فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۸ مورد.
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
53 - 56
حوزههای تخصصی:
Historically, the Caucasus region during the Sasanian period was among the important parts of Iran. Many studies have been conducted by archeologists, historians, and linguists on this region. The book entitled Middle Persian Inscriptions of the Era of Khosrow Anushirvan in Darband, Caucasus (Dagestan) by Cyrus Nasrollahzadeh is one of the attempts to investigate this region through available inscriptions.
سویی به جز شمال، تحلیلی بر وضعیت انحراف از شمال در بناهای مرتبط با آتش دوره ساسانی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
81 - 104
حوزههای تخصصی:
بررسی بناهای مرتبط با آتش در دوره ساسانی مانند آتشکده ها و چهارتاقی ها نشان می دهد که عوامل متعددی برای ساخت این بناها به عنوان مکان مهم انجام مراسم دینی و آئینی درنظر گرفته می شده است و یکی از این عوامل توجه به انحراف از جهت شمال جغرافیایی بوده است؛ در اوستا و متون پهلوی مانند: وندیداد، خرده اوستا، گزیده های زادسپرم، بندهشن، ارداویراف نامه و دیگر متون، جهت شمال دروازه جهنم و جایگاه اهریمن و دیوان دانسته شده است. بر این اساس هدف از پژوهش پیشِ رو با توجه به سکوت اوستا در رابطه با آتشکده ها، روشن ساختن میزان توجه به مسائل دینی، آئینی و اساطیری در هنگام برپا ساختن آتشکده ها است. از این رو، با هدف پاسخ گویی به این پرسش که، آیا می توان انحراف از شمال و ساخته شدن نیایشگاه های مرتبط با آتش در جهات فرعی و قرارگیری عناصر داخلی نیایشگاه ها در جهتی که هنگام انجام مراسم رو به شمال نداشته باشند، را با دلایل دینی و آئینی مرتبط دانست؟ تلاش شده است تا با رویکرد تاریخی-تحلیلی و با استناد به شواهد باستان شناختی و انطباق آن با متون پهلوی و رسوم امروزی زرتشتیان دلایل توجه به انحراف از شمال بررسی گردد. دستاورد مطالعه بناهای مذهبی دوره ساسانی گویای این امر است که با توجه به جایگاه اهریمن و دیوان دانستن جهت شمال در آئین زرتشتی و اساطیر ایرانی، نه تنها در هنگام اجرای مراسم آئینی زرتشتی جایگاه موبدان دارای اهمیت بوده و از رو به شمال داشتن اجتناب می شده است، بلکه در بیشتر موارد بناهای مهم دوره ساسانی نظیر آتشکده ها و کاخ ها نیز در جهات فرعی ساخته می شدند و یا ورودی اصلی به ساختمان در جهتی به غیر از جهت شمال ایجاد می شده است؛ از این رو، می توان این گونه پنداشت که برخی از دلایل آئینی و اساطیری علت توجه به انحراف از شمال درمیان بناهای مذهبی دوره ساسانی بوده است.
پیامدهای اجتماعی قحطی در نواحی شمالی خلیج فارس (1317- 1324ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
34 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی پیامدهای اجتماعی قحطی در نواحی شمالی خلیج فارس در فاصله سال های 1317ش تا 1324ش.روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد آرشیوی، منابع کتاب خانه ای و نشریات انجام شده است. پس از ارزیابی و تحلیل داده های تاریخی نتیجه گیری انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: این قحطی باعث مرگ ومیر قابل توجه سکنه نواحی شمالی خلیج فارس از حدفاصل استان هشتم (هرمزگان) تا مناطقی از استان هفتم مانند لارستان و بوشهر شد؛ هم چنین سبب گسترش ناامنی در این مناطق شد. مهم تر از این، تداوم خشک سالی و قحطی باعث شد تا سکنه مناطق مذکور برای فرار از بحران به استان ششم (خوزستان) مهاجرت کنند. این مهاجرت بر فعالیت گسترده صنعت نفت در خوزستان و امید مهاجران به کسب درآمد و تأمین معاش در آن جا متکی بود. نتیجه این بحران تغییرات گسترده اجتماعی در نواحی شمالی خلیج فارس بود.
عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت ایران در قرن دوازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
89 - 114
حوزههای تخصصی:
سقوط صفویه در سال 1135 ه.ق، بحران های جدیدی در داخل و خارج کشور به وجود آورد. در این دوره، جامعه شهری و روستایی، متأثر از اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی، در معرض خطر قرار گرفت و تخریب منابع مادی و عوامل انسانی آسیب های زیادی به بافت جمعیتی وارد کرد. سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که عوامل مؤثر بر کاهش جمعیت ایران در قرن دوازدهم هجری قمری چگونه صورت پذیرفته است؟ در این مقاله، با تکیه بر رویکرد توصیفی تبیینی، تأثیر اوضاع سیاسی اجتماعی بر کاهش جمعیت ایران بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد جامعه شهری و روستایی در این قرن متأثر از عواملی چون عدم ثبات و امنیت سیاسی، کشتارهای مکرر، قحطی، بیماری و مهاجرت به کاهش جمعیت دچار شده است.
تاریخ نگار ی ادبیات آذربایجانی و مشکلات مربوط به آن جنبش ها ی ادبی آذربایجان در دوره ی شورو ی
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن بحث و بررسی ادبیات آذربایجان در میان آذربایجانیان شمال ارس به نقش اولیه و برجسته چمن زمینلی و فریدون بئی کوچرلی اشاره می کند. در ادامه مقاله به اوضاع ادبی آذربایجان تحت حاکمیت بلشویکها اشاراتی کرده و تغییرات پس از مرگ باقیروف را بیان می کند. آثار حسین جاوید، مجله فیوضات و جعفر جبارلی اشاره کرده و به پیشرفت سریع ادبیات آذربایجان پس از استقلال نیز تاکید می نماید.
The Role of the Ambassadors of Iran and the Netherlands in the Formation and Consistency of Political-Economic Relations between the Two Countries in the Safavid Era(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
15 - 27
حوزههای تخصصی:
The Safavid era in Iran coincides with the growth of international trade relations and interaction with European East India companies. The Safavid kings wanted to establish relations with the East India Company, especially the Dutch East India Company, for various reasons. The Dutch were able to surpass their European counterparts in their dealings with the Safavid government by using economic, commercial and sometimes political initiatives, and what kept the Dutch ahead of their other European rivals was the commercial approach of the Dutch ambassadors and political representatives in their dealings with Iranian representatives and officials, the Dutch ambassadors and political representatives tried to spend on commercial activities and the opening of trade House in the ports of the Persian Gulf, so that they could monopolize the trade of the East. Accordingly, the purpose of this study is to study the role of the ambassadors of Iran and the Netherlands in the formation and consistency of political-economic relations between the two countries. The research method in this article is descriptive-analytical. The findings of the research show that the expansion of Iran's foreign relations with the Dutch government during the reign of Shah Abbas and the gradual access of the political representatives of this government to Iran, led to the prosperity of Iran's foreign trade. Iran's geographical position, was a suitable arena in which ambassadors and businessmen of different countries could pursue their trade goals in the shortest time and at the lowest cost.
بررسی جایگاه نهادِ وزرات و عملکرد وزراء همزمان با حاکمیت قراختاییان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
275 - 296
حوزههای تخصصی:
حکومت قراختاییان کرمان حدود سال 619ه.ق و به همّت بُراقِ حاجب، بنیانگذاری شد؛ حکومتی که پس از وی نیز در میان جانشینان او باقی ماند و تا سال 704ه.ق تداوم یافت. مطالعه حکومتِ محلّی قراختاییانِ کرمان این نکته را آشکار ساخت که درباره چگونگیِ شکل گیریِ حکومتِ مذکور و وقایع سیاسی دوران حاکمیت آنها مطالبی بیان شده است، اما در برخی از حوزه ها، همچون وضعیت اداری و دیوانسالاری قراختاییان، به ویژه اقداماتِ وزرای آنها، فقرِ پژوهش احساس می شود. از همین رو، نوشتارِ حاضر با بهره گیری از روش پژوهش تاریخی با رویکرد تحلیلی بر آن است تا با ژرف اندیشی در دیوانسالاری این حکومت، وضعیت نهادِ وزارت آن را بررسی کند و ضمن معرفی وزرای نسبتاً گمنام حکومت قراختاییان کرمان، نقش و جایگاهشان را در ساختار سیاسی و شاکله قدرت این حکومت مشخص سازد. یافته های پژوهش نشان داد که اولاً همزمان با حکومت قراختاییان بر کرمان در بیشتر مواقع، از وزارتِ همزمانِ چند وزیر استفاده می شد و این موضوع از آن روی مهم است که پیشتر از قدرت گیریِ ایلخانانِ مغول در ایران، قراختاییان از این شیوه از وزارت بهره می بردند. ثانیاً وزیرانِ دوره قراختایی پس از حاکم، از بالاترین اقتدار برخوردار بودند و امور بسیار مهمی بر عهده آنان بود، اما چالش های میان آنان با حاکمان قراختایی از یک سو و نگرانی از قدرت فراوان آن ها و بحث مصادره اموالشان از سوی دیگر، موجبِ سستی و ناپایداری پایه های منصب آنان را فراهم می نمود.
زمینه های بحران های سیاسی و اجتماعی کرمان در روزگار زوال حکومت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
151 - 177
حوزههای تخصصی:
ایالت کرمان در روزگار اقتدار صفویان همزمان با حکمرانی گنجعلی خان، فرمانده و حکمران شاه عباس بزرگ در این ایالت، جزو پهناورترین ولایات ایران بود که بخش پهناوری از مرکز، جنوب، جنوب شرقی و شرق ایران را از کرمان و مکران (بلوچستان) تا سیستان و قندهار شامل می شد. وسعت قلمرو، قرارگرفتن در کانون های تحولات سیاسی و بحران های شرق کشور، بر اهمیت ژئوپلتیک کرمان در عصر صفوی افزوده بود. در عصر جانشینان شاه عباس، در پی سیاست تبدیل ممالک عامه به خاصه (شاهی)، زمینه افول اقتدار سیاسی، اقتصادی و مرزداری کرمان آغاز شد. این ایالت نخستین کانون توجه فتنه افغانان و محمودخان هوتکی از شرق ایران بود. این مقاله بر اساس روش تحقیق تاریخی در تبیین و تحلیل داده ها تلاش دارد به این پرسش ها پاسخ دهد: بر اثر چه عللی در کرمان زمینه بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پدید آمد؟ کرمان و مسیر جنوب شرقی، چه نقشی در زوال صفویان و سقوط اصفهان داشته است؟ کرمان در بحران های بعد از فروپاشی صفویان چه نقشی در نابسامانی و آشفتگی سیاسی کشور داشت؟ این پژوهش تنها به روند تحولات کرمان در اواخر عصر صفویه زمانی نپرداخته، بلکه کوشیده بسترهای بحران ها و تحولات ایالت کرمان را مورد نقد تاریخی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کم توجهی و سوءتدبیر امرای دربار اصفهان و عدم اعزام حکام توانمند و کاردان، گسترش ناامنی و سخت گیری های دینی، ناامنی در جاده ها، نابودی و زوال جاده ها و تجارت، کاهش تولید و افول اقتصادی، نارضایتی های اجتماعی، و از هم گسیختگی های فرهنگی زمینه های زوال سیاسی و اجتماعی کرمان و در نتیجه سقوط صفویان را در پی داشت.
واکاوی تأثیر بحران رکود بزرگ جهانی ۱۹۲۹ م. بر قرارداد نفتی 1933 م./ 1312 ه.ش با تکیه بر روابط بین الملل و بررسی مدل نظریه علیه ملی گرایی روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
259 - 283
حوزههای تخصصی:
با وقوع بحران اقتصاد جهانی در ۱۹۲۹، هر کشوری راهی برای برون رفت از این بحران را در پیش گرفت. حکومت ایران که برنامه های عمرانی زیربنایی بسیاری را از سال های پیش آغاز کرده بود، همزمان با رکود و کاهش درآمد صادارات و واردات، شاهد کاهش درآمد نفتی و بیکاری کارگران نیز بود. تغییرات و اصلاحات اقتصادی همچون انحصار تجارت خارجی، افزودن مالیاتها، کاهش دستمزدها و… تلاشی برای برون رفت از بحران بود. یکی ازین راهکارها تلاش برای اصلاح قرارداد نفتی بود که از ۱۳۰۶ ش در برنامه های دولت قرار گرفته بود. آنچه در اغلب پژوهشهای تاریخی مرتبط با قرارداد ۱۳۱۲/۱۹۳۳ مورد کم توجهی قرار گرفته است، ارتباط این قرارداد با بحران اقتصادی جهانی ۱۳۲۹ ست این پژوهش با استفاده از روش تحلیل تاریخی و با تکیه بر اسناد، روزنامه ها و نشریات کوشیده است تا تأثیر بحران جهانی سال 1929 بر انعقاد قرارداد نفتی ۱۹۳۳/۱۳۱۲ را بررسی و به دستاوردهای نهایی قرارداد و منافع آن برای کارگران صنعت نفت نوری بیفکند. یافته های پژوهش نشان می دهد که حکومت رضاشاه به دلیل فشار بحران اقتصادی و متزلزل و بی ثبات بودن اقتصاد جهانی، موفق نشد برنامه تغییر و اصلاح قرارداد نفتی را چنان که انتظار داشت، به نتیجه برساند. تحت تاثیر مشکلات بحران جهانی بر اقتصاد داخلی و خارجی کشور، او ناچار به انعقاد قراردادی شد که به باور بسیاری، ادامه قرارداد دارسی بود. اگرچه برای کارگران صنعت نفت بیش از اقتصاد کشور فایده داشت.
سیاست مذهبی خوارزمشاهیان در قبال مذهب حنفی و پیروان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱ (پیاپی ۱۵۱)
165 - 189
حوزههای تخصصی:
خوارزمشاهیان حنفی مذهب بودند و در قلمرو آنان، غلبه با احناف بود. خوارزمشاهیان چه سیاستی در قبال مذهب حنفی اتخاذ نمودند؟ برای پاسخ، عصر خوارزمشاهیان به پنج دوره تقسیم و سیاست هر دوره براساس پنج معیار مطالعه و مشخص شد: رفتار با علما و عامه، مناسبات با حکام، به کارگیری در مناصب دولتی و ایجاد مساجد و مدارس. در دوره والی گری (530 - 491ق) به تبع اطاعت محمد و اتسز از سنجر، عامه و علمای حنفی در امن و رفاه بودند. در دوره استقلال طلبی (567- 530 ق) به واسطه عصیان اتسز بر سنجر و توسعه طلبی ایل ارسلان، عامه و علمای بلاد حنفی مورد تهاجم و اهانت واقع شدند؛ اگرچه این ضدیت با انگیزه سیاسی و درواقع بی طرفی مذهبی بود. در دوره تأسیس امپراتوری (596-568 ق) و به دنبال تصرف عراق که در آن غیرحنفیه در اکثریت بودند، سیاست بی طرفی به نفع شافعیه تشدید شد. در دوره اوج امپراتوری (617-596 ق) چون شرعیت حکومت سلطان محمد از ناحیه خلیفه تصدیق نشده بود، حنفیه غیرمعتزله سلطنت وی را مشروع نمی دانستند؛ لذا سیاست بی طرفی گاه به ضدیت با حنفیه تبدیل شد. در دوره مابعد حمله مغول (628-617ق) به سبب حاکم شدن ملوک الطوائف، پسران سلطان قصد داشتند بخشی از ملک را به هر قیمت متصرف شوند؛ لذا غورشاه و پیرشاه علیه حنفیه با شافعیه متحد شدند؛ اما جلال الدین به عنوان ناجی جهان اسلام سیاست وحدت اسلامی را در پیش گرفت و عموماً از حمایت از حنفیه اجتناب کرد. چون خوارزمشاهیان معتزلی بودند حمایت از حنفیه معتزله جز در عهد جلال الدین، در تمام ادوار اجرا شد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
نگاهی به تاریخچه و تطول اچمیادزین و کارکرد آن در دوره حکومت قاجار بر اساس منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
83 - 103
حوزههای تخصصی:
اچمیادزین به عنوان یک نهاد دینی در تاریخ ارمنستان، یگانه عامل پیونددهنده مردم ارمنی و مانع ازهم پاشیدگی و واسطه امور فی مابین دولت قاجار و ارامنه ساکن در قلمرو جغرافیایی ایران گردید. به دلیل اعتمادی که از سوی ارامنه و دولت قاجار به اچمیادزین وجود داشت؛ این نهاد دینی مسیحی در طول دوره زمامداری شاهان قاجار درحل اختلاف و سامان دادن به مسائل ارامنه وآزادی مذهبی آن ها نقش مهم وکلیدی را بر عهده داشت. این پژوهش درصدد است با نگاهی تحلیلی به بررسی تاریخچه و تطول اچمیادزین درمنابع تاریخی بپردازد. لذا در پی پاسخ گویی به این سوال ها است: 1- اچمیادزین چه جایگاه و کارکردی در میان مردم وحکومت ها داشته است ؟ 2-دولت ها درسیر تغییر و تحول عنوان اچمیادزین چه نقشی داشته اند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که اچمیادزین به دلیل داشتن اعتماد و جایگاه بالا از سوی ارامنه و دولت قاجار عامل اتحاد و عدم اضمحلال مردم ارمنی در طول تاریخ بوده است. عوامل متعددی باعث تحول در اطلاق عناوین مختلف به اچمیادزین بوده است. حکومت ها در تحول عنوان اچمیادزین نقش مهمی داشته اند.
بررسی و تحلیل آداب سوگواری در نگاره های شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مضامین سوگواری در نگاره ها، که عنصری هنری و در خورِ تامل است، می تواند سبب درک عمیق تری از مفاهیم بنیادی سوگواری شود. همچنین لازمه شناخت نگارگری ایرانی، درک ارتباط نگاره ها با متن است که به آن هویت می بخشد. آداب و رسوم سوگواری در هردوره، جلوه گر عقاید و باور یک ملت است. هدف از نگارش پژوهش حاضر، شناخت نگاره هایی با مضمون سوگ در شاهنامه نگاری، که کمتر به آن توجه شده است، و یافتن تفاوت ها در آیین سوگواری بر اساس متن شاهنامه، منابع مکتوب و نگاره ها با رویکرد مطالعات کیفی است. این پژوهش، درپیِ پاسخ به این پرسش هاست که عناصر و شاخصه های نگاره های سوگ در نسخ خطی شاهنامه فردوسی کدام اند؟ و مهم ترین ویژگی های بصری سوگ در نگاره های منتخب چگونه تبیین می شوند؟ با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که نگاره های سوگ در شاهنامه با توجه به آداب و رسوم که در متن و اشعار شاهنامه به آن اشاره شده، خودنمایی می کند. بیشترین نمود سوگواری در شاهنامه نگاری، شاملِ به سر و روی خود زدن، خاک بر سر ریختن، جامه چاک دادن است؛ اما بعضی از نمود های سوگواری که در متن شاهنامه وجود دارد، در نگاره ها مشاهده نمی شود؛ مانند مراحل کفن و دفن، انواع دخمه، مدت زمان سوگواری.
روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. از ۱۲ نگاره یافت شده، تعداد ۶ نگاره مرتبط با مضمون سوگ و سوگواری از مکاتب ایلخانی (مغول)، هرات تیموری و صفوی (تبریز دوم و اصفهان) که به نوعی سیر تحول آن است و شاخص ترین نمودها را دارند، انتخاب شده است.
دیدگاه های اقتصادی فرقۀ کَرامیه از انکار کسب تا مصادرۀ اموال در دورۀ غزنویان متقدم (421 -351ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین فرقه های مذهبی که از قرون سوم تا ششم ه .ق اوضاع سیاسی و اجتماعی خراسان بزرگ را تحت تأثیر قرار داد، فرقه کَرّامیه منسوب به ابوعبدالله محمد بن کَرّام سیستانی(متوفی255ق) بود. اینان به ویژه در پیوند با دولت غزنویان مهمترین دوره اعتلای سیاسی خود را تجربه کردند. کَرّامیان که به اهل زهد، صرفه جویی، قناعت و ریاضت اقتصادی مشهور بودند، در دوره غزنویان به طور مشخص همسو با سیاست اقتصادی دولت به اخاذی، رشوه گیری و مصادره اموال مخالفان روی آوردند. این تحقیق با روش توصیف و تحلیل تاریخی در پی پاسخ به این پرسش است، که زمینه های تغییر دیدگاه کرامیان از تحریم کسب به فعالیت های اقتصادی و کسب معیشت چه بوده است؟ یافته ها در این خصوص نشان می دهد، که کرامیان و پیروان شان همواره دارای دیدگاه اقتصادی مشترکی نبودند. عدم تقیّد و نیز تظاهر و تساهل در مبانی اعتقادی، ماهیت پایگاه اجتماعی پیروان این فرقه متشکل از طبقات فرودستِ جامعه و نیز تجار و پیشه وران شهری که خود معتقد به کسب و کار بودند و همچنین در نتیجه فرصت سیاسی که برخی سلاطین غزنوی بنابر مصالح خویش در اختیار رهبران کرامیه گذاشتند، عملا موجب تغییر دیدگاه اقتصادی و جایگاه اجتماعی و سیاسی آنان شده بود، چنانکه همسو با سلاطین غزنوی در مصادره ی اموال مخالفان به عنوان یکی از محل درآمدهای نامنظم نقش مؤثری داشتند. از این منظر حمایت غزنویان از کرامیان نیز بی تأثیر از انگیزه های اقتصادی نبوده است.
اهمیت درگزین در حملات عثمانی به غرب ایران (1143-907 ﻫ.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
83 - 105
حوزههای تخصصی:
حملات عثمانی به مرزهای اسلامی در شرق برخلاف غرب این امپراتوری، نیاز به توجیه مناسب و اقناع افکار عمومی داخلی و مسلمانان سایر بلاد داشت. در همین راستا حاکمان عثمانی اهداف خود از یورش به شرق را احیای خلافت اسلامی، مقابله با صفویان به عنوان مروجان تشیع و کمک به هم کیشان سنّی خود در شرق به خصوص در داخل ایران عنوان می داشتند. در همین رابطه، حضور چندین باره قوای عثمانی در منطقه سنی نشین درگزین، فرضیه همراهی اهالی این شهر با عثمانی را قوت بخشیده است. این فرضیه از آنجا مطرح شده که درگزین در مرکز ایران از معدود مناطق سنّی نشینی بوده که همچنان اهالی آن با روی کار آمدن صفویه در نارضایتی از حکومت جدید به سر می برده اند. همچنین حملات سلطان سلیمان عثمانی در سال های 9۴0 و 9۴1 قمری و پس از آن، حضور برخی سفرا و درنهایت حملات چندین باره نیروهای عثمانی به درگزین در اواخر حکومت صفوی، بر اهمیت این موضوع افزوده تا جایی که این حملات به منظور حمایت از اهالی سنّی مذهب این محل قلمداد شده است. بنابراین، پژوهش حاضر در تلاش است تا در یک رویکرد توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به تحلیل و بررسی اهمیت درگزین و اهالی سنّی مذهب آن در حملات عثمانی به غرب ایران در بازه زمانی تأسیس حکومت صفوی تا حملات نادر شاه به درگزین در سال 11۴3قمری بپردازد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که همراهی اهالی این منطقه با عثمانی در مقاطع محدود و آن نیز در مخالفت با صفویه بوده است. گزارش منابع از قتل و غارت اهالی درگزین از سوی نیروهای عثمانی و نیز گرایش درگزینی ها به آق قویونلوها و افغان ها در اواخر حکومت صفوی، می تواند دلیلی بر عدم همراهی مستمر اهالی این محل با عثمانی باشد.
تحلیل کنش های گفتاری آیات جهاد در سوره بقره بر اساس نظریه سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
30 - 46
حوزههای تخصصی:
تحلیل کنش های گفتاری آیات جهاد در سوره بقره بر اساس نظریه سرل می تواند دستاوردها و دیدگاه های نوینی را به ارمغان آورد این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و بر اساس نظریه سرل به بررسی آیات جهاد در سوره بقره پرداخته و در صدد پاسخ به این پرسش است که در آیات جهاد سوره بقره، بیشتر از کنش های دستور و تهدید استفاده شده است یا کنش های توصیف و توضیح؟ آیا این کنش ها در طول زمان و در شرایط مختلف تغییر کرده اند؟ این آیات، در برگیرنده پیام ها و آموزه های مهمی در خصوص نبرد و دفاع در راه خدا هستند. تحلیل آیات جهاد با استفاده از نظریه کنش های گفتاری، نشان می دهد که این آیات، مجموعه ای از کنش های گفتاری را شامل می شوند که هر کدام کارکرد و هدف خاصی را دنبال می کنند. برخی از این کنش ها، به صدور اوامر و دستورات الهی در خصوص جهاد پرداخته و دسته ای دیگر، به توجیه و تبیین ضرورت و مشروعیت جهاد در شرایط مختلف اختصاص دارند. گروهی از این کنش ها نیز به تشویق و ترغیب مؤمنان به شرکت در جهاد و وعده پاداش الهی به آ ن ها می پردازند. در نهایت، پژوهش حاضر نشان می دهد که می توان از اسلوب های زبانی موجود در آیات قرآن، معنای دیگری استنباط کرد.
Elymaean Tombs of Gelālak of Shushtar, Iran
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
Situated approximately 3 kilometers south of Shushter, Gelālak is nestled between two branches of the Karun River: Gargar and Shatit. Gelālak is a locality within the extended site of Dastowā. Archaeological excavations in Gelālak (1986-87, 1987-88, and 1989-90) led to the discovery of a rich collection of tombs, sarcophagi, ceramic and glass vessels, ornaments, metal objects, seals, and coins dating back to the Elymaean Elymaean dynasty of the Kamanskiris.
واکاوی ویژگی های معماری قلعه های حاشیه غربی و جنوبی بیابان لوت کرمان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
225 - 257
حوزههای تخصصی:
استان کرمان باوجود برخورداری از آثار فراوان تاریخی، آن طورکه شایسته است مورد پژوهش قرار نگرفته است. یکی از بخش های دورافتاده این منطقه، حاشیه بیابان لوت است که به رغم وجود تعداد زیادی قلعه به جای مانده، تاکنون مطالعه ای جامع درمورد آن صورت نپذیرفته است. در این پژوهش سعی شده با هدف روشن ساختن ویژگی های معماری و علت تعدد قلاع به مطالعه و بررسی آن ها با روش توصی-تحلیلی و استدلال منطقی پرداخته شود. ابزار این پژوهش مطالعات کتابخانه ای و میدانی از 140 قلعه موجود در منطقه بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد تعدد قلاع به دوعامل اقلیمی و امنیتی برمی گردد. آب فراوان و قرارگیری برسر راه های بازرگانی موجب ثروت منطقه شده بود. ازطرفی منابع آب نقطه ای و محدودیت آن ها موجب پراکندگی و ایجاد فاصله بین ساختارهای زیستی و افزایش ناامنی شده بود. براساس منابع تاریخی راهزنان بیابانگرد نیز در منطقه حضور گسترده ای داشته اند. تمامی این عوامل به علاوه فن های مقابله با طوفان های سهمگین شن موجب شده بود تا شهرها و روستاهارا در میانه حصارهای مرتفع بسازند و یا این که در درون و یا پیرامون آن قلعه ای برای استفاده در مواقع ضرورت ایجاد نمایند که این عوامل باعث تعدد قلاع در منطقه مورد بررسی شده است. این امر هم چنین موجب شده اکثریت قلاع منطقه کارکرد مسکونی داشته باشند و در داخل یا پیرامون شهرها و روستاها ساخته شوند و دیگر کارکردها و استقرارها از فراوانی کمتری برخوردار باشند. معماری قلاع و استحکامات دفاعی منطقه نیز، از معماری متداول قلاع فلات مرکزی، به جز در موارد استثنایی، پیروی می کند؛ بدین صورت که اکثر قلاع از هندسه مربع و مستطیل پیروی کرده و در مواردی برگرفته از شرایط اقلیمی و زمینه ای هندسه نامنتظم، ذوزنقه و متوازی الاضلاع شده است. مصالح مورداستفاده بوم آورد و به دلایل سهولت ساخت، سرعت تولید انبوه، هزینه کمتر و استتار، در قلاع دشتی، خشت و چینه و در قلاع کوهستانی، سنگ بوده است. اغلب برج ها در گوشه ها و میانه اضلاع با کارکرد دیدبانی، دفاعی و سازه ای ساخته شده و درمواردی برج هایی در میانه قلعه با کارکرد صرفاً دیدبانی دیده می شود. ساختار دفاعی اغلب قلاع نیز مبتنی بر حصار و برج است و هرچه بر ثروت و جمعیت قلاع مسکونی افزوده می شده تعداد لایه های دفاعی بیشتری ایجاد شده است.
سال یابی مطلق ملاط های باستانیِ پایه آهکی با استفاده از روش کربن 14C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال یابی ملاط های باستانی و تعیین سن دقیق آثار و یادمان های تاریخی و فرهنگی، به عنوان یکی از مباحث مهم در حوزه باستان شناسی، همواره توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. با پیشرفت علوم و پدیدار گشتن رویکردهای علوم میان رشته ای، استفاده از انواع روش های فیزیکی و شیمیایی برای بررسی های باستان سنجی ابنیه و آرایه های معماری، جایگاه ویژه ای یافته است. سال یابی یکی از محورهای مورد بحث در پژوهش های سنجه پذیر است و با توجه به اهمیت آن در مطالعات باستان شناختی می تواند به درک توالی و تعیین سن دقیق آثار و یادمان های تاریخی و فرهنگی منجر شود. نزدیک به 60 سال از انجام آزمایش ها مربوط به سال یابی رادیو کربنی 14C می گذرد و در این میان سال یابی رادیو کربن ملاط یکی از چالشی ترین پژوهش ها در این زمینه بوده است؛ زیرا امکان ارزیابی سال یابی مطلق برای این مصنوعات توسط رادیو کربن بستگی فراوانی به نحوه نمونه برداری و خالص سازی بست کربنی آن دارد. این مقاله با مروری بر تلاش های انجام یافته در زمینه سال یابی ملاط های باستانی به گونه شناسی انواع ملاط قابل سال یابی و بررسی دستورالعمل های مورد استفاده جهت انجام خالص سازی بست کربنی، با روش هایی نوآورانه و کارآمد می پردازد. همچنین به بررسی روش های جانبی ازجمله بررسی های کانی شناسی و سنگ شناسی ملاط های باستانی، به عنوان روش های مکمل برای سال یابی 14C پرداخته است.
خوانش معانی و مفاهیم چالش های حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۳۸۵-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
استان لرستان در طول تاریخ به عنوان یکی از مسیرهای اصلی اتصال پایتخت ها و شهرهای مهم ایران عمل کرده است. نیاز به ایجاد ارتباطات سریع و پایدار میان این مناطق، باوجود رودهای خروشان و دره های عمیق، ساخت پل های بزرگی را ضروری ساخته است. این پل ها که به عنوان عناصری طبیعی و تعامل پذیر با انسان شناخته می شوند، طی دوره های مختلف در محدوده جغرافیایی زاگرس مرکزی لرستان ساخته شده اند. هدف از احداث این سازه ها، برقراری ارتباط با تمدن های بزرگ و تحقق جنبه های گوناگون حقوق بشر، شامل: روابط مذهبی، قومی، اقتصادی و فرهنگی، و هم چنین ایجاد رفاه، امنیت و تسهیل زندگی در مناطق سخت گذر کوهستانی بوده است؛ به همین دلیل، این پل ها می توانند بازتاب دهنده مفاهیم مرتبط با منظر فرهنگی باشند. بررسی این پل ها و مناظر فرهنگی مرتبط با آن ها می تواند علاوه بر حفاظت از خود پل ها، به شناسایی و صیانت از اجزای تشکیل دهنده این مناظر فرهنگی کمک شایانی کند. از سوی دیگر، گام نخست و اساسی در این مسیر، شناسایی دقیق چالش هایی است که تاکنون شناسایی یا طبقه بندی نشده اند؛ از این منظر، هدف اصلی این پژوهش، بررسی چالش های حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان با استفاده از تحلیل و بررسی اسناد و مدارک مرتبط با این حوزه است. برهمین اساس، پرسش های پیشِ رو مطرح می شوند؛ عوامل به وجودآورنده چالش های حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان کدامند؟ چگونه می توان به ساختاری دسته بندی و طبقه بندی شده از چالش های حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان دست پیدا کرد؟ در این پژوهش، گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی، روی پل های تاریخی ارزشمند رودخانه کشکان انجام گرفته و در ادامه خوانشِ مفاهیمِ چالش ها و زیرمجموعه های آن ها ازطریق تجزیه وتحلیل به روش پژوهش تحقیق کیفی انجام گرفته است. تحلیل داده ها از طریق عملیات کدگذاری در سه سطح انجام و درنهایت چالش ها و زیرچالش های مرتبط با آن در شش دسته کلی با توجه ویژگی ها و شاخصه های نمونه های مطالعاتی دسته بندی شدند.
قلعه توس نوذر دژی ناشناخته از اسماعیلیان در کوه خرازان شهرستان تفرش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
115 - 145
حوزههای تخصصی:
قلعه توس نوذر بر روی برونزدی صخره ای در میانه دره ای به نام برف چال که در جهت شمالی جنوبی کشیده شده در دهستان خرازان و بر مسیر راه تفرش به ساوه مکانیابی و ساخته شده است. به گمان علت و چرایی ایجاد قلعه توس نوذر در ادوار مختلف تاریخی و بعد آن را بایستی در وضعیت جغرافیایی و اجتماعی این منطقه جستجو کرد. این قلعه و پیرامون آن برای دستیابی به اطلاعات صورت پیمایشی بررسی شد. قلعه توس نوذر دارای دو بخش اصلی یعنی ارگ که در بخش فوقانی برونزد صخره ای ایجاد شده و به سختی قابل دسترس است. این بخش قلعه که ارگ اصلی قلعه روی آن بنا شده شامل اتاق های متعددی است، از مصالح لاشه سنگ و گچ نیم کوب و آجر ساخته شده اند. به علت کمبود سطح قابل استفاده این بخش دارای بافت معماری فشرده ای است و سازندگان و معماران برای بسترسازی و ایجاد فضاها ناچار بوده اند ابتدا با ساخت وسازهایی شیب قسمت فوقانی صخره را گرفته و سپس بر روی آنها فضاهای مورد نظر را ایجاد کنند. در قسمت جنوبی در بستر صخره ای چند مخزن و آب انبار مستطیلی شکل در جهت شمالی جنوبی ایجاد شده است. بخش پائین دست شامل دامنه های برونزد صخره ای است که در برگیرنده بناهای ساکنان عادی و دیگر تأسیسات مربوط به این بخش قلعه است. این قلعه بر اساس داده های باستان شناسی در دوره اشکانیان بنیاد گذاشته شده و در دوره ساسانیان همچنان مورد استفاده بوده است. در دوره اسماعیلیان این قلعه با توجه به موقعیت خاص آن دوباره مورد توجه و بازسازی قرار می گیرد. در معماری و ساخت این این قلعه تمامی شاخصه هایی که در ساخت و مکانیابی قلعه های اسماعیلی که در مناطق دیگر ایجاد شده اند، به کار گرفته شده است. داده های سطحی نیز نشان دهنده استفاده و حیات این قلعه در دوره تاریخی و همچنین حضور آغازین اسماعیلیان تا پایان آنها و انهدام قلعه توسط مغولان است. بنابراین، در این مقاله ضمن ارائه مقدمه ای، به متون تاریخی و همچنین توصیف و تحلیل قلعه توس نوذر و داده های به دست آمده از آن پرداخته شده است.