ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲۸٬۲۳۶ مورد.
۵۶۱.

بررسی جایگاه و نقش کشیشان مسیحی در شروع جنگ های صلیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلیسای کاتولیک جنگ های صلیبی پاپ اوربانوس دوم کشیشان مسیحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
در اروپا کلیسا طی قرون متمادی نهادی بود که بیشتر به امور معنوی مسیحیان می پرداخت و کمتر در امور سیاسی آنان دخالت می نمود. اما با شروع جنگ های صلیبی، پاپ اوربانوس دوم و دیگر اسقف ها به عنوان رهبران مسیحیان، آنان را به سوی مشرقزمین و نبرد با مسلمانان گسیل کردند و آتش جنگ های صلیبی را بر افروختند.پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که کشیشان مسیحی و در رأس آنها پاپ اوربانوس دوم در اروپا چه جایگاهی داشتند و در بروز این جنگها چه نقشی ایفا نمودند؟هدف از انجام این پژوهش، واکاوی اقدامات این پاپ و دیگر اسقف های کلیسا در شکل گیری این جنگ ها و چگونگی تأثیر پذیری مسیحیان از گفتار و عملکرد آنان می باشد.یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که پاپ اوربانوس دوم و اسقف های معاصر با او قدرت کلیسا را در آن زمان به اعلی درجه خود رسانیدند و از این موقعیت برای تهییج اروپاییان مسیحی علیه مسلمانان بهره گرفتند. به نظر می رسد که این مسئله مهمترین عامل در شعله ور شدن آتش جنگ های صلیبی بوده است. این کشیشان به بهانه های مختلف از جمله استمداد آلکسیوس کومنن امپراتور بیزانس از پاپ، بدرفتاری مسلمانان با زائران مسیحی اورشلیم و یاداوری خطری که از جانب مسلمانان مسیحیان را تهدید می کرد، این جنگ ها را شروع کردند. آنان با ادامه ی تبلیغات خود منازعه ای دینی علیه مسلمانان به راه انداختند که شعله های آن حدود دو سده زبانه کشید و جماعت کثیری از طرفین را در کام خود فرو برد. چه هدف از جنگ های صلیبی را تسلط کلیسای غربی یا همان کاتولیک بر کلیسای شرقی یا همان ارتودکس، فتح بیت المقدس به انگیزه های دینی یا به دست آوردن مواهب مادی مشرق زمین توسط مسیحیان اروپایی بدانیم، در هر صورت روحانیون مسیحی نقش تعیین کننده ای در شروع و تداوم این جنگ ها داشتند.
۵۶۲.

نحوه مواجهه فرصت الدوله شیرازی با مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرصت الدوله شیرازی نظام اندیشه ای نوگرایی استبداد مشروطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۸
فرصت الدوله شیرازی(1271-1339ق.) چهره ای آشنا در میان نخبگان فارس در دوره مشروطیت بود. آثار قلمی متعدد و از جمله روزنامه نگاری و حضور در عرصه مدیریت نهادهای نوپایی چون معارف و عدلیه فارس، امکان بازشناسی نظام اندیشه ای او را فراهم می کند. دو مولفه مهم نظام اندیشه ای فرصت، سنت(tradition) و مدرنیته(modernity) است. در اینجا سنت بمفهوم روش ها و شیوه های عامه پذیر تکراری مد نظر است که نهادینه شده و مدرنیته ناظر به رهیافتها و دستاوردهای تمدن بورژوازی غرب است که با مشروطیت در عرصه های گوناگون مستقر می شود. از آنجا که ایجاد توازن یا گزینش یکی از این دو مورد، اختلاف شدید جامعه نخبگان بوده است، این پژوهش در صدد است که چگونگی آن را در اندیشه های فرصت شیرازی بررسی نماید. بدین منظور مفهوم شناسی این دو مقوله و نسبت این دو در اندیشه و عمل فرصت در خلال نوشتار پیگیریی می شود. یافته ها حکایت از شیوه ای متعادل در رویکرد فرصت به این دو حوزه است. در اندیشه و عمل همراهی با مدرنیته را ضرورت تاریخی می داند؛ اما این رویکرد راه به ستیز با سنت نمی گشاید؛ ساختار سیاسی قاجار پس از مشروطه را می پذیرد و نقش دین را بعنوان مهمترین عنصر دوره سنت در حیات شخصی خود تا پایان زندگی حفظ می کند .
۵۶۳.

مناظرات شمشیر و قلم؛ خوانشی از مسایل اقتصادی_اجتماعی در عصر ایلخانی؛ بر اساس رسالۀ شمشیر و قلم وصاف شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایلخانان زمینداری فروپاشی اجتماعی رساله شمشیرو قلم وصاف شیرازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۵۷
هدف مقاله حاضر واکاوی مسایل اقتصادی -اجتماعی از خلال متون ادب سیاسی است. رساله تیغ وقلم، نادره اثری از وصاف شیرازی و نمونه ای از مناظره نویسی عصر ایلخانی است که در نوع خود از جوانب گوناگون، شایسته مطالعه و تحقیق است. در تحلیل اثر مذکور که حاصل منازعه تیغ؛ نماد نظامیان و قلم؛ نماد دیوانسالاران است، پرسش این است: مسائل اجتماعی و اقتصادی، حاصل از واگذاری زمین و گاه عهده داری ایالات ، در ازای خدمات، به نظامیان در شکل اقطاع نظامی، در رساله "تیغ و قلم" وصاف، چگونه بازتاب یافته و راهکار برون رفت از آن مشکلات، چگونه طرح و ایده پردازی شده است؟ مدعای پژوهش مبتنی بر روش تبیین تاریخی نشان می دهد: نظامیان در واپسین دهه های عصر ایلخانی؛ با دریافت زمین و گاه حکومت بر ایالات از سوی ایلخان، به ازای خدمات و وظایف نظامی در شکل اقطاع، افزون بر نقش نظامی، نقش آفرین دیگر صحنه های اجتماعی گردیدند. مناظره شمشیر و قلم وصاف؛ توصیف گر شکاف و انشقاق در درون حاکمیت ایلخانی و اثر گذاری آن در بحران ها و مشکلات اجتماعی است که سعی دارد راه حلی برای خروج از این وضعیت ارائه دهد. واژه های کلیدی: ایلخانان، زمینداری،فروپاشی اجتماعی، رساله شمشیر و قلم، وصاف شیرازی.
۵۶۴.

طومار نقالی شاهنامه هفت لشکر بستر بازتاب فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طومار نقالی هفت لشکر اسلام آوردن دیوان اندیشه های شیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۶۵
زمینه/هدف: طومارهای نقالی شکلی مکتوب از روایات حماسی عامیانه قوم ایرانی هستند؛ روایاتی که عمدتاً در عصر صفویه و قاجار به کتابت درآمده اند، اما اصل روایات مربوط به پیش از اسلام است. با وجود آنکه این روایات مربوط به چنین برهه ای از زمان هستند، کاتبان، بخش قابل توجهی از فرهنگ اسلامی را وارد این روایات کرده اند. روش/رویکرد: نگارندگان این جستار، فرهنگ اسلامی موجود در طومار نقالی موسوم به شاهنامه هفت لشکر را استخراج و دسته بندی کرده اند. علت انتخاب این متن جامع بودن آن در بیان روایات متعدد حماسی و نیز برجستگی آن در متأثر بودن از مضامین اسلامی است. یافته ها/نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد فرهنگ اسلامی در این طومار به چند وجه تجلی یافته است: ایجاد ارتباط بین این روایات با روایات پیامبران، وجود عبارات عربی-اسلامی در سخن شخصیت های روایات، وجود اندیشه های اسلامیِ شیعی در این روایات و مسلمان بودن/ شدن برخی از شخصیت های روایات. بر مبنای این بررسی روشن شد روایتگر، ایرانیانِ پیش از اسلام را مسلمان و لشکر آنان را لشکر اسلام تلقی نموده است. شخصیت های ایرانی گسترش دهنده دین اسلام هستند و در مبارزات خود دشمنان را به اسلام فرامی خوانند و نیز بسیاری از دیوان در نبرد با ایرانیان، به اسلام می گروند. شخصیت های داستان ها همواره به یاد خدا هستند و تضرع و زاری به درگاه او را از یاد نمی برند. روایتگر و نقال این طومار، روایاتی را که مربوط به ادوار پیش اسلامی هستند، در بستری اسلامی تئوریزه کرده و رنگ و بویی اسلامی به آن ها بخشیده است.
۵۶۵.

بررسی عوامل فراز و فرودهای فعالیت مدرسه آصفیه بارفروش در دوره قاجاریه با تکیه بر اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره قاجار مدارس دینی بارفروش مدرسه آصفیه میرزا محمدشفیع مازندرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
تعلیم و تربیت یکی از عناصر مهم تکوین و توسعه تمدن ها و انتقال آموزه ها و مفاهیم فرهنگی می باشد که عوامل متعددی در فراز و فرود آن دخیل است. در عصر قاجاریه، شاهد گسترش نهادهای آموزشی و مدرسه های علوم دینی در کشور، به ویژه مازندران هستیم که نمونه بارز آن مدرسه آصفیه شهر بارفروش (بابل کنونی) است. هدف از این پژوهش، شناخت ع وامل تأثیرگذار بر بنیاد، تکامل و انحطاط این مدرسه است. در این مقاله سعی شد با استفاده از روش تاریخی (تکیه بر منابع کتابخانه ای و بازخوانی وقف نامه ها و دیگر اسناد) با رویکرد توصیفی– تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که عوامل فراز و فرود فعالیت مدرسه دینی آصفیه بارفروش چه بود؟ یافته های پژوهش نشان داد که افزون بر حمایت های میرزامحمد شفیع مازندرانی، تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در دوران پس از او در مازندران به ویژه در شهر بارفروش، تأثیر قابل توجهی در فراز و فرود فعالیت این مدرسه داشت. 
۵۶۶.

برساخت زن مدرن در گفتمان تجددگرای دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته زن مدرن زن سنتی گفتمان تحلیل گفتمان انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۸
هم زمان با رویارویی ایران با مدرنیته غربی و شکل گیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، بحث زنان، هویت و شرایط زندگی آن ها به عنوان سوژه ای مهم مطرح شد و دامنه وسیعی از گفتار، پیرامون آن ها در این گفتمان ها شکل گرفت و زنان یکی از محورهای مهمِ بحث محسوب شدند. مقاله حاضر با بررسی گفتارهای تجددگرایانه حول محور زنان، با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی به واکاوی معنایی سوژه زن مدرن می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که سوژه زن مدرن در گفتمان تجددگرای دوره قاجار چه معنایی یافته است، چه ایدئولوژی هایی بر این گفتمان حاکم بوده است، این گفتمان در احراز موقعیت در گفتمان مسلط عصر مشروطه چه جایگاهی به دست آورده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که زن مدرنی که در تقابل با سنت شکل گرفت، در گفتمان تجددگرا به مثابه سوژه مطالبه گرِ نقاد برساخت می شود و با نقد سنت ها و با در مرکز نشاندن ایده محوری مساوات، عناصر هویتی مدرن را برای زنان همانند مردان طلب می کند. این گفتمان در گزاره هایی که تقابل آشکار با سنت نداشتند، توفیق بیشتری به دست آورده است.
۵۶۷.

استفاده از کنترل و سرکوب اجتماعی (قدرت سخت) در عصر اول خلافت عباسی «132- 232 ه . ق»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عباسیان قدرت سخت سرکوب اجتماعی مشروعیت دینی خشونت مشروع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۸۸
دوره اول خلافت عباسی که حدود یک قرن از سال ۱۳۲ تا ۲۳۲ هجری قمری به طول انجامید، به عنوان باشکوه ترین دوران این خلافت شناخته می شود و مورخان از آن به عنوان عصر طلایی یاد می کنند. در این دوره، حدود ۹ خلیفه به حکومت رسیدند و نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا کردند. در این دوران، استفاده از قدرت سخت و سرکوب اجتماعی به عنوان یکی از محورهای اصلی سیاست های حکومتی مورد توجه قرار گرفت. عباسیان با ارائه صبغه ی دینی به عملکرد خشن و بی رحمانه خود در کشتار و شکنجه مخالفان، تلاش کردند تا این اقدامات را مشروع جلوه دهند؛ هرچند که شرع اسلامی چنین عملکردهایی را تأیید نمی کند. این سیاست به ویژه در زمان خلافت منصور و هارون الرشید به اوج خود رسید؛ زمانی که آن ها با چرخش به سوی اندیشه های تسنن و عرب گرایی و فاصله گرفتن از ایرانیان، تلاش کردند پایه های قدرت خود را مستحکم کنند. از جمله قربانیان این چرخش سیاسی، بزرگان علوی و وزیران ایرانی از خاندان های بزرگی نظیر آل برمک بودند. تقریباً همه نیروهای مخالف عباسیان شامل بقایای امویان، خوارج، ایرانیان، علویان و امامان شیعه و پیروان آنان، تحت سرکوب عباسیان قرار گرفتند.سوال اصلی: چگونه استفاده از قدرت سخت و سرکوب اجتماعی توسط عباسیان بر پایداری و مشروعیت حکومت آنان تأثیر گذاشت؟فرضیه پژوهش: استفاده از قدرت سخت و سرکوب اجتماعی توسط عباسیان، با وجود تلاش برای مشروعیت بخشی دینی به این اقدامات، منجر به کاهش حمایت مردمی و افزایش نارضایتی در میان گروه های مختلف اجتماعی شد که در نهایت به تضعیف پایه های حکومت آنان انجامید.
۵۶۸.

نقد رومان تاریخی «بابک» نوشته جلال برگشاد

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بابک آذربایجان مزدک جلال برگشاد کمونیستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۱
رمان تاریخی « بابک» نوشته جلال برگشاد که در سال 1981 م در باکو چاپ شده است با ذهنیت دوران کمونیستی در صدد تبلیغ مزدک گرایی بر آمده و فضای کلی رمان را در خدمت آیینها و مناسک زرتشتی قرار داده است. دکترین استالینی بر آن بود که مزدکیان را  کمونیستهای تاریخی معرفی کنند. به این مفهوم که جنبش آزادی بخش و ضد اشغالگری جاویدان و بابک را مدافع آیین زرتشتی قلمداد کرده که در آن زمان با گذشت دو قرن از سقوط سلطنت ساسانیان به شدت طبقاتی گراییاش ارتجاعی میتوانست باشد. این مقاله به نقد این کتاب می پردازد.
۵۶۹.

گاهنگاری محوطه قلعه مدریشِ سیستان بر اساس مطالعه سفال های به دست آمده از بررسی روشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سیستان سفال بررسی روشمند سده های میانی اسلام گاه نگاری قلعه مدریش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۲۶
پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.
۵۷۰.

مسأله تجلی در خوشنویسیِ اسلامی؛ با تکیه بر اصول صفا و شأن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجلی عرفان صفا شأن خوشنویسی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۵۸
مفهوم «تجلی» یکی از مفاهیم بنیادین حکمت و عرفان اسلامی است که ریشه در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) دارد و از همین معبر، وارد زبان ذوقی عرفای مسلمان، خصوصاً ابن عربی، هم اهتمام ویژه ای به آن پیدا می کنند. با وصف این، از آنجاکه مسأله تجلی در هنر، جایگاه خاصی در مباحث عرفانی می یابد و چون یکی از اصول اساسی هنر خوشنویسی همانا «صفا» است و تا زنگار از قلب زدوده نشود و صفا حاصل نگردد، نقشی در آن متجلی نخواهد شد؛ لذا به نظر می رسد که از معبر همین مفهوم تجلی، پیوند وثیقی میان عرفان و خوشنویسی برقرار می شود. برهمین مبنا، پژوهش حاضر کوشیده است تا به این دو پرسش پاسخ دهد؛ 1. تجلی چیست و چه جایگاهی در متون مقدس و عرفانی ما دارد؟ 2. رابطه تجلی با مبانی نظری خوشنویسی اسلامی، خصوصاً «صفا» و «شأن» چیست؟ روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که براساس داده های کتابخانه ای انجام شده است؛ لذا برای رسیدن به پاسخ روشنِ این دو پرسش و برقراری پلی میان عرفان و خوشنویسی اسلامی و یافتن شأن عرفانیِ «تجلی» در آن، ابتدا به معنای تجلی در منابع دینی همچون آیات و روایات پرداخته شده و سپس در متون عرفانی (نزد ابن عربی و عرفای پیش از او) معنای آن را پی گرفته است. در ادامه، به مقوله تقدس در خوشنویسی پرداخته شده و از ثنای اصول دوازده گانه حاکم بر آن (طبق متن آداب المشق باباشاه اصفهانی) ارتباط «تجلی» با «صفا» و «شأن» در خوش نویسی اسلامی و نسبتش با حُسن یا زیبایی آن بررسی شده است.
۵۷۱.

نخستین استقرارهای دوره نوسنگی بی سفال در منطقه کُهگیلویه: شواهدی از تپهل بی بی زلیخایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تپه بی بی زلیخایی نوسنگی بی سفال نوسنگی گرایی کهگیلویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۵۱
منطقه زاگرس و کوه پایه های آن، به ویژه بخش های مرکزی و در مناطقی مانند کرمانشاه، لرستان و ایلام، بیشترین شواهد مربوط به دوره نوسنگی و گذار از سیستم معیشتی مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک به یکجانشینی و اهلی کردن گیاهان و حیوانات را به دست داده است. در مقایسه با زاگرس مرکزی، بخش های جنوبی زاگرس کمتر موردتوجه پژوهشگران بوده و دانسته های ما اندک. تپه بی بی زلیخایی نخستین محوطه کاوش شده دوره نوسنگی در منطقه کُهگیلویه در بخش های جنوبی زاگرس است که آگاهی های جدیدی را به دست می دهد. پی بردن به جوانب گوناگون زندگی دوره نوسنگی بی سفال در محوطه، به دست آوردن بقایای گیاهی و جانوری برای بازسازی معیشت اقتصادی مردمان دوره نوسنگی و از طرفی بازسازی زیست بوم باستانی منطقه در اوایل دوره هُولوسِن و به دست آوردن نمونه هایی برای تاریخ گذاری مطلق جهت تعیین قدمت محوطه از مهم ترین اهداف این پژوهش است. مهم ترین پرسش های پژوهش شامل: آیا استقرار در تپه بی بی زلیخایی فقط مربوط به نوسنگی بی سفال است؟ نوع استقرار و طول مدت آن در این محوطه چقدر است؟ و معیشت اقتصادی مردمان بی بی زلیخایی تا چه اندازه براساس گردآوری و شکار و چه اندازه براساس کِشت آگاهانه و پرورش و نگه داری حیوانات بوده است؟ مهم ترین فرضیات این پژوهش عبارتند از: براساس مجموعه دست ابزارهای سنگی گردآوری شده و یافت نشدن سفال های قدیمیِ هم زمان، فرض ما این است که این تپه متعلق به دوره نوسنگی بی سفال بوده و با توجه به ویژگی های بوم شناختی محوطه فرض دیگر ما این است که نظام معیشتی ساکنان بی بی زلیخایی ترکیبی از دامداری، گردآوری دانه های گیاهی و غلات وحشی، شکار پستانداران کوچک جثه و در مقیاس کوچک ماهیگیری بوده است. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی- تحلیلی است؛ به این معنا بخشی هایی که مرتبط با یافته های کاوشِ محوطه است را تا حد امکان توصیف نموده و سپس آن ها را در بستر مناسب خود ارزیابی و تحلیل می کنیم. نتایج آزمایش های کربن 14 نشان می دهد که محوطه بی بی زلیخایی و منطقه کُهگیلویه دست کم از نیمه اول هزاره هشتم پیش ازمیلاد مورد سکونت قرار گرفته است.
۵۷۲.

طبیعت در آثار وارثانِ کلک بهزاد، تا طبیعت بی جان در آثار میرزابابا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری طبیعت گرایی طبیعتِ بی جان واقع گرایی نقاشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۵۲
دوره صفویه در ایران، مصادف است با اواخر سده 16م. در اروپا؛ دورانی که نقاشی طبیعت بی جان در هلند و به تبع آن در غرب ظهور کرد و بسیار موردتوجه هنرمندان آن مقطع اروپا قرار گرفت؛ اما باوجود حضور نقاشان هلندی در دربار صفویان، آشنا شدن ایرانیان با آثار اروپاییان، تأثیرپذیری هنرمندان ایرانی از عناصر نقاشی غربی، استقلال نسبی هنرمندان از دربار، رواج تک نگاری و ظهور طبقه متوسط و...، نقاشان ایرانی به طبیعت بی جان هیج توجهی نکردند. برای اولین بار «میرزا بابای اصفهانی» با پرده «شب یلدا» در دوره قاجار به طبیعت بی جان توجه نشان داد. در این دوره تحت تأثیر شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و متأثر از عواملی چون: تأسیس چاپخانه و پایان عصر کتاب نگاری، آشنایی با افکار عصر روشنگری، درباریانی به شدت شیفته و مرعوب تمدن غرب، آشنایی با عکاسی و... رسالت و کارکرد هنر دستخوش تحولات ماهوی شد و عناصر هنر غربی بر سنت نگارگری ایرانی فایق آمد؛ به طوری که به چالشی جالب برمی خوریم: اولین پرده طبیعت بی جان که سبکی کاملاً غربی است، به آخرین سنگر مقاومت عناصر نگارگری ایرانی بدل شد. در این نوشتار براساس روش تاریخی، توصیفی-تحلیلی و با پرداختن به شرایط فرهنگی و سیاسی دو دوره صفویه و قاجاریه بررسی می شود؛ بر این اساس پرسش های پژوهش عبارتنداز: چرا نقاشان ایرانی باوجود آشنایی با آثار غربی و تأثیرپذیری فراوان از هنر آن ها، هیچ توجهی به سبک طبیعت بی جان نکردند؟ دلایل ظهور این سبک در آثار میرزا بابا با تأخیر دو سده ای چه بود؟ با این هدف که، خط ربط میان رواج واقع گرایی و موردتوجه قرار دادن طبیعت در آثار وارثان «کلک بهزاد» در دوره صفویه که نقطه عطفی در تاریخ نگارگری ایرانی محسوب می شود، تا خلق اولین پرده طبیعت بی جان در دو سده بعد از این تحولات به دست آید.
۵۷۳.

تجلی مروارید به عنوان عنصری کارکردی یا مفهومی مقدس در هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مروارید نماد هنر تزئینی ساسانی فره ایزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۶۴
نقش مروارید یکی از برجسته ترین و پرکاربردترین عنصر تزئینی در هنر دوره ساسانی به شمار می رود که بازتاب های متنوعی از آن در آثار فرهنگی و هنری این دوره مشاهده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه و اهمیت این نقش در هنرهای تزئینی ساسانی، به تحلیل آن به عنوان یکی از شاخص ترین نقوش به کاررفته در زیورآلات شاهانه و نمادی مقدس یا معنادار می پردازد. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: مروارید در هنر دوره ساسانی چه نمادها و کاربردهایی را نمایان می سازد؟ شاخص ترین جلوه های بصری مروارید و ارتباط آن با ارزش های معنوی در دوره ساسانی چگونه تجلی یافته است؟ این پژوهش که از نوع بنیادی است، با رویکرد توصیفی، تحلیلی-تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد نقش مروارید در هنر ساسانی فراتر از جنبه های تزئینی بوده و به عنوان عنصری نمادین، معنوی و سلطنتی شناخته می شده است. تحلیل ها حاکی از آن است که استفاده از نقش مروارید در این دوره، علاوه بر اهداف زیبایی شناسانه، در پیوندی عمیق با باورهای زرتشتی قرار داشته و نمادی از فرّه ایزدی به شمار می رفته است. این نقش مایه نمادین در گستره ای از هنرهای تزئینی، ازجمله منسوجات ابریشمی، ظروف زرین و سیمین، سکه ها و تزئینات معماری نظیر گچ بری و نقاشی دیواری به کار رفته است. استفاده از این نقش در راستای تأکید بر مفاهیمی هم چون: مشروعیت سلطنتی، تقدس الهی، و با هدف دستیابی به فرّه افزون تر و درنتیجه سعادت و کامیابی بیشتر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نقش مروارید، با تأکید بر پیوند میان ارزش های مذهبی و اجتماعی، به عنوان یکی از ارکان اصلی هنرهای تزئینی ساسانی، نمادی برجسته از ارتباط میان انسان، ایزدان و نظام سلطنتی در این دوره بوده است.
۵۷۴.

مطالعه تطبیقی سازهای زه صدا در نگاره های صفوی و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: موسیقی سازهای زه صدا نگارگری خردنگاره صفوی عثمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۱
میان دولت های صفوی و  ، به دلیل همزمانی شان در برهه ای خاص، اشتراکات فرهنگی و هنری فراوانی دیده می شود. یکی از این اشتراکات در حوزه موسیقی و به ویژه سازهاست که در هنر نگارگری  متعلق به آن دوران بازتاب یافته و از جهات گوناگون درخور بررسی و مطالعه است. ازاین رودر این پژوهش سعی شده است که، با روش توصیفی تحلیلی، تاریخی و تطبیقی، تفاوت ها و شباهت های موسیقی دوره صفوی و عثمانی، در زمینه ساز ها ی زه صدا، که در خردنگاره ها مشاهده شده، مطالعه و بررسی شود. خردنگاره ها ، به عنوان یگانه اسناد تصویری، تغییرات و تنوع سازها را بهتر از هر منبع و مستند دیگری نشان می دهند. در خردنگاره های سازهای زه صدا، متعلق به دو دولت صفوی و عثمانی، شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. از این تصاویر دریافته می شود که استفاده از بعضی از سازهای موسیقی در دو دولت  مشترک بوده و در این زمینه از یکدیگر تأثیر گرفته اند. در خردنگاره های دوران صفوی و عثمانی، سازهای زه صدای مشترکی همچون چنگ، عود، تنبور و کمانچه ترسیم شده اند. همچنین استفاده از برخی دیگر از سازها منحصر به یکی از دو دولت بوده است؛ برای مثال، در خردنگاره های دولت عثمانی سازهای زه صدایی چون قپوز و شاهرود دیده می شود که در خردنگاره های دولت صفوی وجود ندارند. بر اساس ساختار این سازها و همچنین تقدم و تأخر تاریخی این تصاویر می توان نتیجه گرفت که عثمانی ها در زمینه ساخت و استفاده از سازهای مذکور تاثیرپذیری بیشتری نسبت به ایرانی ها داشته اند؛ اما تحقیقات بیشتری برای حصول قطعیت این دستاورد مورد نیاز است.      
۵۷۵.

نگاهی به موضوع گرگ در آذربایجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۵
باور تقدس و توتمی برای گرگ درنزد ترکان امری است که از دیرباز مطرح بوده و درواقع این سنت در بین تمام ملل رایج است، چنانچه میرچا  الیاده  اسطوره پژوه نامی  معتقد است؛  بعد از یک نابودی نژادی، این یک حیوان مرتبط با ماه است که در نقش " نیای اعظم قوم " ظاهر شده و آن  را  دوباره احیا می کند   که این امر برای گرگ ماده " آسنا : آشینا  " در نزد ترکان  اتفاق افتاده است و در واقع   این نام به عنوان یکی از اسامی مرتبط با گرگ و ماه در اسطوره ترکان وارد شده است.  پرداختن به موضوع دیرینگی گرگ در آذربایجان امری است که از چند دریچه  کشفیات باستانشناسی، جاینام ها،  اسامی خاص، آثار ادبیو فولکلور قابل بررسی می باشد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.
۵۷۶.

بررسی ساختاری «امثال و حکم» رایج در زبان فارسی بر مبنای فرانقش اندیشگانی با تأکید بر فرآیندهای اصلی (مادی، رابطه ای، ذهنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امثال و حکم فرانقش اندیشگانی فرآیندهای زبانی نقش های معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۶۸
زمینه/هدف: یکی از مظاهر تمدن، فرهنگ و ادبیات هر ملت، مثل ها، جمله های پندآموز و عبارت های حکمت آمیزی است که از اذهان بزرگان علم و ادب و یا مردم عامی آن دیار تراوش کرده و نسل به نسل به آیندگان رسیده و آن ها را با فرهنگ، ادب، عادات و رسوم، شیوه های زندگی، عواطف و طرز تفکّر پیشینیان خود آشنا می کند. از دیدگاه هلیدی الگوهای تجربه و مفاهیم ذهنی خالقان آثار در قالب فرایندهای فعلی نقش اندیشگانی نمود پیدا می کند.روش/رویکرد: نوع مطالعه و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوه اجرای آن توصیفی (شامل بررسی چگونگی آرایش فرایندهای نقش اندیشگانی) و تحلیلی (شامل کاوش زمینه ها و چرایی شکل گیری خاص آن فرایندها) است.یافته ها/نتایج: در ساختار متنی امثال و حکم مورد بحث، به ترتیب فرآیندهای رابطه ای (39%)، فرآیندهای مادی (24%) و فرآیندهای ذهنی (21%) بیشترین میزان بسامد را دارند. اغلب این عبارات، ساختاری توصیفی دارند که تلاش می کنند به صورت غیرمستقیم، اندیشه مدّنظر را به مخاطب ابلاغ کنند. شیوه کاربرد افعال در ساختار این مثل ها غالباً مجهول است و از طریق اشاره به اشخاص نکره، کلیت امر و جهان شمولی آن ها تقویت شده است. در ساختار این مثل ها، بیشتر بر رفتار، خلق وخو و منش افراد تأکید شده و از کاربرد استعاره ها و کنایه های پیچیده و دور از ذهن پرهیز شده است. مشارکان اصلی این مثل ها عبارت اند از اشخاص، حیوانات، عناصر طبیعی و اشیا که در ساختار این فرآیندها غالباً نقش های معنایی کنشگر و حامل را بر عهده دارند.
۵۷۷.

نظامِ معناییِ مفهوم قانون در اندیشه علمای مخالف مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرع علمای مخالفِ مشروطه قانون مشروطه نظام معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۵۸
یکی از اصلی ترین موضوعات در فهم اندیشه علمای مخالف مشروطه، «نظام معنایی» آن هاست. این نظام معنایی را می توان بستر سوگیری اندیشه آن ها به مفاهیم بنیادین در آن دوره دانست. در این پژوهش، این نظام معنایی در ارتباط با مفهوم قانون، به عنوان یکی از مهم ترینِ این مفاهیم بحث شده است. بنیان بررسی این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، شناخت انگاره هایی است که سبب شد تا بخشی از علمای آن روزگار در نظر و عمل به مخالفت با مشروطه برخیزند. بخش مهمی از این نظام معنایی، بیان کننده رویکردِ آن ها به دنیایِ جدید نیز است و می توان با بهره گیری از آن، دیگر مفاهیمِ بنیادینِ آن روزگار را نیز بررسی کرد. در این میان، باید توجه داشت که نسبتِ میانِ امر «قدیم» و امرِ «جدید»، موضوعی است که اساسِ نظامِ معنایی را تشکیل می دهد. با در نظر داشتنِ این موضوعات، پژوهش حاضر، نظام معنایی علمایِ مخالفِ مشروطه را دارای گزاره های بنیادینی می داند که نگرشِ علمای مخالف مشروطه را به مفهوم قانون نشان می دهد. این گزاره ها عبارت اند از؛ «کامل و کافی بودنِ قوانین شرع»، «شرع به مثابه قانون»، «مباینت قانون با خاتمیت پیامبر اسلام (ص)»، «تغییرناپذیر بودنِ قانون»، «قانونِ «جدید» به مثابه ناسخ شریعت».
۵۷۸.

داتیس، فرمانده داریوش بزرگ در نبرد ماراتن: پارسی یا مادی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان مادها داریوش بزرگ داتیس نبرد ماراتن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۶۳
با تشکیل حکومت هخامنشی توسط کوروش بزرگ (۵۵۰-۵۳۰ پ.م)، اگرچه شاهنشاهی مادها برچیده شد، اما بسیاری از فرماندهان مادی با کوروش پارسی همراه شدند که دو تن از آن ها هاراپاگ و مازاریس بودند. در زمان کمبوجیه نیز، مادها در بسیاری از نبردها همراه پارسیان بودند، اما در زمان داریوش با قیام گ ئومات و شورش فرورتیش در ماد و پارت ، داریوش نسبت به مادها بدبین شد و معتقد بود که مادها قصد دارند دوباره حکومت خود را تشکیل دهند. وی برای کاهش نفوذ مادها و به دلیل شورشی که شاهنشاهی هخامنشی را تهدید کرده بود نام ماد را در کتیبه بیستون، در فهرست ساتراپی ها در جایگاه دهم قرار داد؛ با این همه، داریوش فرماندهی نبرد ماراتن در سال۴۹۰ پ.م. را به داتیس سپرد. هنوز در بین پژوهندگان درباره مادی یا پارسی بودن داتیس بحث و اختلاف نظر وجود دارد، اما در بیشتر نوشته های یونانی از وی با نام «داتیس مادی» یاد شده است. با توجه به اینکه داریوش در این برهه از زمان کاملاً نسبت به مادها بدبین بود و در حقیقت مادها را نوعی تهدید در براندازی حکومت پارس می دید، وجود فرمانده ای مادی در نبرد ماراتن بسیار دور از انتظار بوده و به نظر می رسد «داتیس پارسی» بوده است. تاکنون درباره داتیس تحقیق مستقلی صورت نگرفته است، تنها در پاره ای از کتاب ها و هنگام شرح نبرد ماراتن به وی اشاره ای گذرا شده است. در این جستار، با استفاده از گزارش های تاریخی کهن و داده های باستان شناختی، به واکاوی شخصیت داتیس، مادی یا پارسی بودن وی و دلیل انتخاب وی توسط داریوش برای فرماندهی نبرد ماراتن پرداخته خواهد شد. با بررسی و تجزیه وتحلیل منابع به نظر می رسد داتیس پارسی بوده است نه مادی.
۵۷۹.

ابنیه تاریخی شهر رامسر و نقش آن در گردشگری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری تاریخی و فرهنگی رامسر ابنیه تاریخی گردشگری پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۷۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آثار تاریخی دوره پهلوی شهر رامسر در رشد و توسعه پایدار گردشگری و با استفاده از منابع تاریخی و روش میدانی و پرسشنامه ای، انجام شده است. با توجه به اطلاعات و آمار به دست آمده از پرسشنامه های توزیع شده میان جامعه بومی در نیم سال دوم 1401 و مصاحبه با اشخاص ذی صلاح، می توان نتیجه گرفت که در کنار جاذبه های طبیعی شهر رامسر، وجود بناهای تاریخی زیبا و جذاب دوره پهلوی، سبب افزایش مدت زمان ماندگاری گردشگران در شهر و عاملی برای اشتغال زایی و کسب درآمد جامعه بومی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد افزایش سالیانه ورود گردشگر به شهر رامسر، ارتباط مستقیمی با آثار تاریخی این شهر دارد. جامعه بومی منطقه نیز از گردشگری فرهنگی-تاریخی حمایت می کند و در صورت برنامه ریزی اصولی و مدیریت قانونمند و کارآمد در نگهداری و مرمت آثار تاریخی، به گردشگری پایدار تبدیل خواهد شد که نتیجه مهم آن اشتغال زایی قشر جوان و کسب درآمد بیشتر برای کسبه، بازار و اقشار بومی منطقه خواهد بود. 
۵۸۰.

از اگده تا ملوخّه؛ شکوفایی اقتصادی سرزمین های پیرامون خلیج فارس در اواخر هزارل سوم ق.م.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلیج فارس بازرگانی دریایی بین النهرین باستان دیلمون عیلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۹۱
کتیبه های شاهی و متون اقتصادی و حتی ادبی بین النهرین در اواخر هزاره سوم ق.م. بیش از هر زمان دیگری به خلیج فارس و سرزمین های این منطقه، به ویژه دیلمون، مَرخشی، مَگن و مِلوخَّه، اشاره دارند. این متون از ثروت و گاه قدرت مردمان ابن سرزمین ها سخن می گویند و بر برقراری رابطه بازرگانی پویا یا اقداماتی در جهت تسلط بر این مناطق دلالت دارند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده است، نخست تلاش شده تصویری از جغرافیای تاریخی منطقه ارائه شود و سپس با تحلیل مدارک تاریخی و با کمک گرفتن از داده های باستان شناختی به این پرسش پاسخ داده شود که دلایل شهرت این نواحی و توجه به آنها چه بوده است. بررسی ها نشان می دهد که در هزاره سوم ق.م. راه های خشکی در اثر جنگ های ویران گر و خصومتی که پیوسته میان بین النهرین و عیلام و متحدانش در جریان بود، ناامن و مهجور شد و فعالیت های بازرگانی با نوسان و اختلال مواجه گردید. از این رو، بازرگانان برای دستیابی به کالاهای شرق فلات ایران و دره سند به راه های دریایی روی آوردند. دریانوردی در آن روزگار با وجود دشواری ها و خطراتش، منافع بسیاری در پی داشت و حتی پادشاهان بزرگ سومر و اکّد را به خود جلب کرد. تحقیق حاضر نشان می دهد که این جریان سبب اصلی ثروت و شهرت سرزمین های عمدتاً واسطه در بازرگانی خلیج فارس گردیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان