناسی است، نقد و رد می شود؛ سپس با تحلیل هایی نشان داده می شود که این دین در حیطه ی عرفان عملی نیز فاقد عناصر عرفانی است. طبعاً با رد توحیدی و عرفانی بودن دین زرتشت، نسبت آن با عرفان و توحیدِ اسلامی نیز از نوع تضاد خواهد بود.
ارزیابی انتقادی نظریه پلورالیسم نجات درقرآن کریم موردپژوهی نقد تمجید اهل کتاب
حوزههای تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت نجات پیروان ادیان و مکاتب دیگر است به منظور ارائه بحثی منطقی و معقول درباره وضعیت اخروی افراد یاد شده پژوهشی با محوریت آیات قرآن کریم، هدف اصلی این تحقیق است.در گفتمان غیر الهی پلورالیسم دینی به مفهوم پذیرش هر عقیده ای خواه الهی باشد و خواه غیر الهی بازخوانی میشود.اما آنچه طی بررسی صورت گرفته به آن پرداختیم میزان پذیرش و انعطاف پذیری آموزه های قرآنی در نیل به سعادت اخروی معتقدان به سایر ادیان ابراهیمی مطرح شده در قرآن است که عمل کنندگان بر اساس تعالیم یهود و نصرانیان تا چه میزان از سعادت اخروی بهره مند خواهند بود و اساسا جه عوامل و موانعی را از نگاه قرآنی میتوان ناظر بر نیل به سعادت اخروی معتقدین به سایر ادیان ابراهیمی غیر از اسلام دانست؟ بر این اساس طی بخشهای مختلف به این امور پرداختیم که:اصطلاحاتی مانند پلورالیسم، فوز وفلاح و... تعریف و مفاهیمی مانند نجات از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته همچنین ضمن بیان شاخه های پلورالیسم، به دیدگاه های مختلف درباره تنوع ادیان نیز اشاره شد.عوامل و موانع نجات از دیدگاه قرآن مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در ادامه .به دلائل تأیید پلورالیسم نجات از دیدگاه قرآن اشاره شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
زمان اعتبار تساوی دِین قاتل و مقتول جهت اجرای قصاص؛ با تکیه بر دیدگاه خلاف مشهور صاحب جواهر و قانون مجازات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
43 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از شرایط قصاص نفس که بدون آن به رغم تحقق قتل عمد، قصاص اعمال نخواهد شد، تساوی قاتل و مقتول در دین است؛ براین اساس مسلمان را در قبال کشتن انواع کافر قصاص نمی کنند، ولی بر عکس آن امکان پذیر خواهد بود. اما در فرض های متعدد شاهد هستیم که جانی، مجنی علیه را مجروح می کند و این جراحت موجب مرگ او می شود و در فاصله جراحت تا سرایت و مرگ مجنی علیه، یکی از این دو فرد تغییر دین پیدا می کند. حال پرسش اساسی این است که «زمان جنایت» یا «زمان قصاص» در تکافؤی دینی قاتل و مقتول شرط است؟ مشهور فقیهان، معیار را «حال جنایت» دانسته و به عدم قصاص او قائل شده اند؛ ولی برخی از فقیهان چون صاحب جواهر، «حال قصاص» را شرط دانسته اند؛ براین اساس جستار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن اشاره به واحد بودن ملّت کفر، با واکاوی ادله دوطرف، همسو با صاحب جواهر اشتراط تکافؤ در «زمان جراحت» را ادعایی بدون دلیل دانسته است. افزون براین اشاره به شواهدی مبتنی بر رعایت «حال قصاص» در فروض دیگر و بیان مناقشاتی بر فروضی دیگر که «حال جنایت» را لحاظ دانسته اند، از دیگر نوآوری های این پژوهش است. در نهایت موضع قانون گذار در زمینه یاد شده را بررسی و پیشنهاد مناسب برای پر کردن خلأهای قانونی ارائه شده است.
مبانی اصول و روش های تعلیم و تربیت در آموزه های عرفانی طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
91 - 110
حوزههای تخصصی:
تربیت از مسائل مهم و کلیدی در حوزه عرفان و تصوف است و عرفا توجّه ویژه ای به تربیت مریدان داشته اند. از منظر عرفان و تصوف، تربیت مقدّمه ای برای رسیدن به معرفت است و صوفی با تربیت عملی به خودشناسی و در پی آن به خداشناسی می رسد. قصص و حکایاتی که از عرفا و صوفیان بزرگ نقل شده است، به وضوح، اهمیّت موضوع تربیت را نشان می دهد. طبقات الصوفیه اثر خواجه عبدالله انصاری، از جمله این کتاب ها است که در این پژوهش سعی شده است، مبانی تربیت با توجّه به شیوه های نوین تربیت اسلامی در این کتاب، مورد بررسی و تحلیل قرارگیرد و همچنین نویسنده درصدد آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی اصول و روش های تعلیم و تربیت در آموزه های عرفانی طبقات الصوفیه بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قصص و حکایات طبقات الصوفیه که در شرح حال عرفا و صوفیان آمده است به طور کلی، حول محور انسان و تربیت اوست و بایدها و نبایدهایی که به عنوان حکم خداوند در صلاح دید انسان مطرح است در این حکایات به خوبی نمایان است. از سوی دیگر مبانی، اصول و روش های تربیتی مطرح شده در حکایات صوفیان، منطبق و هماهنگ با مبانی، اصول و روش های تربیتی اسلام و قرآن است.