فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۸۵ مورد.
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۲۲-۳۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی شایستگی دیجیتال بر اساس رضایت شغلی و یادگیری سازمانی در مدیران مدارس دوره متوسطه شهر کرج بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران مدارس استان کرج در سال تحصیلی 1402-1401 می باشند. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 200 نفر از کلیه مدیران شهر کرج بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2008)، شایستگی دیجیتال عبدالتیف (2017) و رضایت شغلی هرزبرگ و همکاران (1996) پاسخ دادند. نتایج نشان داد تنها رضایت شغلی توان پیش بینی شایستگی دیجیتال را دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که متغیر یادگیری سازمانی توان پیش بینی شایستگی دیجیتال را ندارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش و مدیران قرار گیرد.
پیامدهای روان شناختی شکست عاطفی بر اساس تجربه زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
155 - 185
حوزههای تخصصی:
زمینه: شکست عاطفی یکی از مشکلات عمده ی افراد است به طوری که با کاهش سطح بهزیستی، نارضایتی زندگی، خشم و اندوه ارتباط مستقیم دارد. هدف: در این تحقیق هدف عبارت بود از بررسی پیامدهای روان شناختی ناشی از شکست عاطفی بر اساس تجربه زیسته دختران. روش: به منظور کشف تجارب زیسته دختران از روش کیفی " پدیدارشناسی توصیفی هفت مرحله ای کلایزی" استفاده شد که با معیارهای باورپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری ارزیابی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دختران 20 تا 25 سال دارای تجربه شکست عاطفی ساکن شهر اصفهان بودند و ملاک ورود آنها عبارت بود از گذشتن حداقل یک ماه و حداکثر 12 ماه از زمان قطع رابطه عاطفی آنها و وارد نشدن به رابطه عاطفی جدید. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها یعنی رسیدن به تعداد 9 نفر ادامه یافت. ابزار: ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بود از مصاحبه نیمه ساختار یافته که هر کدام بین 50 تا 70 دقیقه طول می کشید. داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی و و نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. نتیجه: از تحلیل تجارب زیسته شکست عاطفی دختران تعداد 414 مقوله باز ، 7 مقوله میانی و یک مقوله اصلی بدست آمد. مقوله اصلی عبارت بود از پیامدهای روانشناختی و مقوله های میانی شامل کاهش احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس، ایجاد تغییردر ابعاد مختلف رفتاری، جسمانی، شناختی، اختلال در عملکرد اجرایی و بروز هیجانات مثبت و منفی بودند.
بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد برانگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ی ششم ابتدایی انجام شد.
روش کار: پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه ابتدایی دخترانه شهر تبریزدر سال تحصیلی 98-1397 بود که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی دردو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفت. گروه آزمایش 16جلسه ی آموزش کارکردهای اجرایی سرد را گذراند. داده های بدست آمده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی درمرحله پیش آزمون و پس آزمون، با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد که بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بطور معناداری انگیزش تحصیلی را بهبود بخشید و باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی و کاهش معنادار بی انگیزگی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد(001/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی درونی ، بیرونی و بی انگیزگی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی تایید شد. بنابراین این بسته آموزشی جهت آموزش به دانش آموزان پایه ششم ابتدایی پیشنهاد می شود.
مولفه های ارزیابی اثربخشی عوامل موثر بر سکوت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه : رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی مهم در فرآیند تدریس و آموزش تعاملات آموزشی است که زمینه بهبود آموزش را فراهم می آورد، سکوت تحصیلی پدیده ای روان شناسی است که مانع تعامل و مشارکت فعال دانش آموزان در کلاس درس می شود. از این رو منجر به کاهش کارآیی تدریس در محیط های آموزشی می شود. هدف پژوهش حاضر شناخت مؤلفه های مؤثر بر سکوت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه در محیط های آموزشی است. روش پژوهش حاضر تحلیل مضمون است، جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه دست اندرکاران آموزش و ذی نفعان در دوره متوسطه شهر زاهدان بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند - ملاک محور انتخاب شدند و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 15 نفر از معلمان دوره متوسطه 9 نفر از دانش آموزان بودند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. رویکرد تحلیل مضمون در این پژوهش، رویکرد شبکه مضامین بوده است. جهت بررسی اطمینان پذیری و اصالت یافته از معیارهای روش گوبا و لینکلن (1980) استفاده شد. تحلیل نتایج نشان دهنده چهار بُعد اصلی مؤثر بر سکوت کلاسی دانش آموزان شامل، عوامل فردی، عوامل آموزشی، عوامل ساختاری و عوامل فرهنگی است. با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت سکوت تحصیلی دانش موزان به عوامل مختلفی وابسته است که نیازمند توجه است.
بررسی تاثیر استفاده از تابلو امتیازات بر فعالیت کلاسی دانش آموزان و علاقه مندی آن ها به درس ریاضی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
31 - 36
حوزههای تخصصی:
تابلو امتیازات، یکی از عناصر مهم گیمیفیکیشن است. تابلوهای امتیازات از روحیه رقابتی دانش آموزان بهره می برند و به عنوان یک ابزار تعامل قدرتمند عمل می کنند و دانش آموزان را به فعالیت وا می-دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر استفاده از تابلو امتیازات بر افزایش فعالیت های کلاسی دانش آموزان و همچنین علاقه مندی آن ها به یادگیری درس ریاضی است. این پژوهش به روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پایه هشتم یکی از مدارس دوره اول متوسطه استان البرز بود و نمونه، 30 نفر از دانش آموزان پایه هشتم آن مدرسه در سال تحصیلی 1403-1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. فصل اول و دوم کتاب ریاضی پایه هشتم به روش معمول و متداول تدریس شد. در تدریس فصل سوم و چهارم کتاب، از تابلو امتیازات به منظور حل گروهی تمرین ها و کاردرکلاس ها استفاده شد. داده های این پژوهش، از طریق مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاری با تعدادی از دانش-آموزان جمع آوری شدند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که استفاده از تابلو امتیازات در فرایند تدریس ریاضی، علاقه دانش آموزان به فعالیت در کلاس را افزایش می دهد و بر ارتقای یادگیری درس ریاضی، تاثیر مثبت دارد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ترمیمی با محوریت ساخت نرم افزار آموزشی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی ترمیمی با محوریت ساخت نرم افزار آموزشی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در دوره ی ابتدایی شهرستان قزوین انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در گروه پژوهش های توصیفی - تحلیلی، با رویکرد داده بنیاد بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان در مقطع تحصیلی دوره ی اول و دوم ابتدایی، شهرستان قزوین بود و بر اساس جدول کریسی - مورگان نمونه ای به حجم 216 نفر معلم و 34 نفر متخصص برنامه ریزی درسی به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای پاسخگویی به سؤال های تحقیق، در ابتدا به مطالعه نظری موضوع تحقیق، طراحی و ساخت اپلیکیشن آموزشی اقدام شد و سپس با طرح پرسشنامه محقق ساخته، که روایی صوری و محتوایی آن را متخصصان بررسی کردند و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه و در نهایت الگو و نرم افزارطراحی شده از دیدگاه معلمان و متخصصان اعتبارسنجی شد. یافته ها نشان داد که تمامی عناصر در نظر گرفته شده برای برنامه درسی ترمیمی (هدف با سطح معنا داری35/0،محتوا باسطح معناداری 57/0، روش های یاددهی- یادگیری با سطح معناداری39/0 و روش های ارزشیابی با سطح معنا داری98/0) از دیدگاه معلمان و متخصصان دارای اعتبار است و بین نظر این دو گروه به لحاظ درجه اعتبار، تفاوت معناداری وجود نداشت.
ساخت و اعتباریابی یک محتوای آموزشی انگیزش-محور با هدف افزایش رفتار صرفه جویی برق؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار صرفه جویی برق یکی از راهکارهای مهم در کاهش مصرف برق است. هدف از این پژوهش، ساخت و اعتباریابی یک محتوای آموزشی برای آموزش رفتار صرفه جویی برق بود.
روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل مضامین و انطباق یافته ها با یک مدل بومی بود. برای این منظور در گام اول از مقالات منتشرشده در تارنماهای علمی در بین سال های 2010 تا 2020 مرتبط با رفتار صرفه جویی برق استفاده شد. نمونه مورد بررسی شامل 103 مقاله بود. در گام دوم یافته های حاصل از بررسی مقالات با ارکان مدل پیشنهادی عبدی ورمزان و همکاران (1399 و 1401) ترکیب و شبکه مضامین مشتمل بر یافته های گام اول و مدل مذکور ترسیم گردید. در گام سوم، یک محتوای آموزشی با پوشش مضامین استخراج شده و ارکان مدل پیشنهادی عبدی ورمزان و همکاران (1399 و 1401) تهیه گردید. در گام چهارم برای سنجش روایی محتوا از نظر 28 نفر از متخصصان حوزه های مرتبط استفاده شد. در گام پنجم، محتوای آموزشی از طریق مصاحبه با 6 نفر از صاحب نظران در حوزه آموزش و روان شناسی اجتماعی مورد بررسی مجدد قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش شامل استخراج ۴۲۲ مفهوم پایه بود که در قالب 17 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شده و همگی مضمون فراگیر رفتار صرفه جویی برق را تشکیل می دادند. محتوای آموزشی در 8 جلسه 90 دقیقه ای تدوین و اعتبار سنجی گردید و اعتبار آن مورد تائید خبرگان قرار گرفت.
نتیجه گیری: این برنامه می تواند به عنوان یک منبع جامع و ابزاری کارآمد در آموزش رفتار صرفه جویی برق مورد استفاده نهادها و متولیان امر باشد.
مقایسه بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی-هیجانی و سیستم مغزی-رفتاری دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
557 - 572
حوزههای تخصصی:
زمینه: بسیاری از رفتارهای پرخطر دوران نوجوانی ناشی از اغتشاشات هیجانی حاصل از تحولات دوران بلوغ است. سلامت روانی دانش آموزان در آستانه بلوغ، ارتباط مستقیمی با عملکرد تحصیلی و فردی-اجتماعی دارد. علاوه بر آن، دختران و پسران در زمینه ادراک، شناخت، حافظه و عملکردهای عصبی تفاوت های جنسیتی آشکاری دارند. این تفاوت ها ممکن است به عوامل مختلف ژنتیکی، هورمونی و محیطی نسبت داده شود. با این حال، نتایج پژوهش های پیشین در این زمینه ناهماهنگ و ناکافی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی-هیجانی و سیستم مغزی-رفتاری دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی متوسطه اول در شهر حویق انجام شد.
روش: روش مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول مدارس آموزش و پرورش منطقه حویق (شهرستان تالش) در سال تحصیلی 1402- 4011 بودند که به روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس، به تعداد هر گروه 50 نفر، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، تنظیم شناختی-هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001) و سیستم های مغزی-رفتاری (کارور و وایت، 1994) استفاده شد که با آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) در نرم افزار SPSS-24 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت آماری معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در نمرات بهزیستی روانشناختی (82/12 =F و 01/0 >P)، تنظیم شناختی-هیجانی مثبت (88/34 =F و 01/0 >P)، تنظیم شناختی-هیجانی منفی (97/24 =F و 01/0 >P)، سیستم بازداری رفتاری (62/14 =F و 01/0 >P) و سیستم فعال سازی رفتاری (16/9 =F و 01/0 >P) وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر؛ تفاوت دو جنس در بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجانی و سیستم مغزی رفتاری، می تواند باعث عملکرد و مواجهه متفاوت دانش آموزان دختر و پسر در مقابله با مشکلات دوران نوجوانی و بلوغ شود.
فراتحلیل جامع و مرور سیستماتیک اثربخشی مداخلات مبتنی بر نظریه پلی واگال بر اختلالات روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
61 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلالات روانشناختی سهم عمده ای در بار جهانی بیماری دارند لذا ضرورت شناسایی و ارزیابی تاثیر مداخلات روان شناختی غیر تهاجمی حائز اهمیت است. بنابرین هدف پژوهش حاضر مرور جامع و سیستماتیک اثربخشی مداخلات مبتنی بر نظریه پلی واگال به عنوان یک نوع مداخله زیستی عصبی غیر تهاجمی بر اختلالات روانشناختی بود. روش: مطالعات مرتبط از سال 1994 تا 2023 با استفاده از پایگاه های علمی معتبر و کلمات کلیدی مرتبط جستجو و نه (9) مطالعه با کیفیت بالا بر اساس بیانیه پریزما انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نسخه سوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. اندازه های اثر استخراج شده شامل 26 اندازه اثر بود. یافته ها: نتایج به دست آمده، اندازه اثر ترکیبی به دست آمده26/0 و در سطح معنی داری 001/0 بود؛ که بر اساس معیار تفسیر اندازه اثر کوهن، یک اندازه اثر بزرگ محسوب می شود. به عبارت دیگر، مداخلات مبتنی بر نظریه پلی واگال می تواند نقش بسزایی در کاهش اختلالات روانی داشته باشد. نتایج فراتحلیل اعتبار آماری بالایی را نشان داد و شواهدی مبنی بر سوگیری انتشار وجود نداشت و قابلیت اطمینان نتایج را تقویت کرد. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر نظریه پلی واگال می تواند در درمان اختلالات روانشناختی نقش بسزایی داشته باشد و پیشنهاد می گردد درمانگران و متخصصین از آن در درمان اختلالات روانشناختی استفاده نمایند.
همبسته های شناختی اختلال وسواسی - جبری: سهم پیش بین سبک ناسازگارانه بزرگ نمایی تهدید، کارکرد اجرایی، آمیختگی فکر و عمل و فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواسی جبری یکی از شایع ترین اختلال های روانی است که بر تمام جنبه های زندگی انسان اثرگذار است. 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به صورت نمونه گیری خوشه ای در پژوهش شرکت داده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های خودگزارشی سبک ناسازگارانه بزرگ نمایی تهدید، پرسشنامه نقص کارکردهای اجرایی: بارکلی، پرسشنامه ارزیابی فراشناخت - 30سؤالی، پرسشنامه همجوشی فکر و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری عملی ییل براون پاسخ دادند. یافته های به دست آمده از تحلیل پژوهش نشان داد میان مؤلفه باور مثبت درباره نگرانی (p≤0.05) و مؤلفه های کنترل ناپذیری، اطمینان شناختی، خودمدیریتی، خودسازمان دهی، خودکنترلی و خودانگیزشی (p≤0.01) همبستگی مثبت و معناداری با علائم اختلال وسواسی وجود دارد. همچنین، میان مؤلفه های باور مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری، نیاز به کنترل، سبک ناسازگارانه بزرگ نمایی تهدید فیزیکی، خودسازمان دهی (p≤0.05) و مؤلفه اطمینان شناختی (p≤0.01) همبستگی مثبت و معناداری با علائم اختلال جبری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای پیش بین باور مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری، خودمدیریتی و خودانگیزشی سهمی معنادار در پیش بینی مؤلفه اختلال وسواسی دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد متغیرهای پیش بین باور مثبت درباره نگرانی، اطمینان شناختی، سبک ناسازگارانه بزرگ نمایی تهدید اجتماعی، خودسازمان دهی و خودکنترلی در پیش بینی مؤلفه اختلال جبری در آسیب شناسی علائم وسواسی جبری سهم معنا دار داشته اند. با توجه به اهمیت نقش باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر که آن هم متأثر از باورهای فراشناختی است، در پیش بینی و تبیین علائم وسواسی، درمان فراشناختی پرفایده به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی نوجوانان
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی نوجوانان انجام شد. مواد و روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 2938 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). از هر دو گروه پیش از شروع مداخله پیش آزمون به عمل آمد. برنامه آموزش خود شفقت ورزی در 7 جلسه 60 دقیقه ای در طی یک ماه به آزمودنی های گروه آزمایش ارائه گردید. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس افکار خودکشی بک و استیر (1991) و پرسشنامه پذیرش اجتماعی کرون و مارلو (1960) بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس از SPSS نسخه 26 استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خود شفقت ورزی بر انگاره پردازی خودکشی و پذیرش اجتماعی دانش آموزان دختر تأثیر معنی داری دارد و میزان اثر آن بر انگاره پردازی خودکشی بیشتر از پذیرش اجتماعی بود. بحث و نتیجه گیری: بنابراین آموزش خود شفقت ورزی می تواند از سوی روانشناسان و مشاوران مدارس به منظور کاهش انگاره پردازی خودکشی و افزایش پذیرش اجتماعی نوجوانان دختر استفاده گردد.
تدوین مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور بر اساس مشکلات ناباروری: نقش میانجی شناخت های بیماری زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور بر اساس مشکلات ناباروری با نقش میانجی شناخت های بیماری زا بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مبتلا به ناباروری در سطح شهر مشهد بودند که در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1402 به کلینیک ها و مراکز تخصصی ناباروری مراجعه کرده بودند. تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس مشکلات ناباروری-فرم کوتاه (FPM-SF، 2017)، پرسشنامه شناخت های بیماری زا (ICQ، 2001) و مقیاس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL، 2021) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مشکلات ناباروری بر شناخت های بیماری زا (01/0>P) و کیفیت زندگی سلامت زنان نابارور اثر مستقیم دارند (05/0>P). شناخت های بیماری زا بر کیفیت زندگی سلامت زنان نابارور اثر مستقیم (01/0>P) دارند. مشکلات ناباروری به واسطه شناخت های بیماری زا اثر غیرمستقیم بر کیفیت زندگی سلامت دارند (01/0>P). نتایج نشان داد که شناخت های بیماری زا با توجه به نقش مشکلات ناباروری می تواند تبیین کننده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان نابارور باشد.
نقش نیازهای روانشناختی دانشجویان در اعتیاد به اینترنت با واسطه گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش نیازهای روانشناختی دانشجویان در اعتیاد به اینترنت با واسطه گری سبک های مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 718 نفر بود که از بین آن ها 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (IAQ، 1996)، راهبردهای مقابله ای لازاروس (WCQ، 1980) و نیازهای روانشناختی لاگواردیا و همکاران (PNQ، 2000) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم نیازهای روانشناختی بر اعتیاد به اینترنت معنادار بود (001/0>p). از طرفی اثر غیرمستقیم نیازهای روانشناختی با میانجی گری سبک های مقابله ای بر اعتیاد به اینترنت معنادار بود (001/0>p). شاخص های نیکویی برازش نیز حاکی از برازش مناسب مدل بود. بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود نیازهای روانشناختی با واسطه گری سبک های مقابله ای می تواند اعتیاد به اینترنت در دانشجویان را تبیین کند.
اثربخشی مهارت های اجتماعی بر هوش هیجانی، عزت نفس و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی مهارت های اجتماعی بر هوش هیجانی، عزت نفس و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کرمانشاه انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه اجرا پژوهش نیمه تجربی با گروه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر ابتدایی در پایه ششم ابتدایی ناحیه 3 کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. جهت انتخاب حجم نمونه به صورت در دسترس (هدفمند) بر اساس ملاک های ورود و خروج 30 دانش آموز پایه ششم ابتدایی انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 45 دقیقه ای هفته ای دو بار قرار گرفتند و گروه کنترل لیست انتظار قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون کوواریانس و spss نسخه 26 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مهارت های اجتماعی بر هوش هیجانی، عزت نفس و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تأثیر دارد؛ بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه مراکز آموزشی، سازمان آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
ارزیابی تمایل به ماندگاری در سازمان معلمان مرد ابتدایی شهر بوکان: اثر شفقت به خود و معنویت در محیط کار
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۰۰-۳۹۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی ماندگاری در سازمان بر اساس شفقت به خود و معنویت در محیط کار انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مرد ابتدایی شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های تمایل به ماندگاری در سازمان موسوی و قیتانی (1396)، شفقت به خود نف و همکاران (2003) و معنویت در محیط کار میلیمان و همکاران (2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 25 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان وجود داشت. همچنین همبستگی مثبت معنی داری بین شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان با تمایل به ماندگاری در سازمان وجود داشت. 43/5 درصد از واریانس تمایل به ماندگاری در سازمان توسط شفقت به خود و درمجموع 53/7 درصد از واریانس تمایل به ماندگاری در سازمان توسط شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان تبیین شد. بر اساس نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان نقش مهمی در پیش بینی تمایل به ماندگاری در سازمان دارند و توجه نهاد آموزش وپرورش به این متغیرها در جهت اعتلا و رشد معلمان و عملکرد آنان ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۷۰-۵۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه معلمان شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1970)، پرسشنامه اشتیاق به کار اترخت اسچافلی و همکاران (2002) و پرسشنامه کیفیت زندگی شغلی استون و ون لار (2018) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار اس پی اسس نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان به کاربرده شود.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه مدیریت کلاس دوره متوسطه (HSCMQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۹۸-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسشنامه مدیریت کلاس دوره متوسطه (HSCMQ) بود. در این پژوهش توصیفی-پیمایشی از بین دبیران دوره دوم متوسطه استان لرستان در سال تحصیلی 1400-1399 نمونه ای به حجم 351 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق ساخته مدیریت کلاس دوره متوسطه پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه با روش های آلفای کرونباخ، تنصیف اسپیرمن-براون و گاتمن و روایی و ساختار عاملی آن با روش های روایی سازه و روایی همزمان تعیین شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه 60 گویه ای مدیریت کلاس دوره متوسطه دارای 3 مؤلفه اساسی ویژگی های عمومی، تخصصی و سازمانی معلمان است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل اندازه گیری مدیریت کلاس دوره متوسطه از برازندگی نسبتاً مناسبی برخوردار است و ساختار 3 عاملی آن تأئید شد (99/0=CFI، 97/0=GFI و 055/0=RMSEA). روایی همزمان این پرسشنامه نیز از طریق همبسته کردن گویه های آن با گویه های مقیاس سنجش مدیریت کلاس تحولی در مدارس ابتدایی (مقتدایی، 1400) و پرسشنامه مدیریت هدفمند کلاس درس مجازی (شیوندی چلیچه و همکاران، 1401) تأئید شد (05/0p<). ض رایب آلف ای کرونب اخ، تنصیف اسپیرمن-براون و همبستگی گاتمن ب رای کل پرسشنامه به ترتیب 82/0، 77/0 و 74/0 به دست آمد. در نتیجه پرسشنامه مدیریت کلاس دوره متوسطه (HSCMQ) برای اندازه گیری مدیریت کلاس در معلمان دوره متوسطه معتبر و قابل اطمینان است.
Clarifying critical thinking in improving students' virtual education learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research was to explain critical thinking in electronic education. The qualitative research aimed at analyzing the importance of critical thinking skills in improving students' virtual education learning with a descriptive-interpretive approach sought answers to the following 2 questions: 1- How do students describe their learning experiences with critical thinking in virtual education? 2- What changes has the critical thinking skill made in learning the virtual education of students? The data collection tool was an open-ended interview, with 12 of the 98 incoming student teachers, with targeted sampling and the research location of the Faculty of Teacher Education, Farhangian University of Ardabil, who had studied with virtual education. Analysis of the findings after implementing the experiences and interviews of the students and the components obtained from the open and central and selective coding with 6 components (self-knowledge - spirituality - media literacy - receptivity to criticism and criticism - pluralism - cognition and metacognition) It led to the conclusion of the following 3 themes according to the elements of the national curriculum and the goals of education as follows: 1- Communication with oneself 2- Communication with God 3- Communication with creation It could be used in educational systems and the positive and negative consequences in learning and education in order to be successful in learning, and it is necessary that the virtual learner is not limited to education, but must be a critical thinker or acquire educational skills and abilities during his education.
کارکرد انعکاسی مادر و بیان هیجانی کودکان در شرایط تروما: نقش واسطه ای رابطه مادر- کودک
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
15 - 29
حوزههای تخصصی:
نحوه مواجهه کودکان با تروما، به ظرفیت های روان شناختی آنان بستگی دارد. نظر به اهمیت کارکرد انعکاسی مادرانه در شکل گیری این ظرفیت های روان شناختی، این پژوهش به دنبال بررسی نقش میانجی رابطه مادر-کودک در رابطه کارکرد انعکاسی مادرانه و بیان هیجانی کودک در شرایط تروما بود. برای انجام این مطالعه توصیفی، تعداد 74 مادر دارای کودکان 4 تا 8 سال، در شرایط همه گیری کووید 19، مقیاس ارزیابی رابطه مادر-کودک (MCRE) و پرسشنامه کارکرد انعکاسی والدینی (PRFQ) را تکمیل کردند. برای سنجش بیان هیجانی کودکان (افسردگی، اضطراب و هیجان پذیری) از ترسیم نقاشی کودکان استفاده شد. نتایج نشان داد که علی رغم برازش مدل هیچ یک از اثرات غیرمستقیم معنادار نیستند (0.05<P). ضرایب مسیر مستقیم نیز نشان داد که پیش ذهنی سازی مادران با رابطه ناکارآمد مادر-کودک و نیز بیان هیجانی کودک رابطه معناداری دارد. علاوه بر آن، علاقه و کنجکاوی به حالات ذهنی کودک نیز با رابطه ناکارآمد مادر-کودک در ارتباط بود (0.05>P). به نظر می رسد کارکرد انعکاسی مادر نقش مهمی در پیش بینی بیان هیجانی کودک در شرایط تروما دارد. اما تبیین دقیق این روابط نیازمند مطالعات بیشتری است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با درمان فراشناخت بر شایستگیِ هیجانی-اجتماعی دانش آموزانِ پسرِ 13 تا 18 ساله در خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۲۶۶-۲۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: برخی از مطالعات نشان داده است طلاق والدین می تواند سبب تضعیف شایستگی هیجانی-اجتماعی در میان نوجوانان شود. پژوهش های قبلی اثربخشی مداخلات روانشناختی بر بهبود شایستگی هیجانی-اجتماعی را تأیید کرده اند؛ اما تاکنون پژوهشی که اثربخشی دو درمان هیجان مدار و درمان فراشناخت را با یکدیگر مقایسه کرده باشد، یافت نشد. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار با درمان فراشناخت بر شایستگی هیجانی-اجتماعی دانش آموزانِ پسر 13 تا 18 ساله خانواده های طلاق بود. روش: پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با پیگیریِ سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان پسر 13 تا 18 ساله دو مدرسه متوسطه اوّل منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود. با روش نمونه گیری تصادفی 45 نفر به عنوان نمونه آماری در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه شایستگی هیجانی اجتماعی ژو و یِی (2012) به کار گرفته شد. همچنین درمان هیجان مدار (گرینبرگ، 2015) در هشت جلسه روی گروه آزمایش اول و درمان فراشناختی (جلینک و همکاران، 2020) در هشت جلسه روی گروه آزمایش دوم اجرا شد؛ اما اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرّر، آزمونِ تعقیبی بونفرونی و نرم افزار 26-SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد اثر بخشیِ درمان فراشناخت و درمان هیجان مدار روی مؤلفه های «خود آگاهی، آگاهی-اجتماعی، خود مدیریتی» متغیر وابسته، معنادار بود (01/0 >p). همچنین از نظر آماری تفاوت معناداری به لحاظ اثربخشی میان دو روش درمانی دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت روش درمانیِ هیجان مدار و روش درمانی فراشناخت، هر دو موجب بهبود شایستگی هیجانی-اجتماعی پسران نوجوان 13 تا 18 سال می شوند.