فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۷۹٬۰۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجرید الاعتقاد نصیرالدین طوسی از مهم ترین متون آموزشی علم کلام است و شروح و حواشی بسیاری بر آن نگاشته شد. یکی از مهمترین شروح، شرح قوشچی و تعلیقات خفری بر این شرح است. علوی نیز سه شرح بر حاشیه خفری نگاشته است که حظیره الانس یکی از آن سه شرح است. پرسش اصلی این جستار این است: «رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیره الانس قرین توفیق بوده است؟» دستاوردهای این مقاله عبارتند از: یکم. علوی تلاش می کند تا برهان خواجه را برهانی لمّی و در مدار رویکرد وجودی و با نظر به وجود بداند؛ دوم. زمانی می توان از تفکیک وجود نفسی حدّ اکبر و وجود رابطی حدّ اکبر و در پی آن از عدم احتیاج اکبر در اصل وجود، و نیازمندی آن به علّت در کیفیتی از کیفیات و عرضی از اعراض حدّ اکبر سخن گفت که وجود محمولی غیر از واجب باشد. چون واجب همان طور که در مقام ذات، واجب است، در جمیع صفات و احوال، واجب است و حالت منتظره و نیازمندی ندارد؛ سوم. هرچند علوی در رساله حظیره الانس از نظر در وجود و موجود مطلق سخن می گوید و اظهار می کند که نظر به وجود، غیر از نظر در امکان است. اما آنچه در دستور کار او قرار گرفته است، موجودی است که به دو قسم واجب و ممکن، تفکیک شده است و تفکیک پذیری و انقسام، وصف امر ذهنی است، نه عینی.
منطق فهم آیت الله جوادی آملی در صحنه سجده بر آدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث سجده فرشتگان بر آدم از جهت خوانش مضامین و تفحص در حواشی آن، یکی از مسائل قرآنی مورد مناقشه میان مفسران بوده است. در این میان دیدگاه آیت الله جوادی آملی درخور التفات و شایسته تعمق است. ایشان این واقعه را تمثیل حقیقتی می نامد که بنا به دیدگاه صدرایی در عالم مثال نزولی و در مراتب بالاتر از عالم ماده رخ می دهد و هدف اصلی یادکرد آن را یادآوری مقام انسانیت و تواضع فرشتگان و گوشزد کردن خطر عدوات شیطان می داند. در این مقوله تمرکز ایشان بر تبیین دشمن و روش های فریب اوست. مفسر روند همراهی روح را با جسم پس از استواء بر مبنای نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا قابل توجیه می داند. تفکیک عوالم طولی و تبیین خصوصیات و قواعد هریک و اصرار بر عدم اختلاط قواعد، اعتقاد به استقرار عرفان قرآنی در بالاترین مراتب معرفت شناسی و لزوم بهره مندی از آن در حل معضلات و اختلافات تفسیری، مرجعیت قرآن به هنگام تباین روایات با آن و خوانش روایات در راستای منطق فهم خود از اهم مبانی معرفت شناسی ایشان در این باب است.
عوامل شادکامی خانواده از منظر اسلام
حوزههای تخصصی:
خانواده تأثیر بسیاری بر آرامش و نشاط اعضای خود و بهزیستی جامعه دارد. خانواده بانشاط، استعداد مقابله با مشکلات زندگی را کسب کرده و به سمت آرامش راه می پیماید. آرامش، ارمغان زندگی بانشاط است. شادی و نشاط از مواردی است که در اسلام بدان پرداخته شده است، اما امروز روش های شادی آور غیراسلامی در بین جوامع اسلامی رواج یافته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی علل و عوامل شادکامی در اسلام است. سؤال پژوهش حاضر این است که اسلام برای دستیابی به شادی و نشاط چه عوامل و شاخص هایی را معرفی می کند. براساس یافته های پژوهش، اصول شادکامی در اسلام عبارت است ایمان، تقوا و عمل صالح، تغذیه سالم، استراحت کافی و دوست یابی صحیح. عوامل شادکامی در دو حیطه فردی -اجتماعی و معنوی قابل احصاست. عوامل فردی-اجتماعی شادکامی عبارتند از: بازی و تفریح، مزاح و لطیفه گویی، ابراز محبت، توجه به تفاوت های شخصیتی، خوش بویی و مسافرت و عوامل نشاط معنوی عبارتند از: اخلاق و دینداری، بندگی و یاد خدا، شادکامی با شادی اهل بیت، انفاق، صبر، نشاط حاصل از امور خیر.
شفاف سازی مفهوم قانون از حیث نهاد وضع در آینه رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
163 - 180
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین راه های تشخیص قانون از سایر تصمیمات پرداختن به نهاد وضع آن است. هدف مقاله حاضر شفاف سازی مفهوم قانون از حیث نهاد وضع در آینه رویه قضایی است.مواد و روش ها: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و این تحقیق از نوع نظری است. روشی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است به صورت کتاب خانه ای است و با مراجعه به کتب و مقالات صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: با اجرای وظایف عادی قضات، به تدریج قاعده حقوقی شکل می گیرد، به نحوی که این عمل به صورت نهادی سازمان می یابد و این عمل سازمان یافته است که به رویه قضایی کلیت می دهد، یعنی عمومیت یافتن سوابق رویه قضایی به این ترتیب که قاضی قانونی را که به مناسبت یک پرونده مورد تفسیر قرار داده است، در پرونده های مشابه به آن مراجعه می کند، همان طور که می تواند به تفسیری که قاضی دیگری از آن قانون داده مراجعه کند یک چنین مراجعه به آرای قبلی آن قدر عادی و راحت صورت می گیرد که کم کم سوابق در یک جهت جمع می شوند امروزه مراجعه به سوابق با توجه به الزامی که قضات در زمینه توجیه تصمیمات خود دارند که آن هم مورد کنترل دیوان عالی است، قوت گرفته است.نتیجه: در برخی آرای دیوان عدالت اداری و دیوان عالی کشور می توان شاهد تلاش برای شفاف سازی ماهیت و مفهوم قانون و بازگرداندن اقتدار مجلس مقننه به این نهاد بود.
هم زیستی داوری و حقوق رقابت در حقوق آمریکا و اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
443 - 460
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: داوری مرزی بین آزادی قرارداد و نقش دادگاه در حفظ منافع عمومی ایجاد می کند. بر همین اساس، هدف مقاله حاضر بررسی هم زیستی داوری و حقوق رقابت در حقوق آمریکا و اروپا است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: دولت ها به طور سنتی و از زمان ایجاد حقوق رقابت رویکردی منفی نسبت به داوری دعاوی این حوزه از مقررات داشته اند. در دعاوی رقابتی، منافع عمومی و خصوصی در هم آمیخته می شود و شاید این تصور وجود داشته باشد که داور به دلیل اینکه مأموریت خود را از طرفین اختلاف می گیرد، بیشتر به منافع خصوصی توجه دارد تا منافع عمومی و منع داوری دعاوی حقوق رقابت بازتاب دهنده این نگرانی دولت ها است.نتیجه: به نظر می رسد می توان از تعارض ظاهری حقوق رقابت و داوری گذر کرد و امکان هم زیستی این دو حوزه را توجیه کرد. علاوه بر تأثیر نظریه تکثرگرایی قضایی که انحصار دولت در اعمال قواعد نظم عمومی را رد می کند، در تعامل داوری و حقوق رقابت با گسترش دعاوی خصوصی برای مطالبه خسارت ناشی از رویه های ضد رقابتی در نظام های حقوقی مختلف نیز امکان هم زیستی داوری و حقوق رقابت آشکارتر می شود.
بررسی مسؤولیت مدنی در قبال عیب محصول تولیدی در حقوق عراق و اردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
115 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسؤولیت محصول، موضوع مهمی است که مصرف کنندگان و کسب و کارها را تحت تأثیر قرار می دهد. قوانین حاکم بر مسؤولیت محصول می تواند به طور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد. بر همین اساس، هدف مقاله حاضر، بررسی مسؤولیت مدنی در قبال عیب محصول تولیدی در حقوق عراق و اردن است.مواد و روش ها: مقاله حاضر، توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد در عراق، قوانین مسؤولیت محصولات عمدتاً توسط قانون مدنی عراق اداره می شود؛ که وظیفه مراقبت را بر تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و فروشندگان تحمیل می کند. از سوی دیگر، اردن چارچوب دقیق تری برای مسؤولیت محصول دارد، با مقررات خاصی که در قانون حمایت از مصرف کننده اردن مشخص شده است؛ این قانون دستورالعمل های روشنی را برای استانداردهای ایمنی محصول، حق وق مص رف کنن ده و انتس اب مسؤولیت بی ن تولی دکنندگان، واردکنن دگان و فروشندگان ایجاد می کند.نتیجه: نتیجه اینکه در حقوق اردن و عراق اگرچه براساس نظام سنتی در صورت وجود عیب باید قواعد قانون مدنی در خصوص عیب اعمال شود؛ اما نظریه تقصیر کافی نبوده و به تنهایی نمی تواند انتساب ضرر به تولیدکننده در مورد مسؤولیت مدنی ناشی از عیب خودرو را تبیین نماید. لازم است حمایت از حقوق مصرف کننده به سمت نظریه مسؤولیت محض سوق پیدا کند.زمینه و هدف: مسؤولیت محصول، موضوع مهمی است که مصرف کنندگان و کسب و کارها را تحت تأثیر قرار می دهد. قوانین حاکم بر مسؤولیت محصول می تواند به طور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد. بر همین اساس، هدف مقاله حاضر، بررسی مسؤولیت مدنی در قبال عیب محصول تولیدی در حقوق عراق و اردن است.مواد و روش ها: مقاله حاضر، توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد در عراق، قوانین مسؤولیت محصولات عمدتاً توسط قانون مدنی عراق اداره می شود؛ که وظیفه مراقبت را بر تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و فروشندگان تحمیل می کند. از سوی دیگر، اردن چارچوب دقیق تری برای مسؤولیت محصول دارد، با مقررات خاصی که در قانون حمایت از مصرف کننده اردن مشخص شده است؛ این قانون دستورالعمل های روشنی را برای استانداردهای ایمنی محصول، حق وق مص رف کنن ده و انتس اب مسؤولیت بی ن تولی دکنندگان، واردکنن دگان و فروشندگان ایجاد می کند.نتیجه: نتیجه اینکه در حقوق اردن و عراق اگرچه براساس نظام سنتی در صورت وجود عیب باید قواعد قانون مدنی در خصوص عیب اعمال شود؛ اما نظریه تقصیر کافی نبوده و به تنهایی نمی تواند انتساب ضرر به تولیدکننده در مورد مسؤولیت مدنی ناشی از عیب خودرو را تبیین نماید. لازم است حمایت از حقوق مصرف کننده به سمت نظریه مسؤولیت محض سوق پیدا کند.
بررسی آموزه نجات در الاهیات اوریگن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
229 - 241
حوزههای تخصصی:
مبحث نجات در مسیحیت از جمله آموزه های اساسی است که هم کتاب مقدس و هم سنت رسولان و هم آثار برجای مانده از آباء کلیسا به آن پرداخته اند. اصل بنیادین در آموزه نجات در میان آباءِ یونانی زبان به طور عام و اوریگن اسکندرانی به طور خاص، شخص مسیح است. از نظر اوریگن نقشه نجات توسط پدر آسمانی طرح ریزی شده و توسط یگانه پسرش به اجرا درآمده است. مومن مسیحی با توبه و تعمید، در مسیر رشدِ معنوی قرار گرفته و با تأمل در کتابِ مقدس که همان حقیقت لوگوس یا پسر است و استقامت در کسب علم روحانی با کمک روح القدس به فیضِ نجات نائل می شود. آخرین مرتبه روحانی در مسیر نجات یکی شدن و فنایِ در لوگوس بوده که جانِ جهان است. یکی شدن با لوگوس و زندگی به شیوه مسیح و کسب فضائل اخلاقی همان خداگونگی است که در اندیشه اوریگن عبارت اُخرایِ نجات است. اوریگن دامنه رحمت و محبتِ پدر آسمانی را چنان وسیع و همه گیر می بیند که به موجب آن تمامی مخلوقات در غایتِ امر طعم رستگاری را خواهند چشید. شاید بتوان مهمترین نظریه اوریگن در بابِ نجات را نظریه شمول گرایی برشمرد که به موجب آن حتی گنهکاران و بالاتر از آن شیاطین نیز در نهایت به نجات خواهند رسید. نظریه ای که به کام کلیسا خوش نیامد و یکی از دلایل تکفیر اوریگن شد.
الأسلوبیه اللغویه وصوره الوجع العراقی فی روایه حلم وردی فاتح اللون للکاتبه العراقیه میسلون هادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الروایه کوسیله فنیه تشکل تمثیلاً سردیاً یستحضر الواقع ویروی قصه المجتمعات والأفراد. وفی سیاق الروایه العراقیه الجدیده، تکمن أهمیه هذا التمثیل السردی فی تصویر الوجع العراقی وتجسیده بأسلوب یلامس الواقع والمشاعر الإنسانیه، وتتجلّى اللغه کأداه رئیسه فی تصویر الواقع العراقی، فمن هذا المنطلق تأتی خطوره المنهج الأسلوبی لاعتباره النصّ الأدبی عملاً لغویاً ذا وظائف مختلفه. شکلت الروایه العراقیه جزءاً هاماً من السرد العربی المعاصر، وتحظى بمکانه مرموقه وبارزه فی الساحه الأدبیه العربیه. کما شهدت السنوات الأخیره ظهور روایات تناقش مشاکل یعانى منها المجتمع. وبناء على ذلک، تأتی هذه الدراسه محاوله بیان صوره الوجع العراقی انطلاقاً من الأسلوبیه اللغویه على ضوء روایه "حلم وردی فاتح اللون" لمیسلون هادی، کما یحاول إبراز مکامن التمیز الأسلوبی للکاتبه ولروایتها موضوع الدراسه. تتحدد مشکله الدراسه فی تحدید ممیزات الروایه العراقیه بعد عام 2003م، وذلک من خلال تحلیل الأسلوبیه اللغویه فی روایه "حلم وردی فاتح اللون" للکاتبه میسلون هادی، والترکیز بشکل خاص على الوجع العراقی فی هذه الروایه. اعتمدت الدراسه علی المنهج الوصفی-التحلیلی المعتمد علی التحلیل الأسلوبی المتمثل فی المستویات الترکیبیه والبلاغیه والدلالیه لمکانتها المهمه فی التحلیل الأسلوبی للسرد. أظهرت النتائج أنّ الروائیه العراقیه تمکنّت من إبراز قدرتها الفنیه والإبداعیه فی التعبیر عن تجاربها الشخصیه والاجتماعیه، وذلک من خلال استخدام مجموعه متنوعه من التقنیات الأسلوبیه. وبالتحلیل اللغوی للروایه نجد أنّها تتمیز بأسلوب لغوی فرید، حیث تسهم الأسالیب الترکیبیه والبلاغیه والدلالیه فی خلق تجسید لغه الوجع والحزن والخوف مما یعکس واقعاً مأساویاً یعانی منه الشعب العراقی جراء الحروب والاحتلال والصراعات السیاسیه والاجتماعیه.
ما بعد الإستعمار في حكاية كفاح ضد الإستعمار بناء على ضوء نظرية إدوارد سعيد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یسعى خطاب ما بعد الإستعمار إلى الکشف عن السیطره الشامله للغربیین على البلدان الآسیویه والإفریقیه و یشرح کیفیه إستعمار الغرب لهذه البلدان وأثره علیها. ومن أبرز منظری نقد ما بعد الإستعمار هو إدوارد سعید، الذی قام فی کتابه، الإستشراق، بالتحلیل التفصیلی للمواجهه بین الشرق والغرب و ذکر و تحلیل وطریقه تفکیر المجتمعات الغربیه تجاه الأمم الشرقیه. إن دراسه هذه القضیه مهمه لأنها تکشف الوجه الزائف الذی رسمه الغربیون لأمم المشرق. نتیله راشد إحدى الکاتبات المعاصرات المصریات ذوات الفکر السیاسی القریب من جمال عبد الناصرالتی قامت بشرح تاریخ مصر أثناء الإستعمار البریطانی و قدمت فکره نقدیه لعواقب الإستعمار، مؤلفه کتاب حکایه کفاح ضد الإستعمار فی بشکل سیره عبدالناصرالذاتیه الروائیه. یحاول هذا البحث بإستخدام الأسلوب الوصفی التحلیلی و تطبیق مکونات نقد ما بعد الإستعماری فی هذا العمل معتمدا على منهج إدوارد سعید النقدی؛ وتشیر نتائج البحث إلى الدور المهم لخیانه العوامل الداخلیه فی تکوین الإستعمار البریطانی علی مصر و كذلك تشکیل و تقویه النظره الذرائعیه والدونیه للبریطانیین تجاه الشعب المصری آنذاك و تشیر النتائج أیضاً إلی عدم إعتقاد الغربیین بإستقلال الشعب المصری.
زمینه های گسترش تشیع در شهر قزوین با تأکید بر مهاجرت خاندان های شیعه
حوزههای تخصصی:
گسترش اندیشه های مذهبی در مناطق، به عوامل گوناگونی بستگی دارد. قزوین به عنوان یکی از سرزمین های اسلامی همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و یکی از مهم ترین عوامل گسترش تشیع در این شهر، مهاجرت خاندان های شیعی به این خطه است. سؤال پژوهش حاضر این است که مهاجرت خاندان های شیعی به قزوین، چگونه موجب گسترش تشیع در این منطقه شده است؟ برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش شد تا ضمن مراجعه به منابع و جمع آوری داده ها، این موضوع را تحلیل و بررسی کنیم. ازاین رو با معرفی خاندان های شیعی و نحوه مهاجرت و فعالیت اجتماعی افراد این خاندان ها، به میزان اثرگذاری آنان پرداخته شده است؛ افرادی که مناصب مهمی در شهر داشته اند و اغلب در شکل گیری مباحث فرهنگی و اجتماعی مؤثر بوده اند.
مقایسه دیدگاه ابن سینا و اپیکوریان درخصوص رابطه لذت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
277 - 299
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش در این مقاله تبیین جایگاه لذت و سعادت و نسبت آن ها نزد ابن سینا و اپیکور و بررسی تطبیقی مفاهیم مذکور در سنت فکری دو متفکر است. در پی گیری این مقصود برمبنای روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با محوریت لذت برتر و تعبیر کلیدیِ «درمان چهاربخشی»، رهیافت اپیکوریان به لذت و سعادت تبیین شده و ابعاد گوناگون لذت گرایی و اصالت حس نزد آن ها تشریح شده است. درواقع اپیکوریان اهداف اصلی نظریه ی اخلاقی را توصیف ماهیت سعادت و ترسیم روش هایی می دانند که شخص از طریق آن ها به سعادت دست می یابد. همچنین لذت برتر و انواع سعادت در سنت سینوی باتکیه بر فرجام گرایی ابن سینا و تمرکز بر مفهوم ادراک، تشریح شده است. ابن سینا بحث سعادت را با مقوله ی انواع لذت گره زده است. درنهایت ازآنجایی که اپیکور و ابن سینا برمبنای جهان بینی متفاوت، مفهوم منحصربه فرد خود را از لذت و سعادت ارائه داده اند، تحلیل تطبیقی برمبنای فضیلت محوری، ادراک و... صورت بندی شده است؛ چرا که یکی از جنبه های مهم فلسفه ی اپیکور و ابن سینا، نقش محوری اخلاق و فضیلت در جست وجوی سعادت بوده است. نوشتار حاضر برمبنای نکات مذکور، مقایسه دیدگاه اپیکوریان و ابن سینا را دنبال کرده است.
واکاوی انتقادی دیدگاه دکتر عبدالهادی حائری درباره شخصیت و رویکرد سیاسی شیخ عبدالکریم حائری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بازتأسیس حوزه ی علمیه ی قم توسط آیت الله شیخ عبدالکریم حائری موجب شهرت و اهمیت بیشتر این فقیه گردید. بر این اساس، در طول یکصدسال گذشته، شخصیت، اندیشه و مواضع سیاسی ایشان محور برخی گزارش ها، تحلیل ها و واکاوی های تاریخی بوده است. در همین زمینه، دکتر عبدالهادی حائری (نواده ی شیخ عبدالکریم و تاریخ پژوه) در یکی از آثار خود، به مناسبت، مطالبی را در خصوص آیت الله حائری بیان کرده است. از این مباحث، می توان یک ادعا و یک القا درباره شیخ عبدالکریم به دست آورد: (1) ادعای شخصیت ذاتاً غیر سیاسی؛ (2) القای ریاست طلبی. نوشتار حاضر با روش تاریخی (توصیفی و تحلیلی) به ارزیابی دو مطلب مذکور پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که اولاً، فاصله گیری ظاهری مؤسس حوزه قم از سیاست و عدم تقابل ایشان با رضاشاه، به معنای غیر سیاسی بودن شخصیت وی نیست، بلکه به شناخت ایشان نسبت به محیط سیاسی ایران آن عصر بازمی گشت و ریشه در دو مطلب داشت: (الف) سلطه انگلیس بر کشور؛ (ب) حفظ حوزه علمی تازه تأسیس قم؛ ثانیاً، وجود گزارش های متعدد و موثق که بیانگر ریاست گریزی، زهد و تواضع شیخ عبدالکریم حائری است، القای دکتر حائری را به وضوح به چالش می کشد.
بررسی انتساب صفات تعدّی و ظلم به خداوند از منظر مفسّران با تکیه بر دیدگاه طبرسی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
212 - 237
حوزههای تخصصی:
برخی از اوصافی که در قرآن کریم به خداوند نسبت داده شده است، زمینه انتساب ظلم و تعدّی به ساحت قدسی پروردگار را فراهم می کند که از آن جمله می توان به اِستهزاء الهی، مکر، کید، اِضلال و اِمداد در طغیان اشاره کرد. این نوع صفات اگر به معنای ظاهری آن حمل شود، منجر به وجود نقص برای خداوند می گردد. مقاله حاضر با هدف روشن نمودن مراد از آن صفات ازنظر مفسّران، با تکیه بر دیدگاه طبرسی و فخر رازی نگاشته شده است. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است و بر اساس یافته های تحقیق، می توان کاربرد واژه استهزاء برای خداوند را از باب مُشاکله برشمرد و مقصود از آن را کیفر و مجازات مسخره کنندگان، تحقیر جایگاه و شأن آن ها، سلب توفیق و تأیید الهی به شمار آورد. مکر و کید خداوند از باب مُزاوجت کلام به کاررفته و آن تدبیری دقیق، حساب شده و عادلانه در عقوبت دشمنان خداوند است که مکر شوندگان از آن آگاهی ندارند. همچنین این نوع مکر و کید را می توان نوعی مهلت دادن و استدراج دانست. خداوند اضلال ابتدایی ندارد؛ ازاین رو اضلال الهی، نوعی مجازات است که بعد از کفران و عصیان محقق می شود. آنگاه که فردی خودش گمراهی را بخواهد و در آن پیش رود، خداوند او را وانهاده و هدایت نمی کند و همین هدایت نکردن، خودْ نوعی گمراهی است. امداد در طغیان را نیز می توان نوعی مهلت دادن و استدراج دانست و این بدترین عذاب الهی است که در آیات متعدّد و روایات معتبر، از آن به واگذاشتن انسان تعبیر شده است.
تغییرات خطة الکتابه در عصر خلافت امویان اندلس (316-422 ه .ق) و مقایسه آن با دوره امارت (316-138 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۱
10 - 33
حوزههای تخصصی:
خطه الکتابه که نگارش مکاتبات دیوانی برای امرا و خلفای و دستگاه دولتی را برعهده داشت، یکی از دیوان های اساسی دستگاه حکومتی امویان اندلس بود که در عصر خلافت وقتی امویان خود را خلیفه خواندند و مقایسه آن به با دوره امارت آنجا که فرمانروایان فقط امیر بودند دچار تغییراتی گردید. پژوهش حاضر با واکاوی خطه الکتابه و به شیوه تاریخی توصیفی-تحلیلی، درصدد پاسخ به این سؤال است که چه تغییراتی در خطه الکتابه در عصر خلافت امویان اندلس به وجود آمد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که خطه الکتابه، در تحول نظام سیاسی و اداری امویان از امارت به خلافت، از کاتب، به وزیر کاتب تغییر یافت و تقلید از کتابت شرق اسلامی در آن فروکاسته شد و نثر مصنوع و مسجع در آن رواج یافت؛ افزون بر این متن و محتوای رسائل دیوانی تغییر می یابد که به موجب آن؛ بلند نویسی و نگارش مرسومات و منشورات ولایتعهدی و رسائل وصفی که به ارائه گزارش از وقایع و حوادث مختلف با سبک و سیاق خاص اندلسی می پرداخت، مجال ظهور یافتند و آیین نامه دولتی نیز برای فن کتابت ابلاغ شد. در نتیجه این تغییرات، اسلوب کتابت اندلسی، همراه با تنوع سبک ها و شیوه ها توسط کاتبان شکل گرفت و خطه الکتابه تغییروتحول یافت.
بررسی رویکرد قرآن کریم نسبت به اثرگذاری «امید» در سه حوزه «ایجاد»، «استمرار» و «کیفیت» اعمال
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
69 - 98
حوزههای تخصصی:
دانشمندان حوزه انسان شناسی، امید را یکی از عوامل اساسی در تحول، انگیزش و کنش های انسانی می دانند. پژوهش حاضر، با تأکید بر اهمیت امید و تأثیر آن بر رفتار فردی و اجتماعی، به بررسی نقش این عنصر بنیادین در سه حوزه «ایجاد»، «استمرار» و «کیفیت» اعمال از منظر قرآن کریم می پردازد. پرسش اساسی این تحقیق آن است که قرآن کریم چه رویکردی نسبت به تأثیرگذاری امید در این حوزه ها دارد؟ روش این پژوهش، مطالعه تحلیلی و تطبیقی منابع تفسیری و پژوهش های پیشین است. نتایج حاصل نشان می دهد که ۱. از منظر قرآن کریم، امید تأثیرات مثبت و سازنده ای بر رفتار و عملکرد انسان دارد؛ ۲. حوزه تأثیرگذاری امید بر اعمال انسانی را می توان در سه بُعد اصلی دسته بندی کرد: ایجاد، استمرار و کیفیت اعمال. این تحقیق می کوشد با بهره گیری از آموزه های قرآنی، درک روشن تری از جایگاه امید در سازوکارهای رفتاری انسان ارائه دهد.
نقش عقل مصباحی در تفسیر قرآن با قرآن؛ با تکیه بر روش آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
5 - 28
حوزههای تخصصی:
در نظام معرفت شناختیِ حکمت متعالیه، «عقل مصباحی» ابزاری برای فهم معارف وحیانی به شمار می رود. این پژوهش، از سویی با تعریف «عقل مصباحی» و بیان چیستی و حجیت آن و از سوی دیگر با تبیین روشِ تفسیری قرآن با قرآن، به بیان نقش های مختلف عقل مصباحی در منهجِ تفسیری موردنظر پرداخته است. تمرکزِ مقاله بر دیدگاه حکیم و مفسر معاصر، آیت الله جوادی آملی در کتاب تفسیرتسنیم است. یافته های تحقیق آن دسته ازاین نقش ها را که بیانگر تأثیر مستقیم و بی واسطه عقلِ مصباحی در روشِ تفسیری قرآن با قرآن هستند، استخراج کرده است؛ این نقش ها شامل: تبیین مجمل به مبین؛ تفسیر عام به خاص؛ تفسیر مطلق به مقید؛ تفسیر متشابه به محکم؛ تشخیص و تفسیر آیات ناسخ و منسوخ؛ تعیین مصداق آیه با آیات دیگر می شوند. در نتیجه تحقیق، تلاش شد تا با تعریف و اثباتِ «عقل مصباحی» از منظر استاد جوادی، و بررسی حجیت آن، نسبتِ عقل و وحی از دیدگاه ایشان تبیین شود.
هایدگر و سکنی گزینی دازاین در عصر تصویر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هستی شناسی بنیادین «در بودن» یکی از کانون های اصلی کلمات هایدگر است. این کلمه با مکمل خود یعنی جهان، معنا می گیرد. مارتین هایدگر فیلسوف و پدیدارشناس آلمانی تحلیل معنای سکنی گزینی را در اندیشه متقدم خود از در-جهان-بودن هرروزینه می آغازد و آن را در رسالات متاخرش با مفاهیم دیگر پیوند می زند. نگارنده در این مقاله با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی-تحلیلی نشان می دهد سکنی گزینی از نظرگاه هایدگر به چه معناهایی است و همچنین در عصر تصویر جهان چطور می تواند رخ دهد. با مطالعه در آثار هایدگر می توان نتیجه گرفت از مفهوم کلی سکنی گزینی، دو نحو وجودی و عدمی قابل برداشت است که به مفاهیم در-مکان-بودن و در-آنجا-بودن قابل تعمیم هستند. نحو اول یعنی سکنی گزینی وجودی، قابلیت مواجهه با «هستی» را دارد و نحو دوم آن که سکنی گزینی عدمی است، اگرچه گریزپاست و به مواجهه نمیاید اما «Da» است و در طلب «عدم» است. این نحو اخیر از سکنی گزینی قابل فراخواندن می باشد.
ادله قرآنی نگارش قرآن در عصر پیامبر (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
241 - 268
حوزههای تخصصی:
آیا تمام قرآن در زمان حیات حضرت محمد (ص) به کتابت درآمد؟ این مقاله تنها با استشهاد به آیات قرآن به این پرسش پاسخ می دهد. قرآن، نگارش و اهمیت آن را مورد تأکید قرار داده و نشان می دهد که نگارش در عصر و مصر نزول قرآن امری رایج و متداول بوده است. همچنین نگارشِ برخی از موضوعات نظیر مطالب غیبی و وحیانی مورد انتظار تلقی می شده است. علاوه بر این، در مورد برخی موضوعات مانند دَین دستور اکید داده شده که بنگارند تا اختلافی در مورد آن بین افراد به وجود نیاید. گذشته از همه این موارد، قرآن از صحیفه های قرآنیِ به مثابه یک واقعیت تاریخی گزارش ارائه داده است. این مقاله همه آیات مربوط به نگارش در قرآن را با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از روش معناشناختی موردبررسی قرار داده است. بر پایه این تحلیل های معناشناختی نتیجه گرفته شده که نگارش تمام قرآن در عصر نزولش مورد انتظار بوده است، هرچند که اکنون نسخه ای کامل از صحیفه های قرآنی که در مکه یا مدینه توسط یاران پیامبر به نگارش در آمده است در دسترس نباشد.
واکاوی اصطلاح فقهی جزایی کیفرضغث از منظرآموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
123 - 136
حوزههای تخصصی:
کیفر ضغث یکی از مسائلی است که در حقوق اسلامی و فقه جزائی مورد توجه ویژه واقع شده است. این مسئله در اسلام دارای اهمیت بسیار زیادی بوده و براساس آموزه های قرآنی و فقهی شکل گرفته است. در این پژوهش اصطلاح فقهی کیفرضغث در راستای بهبود نظام قانونی برمبنای ادله نقلی و اصول تعیین کننده جدید و مقررات این کیفرمورد بررسی و ارزیابی قرارمی گیرند. این اصول به عنوان مبناهای اصلی در تنظیم قوانین جزائی در خصوص کیفر ضغث مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، اصول قرآنی مرتبط با اعمال حدود و یمین نیز مورد بررسی قرار می گیرند. با بهره گیری از منابع فقهی و قرآنی مربوط به مسئله ضغث، پژوهش حاضر به اهمیت رعایت اصول فقهی در تنظیم قوانین جزائی و اصول قرآنی دراعمال حدود ویمین تأکید می کند.نتایج نشان می دهند که اصول فقهی می توانند بهبود نظام حقوقی درخصوص کیفرضغث را ترویج کنند و از جمله تأثیرگذارترین اصول در این زمینه، تعقل و توجه به مصلحت های فردی و شخصی وعمومی هستند در نهایت، پژوهش حاکی از اهمیت تأثیراصول فقهی و قرآنی درتنظیم کیفر ضغث است و پیشنهاد می دهد که نظام حقوقی با رعایت این اصول بهبود یابد.
بررسی انتقادی خاستگاه انسان در برنامه فبک، از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
فلسفه برای کودکان(فبک) یک برنامه آموزشی بر پایه خردورزی و استنتاج عقلی درکودکان است. شاخصه فبک ، روش فعال آموزشی است. میتوان درون مایه فلسفی فبک را بر اساس مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی تفکیک و تحلیل کرد. خاستگاه انسان، یکی از مسائل بنیادین انسان شناختی در فبک است.در این مقاله با تحلیل ادبیات داستانی فبک، خاستگاه انسان در فبک استخراج و بر اساس حکمت متعالیه نقد شده است. مدعای فبک، نوعی اندیشه آزاد و بدون القاء عقیده است اما محتوای برنامه در پوشش فلسفه ای خاص، با مبانی پراگماتیسمی همگرایی دارد. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، طرح مساله خاستگاه انسانی در برنامه فلسفه برای کودک، بدون انگاشت بعد مجرد انسان ناتمام است و انسان تنها ماهیتی جسمانی تفسیر نمیشود. بر این اساس مبنای کشف ادراکات آموزشی منحصر در حواس جسمانی نمیشود و قابلیت ارتقا دارد. مرتبه بندی ادراکات و عدم انحصار آن در تجربه حسی از مؤلفه هایی است که به نفی خاستگاه زیستی در فبک می انجامد.