فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۷۹٬۰۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدرسه مطلوب (تراز) براساس اسناد تحولی (سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی) در دوره ابتدایی است. روش انجام پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها، کیفی است که به منظور استخراج مؤلفه های مدرسه مطلوب با کاربست روش تحلیل محتوا، مؤلفه های اساسی مدرسه شناسایی شدند. همچنین پایایی کدگذاری ها با روش بازکدگذاری توسط پژوهشگر (با ضریب توافق 0.94) و مرورگر دوم (با ضریب توافق 0.85) مورد تأیید قرار گرفته است. با کاربست روش تحلیل محتوای متنی، گزاره های مرتبط با شاخص های هر یک از مؤلفه ها براساس سند برنامه درسی ملی، زیرنظام برنامه درسی سند تحول بنیادین و اسناد مرتبط دیگر شناسایی و استنباط شده و پس از استخراج شاخص ها، الگوی به دست آمده با روش گروه کانونی ازطریق ذی نفعان و ذی ربطان اعتباربخشی شد. به این ترتیب 5 بُعد برنامه تربیت (با 5 مؤلفه)، محیط تربیت (شامل فضای کالبدی و تجهیزات با 3 مؤلفه و جو و فرهنگ با 5 مؤلفه)، رهبری و مدیریت تربیت (با 9 مؤلفه)، خانواده (با 2 مؤلفه)، جامعه محلی و سایر عوامل محیطی (با 2 مؤلفه)، مربیان و هم یاران (با 7 مؤلفه)، دانش آموز و تشکل های دانش آموزی (با 2 مؤلفه)، ارزشیابی (با 3 مؤلفه) و نتایج (با 11 مؤلفه در 3 دسته فردی، خانوادگی و اجتماعی و سازمانی) استنباط شد. درنهایت نیز براساس الگوی به دست آمده، تصویری روشن از مدرسه تراز برای سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و سایر افراد ذی ربط و ذی نفع ارائه شد.
اثر تدوین علمی و تورم قوانین بر شفافیت تقنینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
821 - 836
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئله قابل پذیرش بودن قوانین در یک جامعه از سوی مخاطبان آن یکی از آثار و تبعات شفافیت در نظام تقنینی است. به هر میزان که شفافیت در فرآیند تقنینی بیشتر اعمال شود، به همان اندزه عموم جامعه نیز بیشتر متوجه دغدغه های رکن قانون گذار می شوند. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی اثر تدوین علمی قوانین و تورم قوانین بر شفافیت تقنینی است.
مواد و روش ها: روش مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در تدوین مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: دو شاخص تورم تقنینی و تدوین علمی قوانین مخالف یکدیگر عمل می کنند به نحوی که مورد اول باعث عدم شفافیت و مورد دوم باعث افزایش شفافیت می شود. شاخص هایی برای تحقق شفافیت در عرصه قانون گذاری وجود دارد که از مهم ترین آن ها مشخص و منحصر بودن نهاد تقنین، علنی بودن تمام فرایند ساخته شدن قانون، منع تورم تقنینی، تدوین علمی قوانین و داشتن نظام شفاف و کارا برای رفع ابهامات می باشد.
نتیجه: نتیجه اینکه ایران از حیث شفافیت تقنینی در وضعیت مناسبی قرار نداشته به نحوی که هم دچار تورم تقنینی است و هم قانون گذار تدوین علمی قوانین موفق نبوده است و در نتیجه ادامه حرکت در مسیر ابهام آلود، به عدم شفافیت دامن زده و نظام قانون گذاری را با مشکل فقدان کارایی و مشروعیت مواجه ساخته و جامعه را به سمت قانون ستیزی سوق داده است.
درآمدی بر نقش جنسیت در شهادت دادن دعاوی مالی از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
855 - 870
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شهادت دادن یکی از ادله اثبات دعوی است. تأثیر جنسیت بر شهادت دادن یکی از مسائل محل بحث و اختلاف نظر است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی نقش جنسیت در شهادت دادن زنان در دعاوی مالی از منظر فقه و حقوق است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها بر این امر دلالت دارد که در فقه و حقوق در دعاوی مالی، در حقوق الناس مالی یا آنچه مقصود از آن ها مال است از قبیل خرید و فروش و قرض، علاوه بر قبول شهادت دو مرد شهادت یک مرد و دو زن نیز پذیرفته می شود. در قرآن نیز در آیه 282 سوره بقره در خصوص امور مالی و شهادت بر امور مالی و دِین به شهادت یک مرد و دو زن استناد شده است.
نتیجه: بر اساس یک تفسیر، شهادت یک تکلیف است و محروم بودن از شهادت دادن، تکلیفی است که از دوش زنان برداشته شده و این ناشی از تفاوت ذاتی طبیعت زن و مرد است و این به معنای برتری مزد بر زن نیست. به خصوص که در برخی موارد مانند امور مالی و تجاری، دست کم در زمان نزول آیه 282 سوره بقره، زنان فعالیت بسیتر کمتری داشته و به همین دلیل به وجود شاهد احتیاطی نیاز بوده است.
عدالت اجتماعی در تجربه حکمرانی متعالی- انقلابی مطالعه تطبیقی گفتمان غرب و انقلاب اسلامی
منبع:
پژوهش های نوین در حکمرانی اسلامی دوره اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 186
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی ارزش و مطالبه ای همیشه زنده و تازه است؛ ازاین رو همه حاکمیت ها بر پاسداشت آن به عنوان عملی عقلانی، اخلاقی یا ارزش اجتماعی در راستای حکمرانی متعالی تأکید کرده اند. بر همین اساس رقابت بر سر مصادره به مطلوب عدالت اجتماعی چالشی بنیادین بین مکاتب مختلف است. این تحقیق با هدف «تبیین جایگاه عدالت اجتماعی در حکمرانی متعالی» با روش ترکیبیِ «تحلیل گفتمان برساخت گرایی پس نگری» با مقایسه دیدگاه های متفکران اسلامی و غربی، به خصوص دیدگاه های رهبری انقلاب اسلامی (به عنوان گفتمان غالب در انقلاب) با عنوان «تجربه انقلاب اسلامی» انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد در حالی که مدعیان تمدن غربی خود را واضع و مدافع عدالت اجتماعی می دانند، عدالت اجتماعی در تاریخ اندیشه اسلامی، به ویژه ساختار گفتمانی رهبران انقلاب اسلامی، به مثابه روح و جوهره این گفتمان است؛ به این معنی که افق انقلاب بدون عدالت تُهی است؛ بنابراین عدالت ناموس و جوهره حکمرانی اسلامی انقلابی محسوب می شود.یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبران انقلاب اسلامی در جایگاه حکمرانی اسلامی با درک ضرورت زمان از طریق وضع قوانین بالادستی، نهادسازی، بازتوزیع فرصت ها، منابع و امکانات در گسترش عدالت با رویکرد رفاه و تأمین اجتماعی در عرصه های مختلف، به ویژه در محرومیت زدایی، مقابله با فقر مطلق، عدالت آموزشی، عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی و درمانی از طریق ساختارسازی و بنیان گذاری نهادهای انقلابی مانند جهاد سازندگی، کمیته امداد، نهضت سوادآموزی، خانه های بهداشت روستایی، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان و... عملاً به بازتوزیع ثروت ملی و تحقق عدالت اجتماعی پرداخته اند. همچنین وجه مشترک این اقدام حکمرانی با رویکردهای نوین غربی به عدالت را می توان در چهار مورد کلی بازگو کرد: 1. قانون اساسی و قوانین موضوعی عادلانه؛ 2. ایجاد نهاد ها و ساختارهای بنیادین عادلانه؛ 3. اتخاذ رویه ها و راهبردهای عادلانه؛ 4. تعاملات و مراودات عادلانه ازجمله همدلی ها، مشارکت ها، مسئولیت پذیری و اطلاع رسانی در فرایند دموکراسی و انتخابات مردمی و آزاد.
وضعیت فقهی- حقوقی معاملات افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش اختلالات روانی در سطح جوامع سبب آسیب پذیری و آسیب رسانی به بسیاری از افراد شده است. در این میان افراد مبتلا به انواع اختلالات در معرض آسیب بیشتری قرار می گیرند. اختلال وابسته یکی از شایع ترین اختلالات روانی شخصیتی است که در آن فرد نیاز مفرط و فراگیری به مراقبت دارد و نیازمند آن است تا دیگران مسئولیت اکثر مسائل عمده زندگی شان را به عهده بگیرند؛ به گونه ای که به جهت ترس از دست دادن حمایت یا تأیید دیگران و جلب حمایت و محبت آن ها به هر عمل ناخوشایندی از جمله معاملات اکراهی مبادرت می ورزند که مستقیماً صحت اعمال حقوقی ایشان را تحت تأثیر قرار می دهد. آنچه به عنوان سؤال اساسی مطرح است این است که وضعیت صحت معاملات افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته با توجه به ویژگی هایی که دارند چگونه است؟
روش پژوهش: نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی تدوین شده است. جهت روشن شدن ابعاد فقهی موضوع، با ارسال استفتا، نظر مراجع تقلید به دست آمد و به تحلیل آرا پرداخته شد و همچنین برای بررسی ابعاد حقوقی موضوع پرونده های قضایی مرتبط شناسایی شد و مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها و نتیجه: نتایج حاصل شده بدین شرح است که در اختلالات شخصیتی، در فرض اختلال شخصیت وابسته، افراد برخلاف میل باطنی خود و صرفاً به جهت ترس از دست دادن حمایت دیگران و یا شریک وابسته به معاملات اکراهی روی می آورند و همین مسئله سبب خدشه دار شدن رضای معاملی می شود و وفق ماده 199 قانون مدنی، که معاملات اکراهی را غیرنافذ دانسته، معاملات این دسته از افراد نیز به جهت اکراه ناشی از اختلال روانی در وادی عدم نفوذ قرار می گیرد و در صورت رضایت معامله صحیح است و منشأ آثار خواهد بود.
اربعین، استمرار تجلّی نفس قدسی امام معصوم
حوزههای تخصصی:
نفس از منظر دین و حکمای اسلامی جوهری الهی و دارای مراتبی چون نفس نباتی، حیوانی و انسانی است؛ و نفس قدسی را می توان از بالاترین مراتب نفس انسانی دانست. صاحب این نفس به دلیل رهایی از تعلقات و نیز پیراستگی از هرگونه رجس و پلیدی، به تدریج به مراتب عالی تری دست می یابد و دارای تجلیاتی در عالم هستی است. در واقع، این تجلیات نشان دهنده وساطت فیض الهی و نیز ارشاد و دستگیری بندگان خدا هستند که از جمله مسئولیت های پیشوایان معصوم و اولیای خاصه الهی به شمار می آیند. نفس قدسی به موجب خصایصی که دارد، توانایی تأثیرگذاری عمیق و منحصربه فردی در زندگی انسان ها دارد و تجلیات آن در عرصه های مختلف وجود محسوس است. این تجلیات قدسی که زمان و مکان در آن تأثیری نخواهد داشت، امروزه در رویدادی مانند زیارت اربعین به وضوح دیده می شود. این مراسم نمادی از اکمال ایمان و بندگی، تجدید عهد و پیمان با ولایت، احیای فرهنگ آزادی خواهی و قیام برای خداست. همچنین، آن می تواند به عنوان پلی برای اتصال مکتب عاشورا و مکتب ظهور تلقی شود؛ که در آن مؤمنان گرد هم می آیند و با تجدید ارتباط با اهداف والای دین، مسیر خود را در تحقق آرمان های الهی هموار می سازند. این تجلیات، به ویژه در زیارت اربعین، نشان دهنده یک حرکت جمعی و الهی در سطحی وسیع هستند.
تحلیل اندیشه های رجالی و گزارش های حدیثی «علی بن حسن بن فضّال» با تاکید بر «رجالِ کشّی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش خاندان فضال در انتقال میراث روایی شیعه امری انکار ناپذیر است. در این میان علی بن حسن بن فضال با تاثیرگذاری بر اندیشه های حدیثی و رجالی پسینیان خود امر مهمی را برعهده داشته است. پژوهش های مختلفی پیرامون آثار روایی وی انجام شده لیک سوال از چند و چون فهم اندیشه رجالی وی به عنوان یک رجالیِ «نص گرا» و مولف قرن3 همچنان مطرح است.این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از شیوه هایی چون تحلیل اسناد- متن[1] و یافتن حلقه مشترک و تبیین روابط معنایی میان روایات سعی دارد تا به مدد بازیابی آثار وی در کتاب اختیار معرفه الرجالِ کشی مبانی جرح و تعدیل و عوامل اثرگذار بر نوع رأی رجالی وی را به دست آورد و دلایل اعتماد کشی و عیاشی بر او و نیز داوری دانشیان در تعارض بین علی بن فضال و عیاشی را به عیار نقد بازنماید بدین ترتیب مشخص شد که علی بن فضال در نظرات رجالی از سه شیوه بیانی برای وثاقت یا ذم راویان استفاده می کند، معیار توثیق راویان از نظر علی بن فضال را در سه دسته می توان شماره کرد و آنچه که در وهله اول برای علی بن فضال مهم است واکنش یا سخن امام نسبت به یک شخص است. او گرایش های غیر تأثیرگذار در اندیشه های مهم کلامی را در توثیق راویان دخالت نمی دهد و می توان از احتمال گرایش کلامی وی هم راستا با ابن ابی عمیر و در مخالفت با یونس بن عبد الرحمن سخن گفت وی با درایت های رجالی خاص خود انواع الفاظ توثیق و تضعیف را به کار بسته و اندیشه فطحی در آرای رجالی تاثیر نداده است. [1]. isnad – cum- matn Analysis
ضرورت تغییر نگرش در احراز شرایط سلبی شهود با ظهور طبقات جدید اجتماعی (نگاهی به پدیده ولگردی و تکدیگری)
حوزههای تخصصی:
در قانون ایران شرایطی برای شهود گفته شده است که برخی از آن ها به دلیل وجود مناقشات فراوان نیازمند بازنگری است. در این راستا، نگارندگان با روشی توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، هریک از شروط سلبی شهود را مورد تحلیل قرار داده اند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی است که برخی از شروط سلبی مانند ذی نفع نبودن و نداشتن خصومت، مورد اتفاق بیشتر فقها بوده است، اما برخی شرایط ازجمله عدم اشتغال به تکدی و عدم ولگردی از لحاظ تعیین ملاک و بعضاً از حیث اصول عقلی مورد مناقشه جدی قرار دارند؛ زیرا با پیدایش طبقات جدید اجتماعی با عنوان مطرودان از جامعه که مفهومی اعم از ولگردان دارد و همچنین سائل به کف مضطر و طفیلی که اخص از مفهوم کلی متکدیان است، می توان گفت شهادت آن دسته از افرادی که حقیقتاً متکدی و ولگرد شمرده نمی شوند، قابلیت استماع را دارد. بر همین بنیان مشخص شد از بین تقسیم بندی مفهوم متکدی، تنها متکدیانی که تکدیگری را وسیله امرار معاش خود قرار داده اند، از عده دلایل خارج می شوند نه فردی که از باب ضرورت یا به صورت موقت یا از روی اکراه دست به تکدیگری زده باشد. همچنین بیان شد ولگردی مفهومی اخص از مطرودان اجتماعی را دارد و هر فردی که از جامعه طرد شده است، در زمره ولگردان قرار نمی گیرد، بلکه درصورتی که سه عنصر نداشتن مسکن مشخص، عدم اشتغال به شغل متعارف و تأمین نیازها از راه پرسه زدن در اماکن عمومی را مجتمعاً داشته باشد، ذیل تعریف ولگرد قرار می گیرد و به تبع آن نیز از عده دلایل خارج می شود که این موضوع همسو با تفسیر مضیق قوانین جزایی و بهتر است برای مفهوم ولگرد و متکدی معیارهای مشخصی تعیین شود تا از تفسیر موسع این مفاهیم نیز پیشگیری شود.
تاریخ گذاری سوره انسان مبتنی بر متن سوره(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
129 - 152
حوزههای تخصصی:
در تاریخ نزول و وجود آیات مستثنیات سوره انسان اختلاف نظر وجود دارد. ازاین رو، با توجه به تأثیر آن بر کشف حقیقت، باید به تاریخ نزول نسبتاً اطمینان آوری دست یافت. پژوهش حاضر به بررسی تاریخ نزول این سوره بر اساس متن پرداخته و به این پرسش پاسخ داده است که تاریخ نزول محتمل سوره مبتنی بر متن آن، چه زمانی است؟ یافته های شاخص لفظی بیان می کند که طول سوره و آیات آن به نسبت کوتاه است. همچنین دارای فواصل متماثل یا متقارب است. وجود قاعده افزایی توازن نیز به آهنگ آن افزوده است. یافته های شاخص محتوایی نشان می دهد که می توان سوره را از جهت اتصال و انفصال به دو بخش آیه های 1-22 و آیه های 23-31 تقسیم کرد. همچنین در آن، موضوع هایی مانند ترسیم بهشت و امر به صبر آمده است، اما تصریح یا اشاره قوی به واقعه ای تاریخی ندارد. در نهایت می توان گفت که سوره، نزولی یکپارچه و بافتی مکی دارد.
هایدگر و سکنی گزینی دازاین در عصر تصویر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هستی شناسی بنیادین «در بودن» یکی از کانون های اصلی کلمات هایدگر است. این کلمه با مکمل خود یعنی جهان، معنا می گیرد. مارتین هایدگر فیلسوف و پدیدارشناس آلمانی تحلیل معنای سکنی گزینی را در اندیشه متقدم خود از در-جهان-بودن هرروزینه می آغازد و آن را در رسالات متاخرش با مفاهیم دیگر پیوند می زند. نگارنده در این مقاله با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی-تحلیلی نشان می دهد سکنی گزینی از نظرگاه هایدگر به چه معناهایی است و همچنین در عصر تصویر جهان چطور می تواند رخ دهد. با مطالعه در آثار هایدگر می توان نتیجه گرفت از مفهوم کلی سکنی گزینی، دو نحو وجودی و عدمی قابل برداشت است که به مفاهیم در-مکان-بودن و در-آنجا-بودن قابل تعمیم هستند. نحو اول یعنی سکنی گزینی وجودی، قابلیت مواجهه با «هستی» را دارد و نحو دوم آن که سکنی گزینی عدمی است، اگرچه گریزپاست و به مواجهه نمیاید اما «Da» است و در طلب «عدم» است. این نحو اخیر از سکنی گزینی قابل فراخواندن می باشد.
A Critical Analysis of Muḥammad Rātib Nabulsī's Scientific Exegesis of Verse 37 of Surah al-Raḥmān(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
83 - 110
حوزههای تخصصی:
Nabulsī, a contemporary āuranic scholar, is a follower of the scientific interpretation school. Among the verses he has interpreted is verse 37 of Surah al-Raḥmān, which he associates with a cosmic phenomenon. In his view, this verse describes the explosion of a star, resulting in the formation of a reddish nebula resembling a rose. The image published by NASA of the "Cat's Eye Nebula," which Nabulsī believes resembles a flower, is his only evidence for this claim. The present study, using a descriptive-analytical method and a critical approach, aims to find Nabulsī's interpretation inconsistent with the apparent meaning and context of the verse; and also, examines the compatibility of such an interpretation with the verse and evaluates its validity. The results indicated that Nabulsī's interpretation is not inconsistent with the context of the verses and is not supported by scientific data in the field of astronomy. Recent, clearer images from NASA of the Cat's Eye Nebula reveal that the previous image was inaccurate, and this nebula is neither red nor rose-like. Furthermore, his interpretation lacks literary and linguistic support, and the etymological research conducted in this study confirms this claim. An analysis of Nabulsī's interpretation within the framework of conceptual metaphor theory also reveals that he neglected the source and target domains of this metaphor, leading to errors. Additionally, when examined from the perspective of the Quranic language, Nabulsī's interpretation faces significant challenges that cannot be justified.
The Soul-Body Relationship in the Views of Plato and Mullā Ṣadrā
منبع:
Theosophia Islamica, Vol ۴,No ۱, Issue ۷, (۲۰۲۴)
128 - 151
حوزههای تخصصی:
The connection between the soul and the body has always been acknowledged by philosophers, as seeing, hearing, remembering, recalling, thinking, experiencing joy and sadness, and enjoying, while being psychological phenomena, are deeply influenced by the body. Without the nervous, glandular, and muscular effects, these psychological events cannot occur. Similarly, psychological states have a significant impact on the body and human organism, a point often highlighted by psychologists and philosophers. This study, using a descriptive-analytical and comparative method, aims to examine Plato's and Mullā Ṣadrā's views on the soul and its relationship with the body. Based on the findings, Plato makes a distinction between the soul and the body, but believes in their reciprocal influence on one another. He identifies the soul with the essence of humanity and views the body as a foreign entity after death. Mullā Ṣadrā, however, sees the relationship between the soul and the body as a union, where each represents a stage in the existence of a single reality called "human." He believes that the soul and the body mutually affect each other, and in its initial emergence, the soul is corporeal, later reaching the state of abstraction through substantial motion. The soul's attachment to the body is intrinsic, and the soul remains a soul only while connected to the body. Overall, this study shows that although Mullā Ṣadrā has been influenced by Plato in some aspects, he also presents his unique perspectives in this area.
متغیّرهای زمینه ساز سلامت معنوی مؤثر بر روابط معنوی و رفتاری زوجین از دیدگاه قرآن و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
117-130
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی عبارت است از برخورداری از حس پذیرش، اخلاق و حس ارتباط متقابل مثبت با یک قدرت حاکم و برتر قدسی، دیگران و خود که طی فرایندی پویا و هماهنگ حاصل می شود. دستیابی به جامعه سالم و موفق از طریق تأمین سلامت معنوی خانواده که بنیادی ترین ساختار جامعه محسوب می شود، مقدور است. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین متغیّرهای زمینه ساز سلامت معنوی در زوجین مسلمان انجام شده است. روش کار: این مطالعه مروری از نوع توصیفی است. برای گردآوری داده ها با کلیدواژه های سلامت معنوی، معنویت، همسران، زوجین و اسلام در پایگاه های گوگل اسکولار، نورمگز، اس.آی.دی و مگیران در بازه زمانی سال های 1359 تا 1399 جست وجو شد. پس از بررسی 53 مستند، متغیّرهای زمینه ساز سلامتی معنوی در متون اسلامی با روش تحلیل محتوای قراردادی استخراج شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج، 47 کد به دست آمده در شش زیرطبقه (مؤثر بر روابط معنوی، رفتاری، عاطفی، شناختی، جنسی و ساختار خانواده) دسته بندی شد. در این مقاله داده های مرتبط با متغیّرهای زمینه ساز سلامتی معنوی در روابط معنوی و رفتاری زوجین ارائه شد. متغیّرهای زمینه ساز سلامتی معنوی در روابط معنوی زوجین شامل تلاش در اطاعت خدا، مشارکت در اعمال عبادی، هدفمند کردن زندگی و مساعدت در رشد و شکوفایی است. متغیّرهای زمینه ساز سلامتی معنوی در روابط رفتاری زوجین شامل انعطاف پذیری و آسان گیربودن، خوش رویی و حسن معاشرت، رفتار مسئولانه، رازداری و پوشاندن عیوب، آراستگی، کنترل خشم، گفتار نیکو، وقت گذرانی مشترک، گشاده دستی و صله رحم است. نتیجه گیری: سلامت معنوی زوجین با ایجاد هدف و معنی در زندگی، انعطاف پذیری، مسئولیت پذیری، مدیریت خشونت، آداب معاشرت و گشاده دستی منجر به رشد دنیوی و اخروی زوجین می شود.
امکان سنجی مطالبه اجرت المثل مرضعه و شرایط استحقاق آن با عنایت به مواد 336 و 1176 قانون مدنی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
172 - 199
حوزههای تخصصی:
درباره استحقاق اجرت المثل مرضعه، برخی فقیهان به عدم تعلق اجرت المثل قائل اند؛ با این دلیل که پرداخت نفقه از سوی زوج به منزله مالک شدن او بر تمامی منافع زن از قبیل استمتاع و استرضاع است و از طرفی با عنایت به اینکه اساساً آنچه در عرف خانواده ها رخ می دهد، «تهاتر تفضل» است و اگر بنا بر اخذ اجرت باشد، لازم است زوج نیز در مقابل تفضلات مازاد بر وظایفش تمنای اجرت کند؛ از این رو به نظر می رسد تنها راه پرداخت هزینه به مرضعه، اجاره او باشد که در این فرض نیز قائلان به عدم استحقاق معتقدند موضوعی برای اجاره در اجاره زوجه باقی نمی ماند؛ زیرا زوجه خود را یکبار با مهریه، وقف استمتاع و بار دیگر با نفقه، وقف تمکین زوجه کرده است؛ از این رو اجاره مادر نیز میسور نیست؛ در حالی که در مقام بررسی این دیدگاه باید گفت تلازمی بین پرداخت نفقه و عدم لزوم پرداخت دیگر اجرت ها وجود ندارد و دلیلی بر توسعه این مالکیت بر منفعت به تمام منافع نیست و شیردادن منفعتی مستقل است؛ بنابراین قائلان به استحقاق با ذکر شرایطی آن را امکان پذیر می دانند؛ ولی برخی در شرایط استحقاق مرضعه برای اخذ اجرت المثل نیز خدشه وارد کرده و آن را ممکن نمی دانند؛ در حالی که یافته های تحقیق گویای آن است که مرضعه در شرط «عدم تبرّع» به رغم اینکه ظاهر آن است که شیردادن فرزندش را با عشق انجام داده است، نه به جهت دریافت مزد و در تخالف ظاهر با اصل عدم تبرّع، ظاهر مقدم است؛ ولی به دلایل مندرج در مقاله مشمول شرط اول است و در شرط دوم درباره «دستور زوج» اگرچه زوج غالباً دستور آمرانه ندارد، به نظر می آید منظور از امر، امر اصولی نیست و شامل تقاضا نیز می گردد؛ از این رو مرضعه دارای شرط دوم نیز هست و در شرط سوم، یعنی «عدم وجوب عمل» نیز استناد به ماده 1176 مبنی بر عدم وجوب رضاع بر مادر بجز موارد خاص حاکی از شمول شرط بر مرضعه است؛ از این رو با تحقق شرایط سه گانه امکان مطالبه اجرت المثل مرضعه فراهم خواهد بود.
The Revival of Teleology After its Death by Darwin(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
Two distinct teleological perspectives emerge from the ancient Greek tradition. 1) Platonic teleology, which represents teleology as the result of intentional agency and is the origin of the idea of design; and 2) Aristotelian teleology, which introduces teleology as the resultof natural and intrinsic causes. The preceding framework for understanding nature was superseded by the advent of the modern era and the establishment of the scientific method. Nevertheless, despite the prevailing skepticism regarding the possibility and utility of teleology in the modern era, it is asserted that several prominent scientists of the modern era are staunch defenders of teleology (design). However, with Darwin’s proposal of the theory of evolution, the path to the destruction of teleology was initiated. This article examines the interconnection between Darwin’s theory of evolution (then Neo-Darwinism) and teleology, focusing on how this theory effectively undermines the teleological perspective. However, it seems that recent findings in the field of biology challenge this dominant view and open the way for the revival of teleology.
بررسی و حل تعارض نمای معرفت فطری در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فلاسفه غربی معتقدند حقایقی در نفس انسان وجود دارد که گویی انسان آن را از جهان دیگری با خود به همراه آورده و پیش از تولد دنیوی واجد آنها بوده یا به نحو دیگری در سرشت انسان نهاده شده اند. طبعاً این حقایق، از جهت هستی شناختی، از تجربه نشئت نگرفته اند. معرفت به چنین حقایقی «معرفت فطری» نام دارد. اما عمده فلاسفه اسلامی، ضمن پذیرش اصل «فطرت» در انسان، فطری بودن معرفت را رد کرده اند. در قرآن نیز، صریح برخی آیات دال بر عدم فعلیت معرفت فطری است، لیکن ظاهر آیات دیگر به نحوه ای از فعلیت معرفت فطری اشارت دارد. مدعای نوشتار حاضر این است که تعارض نمای فوق را به دو شیوه می توان برطرف کرد: (1) اخذ ظاهر آیات دسته نخست و تأویل آیات دسته دوم به نفع آیات دسته نخست (شیوه تفسیری)؛ (2) تفکیک علم حصولی و علم حضوری، به این معنا که آیات دسته نخست در مقام تبیین علم حصولی است و آیات دسته دوم در مقام تبیین علم حضوری (شیوه فلسفی). نتیجه این که از منظر تفسیری، معرفت فطری در بدو خلقت به نحو بالفعل حاصل نیست، و در منظر فلسفی، معرفت فطری صرفاً ناظر به علم حصولی (که عمده علوم بشری را در بر می گیرد) به نحو بالفعل حاصل نیست، ولی ناظر به علم حضوری به نحو بالفعل حاصل است.
عوامل شادکامی خانواده از منظر اسلام
حوزههای تخصصی:
خانواده تأثیر بسیاری بر آرامش و نشاط اعضای خود و بهزیستی جامعه دارد. خانواده بانشاط، استعداد مقابله با مشکلات زندگی را کسب کرده و به سمت آرامش راه می پیماید. آرامش، ارمغان زندگی بانشاط است. شادی و نشاط از مواردی است که در اسلام بدان پرداخته شده است، اما امروز روش های شادی آور غیراسلامی در بین جوامع اسلامی رواج یافته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی علل و عوامل شادکامی در اسلام است. سؤال پژوهش حاضر این است که اسلام برای دستیابی به شادی و نشاط چه عوامل و شاخص هایی را معرفی می کند. براساس یافته های پژوهش، اصول شادکامی در اسلام عبارت است ایمان، تقوا و عمل صالح، تغذیه سالم، استراحت کافی و دوست یابی صحیح. عوامل شادکامی در دو حیطه فردی -اجتماعی و معنوی قابل احصاست. عوامل فردی-اجتماعی شادکامی عبارتند از: بازی و تفریح، مزاح و لطیفه گویی، ابراز محبت، توجه به تفاوت های شخصیتی، خوش بویی و مسافرت و عوامل نشاط معنوی عبارتند از: اخلاق و دینداری، بندگی و یاد خدا، شادکامی با شادی اهل بیت، انفاق، صبر، نشاط حاصل از امور خیر.
مناسبات حقوق ملی و حقوق محیط زیست بین المللی با تأکید بر حقوق بشر
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 82
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق بین الملل محیط زیست به عنوان یکی از شاخه های حقوق بین الملل محسوب می شود که برای توسعه و تدوین آن، از الگوی توسعه و تدوین سایر شاخه های حقوق بین الملل که همان حرکت از حقوق توصیه ای به سمت حقوق موضوعه و سخت، استفاده شد. اما نهاد حاکمیت با گذشت زمان به عنوان یک مانع اساسی و نفوذناپذیر بر سر راه توسعه و تدوین حقوق بین الملل محیط زیست عمل کرد.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتاب خانه ای و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات انجام شده است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: سازوکارهای مختلف حقوق بین الملل برای تعدیل مفهوم حاکمیت، به واسطه استفاده اقتصادی کلان دولت ها از محیط زیست، کاملاً ناکارآمد عمل کردند و به ناچار تلاش هایی برای تعدیل حاکمیت از درون آغاز شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حقوق ملی و به طور خاص مبانی رویکرد آن به محیط زیست به عنوان ابزار اصلی در جهت تعدیل حاکمیت ملی دولت ها عمل نمود.
نتیجه : رویکردهای ارزشی و مذهبی به حق بر محیط زیست سالم در نظام حقوق ملی و مسئولیت حفظ آن در اسناد و رویه بین المللی متبلور شده و در نتیجه همین رویکرد، حاکمیت ملی دولت ها با واسطه سازوکارهای حقوق ملی بسیار تعدیل شده است. این رویکردها حتی بر رویه مراجع بین المللی نیز مؤثر بوده است.
نقد غلوانگاری باور شیعه به عصمت اهل بیت علیهم السلام از سوی سلفیان
منبع:
مطالعات دینی نبوت و امامت سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
156 - 172
حوزههای تخصصی:
قدر مشترک تعاریف مذاهب گوناگون این است که غلو به معنای تجاوز از حد شرعی در مدح یا ذم دیگری است و به واسطه این تعریف، سلفیان شیعه را به جهت اعتقاد به عصمت اهل بیت علیهم السلام متجاوز از حدود شرع و غالی می خوانند؛ حال آنکه در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه داده های کتابخانه ای سعی می شود اثبات گردد قرآن و سنت بیانگر مشروع بودن چنین اعتقادی است؛ برای نمونه آیه تطهیر و آیه مشهور به اولی الامر و احادیثی که ذیل این آیات در منابع معتبر روایی اهل سنت و کتب مورد اعتماد سلفیان قید شده،حاکی از این مسئله است. بنابراین اصل اعتقاد شیعه در بحث عصمت، متکی به منابع شرع مقدس اسلام است و موضوعاً از عنوان غلو خارج می شود؛ اما در بحث مصداق معصوم باید ادله منکران و مثبتان در این خصوص بررسی شود و بر فرض که شیعه در تعیین مصداق به اشتباه رفته باشد، این مسئله نمی تواند سبب غلو شیعه باشد.
بازنگری در خلأهای بینشی اجتماعی زمینه ساز گرایش به مدعیان دروغین مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
130 - 152
حوزههای تخصصی:
بررسی مصادیق گرایش به مدعیان و جریان های انحرافی مهدویت نشان می دهد اصناف گوناگون مردم در سطوح تحصیلاتی و طبقات اجتماعی مختلف به جریان های نوظهور مهدویت گرایش داشتند. واکاوی اجتماعی این پدیده، حاکی از این حقیقت است که جامعه ما از حیث بینشی در حوزه مهدویت دارای خلأهای متعددی است که فرقه های مدعی با تکیه بر همین خلأها پروژه جذب خود را توسعه می دهند. با گذر زمان، بر حجم این فرق افزوده می شود و سطح آمادگی حقیقی جامعه منتظر نیز کاهش پیدا خواهد کرد. با وجود کارهای پراکنده در تبیین خلأهای بینشی در این زمینه، اما ضروری است با نگاهی دقّیق و بازنگرانه این خلأها بازشناسی شوند؛ براین اساس این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، خلأهای بینشی زمینه ساز در این گرایش با تکیه بر آیات و روایات بررسی شد و درنهایت نگارنده به این نتیجه رسید که ازجمله خلأهای بینشی گرایش به جریانات انحرافی در عرصه اجتماعی عبارتند از: تقدم عاطفه و احساس مهدوی بر معرفت امام عصر عج، فقدان درک صحیح از شخصیت امام معصوم ع، اولویت بخشی به ملاقات امام در عوض روحیه مقدمه سازی، خلأ معنویت و سلوک صحیح در جامعه، خلأهای عاطفی و آرامش بخشی در سطح جامعه و... . عوامل بیان شده نشان می دهد که جامعه ما از حیث بلوغ بینشی و انگیزشی هنوز نتوانسته در طراز حقیقی جامعه منتظر واقع شود.